تذكرة الاءحباب

ملا احمد بن محمد مهدى نراقى

- پى‏نوشت‏ها -
- ۲ -


201- مانند: محقق حلى در شرائع الاسلام 1: 209، و شهيد در الدروس الشرعيه 1: 283.
202- مانند: محدث بحرانى در الحدائق الناضره 13: 203، و ظاهر محدث كاشانى در الوافى 11: 88. همچنين محقق حلى در المعتبر 2: 712، و المختصر النافع : 71، و علامه حلى در ارشاد الاءذهان 1: 301، قول به حرمت را پذيرفته اند.
203- مانند: محقق در المختصر النافع : 71، و علامه در ارشاد الاءذهان 1: 301، و تبصره المتعلمين : 56، و شهيد در الدروس الشرعيه 1: 283، و محدث بحرانى در الحدائق الناضره 13: 203.
204- مانند: محقق حلى در شرائع الاسلام 1: 209، و علامه در قواعد الاءحكام 1: 384.
205- مانند: علامه در تذكره الفقهاء 6: 198، و شهيد در الدروس الشرعيه 1: 281، و شهيد ثانى در الروضه البهيه 2: 135.
206- ر.ك : وسائل الشيعه 10: 151، باب 8 از ابواب آداب الصائم .
207- الكافى 4: 150 / 4؛ وسائل الشيعه 10: 153 / 5.
208- الكافى 4: 150 / 1؛ وسائل الشيعه 10: 152 / 3.
209- الكافى 4: 151 / 5؛ وسائل الشيعه 10: 154 / 7.
210- مؤ لف در ادامه چهار فصل را برمى شمارد.
211- تاءليف والد مؤ لف ، ملا محمد مهدى نراقى .
212- ر.ك : ص 104.
213- مختلف الشيعه 2: 526، م 390.
214- حاشيه كتاب تحفه رضويه ، مقصد چهارم ، شرط سيم از شروط قصر.
تفصيل آن چنين است :
((مخفى نماند كه آنچه (والد ماجد) در خصوص سفر معصيت فرموده اند صحيح است و شكى در آن نيست ، ليكن در سفر معصيت سه صورت ديگر هست كه حكم آن درست از متن معلوم نمى شود و بايد بيان شود:
اول : آنكه سفر به اجبار باشد، ليكن بر آن سفر معصيتى مترتب شود كه اختيارى باشد. مثل اينكه سلطان قهرا و جبرا كسى را به غارت بفرستد، ولكن او تواند كه غارت نكند و قصد او آن باشد كه غارت را نكند. و ظاهر در اين صورت آن است كه بايد قصر كند و اتمام جايز نباشد.
دويم : اينكه سفر اختيارى باشد، ولكن يقين داند كه در اين سفر مجبور بر معصيتى خواهد شد. و ظاهر آن است كه در اين صورت بايد اتمام كند، به جهت آنكه اين معصيت بر سفرى كه اختيارى است مترتب مى شود و هرگاه سفر را نكند، اين معصيت صادر نخواهد شد. پس واجب است سفر را ترك كند و اگر سفر بكند سفر او معصيت خواهد بود.
سيم : آن است كه سفر اختيارى باشد و غايت آن هم معصيت نباشد، لكن داند كه در اين سفر معصيتى از او سر نخواهد زد. و حكم آن است كه اگر معصيتى باشد كه بر سفر مترتب شود و اگر در حضر باشد، آن معصيت صادر نخواهد شد، بايد اتمام كند. و اگر آن معصيت بر سفر مترتب نشود، بلكه در حضر هم باشد آن معصيت صادر نخواهد شد، بايد قصر كند)).(احمد)
215- حجه فروش : آن كه به نيابت از ميت مستطيع و واجب الحج در ازاء مزدى حج گذارد.(لغت نامه دهخدا)
216- مكارى : خربنده ، كسى كه است و شتر و غيره به كرايه دهد. ملاح : دريانورد. جمال : شترچران ، راعى : چوپان . (لغت نامه دهخدا)
217- سبزوارى در ذخيره المعاد: 525، س 36.
218- محدث بحرانى در الحدائق الناضره 13: 397.
219- از كسانى كه معتقدند در هر وقت كى به سفر رفت بايد افطار كند، صدوق است در رساله اش ، بنا به نقل مختلف الشيعه 3: 335 م 77، و سيد مرتضى در جمل العلم و العمل (رسائل الشريف المرتضى ) 3: 55، و ابن ادريس در السرائر 1: 392 و علامه حلى در ارشاد الاءذهان 1: 304.
