احكام جوانان

محمود اكبرى

- ۶ -


پاسخنامه احكام

مسائل تلگرافى

1: با هر دست كه بخواهيم (م 249).

2: قنوت.

3: اگر رسيدن آب به آن ضرر دارد وضوى جبيره بگيرد والا وضوى ارتماسى بگيرد.

4: باطل است.

5: ما فى الذمة.

6: نمازى كه خوانده‏اند درست است.

7: به چهار طرف بخواند.

8: اگر مقدار كم باشد مانعى ندارد، ولى اگر انحراف در حد پشت‏به قبله باشد، بايد دوباره نماز بخواند.

9:اگر مجموع خون در لباس و آستر بيشتر از درهم (2ريالى) باشد، نماز باطل است.

بازى با كلمات

الف) 1: سجده

2: ركن

3: اسلام

4: آمين

5: زمين

6: خمس

7: غسل

8: ذكر

ب) 1: تقليد

2: قليل

3: سجده

4: زمين

5: تكليف

6: موالات

7: مردار

آيا مى‏توانيد؟

1: 1.نيت 2.تكبيرة الاحرام 3.قيام 4.قراءت 5.ركوع 6.سجود 7.ذكر 8.تشهد 9.سلام.

2: 1.نيت 2.شستن صورت 3.شستن دست راست 4.شستن دست چپ 5.مسح سر 6.مسح پاى راست 7.مسح پاى چپ.

3: 1.نيت 2.دست زدن به چيزى كه تيمم بر آن صحيح است 3.كشيدن كف دو دست از بالاى پيشانى تا بالاى بينى 4.مسح روى دست راست 5.مسح روى دست چپ.

4: 1.برخورد با چهره عبوس 2.نهى زبانى 3.توسل به زور

5: 1.نيت 2.شستن سر و گردن 3.شستن طرف راست 4.شستن‏طرف چپ.

6: 1.نماز صبح 2.نماز ظهر 3.نماز عصر 4.نماز مغرب 5.نماز عشا.

7: 1.تهيه آب به قدر وضو يا غسل ممكن نباشد 2.عدم دسترسى به آب 3.بااستفاده آب موجود جان خود يا ديگرى از تشنگى به خطر بيفتد 4.استفاده آب بر بدن و يا مرض انسان ضرر داشته باشد 5.كسى كه بدن يا لباسش نجس است و كمى آب دارد كه اگر با آن وضو بگيرد يا غسل كند براى آب كشيدن بدن يا لباس او نمى‏ماند 6.اگر غير از آب يا ظرفى كه استعمال آن حرام است آب يا ظرف ديگرى ندارد. مانند اينكه آب يا ظرفش غصبى است 7.وقت تنگ باشد.

8: 1.مكان غصبى باشد 2.ادرار يا مدفوع از او خارج شود يا بخوابد 3.خنده 4.گريه 5.انحراف از قبله 6.دست روى دست گذاشتن 7. آمين گفتن 8.حرف بى‏جا زدن 9.خارج شدن از حال نماز، مثل به هوا پريدن 10.خوردن و آشاميدن 11.شك در نماز دو ركعتى 12. اضافه كردن ركن نماز .

9: 1.ماموم از امام جماعت جلوتر نباشد 2.فاصله بيش از يك قدم بزرگ نباشد 3.نبايد بين امام و ماموم حائل باشد 4.مكان ماموم پايينتر از امام نباشد.

به من بگو

1: نماز صبح.

2: نماز جمعه.

3: نماز آيات.

4: نماز مغرب.

5: رساله.

6: مجتهد.

7: تقليد.

8: فتوى.

9: غفيله.

10: قبا.

11: اموى.

12: مكه.

احكام الفبايى

الف)

1: امر به معروف.

2: آيات.

3: اسلام.

4: استحاله.

5: ادرار.

6: باران.

7: مضاف.

8: اسلام(گفتن شهادتين).

9: سگ و خوكى كه تبديل به نمك و چوب نجسى كه تبديل به خاكستر و يا شرابى كه تبديل به سركه شوند.

10: آب قليل.

ب)

11: باران.

12: خير.

13: فشار دادن لازم نيست و يك بار اگر بر چيز نجس ببارد پاك مى‏شود.

14: بلى.

15: بلى.

16:حلال گوشت.

17:بلى، و اگر باران بسيار تند باشد بطورى كه محل مسح سر خيس شود، بايد به هنگام مسح آن را خشك نمود.

پ)

18:پاك بودن بدن و مكان نمازگزار.

19:آفتاب.

20: در مرد پوشيدن عورتين و در زن تمام بدن حتى سر و مو ولى پوشاندن صورت و دستها و پاها تا مچ لازم نيست.

ت)

21:تكبيرة الاحرام.

22: بلى.

23:طبق فتواى امام بايد يك‏بار، ولى 3 بار، مستحب است.

24: چون چهار ذكر جداگانه است (تسبيح، تهليل، تكبير و تحميد).

ج)

25: نماز ميت.

26:نماز مستحبى.

27: جماعت.

28: جمعه.

29: نماز عيد فطر.

30:نماز عيد قربان.

31: نماز عيد فطر.

32:نماز آيات.

33: نماز جمعه.

34: نماز ميت.

35:آب جارى.

36:جبيره.

چ)

37:چاه و چشمه.

38: چاه.

39: چك.

40: چوب، خاك، سنگ، زغال، سفال، برگ و كاغذ.

41: خوردن، خنديدن، گريه كردن، حرف زدن، ادرار و مدفوع.

42: گندم، جو، كشمش، گاو، گوسفند و شتر.

43: معدن، گنج، مازاد بر در آمد، پول و مالى كه سال بر آن گذشته باشد.

44: ارث، جهيزيه، بخشش، هديه و مالى را كه يك بار خمس آن داده شده است.

45: چوب.

46: چوپان - چوبدار.

47: ابتدا نيت مى‏كنيم و سپس صورت را مى‏شوييم و بعد دستها را از آرنج تا سر انگشتان و آنگاه با دست راست مسح پاى راست و پس از آن با دست چپ مسح پاى چپ را مى‏كشيم.

