درگذشت قدیمی ترین معمار سنتی نجف آباد هفت روزه شد
درگذشت قدیمی ترین معمار سنتی نجف آباد هفت روزه شد

مراسم هفتمین روز درگذشت حاج قربانعلی مهدیه پیش کسوت معماری نجف آباد که بناهای تاریخی مانند چندین مسجد و حمام تاریخی از یادگارهای ارزشمند او به شمار می آیند  فردا عصر از ساعت ۲ تا چهار عصر در محل مسجد صاحب الزمان (عج) در انتهای خیابان منتظری شمالی برگزار خواهد شد. شهرت این معمار قدیمی […]

مراسم هفتمین روز درگذشت حاج قربانعلی مهدیه پیش کسوت معماری نجف آباد که بناهای تاریخی مانند چندین مسجد و حمام تاریخی از یادگارهای ارزشمند او به شمار می آیند  فردا عصر از ساعت ۲ تا چهار عصر در محل مسجد صاحب الزمان (عج) در انتهای خیابان منتظری شمالی برگزار خواهد شد.

قربانعلی مهدیه۲

شهرت این معمار قدیمی که به دلیل شغل پدرش به پیشکار نیز معروف بود آن قدر بود که وقتی استاد راعی از مجسمه سازان مشهور شهرستان کار ساخت مجسمه پیرمرد اذان گوی خود را شروع کرد برای چهره آن از تصویر این پیش کسوت معماری نجف آباد استفاده کرد و در نهایت مجسمه مذکور این روزها در تقاطع خیابان میرداماد و هفده شهریور شهر به عنوان یکی از نمادهای شهر قرار گرفته است.

حمام های غلام، حیدر، صفا، اخوت، طاهر و یوسفی و مساجد صاحب الزمان، صفا، شیخ احمد و شبستان مدرسه حاج شیخ احمد (حوزه علمیه قدیم)از جمله مهمترین آثار تاریخی هستند که مهدیه پیرمرد خوش صحبت نجف آبادی که بیش از نود سال عمر کرد در ساخت آنها نقش اصلی را بر عهده داشت است.
البته در میان ساخته های این معمار کهنه کار برخی آثار نیز هستند که به مرور زمان تخریب و به جای آنها ساختمانی های جدیدی بنا شده که از جمله آنها می توان به حمام محمود روبروی پاساژ عیدی، حمام میدان محل فعلی پاساژ سجاد،حمام کوچه شاه محل فعلی پارکینگ طبقاتی میرداماد، حمام کهنه پشت بانک ملی مرکزی و کنار پایگاه مقاومت بسیج)و حمام نصیر اشاره کرد.

حمام قدیمی یاور در ابتدای خیابان فردوسی شمالی نیز از دیگر بناهایی است که مهدیه در ساخت آن نقش مهمی داشته و امروزه با وجود متروکه شدن هنوز هم پا برجاست.

در ادامه نیز می توانید یکی از آخرین مصاحبه های صورت گرفته با این مرحوم در حدود دو سال پیش را که به تشریح بخشی از سرگذشتش به همراه شیوه خاص ساخت حمام های قدیمی نجف آباد اختصاص دارد را مطالعه کنید.

 

بنده قربانعلی مهدیه ، ۹۱ ساله  معروف به پیشکار هستم.

پدرم غلامحسین دانه های روغنی را از نقاط مختلف اطراف نجف آباد به منظور تهیه روغن در اختیار عصارخانه های قدیمی شهرستان قرار می داد و به همین خاطر به پیشکار معروف شده بود، لقبی که به فرزندانش نیز منتقل شد.

وقتی ۷ ساله بودم، با وجود جو منفی که بر روی مدرسه رفتن وجود داشت به خاطر فکر باز پدر به کلاس اول دبستانی در مرکز شهرستان فرستاده شدم. البته تحصیل من در این مدرسه زیاد طول نکشید و بعد از تهییج مردم توسط یکی از متعصبین مذهبی، مردم تمام دیوار های مدرسه را خراب و ما را از مدرسه بیرون کردند. به مردم القا شده بود که فرزندان ما را در این محل مسیحی می کنند و زنگ مدرسه را که از یک صفحه فلزی و چکش تشکیل شده بود در ذهن عامه به ناقوس کلیسا تشبیه کرده بودند.

