سوختن یکی از ۵سوژه دفاع مقدس در نجف آباد+ تصاویر
سوختن یکی از ۵سوژه دفاع مقدس در نجف آباد+ تصاویر

حوالی سال۹۲ قرار شد به مناسبت برگزاری اولین اجلاسیۀ ملی شهدای نجف‌آباد، فیلمی دربارۀ من ساخته شود. یک روز از کنگره سرداران و ۲۵۰۰شهید نجف‌آباد، دعوت کردند برای مصاحبه.  تهیه‌کننده، در جایی گفته بود: «این سوژه، می‌تواند در لیست پنج اتفاق مهم دفاع مقدس قرار گیرد.» با آماده شدن نسخۀ اولیۀ فیلم‌نامه توسط کیومرث پور‌احمد، […]

حوالی سال۹۲ قرار شد به مناسبت برگزاری اولین اجلاسیۀ ملی شهدای نجف‌آباد، فیلمی دربارۀ من ساخته شود. یک روز از کنگره سرداران و ۲۵۰۰شهید نجف‌آباد، دعوت کردند برای مصاحبه.  تهیه‌کننده، در جایی گفته بود: «این سوژه، می‌تواند در لیست پنج اتفاق مهم دفاع مقدس قرار گیرد.»

با آماده شدن نسخۀ اولیۀ فیلم‌نامه توسط کیومرث پور‌احمد، کار فیلم‌برداری در چند موقعیت مانند روستاهای حاشیۀ زاینده‌رود و نجف‌آباد شروع شد. در قسمت‌هایی از کار، علاوه بر نیروهای لشکر، خودم هم در ساخت دکور و حمل و نقل وسایل با وانت شخصی‌ام کمک دادم. سلمان فرخنده، نقش من را داشت و بابک حمیدیان، طناز طباطبایی و فرزین صابونی هم در فیلم بازی می‌کردند.

چیزهایی که کارگردان هم‌شهری‌ام قصد داشت در فیلم بگنجاند، با واقعیاتی که با تمام گوشت و پوستم لمس کرده بودم، فاصلۀ بسیار زیادی داشت. اعتراض که می‌کردم، می‌گفتند: «شما از این چیزها سر در نمیاری! فیلم باید جذاب باشه». نام فیلم از «ایرانی» به «پنجاه قدم‌آخر» رسید. برای اولین اکرانِ عمومی در جشنوارۀ سی و دوم فیلم فجر، دعوتم کردند برج میلاد تهران. از چیزی که در پشتِ صحنۀ فیلم دیده بودم، حدس می‌زدم کار جالبی در نَیاد. بهانه‌ای جور کردم و نرفتم. بعدها شنیدم که فیلم در همان ۱۰دقیقۀ ابتدایی، «هو» شده و کارگردان از تماشاگران عذر‌خواهی کرده. تنها نقطۀ قوت فیلم که با صرف ده‌ها میلیون تومان از بیت‌المال ساخته شد، نامزدی جلوه‌های ویژه میدانی‌اش در سودایِ سیمرغ بود.

چیزهای بسیار کمی بین داستان من و فیلم‌نامه مشترک بود. به گفتۀ برخی اگر کلمات نجف آباد و اکبر کاظمی را از ابتدای فیلم حذف کنیم، دیگر هیچ ارتباطی با من پیدا نمی‌کرد. تهیۀ کنندۀ فیلم سعید سعدی بود و در ابتدای آن نام حبیب احمد‌زاده به عنوان طراح داستان و مشاور فیلم‌نامه آورده شده و از مرتضی سرهنگی نیز تقدیر کردند.

(بخش هایی از کتاب «معجزه شیلر» کاری جدید از انتشارات مهر زهرا، این اثر به روایت زندگی اکبر کاظمی از نیروهای تخریب واحد اطلاعات عملیات لشکر۸ نجف اشرف می پردازد.)