آداب معاشرت در اسلام
(ترجمه شرح الاربعين النبوية)

محمد حسين الجلالى
مترجم : جواد بيات و محمد آذربايجانى

- ۱۷ -


دين اسلام آرايش و پوشيدن لباس ابريشم و طلا را كه مناسب با مقام و طبيعت آنها است ، مخصوص آنان قرار داد، ولى در مساءله ارث حق وى را نصف حق مرد قرار داد، زيرا مسئوليتهاى زندگى و تكاليف سخت غالبا به عهده مرد خانه است و زن در كارهاى سنگين خانه مسئوليتى ندارد. اين مرد است كه كار مى كند و مخارج خانه را تاءمين مى نمايد، و هرگاه ازدواج كند بايد به زن مهريه بپردازد و نفقه او را بدهد و هر كس كه در تحت تكفل او است - مانند فرزندان و زن - مخارج آنان به عهده او مى باشد براى زن هيچيك از اينها نيست همانطورى كه در خانه پدرش هيچ مسئوليتى در خرج زندگى نداشت و هنگامى كه ازدواج مى كند تمام مهريه را براى شخص خودش دريافت مى كند.
هرگاه انسان اين تذكرات فوق را كه طبيعت هر يك از دو جنس تقاضا مى كند، ملاحظه مى نمايد، در مى يابد كه طبق عدالت اجتماعى بايد پسر دو برابر دختر ارث ببرد و به همين خاطر است كه نظام زندگى خانوادگى و مسئوليت آن از قبيل مخارج ، لباس ، مسكن ، تربيت فرزندان و غير اينها از چيزهائى كه در زندگى خانوادگى لازم است به عهده او است . لذا مرد در هنگام ضرورت در راه بدست آوردن چيزى كه در مصلحت خانوادگى است - در حال حاضر و آينده - مى تواند سياست سختگيرى را پيش گيرد و با اين سياست خشن بتواند خانواده را از ضررهاى اجتماعى و اقتصادى و اخلاقى باز دارد. اين مسئوليت ، وظيفه اى از وظايف خانوادگى است كه اسلام بر آن تاءكيد دارد. بلكه طبيعت مرد و زن چنين اقتضاء مى كند كه مسئوليت سنگين به عهده مرد باشد. تمام كشورها و ملتها اعتراف دارند كه چنين مسئوليتهاى شايسته مرد است كه در تمام ادوار تاريخ بشرى نمى توان آن را انكار كرد و به راحتى از كنار آن گذشت .
اسلام براى رفع درگيريها و اختلافاتى كه در خانواده بوجود مى آيد، قانونهايى قرار داده است كه در ابتداى بروز اختلاف دو نفر عاقل يكى از طرف مرد و ديگرى از طرف زن (به عنوان دو حكم ) داورى كنند و اختلافشان را حل نمايند و اگر با اين كار اختلاف حل نشد، آخرين راه حل طلاق و جدائى است .
نقش فرزندان در سازندگى جامعه
كودكان امروز، مردان فردا و نسل آينده هستند. آمال و آرزوها درباره آنان نسبت به كشور و دين و خانواده به چگونگى (تربيت كودكان ) گره خورده و بدين جهت اسلام در ساختن يك زير بناى جامعه شايسته انسانى اهميت بسزائى قائل است زيرا كه فرد در آينده شخصى خواهد بود كه مسئوليتهائى بر دوش خواهد داشت .
امام حسن مجتبى (عليه السلام ) مى فرمايد:
انكم صغار قوم و يوشك اءن تكونوا كبار قوم آخرين ...
(بحار / ج 1، 110)
براستى شما (كودكان ) افراد كوچك قوم هستيد كه در آينده نزديك ، بزرگ قوم خواهيد بود.
در اولين قدمى كه كودك به دنيا مى گذارد، با چيزهاى محسوسى مواجه مى شود و آن را درك مى نمايد، كه نيروى حسى او به وى اجازه مى دهد. نسبت به چيزهايى كه دوست دارد، گرايش پيدا مى كند و از چيزهائى كه تصور مى كند بد است ، از آن دورى مى جويد. در حواس باطنى وى غير از مواد خام چيزى وجود ندارد، زيرا از نقش و صورت و آداب و رسوم و تقليد خالى است و مانند آئينه اى صاف است .
