۱۵شبانه‌روز بی‌خوابی یک نماینده مجلس
۱۵شبانه‌روز بی‌خوابی یک نماینده مجلس

من اما طبق دستور، رویه‌ای کاملاً متفاوت در پیش گرفتم. از هر انقلابی دو آتشه‌ای انقلابی‌تر شدم، ریش پر‌پشتی گذاشتم و اورکت نظامی قدیمی به تن کردم. رابطه‌ام را با نهضت آزادی کم کردم و بعد هم از آن‌ها تبری جستم و بالاخره توانستم نمایندۀ یک شهر کوچک در اولین دورۀ مجلس شوم. محمد منتظری […]

من اما طبق دستور، رویه‌ای کاملاً متفاوت در پیش گرفتم. از هر انقلابی دو آتشه‌ای انقلابی‌تر شدم، ریش پر‌پشتی گذاشتم و اورکت نظامی قدیمی به تن کردم. رابطه‌ام را با نهضت آزادی کم کردم و بعد هم از آن‌ها تبری جستم و بالاخره توانستم نمایندۀ یک شهر کوچک در اولین دورۀ مجلس شوم. محمد منتظری هم از نجف‌آباد به مجلس راه یافت.

اگر نیروهایی را شناسایی می‌کردم که وجود آن‌ها مانع بزرگی برای منافع ایالات متحده بود، حتی قدرت برنامه‌ریزی برای حذف فیزیکی آن‌ها را نیز داشتم.

محمد به خاطر بی‌خوابی‌های شدید که گاه تا پانزده‌روز ادامه داشت، دچار ضعف شده بود و حتی یک‌بار در حال بالا آمدن از پله‌های مجلس، بی‌هوش شد. بسیاری از کسانی که در بیت خمینی هم نفوذ داشتند، بعد از اطلاعیۀ پدر محمد، سعی داشتند او را با توجیه جنون از بیت خمینی و شخص او دور نگه دارند که تا اندازه‌ای هم موفق شده بودند.

«دلیل آفتاب» نوشته امیر صفایی‌پور، توصیفی از زندگی شهید محمد منتظری، چاپ توسط کنگره سرداران، توزیع در انتشارات مهر زهرا (س)