11- هممباحثههاى آية الله العظمى اراكى(ره)
1- آيةاللهالعظمى حاج سيدمحمدتقى خوانسارى (1)
آيةاللهالعظمى سيدمحمدتقى خوانسارى در ماه رمضان سال 1305 در خانوادهاىكه به
علم و فضل و ادب اشتهار داشت، پا به عرصه وجود نهاده، تحصيلاتابتدايى را در
مسقطالراس خود (شهر خوانسار) گذراند و به سال 1322هجرىقمرى جهت فراگرفتن علوم
اسلامى رهسپار نجف اشرف گرديد و پس از طىمراحل سطوح، به محضر درس مرحومين آيتين:
ملامحمدكاظم خراسانى (2) (صاحب كفايةالاصول)، و سيدمحمدكاظميزدى
(3) (صاحب عروةالوثقى)، اعلىاللهمقامهما، راه يافته، و در حلقه شاگردان
آندو بزرگوار در آمد و از درياى معلومات آن دو استفاده كرد.
بعد از فوت مرحوم آخوند خراسانى، سالها در درس مرحوم آيةالله شيخفتحالله
شريعت اصفهانى (4) (مشهور به شيخالشريعة) و مرحوم آيةالله
ميرزامحمدحسين نائينى (5) و مرحوم آيةالله آقا ضياءالدين عراقى
(6) قدسالله اسرارهم شركتجست و در معقول از افادات مرحوم حاج شيخ على
قوچانى بهرهمند گرديد.
حضور در صحنه نبرد
در جنگ بينالمللى اول كه عراقيها به يارى دولت عثمانى شتافتند و عليه
استعماربريتانيا به رهبرى روحانيت آگاه، به مبارزه برخواستند، مرحوم آيةالله
خوانسارىهمگام با مرحوم آيةالله ميرزامحمدتقى شيرازى (ميرزاى دوم) (7)
و مرحوم آيةاللهسيد مصطفى كاشانى (والد مرحوم آيةالله سيدابوالقاسم كاشانى) در
اين جنگشركت داشت و همچون رزمندهاى كار آزموده و شجاع با دشمن مىجنگيد، يكى
ازبستگان بسيار نزديك آن مرحوم از قول مرحوم آيةالله كاشانى نقل كردند كه
ايشانفرمودند در سنگر عراق (اراضى بين فرات و دجله) با مرحوم خوانسارى در يكجبهه
بوديم و مرحوم خوانسارى در نزديكترين سنگرها با دشمن مىجنگيد، وقتىرسيد كه ما،
بعد از مبارزه بسيار محاصره شديم و عدهاى از همرزمان قصد فرارداشتند ولى مرحوم
خوانسارى از فرار آنها جلوگيرى مىكرد و فرياد مىكشيد كه فراراز زحف (جنگ) گناه
كبيره است.
آرام آرام حلقه محاصره تنگتر و تنگتر مىشد و رفته رفته اميد زنده ماندندر دل
همرزمان به ياس مبدل مىگشت كه حضرت آيةالله پيشنهادى دادند.
پيشنهاد ايشان در اين لحظه حساس اين بوده است كه: «اكنون كه خطر مرگمتوجه ما
است، خوب است وضو را تجديد و به نماز اشتغال يابيم، كه در حال نمازخدا را ملاقات
نماييم.»
ايشان در اين جنگ مورد اصابت گلوله دشمن واقع مىگردند و مجروحمىشوند و پس از
سقوط عراق دستگير و به هندوچين (8) (كه در آن روز ازمستعمرات انگلستان
به شمار مىرفت) تبعيد شدند.
چهار سال متوالى مرحوم خوانسارى در چنگال استعمارگران در تبعيد بودو مدتى در
دريا و مدتى هم در سنگاپور در اردوگاهى كه به وسيله سيم خاردارحصاركشى شده بود
نگاهدارى مىشد.
پس از آزاد شدن به خوانسار آمدند و بعداز اقامت كوتاهى در خوانسار،
بهسلطانآباد اراك آمده و در سال 1340 با مرحوم آيةالله حاج شيخ عبدالكريمحائرى
يزدى (بنيانگذار حوزه علميه قم) به شهر قم آمده و در اراك و قم در طولاين مدت از
درس مرحوم آيةاللهالعظمى حائرى استفاده مىكردند.
پس از ارتحال مرحوم آيةالله حائرى در سنه 1355 مرحوم خوانسارىبه اتفاق سيدين
علمين آيةالله سيدمحمد حجت (9) و آيةالله صدر (10) اهداف
اين استادگرانقدر را دنبال و با تربيت فضلا، بل علماى وارسته و مبرز، كه بعدا از
زعماو استوانههاى علمى حوزه علميه گشتند خدمات شايانى به حوزه علميه نمود.
اقامه نماز عبادى سياسى جمعه:
اين عالم ربانى در طول عمر سراسر افتخار و با بركتخود دستبه اقداماتى زد كهاز
معروفترين آنها دو مورد زير است:
يكى از اقدامات اين مرد بزرگ، اقامه نماز عبادى سياسى جمعه (به سال1360ه )است
كه ساليانسال اقامهنمىشد ونظر حضرتش دربحث صلاة بهاحتياطلازم در فعل آن مؤدى
گرديد و از اين جهت از همان زمان «اين سنتسنيه و فريضهالهىرااز ظلمتمتروكيت
واستتار سنينمتماديهبيرون»آورده وابتدا درمدرسهفيضيهوسپس (بهخاطر
كثرتمامومين) درمسجدامامحسنعسكرىعليه السلام اقامهمىفرمودند.