بعد از گذشت دو سال از عمر وى ، محيط منزل و خانه و تربيت و آئين و مذهب در او تاءثير مى گذارد. البته اين عوامل از ابتداى تولد در رشد و نمو او تاءثير دارد، و مهمترين آن ، تربيت است و عوامل ديگر نيز از تربيت سرچشمه مى گيرد و اين مسئوليت به عهده پدر و مادر است كه مستقيما با او سرو كار دارند. كودك امانتى در دست آنان است كه رسيدگى به بهداشت و بعد معنوى و مادى او وظيفه آنان است ، تا روح فضيلت و بزرگوارى را در روح و شخصيت وى پرورش ‍ دهند و با تربيت ، وى را در كارهاى نيكو مشاركت دهند و توجيه نمايند تا اينكه در جامعه انسانى يك عضو فعال و كارسازى باشد.
امام سجاد (عليه السلام ) مى فرمايد:
و اءما حق ولدك فتعلم اءنه منك و مضاف اليك فى عاجل الدنيا بخيره و شره و انك مسئول عما وليته من حسن الاءدب والدلالة على ربه والمعونة على طاعتك فيك و فى نفسه فمثاب على الاحسان اليه و معاقب على الاسائة عليه .
(رسالة الحقوق / 6 - مكارم الاخلاق / 232)
و حق فرزندت نسبت به تو اين است كه بدانى او از تو بوجود آمده و در كارهاى نيك و بد دنيا به تو منسوب مى گردد و تو درباره ادب نيكو و راهنمائى بطرف خدا و يارى بر اطاعت او نسبت به خودت و صلح خويش ، مسئول هستى كه در مقابل احسان به وى پاداش و در مقابل بدى او كيفر خواهى ديد.
پس لازم است كه پدر و مادر، در ايام كودكى وقت پر ارزش وى را غنيمت شمارند تا آنكه بهترين اوقات آنان به هدر نرود و فراگيرى دانش و تمرين و عادت به نيكى و پيدا كردن راه زندگى برتر از بعد معنوى و اجتماعى و اعتقادى و اقتصادى براى او فراهم شود زيرا كه كودك در دامن پدر و مادر رشد و پرورش مى يابد و بار سنگين او به عهده والدين است و از اول زندگى از آن تقليد و پيروى مى كند چرا كه آنها سزاوارترين مردم به او هستند.
پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
كل مولود يولد على الفطرة فاءبواه يهودانه اءو ينصرانه اءو يمجسانه .
(بحار / ج 2، 78)
هر كودك با فطرت پاك به دنيا مى آيد و پدر و مادر هستند كه او را يهودى يا نصرانى يا مجوسى مى كنند.
براستى كه هر كودكى با قلبى صاف و دلى پاك متولد مى شود. دل او از هر صورتى خالى است و به هيچ چيزى تمايل ندارد و با فطرت پاك آفريده شده كه همان فطرت خداداى است .
فطرة الله التى فطر الناس عليها.
(روم / 30)
فطرت خداوندى كه مردم را بر آن فطرت آفريده است .
از سلامتى قلب و بلندى اخلاق و بزرگى روح برخوردار است .
مراحل تربيت فرزند:
1 - مرحله و بُعد مادى كه به پدر مربوط مى شود.
2 - مرحله و بُعد معنوى كه بين پدر و مادر مشترك است ليكن تاءثير مادر در آن زيادتر است و ادامه صفات عالى كه در كودكان ، به همكارى و كوشش پدر و مادر نياز دارد كه در داخل و خارج منزل ياريشان كنند. لذا بر آنان است كه در تربيت فرزندان خود فرصت را غنيمت شمرده و آنها را راهنمائى كنند وگرنه ندامت و پشيمانى بدنبال خواهد داشت كه سودى نمى بخشد و تربيت و پرورش فرزندان از نظر مادى از سن كودكى و رشد بدون رعايت بعد معنوى در بين حيوانات اهلى و حتى در بين حيوانات وحشى و درنده يك امر غريزى است كه خداى متعال آن را بطور مرموز در نهاد آنها قرار داده است .
