يادنامه آية الله العظمى اراكى

رضا استادی

- ۹ -


11- هم‏مباحثه‏هاى آية الله العظمى اراكى(ره)

1- آية‏الله‏العظمى حاج سيدمحمدتقى خوانسارى (1)

آية‏الله‏العظمى سيدمحمدتقى خوانسارى در ماه رمضان سال 1305 در خانواده‏اى‏كه به علم و فضل و ادب اشتهار داشت، پا به عرصه وجود نهاده، تحصيلات‏ابتدايى را در مسقط‏الراس خود (شهر خوانسار) گذراند و به سال 1322هجرى‏قمرى جهت فراگرفتن علوم اسلامى رهسپار نجف اشرف گرديد و پس از طى‏مراحل سطوح، به محضر درس مرحومين آيتين:

ملامحمدكاظم خراسانى (2) (صاحب كفاية‏الاصول)، و سيدمحمدكاظم‏يزدى (3) (صاحب عروة‏الوثقى)، اعلى‏الله‏مقامهما، راه يافته، و در حلقه شاگردان آن‏دو بزرگوار در آمد و از درياى معلومات آن دو استفاده كرد.

بعد از فوت مرحوم آخوند خراسانى، سالها در درس مرحوم آية‏الله شيخ‏فتح‏الله شريعت اصفهانى (4) (مشهور به شيخ‏الشريعة) و مرحوم آية‏الله ميرزامحمدحسين نائينى (5) و مرحوم آية‏الله آقا ضياءالدين عراقى (6) قدس‏الله اسرارهم شركت‏جست و در معقول از افادات مرحوم حاج شيخ على قوچانى بهره‏مند گرديد.

حضور در صحنه نبرد

در جنگ بين‏المللى اول كه عراقيها به يارى دولت عثمانى شتافتند و عليه استعماربريتانيا به رهبرى روحانيت آگاه، به مبارزه برخواستند، مرحوم آية‏الله خوانسارى‏همگام با مرحوم آية‏الله ميرزامحمدتقى شيرازى (ميرزاى دوم) (7) و مرحوم آية‏الله‏سيد مصطفى كاشانى (والد مرحوم آية‏الله سيدابوالقاسم كاشانى) در اين جنگ‏شركت داشت و همچون رزمنده‏اى كار آزموده و شجاع با دشمن مى‏جنگيد، يكى ازبستگان بسيار نزديك آن مرحوم از قول مرحوم آية‏الله كاشانى نقل كردند كه ايشان‏فرمودند در سنگر عراق (اراضى بين فرات و دجله) با مرحوم خوانسارى در يك‏جبهه بوديم و مرحوم خوانسارى در نزديكترين سنگرها با دشمن مى‏جنگيد، وقتى‏رسيد كه ما، بعد از مبارزه بسيار محاصره شديم و عده‏اى از همرزمان قصد فرارداشتند ولى مرحوم خوانسارى از فرار آنها جلوگيرى مى‏كرد و فرياد مى‏كشيد كه فراراز زحف (جنگ) گناه كبيره است.

آرام آرام حلقه محاصره تنگ‏تر و تنگ‏تر مى‏شد و رفته رفته اميد زنده ماندن‏در دل همرزمان به ياس مبدل مى‏گشت كه حضرت آية‏الله پيشنهادى دادند.

پيشنهاد ايشان در اين لحظه حساس اين بوده است كه: «اكنون كه خطر مرگ‏متوجه ما است، خوب است وضو را تجديد و به نماز اشتغال يابيم، كه در حال نمازخدا را ملاقات نماييم.»

ايشان در اين جنگ مورد اصابت گلوله دشمن واقع مى‏گردند و مجروح‏مى‏شوند و پس از سقوط عراق دستگير و به هندوچين (8) (كه در آن روز ازمستعمرات انگلستان به شمار مى‏رفت) تبعيد شدند.

چهار سال متوالى مرحوم خوانسارى در چنگال استعمارگران در تبعيد بودو مدتى در دريا و مدتى هم در سنگاپور در اردوگاهى كه به وسيله سيم خاردارحصاركشى شده بود نگاهدارى مى‏شد.

پس از آزاد شدن به خوانسار آمدند و بعداز اقامت كوتاهى در خوانسار، به‏سلطان‏آباد اراك آمده و در سال 1340 با مرحوم آية‏الله حاج شيخ عبدالكريم‏حائرى يزدى (بنيانگذار حوزه علميه قم) به شهر قم آمده و در اراك و قم در طول‏اين مدت از درس مرحوم آية‏الله‏العظمى حائرى استفاده مى‏كردند.

پس از ارتحال مرحوم آية‏الله حائرى در سنه 1355 مرحوم خوانسارى‏به اتفاق سيدين علمين آية‏الله سيدمحمد حجت (9) و آية‏الله صدر (10) اهداف اين استادگرانقدر را دنبال و با تربيت فضلا، بل علماى وارسته و مبرز، كه بعدا از زعماو استوانه‏هاى علمى حوزه علميه گشتند خدمات شايانى به حوزه علميه نمود.

اقامه نماز عبادى سياسى جمعه:

اين عالم ربانى در طول عمر سراسر افتخار و با بركت‏خود دست‏به اقداماتى زد كه‏از معروفترين آنها دو مورد زير است:

يكى از اقدامات اين مرد بزرگ، اقامه نماز عبادى سياسى جمعه (به سال‏1360ه )است كه ساليان‏سال اقامه‏نمى‏شد ونظر حضرتش دربحث صلاة به‏احتياطلازم در فعل آن مؤدى گرديد و از اين جهت از همان زمان «اين سنت‏سنيه و فريضه‏الهى‏رااز ظلمت‏متروكيت واستتار سنين‏متماديه‏بيرون‏»آورده وابتدا درمدرسه‏فيضيه‏وسپس (به‏خاطر كثرت‏مامومين) درمسجدامام‏حسن‏عسكرى‏عليه السلام اقامه‏مى‏فرمودند.