اقامه نماز استسقاء:
يكى ديگر از اقدامات فراموش ناشدنى اين مرد بزرگوار اقامه نماز استسقا است كهدر
سال 1363 هجرى (مصادف با اشغال متفقين بعضى مراكز ايران را) توسطايشان و انبوهى از
متدينين برگزار شد.
در اين باره عالم بزرگوار، حضرت آيةاللهالعظمى اراكى نوشتهاند:
«در سنه 1362 كه خشك سالى اتفاق افتاد، اهل بلد (قم) از ايشان تقاضاىصلات
استسقاء نمودند، حضرتش امتناع ورزيد و پس از اصرار بسيار قبول فرمودهبا هيئت عظيمه
از رجال اهل علم و فضل و خلق كثيرى از ساير طبقات كه تقريبا بالغبر بيست هزار نفوس
بودند حركت فرموده به مصلاى خارج شهر تشريف آورده بهاقامه صلات مذكوره پرداختند و
طولى نكشيد كه باران غريب باريدن گرفته و سيلعجيبى ظاهر گرديد و بر احدى مخفى
نماند كه نيست اين، الا از اثر دعاى آن بزگوارو بركت نماز او.» (11)
در سال 1371قمرى اقشار مختلف مردم همدان از ايشان رسما دعوتكردند كه تابستان را
در همدان به سر ببرند. جناب ايشان با توجه به كسالت ديرينه،اين پيشنهاد را پذيرفتند
و روز 22 شوال همان سال شهر قم را به مقصد همدان تركگفتند ولى با كمال تاسف در اين
شهر در هفتم ذىالحجة 1371، مبتلا به حمله قلبىگرديده و روح بلندش به ملكوت اعلى
پر كشيد و پيكر پاك و مطهرش با شكوهفراوان به قم منتقل و با تشييعى بىسابقه در
كنار مرقد استاد بزرگوارش آيةاللهحائرى، در مسجد بالاى سر حرم حضرت معصومهعليها
السلام مدفون گرديد و در اينرابطه مدتى درسهاى حوزه تعطيل شد و مردم شهرهاى مختلف
ايران و عراق بهسوگ نشستند و مجله «مجموعه حكمت» كه در آن زمان منتشر مىشد شماره
12خود را به شرح حال ايشان اختصاص داد و شعرا در رثاى او شعرها گفتند.
رباعى زير را سيدمحسن آلطالقانى سروده:
نعىالعلم والدين ناعىالردى بفقد (التقى) النقى الممجد مضى طاهرالذيل من
ذىالدنى بقلب الى ربه قد تجرد (12)
2- آيةاللهالعظمى سيداحمد خوانسارى (13)
آيةاللهالعظمى حاج سيداحمد خوانسارى فرزند مرحوم حاج سيديوسف كه نسبشريفشان
به سى واسطه به حضرت موسىبن جعفرعليه السلام مىرسد و از نوادر اتقياىزمان بودند
در 18 محرم 1309هجرى قمرى در شهر خوانسار، در خانوادهاىروحانى ديده به جهان
گشودند.
مقدارى از رياضيات و علوم مقدماتى و سطح را در زادگاه خويش از محضرعلماى بزرگ آن
سامان همچون برادر والامقام خود مرحوم آيةالله حاجسيدمحمدحسن ونيز شوهرخواهرشان
مرحومآيةالله حاج سيدعلىاكبر خوانسارىفراگرفت وسپس براىادامه تحصيل به اصفهان
مهاجرت نمود و در آن شهر كه يكىاز حوزههاى بزرگ علمى اسلامى به شمار مىرفت از
محضر آيات عظام مرحومحاج ميرمحمدصادقمدرس اصفهانىوآخوند ملاعبدالكريمگزى
وميرزامحمدعلىتويسركانى، خارج فقه و اصول خوانده و بعد از طى اين مراحل براى
تكميلمعلومات خود به دارالعلم نجف (على مشرفه آلافالتحية والسلام) عزيمت نمودو در
آن حوزه پر بركت، دو سال در درس مرحوم آخوند خراسانى و چندين سال همدر درس مرحوم
آيةالله حاج سيدمحمدكاظم يزدى و مرحوم آيةالله نائينى و مرحومآيتالله آقا
ضياءالدين عراقى و اساتيد ديگر شركت جست، تا به مدارج عاليه ازعلوم مختلف همچون
فقه، اصول، فلسفه، رياضيات رسيد و سپس در سال 1335هجرى قمرى به ايران مراجعت و با
اقامت در اراك از محضر مرحوم آيةالله حاجشيخعبدالكريم حائرى (مؤسس حوزه علميه
قم) استفادههاى علمى فراوانى برد.
اقامت در قم
بعد از اينكه مرحوم حائرى به قم آمده و حوزه علميه را تاسيس نمودند، مردم
اراكاز ايشانتقاضا نمودند كهآقاى خوانسارى بهجاى ايشان اقامه
جماعتكردهوامورات دينىمردم را اداره كنند، مرحوم حائرى هم با اينتقاضا موافقت
كردند.
حضرت آيةاللهالعظمى اراكى نقل فرمودند كه مرحوم حائرى تقريبا بعد ازشش ماه از
عزيمتشان به قم در جلسهاى فرمودند كه: ما مىخواستيم آقاىسيداحمد خوانسارى اعلم
علماى شيعه باشد و لكن ايشان قناعت كردند كه اعلمعلماى اراك باشند.