48: ابتدا نيت مى‏كنيم و بعد دستها را به چيزى كه تيمم بر آن صحيح است مى‏زنيم و سپس كف دو دست را از بالاى پيشانى تا بالاى بينى مى‏كشيم.

49:ابتدا نيت مى‏كنيم سپس سر و گردن و بعد طرف راست و بعد طرف چپ را مى‏شوييم.

50: حج.

51: حنوط.

52: كارى كه انجام آن ممنوع است، مانند دزدى، زنا، دروغ و....

53: پيرامون و گرداگرد خانه و مكانى كه حمايت از آن واجب است.

خ)

54:خاك.

55: خون.

56: خوك.

57: خوك.

58: ظرفى كه سگ از آن چيز روانى بخورد.

د)

59: دزدى.

60: دفاع.

61: دعوا كردن.

62: دروغ.

ذ)

63: ذكر.

64: ذكر واجب.

65: بحول الله.

66: ذكرهاى مستحبى كه به نيت ذكر مطلق گفته شود.

67: تسبيحات اربعه.

68: سبحان ربى‏العظيم وبحمده.

69: سبحان ربى الاعلى وبحمده.

ر)

70: ركن.

71: ركوع.

72: خم شدن، آرام بودن بدن و ذكرمخصوص.

73: رهن.

ز)

74: زمين.

75: زكات.

76: زكات فطره.

77: زكات.

س)

78: سجده.

79: سهو، شكر، فراموش شده، سجده واجب نماز و سجده واجب به هنگام شنيدن آيات سجده.

80: سهو.

81: سجاده.

82: سنگ، كلوخ، چوب و برگ.

83: هفت عضو بدن.

84: سلام.

85: اسلام.

86: پيشانى، كف دو دست، سر دو زانو و سر دو انگشت‏بزرگ پاها.

ش)

87: شراب.

88: 23 تا.

89: 9 تا.

90: 8 تا.

91: 6.

ص)

92: صلوات.

93: صيد.

94: زكات.

95: صدقات و انفاقات مستحبى. تحرير الوسيله، ج‏2، ص‏91 مساله‏3.

96: بلى.

97: خير.

98: تظاهر به فسق نكند و نيازمند باشد.

99: گذشت طرفين از مال يا حقى; مانند اينكه مى‏گويد: يك سيب را مصالحه مى‏كنيم به ده تومان.

100: ضرر نداشته باشد.

101: ضامن.

102: ضرورى دين.

ط)

103: طهارت.

104: طواف.

105: طوفان شديد.

ط)

106:غصبى و طلا و نقره.

107: غصبى.

108: 3 بار.

109: پاك باشد، طلا و نقره نباشد، غصبى نباشد.

ع)

110: نمازهايى كه به ترتيبند; از عصر به ظهر، از عشا به مغرب.

111: نمازهايى كه به ترتيبند، از نماز قبل به نماز بعدى.

112: در صورتى كه هر دو مساوى باشند.

113: عدالت.

114: عاريه.

115: عبادت.

116: عرفات.

117: عهد.

غ)

118: غصب.

119: غسل.

120: غش.

121: شنيدن غيبت.

122: غايب شدن مسلمان.

ف)

123: فتوا.

124: فطريه.

125: فاسق.

126: فحش.

127: فرايض.

ق)

128: قيام.

129: قيام متصل به ركوع.

130: قراءت.

131: قسم.

132: بايد ده نفر را طعام يا لباس بدهد واگر نتوانست‏سه روز روزه بايد بگيرد.

133: قنوت.

134: قربت.

135: قصاص.

136: قمار.

ك)

137: كافر.

138: كفاره.

139: مكر.

گ)

140: گندم.

141: گنج.

142: در صورتى كه كمتر از درهم باشد و يا اصلا نشانه ندارد و يابنده نيازمند باشد.

143: اگر بيش از درهم باشد و نشانه هم داشته باشد.

144: در صورتى از زمين بردارد و مال هم نشانه داشته باشد.

ل)

145: نجس و غصبى.

146: پاك و مباح.

147: آلوده به خونى كه كمتر از درهم باشد و يا لباس كوچك باشد، مانند جوراب.

148: پاك باشد، مباح باشد و براى مردان ابريشم و طلاباف نباشد.

م)

149: مستحب.

150: مكروه.

151: معدن.

152: مساكين.

153: يتيم و فقير از سادات.

154: مسكين، ابن سبيل و بدهكارى كه نمى‏تواند بدهى خود را بدهد.

155: آب نباشد، عدم دسترسى به آب، آب ضرر داشته باشد و تنگى وقت.

156: براى رفع خطر مالى و جانى، براى اداى دين و بدهى و كسى كه اذان و اقامه را نگفته و وقت هم دارد، مستحب است نمازش را بشكند و اذان و اقامه بگويد.

157: خنده، گريه، خوردن، آشاميدن، خواب، حرف زدن، انحراف ازقبله.

158: آب، آفتاب، زمين، اسلام، استحاله،تبعيت و انتقال.

159: مسجد.

ن)

160: نذر.

161: نگاه حرام.

162: نيت.

163: نسيه.

و)

164: وصيت.

165: وضو و وقت‏شناسى.

166: وضو.

167: وكالت.

168: وقف.

169: وديعه.

ه)

170: هبه.

171: هجو.

172: هجرت.

ى)

173:ياس از رحمت الهى.

174: بلى.

در چه صورت

1: اگر سهوا باشد، فقط سجده سهو مى‏خواهد و اگر در قنوت باشد، سجده‏سهو هم نمى‏خواهد، درصورتى كه دعا باشد.

2: اگر وضو نداشته باشد.

3: اگر خود انسان مجتهد باشد.

4: اگر هر دو مساوى باشند.

5: لباس كوچك باشد، مثل جوراب، يا بعد از نماز بفهمد كه لباس او نجس است و يا خونى بيشتر از اندازه دو ريالى در لباسش نباشد.

6: اگر بدنش گرم باشد.

7: در شش صورت كه در رساله‏ها آمده است.

8: در صورتى كه قسم به نام الله و عمل نكردن نيز عمدا باشد.

9: در صورتى كه كمتر از درهم باشد و نشانى هم نداشته باشد.

10: براى گفتن اقامه.