اقامه نماز استسقاء:

يكى ديگر از اقدامات فراموش ناشدنى اين مرد بزرگوار اقامه نماز استسقا است كه‏در سال 1363 هجرى (مصادف با اشغال متفقين بعضى مراكز ايران را) توسط‏ايشان و انبوهى از متدينين برگزار شد.

در اين باره عالم بزرگوار، حضرت آية‏الله‏العظمى اراكى نوشته‏اند:

«در سنه 1362 كه خشك سالى اتفاق افتاد، اهل بلد (قم) از ايشان تقاضاى‏صلات استسقاء نمودند، حضرتش امتناع ورزيد و پس از اصرار بسيار قبول فرموده‏با هيئت عظيمه از رجال اهل علم و فضل و خلق كثيرى از ساير طبقات كه تقريبا بالغ‏بر بيست هزار نفوس بودند حركت فرموده به مصلاى خارج شهر تشريف آورده به‏اقامه صلات مذكوره پرداختند و طولى نكشيد كه باران غريب باريدن گرفته و سيل‏عجيبى ظاهر گرديد و بر احدى مخفى نماند كه نيست اين، الا از اثر دعاى آن بزگوارو بركت نماز او.» (11)

در سال 1371قمرى اقشار مختلف مردم همدان از ايشان رسما دعوت‏كردند كه تابستان را در همدان به سر ببرند. جناب ايشان با توجه به كسالت ديرينه،اين پيشنهاد را پذيرفتند و روز 22 شوال همان سال شهر قم را به مقصد همدان ترك‏گفتند ولى با كمال تاسف در اين شهر در هفتم ذى‏الحجة 1371، مبتلا به حمله قلبى‏گرديده و روح بلندش به ملكوت اعلى پر كشيد و پيكر پاك و مطهرش با شكوه‏فراوان به قم منتقل و با تشييعى بى‏سابقه در كنار مرقد استاد بزرگوارش آية‏الله‏حائرى، در مسجد بالاى سر حرم حضرت معصومه‏عليها السلام مدفون گرديد و در اين‏رابطه مدتى درسهاى حوزه تعطيل شد و مردم شهرهاى مختلف ايران و عراق به‏سوگ نشستند و مجله «مجموعه حكمت‏» كه در آن زمان منتشر مى‏شد شماره 12خود را به شرح حال ايشان اختصاص داد و شعرا در رثاى او شعرها گفتند.

رباعى زير را سيدمحسن آل‏طالقانى سروده:

نعى‏العلم والدين ناعى‏الردى بفقد (التقى) النقى الممجد مضى طاهرالذيل من ذى‏الدنى بقلب الى ربه قد تجرد (12)

2- آية‏الله‏العظمى سيداحمد خوانسارى (13)

آية‏الله‏العظمى حاج سيداحمد خوانسارى فرزند مرحوم حاج سيديوسف كه نسب‏شريفشان به سى واسطه به حضرت موسى‏بن جعفرعليه السلام مى‏رسد و از نوادر اتقياى‏زمان بودند در 18 محرم 1309هجرى قمرى در شهر خوانسار، در خانواده‏اى‏روحانى ديده به جهان گشودند.

مقدارى از رياضيات و علوم مقدماتى و سطح را در زادگاه خويش از محضرعلماى بزرگ آن سامان همچون برادر والامقام خود مرحوم آية‏الله حاج‏سيدمحمدحسن ونيز شوهرخواهرشان مرحوم‏آية‏الله حاج سيدعلى‏اكبر خوانسارى‏فراگرفت وسپس براى‏ادامه تحصيل به اصفهان مهاجرت نمود و در آن شهر كه يكى‏از حوزه‏هاى بزرگ علمى اسلامى به شمار مى‏رفت از محضر آيات عظام مرحوم‏حاج ميرمحمدصادق‏مدرس اصفهانى‏وآخوند ملاعبدالكريم‏گزى وميرزامحمدعلى‏تويسركانى، خارج فقه و اصول خوانده و بعد از طى اين مراحل براى تكميل‏معلومات خود به دارالعلم نجف (على مشرفه آلاف‏التحية والسلام) عزيمت نمودو در آن حوزه پر بركت، دو سال در درس مرحوم آخوند خراسانى و چندين سال هم‏در درس مرحوم آية‏الله حاج سيدمحمدكاظم يزدى و مرحوم آية‏الله نائينى و مرحوم‏آيت‏الله آقا ضياءالدين عراقى و اساتيد ديگر شركت جست، تا به مدارج عاليه ازعلوم مختلف همچون فقه، اصول، فلسفه، رياضيات رسيد و سپس در سال 1335هجرى قمرى به ايران مراجعت و با اقامت در اراك از محضر مرحوم آية‏الله حاج‏شيخ‏عبدالكريم حائرى (مؤسس حوزه علميه قم) استفاده‏هاى علمى فراوانى برد.

اقامت در قم

بعد از اينكه مرحوم حائرى به قم آمده و حوزه علميه را تاسيس نمودند، مردم اراك‏از ايشان‏تقاضا نمودند كه‏آقاى خوانسارى به‏جاى ايشان اقامه جماعت‏كرده‏وامورات دينى‏مردم را اداره كنند، مرحوم حائرى هم با اين‏تقاضا موافقت كردند.

حضرت آية‏الله‏العظمى اراكى نقل فرمودند كه مرحوم حائرى تقريبا بعد ازشش ماه از عزيمتشان به قم در جلسه‏اى فرمودند كه: ما مى‏خواستيم آقاى‏سيداحمد خوانسارى اعلم علماى شيعه باشد و لكن ايشان قناعت كردند كه اعلم‏علماى اراك باشند.