به مجرد اينكه مرحوم خوانسارى اين قضيه را شنيده و متوجه شدند كهرضايت مرحوم
حائرى در اين است كه ايشان در قم باشند، همان روز عازم قم شدهو در اين شهر اقامت
گزيدند و تا پايان عمر مرحوم حائرى از درس ايشان استفادهمىكردند و نيز تا سال
1370 به تدريس و تربيت فضلا مشغول بودند و تعدادى ازافاضل حوزه علميه قم از شاگردان
ايشان هستند.
علامه فقيد حاج شيخ آقا بزرگ تهرانى مىنويسد: در محرم سنه 1370 كهعلامه حاج
آقا يحيى سجادى وفات كرد، اهالى تهران از مرجع كبير آيةاللهالعظمىبروجردى(ره)
تقاضا كردند كه شخصيتباكفايتى را به تهران اعزام دارند تا درمسجد حاج سيدعزيزالله،
اقامه نماز كرده و به امورات دينى مردم بپردازد و مرحومبروجردى ايشان را به تهران
فرستادند. (14)
مرحوم خوانسارى از نظر زهد و تقوا الگويى كمنظير و مبارزه ايشان با هواىنفس،
مشهور عام و خاص بود، و تا آخر عمر پر بركتش در مسجد حاج سيدعزيزاللهتهرانى به
اقامه نماز جماعت و تدريس خارج فقه مشغول و عمر پرثمر خود را درخدمتبه اسلام و
حوزههاى علميه سپرى نمود.
بعد از وفات مرجع كبير مرحوم آيتالله بروجردى جمع كثيرى از مردم ايرانو برخى
از كشورهاى ديگر به ايشان رجوع كرده و از ايشان تقليد كردند.
و از تاليفات اين فقيه متقى كتاب شريف «جامعالمدارك فى شرح المختصرالنافع» كه
فقه استدلالى منقح و مهذبى است و جامع بين وجازت لفظ و دقتو تحقيق در مطالب
مىباشد و ديگر كتاب «العقايدالحقة» در علم كلام و حاشيهعروةالوثقى و رساله
عمليه فارسى و عربى و رساله مناسك حج است.
آيةالله خوانسارى از بدو ورود به تهران و امامت جماعت در مسجدسيدعزيزالله بازار
طهران از شهرت بسزايى برخوردار بودند و مراجعه مردم و علمابه ايشان خيلى زياد بود و
وجوهات فراوانى هم خدمت ايشان مىآوردند.
آيةالله حاج سيدابوالحسن قزوينى رفيعى هم در سالهاى اخير عمرشان ازقزوين به
تهران هجرت و در مسجد جامع بازار طهران امام جماعتبودند و درهمانجا درس عمومى فقه
داشتند اما در ميان مردم آن قدرها شناخته شده نبودندو وجوهات هم براى ايشان كم
مىرسيد. اما در عين حال ايشان براى شاگرداندرسش شهريهاى قرار داد و يكى دو ماه
پرداختشد.
از متصدى پرداختشهريه ايشان كه يكى از علماى تهران است نقل شده كهآيةالله
خوانسارى با اطلاع قبلى به منزل ايشان مىآيند و مىفرمايند يك مطلبىمىخواهم به
شما بگويم و بايد بين من و شما مكتوم بماند و آن اين است كه از اينماه براى
پرداختشهريه آقاى رفيعى هر مقدار لازم داشتيد حواله مىدهم از فلانشخص بگيريد و
نگران شهريه نباشيد. و هر ماه پول از طرف آقاى خوانسارى اما بهنام آقاىرفيعىداده
مىشد وآقاى رفيعى تا آخر عمر هم ازاين قضيهاطلاع نداشتند.
ايناست معنىاخلاص درعمل، وبراىخدا نهبراىهواى نفس قدمبرداشتن.
معظمله در شروع نهضت اسلامى سهمى بسزا داشته و حق بزرگى نسبتبهشكلگيرى
پايههاى اوليه انقلاب دارند، و اعلاميههاى متعددى در همان روزها ازطرف ايشان
منتشر شد كه نمونهاى از آن را مىآوريم:
بسماللهالرحمنالرحيم انالله و انا اليه راجعون الحمدلله ربالعالمين والصلوة
والسلام على خير خلقه محمد وآلهالطاهرينو لاحول ولاقوة الا بالله العلىالعظيم.
حوادث اسفآور يكى دو روز اخير كه منجر به قتل و جرح يك عده مردمبىگناه و
توقيف حضرت آيةالله خمينى و آيةالله قمى و ديگران آقايان عظام شدهاست، موجب كمال
تاثر و تاسف حقير گرديد. با كمال تعجب مشاهده مىشودمسؤولين امنيت كشور با نهايت
گستاخى حضرات آقايان مراجع عظام و علماىاعلام دامتبركاتهم راموافق امورى كه
مباينت آنها با شرع مطهر، محرز و مكرر تذكرداده شده است، جلوه مىدهند.
حقير در اين موقع حساس لازم مىدانم اولياى امور را متذكر سازم، انجام اينگونه
اعمال ضدانسانى نسبتبه حضرات علماى اعلام و قتل و جرح مردم بىپناهنهتنها موجب
رفع غائله نخواهد بود بلكه جز تشديد امور و ايجاد تفرقه و وخامتاوضاع، اثر ديگرى
نخواهد داشت. موجب كمال تاسف است كه بايد حريم مقدساسلام و روحانيت از طرف اولياى
امور اينچنين مورد تجاوز قرار گيرد، انالله و انا اليهراجعون. از خداوند متعال عز
اسمه مسالت دارم كه اسلام و مسلمين را در كنفعنايات خود از همه حوادث مصون و محروس
بدارد و ما توفيقى الا بالله عليهتوكلت و اليه انيب.