11:در صورتى كه پدر امر كند و يا كسى كه در نماز وسواس دارد.

12:اگر از روى مشما و مانع باشد.

13: در صورتى كه سفرش حرام باشد و يا دائم السفر باشد.

14: در صورتى كه رنگ يا بو يا طعم آن به وسيله نجس تغيير كند.

15: در صورتى سوره‏هاى «فيل‏» و «قريش‏» و «انشراح‏» و يا «الضحى‏» را بخواند.

16: در صورتى كه جماعت دوم و اشخاص آن غير از اول باشند.

17: اگر وقت‏خاص عصر باشد.

18: در جماعت‏باشد.

19: اگر با قصد لذت باشد.

20: در نماز جماعت.

21: اگر نماز احتياط.

در كجا

1: در قنوت.

2: مسجدالحرام مسجدالنبى، مسجد كوفه و كربلا.

3: مسجد الحرام و مسجد النبى.

4: مساجد و مشاهد مشرفه معصومين -عليهم‏السلام.

5: مسجد الحرام.

6: حد ترخص.

7: جايى كه قصد ده روز نموده باشد و يا وطنش باشد.

او كيست؟

1: امام حسين(ع).

2: امام صادق(ع).

3: شهيد قاضى طباطبايى.

4: بوعلى.

5: امام خمينى(ره).

6: ميرزاى شيرازى.

به من بگو ضد مرا

1: مضاف.

2: نجاست.

3: كفر.

4: منكر.

5: تمام.

6: اخفات - آهسته.

7: باطل.

8: مكروه.

9: حرام.

10: افطار.

11: راكد.

12: غصب.

13: افطار.

14: قضا.

15: با فاصله كارى را انجام دادن.

16: اجبارى.

17: نقد.

18: فسخ.

19: تقليد.

20: فاسق.

احكام فرق اين دو كلمه چيست

1: فتوا نظر قطعى مجتهد است و نمى‏توان به مجتهد ديگر رجوع نمود، برخلاف احتياط.

2: ركن چه سهوا و چه عمدا ترك شود، نماز باطل است‏بر خلاف واجب.

3: وقف ثابت است و كسى نمى‏تواند آن را مالك بشود، بر خلاف هبه و بخشش.

4: جاهل قاصر كسى است كه در به دست آوردن حكم شرعى كوتاهى نكرده باشد و جاهل مقصر كسى است كه كوتاهى كرده است.

5: جهاد، جنگ در راه دين است، ولى دفاع اعم از جهاد است‏به معناى حمايت و حفظ مال،جان و ناموس.

6: حد مقدار مخصوص و معينى دارد بر خلاف تعزير.

7: محرم نسبى ارث مى‏برد، برخلاف اولى كه ارث نمى‏برد.

8: كافر حربى حرمتى ندارد، بر خلاف كافر ذمى.

9: دائم السفر نمازش كامل است، ولى مسافر شكسته.

10: مسافر نمازش شكسته است‏بر خلاف حاضر در وطن خود.

11: چيزى كه عاريه است، مى‏توان استفاده نمود بر خلاف امانت.

12: در اجاره پولى بابت اجاره مى‏دهند و در رهن وامى در قبال رهن‏مى‏گيرند.

13: ولى فقيه مرجع تقليدى است كه حاكم بر جامعه اسلامى است و اطاعت دستور او بر همه و حتى بر مراجع تقليد واجب است، اما فتاواى مرجع تقليد تنها بر مقلدان او واجب است.

14: در غسل ترتيبى، ترتيب شرط است، برخلاف غسل ارتماسى كه بعد از نيت، يكدفعه بدن را در ميان آب قرار مى‏دهيم.

15: نماز ظهر را آهسته و عشا را بلند مى‏خوانيم.

16: ترتيب، نظم در افعال و موالات، فاصله ايجاد نكردن است.

17: نجاست‏نجس از خودش‏است و بى‏نهايت نجس‏مى‏كند برخلاف متنجس.

18: ترك واجب گناه است‏بر خلاف مستحب.

19: فعل حرام معصيت دارد بر خلاف مكروه.

20: با آب مطلق مى‏توان وضو و غسل گرفت‏بر خلاف آب مضاف.

21: سفيدى كه در مشرق پهن مى‏شود، ولى صبح كاذب از مشرق به بالا مى‏رود.

درباره من چه مى دانيد

1: فتواى مجتهد است كه به حد قطع نرسيده و مى‏توان در چنين مسائلى از شخص ديگرى تقليد نمود.

2: مجتهدى كه مورد توجه و تقليد گروهى است كه در افعال و تكاليف شرعى خود به او رجوع مى‏كنند.

3: رهبرى سياسى و مذهبى و فقيه و آشنا به مبانى اسلامى كه توسط خبرگان از بين مجتهدان برگزيده مى‏شود.

4: كسى كه قدرت استنباط و استخراج احكام را دارد.

5: طلب فتوا و سؤال از فقيه را گويند.

6: نظريه مجتهد را گويند.

7: سجده‏اى كه به خاطر اشتباه در نماز بعد از نماز انجام مى‏شود.

8: پيمانى است‏با خدا همچون نذر كه اما بدون شرط و درخواست.

9: آبى كه به آن آب تنها نمى‏گويند،بلكه از چيزى گرفته شده يا با چيزى مخلوط شده است.

10: آبى كه كمتر از كر باشد.

11: مقدار آبى كه از نظر وزن 377.419 كيلو گرم و از نظر حجم، هر يك از طول و عرض و عمق آن 5/3 وجب باشد.

12: دستور و نظريه مقام معظم رهبرى است كه بايد همه مردم و حتى فقهاى ديگر از آن متابعت كنند.

13: جريمه‏اى براى ترك عبادات و يا فعل حرام است.

14: خارج كردن يك پنجم مالى كه خمس به آن تعلق مى‏گيرد و بايد آن را درزمان غيبت‏به مراجع تقليد داد.

15: دوست داشتن معصومين و صالحان و مؤمنان (دوستان خدا).

16: دشمنى با دشمنان دين و اهل بيت -عليهم السلام.

17: مالياتى است كه اهل ذمه مى‏پردازند.

18: پيروى از فتاواى مجتهد است.