به مجرد اينكه مرحوم خوانسارى اين قضيه را شنيده و متوجه شدند كه‏رضايت مرحوم حائرى در اين است كه ايشان در قم باشند، همان روز عازم قم شده‏و در اين شهر اقامت گزيدند و تا پايان عمر مرحوم حائرى از درس ايشان استفاده‏مى‏كردند و نيز تا سال 1370 به تدريس و تربيت فضلا مشغول بودند و تعدادى ازافاضل حوزه علميه قم از شاگردان ايشان هستند.

علامه فقيد حاج شيخ آقا بزرگ تهرانى مى‏نويسد: در محرم سنه 1370 كه‏علامه حاج آقا يحيى سجادى وفات كرد، اهالى تهران از مرجع كبير آية‏الله‏العظمى‏بروجردى(ره) تقاضا كردند كه شخصيت‏باكفايتى را به تهران اعزام دارند تا درمسجد حاج سيدعزيزالله، اقامه نماز كرده و به امورات دينى مردم بپردازد و مرحوم‏بروجردى ايشان را به تهران فرستادند. (14)

مرحوم خوانسارى از نظر زهد و تقوا الگويى كم‏نظير و مبارزه ايشان با هواى‏نفس، مشهور عام و خاص بود، و تا آخر عمر پر بركتش در مسجد حاج سيدعزيزالله‏تهرانى به اقامه نماز جماعت و تدريس خارج فقه مشغول و عمر پرثمر خود را درخدمت‏به اسلام و حوزه‏هاى علميه سپرى نمود.

بعد از وفات مرجع كبير مرحوم آيت‏الله بروجردى جمع كثيرى از مردم ايران‏و برخى از كشورهاى ديگر به ايشان رجوع كرده و از ايشان تقليد كردند.

و از تاليفات اين فقيه متقى كتاب شريف «جامع‏المدارك فى شرح المختصرالنافع‏» كه فقه استدلالى منقح و مهذبى است و جامع بين وجازت لفظ و دقت‏و تحقيق در مطالب مى‏باشد و ديگر كتاب «العقايدالحقة‏» در علم كلام و حاشيه‏عروة‏الوثقى و رساله عمليه فارسى و عربى و رساله مناسك حج است.

آية‏الله خوانسارى از بدو ورود به تهران و امامت جماعت در مسجدسيدعزيزالله بازار طهران از شهرت بسزايى برخوردار بودند و مراجعه مردم و علمابه ايشان خيلى زياد بود و وجوهات فراوانى هم خدمت ايشان مى‏آوردند.

آية‏الله حاج سيدابوالحسن قزوينى رفيعى هم در سالهاى اخير عمرشان ازقزوين به تهران هجرت و در مسجد جامع بازار طهران امام جماعت‏بودند و درهمانجا درس عمومى فقه داشتند اما در ميان مردم آن قدرها شناخته شده نبودندو وجوهات هم براى ايشان كم مى‏رسيد. اما در عين حال ايشان براى شاگردان‏درسش شهريه‏اى قرار داد و يكى دو ماه پرداخت‏شد.

از متصدى پرداخت‏شهريه ايشان كه يكى از علماى تهران است نقل شده كه‏آية‏الله خوانسارى با اطلاع قبلى به منزل ايشان مى‏آيند و مى‏فرمايند يك مطلبى‏مى‏خواهم به شما بگويم و بايد بين من و شما مكتوم بماند و آن اين است كه از اين‏ماه براى پرداخت‏شهريه آقاى رفيعى هر مقدار لازم داشتيد حواله مى‏دهم از فلان‏شخص بگيريد و نگران شهريه نباشيد. و هر ماه پول از طرف آقاى خوانسارى اما به‏نام آقاى‏رفيعى‏داده مى‏شد وآقاى رفيعى تا آخر عمر هم ازاين قضيه‏اطلاع نداشتند.

اين‏است معنى‏اخلاص درعمل، وبراى‏خدا نه‏براى‏هواى نفس قدم‏برداشتن.

معظم‏له در شروع نهضت اسلامى سهمى بسزا داشته و حق بزرگى نسبت‏به‏شكل‏گيرى پايه‏هاى اوليه انقلاب دارند، و اعلاميه‏هاى متعددى در همان روزها ازطرف ايشان منتشر شد كه نمونه‏اى از آن را مى‏آوريم:

بسم‏الله‏الرحمن‏الرحيم انالله و انا اليه راجعون الحمدلله رب‏العالمين والصلوة والسلام على خير خلقه محمد وآله‏الطاهرين‏و لاحول ولاقوة الا بالله العلى‏العظيم.

حوادث اسف‏آور يكى دو روز اخير كه منجر به قتل و جرح يك عده مردم‏بى‏گناه و توقيف حضرت آية‏الله خمينى و آية‏الله قمى و ديگران آقايان عظام شده‏است، موجب كمال تاثر و تاسف حقير گرديد. با كمال تعجب مشاهده مى‏شودمسؤولين امنيت كشور با نهايت گستاخى حضرات آقايان مراجع عظام و علماى‏اعلام دامت‏بركاتهم راموافق امورى كه مباينت آنها با شرع مطهر، محرز و مكرر تذكرداده شده است، جلوه مى‏دهند.

