بررسی آثار لک زاده در نجف آباد
بررسی آثار لک زاده در نجف آباد

کارگردان فیلم “قیچی” گفت: پیشنهاد می‌کنم کسانی که در عرصه فیلمسازی فعال هستند با دانشی که دارند فیلمی بسازند که مشکل جهان را نه، بلکه مشکل خودمان را بیان و حل کند. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منطقه اصفهان در نجف آباد، در سلسه جلسات اکران، نقد و بررسی فیلم‌های کوتاه که به […]

کارگردان فیلم “قیچی” گفت: پیشنهاد می‌کنم کسانی که در عرصه فیلمسازی فعال هستند با دانشی که دارند فیلمی بسازند که مشکل جهان را نه، بلکه مشکل خودمان را بیان و حل کند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منطقه اصفهان در نجف آباد، در سلسه جلسات اکران، نقد و بررسی فیلم‌های کوتاه که به همت موسسه فرهنگی هنری فرهنگ سازان معاصر نجف آباد با مشارکت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان رفاهی تفریحی شهرداری نجف آباد، در فرهنگسرای خارون هر هفته برگزار می‌شود، فیلم‌های کوتاه “من آبادان رفتم جنگ”، “ژیلا” و “قمارباز” از آثار کریم لک زاده که در جشنواره‌های متعدد موفق به دریافت جایزه شده است، اکران و با حضور این کارگردان به بحث و بررسی گذاشته شد.

مستند “من آبادان رفتم جنگ”روایت یک خانواده آبادانی است که اثنای جنگ  سه پسر خود را برای دفاع از شهر در مقابل متخاصمین از دست داده اند  و مهمان یک خانوده شیرازی شده اند. پسر کوچک این خانواده از ترس بمباران زبانش بند می‌آید و پس از شنیدن گفت‌و‌گوی پدر با دوست شیرازی  بی سروصدا تصمیم به ترک شیراز به قصد آبادان می‌گیرد ….

کریم لک زاده با بیان اینکه فیلم “من آبادان رفتم جنگ” یک فیلم سفارشی از سوی انجمن سینمای جوان است، گفت: ایده اولیه این فیلم به تصویر کشیدن فضایی صمیمی میان دو خانواده آبادانی و شیرازی است. قصه این فیلم یک قصه کلاسیک است و در فیلم برداری هم سعی کردم با استفاده از دوربین روی دست و در برخی صحنه‌ها لرزش تعمدانه هماهنگی و هارمونی با آن فضا ایجاد کنم. همچنین در اکثر فیلم‌ از نمای کلوز آپ و بسته استفاده کردم. استفاده از این نوع نما هم از روی علاقه است و هم از روی ترس زیرا فکر می‌کنم لانگ شات ذهن را برهنه می‌کند.

 همچنین فیلم کوتاه “ژیلا”درباره  ارتباط دو خواهر به نام های زهرا و زینب  است که از داشتن مو محرومند ودوستشان ژیلا  برای کمک به آنها با توجه به اعتقادات شخصی خود از شیوه‌های خرافی و دعوت از دعا نویس استفاده می‌کند. زهرا و زینب یکی در ابتدا به شدت نسبت به دیدن دعا نویس جبهه گیری و مخالفت می‌کند اما…….

کارگردان فیلم کوتاه “ژیلا” درباره این فیلم اظهار کرد: در این فیلم می‌خواستم نشان دهم که نداشتن مو برای زن معلولیت نیست. نمی‌خواستم نوعی ترحم و دلسوزی نسبت به این دو شخصیت در بیننده ایجاد شود چرا که زهرا و زینب در دنیای واقعی هم این ویژگی خاص را دارند اما با این وجود با روحیه قوی که دارند با این وضعیت کنار آمده‌اند.

“قمار باز”  دیگر فیلم مورد نقد قرا گرفته از لک زاده بود  این فیلم روایت فردی است در قمار و تخته نرد آدم دغل بازی است و به این واسطه برای خود دشمن تراشی کرده و توسط دو نفر ربوده و در حالت بی هوشی دفن می‌شود. یکی از دزدان این داستان با دیگری شرط می‌بندد که قمار باز هنوز بعد از گذشت چند ساعت که در زیر خاک است زنده است و…..

لک زاده با بیان اینکه علاقه مند استفاده از سبک رئالیسم جادویی در فیلم‌هایش است، توضیح داد: فیلم‌هایم مستند گونه‌اند اما از آنجایی که خود شیفته رئالیسم جادویی هستم در فیلم “قمارباز” با زنده ماندن شخصیت زنده به گور شده داستان به نوعی این عنصر مجیک و جادویی را نشان دادم.

وی در پاسخ به اینکه به عنوان یک کارگردان وضعیت سینمای ایران را چگونه تحلیل می‌کند، تصریح کرد: می‌توان گفت وضعیت خوبی بر سینمای ایران حاکم نیست. اما بخشی از این وضعیت به خاطر ما است. از سوی دیگر متاسفانه شاهد این هستیم که فیلسمازان مطرح ایران دچار نوعی رکود و افول شده‌اند. همچنین بین برخی  فیلم سازان خودبزرگ بینی دیده می‌شود و در جشنواره ها شاهد فیلم‌های پوپولیستی هستیم.

این کارگردان با بیان اینکه باید بپذیریم در ایران مشکلات زیادی در سطح فرهنگ وجود دارد، اضافه کرد: زمانی پیشرفت‌های چشمگیری در سطح جهانی در سطوح مختلف شاهد هستیم، اما می‌بینیم که خودمان هنوز در مساله ریختن زباله‌ها در خیابان و… دچار مشکل و بی فرهنگی هستیم. باید واقع بین باشیم چگونه می‌توانیم انتظار وضعیتی خوب در سینما و به طور کلی در هنر و فرهنگ داشته باشیم! اما باز هم می‌توان گفت در عرصه سینما نسبت به عرصه‌های دیگر در وضعیت بهتری قرار داریم.

لک زاده با اشاره به تمرکزگرایی که در عرصه فیلم سازی بخصوص فیلم کوتاه در ایران وجود دارد، افزود: فقط کافی است در تهران نباشید آن زمان است که خواهید دید با ساختن فیلم حتی در شهرهای بزرگ دیگر غیر از تهران نمی‌توانید درآمدی کسب کنید. اما با این حال فیلمسازی در تهران هم مشکلات خود دارد. نمی‌خواهم شعار دهم اما تنها راه موجود این است که با این مشکلات مبارزه کنیم.

وی با بیان اینکه پیشنهاد می‌کنم کسانی که در عرصه فیلمسازی فعال هستند با دانشی که دارند فیلمی بسازند که مشکل جهان را نه، بلکه مشکل خودمان را حل کند، گفت: هر کسی در هرجایی که زندگی می‌کند ممکن است دانشی داشته باشد. پیرزن همسایه شما می‌تواند دانش شما باشد همانطور که داستانی که پدربزرگتان برایتان تعریف کرده می‌تواند جرقه‌های یک ایده خوب و بومی باشد. مهم این است که کار فیلمساز جلوتر از او در جشنواره‌ها حرکت کند و حضور داشته باشد. فیلمسازانی که در شهرستان‌ها و شهرهای غیر از تهران هستند باید به گونه‌ای از دانش فولکلورشان استفاده کنند که تهران تقاضای حضور آنها در جشنواره‌ها را داشته باشد.