220- شيخ مفيد در المقنعه : 354، گفته : اذا خرج الى السفر بعد طلوت الفجر اى وقت كان من النهار، و كان قد بيت نيته من الليل للسفر، وجب عليه الافطار...)) علامه در مختلف الشيعه ، م 77، نيز همين قول را پذيرفته است .
221- ر.ك : ص 100، موضع اول .
222- ن .ك : مختلف الشيعه 3: 326.
223- همان .
224- يعنى اقامت ده روز.
225- ر.ك : ص 133 و 149.
226- ر.ك : ص 126، مساءله سيزدهم .
227- ر.ك : المقنعه : 353؛ المبسوط 1: 286.
228- مؤ لف بيست و سه مساءله را بيان خواهد نمود.
229- مانند: شيخ طوسى در المبسوط 1: 266، و ابن ادريس در السرائر 1: 366.
230- علامه حلى در مختلف الشيعه 3: 325، م 71.
231- مانند مريضى كه تا سال آينده مرض او رفع نشود. ر.ك : همين مقام ، مساءله نهم .
232- الف : - ((مرض )).
233- محدث بحرانى در الحدائق الناضره 13: 307، آن را ظاهر شيخ طوسى در الخلاف نقل كرده است و خود نيز همين قول را اختيار كرده است .
234- محدث بحرانى آن را از علامه در مختلف الشيعه نقل كرده است . ر.ك : الحدائق الناضره 13: 307.
235- محدث بحرانى در الحدائق الناضره 13: 308.
236- مولف در مستند الشيعه 10: 448، در هر دو فرع گذشته و فرع بعدى قائل به سقوط قضا شده است .
237- مانند: علامه در مختلف الشيعه 3: 390، شهيد ثانى در مسالك الاءفهام 2: 61، عاملى در مدارك الاءحكام 6: 220.
238- الحدائق الناضره 13: 306.
239- در نسخه ((ب )) نيامده است .
240- اين قول را شهيد در ذكرى الشيعه 2: 447، از محقق حلى در المسائل البغداديه نقل كرده است و خود نيز آن را پذيرفته است .
241- ن .ك : السرائر 1: 376؛ غنيه النزوع : 571.
242- مانند: شيخ طوسى در الخلاف 2: 186؛ و محقق حلى در المعتبر 2: 671.
243- مانند: ابن حمزه در الوسيله : 156، و علامه در ارشاد الاءذهان 1: 298، و شهيد در الدروس الشرعيه 1: 273. ر.ك : مستند الشيعه 10: 522.
244- مؤ لف در مستند الشيعه 10: 522، بر خلاف نظريه اى كه در متن آورده ، كفاره جمع را پذيرفته است .
245- مانند: سيد عاملى در مدارك الاءحكام 6: 80، و سبزوارى در ذخيره المعاد: 510. مؤ لف در مستند الشيعه 10: 517 اين حكم را اتفاقى دانسته است و در مبحث روزه قضا، ص 473، در آن توقف كرده و مساءله را محل اشكال دانسته است .
246- در نسخه ها چنين است .
247- ر.ك : ص 159.
248- مانند: شهيد ثانى در مسالك الاءفهام 2: 72، عاملى در مدارك الاءحكام 6: 253، و محدث بحرانى در الحدائق الناضره 13: 347.
249- مثلا اگر بايد به شصت مسكين اطعام كند، نبايد مجموع را به افرادى كه عدد آنها كمتر از شصت نفر است ، بدهد.
250- اين قول را شيخ در الخلاف 2: 189، به سيد مرتضى نسبت داده است . همچنين نظريه محقق كركى در جامع المقاصد 3: 70، و شهيد ثانى در مسالك الاءفهام 1: 73، است .
251- مانند: شيخ طوسى در المبسوط 1: 274، و ابن حمزه در الوسيله : 146، و محقق حلى در شرائع الاسلام 1: 194، و علامه در منتهى المطلب 2: 580.
252- اين قول را علامه در مختلف الشيعه 3: 316، به ابن ابى عقيل نسبت داده است .
253- اين قول را شيخ طوسى در المبسوط 1: 274، به بعضى از اصحاب اماميه نسبت داده است .
254- علامه حلى در مختلف الشيعه 10: 316، آن را اختيار كرده است .