حقير در اين موقع حساس لازم مى‏دانم اولياى امور را متذكر سازم، انجام اين‏گونه اعمال ضدانسانى نسبت‏به حضرات علماى اعلام و قتل و جرح مردم بى‏پناه‏نه‏تنها موجب رفع غائله نخواهد بود بلكه جز تشديد امور و ايجاد تفرقه و وخامت‏اوضاع، اثر ديگرى نخواهد داشت. موجب كمال تاسف است كه بايد حريم مقدس‏اسلام و روحانيت از طرف اولياى امور اين‏چنين مورد تجاوز قرار گيرد، انالله و انا اليه‏راجعون. از خداوند متعال عز اسمه مسالت دارم كه اسلام و مسلمين را در كنف‏عنايات خود از همه حوادث مصون و محروس بدارد و ما توفيقى الا بالله عليه‏توكلت و اليه انيب.

الاحقر احمدالموسوى‏الخوانسارى 13 محرم 1383

وفات و مدفن

و سرانجام اين عالم بزرگوار پس از 96 سال عمر با عزت بر اثر كسالت در اولين‏ساعات بامداد روز شنبه مورخه 29 10 63 (27 ربيع‏الثانى 1405)، نداى حق رالبيك گفته و به ديار باقى شتافت و عالم اسلام و حوزه‏هاى علميه را عزادار ساخت.

به مجرد انتشار خبر رحلت ايشان امام امت‏با پيامى به حوزه‏هاى علميه‏تسليت گفته و درسهاى حوزه‏هاى علميه به مدت يك هفته تعطيل و از طرف دولت‏جمهورى اسلامى ايران در سراسر كشور عزاى عمومى اعلام شد و بازار تهران هم‏به مدت سه روز تعطيل گرديد.

مردم مسلمان تهران كه از ارتحال اين عالم جليل‏القدر اطلاع حاصل كردنداطراف بيت ايشان اجتماع كرده و به سينه‏زنى و عزادارى پرداختند و با احترام‏فراوان وشركت گسترده‏پيكر پاك ومطهرش را تشيع وآنگاه جسد، جهت‏خاكسپارى‏به شهر قم انتقال يافت و بعد از تشييعى كم نظير با شركت مراجع تقليد و علماو طلاب حوزه علميه و كليه طبقات، حضرت آية‏الله‏العظمى گلپايگانى بر اين جسدمطهر نماز گزارده و در كنار مرقد حضرت فاطمه معصومه‏عليها السلام به خاك سپرده شد.

پيام حضرت‏آية‏الله‏العظمى امام‏خمينى وحضرت آية‏الله‏العظمى گلپايگانى:

بسم‏الله‏الرحمن‏الرحيم انالله و انا اليه راجعون خبر رحلت مرحوم مغفور آية‏الله خوانسارى رحمت‏الله عليه موجب تاسف و تاثرگرديد.

اين عالم جليل بزرگوار و مرجع معظم كه پيوسته در حوزه‏هاى علميه‏و مجامع متدينين، مقام رفيع و بلندى داشت و عمر شريف خود را در راه تدريس‏و تربيت و علم و عمل به پايان رسانده حق بزرگى بر حوزه‏ها دارد. چه اين كه با رفتارو اعمال خود و تقوا و سيره خويش پيوسته در نفوس مستعده مؤثر و موجب تربيت‏بود. از خداوند تعالى براى ايشان رحمت و مغفرت و براى علماى اعلام‏و حوزه‏هاى علميه صبر واجر خواستارم.

والسلام على عبادالله‏الصالحين روح‏الله الموسوى‏الخمينى بيست و نهم ديماه سال 1363هجرى شمسى بسم‏الله‏الرحمن‏الرحيم «ثلمة لاتسد و كسر لايجبر»با كمال تاسف رحلت مرجع عاليقدر، بقية‏السلف و اسوه فضائل و تقوا و فقيه‏اهل‏بيت‏عليهم السلام، حضرت آية‏الله آقاى حاج سيداحمد خوانسارى قدس‏سره را به‏آستان اقدس حضرت بقية‏الله ارواح‏العالمين له‏الفدا و به محاضر علماى اعلام‏و حوزه‏هاى علميه و به عموم ملت مسلمان و شيعيان جهان تسليت عرض‏مى‏كنم.

آن فقيد روحانيت در علم و عمل و مخالفت هوى و اطاعت مولى و ترك‏اقبال به دنيا و انقطاع الى‏الله و جامعيت علمى و تدريس و تاليف و عبادت و تواضع‏در بيش از نيم قرن مشاربا لبنان و مسلم بين اقران بود. ضايعه رحلت ايشان رانمى‏توان با توصيفات و معارف بيان كرد و بيش از حد تصور با فقدان ايشان درحصن حصين رخنه افتاد.

انالله و انا اليه راجعون محمدرضا الموسوى الگلپايگانى

3- آية‏الله حاج شيخ اسماعيل جاپلقى

متولد 1313

در يكى از قراى جاپلق كه از توابع اراك است; در اراك از محضر درس آية‏الله حاج‏ميرزامحمدعليخان كه قبلا در علماى اراك ياد شد و آية‏الله حاج شيخ محمدسلطان‏صاحب حاشيه كفاية كه قبلا نيز ياد شد، سطوح نهايى را خوانده است و از اول‏ورود مرحوم آية‏الله‏العظمى يزدى حائرى به اراك در جلسات درس او حاضر، و پس‏از مهاجرت و انتقال ايشان به قم، به حوزه علميه قم مهاجرت و تا سال 1354 ازمحضر درس ايشان بهره‏مند بوده است.

و نيز چند ماهى كه آية‏الله‏العظمى نائينى در قم بوده در درس ايشان هم‏شركت كرده است.

از ابتدا با آية‏الله‏العظمى اراكى شريك تحصيل و رفيق بحث‏بوده است.

از سال 1354 به تهران منتقل و در آنجا تا پايان عمر به تدريس و ترويج‏شرع‏مبين اشتغال داشت هنگام وفات عمرش متجاوز از هشتاد سال بود.

4- آية‏الله حاج شيخ عبدالرزاق قائينى

متولد 1310.