19: حبس مال و مصرف كردن منافع آن در امورى كه واقف معين كرد ه است; مثل وقف خانه براى مسافران يك شهر يا زيارتگاه.

20: امر به معروف يعنى وادار كردن ديگران به كارهايى كه از نظر دين مطلوب است و نهى از منكر، جلوگيرى از كارهايى است كه از نظر اسلام ناپسند است.

21: عبارت است از كنار گذاشتن و بخشيدن درصد معينى از غلات و چيزهايى كه زكات دارد، اگر به حد نصاب برسند.

22: گرو گذاشتن كالايى كه به اندازه ارزش آن چيزى قرض كنند.

23: مراعات جوانب حكم و اختيار بهترين راه.

24: كسانى هستند كه در كشور اسلامى زندگى مسالمت آميز دارند و به عنوان اقليتهاى مذهبى رسمى مطرح هستند.

25: كارى كه ترك آن بهتر است.

26: زيادتى كه در معامله يا قرض گرفته مى‏شود.

27: پولى كه به ناحق از ارباب رجوع، در دادگاهها و يا ادارات گرفته مى‏شود.

28: تصرف عدوانى و نابحق در اموال مردم.

29: به معناى كوشش و در اصطلاح فقه، استنباط مسائل شرعيه از منابع فقهى مانند قرآن، حديث و....

مرحله بعد آن چيست؟

1: الف : تكبيرة الاحرام.

ج : ركوع.

ب : سجود.

د : سلام.

ه : ركوع.

2: 33 مرتبه الحمد لله و 33 مرتبه سبحان الله.

3: دو سجده سهو به جا مى‏آورد.

4: نيت نماز.

5: شستن صورت.

6: زدن دست‏ها بر خاك.

7: طرف راست.

8: ايراد خطبه‏ها.

9: امر به معروف.

نام ديگر آن چيست؟

1: عقد.

2: موالات.

3: فسخ.

4: قضا.

5: قبله‏شناسى.

6: قرض.

7: قراءت.

8: عيدقربان.

9: نماز هديه.

10: جزيه.

احكام معمايى

1: نيت.

2: اعتكاف، اصل آن مستحب است، ولى خارج شدن از محل اعتكاف، بدون عذر حرام است.

3: سلام، جواب آن واجب است.

4: آفتاب.

5: ميهمان.

6: اسلام.

7: آفتاب.

8: بام كعبه.

9: در مكان غصبى.

10: مركبى كه آب بر روى آن بوده و شخص براى نمازش تيمم كرده و در بين نماز مركبش مى‏رسد.

11:نماز ميت‏سجده ندارد كه سر به تابوت بخورد.

12: جوجه و پرنده در شكم حيوان سالم نمى‏ماند تا حلال باشد يا حرام.

13: توت.

14: خون نمى‏آيد.

15: آفتاب.

16: روزه.

17: ده آخر بحمده كه در آخر ذكر ركوع و سجده آمده.

18: مسافر بوده.

19: انگور.

20: چاه.

21: سلام .

22: خاك .

23: نماز آيات .

24: امر به معروف .

25: پانزده سال تكليف نداشته و چند سال را به جماعت‏خوانده است.

26: نبايد ماموم حمد و سوره بخواند.

27: انار نام شهر خودشان است.

28: نام كشورشان است.

29: نماز ميت.

30: ركوع.

31: احتياط.

32: بلى چون خودش مجتهد است.

33: تكبير مردم ايران.

34: آب كر مضاف.

35: اگر خشك باشند.

36: هفده ركعت نماز.

37: نماز ميت.

38: زمين.

39: نماز ميت.

40: سجده.

41: «اللهم صل على محمد وآل محمد».

42: سجاده.

43: آب كر.

44: يكى از آن دو آب مقدارى يخ زده.

45: نجاست در كنار بوده و آب بوى آن را گرفته.

46: سلام.

47: خمس.

48: ماه رمضان كه در تاريكى شب مى‏توان خورد و در روز نمى‏شود.

جواب آن چيست؟

1: خير (مساله 285).

2: خير (البته اگر خود شخص مقصر نباشد).

3: لازم نيست.

4: خير (مساله 274).

5: خير (مساله 271).

7: بلى.

7: بلى.

8: بلى (مساله 265).

9: بلى.

10: خير.

11: خير.

12: خير.

سؤالهايى از يك نماز دو ركعتى

1: چهار تا - نيت، تكبيرة الاحرام، قنوت و تشهد.

2: چهار تا - دو سجده، دو ركوع، دو حمد و دو سوره.

3: يكى و آن سلام است (سه سلام بعد از تشهد در نماز).

4: يكى و آن چهار سجده در كل نماز است.

5: يكى (اركان نماز).

6: يكى ( هفت عضوى كه در سجده بايد به زمين بيايد.)

7: يكى;مقارنات نماز (كل واجبات نماز).

اسمش چيست؟

1: سوره.

2: قنوت.

3: وضو.

4: قسم.

5: جبيره.

6: ماموم.

7: نيت.

8: مكروه.

9: فتوا.

10: فطريه.

11: وضو.

12: ركوع.

13: موالات و ترتيب.

14: تقليد.

15: امر به معروف.

16: مرجع تقليد.

17: تحيت‏يا نماز تحيت.

18: سهو.

19: امانت.

20: عاريه.

21: سهو.

22:تقليد.

23: جبيره.

24: ميت.

25: ارث.

26: واجب عينى (مانند نماز).

27: واجب كفايى( مثل دفن ميت.)

28: مباح.

29: كفاره.

30: غساله.

31: شاخص

32: اهل ذمه.

33: نافله.

34:طولانى‏ترين نافله، نمازجعفر طيار و كوتاهترين نماز نافله،نافله عشا است كه وتيره نام دارد.

35: نماز آيات براى خورشيد گرفتگى.

36: تسبيحات اربعه.

37: تكليف.

38: تقيه.

39: نماز ميت.

40: تقليد.

41: تلبيه.

42: تيمم.

43: تقلب.

44: تولى و تبرى.

45: تبعيت.

46: كربلا.

47: ركن.

48: احرام.

49: غنيمت.

50: خمس.

راه...

1: تماس همراه با ترى.