دين اسلام در نظام زندگى براى تربيت انسانهاى عاقل و آگاه از بعد اعتقادى و اجتماعى و اقتصادى ، اهميت بسيار قائل شده است تا اينكه نسل بشر در فراز و نشيب هاى زندگى ضايع نگردد.
آداب تربيت اسلامى
اسلام استوارترين راه را براى پدران ترسيم مى كند كه سزاوار است پدران در تربيت فرزندان آن را سرمشق خود قرار دهند تا فرزندانشان نور چشم و اميد آينده زندگى و مايه شادابى آنان گردد زيرا كه فرزند زينت و زيبائى دنيا و بزرگترين نعمتى است كه آرزوى هر انسان است .
خداوند متعال مى فرمايد:
المال والبنون زينة الحياة الدنيا والباقيات الصالحات خير عند ربك ثوابا و خيرا املا.
(كهف / 46)
مال و فرزندان زينت زندگى دنيا هستند و باقيات صالحات (ارزشهاى پايدار و شايسته ) ثوابش نزد پروردگارت بهتر و اميدبخش تر است .
فرزند يادگار خوبى براى انسان است بشرط آنكه انسان او را نيكوتر تربيت نمايد.
پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
اذا مات المومن انقطع عمله الا من ثلاث : صدقة جارية اءو علم ينتفع به و ولد صالح يدعوله .
(بحار / ج 2، 22)
هنگامى كه مومن از دنيا برود عملش قطع مى گردد مگر از سه چيز: كارهاى عام المنفعة ، يا علمى كه از آن نفع برده شود و فرزند صالح و نيكوكارى كه براى وى دعا نمايد.
و از آنجا كه فرزند صالح آرزو و مطلوب هر مومن و اميد هر انسان است زيرا كه شاخه اى از پدرش مى باشد، لذا شايسته است كه در تربيت و ادب او نهايت سعى و تلاش را مبذول دارد و به هر يك از پسر و دختر مطابق طبيعت آنها توجه نمايد.
مثلا پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) درباره دختران فرمود:
علموهن سورة النور ولا تعلموهن سورة يوسف .
(كيفركردار / ج 2، 113 به نقل از من لا يحضره الفقيه / 425)
به دختران (و زنان ) خود، سوره نور را بياموزيد و سوره يوسف را ياد ندهيد.
دليل آن ، اين است كه سوره يوسف مشتمل بر قصه عاشقانه بين يوسف و زليخا است (البته زليخا يوسف شده بود نه يوسف عاشق زليخا) در حال كه سوره نور در برگيرنده آداب و دستورات اخلاقى است كه به حال زنان پر سودتر است .
سيرى در روايات اسلامى
1 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
خير اءولادكم البنات .
(بحار / ج 101، 91)
بهترين فرزندان شما دخترانند.
2 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
من قبل ولده كتب الله عزوجل له حسنة .
(كافى / ج 6، 49)
هر كس فرزند خود را ببوسد، خداوند براى وى حسنه و نيكى مى نويسد.
3 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
علموا اءولادكم السباحة والرماية .
(وسائل / ج 12، 247)
به فرزندان خود شنا و تيراندازى بياموزيد.
4 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
حق الولد على الوالد اءن يحسن اسمه و اءدبه ويضعه موضعا صالحا.
(كنزالعمال / حديث 45193)
حق فرزند بر پدر اين است كه نام خود براى وى انتخاب كند، و نيكوتر بيتش نمايد و او را در جايگاهى مناسب قرار دهد (قسمت اخير شامل موقعيت اجتماعى ، شغلى و... مى شود.)
5 - در حديث ديگرى از رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد شده كه فرمود:
من حق الولد على الوالد ثلاثة : بحسن اسمه ، و يعلمه الكتابة ، و يزوجه اذا بلغ .
(بحار / ج 74، 80 - مكارم الخلاق / 114)
حق فرزند بر پدر سه چيز است : نام نيكو براى وى انتخاب كند، و نوشتن را به او بياموزد، و هرگاه به حد بلوغ رسيد، (وسايل ) ازدواج او را فراهم سازد.
