خاطرات یک روحانی آزاده نجف آباد منتشر شد
خاطرات یک روحانی آزاده نجف آباد منتشر شد
کتاب «کلاه قرمزی‌ها» خاطرات بدون اغراق و صادقانه «شیخ عبدالکریم کریم‌پور» آزاده‌ای روحانی از اهالی «نجف‌آباد» اصفهان است.

خاطرات یک روحانی آزاده نجف آباد منتشر شد

* کتاب «کلاه قرمزی‌ها» خاطرات بدون اغراق و صادقانه «شیخ عبدالکریم کریم‌پور» 

دیدیم یک شیلنگ باریک سِرُم از سوراخ قفل درِ زندان وارد شد. از جای‌مان بلند شدیم ببینیم چیست. یکی از بچه‌ها پشت در بود و با نجوا می‌خواست به ما بفهماند که مقداری آب قند داخل یک ظرف سرم ریخته و لوله‌اش را فرستاده داخل تا ما آن را بمکیم. به نوبت، سر شیلنگ را در دهان‌مان می‌گذاشتیم و مقداری آب قند می‌خوردیم ولی آن‌قدر نبود که سیر شویم. همین که می‌آمدیم مزه‌اش را بفهمیم، باید می‌رفتیم کنار و جای‌مان را به یک نفر دیگر می‌دادیم. بعضی وقت‌ها هم چندتا بیسکویت داخل آب حل می‌کردند و ما از شیلنگ آن را مک می‌زدیم. من وقتی لوله در دهانم بود و می‌مکیدم به این فکر می‌کردم که بچه‌ها با چه دردسری شیلنگ گیر آورده‌اند و با چه دردسرهای بیشتری، دور از چشم عراقی‌ها آن را به ما می‌رسانند؛ از خطر این کار برای آن‌ها می‌ترسیدم.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

صدای پایکوبی عراقی‌ها که خوابید، یواش‌یواش ناله مجروحان و همهمه مبهمی فضا را پر کرد. حبیب که مشهدی بود و شانه‌های پهنی داشت، گلوله شانه‌اش را سوراخ کرده بود. آن‌ها زودتر از ما به بعقوبه آمده بودند و ظرف چند روز به خاطر گرما و عدم شست‌وشو، زخم پر از کرم شده بود. کرم‌ها توی گوشت و خون او می‌لولیدند.

بچه‌ها بزاق را توی دهانشان جمع می‌کردند و مدتی نگه می‌داشتند تا چسبندگی پیدا کند، بعد بزاق را با دقّت روی انگشت اشاره جمع می‌کردند و توی سوراخ کتف حبیب فرو می‌کردند تا کرم‌ها به بزاق بچسبد و آن‌ها را بیرون بکشند.

بعضی از کرم‌ها چنان چسبیده بودند که ترفند آب دهان و انگشت هم کارگر نمی‌افتاد. وسایل شخصی که همراهمان بود گرفته بودند، هیچ‌کس چیزی نداشت. دنبال چیزی می‌گشتیم که توی جدال با این کرم‌ها به کار ببریم. زرورق سیگاری گوشه سالن پیدا شد و این بار زرورق را به آب دهان آغشته کردیم…

کتاب «کلاه قرمزی‌ها» خاطرات بدون اغراق و صادقانه «شیخ عبدالکریم کریم‌پور» آزاده‌ای روحانی از اهالی «نجف‌آباد» اصفهان است. این کتاب توسط زهره علی‌عسگری به نگارش درآمده است.

شیخ عبدالکریم کریم‌پور نیز مانند بسیاری از نوجوانان روزهای جنگ توانست با دستکاری شناسنامه‌اش خود را به جبهه‌ها برساند و در خیل عاشقان دفاع مقدس حضور داشته باشد. شیخ عبدالکریم پس از حضور در چندین عملیات، سرانجام در شهریور۱۳۶۴ به اسارت نیروهای دشمن درآمد و در حدود ۶ سال از بهترین لحظه‌های عمر خود را در غربت اسارت سپری کرد. آنچه در خاطرات این آزاده مورد توجه است، حرف‌های زلال و معصومانه و  خواب‌های صادقانه‌ای است که شاید در وهله اول باورپذیری آن کمی دشوار به نظر برسد؛ اما شیخ عبدالکریم کریم‌پور و خواب‌هایی که تعبیر می‌شد چنان مورد تأیید دیگر آزادگان هم‌اردوگاهی قرار دارد که جای هیچ‌گونه شک و شبهه‌ای در واقعیت امر باقی نخواهد گذاشت…

«کلاه قرمزی‌ها» در ۳۱۲ صفحه رقعی با قیمت پشت جلد ۱۸۰۰۰تومان در «سی‌ویکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران» دراختیار علاقه‌مندان به این عرصه قرار خواهد گرفت.

کتاب کلاه قرمزی ها

کتاب کلاه قرمزی ها

خاطرات یک روحانی آزاده نجف آباد منتشر شد