احكام مسافر
مطابق با فتواى ده تن از مراجع معظم تقليد

محمد وافر

- ۱ -


مقدمه

دين اسلام، دين علم و آگاهى 1 و مبازره با نادانى است و در اين هيچ ترديدى نيست. آيات و روايات درباره علم چندان زياد است كه اگر همه آنها گردآورى شود، كتاب و بلكه كتابهاى پر برگ و بارى خواهد شد.

نخستين فرمان خداوند به پيامبر اسلام (ص) «اقرأ» 2 است و هم او - جلت عظمته - به قلم و نوشته سوگند ياد نموده 3 و به پيغمبر خاتم - كه خود شهر علم مى‏باشد 4 - امر به فزون خواهى علم فرموده است 5. در روايات نيز، علم گمشده مؤمن 6 و رأس هر خير 7 و برتر از عبادت شمرده شده است 8 و آموختن دانش بر هر مسلمانى واجب دانسته شده 9 و دانش‏آموز مانند «مجاهد فى سبيل الله» قلمداد شده است. 10

اين مختصر خوشه‏اى بود از خرمن‏ها و هر دل سخن پذيرى بى اغراق به اين سخن دلپذير اقرار خواهد كرد كه ركن ركين مكتب حيات بخش محمدى(ص)، تكريم علم در كليه ابعاد آن است .

البته، اگر چه سفارش اسلام به علم، مطلق است و مختص به رشته‏اى خاص نيست، اما برخى از علوم به لحاظ اين كه مى‏توانند علاوه بر تأمين سعادت دنيوى، متضمن سعادت اخروى نيز باشند، از امتيازات بيشترى برخوردارند و آن علوم دينى است. 11روشن است كه علم به دين در گرو علم به آن است و تا هنگامى كه كسى آگاهى از دين نداشته باشد، نمى‏تواند به آن جامه عمل پوشد. 12 آگاهى به اصول دين - و يا حداقل اينكه يقين به آن - بر هر مسلمانى واجب است و در اين زمينه از كسى نمى‏توان تقليد كرد.

هم چنين آگاهى به فروع دين بر همه مسلمانان واجب است. اين آگاهى ممكن است بر دو گونه باشد: از راه تحقيق (اجتهاد) و از راه تقليد. اجتهاد از تقليد برتر است و در اسلام، اصل بر اين است كه هر فرد از راه تحقيق و اجتهاد به فروع دين عمل كند؛ اما گستردگى مباحث دين و اشتغالات مردم به امور گوناگون، مانع از شناخت اجتهادى و تحقيقى آنان از فروع دين است. از اين رو به مردم رخصت داده شده كه در فروع دين تقليد كنند و چون خودشان نمى‏توانند به تحقيق در اين باره بپردازند و به اجتهاد نائل شوند، دست كم از طريق تقليد از مجتهد به شناخت احكام دين نائل آمده و به آن عمل كنند.

از آن جا كه تقليد از مجتهد مستلزم دانستن فتوا و نظر اوست، شناخت احكام دين از طريق تقليد بر هر مسلمانى لازم است. اين حداقل انتظارى است كه از يك مقلد مى‏رود و در غير اين صورت، اساساً تقليد ممكن نيست. در آغاز همه رساله‏هاى توضيح المسائل آمده است: دانستن احكامى كه انسان به آن نياز دارد و بدان مبتلا مى‏شود، واجب است. نتيجه سرپيچى از اين مهم آن مى‏شود كه شخصى كه يك عمر به حكمى عمل كرده، چون آن را با جهل به حكم شرعى انجام مى‏داده، عملش باطل يا حرام گرديده است. مثال بارز و روشن اين موضوع، احكام عبادات و معاملات است كه همه مردم به آنها اشتغال دارند، چه بسا شخصى است كه عبادات خود را بدون دانستن دقيق احكام انجام مى‏دهد كه ممكن است با دستورات شرع مقدس مطابق نباشد و در نتيجه عمرى عبادت باطل به جا آورد. 13 و چه بسا كسى است كه به تجارت اشتغال دارد واحكام آن را نمى‏داند و دچار ربا و حرام مى‏شود و خود از اين موضوع آگاهى ندارد. حضرت اميرالمؤمنين (ع) فرموده است: «كسى كه بدون آگاهى به تجارت بپردازد دچار ربا مى‏شود» 14، و از آن مهم‏تر، مسائل ازدواج است كه اگر بدون علم به مسائل آن انجام شود، گاه منجر به بطلان عقد ازدواج و ولد شبهه مى‏شود و در نتيجه يك عمر افسوس و پشيمانى و فشار روحى و روانى در پى دارد. 15