2: يقين خود انسان; كسى كه چيزى در اختيار اوست‏بگويد آن چيز نجس است. شهادت دو نفر عادل و بنابر احتياط واجب اگر يك نفر هم بگويد كافى است.

3:شهادت دو عادل اهل خبره، شهرت علمى و يقين خود انسان با توجه به شناخت علمى كه دارد.

4: ديدن از رساله درست و بى‏غلط، شنيدن از خود مجتهد، شنيدن از دو نفر عادل، شنيدن از كسى كه مورد اطمينان و راستگوست.

5: بعد از بر طرف كردن عين نجاست، دوبار بايد شسته شود و غساله آن خارج شود (يعنى بايد بعد از شستن لباس آن را فشار بدهند).

6: 1 وزن آب 377.419 كيلو گرم باشد; 2 طول و عرض و عمق ظرف هر يك 5/3 وجب بايدباشد.

7: به فارسى يا عربى بگويد - براى خدا بر من واجب است كه مثلا صد تومان به مسجد بدهم، اگر مريض من خوب شود.

8: پانزده مرتبه يا يك شبانه روز به او بايد شير كامل بدهند يا شرايط ديگرى كه در مساله 2474 گفته شده است.

9: به خاطر خدا و همراه با آگاهى از احكام باشد.

10: ظرفى كه سگ از آن چيز روانى خورده يا آن را ليسيده ابتدا بايد خاكمال شود و سپس با آب كر يا جارى دوبار شسته شود ولى در خوك خاكمال لازم نيست و بايد هفت مرتبه با آب قليل شسته شود (مساله 152).

11: بايد با كارد يا نيزه تيز يا شمشير برنده باشد و شكارچى مسلمان باشد و با نام خدا آن را بكشد و...( مساله 2601).

12: استبرا.

13: اسلام آوردن.

14: كم شدن دو سوم آن.

15: قبل از رسيدن سرسال، نيازهاى واقعى خود را بخرد و يا به نزديكان خود ببخشد.

16: باعمل، با نرمش و با آگاهى دادن و محبت .

17: ابتدا بايد چربى ظرف و بدن را بر طرف كرد و بعد آب كشيد.

18: دوبار با آب قليل شسته شود(مساله‏160).

واحد بعضى از احكام؟

1: جلد.

2: باب.

3: ركعت.

4: دفعه و مرتبه.

5: روز.

6: شك.

اولين‏ها

1: حضرت سليمان.

2: قبا.

3: دستها را به نيت گفت تكبيرة الاحرام به بالا مى‏بريم تا برابر گوشها.

4: نماز.

5: تكبيرة الاحرام.

6: شستن صورت.

7: طهارت.

8: بيت المقدس.

9: حضرت آدم.

10:مصعب بن عمير در مدينه.

11: حضرت على.

12: شهيد قاضى طباطبايى.

13: حضرت آدم كه سه روز در هر ماه روزه مى‏گرفت.

14: هابيل.

15: تقليد.

احكام آخرين

1: سجده.

2: سلام.

3:توسل به زور.

4: افطار.

5: رمى جمرات.

6: عرق شتر نجاستخوار.

7: غايب شدن مسلمان.

8: در اعضاى وضو مانعى از رسيدن آب نباشد.

9: غسل ميت.

10: وصيت.

11: وقت تنگ باشد.

12: نمازى كه بوسيله نذر وقسم واجب مى‏شود.

13: ديدار مؤمنان.

14: كفن.

چه كلمه‏اى هستم؟

1: اركان نماز.

2:ركوع.

3: متصل به ركوع.

4: قبله.

5: غصبى.

6: نجس.

7: تكبير.

8: قراءت.

9: اذان و اقامه.

10: وضو.

11: به ترتيب.

12: طلاباف و ابريشم خالص.

13: خشوع.

14: نيت.

15: باطل.

16: جماعت.

17: آرامش.

18: حمد.

19: باطل مى‏كند.

20: آهسته بخوانيم.

21: احتياط.

22: زكات.

23: نجس.

24: پاك.

25: خون.

26: آهسته.

27: مستحب.

28: آرام.

29: اركان.

30:جلوترياحداقل موازى باشد.

31: يك قدم بزرگ باشد.

32: مانع و حايل.

33: بلندتر.

34: تيمم.

35: نماز آيات.

36: حرام.

37: خشك.

38: نماز استسقا (نماز باران).

39: فرايض.

40: نوافل.

41:مى‏توان (باهركدام كه باشد) (1) .

42: غساله.

43: مستحب.

44: نبايد.

45: مكروه.

46: صحيح است(مساله 1719).

47: نيست.

49: مكروه.

من چيستم؟

1: آب مضاف.

2: قدس.

3: كعبه.

4: غصه.

5: روزه.

6: محراب.

7: نيت.

8: تشهد.

در كجاست؟

1: مكه.

2: در فلسطين اشغالى (بيت المقدس).

3: مسجد كوفه ، در عراق.

4: در عربستان (مسجد ضرار).

5: در هندوستان (مسجد بابرى).

6: در عربستان (مدينه).

7: در سوريه (مسجد اموى).

8: در قم (مسجد اعظم).

9: در مكه (عربستان).

چه شماره‏اى هستم؟

1: 2 ركعت.

2: 17 ركعت.

3: 7 تا.

4: 6 .

5: 10.

6: 13.

7: 3.

8: 3.

9: 7.

10: 6.

11: 23 .

12: 8.

13: 60.

14: 10 نفر را طعام يا لباس بدهد.

15: 11.

16: 5.

17: 4.

احكام شماره‏اى

1: 4.

2: 3.

3: 2 .

4: 11.

5: 17.

6: 51.

7: 9 سال تمام.

8: 15.

9: 34.

10: 33.

11: 6000.

12: 6.

13: 11.

14: 34.

15: 1000.

16: 7.

17: 100.

18: 150.

19: 600.

20: 6.

21: 10.

22: 11.

23: 7.

24: 10.

25: 7 .

26: 4.

27: 6.

28: 11.

به من بگو كدام است؟

1: آب انگور.

2: حيوان حلال گوشت.

3: كافر.

4: مو و ناخن.