حضرت آقاى باقرى بيدهندى در پاورقى آيينه دانشوران مى‏نويسد: سطوح‏و قسمتى از خارج را در مشهد فرا گرفت و در نجف از آيات عظام نائينى، شيخ‏محمدحسين اصفهانى و آقا ضياء عراقى‏قدس سرهم استفاده كرد. در سال 1342 به قم‏هجرت و از محضر پر بركت مرحوم آية‏الله‏العظمى حاج شيخ عبدالكريم حائرى‏يزدى و اساتيد ديگر بهره‏مند گرديد و تا سال 1376 ضمن تدريس در درس مرحوم‏آية‏الله‏العظمى حاج آقا حسين بروجردى شركت مى‏كرد در سال مزبور از ناحيه آن‏مرحوم به تهران منتقل و در مسجد مهديه اقامه جماعت و در مدرسه مروى به‏تدريس درس خارج مشغول شد. در سال 1410 به رحمت ايزدى پيوست و درهمان مسجد مهديه به خاك سپرده شد.

در زمان استادش حاج شيخ عبدالكريم از مدرسان به شمار مى‏آمد و درمدرسه حاج ملاصادق تدريس مى‏كرد، و با آية‏الله‏العظمى حاج سيداحمدخوانسارى و آية‏الله‏العظمى حاج شيخ محمدعلى اراكى هم‏مباحثه بود.

شاگردان ايشان: آية‏الله حاج سيدمهدى روحانى، مرحوم حاج شيخ جلال‏طاهر شمس، آية‏الله حاج شيخ محسن حرم پناهى، آية‏الله حاج شيخ على پناه‏اشتهاردى، آية‏الله حاج شيخ حسينعلى منتظرى و ديگران.

به آيينه دانشوران چاپ سوم ص‏246 و 498 و گنجينه دانشمندان 4 526رجوع شود.

پى‏نوشتها:

1) اين شرح حال از مجله نور علم نقل شده است.

2) متوفى 329ه .ق (ايشان سه سال در درس اين عالم محقق شركت كرد.)

3) متوفى 1337ه .ق.

4) متوفى سنه 1339ه .ق.

5) متوفى 1355ه .ق.

6) متوفى 1361ه .ق.

7) اينكه ميرزاى شيرازى شخصا در جنگ شركت كرده باشد نياز به مراجعه و بررسى دارد.

8) شبه جزيره‏اى است در آسياى جنوبى شرقى بين اقيانوس كبير و اقيانوس هند و در شمال آن چين‏جنوبى (تبت) واقع شده... فرهنگ فارسى دكتر محمد معين ج‏6 ص‏2301.

9) متوفى 1372ه .

10) متوفى 1373ه .

11) كتاب علماى معاصرين، ص‏213-آنان كه مى‏خواهند مفصل اين جريان را مطالعه كنند به كتاب‏«آثارالحجة‏» مراجعه نمايند.

12) طبقات اعلام‏الشيعة ج‏1، ص‏246.

13) اين شرح حال نيز از مجله نور علم نقل شده است.

14) نقباءالبشر ج‏1، ص‏462 -چاپ دوم.

12- تاليفات آية الله العظمى اراكى

آثار قملى مرحوم آية‏الله‏العظمى اراكى ويژگيهايى دارد:

1- مانند صلاة و درر استادشان مرحوم آية‏الله‏العظمى شيخ عبدالكريم يزدى‏حائرى از حشو و زائد خالى، و با عباراتى كوتاه مطالب علمى دقيق بيان شده است.

2- تقريبا تمام آثار ايشان، با نظر به افادات و افاضات استادشان بوده، و درحقيقت مطالب استاد، اصل، و نظرات خود ايشان به منزله حاشيه و تعليقه‏و توضيح و تفسير نظرات استادشان بوده است.

3- با اينكه ممكن است‏يك اديب عرب زبان برخى از عبارات عربى ايشان‏را نپسندد اما در عين حال عبارات ايشان سليس، روان، مفهوم و بدون اغلاق است.

4- برخى از رساله‏ها و يادداشتهايى كه به زبان فارسى نوشته‏اند احيانا شامل‏عباراتى زيبا و اديبانه است. آرى كسى كه در كودكى سواد دار شدن را با نوشتن‏گلستان سعدى آغاز و تكميل كرده است. بايد آثار قلمى او اين‏چنين باشد.

تاليفات:

- رسالة فى‏الارث (عربى) در سال 1413ق در 245 صفحه وزيرى توسطمؤسسه در راه حق قم به چاپ رسيده است.

آغاز: بسم... و بعد فهذا مختصر فى احكام الارث و مسائله و هو مرتب على‏مقدمه وستة فصول... .

مقدمه در بيان مصارف تركه ميت. (شش مصرف)

فصل اول در مقتضى ارث و موانع آن.

فصل دوم در عول و تعصيب.

فصل سوم در مساله حجب‏الاخوة.

فصل چهارم در بيان حرمان زوجه از بخشى از ميراث.

فصل پنجم حكم عقد غير دائم از حيث ارث.

فصل ششم در ميراث خنثى.

آية‏الله اراكى در يكى از مصاحبه‏هاى خود فرموده‏اند: حاج شيخ در اراك‏بحث ارث داشتند كه من نوشته‏ام و ظاهرا همين رساله منظور بوده است.

- رسالة فى نفقه‏الزوجه (عربى) در سال 1413 در 50 صفحه وزيرى در قم‏ضميمه رساله قبل چاپ شده است.

آغاز: بسم.... و بعد فهذا مختصر فى احكام نفقة الزوجة على‏الزوج و فيه‏مطالب (پنج مطلب).

