مصاحبه با میثم رستگاری؛ بازیگر نجف آبادی
مصاحبه با میثم رستگاری؛ بازیگر نجف آبادی

آکاایران: گاهی درخیابان من را می بینند به شوخی می گویند نماله این طرف و آن طرفم را می بینم ببینم چه چیزی ممکن است به من بمالد بعد تازه متوجه می شوم منظورشان دیالوگ نقش نانوایی بوده است نقشی که بازتاب خوبی بین مردم داشت و خودم هم آن را دوست داشتم. میثم رستگاری […]

آکاایران: گاهی درخیابان من را می بینند به شوخی می گویند نماله این طرف و آن طرفم را می بینم ببینم چه چیزی ممکن است به من بمالد بعد تازه متوجه می شوم منظورشان دیالوگ نقش نانوایی بوده است نقشی که بازتاب خوبی بین مردم داشت و خودم هم آن را دوست داشتم.


میثم رستگاری متولد ۱۳۶۵ اهل نجف آباد اصفهان است. بازیگر توانمند مجموعه طنز «خنده بازار» که علاوه بر لهجه شیرین نجف آبادی به همراه بازی خوبش برای خیلی از مخاطبان دوست داشتنی است. از سال ۸۱ به طورحرفه ای وارد تئاتر شد مدتی دراصفهان سپس در تهران فعالیت کرد اما از زمانی که با تیم کمدی شهاب عباسی همراه  گردید و درمجموعه های «خنده بازار»، «شکرستان» و «دست به نقد» حضور داشت بیشتر شناخته شد. شاید بتوان به جرات گفت پس از سالها که  کمدین های مشهور اصفهانی با لهجه شیرین شان  این شهر را به عنوان شهر طنازان شناسانده اند رستگاری به عنوان چهره جدیدی دراین عرصه خوش درخشیده است و پا جای طنازانی همچون قدرت الله ایزدی (آقا رشید)، حسن اکلیلی و… گذاشته است. گپ وگفت  ما را با وی می خوانید:

چطور شد که با شهاب عباسی وارد همکاری شدید؟
به دلایلی کار تئاتر را کنار گذاشتم  و تصمیم گرفتم در حوزه تصویر بازی کنم، ولی احساس قرابت  با کار هنری همیشه با من بود برای همین کلیپی را آماده  کردم و سریالی به ذهنم خورد که طرح و برنامه  خوبی بود و تمایل  داشتم در قالب کار بزرگ باشد تا اینکه با شهاب آشنا شدم درباره کار و طرح خیلی با هم حرف زدیم و قرار شد تا با گروهی ایده هایی که داریم را عملیاتی کنیم و این آغاز همکاری ما با هم شد.

در اوایل  قسمت های «خنده بازار» نبودید؟
نه  دو فصل از«خنده بازار» پخش شده بود که اضافه شدم  و تا مجموعه های بعدی هم افتخار همکاری با گروه را پیدا کردم

چرا درمجموعه های بعد از «خنده بازار» تیم اولیه حضور نداشتند؟
در مجموعه های بعد حضور بعضی از دوستان کمرنگ شد اما درتلاشیم تا دوباره اجتماع بچه های گروه را  جمع کنیم و حضور قوی داشته باشیم.

غیر از نقش آفرینی، نویسندگی هم می کنید؟
 یک سری از آیتم های کار را می نوشتم. مثل  آیتم قطار که کمدی موقعیت بود و به عنوان جاسوسی در قطار بودم بالای سر افراد حرفهای آنها را می شنیدم به مدیر قطار اطلاع می دادم.
کدام نقشهایی که بازی می کردید را بیشتر دوست دارید؟
 من با نقشهایی که برایم درنظر می گرفتند مشکلی نداشتم و همراهی می کردم ولی بیشتر ازهمه آیتم  کاراکتر معصومی نژاد را دوست داشتم و نانوایی که با چوب بلند یک مرتبه ظاهر می شد می گفتم نماله! گاهی درخیابان من را می بینند به شوخی می گویند  نماله  این طرف و آن طرفم را می بینم ببینم چه چیزی ممکن است به من بمالد بعد تازه متوجه می شوم منظورشان  دیالوگ نقش نانوایی بوده است  نقشی که بازتاب خوبی بین مردم داشت و خودم هم آن را دوست داشتم.

نظرتان درباره  «خنده بازار» چیست؟
کار با تکنیک آیتم بود که مشخصه های خودش را داشت موقعی که اتفاق افتاد بین مردم باب شد از همه تکنیک ها در کار استفاده شد. چهره نبودن بازیگران درابتدای کار هم بود که به خوبی بین مردم جاافتادند در کنار این افراد، ماهنرمندانحرفه ای داشتیم مثل مهران رجبی که ترکیب خوبی درست  شده بود گریمور کار بسیار توانا و حرفه ای بود. در مجموع تلاش شده بود تا فضای مفرح و شادی در قالب طنز برای مردم ایجاد شود.