الاحقر احمدالموسوىالخوانسارى 13 محرم 1383
وفات و مدفن
و سرانجام اين عالم بزرگوار پس از 96 سال عمر با عزت بر اثر كسالت در
اولينساعات بامداد روز شنبه مورخه 29 10 63 (27 ربيعالثانى 1405)، نداى حق رالبيك
گفته و به ديار باقى شتافت و عالم اسلام و حوزههاى علميه را عزادار ساخت.
به مجرد انتشار خبر رحلت ايشان امام امتبا پيامى به حوزههاى علميهتسليت گفته
و درسهاى حوزههاى علميه به مدت يك هفته تعطيل و از طرف دولتجمهورى اسلامى ايران
در سراسر كشور عزاى عمومى اعلام شد و بازار تهران همبه مدت سه روز تعطيل گرديد.
مردم مسلمان تهران كه از ارتحال اين عالم جليلالقدر اطلاع حاصل كردنداطراف بيت
ايشان اجتماع كرده و به سينهزنى و عزادارى پرداختند و با احترامفراوان وشركت
گستردهپيكر پاك ومطهرش را تشيع وآنگاه جسد، جهتخاكسپارىبه شهر قم انتقال يافت و
بعد از تشييعى كم نظير با شركت مراجع تقليد و علماو طلاب حوزه علميه و كليه طبقات،
حضرت آيةاللهالعظمى گلپايگانى بر اين جسدمطهر نماز گزارده و در كنار مرقد حضرت
فاطمه معصومهعليها السلام به خاك سپرده شد.
پيام حضرتآيةاللهالعظمى امامخمينى وحضرت آيةاللهالعظمى گلپايگانى:
بسماللهالرحمنالرحيم انالله و انا اليه راجعون خبر رحلت مرحوم مغفور آيةالله
خوانسارى رحمتالله عليه موجب تاسف و تاثرگرديد.
اين عالم جليل بزرگوار و مرجع معظم كه پيوسته در حوزههاى علميهو مجامع
متدينين، مقام رفيع و بلندى داشت و عمر شريف خود را در راه تدريسو تربيت و علم و
عمل به پايان رسانده حق بزرگى بر حوزهها دارد. چه اين كه با رفتارو اعمال خود و
تقوا و سيره خويش پيوسته در نفوس مستعده مؤثر و موجب تربيتبود. از خداوند تعالى
براى ايشان رحمت و مغفرت و براى علماى اعلامو حوزههاى علميه صبر واجر خواستارم.
والسلام على عباداللهالصالحين روحالله الموسوىالخمينى بيست و نهم ديماه سال
1363هجرى شمسى بسماللهالرحمنالرحيم «ثلمة لاتسد و كسر لايجبر»با كمال تاسف رحلت
مرجع عاليقدر، بقيةالسلف و اسوه فضائل و تقوا و فقيهاهلبيتعليهم السلام، حضرت
آيةالله آقاى حاج سيداحمد خوانسارى قدسسره را بهآستان اقدس حضرت بقيةالله
ارواحالعالمين لهالفدا و به محاضر علماى اعلامو حوزههاى علميه و به عموم ملت
مسلمان و شيعيان جهان تسليت عرضمىكنم.
آن فقيد روحانيت در علم و عمل و مخالفت هوى و اطاعت مولى و تركاقبال به دنيا و
انقطاع الىالله و جامعيت علمى و تدريس و تاليف و عبادت و تواضعدر بيش از نيم قرن
مشاربا لبنان و مسلم بين اقران بود. ضايعه رحلت ايشان رانمىتوان با توصيفات و
معارف بيان كرد و بيش از حد تصور با فقدان ايشان درحصن حصين رخنه افتاد.
انالله و انا اليه راجعون محمدرضا الموسوى الگلپايگانى
3- آيةالله حاج شيخ اسماعيل جاپلقى
متولد 1313
در يكى از قراى جاپلق كه از توابع اراك است; در اراك از محضر درس آيةالله
حاجميرزامحمدعليخان كه قبلا در علماى اراك ياد شد و آيةالله حاج شيخ
محمدسلطانصاحب حاشيه كفاية كه قبلا نيز ياد شد، سطوح نهايى را خوانده است و از
اولورود مرحوم آيةاللهالعظمى يزدى حائرى به اراك در جلسات درس او حاضر، و پساز
مهاجرت و انتقال ايشان به قم، به حوزه علميه قم مهاجرت و تا سال 1354 ازمحضر درس
ايشان بهرهمند بوده است.
و نيز چند ماهى كه آيةاللهالعظمى نائينى در قم بوده در درس ايشان همشركت كرده
است.
از ابتدا با آيةاللهالعظمى اراكى شريك تحصيل و رفيق بحثبوده است.
از سال 1354 به تهران منتقل و در آنجا تا پايان عمر به تدريس و ترويجشرعمبين
اشتغال داشت هنگام وفات عمرش متجاوز از هشتاد سال بود.
4- آيةالله حاج شيخ عبدالرزاق قائينى
متولد 1310.