- المكاسب‏المحرمة (عربى) در زمان حيات استادشان مرحوم حاج شيخ‏عبدالكريم يزدى متوفاى 1355 تاليف شده. در سال 1413ق در 265 صفحه‏وزيرى توسط مؤسسه در راه حق قم به چاپ رسيده است.

آغاز: بسم... القول فى‏الربا و هو قسمان... .

مسائلى كه در اين كتاب مطرح شده به اين شرح است:

ربا در قرض; در پنج مقام بحث‏شده است.

ربا در معاملات; در شش مقام بحث‏شده است.

رشوه; در چهار مقام بحث‏شده است.

معونة‏الظالمين; در چهار مقام بحث‏شده است.

تصوير ذوات ارواح; در چهار مقام بحث‏شده است.

سحر; در سه مقام بحث‏شده.

غناء; در پنج مقام بحث‏شده.

غيبت; در هفت مقام بحث‏شده.

تكسب بما يجب على‏الانسان فعله; در سه مقام بحث‏شده.

از امتيازات اين كتاب اين است كه در هر بحث ابتدا همه روايات آن نقل‏و شماره‏گذارى و در طول بحث‏به آنها اشاره شده است مانند برخى كتابهاى فقهى‏شيخ بهايى. كه كل روايات قابل اعتماد را در آغاز نقل و سپس به بحث در جوانب‏مساله مى‏پرداخته است.

- رسالة فى‏الخمس (عربى) در زمان حيات استادشان مرحوم حاج شيخ‏عبدالكريم يزدى متوفاى 1355 تاليف شده. در سال 1413 در سى صفحه ضميمه‏رساله قبل چاپ شده است.

آغاز: بسم... مسائل متعلقة بالخمس، الاولى هل هوفى ارباح‏المكاسب... .

اين رساله فقط شامل چهار مساله است.

خمس در ارباح به عين تعلق مى‏گيرد يا به ذمه.

در حكم مالى كه از غير معتقد به خمس به انسان منتقل مى‏شود.

موضوع خمس در ارباح.

بعضى مباحث مربوط به مؤنه شامل چهار بحث... .

- كتاب‏البيع (عربى) در زمان حيات استادشان تاليف شده. جلد اول درسال 1415 در 512 صفحه وزيرى توسط مؤسسه در راه حق قم چاپ شده.

آغاز: بسم... و بعدالبيع و هو فى الاصل... .

مباحث اين كتاب به ترتيب كتاب‏البيع شيخ انصارى رضوان‏الله تعالى عليه‏مى‏باشد.

- كتاب‏البيع جلد دوم (عربى) در زمان حيات استادشان تاليف شده. و در402 صفحه وزيرى در سال 1415 توسط مؤسسه در راه حق قم چاپ شده است.

آغاز: بسم... مسالة لاخلاف فى اصل ثبوت‏الولاية... .

مباحث اين جلد هم به ترتيب كتاب‏البيع شيخ انصارى رضوان‏الله تعالى عليه‏مى‏باشد.

پايان كتاب‏البيع: هذا جملة ما استفدته فى هذه‏المسالة من بحث مولاناالاستاذ اطال‏الله تعالى افاداته.

بحث نقد و نسيه و احكام قبض كه جاى اصلى آن بعد از خيارات است‏ضميمه اين جلد چاپ شده است و در پايانش آمده: «هذا اخر ما استفدنا من بحث‏مولانا و امامنا الاستاذالاعظم ملاذالعرب و العجم آية‏الله فى‏العالم الحبرالعليم‏الحاج‏الشيخ عبدالكريم اليزدى الحائرى اطال‏الله علينا بركات انفاسه‏القدسية‏بمحمد و آله خيرالبرية.

«اللهم طهر نفوسنا و حسن اخلاقنا و اصلح جوارحنا و تقبل منا بكرمك‏وجودك و طولك و فضلك و بحرمة محمد و آله الاقدسين الاطهرين صلواتك‏عليه و عليهم اجمعين و كان ذا فى‏الاربعاءالعاشر من شهر رجب‏المرجب من سنة‏1346 والحمد لله اولا و اخرا و باطنا و ظاهرا.

و قد كتبه بيمناه‏الداثرة مؤلفه‏الضعيف محمدعلى‏الشريف عفى‏الله عنه و عن‏والديه و استاده جرائمهم.»

توجه داشته باشيد كه تاريخ 1346 تاريخ پايان تاليف خيارات است كه حتمامكاسب محرمه و كتاب‏البيع قبل از آن نگاشته شده است و همه اين مباحث‏باتوجه به افادات استادشان نيز بوده است.

كلمه «الشريف‏» كه آية‏الله‏العظمى اراكى در مورد خود به كار برده‏اند ظاهرا ازاين جهت است كه مادر ايشان علويه بوده‏اند.

- رسالة فى‏الاجتهاد والتقليد (عربى) در سال 1342 تاليف شده. و در 85صفحه ضميمه جلد دوم كتاب‏البيع چاپ شده است.

آغاز: بسم... «و بعد اعلم انه لم يذكر هذان اللفظان فى آية او رواية... .

انجام: الحمدلله اولا و اخرا و ظاهرا و باطنا والسلام على محمدو آله‏الطاهرين فى 4 رجب‏الحرام من 1342.»

- الخيارات (عربى) تاريخ پايان تاليف 1345ه .ق. و تاريخ پايان تاليف‏احكام نقد و نسيه و احكام قبض كه دنبال همين جلد بوده اما در چاپ دنبال‏كتاب‏البيع قرار گرفته سال 1346 مى‏باشد. خيارات در 619 صفحه وزيرى توسطمؤسسه در راه حق قم در سال 1414ه .ق به چاپ رسيده است.

آغاز: بسم... «البحث فى‏الخيار و اقسامه... .»