خلاصه سخن اينكه بر هر مسلمانى واجد است كه به احكام دين علم داشته باشد تا در عمل، دچار لغزش و خطا نشود و اعمالش درست و بر پايه نظر شرع مقدس انجام گيرد.

يكى از مسائلى كه اغلب مردم با آن مواجهند، احكام مسافر است. از آن جا كه در گذشته وسائل نقليه تا به اين اندازه نبوده ومسافرت كمتر از امروزه انجام مى‏شده، احكام مسافر تا به اين اندازه مورد ابتلاى مردم نبوده است. اما امروزه با زياد شدن وسائل نقليه و با مسافرت‏هاى زيادى كه انجام مى‏گيرد، احكام مسافر بيش از پيش مورد ابتلاى مردم است و كمتر كسى يافت مى‏شود كه با آن روبه‏رو نشود. از اين رو نگارنده بر آن شد كه احكام مسافر را بر پايه رساله‏هاى عمليه مراجع معظم تقليد و با توضيحات و اضافات لازم، بازنويسى كند و در يك مجموعه عرضه نمايد، اميد است مرضى حضرت حق - جل و علا - واقع شده و راهگشاى خواهران و برادران دينى باشد. در پايان تذكر نكاتى چند لازم است:

1- در آغاز هر فصل، براى قرار گرفتن خواننده محترم در فضاى مباحث، پرسش‏هايى طرح شده و جواب آن پرسش‏ها، همان مطالب مذكور در آن فصل است .

2- در پايان هر فصل، خلاصه‏اى از مطالب آن فصل براى استفاده بيشتر ذكر شده است. بايد توجه داشت كه مطالب بيان شده در خلاصه، براساس متن آن فصل است و فتاواى مراجع - كه در پاورقى آمده - لحاظ نشده است .

3- با توجه به اينكه هنوز افراد زيادى بر تقليد از مراجع درگذشته - رضوان الله عليهم - باقى اند و افرادى نيز از مراجع فعلى -ادام الله اظلالهم - تقليد مى‏كنند، براى فايده بيشتر و با وجود مشكلات متعدد، نظريات ده تن از مراجع بزرگوار تقليد را با هم ذكر كرده‏ايم .

4- بر اهل نظر مشكلات و تنگناهاى تدوين مجموعه‏اى در زمينه احكام، آن هم براساس فتواى مراجع معظم تقليد - كه بعضى از آنان رحلت كرده‏اند و امكان استفتا وجود ندارد - پوشيده نيست. از اين رو با همه تلاشى كه براى ارائه هر چه بهتر مطالب كرده‏ايم، باز اذعان داريم كه اثرى بى‏عيب و نقص نيست. ان شاء الله با انتقادات و تذكرات مشفقانه همه عزيزان، به ويژه دفتر آيات عظام، در چاپ‏هاى بعدى نارسايى‏هاى آن اصلاح خواهد شد.

5- در مواردى كه فتواى مرجع را به دست نياورديم، در مقابل نامش علامت سئوال (؟) گذاشته‏ايم و چنانكه فتواى مرجعى را خودمان از مبناى ايشان استنباط كرده‏ايم، با حرف (ن)، يعنى نويسنده، مشخص نموده‏ايم .