6 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
من ولدله مولود فليؤ ذن فى اذنه اليمنى باءذان الصلاة وليقم فى اليسرى فانها عصمة من الشيطان الرجيم .
(وسائل / ج 15، 137)
هرگاه براى كسى فرزندى متولد شد، به گوش راست وى اذان نماز، و به گوش چپش اقامه بگويد زيرا كه اين كار باعث حفظ (كودك ) از شر شيطان رانده شده است .
7 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
ان الله يحب اءن تعدلوا بين اءولادكم حتى فى القبل .
(كنزالعمال / خبر 45350)
خداوند دوست دارد كه بين فرزندان خود عدالت را مراعات كنيد حتى در بوسيدن آنان .
8 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
قبلوا اءولادكم فان لكم بكل قبلة درجة فى الجنة .
(وسائل / ج 15، 202)
فرزندان خود را ببوسيد زيرا بوسيدن فرزندان باعث علو درجات در بهشت مى شود.
9 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
من كان عنده صبى فليتصاب له .
(وسائل / ج 1، 203 - عوالى اللئالى / ج 3، 131)
كسى كه در منزل بچه اى دارد، با وى كودكانه رفتار نمايد.
10 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
اعدلوا بين اءولادكم فى النحل كما تحبون اءن يعدلوا بينكم فى البر واللطف .
(كنزالغمال / خبر 45347 - بحار / ج 23، 113 با اندك تفاوت )
در بين فرزندان خود در دادن هديه عدالت را مراعات نمائيد چنانكه خودتان دوست داريد كه در نيكى و لطف به شما، عدالت برقرار گردد.
11 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
اءحبوا الصبيان وارحموهم و اذا وعدتموهم ففوالهم .
(وسائل / ج 15، 201)
كودكان را دوست داريد و به آنان رحم كنيد، و هرگاه به آنان وعده داديد، وفا نمائيد.
12 - على (عليه السلام ) فرمود:
انظروا من يرضع اءولادكم فان الولد يشب عليه .
(وسائل / ج 15، 188)
بنگريد كه چه كسى به فرزندانتان شير مى دهد زيرا كه فرزند به او گرايش دارد.
نام گذارى كودك
دين اسلام براى تربيت نيكوى فرزندان ، برنامه عالى و ارزشمندى را ترسيم فرموده است زيرا كه آنان سرمايه هاى آينده و اميدهاى فردا هستند كه رسال مهم حمايت از كشور به دوش آنهاست . لذا از اولين لحظه اى كه نوزاد بر زمين قدم مى گذارد، اسلام پدر و مادر را به انتخاب نام نيكو براى وى راهنمائى مى كند و آن را يكى از حقوق فرزند مى شمارد زيرا كه نام گذارى اثر آشكارى در رفتار اجتماعى دارد. بخاطر همين است كه پيامبر خدا نام بعضى از اصحاب خود را از حرب (44) به سلم(45) تغيير دادند تا اينكه نام جديد موجب دوستى و احترام گردد.
امام باقر (عليه السلام ) فرمود:
اءصدق الاءسماء ما سمى بالعبودية و اءفضلها اءسماء الاءنبياء.
(وسائل / ج 15، 124)
ان النبى صلى الله عليه و آله قال : من ولدله اءربعة اءولادولم يسم اءحدهم باسمى فقد جفانى .
(وسائل / ج 15، 126)
راست ترين نامها، نامى است كه با عبوديت و بندگى همراه باشد (مانند عبدالرحمن ، عبدالرحيم و...) و بهترين نامها، نام پيامبران است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس داراى چهار فرزند پسر باشد و نام يكى را به نام من نگذارد، حقا به من جفا و ستم كرده است .
نيز آن حضرت امام باقر (عليه السلام ) فرمود:
ان الشيطان اذا سمع مناديا ينادى : يا محمد يا على ذاب كما يذوب الرصاص حتى اذا سمع مناديا ينادى باسم عدو من اءعدائنا اهتزوا ختال .
(وسائل / ج 15، 126)
هرگاه شيطان بشنود كه كسى يا محمد و يا على صدا مى زند، همانند سرب ذوب مى شود تا آنكه مناديى نام يكى از دشمنان ما را ندا دهد كه در آن هنگام از زمين حركت مى كند و تكبر و احساس سربلندى مى كند.
امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
ما ولد لنا ولد سميناه محمدا و اذا مضت سبعة اءيام فان شئنا غيرنا و الا تركنا.
(وسائل / ج 15، 126)
هيچ پسرى براى ما متولد، نمى گردد، جز آنكه نام وى را محمد مى گذاريم . هنگامى كه هفت روز گذشت ، اگر خواستيم نامش را تغيير مى دهيم و اگر نخواستيم به همان باقى مى گذاريم .
نيز آن حضرت مى فرمايد:
اكرموا اولادكم و اءحسنوا اءدبهم يغفرلكم .
(وسائل / ج 15، 195)
به فرزندان خود احترام كنيد و آنان را نيكو تربيت نمائيد تا گناهانتان آمرزيده شود.
در حديثى ديگر از آن حضرت نقل شده كه فرمود:
من السنة والبر اءن يكنى الرجل باسم ابنه .
(وسائل / ج 15، 130)
مستحب و نيك است كه هر مردى را به نام پرسش كنيه دهند.
امام كاظم (عليه السلام ) مى فرمايد:
اول ما يبر الرجل ولده اءن يسميه باسم حسن فليحسن اءحدكم اسم ولده .
(وسائل / ج 15، 122)
اولين نيكى هر مرد به فرزندش ، انتخاب نام خوب براى او است پس هر يك از شما نام فرزند خود را نيكو گذارد.
بهترين نام ، اسماء حسناى خداوند است و آنها نود و نه (99) تا است كه بيست و يك (21) عدد از آن در سوره حشر آمده است . نيز نام پيامبران و ائمه اطهار و اصحاب خاص پيامبران و القاب و كنيه ايشان از بهترين نامها است . نام و كنيه و لقب زنان مجاهده ، در اسلام براى بانوان از عاليترين نامها مى باشد.
نخستين چيزى كه اسلام پس از تولد كودك و شستشوى او، بر آن تاءكيد دارد؛ عبارت از اين است ، كه گوش وى با كلمات حق و حقيقت ماءنوس شود. لذا مستحب است به گوش راست وى اذان و به گوش چپش ، اقامه بگويند، و در روز هفتم ولادت ، برايش عقيقه قربانى كنند و سر كودك را بتراشند و وى را ختنه نمايند.
امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
كل مولود مرتهن بالعقيقة .
(وسائل / ج 15، 144)
هر نوزادى در گرو عقيقه و قربانس است .
نيز آن حضرت مى فرمايد:
عق عنه و اءحلق راءسه يوم السابع و تصدق بوزن شعره فضة واقطع العقيقة . جداول(46) و اطبخها وادع عليها رهطا من المسلمين .
(وسائل / ج 15، 151)
(هرگاه پسر و دخترى براى تو متولد شد) براى وى عقيقه و قربانى كن ، و روز هفتم سرش را بتراش و به وزن مويش از نقره صدقه بده و گوشت آن را از مفصل ها جدا كن (استخوان آن را نشكن ) و آن را بپز و گروهى از مسلمانان را، بر آن دعوت كن .
و امام كاظم (عليه السلام ) فرمود:
اختنوا اءولادكم سبعة اءيام فانه اءطهر و اءسرع بنبات اللحم و ان الاءرض لتكره بول الاءغفل .
(وسائل / ج 15، 163)
فرزندان خود را در روز هفتم ولادت ، ختنه نمائيد زيرا كه اين عمل ، باعث پاكى او و براى رشد سريع گوشت موثر است و براستى كه زمين بول آدم ختنه نشده را، مكروه و ناخوش دارد.
نيز آن حضرت فرمود:
الختان فى الرجل سنة و مكرمة فى النساء.
(وسائل / ج 15، 168)
ختنه در مرد سنت و استوار است ، و در زن موجب نيكوئى وى مى باشد.
توجه اسلام به تربيت ، تنها به اين حد از آداب و رسوم خلاصه نمى گردد، لذا از هنگامى كه فرزند شروع به رشد كرد و ناخنهايش درآمد، اسلام به تربيت و پرورش شخصيت او، ارشاد مى كند، تا معارف بلند اسلام در جان وى ريشه دواند، و آنان را به تمرين عبادات فرمان مى دهد.