255- مؤ لف در مستند الشيعه 10: 528، قول به تفصيل ميان جماع و غير آن از مفطرات را پذيرفته و اقوى دانسته است ، كه همان قول سوم است .
256- محقق حلى در شرائع الاسلام 1: 194.
257- ابن جنيد اسكافى ، بنا به نقل علامه در مختلف الشيعه 3: 311، و شيخ صدوق در المقنع : 192 و سيد عاملى در مدارك الاءحكام 6: 120، و سبزوارى در ذخير المعاد: 535 آن را اختيار كرده اند.
258- مانند: شيخ مفيد در المقنعه : 345، و سيد مرتضى در جمل العلم و العمل (رسائل الشريف ) 3: 55، و ابن ادريس در السرائر 1: 376.
259- در نسخه ((ب )) نيامده است .
260- ر.ك : ص 131، مساءله اول .
261- در نسخه ها چنين است .
262- ر.ك : ص 132، مساءله دوم .
263- ر.ك : ص 133، مساءله چهارم .
264- زاد المعاد، خاتمه كفارات ، دهم .
265- تهذيب الاءحكام 8: 325 / 1207.
266- فخر المحققين در ايضاح الفوائد 4: 82.
267- ر.ك : ص 131، مساءله اول .
268- ر.ك : همان .
269- شرائع الاسلام 3: 193، ارشاد الاءذهان 2: 97.
270- سلار در المراسم : 187، ابن ادريس در السرائر 3: 78.
271- المهذب 2: 424.
272- زاد المعاد، خاتمه كفارات نهم .
273- همان ، دوازدهم .
274- النهايه : 570؛ المهذب 2: 403 و 421.
275- الوسيله : 349.
276- المقنع : 136 - 137.
277- شرائع الاسلام 3: 68.
278- التهذيب 8: 299 / 100، وسائل الشيعه 22: 390 / 1.
279- مختلف الشيعه 8: 163، كفايه الاءحكام 2: 415.
280- در نسخه ها چنين آمده است .
281- الفقيه 2: 122 / 531؛ وسائل الشيعه 10: 534 / 3.
282- ر.ك : ص 102، مبحث سوم .
283- در نسخه ها آمده است : ((و روز چهارم )).
284- المقنعه : 363؛ المبسوط 1: 293؛ السرائر 1: 425.
285- عاملى در مدارك الاءحكام 6: 312.
286- محدث بحرانى در الحدائق الناضره 13: 479.
287- ر.ك : ص 133، مساءله چهارم از مقام دوم .
288- التوبه (9): 34.
289- در نسخه ها چنين است و شايد ((به آنها)) يا ((به وسيله آنها)) منظور باشد.
290- ر.ك : تفسير روض الجنان و روح الجنان 9: 231.
291- البقره (2): 261.
292- الفقيه 2: 7 / 21؛ الكافى 3: 503 / 3؛ وسائل الشيعه 10: 32 / 3.
293- معانى الاخبار: 335 / 1؛ وسائل الشيعه 9: 21 / 1. همچنين ر.ك : زاد المعاد: 519 (فصل اول از باب چهارم ).
294- تا اينجاى روايت را مستدرك الوسائل 24: 7، به نقل از لب اللباب روايت كرده است ، لكن ادامه آن را در كتب روايى شيعه نيافتيم .
295- اين روايات را به رغم جستجوى بسيار، در كتب روايى شيعه نيافتيم .
296- الفقيه 2: 7 / 20؛ الكافى 3: 503 / 2؛ وسائل الشيعه 9 : 24 / 7.
297- الفقيه 4: 257 / 821، با تفاوتى اندك .
298- الكافى 3: 497 / 3؛ وسائل الشيعه 9: 28 / 18.
299- الكافى 3: 504 / 12؛ الفقيه 2: 7 / 22؛ وسائل الشيعه 9 : 27 / 17.
300- الكافى 3: 505 / 14؛ المحاسن (للبرقى ): 87 / 27 ؛ وسائل الشيعه 9: 33 / 5.
301- الكافى 3: 504 / 6؛ وسائل الشيعه 9: 23 / 6. لفظ حديث چنين است : ما ادى اءحد الزكاه فنقصت من ماله و لامنعها اءحد فزادت فى ماله
302- الكافى 3: 506 / 20؛ وسائل الشيعه 9: 26 / 15.
303- الكافى 3: 506 / 21؛ وسائل الشيعه 9: 43 / 2.