6- از به كار بردن الفاظ تخصصى 16 كه براى عموم نامفهوم است و موجب سردرگمى مى‏شود، احتراز كرده‏ايم و فقط اصل فتواى مراجع را به صورت صريح بيان نموده‏ايم .

7- متن كتاب شامل فتواى امام راحل -اعلى الله مقامه الشريف - است و فتواى ساير مراجع معظم تقليد در پاورقى آورده شده است. فقط در دو مورد از اين روش عدول شده است: يكى در مبحث «وطن» كه متن آن براساس فتواى مرجع خاصى نيست و جمع بندى فتواى تمام مراجع مى‏باشد؛ ديگرى در مبحث «كثيرالسفر» (فصل هشتم) كه متن آن شامل فتواى مرحوم آيت الله اراكى و آيت الله گلپايگانى - قدس سرهما - است .

8- براى توجه دادن خواننده محترم به برخى نكات ظريف و دقيق در بعضى موارد پرسش‏هاييى طرح شده، كه عزيزان با دقت در مطالب كتاب مى‏توانند پاسخ آنها را بيابند. با اين حال، جواب اين پرسش‏ها در آخر كتاب نيز آورده شده است .

9- برخى از عبارات متن كه به نظر مى‏رسيد نياز به توضيح بيشترى دارد، با علامت ستاره «*» در پاورقى توضيح داده شده است.

10- در بيان نظريات مراجع معظم تقليد در پاورقى، ترتيب الفبايى رعايت شده است، جز در موارد كمى، آن هم به علت مشكلات نوشتارى .

11- براى پرهيز از طولانى شدن، به جاى بعضى از كلمات، از حروف رمزى به شرح زير استفاده شده است:

ف: فصل
ع: عروة الوثقى‏
ن: نويسنده
م: مسئله‏
ر: رساله توضيح المسائل
ج: جواب

س 17:سئوال
ص: صفحه

در پايان لازم است از همه عزيزانى كه در ارائه اين اثر همكارى نمودند تقدير و تشكر شود؛ به ويژه آقايان مقيمى، كارگر، بيگدلى، معلمى و كياپاشا كه هر كدام به نحوى منت نهاده و مساعدت فرمودند . خداوند همه را جزاى خير دهد .

هم چنين از اين كه، براى ايجاز و پرهيز از اطاله، اسامى آيات عظام و مراجع معظم تقليد را بدون القاب آورده‏ايم، پوزش طلبيده و از خداوند متعال براى مراجع در گذشته، علو درجات و مراجع بزرگوار حاضر، طول عمر و صحت مسألت داريم .

محمد وافر
آذر 1376
حوزه مقدسه قم

پيشگفتار

شرايط هشت گانه براى شكسته خواندن نماز

1- سفر، كمتر از مسافت شرعى نباشد

2- از آغاز سفر، مسافت شرعى قصد شده باشد.

3- قصد مسافت تا آخر سفر، استمرار داشته باشد .

4- در اثناى سفر، قواطع سفر، تحقق پيدا نكند.

5- سفر، حرام نباشد.

6- از افراد خانه به دوش نباشد.

7- مسافرت، شغل نباشد.

8- به حد ترخص رسيده باشد.

با هشت شرط مزبور، مسافر بايد نماز ظهر، عصر و عشا را بصورت دو ركعتى به جا آورد. *

به نماز ظهر، عصر و عشا كه مسافر - در صورت تحقق شرايط هشت‏گانه - دو ركعت مى‏خواند، نماز قصر يا شكسته مى‏گويند، در مقابل، نماز شخص حاضر (غير مسافر) يا مسافر غير واجد شرايط هشت گانه را - كه چهار ركعتى است - نماز تمام مى‏گويند .

حتى اگر يكى از شرايط هشت گانه، تحقق پيدا نكند، نمى‏توان نماز را شكسته خواند.

نماز صبح و مغرب، شكسته و تمام ندارد و نسبت به مسافر و غير مسافر يكسان است .