بعد از این ماجرا تا کلاس پنجم را در مکتب خانه ادامه دادم و برای ادامه تحصیل در کلاس ششم مجددا به مدرسه دولتی بازگشتم. در این سال اعلام کردند تمامی دانش آموزان برای برگزاری کلاس ورزش می باید لباس سه رنگ شامل شورت ورزشی، پیراهن و جوراب بپوشند. وقتی پدرم از این موضوع مطلع شد گفت دیگر نمی خواهم درس بخوانی و برو دنبال کار!

عمویم که بعدها پدر خانمم هم شد به کار ساخت مسجد و حمام مشغول بود، من هم پیش او رفتم و کار ساخت و ساز را از او یاد گرفتم. بعد از حمامی که به صورت مشترک با هم ساختیم به تنهایی شروع به ساخت حمام های مختلف کردم

معمولا مکان یک حمام با توجه به نیاز یک محل و سفارش مردم انتخاب میشد، البته نزدیکی به جوی های آب و یا قنات نیز در انتخاب محل موثر بود.

 

برای ساخت یک حمام تمام زیر بنا به عمق ۵/۱ متر به صورت دستی گود برداری  و محل ستون ها، راهروها، خزینه، گرمخانه(محلی برای کیسه کشیدن) وسربینه (محلی برای تعویض لباس) با خاکستر بر روی زمین مشخص می شد. برای حمام های مردانه و زنانه خزینه و آتشخانه مجزا ساخته و از محل آتشخانه ها مسیرهایی به عرض پنجاه و ارتفاع هفتاد و پنج سانتیمتر به سمت دودکش حمام تعبیه می کردیم. این مسیر ها که به زنبورک معروف بودند کاری مشابه با سیستم کف خواب فعلی را انجام و باعث چرخش هوای گرم در قسمت کف حمام می شدند. روی زنبورکها را با تخته سنگهای ورقی شکلی پوشش می دادیم. در مرحله بعد ستون های سنگی با ارتفاع ۲ متر در  محل خود کار گذاشته  می شدند.

ستون ها دقیقا به صورت یک تکه بودند و بسته به نوع سنگشان به صورت تراشیده به محل حمام منتقل می شدند و یا در همان محل حمام تراش داده می شدند. اولین معدن سنگ اطراف نجف آباد دارای سنگهای محکم و بدون رگه ای بود و ستون هایی که از سنگ این معدن تراشیده می شدند قابلیت حمل و نقل را داشتند.

قبل از سال ۱۳۴۰ تنها وسیله در دسترس منطقه ما  اسب و گاری بود ولی بعد از این سال تعدادی کامیون به همین منظور به منطقه وارد شده و مورد استفاده قرار گرفتند.

در محل معدن سنگی که در حال حاضر در محدوده لشگر زرهی ۸ نجف اشرف قرار دارد، فردی به صورت تمام وقت با استفاده از یک دیلم و قاشق مخصوصی سوراخ هایی به عمق ۵/۱ متر در حاشیه تخته سنگ ها ایجاد و آن ها را آماده خرج گذاری با دینامیت می کرد. ایجاد هر کدام از این سوراخ ها معمولا یک روز تمام طول می کشید. پس از کار گذاشتن دینامیت و انجام انفجار تکه های بزرگ سنگ برای تراشیدن ستون آماده می شدند و در همان محل تراش داده می شدند.

به مرور ذخیره سنگ این معدن کاهش یافت و ابعاد سنگ های استخراج شده قابلیت تراش خوردن را از دست دادند. به همین دلیل معدن سنگ جدیدی در مسیر نجف آباد به ذوب آهن مورد توجه قرار گرفت. البته به دلیل رگه دار بودن سنگ های این معدن امکان حمل و نقل ستون ها بعد از تراش خوردن وجود نداشت و قطعات بزرگ سنگ بعد از حمل به محل حمام و یا مسجد تراش داده می شد.