حضرت آقاى باقرى بيدهندى در پاورقى آيينه دانشوران مىنويسد: سطوحو قسمتى از
خارج را در مشهد فرا گرفت و در نجف از آيات عظام نائينى، شيخمحمدحسين اصفهانى و
آقا ضياء عراقىقدس سرهم استفاده كرد. در سال 1342 به قمهجرت و از محضر پر بركت
مرحوم آيةاللهالعظمى حاج شيخ عبدالكريم حائرىيزدى و اساتيد ديگر بهرهمند گرديد
و تا سال 1376 ضمن تدريس در درس مرحومآيةاللهالعظمى حاج آقا حسين بروجردى شركت
مىكرد در سال مزبور از ناحيه آنمرحوم به تهران منتقل و در مسجد مهديه اقامه جماعت
و در مدرسه مروى بهتدريس درس خارج مشغول شد. در سال 1410 به رحمت ايزدى پيوست و
درهمان مسجد مهديه به خاك سپرده شد.
در زمان استادش حاج شيخ عبدالكريم از مدرسان به شمار مىآمد و درمدرسه حاج
ملاصادق تدريس مىكرد، و با آيةاللهالعظمى حاج سيداحمدخوانسارى و آيةاللهالعظمى
حاج شيخ محمدعلى اراكى هممباحثه بود.
شاگردان ايشان: آيةالله حاج سيدمهدى روحانى، مرحوم حاج شيخ جلالطاهر شمس،
آيةالله حاج شيخ محسن حرم پناهى، آيةالله حاج شيخ على پناهاشتهاردى، آيةالله
حاج شيخ حسينعلى منتظرى و ديگران.
به آيينه دانشوران چاپ سوم ص246 و 498 و گنجينه دانشمندان 4 526رجوع شود.
پىنوشتها:
1) اين شرح حال از مجله نور علم نقل شده است.
2) متوفى 329ه .ق (ايشان سه سال در درس اين عالم محقق شركت كرد.)
3) متوفى 1337ه .ق.
4) متوفى سنه 1339ه .ق.
5) متوفى 1355ه .ق.
6) متوفى 1361ه .ق.
7) اينكه ميرزاى شيرازى شخصا در جنگ شركت كرده باشد نياز به مراجعه و بررسى
دارد.
8) شبه جزيرهاى است در آسياى جنوبى شرقى بين اقيانوس كبير و اقيانوس هند و در
شمال آن چينجنوبى (تبت) واقع شده... فرهنگ فارسى دكتر محمد معين ج6 ص2301.
9) متوفى 1372ه .
10) متوفى 1373ه .
11) كتاب علماى معاصرين، ص213-آنان كه مىخواهند مفصل اين جريان را مطالعه كنند
به كتاب«آثارالحجة» مراجعه نمايند.
12) طبقات اعلامالشيعة ج1، ص246.
13) اين شرح حال نيز از مجله نور علم نقل شده است.
14) نقباءالبشر ج1، ص462 -چاپ دوم.
12- تاليفات آية الله العظمى اراكى
آثار قملى مرحوم آيةاللهالعظمى اراكى ويژگيهايى دارد:
1- مانند صلاة و درر استادشان مرحوم آيةاللهالعظمى شيخ عبدالكريم يزدىحائرى
از حشو و زائد خالى، و با عباراتى كوتاه مطالب علمى دقيق بيان شده است.
2- تقريبا تمام آثار ايشان، با نظر به افادات و افاضات استادشان بوده، و درحقيقت
مطالب استاد، اصل، و نظرات خود ايشان به منزله حاشيه و تعليقهو توضيح و تفسير
نظرات استادشان بوده است.
3- با اينكه ممكن استيك اديب عرب زبان برخى از عبارات عربى ايشانرا نپسندد اما
در عين حال عبارات ايشان سليس، روان، مفهوم و بدون اغلاق است.
4- برخى از رسالهها و يادداشتهايى كه به زبان فارسى نوشتهاند احيانا
شاملعباراتى زيبا و اديبانه است. آرى كسى كه در كودكى سواد دار شدن را با
نوشتنگلستان سعدى آغاز و تكميل كرده است. بايد آثار قلمى او اينچنين باشد.
تاليفات:
- رسالة فىالارث (عربى) در سال 1413ق در 245 صفحه وزيرى توسطمؤسسه در راه حق قم
به چاپ رسيده است.
آغاز: بسم... و بعد فهذا مختصر فى احكام الارث و مسائله و هو مرتب علىمقدمه
وستة فصول... .
مقدمه در بيان مصارف تركه ميت. (شش مصرف)
فصل اول در مقتضى ارث و موانع آن.
فصل دوم در عول و تعصيب.
فصل سوم در مساله حجبالاخوة.
فصل چهارم در بيان حرمان زوجه از بخشى از ميراث.
فصل پنجم حكم عقد غير دائم از حيث ارث.
فصل ششم در ميراث خنثى.
آيةالله اراكى در يكى از مصاحبههاى خود فرمودهاند: حاج شيخ در اراكبحث ارث
داشتند كه من نوشتهام و ظاهرا همين رساله منظور بوده است.
- رسالة فى نفقهالزوجه (عربى) در سال 1413 در 50 صفحه وزيرى در قمضميمه رساله
قبل چاپ شده است.
آغاز: بسم.... و بعد فهذا مختصر فى احكام نفقة الزوجة علىالزوج و فيهمطالب
(پنج مطلب).