پى‏نوشتها:‌


1- قال رسول الله (ص): «العلم حياة الاسلام و عماد الدين». (ميزان الحكمة، ج 6).
2- «اقرأ باسم ربك الذى خلق». (علق، آيه 1).
3- «ن و القلم و ما يسطرون»، (القلم، آيه 1).
4- «انا مدينة العلم و على بابها» (بحار الانوار، ج 10).
5- «و قل رب زدنى علما». (كهف، آيه 114).
6- قال على (ع): «العلم ضالة المؤمن». (ميزان الحكمة، ج 6).
7- قال رسول الله (ص): «العلم رأس الخير كله و الجهل رأس الشر كله». (ميزان الحكمة، ج 6).
8- قال رسول الله (ص):«العلم افضل من العبادة». (ميزان الحكمة، ج 6).
9- قال رسول الله (ص): «طلب العلم فريضة على كل مسلم و مسلمة». (ميزان الحكمة، ج 6).
10- قال على (ع) : «الشاخص فى طلب العلم كالمجاهد فى سبيل الله». (ميزان الحكمة، ج 6).
11- الكمال، كل الكمال التفقه فى الدين». (بحارالنوار، ج 78).
12- قال رسول الله (ص):: «من عمل على غير علم كان ما يفسده اكثر مما يصلح»، (ميزان الحكمة، ج 6).
13- سئوال 181: «با توجه به مسئله 247 رساله: «كسى كه پيش از شستن صورت، دست‏هاى خود را تا مچ شسته، در موقع وضو بايد تا سرانگشتان را بشويد و اگر فقط تا مچ را بشويد، وضوى او باطل است»، من با اين كه فردى با سواد بودم و رساله هم در اختيار داشتم، نسبت به اين مسئله بى‏اطلاع بودم و مدت چهارده سال وضوى خود را بدين طريق مى‏گرفتم كه: دست‏ها را فقط تا مچ مى‏شستم و نيتى هم كه در وضو داشتم تا سر مچ بوده، نمازهايى كه با اين وضو خوانده‏ام چه صورتى دارد؟».
جواب - نمازهايى كه با وضوى به كيفيت مزبور خوانده‏ايد صحيح نيست و بايد قضاى آنها را به جاى آوريد.
استفتاآت امام خمينى (ره)
14- «من اتجر بغير فقه فقد ارتطم فى الربا». (نهج البلاغه).
15- ماه مبارك رمضان در مسجد حاج ابوالفتح تهران سخنرانى داشتم. يك روز در مورد زن‏هايى كه به جهت عللى، ازدواج با آن‏ها حرام است، صحبت مى‏كردم و اينكه اگر كسى با اين قبيل زن‏ها ازدواج كند، عقدش باطل است. همين كه مجلس به پايان رسيد، شخصى كه حدود شصت سال داشت هراسان به سويم آمد و با حال گريه و ناله گفت: اى آقا! دستم به دامنت، تكليف من چيست؟ من اين مسئله را نمى‏دانستم و در زمان جوانى اين خطا را مرتكب شده و با چنين زنى ازدواج كرده‏ام و چندين پسر و دختر از او دارم چه خاكى بر سر كنم؟ من چطور مى‏توانم امروز به خانه بروم و بگويم اى خانم! شما زن من نيستيد!؟ و بر من حرام هستيد؟! به فرزندانم چه بگويم؟... (كتاب ارمغان هند و پاك).
16- مثل: احوط، اولى،اقرب، بعيد نيست و...
17- هر كجا در مقابل اسم مراجع معظم تقليد، حرف «س» آمده، مراد سؤالى است كه در استفتاآت چاپ شده، ذكر گرديده و شماره سئوالات مطابق همان كتاب‏هاست.
* - هم چنين، نافله ظهر و عصر نيز ساقط مى‏شد، اما نافله عشا (دو ركعت نماز نشسته به نام نماز وتيره) را مى‏تواند به قصد رجا (به اميد قبولى) به جا آورد.