تمام ستون ها به صورت دستی تراش داده می شد. به عنوان مثال دو نفر ستون تراش بیش از ۷۰ روز زمان صرف کردند تا ۱۸ ستون یکی از مساجد قدیمی شهرستان را تراش دهند.

بعد از مستقر کردن ستون ها با استفاده از آجر سقف حمام احداث میشد. بعد از اتمام سقف نیز خاک اضافه ای که از محل استقرار ستون ها به دست آمده بود از طریق سوراخ هواکش های حمام به بیرون منتقل و جهت عایق بندی سقف مورد استفاده قرار می گرفت.

با استفاده از خاکستر و گیاهی به نام “لوی” که در کناره های زاینده رود رشد می کرد مخلوطی تهیه و پس از ورز دادن به سطح داخلی خزینه مالیده می شد. این مخلوط تا سالها مانع از خروج آب از خزینه میشد. البته برای اولین بار در حدود ۵۰ سال پیش کیسه های ۵۰ کیلویی از کشور انگلستان به کشور وارد و در ساخت و سازها مورد استفاده قرار گرفت.

در ابتدا در هرقسمت مردان و زنان یک خزینه با آب بسیار گرم وجود داشت ولی به مرور در هر قسمت یک خزینه با آب ولرم جهت شستشوی کلی و یکی نیز با آب بسیار گرم جهت شستشوی نهایی مراجعه کنندگان در هر دو قسمت مردان و زنان ساخته شد.

زمان تعویض آب خزینه ها بیشتر به مسئول حمام بستگی داشت، با توجه به اینکه گرم کردن مجدد آب دردسر زیادی داشت بعضی از حمامی ها خیلی دیر آب را عوض می کردند. البته در مورد همین حمام ها نیز مقداری از آب به صورت سرریز به سمت چاه فاضلاب حمام تخلیه می شد.

قبل از ۱۳۴۰ تنها سوخت مورد استفاده بوته های بیابانی بود ولی بعد از این سال، نفت سیاه به مرور جایگزین سوخت قبلی در گرم کردن خزینه حمام های شهرستان شد. تون سوز (مسئول گرم کردن خزینه) معمولا برای اینکه مزاحم همسایه های حمام نباشد سوزاندن بوته ها را از بعد از ظهر شروع و تا نیمه های شب ادامه می داد. بعد از اینکه بوته ها سوزانده شدند صبح زود مردم برای بردن آتش منقل ها یشان پیش تون سوز می آمدند و از باقیمانده آتش دیشب نهایت استفاده را می کردند.

با امکانات آن روزها ساخت یک حمام وقتی ۲ تا ۳ نفر استاد بنا کار می کردیم حدود ۱ سال طول می کشید. بعد از اتمام کار نیز فقط برای آب بندی جزئی خزینه و تمیز کردن مسیر زنبورک ها مجددا سراغ ما می آمدند. زنبورک ها طوری ساخته می شدند که به صورت چمباتمه یا سینه خیز امکان جابه جا شدن در آنها وجود داشت.

البته حاجی به سفارش برخی افراد چندین حمام را نیز خارج از محدوده شهرستان نجف آباد ساخته است.

در این گفتگو تنها از حمام هایی نام برده شد که قربانعلی مهدیه در ساخت آنها شرکت داشته است. به غیر از این موارد در سطح شهرستان گرمابه های دیگری را نیز می توان نام برد که بعضا قدمت صد ساله(حمام یاور در ابتدای فردوسی شمالی جنب مسجد قائم) دارند. از بین تمام این آثار تاریخی تنها تعداد محدودی باقی مانده اند و اکثرا در طی ساخت و سازهای جدید از بین رفته اند.

به جز قربانعلی مهدیه افراد دیگری نیز مانند استاد محمود (معروف به شمر) حاج قربانعلی خلیلی (معروف به عابدین) و حاج نصرا… حمله داری (معروف به بنا) به ساخت حمام اشتغال داشتند.

منبع:imna.ir