304- الكافى 3: 505 / 15؛ الفقيه 2: 7 / 23؛ وسائل الشيعه 9: 28 / 19.
305- ثواب الاءعمال : 46؛ وسائل الشيعه 9: 24 / 8.
306- الكافى 4: 61 / 5؛ وسائل الشيعه 9:14 / 11.
307- الكافى 3: 505 / 13؛ الفقيه 2: 6 / 13؛ وسائل الشيعه 9: 23 / 4.
308- الفقيه 2: 5 / 8؛ الكافى 3: 504 / 9؛ وسايل الشيعه 9: 218 / 3.
309- الف : - ((حال )).
310- ب : ((تا سه مثقال زيادى تمام شود)).
311- معادل : 375/0 مثقال .
312- 40/1 * 18=(4/1+8/1) + (4/3 * 10/1) = 45/0 مثقال .
313- 4/3 * 10/1 مثقال = 40/3 مثقال = 75/0 مثقال .
314- معادل : 525/0 مثقال .
315- معادل : 625/2 مثقال .
316- به تعبير ديگر، كه قبلا مؤ لف از آن ياد كرده بود: ((دو مثقال و نيم و نيم ربع مثقال ))، معادل 625/2 مثقال .
317- (10/1 * 4/1) + (2/1 * 4/1)+ 3= 15/3 مثقال .
318- معادل : 675/3.
319- در نسخه ((ب )) نيامده است .
320- در فصل سابق .
321- در نسخه ها چنين آمده و روشن است كه ((مبحث )) درست است نه ((مقصد)) كه شايد اشتباه از كاتب باشد.
322- المغنى و الشرح الكبير 2: 609، 614.
323- الكافى 3: 518 / 6؛ وسائل الشيعه 9: 158/1.
324- اين قول را علامه در مختلف الشيعه 3: 63،م 35، از ابن ابى عقيل نقل كرده است . همچنين ر.ك : الحدائق الناضره 12: 96.
325- محدث بحرانى در الحدائق الناضره 12: 92- 93.
326- مانند: محقق در المعتبر 2: 525، و شرائع الاسلام 1: 151، و علامه در منتهى المطلب 8: 172.
327- زاد المعاد: 521.
328- همان .
329- ب : ((به غير از چيدن )) به جاى : ((بعد از چيدن )).
330- ر.ك : ص 193؛ مساءله يازدهم .
331- مانند: شهيد ثانى در مسالك الاءفهام 1: 395.
332- مانند: سيد عاملى در مدارك الاءحكام 5: 149، و طباطبايى در رياض المسائل 5: 110.
333- علامه حلى در تذكره الفقهاء 5: 153، و قواعد الاءحكام 1: 55.
334- ر. ك : مستند الشيعه 9: 179 - 181.
335- حصادى : دروگرى .
336- مقربلى : قربال كردن .
337- چان كوبى : خرمن كوبى .
338- علامه در مختلف الشيعه 3: 65،م 41، آن را مشهور دانسته و به شيخ طوسى در النهايه و مفيد نسبت داده است ، اما تفصيلى را كه مؤ لف بعد از اين بيان مى كند، مطرح نكرده است .
339- از آن جمله است : شيخ طوسى در المبسوط 1: 217، و الخلاف 2: 67 ، و يحيى بن سعيد در الجامع للشرائع : 134، و محدث بحرانى در الحدائق الناضره 12: 125.
340- مولف در مستند الشيعه 9: 192، نيز اين قول را اختيار كرده است .
341- برزگر: زراعت كننده ، كشاورز، مقصود مولف در اينجا كسى است كه مالك ملك را به عنوان عامل جهت مزارعه به وى واگذار مى كند. چنانكه در مساءله دوم خواهد آمد.
342- در مساءله دوم از همين فصل .
343- الف : ((خراجى )).
344- شيخ در المبسوط 1: 214، و علامه در مختلف الشيعه 3: 185، و منتهى المطلب 8: 203، اين قول را اختيار كرده اند و علامه آن را به اكثر اصحاب نسبت داده است .
345- محقق در المعتبر 2: 534، بدان قائل شده و آن را شهيد در البيان : 203، به ابن جنيد و بعض العلماء نسبت داده است .
346- منتهى المطلب 8: 203.
347- ب : ((و همچنين )).
348- محدث بحرانى در الحدائق الناضره 12: 58، اين قول را به شيخ مفيد، مرتضى ، صدوق ، ابن ابى عقيل ، سلار، ابن حمزه و ابن ادريس نسبت داده است .