- المكاسبالمحرمة (عربى) در زمان حيات استادشان مرحوم حاج شيخعبدالكريم يزدى
متوفاى 1355 تاليف شده. در سال 1413ق در 265 صفحهوزيرى توسط مؤسسه در راه حق قم به
چاپ رسيده است.
آغاز: بسم... القول فىالربا و هو قسمان... .
مسائلى كه در اين كتاب مطرح شده به اين شرح است:
ربا در قرض; در پنج مقام بحثشده است.
ربا در معاملات; در شش مقام بحثشده است.
رشوه; در چهار مقام بحثشده است.
معونةالظالمين; در چهار مقام بحثشده است.
تصوير ذوات ارواح; در چهار مقام بحثشده است.
سحر; در سه مقام بحثشده.
غناء; در پنج مقام بحثشده.
غيبت; در هفت مقام بحثشده.
تكسب بما يجب علىالانسان فعله; در سه مقام بحثشده.
از امتيازات اين كتاب اين است كه در هر بحث ابتدا همه روايات آن نقلو
شمارهگذارى و در طول بحثبه آنها اشاره شده است مانند برخى كتابهاى فقهىشيخ
بهايى. كه كل روايات قابل اعتماد را در آغاز نقل و سپس به بحث در جوانبمساله
مىپرداخته است.
- رسالة فىالخمس (عربى) در زمان حيات استادشان مرحوم حاج شيخعبدالكريم يزدى
متوفاى 1355 تاليف شده. در سال 1413 در سى صفحه ضميمهرساله قبل چاپ شده است.
آغاز: بسم... مسائل متعلقة بالخمس، الاولى هل هوفى ارباحالمكاسب... .
اين رساله فقط شامل چهار مساله است.
خمس در ارباح به عين تعلق مىگيرد يا به ذمه.
در حكم مالى كه از غير معتقد به خمس به انسان منتقل مىشود.
موضوع خمس در ارباح.
بعضى مباحث مربوط به مؤنه شامل چهار بحث... .
- كتابالبيع (عربى) در زمان حيات استادشان تاليف شده. جلد اول درسال 1415 در
512 صفحه وزيرى توسط مؤسسه در راه حق قم چاپ شده.
آغاز: بسم... و بعدالبيع و هو فى الاصل... .
مباحث اين كتاب به ترتيب كتابالبيع شيخ انصارى رضوانالله تعالى عليهمىباشد.
- كتابالبيع جلد دوم (عربى) در زمان حيات استادشان تاليف شده. و در402 صفحه
وزيرى در سال 1415 توسط مؤسسه در راه حق قم چاپ شده است.
آغاز: بسم... مسالة لاخلاف فى اصل ثبوتالولاية... .
مباحث اين جلد هم به ترتيب كتابالبيع شيخ انصارى رضوانالله تعالى
عليهمىباشد.
پايان كتابالبيع: هذا جملة ما استفدته فى هذهالمسالة من بحث مولاناالاستاذ
اطالالله تعالى افاداته.
بحث نقد و نسيه و احكام قبض كه جاى اصلى آن بعد از خيارات استضميمه اين جلد چاپ
شده است و در پايانش آمده: «هذا اخر ما استفدنا من بحثمولانا و امامنا
الاستاذالاعظم ملاذالعرب و العجم آيةالله فىالعالم الحبرالعليمالحاجالشيخ
عبدالكريم اليزدى الحائرى اطالالله علينا بركات انفاسهالقدسيةبمحمد و آله
خيرالبرية.
«اللهم طهر نفوسنا و حسن اخلاقنا و اصلح جوارحنا و تقبل منا بكرمكوجودك و طولك
و فضلك و بحرمة محمد و آله الاقدسين الاطهرين صلواتكعليه و عليهم اجمعين و كان ذا
فىالاربعاءالعاشر من شهر رجبالمرجب من سنة1346 والحمد لله اولا و اخرا و باطنا و
ظاهرا.
و قد كتبه بيمناهالداثرة مؤلفهالضعيف محمدعلىالشريف عفىالله عنه و عنوالديه
و استاده جرائمهم.»
توجه داشته باشيد كه تاريخ 1346 تاريخ پايان تاليف خيارات است كه حتمامكاسب
محرمه و كتابالبيع قبل از آن نگاشته شده است و همه اين مباحثباتوجه به افادات
استادشان نيز بوده است.
كلمه «الشريف» كه آيةاللهالعظمى اراكى در مورد خود به كار بردهاند ظاهرا
ازاين جهت است كه مادر ايشان علويه بودهاند.
- رسالة فىالاجتهاد والتقليد (عربى) در سال 1342 تاليف شده. و در 85صفحه ضميمه
جلد دوم كتابالبيع چاپ شده است.
آغاز: بسم... «و بعد اعلم انه لم يذكر هذان اللفظان فى آية او رواية... .
انجام: الحمدلله اولا و اخرا و ظاهرا و باطنا والسلام على محمدو آلهالطاهرين فى
4 رجبالحرام من 1342.»
- الخيارات (عربى) تاريخ پايان تاليف 1345ه .ق. و تاريخ پايان تاليفاحكام نقد و
نسيه و احكام قبض كه دنبال همين جلد بوده اما در چاپ دنبالكتابالبيع قرار گرفته
سال 1346 مىباشد. خيارات در 619 صفحه وزيرى توسطمؤسسه در راه حق قم در سال 1414ه
.ق به چاپ رسيده است.
آغاز: بسم... «البحث فىالخيار و اقسامه... .»