انجام: هذا بعض‏الكلام فى‏الخيارات و احكامها على حسب ما وفقنى‏الله‏تعالى لكتابة ما استفدته من بحث‏شيخى و استاذى ادام‏الله بقاه و الحمدلله‏و صلى‏الله على محمد و آله و كان تحرير هذا فى يوم الاحدالتاسع عشر من شهرذى‏الحجة‏الحرام من سنة 1345.

- كتاب‏الطهارة (عربى) شرح عروة‏الوثقى است كه در زمان حيات صاحب‏عروه متوفاى 1338 نگاشته شده، و شايد اولين شرح بر عروة‏الوثقى باشد. در 712صفحه وزيرى توسط مؤسسه در راه‏حق قم در سال 1415 به چاپ رسيده است.

آغاز: بسم... قال فى‏العروة‏الوثقى: فصل فى‏المياه... .

انجام: مساله 12: اذا توقف التطهير على بذل مال وجب... .

اين جلد شامل اين مباحث عروة‏الوثقى است:

فصل فى‏المياه (شامل بحثهاى مربوط به اقسام آبها)

فصل‏النجاسات (شامل نجاسات دوازده‏گانه)

فصل فى كيفية تنجس المتنجسات.

فصل فى احكام‏النجس و المتنجس.

- كتاب‏الطهارة جلد دوم (عربى) شامل بحث دماءثلاثه. در 185صفحه‏وزيرى توسط مؤسسه در راه حق قم در سال 1415 چاپ شده است.

آغاز: بسم... «الكلام فى‏الدماءالثلاثة... .»

انجام: «نعم لو فرض فى ما نحن فيه كون الغسل مستلزما لتلويث المسجدصار باطلا لكونه حنيئذ علة للتلويث المحرم.»

- رساله فى‏الدماءالثلاثه و احكام‏الاموات واليتمم. اين رساله تقريرات بحث‏آية‏الله‏العظمى‏حاج سيدمحمدتقى‏خوانسارى‏است. تاريخ تاليف‏نيمه‏اول‏آن:1366.

آغاز: بسم.... و بعد «فهذا تقرير بحث آية‏الله فى‏العالمين‏السيدمحمدتقى‏الموسوى الخوانسارى دام ظله فى‏الدماءالثلاثة بقلم الآثم الفانى‏محمدعلى‏بن احمدالفراهانى عفى عنه و عن والديه... .»

انجام بحث دماء ثلاثة: «والحمدلله اولا و آخرا و باطنا و ظاهرا هذا آخر ماوفقناالله لتحريره من مسائل‏الدماءالثلاثة و كان الفراغ من تحريره بيد مؤلفه الاثم‏الجانى محمدعلى‏بن احمدالفراهانى عفى عنهما فى‏الليلة‏السابعة و العشرين من‏ذى‏القعدة‏الحرام من سنة‏1366.»

اين قسمت‏به ضميمه بحث احكام اموات و بحث تيمم كه احتمال مى‏دهيم‏اين دو بحث هم از تقريرات مرحوم خوانسارى رضوان‏الله تعالى عليه باشد مجموعادر 308 صفحه ضميمه جلد دوم كتاب‏الطهارة چاپ شده است.

- حاشيه بر عروة‏الوثقى. اين حاشيه نتيجه مباحثات آية‏الله‏العظمى اراكى‏و مرحوم آية‏الله‏العظمى حاج سيدمحمدتقى خوانسارى است و در زمان آقاى‏خوانسارى به نام ايشان و در دوران اخير مرجعيت آية‏الله‏العظمى اراكى به نام ايشان‏چاپ شده است.

- تعليقة على دررالفوائد (عربى) در زمان حيات استادشان تاليف شده‏است. به ضميمه دررالفوائد در سال 1408 توسط انتشارات جامعه مدرسين قم‏چاپ شده است.

آغاز: بسم... «الحمدلله رب‏العالمين... و بعد فهذه نبذ من‏المطالب استفدتهامن‏بحث‏شيخ‏الطائفة‏الامامية ورئيسهم‏مولانا آية‏الله‏الحاج‏الشيخ عبدالكريم اليزدى‏الحائرى حين بحثه عن‏الاصول و قد ابزرتها بصورة التعليقة على كتابه المستطاب‏المسمى بالدرر و ارجو من‏الله سبحانه ان يمن على بالاتمام و التسديد و انى و ان‏كنت غير اهل‏لهذاالشان لقلة‏الاستعداد مضافا الى ضيق‏الوقت ولكن اعتمادى على‏توجه الحضرة المقدسة الفاطمية و العتبة‏المطهرة المعصومية على ساكنها و آبائهاالاطهار و اخيها و ابنائه‏المعصومين الابرار آلاف‏التحية و التسليم من رب‏البرية‏حيث اتفق ذلك فى جوار تلك‏البقعة المنورة مع توسلى باذيال لطفهم فان جاءمطلوبا كان من بركات تلك‏القبه‏المنورة و الافمن سوء حظى و قلة استعدادى... .»

انجام: يصيرالنسبة بينه و بين‏الثانى عموما مطلقا.

- رسالة فى‏الاجتهاد والتقليد (عربى) تاريخ تاليف 1357. تقريرات درس‏استادشان آية‏الله‏العظمى حائرى است. ضميمه كتاب قبل در 30 صفحه چاپ‏شده است.

آغاز: بسم... و بعد «فهذا كتبه‏العبد محمدعلى العراقى عفى عنه و عن والديه‏فى مباحث الاجتهاد و التقليد من افادات آية‏الله فى‏العالمين الحاج الشيخ‏عبدالكريم الحائرى اليزدى اعلى‏الله مقامه و رفع فى الخلد اعلامه متوسلا باذيال‏اهل‏بيت (العصمة و الطهارة صلوات‏الله عليهم اجمعين) فان جاء محمودا فمن‏بركاتهم صلوات‏الله عليهم و الافمن سوء حظى و سقوطى عن درجة‏القبول و لاحول و لا قوة الا بالله العلى العظيم... .