5: غير جهنده و خونى كه داخل بدن حيوانات حلال گوشت پس از ذبح وجود دارد.

6: نجاستخوار.

7: دريايى.

8: كر.

9: زمين و اشياى غير منقول.

10: احتياطى.

11: سوره‏هاى سجده.

12: محتاط.

13: نماز عيد فطر و عيد قربان در زمان غيبت و نماز استسقا.

14: اجزايى كه ركن نماز هستند.

15: شك بين 1 و 2.

16: ارتماسى.

17: وتيره.

18: تحيت.

19: روزه.

20: مضاف و غصبى.

21: احتياط.

22: ارتماسى.

23: موالات.

24: جمعه.

25: متنجس به ادرار پسر بچه شيرخوار.

26: ادرار.

27: ظرف نجس.

28: ظرفى كه خوك از آن چيز روانى خورده باشد.

29: از حيوان غير جهنده (و تخم مرغ).

30: عرق نعناع.

31: ركعت دوم نماز جمعه.

32: سنگ استنجا و ظرفى كه در آن انگور بعد از غليان، سركه مى‏شود.

33: افمن كان مؤمنا كمن كان فاسقا (زيرا از آيه هاى سجده‏دار قرآن است).

34: مقصر.

35: سلف.

36: نسبت دروغ به خدا و پيامبر(ص) دادن .

37: نسبت دروغ به خدا و معصومين(ع).

38: نسبت دروغ به خدا و معصومين(ع).

39: سر به زير آب بردن.

40: مستحبى و قبل از ظهر.

41: مس ميت.

42: استحاضه.

43: روزه دارى كه سهوا افطار كند.

44: نجات غرق.

45: كسى كه روزه گرفتن برايش مشقت دارد.

46: افطار با حلال.

47: با حرام.

48: كسى كه به قسم خود عمل نكرده است (البته اگر نتواند ده نفر را اطعام كند يا لباس بپوشاند.

49: غم و غصه و قسم.

50: مسافر و مريض.

51: مريض.

52: دايم السفر.

احكام رمزى

1: نيت، تكبيرة الاحرام، ركوع، قيام و سجده.

2: يوميه، آيات، ميت، نذر، قضا و طواف.

3: نيابتى، جبيره، ارتماسى و ترتيبى.

4: آب وضو پاك باشد.به جدول شرايط وضو مراجعه شود.

5: طهارت، ازاله نجاست، ستر و پوشش، قبله شناسى، مكان نماز غصبى و وقت‏شناسى.

احكام تستى

1:الف.

2: الف.

3: ج.

4: الف.

5: الف.

6: د.

7: الف.

8: ب.

9: الف.

10: ج.

11: ج.

12: د.

13: الف.

14: ب.

15: الف.

16:د.

17: الف.

18:ب.

19: الف.

20: د.

21: د.

22: الف.

23: ج.

24:ب.

25: الف.

26: ب.

27: الف.

28: ب.

29: لف.

30: الف.

31:د.

32:د.

33: الف.

34: د.

35: الف.

36: ب.

37:ج.

38: د.

39: ب.

40: د.

41: ب.

42: د.

43: د.

44: ب.

45: ج.

46: د.

47: الف.

48: د.

49: د.

50: ب.

نامش چيست

1:واجب (مثل رمضان).

2: حرام (عيد فطر و قربان).

3: كفاره.

4: نيابتى (استيجارى).

5: نذر.

6: روزه قضاى پدر.

7: وصال.

8: اعتكاف.

9: عاشورا.

10: يك مد.

11: زكات فطره.

12: يك صاع.

احكام سه بعدى تقليد

1)

الف : جاهل.

ب : مجتهد.

ج : عالم.

2)

الف : دومى مساوى با اولى باشد.

ب : دومى اعلم باشد.

ج : در صورتى كه خود شخص مجتهد باشد.

3)

الف :در فتوا.

ب : در احتياط واجب.

ج : در صورتى كه اولى از دنيا برود يا دومى اعلم باشد.

4)

الف : دومى اعلم باشد.

ب : هر دو مساوى باشند.

ج : اولى اعلم باشد.

پاسخهاى احكام سه بعدى نجاسات و پاك كننده‏ها

5)

الف : غير جهنده.

ب : جهنده.

ج : خون باقيمانده در ميان جگر و گوشت.

6)

الف : سگ.

ب : گوسفند .

ج : گربه و خرگوش.

7)

الف : كافر به غير خدا.

ب : كافر به خدا و مقدسات.

ج : كافر به طاغوت (فمن يكفر بالطاغوت).

8)

الف : حيوانى كه خون جهنده ندارد.

ب : سگ و خوك.

ج : انسان مرده.

9)

الف :ادرار

ب : ظرفى كه سگ از آن چيز روانى خورده باشد.

ج : خونى كه در آب دهان از بين برود و نجاساتى كه به حيوان حلال‏گوشت در حين نشستن يا راه رفتن برخورد مى‏كند.

10)

الف : كافر كه با گفتن شهادتين پاك مى‏شود.

ب : نجاست عارضى مسلمان (مثل خون دماغ شدن).

ج : عرق شتر نجاستخوار.

11)

الف : استحاله.ب : اسلام.ج : آفتاب.

12)

الف : مطلق.

ب : مضاف.

ج : رنگ و بوى آن به واسطه نجس تغيير كرده باشد.

13)

الف : كف پا و كف كفش.ب : كافر.

ج : خون.

14)

الف : شراب و سركه.ب : ادرار.

ج : زمين نجس.

15)

الف : قليل.ب : كر.ج : مضاف.

16)

الف : شتر نجاستخوار.ب : نعنا.ج : عرق جنب از حرام.

17)

الف : ظرفى كه سگ از آن چيز روانى خورده يا آن را ليسيده باشد.

ب : سگ و خوك و عرق شتر نجاستخوار.

ج : ادرار.

18)

الف :ظرف نجس.

ب : لباس نجس.

ج : ادرار پسر بچه‏اى كه غذاخور نشده است.

19)

الف : ادرار پسر بچه‏اى كه غذا خور نشده است.

ب : ادرار.

ج : ظرفى كه خوك از آن چيز روانى خورده باشد.