چنانكه پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
مروا اءولادكم بالصلاة لسبع واضروبوهم عليها لعشر.
(مستدرك الوسائل / ج 1، 171)
فرزندان خود را در هفت سالگى به نماز فرمان دهيد و در ده سالگى (اگر نماز نخوانند) كتك بزنيد و تنبيه شان نمائيد.
بخاطر آنكه نماز دربرگيرنده بسيارى از واجبات و ترك بسيارى از محرمات است . نماز ريشه و پايه دين است و موجب پاكى از نفاق و دوروئى و پيدايش صفا و صميميت و حفظ نفس و عادت به نظم است ، تا كودك بطور صحيح نشو و نما كند و براى خود و جامعه اش فرد صالحى باشد.
معيار تربيت از نظر اسلام
مراد از زدن (كه در حديث قبلى به آن اشاره شده )، زدن سخت و دردآور نيست بلكه با وجود همه شرايط، بايد زدن در حد معقول باشد.
امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
فى اءدب الصبى و المملوك خمسة اءستة و اءرفق .
(وسائل / ج 18، 581)
در تربيت كودك و برده ، پنج يا شش ضربه بزن و با آنان مهربانى كن .
امام على (عليه السلام ) به كودكانى كه به مكتب مى رفتند فرمود:
... اءبلغوا معلمكم ان ضربكم فوق ثلاث ضربات فى الاءدب اءقتض منه .
(وسائل / ج 18، 582)
... از قول من به معلم خود برسانيد كه اگر بيش از سه ضربه (براى تربيت شما) بزند، موجب قصاص است .
اسحاق بن عمار مى گويد: به امام صادق (عليه السلام ) عرض كردم :
ربما ضربت الغلام فى بعض ما يجرم قال (عليه السلام ): و كم تضربه ؟ فقلت : ربما ضربته ماءئة فقال (عليه السلام ) مائة مائة ؟! فاءعاد ذل مرتين ثم قال : حد الزنا؟! اتق الله فقلت جعلت فداك فكم ينبغى لى اءن اءضربه ؟ فقال : واحدا فقلت : والله لو علم انى لا اءضربه الا واحدا ماترك لى شيئا الا اءفسده قال (عليه السلام ): فاثنين فقلت هذا هو هلاكى اذا قال : فلم اءزل اماكسه حتى بلغ خمسة ثم غضب (عليه السلام ) فقال : يا اسحاق ! ان كنت تدرى ما اجرم فاءقم الحرفيه ولا تعد حدود الله .
(وسائل / ج 18، 331 ط - آل البيت )
گاهى پسر بچه ام را به خاطر بعضى جرمها مى زنم (چه حكمى دارد؟) فرمود: چقدر مى زنى ؟ عرض كردم : گاهى صد تا (تازيانه يا سيلى ) مى زنم حضرت با تعجب فرمود: صدتا! صدتا! و دوبار آن را تكرار كرد. سپس فرمود: او را حد زنا مى زنى !؟ از خدا بترس . عرض كردم : فدايت گردم چقدر مناسب است وى را بزنم ؟ فرمود: يكى . عرض كردم : بخدا قسم اگر بداند كه بيش از يكى نمى زنم ، چيزى برايم باقى نمى گذارد مگر آنرا خراب كند. حضرت فرمود: دو ضربه بزنيد. دوباره عرض كرم : اين مقدار باعث هلاكت من خواهد بود. اسحق گفت : دست برنداشتم تا حضرت به پنج تا رسيد سپس امام خشمگين شد و فرمود: اى اسحاق اگر مى دانى چقدر جرم مرتكب شده است به همان اندازه وى را تنبيه كن و از حدود خدا تجاوز نكن .
با اينكه اسلام در قوانين خود، بين پسران و دختران به برابرى تاءكيد دارد، ولى پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) در حديثى مى فرمايد:
من دخل السوق فاشترى تحفة فحملها الى عياله كان كحامل صدقة الى قوم محاويج وليبدا بالاناث قبل الذكور فانه من فرح ابنته فكاءنما اعتق رقبة من ولد اسماعيل . و من اءقرعين ابن فكاءنما بكى من خشية الله ، و من بكى من خشية الله اءدخله جنات النعيم .