انجام: هذا بعضالكلام فىالخيارات و احكامها على حسب ما وفقنىاللهتعالى
لكتابة ما استفدته من بحثشيخى و استاذى ادامالله بقاه و الحمدللهو صلىالله على
محمد و آله و كان تحرير هذا فى يوم الاحدالتاسع عشر من شهرذىالحجةالحرام من سنة
1345.
- كتابالطهارة (عربى) شرح عروةالوثقى است كه در زمان حيات صاحبعروه متوفاى
1338 نگاشته شده، و شايد اولين شرح بر عروةالوثقى باشد. در 712صفحه وزيرى توسط
مؤسسه در راهحق قم در سال 1415 به چاپ رسيده است.
آغاز: بسم... قال فىالعروةالوثقى: فصل فىالمياه... .
انجام: مساله 12: اذا توقف التطهير على بذل مال وجب... .
اين جلد شامل اين مباحث عروةالوثقى است:
فصل فىالمياه (شامل بحثهاى مربوط به اقسام آبها)
فصلالنجاسات (شامل نجاسات دوازدهگانه)
فصل فى كيفية تنجس المتنجسات.
فصل فى احكامالنجس و المتنجس.
- كتابالطهارة جلد دوم (عربى) شامل بحث دماءثلاثه. در 185صفحهوزيرى توسط مؤسسه
در راه حق قم در سال 1415 چاپ شده است.
آغاز: بسم... «الكلام فىالدماءالثلاثة... .»
انجام: «نعم لو فرض فى ما نحن فيه كون الغسل مستلزما لتلويث المسجدصار باطلا
لكونه حنيئذ علة للتلويث المحرم.»
- رساله فىالدماءالثلاثه و احكامالاموات واليتمم. اين رساله تقريرات
بحثآيةاللهالعظمىحاج سيدمحمدتقىخوانسارىاست. تاريخ تاليفنيمهاولآن:1366.
آغاز: بسم.... و بعد «فهذا تقرير بحث آيةالله فىالعالمينالسيدمحمدتقىالموسوى
الخوانسارى دام ظله فىالدماءالثلاثة بقلم الآثم الفانىمحمدعلىبن احمدالفراهانى
عفى عنه و عن والديه... .»
انجام بحث دماء ثلاثة: «والحمدلله اولا و آخرا و باطنا و ظاهرا هذا آخر
ماوفقناالله لتحريره من مسائلالدماءالثلاثة و كان الفراغ من تحريره بيد مؤلفه
الاثمالجانى محمدعلىبن احمدالفراهانى عفى عنهما فىالليلةالسابعة و العشرين
منذىالقعدةالحرام من سنة1366.»
اين قسمتبه ضميمه بحث احكام اموات و بحث تيمم كه احتمال مىدهيماين دو بحث هم
از تقريرات مرحوم خوانسارى رضوانالله تعالى عليه باشد مجموعادر 308 صفحه ضميمه جلد
دوم كتابالطهارة چاپ شده است.
- حاشيه بر عروةالوثقى. اين حاشيه نتيجه مباحثات آيةاللهالعظمى اراكىو مرحوم
آيةاللهالعظمى حاج سيدمحمدتقى خوانسارى است و در زمان آقاىخوانسارى به نام ايشان
و در دوران اخير مرجعيت آيةاللهالعظمى اراكى به نام ايشانچاپ شده است.
- تعليقة على دررالفوائد (عربى) در زمان حيات استادشان تاليف شدهاست. به ضميمه
دررالفوائد در سال 1408 توسط انتشارات جامعه مدرسين قمچاپ شده است.
آغاز: بسم... «الحمدلله ربالعالمين... و بعد فهذه نبذ منالمطالب
استفدتهامنبحثشيخالطائفةالامامية ورئيسهممولانا آيةاللهالحاجالشيخ
عبدالكريم اليزدىالحائرى حين بحثه عنالاصول و قد ابزرتها بصورة التعليقة على
كتابه المستطابالمسمى بالدرر و ارجو منالله سبحانه ان يمن على بالاتمام و التسديد
و انى و انكنت غير اهللهذاالشان لقلةالاستعداد مضافا الى ضيقالوقت ولكن اعتمادى
علىتوجه الحضرة المقدسة الفاطمية و العتبةالمطهرة المعصومية على ساكنها و
آبائهاالاطهار و اخيها و ابنائهالمعصومين الابرار آلافالتحية و التسليم من
ربالبريةحيث اتفق ذلك فى جوار تلكالبقعة المنورة مع توسلى باذيال لطفهم فان
جاءمطلوبا كان من بركات تلكالقبهالمنورة و الافمن سوء حظى و قلة استعدادى... .»
انجام: يصيرالنسبة بينه و بينالثانى عموما مطلقا.
- رسالة فىالاجتهاد والتقليد (عربى) تاريخ تاليف 1357. تقريرات درساستادشان
آيةاللهالعظمى حائرى است. ضميمه كتاب قبل در 30 صفحه چاپشده است.
آغاز: بسم... و بعد «فهذا كتبهالعبد محمدعلى العراقى عفى عنه و عن والديهفى
مباحث الاجتهاد و التقليد من افادات آيةالله فىالعالمين الحاج الشيخعبدالكريم
الحائرى اليزدى اعلىالله مقامه و رفع فى الخلد اعلامه متوسلا باذيالاهلبيت
(العصمة و الطهارة صلواتالله عليهم اجمعين) فان جاء محمودا فمنبركاتهم صلواتالله
عليهم و الافمن سوء حظى و سقوطى عن درجةالقبول و لاحول و لا قوة الا بالله العلى
العظيم... .