20)

الف : خشك باشد.ب : آب قليل باشد و نيز مايعات.

ج : جامد بودن.

21)

الف : حيوانى كه خون جهنده ندارد.

ب : سگ وخوك.

ج : مو، شاخ، پشم و ناخن حيوانات حلال گوشت.

احكام سه بعدى وضو

22)

الف : شستن دستها.ب : مسح پا.

ج : مسح سر.

23)

الف :وضو براى نمازهاى يوميه.ب : وضو براى نمازهاى مستحبى.

ج : وضو براى تلاوت قرآن.

24)

الف : وضو براى نماز با شرايط آن.

ب : وضو براى هر كارى با شرايط آن.

ج : وضو با آب غصبى.

25)

الف : جبيره.ب : ارتماسى.ج : ترتيبى.

26)

الف : وضو.ب : قنوت.ج : روزه.

27)

الف : نماز گزار.ب : شخصى كه غسل جنابت كرده است.

ج : براى كارهاى مستحبى.

28)

الف : بايد وضو بگيرد.

ب : نمازش باطل است و بايد وضو بگيرد.

ج : نمازش صحيح است، ولى براى نمازهاى بعد بايد وضو بگيرد.

29)

الف : پاك.ب : مباح.ج : مطلق باشد.

30)

الف :غصبى.ب : مراكز عمومى عام المنفعه.

ج : وقف خاص.

31)

الف : فرد سالم در شرايط عادى.

ب : فردى كه يا آب ندارد يا آب براى او ضرر دارد.

ج : اگر بيش از يك عضو مانع داشته باشد.

احكام سه بعدى «تيمم‏»

32)

الف : در صورتى كه آب براى او ضرر داشته باشد و يا دسترسى به آب نداشته باشدو يك تيمم لازم است.

ب : در غير غسل جنابت، يك تيمم براى غسل و يك تيمم به جاى وضو لازم است.

ج : اگر موجبات غسل بيشتر باشد و غير از جنابت‏باشد.

33)

الف : در جايى كه آب ضرر داشته باشد يا دسترسى به آب نباشد.

ب : اگر جبيره، تمام صورت يا تمام دستها يا تمام هر دو دست را گرفته باشد، بايد وضوى جبيره‏اى بگيرد و بنابر احتياط واجب تيمم هم بنمايد. (مساله 330).

ج :كسى كه بر او غسل جنابت واجب شده است.

احكام سه بعدى غسلها

34)

الف : شخص ميت.ب : افراد معمولى.

ج : افراد معمولى.

35)

الف :بدن ميت گرم باشد.ب : با دست تر به بدن و سر ميت‏بزند.

ج : دست تر به بدن گرم ميت‏بزند.

36)

الف : جنابت.ب : ساير غسلها.ج : مس ميت.

37)

الف : ناپاك (جنب و حائض).ب : شخص جنب و حائص.

ج : شخص جنب و حائض.

38)

الف : مسجد الحرام ومسجدالنبى.

ب : در مشاهد معصومين و مساجد.ج : مشاهد غير معصومين.

39)

الف : وضو.ب : غسل.ج :ارتماسى.

40)

الف : عضوى كه سرد شده باشد.

ب : دست‏خشك به عضو گرم بزند.

ج : دست‏خشك به عضو سرد بزند.

احكام سه بعدى نماز

41)

الف : معمولى.ب : نماز آيات.ج : نماز مغرب و عشا.

42)

الف : جمعه.ب : فطر.ج : معمولى.

43)

الف : سجده.ب : غير سجده.

ج : فيل و ايلاف - انشراح و الضحى.

44)

الف : وطن و جايى كه قصد ده روز كرده‏ايم.

ب : در سفر.

ج : چهار مسجد: مسجد الحرام، مسجد النبى، مسجد كوفه و حرم امام حسين(ع).

45)

الف : معمولى.ب : ميت.

ج : فطر.

46)

الف : يوميه.ب : نماز قضاى پدر.

ج : نماز شب.

47)

الف : يوميه.ب : احتياط.ج : مستحبى.

48)

الف : در موارد هشت گانه (رجوع شود به رساله).

ب : شش مورد.

ج : نه مورد (به شكيات رساله مراجعه شود).

49)

الف : نه تا.ب : هشت تا.ج : شش تا.

50)

الف : وتر و احتياط.ب : صبح.ج : مغرب.

51)

الف : يوميه، مثل صبح.ب : جمعه.

ج : فطر.

52)

الف : وتر و احتياط ايستاده.

ب : نمازهاى چهار ركعتى.ج : ميت.

53)

الف : وتر و احتياط.

ب : صبح.

ج : نماز شب عيد غدير (رجوع شود به مفاتيح).

54)

الف : يوميه.ب : وتيره.ج : مستحبى.

55)

الف : صبح.ب : نمازهاى چهار ركعتى.

ج : ميت.

56)

الف : آنچه كه خوردنى و معدنى و پوشيدنى نباشد.

ب : معدنى،خوردنى و پوشيدنى.

ج : لباس، پشت انگشت و پشت دست.

57)

الف : پاك و مباح.

ب : ناپاك و غصبى و حرير براى مردان.

ج : لباس كوچك و يا لباسى كه خون كمتر از درهم در آن باشد.

58)

الف : تكبيرة الاحرام.

ب : تكبير بى‏جا به قصد غير خدا.

ج : در بين افعال نماز.

59)

الف : زن حائض.

ب : مسافر.

ج : در مواردى كه بايد نمازگزار نمازش را جمع بخواند، مثل كسى كه به شكار رفته براى اين كه مالش زياد شود.

60)

الف : با همسفرى كه سفرش معصيت نيست.

ب : با همسفرى كه سفرش معصيت است.

ج : با كسى كه به سفر صيد مى‏رود تا مالش اضافه شود و ساير مواردى كه بايد جمع بخواند.

61)

الف : شخص در حال طبيعى.

ب : براى خطر يا آمدن طلبكار در وسعت وقت.

ج : براى گفتن اقامه فراموش شده.

62)

الف : كثيرالشك و پنج مورد ديگرى كه در رساله‏ها آمده است.

ب : موارد هشت گانه شك باطل.

ج : موارد نه گانه شك صحيح، مثل شك بين 3 - 4.