349- مولف در مستند الشيعه 9: 110، اين قول را نپذيرفته و مطابق مشهور پيش ‍ رفته است .
350- ر.ك : ص 175، فصل اول از مبحث اول .
351- در نسخه ها آمده : ((چقدر كه )).
352- علامه حلى در مختلف الشيعه 3: 42، و محدث بحرانى در الحدائق الناضره 12: 80، آن را مشهور دانسته اند و دومى آن را به شيخ و جماعتى نسبت داده است و خود نيز پذيرفته است .
353- مانند: علامه حلى در مختلف الشيعه 3: 42. ر.ك : مفتاح الكرامه 3: 62 - 63.
354- در نسخه ها چنين است ، لكن اولاد جمع است و جمع بستن مجدد آن به ((ها)) وجهى ندارد.
355- المعتبر 2: 519.
356- الف : ((مادر)).
357- مانند: عاملى در مدارك الاءحكام 5: 91، و طباطبايى در رياض المسائل 5: 80. اما قول به لزوم دادن عين گوسفند را شيخ مفيد در المقنعه : 253 بدان معتقد است .
358- محدث بحرانى در الحدائق الناضره 12: 69، و طباطبايى در رياض المسائل 5: 76، آن را مشهور دانسته اند.
359- محقق در المختصر النافع : 79، و علامه در ارشاد الاءذهان 1: 281، و شهيد اول در اللمعه الدمشقيه (الروضه البهيه 2): 27، اين قول را پذيرفته اند.
360- در نسخه ها چنين است و شايد اصل آن ((ماده )) بوده است .
361- لوك : (= لك ): نوعى شتر كم موى باركش ، آنكه دستش معيوب باشد. (فرهنگ فارسى ، معين ).
362- شيخ صدوق در من لا يحضره الفقيه 2: 11، و پدرش على بن بابويه بنا به نقل علامه در مختلف الشيعه 3: 67،م 42، اين قول را اختيار كرده اند.
363- اين قول را فخر المحققين در ايضاح الفوائد 1: 187، و شهيد در البيان : 307 اختيار كرده اند.
364- ر.ك : ص 197.
365- محقق كركى در جامع المقاصد 3: 29، و شهيد ثانى در مسالك الاءفهام 1: 408، اين شرط را قائل شده اند.
366- ر.ك : ص 181، فصل اول از مبحث دوم .
367- در ((ب )) نيست .
368- المعتبره 2: 487؛ غنيه النزوغ : 569؛ نهايه الاءحكام 2: 299.
369- مانند: شيخ مفيد در المقنعه : 238، و شيخ طوس در المبسوط 1: 234.
370- محدث بحرانى در الحدائق الناضره 12: 28، آن را اختيار كرده است .
371- طباطبايى در رياض المسائل 5: 45.
372- محقق حلى در المختصر النافع : 53.
373- شيخ در الخلاف 2: 111، و علامه حلى در نهايه الاءحكام 2: 304.
374- چنانكه در رياض المسائل 1: 263، آمده است .
375- المسائل الصاغانيه (شيخ مفيد): 126.
376- الخلاف 2: 110، م 129.
377- رخوت : جمع رخت ، لباس .
378- مانند: شيخ طوسى در الخلاف 4: 230.
379- مانند: محدث بحرانى در الحدائق الناضره 12: 163.
380- مانند: محدث بحرانى در الحدائق الناضره 12: 206.
381- الحدائق الناضره 12: 207؛ رياض المسائل 5: 172؛ الذخيره المعاد: 458؛ مدارك الاءحكام 5: 240.
382- علامه حلى ، تذكره الفقهاء 5: 278 - 279.
383- ب : + ((واجب )).
384- محدث بحرانى در الحدائق الناضره 12: 211.
385- مانند: شيخ طوسى در الخلاف 4: 224، و حلبى در الكافى فى الفقيه : 172، و ابن زهره در غنيه النزوع : 568.
386- در نسخه هاى آمده : ((باشد))، لكن صحيح آن است كه در متن آورديم .
387- ن .ك : مختلف الشيعه 3: 97، و مستند الشيعه 9: 333.
388- مدارك الاءحكام 5: 202 - 203.
389- مانند: شيخ مفيد در المقنعه : 243، و شيخ طوسى در المبسوط 1: 260، و محدث بحرانى در الحدائق الناضره 12: 249.
