طنزی قابل تامل برای  خط مینی بوس رانی نجف آباد به اصفهان
طنزی قابل تامل برای  خط مینی بوس رانی نجف آباد به اصفهان

اخیرا یکی از مخاطبان نجف آباد نیوز در حاشیه خبری در مورد ناوگان حمل و نقل درون شهری،نظری را در خصوص وضعیت حمل و نقل مسافران در خط مینی بوس رانی نجف آباد به اصفهان ذکر کرده که به دلیل نکات جذاب این نظر طنز،یک بار دیگر آن را بازنشر می دهیم: تا وقتی که […]

اخیرا یکی از مخاطبان نجف آباد نیوز در حاشیه خبری در مورد ناوگان حمل و نقل درون شهری،نظری را در خصوص وضعیت حمل و نقل مسافران در خط مینی بوس رانی نجف آباد به اصفهان ذکر کرده که به دلیل نکات جذاب این نظر طنز،یک بار دیگر آن را بازنشر می دهیم:

تا وقتی که این مینی بوسهای دربه داغون هست وضعیت به همین صورت است.
اگه اتوبوس های تر و تمیز در مسیر اصفهان نجف آباد تردد کنند و به نوعی به رانندگان مینی بوس واگذار شود و آنها هم از کار بیکار نشند،اونوقت اکثریت به جای وسیله شخصی از ناوگان حمل و نقل عمومی استفاده می کنند،چون هم کم خرج تر هست و هم کم خطر تر.
الان حضرت عباسی آقایون مسئول به جای وسیله دولتی تر و تمیز با راننده در اختیار،چند بار با مینی بوس به اصفهان برند تا مزه اونو بچشند
تو فصل گرما یا اینقدر داغشون میشه که تا اصفهان کت و شلوارشون لچله عرق میشه و یه دایره خوشگل سفیدک با طرحهای اصیل ایرانی میزنه،یا باید شیشه ها رو باز کنند و باد به سر و مغزشون بخوره که دیگه تو جلسات تلوتلو میخورند و موجبات شک و تردید برا بقیه میشند.
تو فصل سرما یا نوک پنجه هاتون یخ میزنه که مجبورید دم هتل عباسی رو آتیش بگیرید تا یخش وا بره و بعد دوباره بو دود میگیرید که بازم موجبات شک و ابهام واسه بقیه میشید.
موقع بارندگی از سقف مینی بوس ایزوگام کرده چلک چلک آب تو بقه لباستون میچکه و بعد گردنتون چوق میشه و مثل عملیا فین فینتون در میاد که بازم موجبات …
صندلی آخر هم بشینید دو تا میخ گنده از سقف بیرون اومده،هی حواستونو جمع میکنید نره تو سرتون،یه بچه بغل دستتون بونه میگیره،پا میشی یه شکلات بهش بدی،میخه فرو میره تو ملاجتون و خون سرازیر میشه،میری جلسه و محل کار و موجبات…(طرف قمه زده)

از بوی بد گازوئیل هم که میگذریم.
از سقف کوتاه هم که اگه جات رو صندلی نشه،اونم میگذریم.
از کمک فنرهاشم میگذریم،شمردید چند تا سرعت گیر این مسیر داره،واسه هر سرعت گیری یه دور کامل ورزش صبحگاهی انجام میدید،قبل سرعت گیر همگی به سمت جلو و دماغ به به صندلی(اگه قد بلند باشی،چونه بالای صندلی)،روی سرعت گیر همگی میپیرید بالا بطوری که باید سر چند سانتی بیشتر با سقف فاصله نداشته باشه،بعد از سرعت گیر همگی به سمت عقب بطوریکه کتفها باز شده و سینه فراخ شود.
از هر چند صد متر توقف جهت مسافرین هم صرفه نظر میکنیم.
از عرق کردن شیشه و نقاشی بچه ها و حتی بزرگترها هم رو شیشه و کشیدن شکلتون هم صرفه نظر میکنیم.
و …
اینا که گقتم تخیل و داستان نبود اتفاق افتاده(شاید برای شما هم اتفاق بیفتد(
بدتون نیاد چند تاییش واسه خودم اتفاق افتاده(نارحتی نداره(
نویسنده:امیر