63)

الف : ظهر وعصر و احتياط.ب : مغرب و عشا.

ج : مستحبى.

64)

الف : تكبيرة الاحرام و ذكرهاى واجب.ب : بحول الله.

ج : ذكرهاى مستحبى به نيت مطلق ذكر.

احكام سه بعدى نماز جماعت

65)

الف : جمعه.ب : يوميه.

ج : مستحبى.

66)

الف : اگر در ركعت‏سه و چهار برسد.

ب : اگر در ركعت اول و دوم برسد.

ج : اگر در صفهاى آخر نماز جماعت‏باشد و صداى امام را نشنود (در غير از نماز ظهر و عصر).

67)

الف : جامع الشرايط.

ب : بعضى از شرايط امام جماعت را ندارد; مثلا، نمازش نيست.

ج :اگر بعد از نماز بفهميم كه كافر بوده.

68)

الف : فطر و قربان.

ب : جمعه.

ج : يوميه.

69)

الف : در افعال نماز.

ب : در مواردى كه اشتباه مى‏كند و در ركعت‏سه و چهار اگر ماموم با تاخير در نماز جماعت وارد شود.

ج : در اقوال نماز غير از تكبيرة الاحرام.

70)

الف : دو نفره.

ب : سه نفره.

ج : 10 نفره.

71)

الف : ذكرهاى نماز.

ب : تكبيرة الاحرام.

ج : حمد و سوره.

72)

الف : دائم السفر باشد و يا سفرش معصيت‏باشد.

ب : سفرش چهار فرسخ باشد و دائم السفر هم نباشد.

ج : در صورتى كه براى صيد برود تا مالش زياد بشود.

73)

الف : نماز احتياط.

ب : نماز يوميه.

ج : اگر به جاى سوره اخلاص، سوره انشراح، والضحى، يا ايلاف و فيل را بخواند كه هر دوى اينها يك سوره محسوب مى‏شود.

احكام سه بعدى روزه

74)

الف : رمضان.

ب : فطر.

ج : روز مبعث و ميلاد على(ع).

75)

الف : قضاى روزه ماه رمضان در صورتى كه نتوانيم طعام بدهيم.

ب : خوردن روزه قضاى رمضان بعد از ظهر.

ج : روزه يوم‏الشك بين رمضان و غير آن و روزه مسافر و....

76)

الف : روزه ماه رمضان كه اگر عمدا آن را بخورد.

ب : روزه ماه رمضان كه اگر آن را عمدا به حرام باطل كند.

ج : روزه شخص مريض دايمى و روزه مستحبى.

77)

الف : نسبت دروغ به خدا و معصومين(ع).

ب : خوردن.

ج : شنا كردن و سر به زير آب بردن.

78)

الف : اگر سهوا باشد.

ب : خوردن و آشاميدن اگر عمدى باشد.

ج : روزه مسافر و....

79)

الف : اعتكاف.

ب : روزه رمضان.

ج : مستحبى و روزه نذر و عهد و قسم مطلق.

80)

الف : ماه رمضان.

ب : مستحبى و نذر وعهد و قسم مطلق.

ج : كفاره.

81)

الف : كسى كه مخارج سال خود را دارد.

ب : كسى كه مخارج سال خود را ندارد.

ج : فاسق و فطريه غير سادات را به سادات.

82)

الف : فرد مكلف سالم.

ب : غير بالغ و حائض و نفساء.ج : مريض.

83)

الف : كسى كه عمدا سر زير آب ببرد.

ب : غافل و مكره.ج : نجات غريق.

84)

الف : اگر عمدا غسل و تيمم نكند.

ب : خواب مانده.

ج : مى‏توانسته غسل كند، ولى تيمم كرده است.

85)

الف : مشروع و صحيح باشد.

ب : نذر زن بدون رضايت‏شوهر.

ج : نذرى كه شرايط لازم را نداشته باشد، مثل نذر كودك و يا نذرى كه صرفا تصميم بوده نه زبانى.

86)

الف : عموم زنها و دخترها.

ب : نوه پسرى كه دختر است‏بر نوه دخترى كه پسر است، نسبت‏به ميراث پدر بزرگ.

ج : دختر و پسرى كه نوه‏هاى دخترى شخصى هستند.

87)

الف : قسمى كه در مقام دفاع و شهادت كه لازم باشد.

ب : دروغ.

ج : معمولى.

88)

الف : افراد معمولى.

ب : افراد اعدامى.

ج : شهيد.

89)

الف : افراد معمولى.

ب : مرتد.

ج : مفلس و كسى كه اموالش توقيف شده است.

90)

الف : مالى كه ارزش آن بيش از درهم است.

ب : كمتر از درهم باشد.

ج : مالى كه بيش از درهم ارزش دارد.

91)

الف : حد سرقت وقصاص.ب : ارتداد و زنا.

ج : حد قذف.

92)

الف : ارث و هديه و مهريه.

ب : زايد بر در آمد سال باشد يا سال از آن گذشته باشد ويا...

ج : غلات توليد شده كه هم به حد نصاب رسيده و هم زايد بر مخارج سال است.

93)

الف : زكات.

ب : دادن زكات از غير سادات به سادات.

ج : به فقراى نيازمند.

94)

الف : در صورت حلال بودن طعام.

ب : اگر از مال حرام و مال ديگران باشد.

ج : در خانه بستگان و دوستان.

95)

الف : كلمه شيطان در قرآن.

ب : به عناوين ديگر باشد مثل شيطان بزرگ.

ج : در رمى جمرات - سنگ زدن به شيطان.

96)

الف : زينتى كه شوهر از زن خود بخواهد.

ب : در عده وفات (رساله امام مساله 2518).

ج : در بين زنان اگر نامحرمى نباشد.

97)

الف : در حال احرام (تحرير، ج‏1، ص‏420).

ب : در حال روزه ماه رمضان.

ج : در ديدار مؤمنان.

98)

الف : زنى كه شوهرش مرده باشد.

ب : عده طلاق.

ج : بعد از وضع حمل يا كسى كه يائسه است.

والسلام


پى‏نوشت:

1. عروة الوثقى، ج‏1، ص 209، مساله 24.