به نظر می رسید  در شبکه نسیم  کمتر دیده شد؟
ابتدا ما شبکه سوم بودیم که اغلب مخاطبان  آن طیف جوان هستند  و شبکه قدیمی تری است در مقایسه با شبکه نوپای نسیم؛ هرچند دراین شبکه هم ساعت پخش خوبی با تکرار داشتیم، ولی شاید  تازه تاسیس بودنش باعث شده بود کمتر دیده شود.

چرا «شکر آباد» ادامه پیدا نکرد؟
به نظر من هم «شکر آباد» ظرفیت آن را داشت تا ادامه پیدا کند، ولی یک سری مشکلات تولیدی  اجازه نداد. خودم هم بیشتر «شکرآباد» را دوست داشتم البته مجموعه «دست به نقد» شباهتهایی با «خنده بازار» داشت. در «دست به نقد» چون گروه به نسبت قبل  پراکنده نبودند  کار بهتر شد.

بیشتر با کدام یک از هنرمندان گروه  تعامل داشتید؟
همه دوستان  بازی های خوبی داشتند و  تلاش می کردند تا کاراکترهایی که بازی می کنند جذاب باشد  مثل  آرش میراحمدی که با شعرخوانی (شوم لای لای) شناخته شده است.

یکی از مشخصه های کار شما  نقد سیاسیون  بود چه عکس العملی داشتند؟
خوشبختانه مشکلی نداشتیم و حتی با روی خوش با قضیه برخورد می کردند

بعد از اینکه با کار طنز وارد بازی در تلویزیون شدید نقش جدی هم بازی کردید؟
مدتی دراین فضا بودم. یکی از دوستان درحوزه تئاتر دفاع مقدس فعال است که نمایشنامه های  متعددی هم نوشته است یک بار از من خواست تا نقشی بازی کنم گفتم نمی توانم ولی سرانجام نقش را به عهده گرفتم  و جایزه نفر دوم را هم دریافت کردم  اما این اولین و آخرین کار جدی من بود.

فکر  می کنید روزی بتوانید  جای آقا رشید را  بگیرید؟
ایشان هنرمند دوست داشتنی موفقی در حوزه طنز هستند

در حوزه تئاتر کمدی از شما دعوت به کار شده است؟
پیشنهاداتی داشتم، ولی بیشتر به دنبال حوزه تصویر هستم. هنوز فرصت  برای تئاتر پیدا نکردم

 حوزه  کودک چطور؟
 سه سال برای کودکان  کار کردم خیلی خوب است روحیه و انرژی انسان را بالا می برد، ولی درعین حال کار برای بچه ها به دلیل حساسیت هایی که دارد بسیار هم سخت است چون شخصیت بچه ها دراین سن وسال شکل می گیرد و کار باید  با دقت بیشتری باشد.

به نظر شما  چرا تئاتر طنز اصفهان ادامه پیدا نکرد؟
وقتی در جامعه فرهنگ به سمت اتفاقات جذابی  پیش می رود که از آن طرف آبها می آید مسلما حوزه تئاتر هم گرفتار چنین مسئله ای می شود  به همین خاطرباید به سنت ها اصالت ها اهمیت  بیشتری داد. به نظرم مسئولان ومتولیان امر باید دراین عرصه بیشتر تلاش کنند و ذهن و گرایش جوانان را به سمت  اصالت ها و هویت های ملی سوق بدهند تا تئاترهای سنتی ما  تقویت شوند.

خود شما تئاتر را با کدام استادان شروع کردید؟
چون پدرم ازهنرمندان شناخته شده تئاتر بودند من از تجربیات و راهنمایی ایشان به بلوغ  هنری رسیدم.

شما لهجه اصفهانی خوبی دارید مخصوصا در نقش پیرمرد اصفهانی هستید
اهل نجف آباد هستم ولی لهجه اصفهانی را دوست دارم به خصوص پیرمردهایی که هنوز اصالت و سنت خودشان را در رفتار و گفتار حفظ کرده اند. به نظرم لهجه قدیمی اصفهان زنگ دارد وخیلی واضح و ریتمیک است برای همین با شور و شوق آن را در هیبت مرد مسن بیان می کنم و مخاطبان هم دوست داشتند شاید برای همین هم اغلب فکر می کنند پیرمرد هستم.

خاطره ای دراین باره دارید؟
بله یک بار برای خرید به سوپری رفته بودم فروشنده گفت: شما را کجا دیدم گفتم: نمی دانم داداش فکرکنید ببنید کجا دیدید. کمی فکر کرد و بعد نشست و با هیجانی گفت: مگر پیرمرد نیستی؟ گفتم: می بینید که جوانم  گفت: چطور در تلویزیون پیر بودی! خلاصه بنده خدا ناباورانه داشت این تفاوت را برای خودش تحلیل می کرد و خرید من همچنان مانده بود.

صحبت شما برای جوانان علاقمند به  کار بازیگری چیست؟
 هنر وسیله است نه هدف متاسفانه امروز این وسیله به هدف تبدیل شده  است که طبیعتا نتیجه ای ندارد اگرهدف از بازی شهرت  ومعروفیت باشد خیلی زود میانه راه خسته می شوند و از پای می افتند چون سختی دارد و باید مراحل را طی کنند تا موفق بشوند .