انجام: وقد فرغ من تحريره مقرره العبد محمدعلى العراقى عفى عنه و عن‏و الديه فى‏الخامس من شهر جمادى‏الثانيه من‏السنة 1357.

- رسالة فى اثبات ولاية مولانا اميرالمؤمنين. اين رساله تقرير بخشى ازمطالبى است كه استادشان حاج شيخ عبدالكريم حائرى هنگامى كه در اراك به‏منظور گفتن يك دوره اصول عقايد براى مردم منبر مى‏رفته در اين زمينه گفته است.

آغاز: بسم... اعلم ان مناقب على‏بن ابى‏طالب.

انجام: «مثل قضية‏الحاج على‏البغدادى... و قد حكاه الاستاذ و من عليه‏الاعتماد ادام‏الله ايام افاداته الحاج الشيخ عبدالكريم اليزدى الذى هذه‏التقريرات‏التى يكتبه‏الحقير مكتسبة من افادات منبره... و تاريخ كتابة‏السيدالمزبور الحكاية... عشرة‏السبعين بعد الالف و ماتين.»

- تقرير بحث استادشان مرحوم آية‏الله شيخ محمدسلطان‏العلما. اين تاليف(در اصول فقه ظ) و به اندازه معالم الاصول است و چاپ نشده.

- كتاب‏النكاح. تقريرات درس استادشان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم‏حائرى است. چاپ نشده. زيرا تقريرات همين درس كه توسط شاگرد ديگر ايشان‏مرحوم آية‏الله حاج ميرزامحمود آشتيانى نوشته شده چاپ شده است.

كتاب‏النكاح 358صفحه وزيرى به خط خود ايشان است كه در پايان آن‏آمده: قد وقع‏الفراغ من تحريرها فى‏السبت‏العاشر من شعبان‏المعظم من سنة‏1348 و صلى‏الله على نبينا و آله الطاهرين.

- كتاب الصلاة. تقريرات درس استادشان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم‏حائرى است چاپ نشده. زيرا صلاة مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائرى‏به قلم خود ايشان در يك جلد و نيز تقريرات درس صلاة ايشان به قلم‏شاگرد ديگرشان مرحوم حاج ميرزا محمود آشتيانى در سه جلد چاپ شده‏است.

كتاب‏الصلاة 453 صفحه وزيرى است‏به خط خودشان، كه در دو مجلدصحافى شده است و از آغاز صلاة تا حث‏حكم‏الاجزاءالمنسية را دارد. در پايان‏نسخه آمده: «و اما القسم‏الذى يتدارك مع بقاءالمحل و يقضى مع انقضائه فهوامران: السجدة‏الواحدة و التشهد.»

- رساله‏اى در صلاة جمعه و - يك دوره اصول فقه، (عربى) به ترتيب دررالاصول استادشان و بانظر به آن. تقريرات درس مرحوم آية‏الله‏العظمى حائرى يزدى است كه در دو جلددر قم: توسط مؤسسه در راه حق چاپ شده است.

جلد اول مباحث الفاظ و قطع و ظن و شامل 700 صفحه است.

جلد دوم بقيه مباحث اصول فقه و حدود 500 صفحه است:

- تعليقاتى است‏بر جلد دوم كتاب قبلى كه ضميمه همان جلد دوم چاپ‏شده است.

و - يك دوره اصول فقه (عربى) به ترتيب كفاية‏الاصول و با نظر به‏آن كتاب.

جلد اول، در 188صفحه خشتى به خط خودشان.

جلد دوم: در 205 صفحه خشتى به خط خود ايشان.

اين دوره اصول هم در دو يا سه جلد چاپ خواهد شد.

- رساله كوچكى در ولايت تكوينى ائمه‏عليه السلام به زبان فارسى، در هفت‏صفحه رقعى.

اين رساله در همين كتاب كه در دست‏شما مى‏باشد چاپ شده است. آغاز:بسم... و بعد بدان ايدك‏الله فى‏الدارين... .

- استفتائات. (فارسى) در 264صفحه وزيرى در سال 1373شمسى در قم‏چاپ شده است اين كتاب شامل پاسخ استفتائاتى است كه تقريبا از تمام ابواب فقه‏از آية‏الله‏العظمى اراكى شده است.

- توضيح‏المسائل. همان توضيح‏المسائل امام‏خمينى رضوان‏الله‏تعالى‏عليه‏است ك با فتاواى آية‏الله‏العظمى اراكى تطبيق شده و مكرر به چاپ رسيده است.

و - المسائل الواضحة. ترجمه عربى توضيح‏المسائل ياد شده است كه دردو جلد (جلد اول 362 صفحه وزيرى و جلد دوم 194صفحه وزيرى) در قم درسال 1414 چاپ شده است.

- مناسك حج. (فارسى) همان مناسك حج امام خمينى-رضوان‏الله‏تعالى عليه- است كه با فتاواى آية‏الله‏العظمى‏اراكى‏تطبيق، و درقم چاپ شده‏است.

- مناسك حج (عربى) كه در قم چاپ شده است.

- احكام جوانان (فارسى)

- زبدة‏الاحكام (عربى)

البته هفت كتاب اخير به مناسبت اينكه توسط آية‏الله مصلحى و يا برخى ازفضلاى ديگر با فتاواى آية‏الله‏العظمى اراكى تطبيق شده از تاليفات ايشان شمرده‏شده است نه اينكه به قلم خود ايشان باشد.

علاوه بر اينها يادداشتها و نيز رساله‏هاى كوچكى از ايشان در دست است كه‏بخش مهم آنها در همين كتاب چاپ شده است.