390- مانند: ابن ادريس در السرائر 1: 464. ر.ك : مستند الشيعه 9: 324 - 325.
391- در مستند الشيعه 9:271، آمده ((الا اءن يكونوا عاملين على صدقات مثلهم ))
392- مانند: محقق حلى در شرائع الاسلام 1: 148 و شهيد ثانى در مسالك الاءفهام 1: 412.
393- ر.ك : مستند الشيعه 9: 280.
394- المقنعه : 252.
395- الكافى فى الفقيه : 172.
396- المهذب 1: 171.
397- در نسخه ها چنين آمده است . شايد نظر مؤ لف خارج كردن مؤ لفه قلوبهم در زمان حاضر باشد، از اين جهت آنها را هفت طايفه دانسته است .
398- سؤ ال كردن : درخواست و گدايى كردن .
399- الكافى 4: 174 / 21؛ الفقيه 2: 118 / 508؛ وسائل الشيعه 9: 328 / 5.
400- الفقيه 2: 119 / 515؛ وسائل الشيعه 9: 318/5.
401- در نسخه ها چنين آمده ، در حالى كه مؤ لف پس از اين پنج فصل را برمى شمارد.
402- ر.ك : ص 228، فصل اول از مبحث اول از مطلب سوم .
403- ب : + ((و عيال خود)).
404- مكارى : آنكه حيواناتى مانند اسب و شتر و... را اجاره مى دهد.
405- السرائر 1: 466.
406- ر.ك : جواهر الكلام 15: 508 - 509.
407- اين قول از ظاهر كلام علامه حلى در منتهى المطلب 1: 349 (چاپ سنگى )، فهميده مى شود و صاحب مدارك الاءحكام 5: 349، آن را قوى دانسته است .
408- محقق حلى در المعتبر 2: 614.
409- ن .ك : المتعبر 2: 605؛ نهايه الاحكام 1: 536؛ المهذب البارع 1: 174.
410- الف : - ((سه )).
411- ر.ك : ص 239، مساءله چهارم .
412- المقنعه : 252.
413- ب : ((شب و روز عيد فطر)).
414- ر.ك : ص 255، مساءله يازدهم .
415- تفسير العياشى 2: 62 / 59. اين روايت را علامه مجلسى به فارسى و با همين الفاظ در زاد المعاد: 527، نقل كرده است .
416- الكافى 1: 547 / 25، وسائل الشيعه 9:538 / 2.
417- در نسخه ها چنين آمده است .
418- شيخ طوسى در الخلاف 2: 116، و ابن ادريس در السرائر 1: 488، بر آن ادعاى اجماع كرده است .
419- در نسخه ها آمده : ((نداشته باشند)).
420- مانند: شهيد در الدروس الشرعيه 1: 260.
421- ر.ك : شرائع الاسلام 1: 180؛ التنقيح 1: 337.
422- مانند: شيخ طوسى در الخلاف 2: 122، م 148 و 149، و ابن ادريس در السرائر 1: 468.
423- مدارك الاءحكام 5: 389؛ الحدائق الناضره 12: 364.
424- آن را محدث بحرانى در الحدائق الناضره 12: 364، به صورت ((قيل )) نقل كرده است .
425- با وجود بررسى و جستجوى بسيار، قائل آن را نيافتيم .
426- ر.ك : ص 285، مساءله ششم .
427- الكافى فى الفقه : 170.
428- اللمعه الدمشقيه (الروضه البهيه ) 2: 74.
429- الحدائق الناضره 12: 352.
430- منتهى المطلب 8: 541؛ تحرير الاءحكام 1: 74.
431- مسالك الاءفهام 1: 465.
432- مدارك الاءحكام 5: 385.
433- مانند: شهيد ثانى در مسالك الاءفهام 1: 464، و عاملى در مدارك الاءحكام 5: 385.
434- السرائر 1: 492 - 493.
435- ن .ك : مستند الشيعه 10: 127.
436- معلوم نشد كه مؤ لف اين قول را از كدام يك از تاءليفات والد بزرگوارشان نقل كرده است .
437- زاد المعاد: 527.
438- ر.ك : وسائل الشيعه 9: 509، باب اول از ابواب قسمه الخمس .
439- ر.ك : ص 248، مبحث ششم از مطلب سوم .
440- ن .ك : شرايع الاسلام 1: 183؛ الدروس الشرعيه 1: 262.
441- ن .ك : تحرير الاءحكام 1: 44؛ مدارك الاءحكام 5: 405.