حوادث شام یازدهم محرم در نجف آباد
حوادث شام یازدهم محرم در نجف آباد
شام یازدهم محرم، نجف آباد را سکوت و غمی سنگین گرفته بود و خانه‌هایی که عزیزی را از دست داده بودند، جرات عزاداری نداشتند. زخمی‌ها هنوز در بیمارستان، خانۀ دکتر ابوترابی یا منزل برخی انقلابیون بستری بودند و فرصت خاکسپاری پیکر تعدادی از شهدا نیز هنوز پیدا نشده بود.

حوادث شام یازدهم محرم در نجف آباد

شام یازدهم محرم، نجف آباد را سکوت و غمی سنگین گرفته بود و خانه‌هایی که عزیزی را از دست داده بودند، جرات عزاداری نداشتند. زخمی‌ها هنوز در بیمارستان، خانۀ دکتر ابوترابی یا منزل برخی انقلابیون بستری بودند و فرصت خاکسپاری پیکر تعدادی از شهدا نیز هنوز پیدا نشده بود.

اوضاع شهر هنوز به هم ریخته بود که حملات دوباره شروع شد. این‌بار ماموران شهربانی و ساواک در غیاب اراذل و اوباش، رفتند سراغ آتش زدن منزل تعدادی از چهره‌های شناخته شدۀ شهر مثل حاج‌آقا حسن رضوی، دکتر محمد‌علی ابوترابی، محمود انتظاری و دکتر نعمت‌الله ایزدی. البته از همان موقع مطرح شد که خانۀ برخی را اشتباهی زدند.

آن‌شب شهیدی نداشتیم و بیشتر خسارت زدند. صبح روز دوازدهم محرم، مردم از گوشه و کنار شهر و حتی شهرهای اطراف می‌آمدند برای تماشا و خیلی‌ها از مغازه‌ها و خانه‌های آسیب‌دیده عکس و فیلم می‌گرفتند یا از مجروحان بستری در بیمارستان عیادت می‌کردند.

شهدایی هم که در طول روز داشتیم، همه با گلوله شهید شدند و ضرب و شتم‌ها در حد کشتن کسی نبود. نشنیدم در آن حوادث، کسی بی‌ناموسی کرده باشد. برخی هم بدون ورود مستقیم در درگیری‌ها، به شهادت رسیدند. مثل «رضوان مرادی» دختر بچۀ ۹ساله‌ای که چند خیابان دورتر از درگیری‌ها کنار خیابان ایستاده بود، تیری از سمت شهربانی آمد و شهیدش کرد.

حوادث مرتبط با این غائله تا چند روز ادامه داشت و تعدادی از انقلابی‌ها به تلافی نقش رییس شهربانی شهر در این اتفاقات، درِ خانه‌اش را آتش زدند. برخی قضیه را یک کلاغ، چهل کلاغ کردند و گفتند از داخل لولۀ بخاری، نارنجک انداخته‌اند داخل خانه‌اش و زنش را سکته داده‌اند. حتی ادعا می‌کنند که رییس شهربانی تا قبل از این حادثه آدم خوب و قانون‌مندی بوده و کاری به کارِ مردم نداشته ولی با این اتفاق، حسابی به هم ریخته و شروع به دستگیری و کشتار مردم می‌کند. از نظر من که در متن حوادث بودم، چنین ادعاهایی فقط برای مخدوش کردن وجهۀ انقلاب مطرح می‌شود و بی‌اساس است.

یکی از کسبۀ باغ‌ملی که خواروبار فروشی داشت و مغازه و خانه‌اش را طی همین حوادث آتش زدند، تا مدت‌ها چند جمله که خلاصه‌ای از این اتفاقات را شرح می‌داد، روی سر درِ مغازه‌اش نصب کرده بود.

*به روایت یکی از مبارزان انقلابی نجف آباد

تصاویر دوران انقلاب نجف آباد

تصاویر دوران انقلاب نجف آباد

حوادث شام یازدهم محرم در نجف آباد