انجام: وقد فرغ من تحريره مقرره العبد محمدعلى العراقى عفى عنه و عنو الديه
فىالخامس من شهر جمادىالثانيه منالسنة 1357.
- رسالة فى اثبات ولاية مولانا اميرالمؤمنين. اين رساله تقرير بخشى ازمطالبى است
كه استادشان حاج شيخ عبدالكريم حائرى هنگامى كه در اراك بهمنظور گفتن يك دوره اصول
عقايد براى مردم منبر مىرفته در اين زمينه گفته است.
آغاز: بسم... اعلم ان مناقب علىبن ابىطالب.
انجام: «مثل قضيةالحاج علىالبغدادى... و قد حكاه الاستاذ و من عليهالاعتماد
ادامالله ايام افاداته الحاج الشيخ عبدالكريم اليزدى الذى هذهالتقريراتالتى
يكتبهالحقير مكتسبة من افادات منبره... و تاريخ كتابةالسيدالمزبور الحكاية...
عشرةالسبعين بعد الالف و ماتين.»
- تقرير بحث استادشان مرحوم آيةالله شيخ محمدسلطانالعلما. اين تاليف(در اصول
فقه ظ) و به اندازه معالم الاصول است و چاپ نشده.
- كتابالنكاح. تقريرات درس استادشان مرحوم حاج شيخ عبدالكريمحائرى است. چاپ
نشده. زيرا تقريرات همين درس كه توسط شاگرد ديگر ايشانمرحوم آيةالله حاج
ميرزامحمود آشتيانى نوشته شده چاپ شده است.
كتابالنكاح 358صفحه وزيرى به خط خود ايشان است كه در پايان آنآمده: قد
وقعالفراغ من تحريرها فىالسبتالعاشر من شعبانالمعظم من سنة1348 و صلىالله على
نبينا و آله الطاهرين.
- كتاب الصلاة. تقريرات درس استادشان مرحوم حاج شيخ عبدالكريمحائرى است چاپ
نشده. زيرا صلاة مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائرىبه قلم خود ايشان در يك جلد و نيز
تقريرات درس صلاة ايشان به قلمشاگرد ديگرشان مرحوم حاج ميرزا محمود آشتيانى در سه
جلد چاپ شدهاست.
كتابالصلاة 453 صفحه وزيرى استبه خط خودشان، كه در دو مجلدصحافى شده است و از
آغاز صلاة تا حثحكمالاجزاءالمنسية را دارد. در پاياننسخه آمده: «و اما
القسمالذى يتدارك مع بقاءالمحل و يقضى مع انقضائه فهوامران: السجدةالواحدة و
التشهد.»
- رسالهاى در صلاة جمعه و - يك دوره اصول فقه، (عربى) به ترتيب دررالاصول
استادشان و بانظر به آن. تقريرات درس مرحوم آيةاللهالعظمى حائرى يزدى است كه در
دو جلددر قم: توسط مؤسسه در راه حق چاپ شده است.
جلد اول مباحث الفاظ و قطع و ظن و شامل 700 صفحه است.
جلد دوم بقيه مباحث اصول فقه و حدود 500 صفحه است:
- تعليقاتى استبر جلد دوم كتاب قبلى كه ضميمه همان جلد دوم چاپشده است.
و - يك دوره اصول فقه (عربى) به ترتيب كفايةالاصول و با نظر بهآن كتاب.
جلد اول، در 188صفحه خشتى به خط خودشان.
جلد دوم: در 205 صفحه خشتى به خط خود ايشان.
اين دوره اصول هم در دو يا سه جلد چاپ خواهد شد.
- رساله كوچكى در ولايت تكوينى ائمهعليه السلام به زبان فارسى، در هفتصفحه
رقعى.
اين رساله در همين كتاب كه در دستشما مىباشد چاپ شده است. آغاز:بسم... و بعد
بدان ايدكالله فىالدارين... .
- استفتائات. (فارسى) در 264صفحه وزيرى در سال 1373شمسى در قمچاپ شده است اين
كتاب شامل پاسخ استفتائاتى است كه تقريبا از تمام ابواب فقهاز آيةاللهالعظمى
اراكى شده است.
- توضيحالمسائل. همان توضيحالمسائل امامخمينى رضواناللهتعالىعليهاست ك با
فتاواى آيةاللهالعظمى اراكى تطبيق شده و مكرر به چاپ رسيده است.
و - المسائل الواضحة. ترجمه عربى توضيحالمسائل ياد شده است كه دردو جلد (جلد
اول 362 صفحه وزيرى و جلد دوم 194صفحه وزيرى) در قم درسال 1414 چاپ شده است.
- مناسك حج. (فارسى) همان مناسك حج امام خمينى-رضواناللهتعالى عليه- است كه با
فتاواى آيةاللهالعظمىاراكىتطبيق، و درقم چاپ شدهاست.
- مناسك حج (عربى) كه در قم چاپ شده است.
- احكام جوانان (فارسى)
- زبدةالاحكام (عربى)
البته هفت كتاب اخير به مناسبت اينكه توسط آيةالله مصلحى و يا برخى ازفضلاى
ديگر با فتاواى آيةاللهالعظمى اراكى تطبيق شده از تاليفات ايشان شمردهشده است نه
اينكه به قلم خود ايشان باشد.
علاوه بر اينها يادداشتها و نيز رسالههاى كوچكى از ايشان در دست است كهبخش مهم
آنها در همين كتاب چاپ شده است.