(مكارم الاخلاق / 114)
كسى كه وارد بازار شود و هديه اى بخرد و براى خانواده اش ببرد، پاداش وى در پيشگاه خدا مانند پاداش كسى است كه به مستمندان كمك كرده است (سپس در تقسيم هديه فرمود:) اول به دخترها بدهيد بعد به پسرها. هر كس دختر بچه خود را شاد كند، اجر آزاد كردن بنده اى از فرزندان اسماعيل را دارد. و هر كس ديده پسر بچه خود را روشن كند، مانند كسى است كه از خوف خدا گريه كند. و اجر گريه از خوف خدا، بهشت نعيم است .
اسلام براى دختران ارزش فراوان قائل شده است و اخبار صريح به حد تواتر در اين باره وارد شده است .
در روايت آمده است : به مردى از مسلمانان در مسجد مدينه خبر دادند كه : دخترى براى تو متولد شده است . صورت آن مرد تغيير كرد و دگرگون شد پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
مالك ؟ فقال : خير. فقال صلى الله عليه و آله قل . قال : خرجت والمراءة تمخض فاءخبرت اءنها ولدت جارية فقال صلى الله عليه و آله الاءرض تقلها، والسماء تظلها، والله يرزقها، و هى ريحانه تشمها.
(وسائل / ج 15، - فروع كافى / ج 6 / 6)
تو را چه شده است ؟ عرض كرد: خير است . فرمود: بگو چه شده ؟ عرض كرد: يا رسول الله ! هنگامى كه از خانه بيرون آمدم زنم در حال زايمان بود. پس با خبر شدم كه دختر بدنيا آورده است . حضرت فرمود: زمين او را حمل مى كند و آسمان بر سر او سايه مى اندازد و خدا روزيش مى دهد و او گل خوشبوئى است كه تو او را مى بوئى .
دين اسلام در تربيت فرزندان ، توجه و دقت كامل مبذول فرموده است كه از ابتداى ازدواج شروع مى شود و تا هنگام زايمان و راه رفتن كودك و جوانى و بلوغ و پير شدن او ادامه دارد. حتى اسلام به مراحل بعد از مرگ نيز توجه دارد. ما اين گفتار را با وصيت لقمان حكيم به پايان مى بريم كه قرآن از قول وى نقل مى كند:
و اذ قال لقمان لابنه و هو يعظه : يا بنى لا تشرك بالله ان الشرك لظلم عظيم . يا بنى انها ان تلك مثقال حبة من خردل فتكن فى صخرة اوفى السموات اوفى الارض ياءت بها الله . ان الله لطيف خبير. يا بنى اءقم الصلوة و اءمر بالمعروف و انه عن المنكر واصبر على ما اصاتك ان ذلك من عزم الاءمور. ولا تصعر خدك للناس ولا تش فى الارض مرحا ان الله لا يحب كل مختال فخور. واقصد فى مشيك واغضض من صوتك ان انكر الا صوات لصوت الحمير.
بخاطر بياور هنگامى را كه لقمان در مقام پند و موعظه به فرزندش گفت :
1 - پسرم ! چيزى را شريك خدا قرار مده كه شرك ظلم بزرگى است .
2 - پسرم ! اگر به اندازه سنگينى دانه خردلى (عمل نيك يا بد) باشد و در دل سنگى و يا در گوشه اى از آسمانها و زمين قرار گيرد، خداوند آن را در قيامت براى حساب مى آورد.
3 - بدان كه خداوند دقيق و آگاه است (پس در اعمال خود دقت كن .)
4 - پسرم ! نماز را برپا دار (و آن را زنده نگهدار.)
5 - امر به معروف كن و نهى از منكر نما.
6 - در برابر مصيبتهائى كه به تو مى رسد، با استقامت و شكيبا باش كه اين از كارهاى مهم و اساسى است .
7 - پسرم ! با بى اعتنائى از مردم رو مگردان .
8 - و مغرورانه بر روى زمين راه مرو كه خداوند هيچ متكبر مغرورى را دوست ندارد.
9 - پسرم ! در راه رفتن اعتدال و ميانه روى را رعايت كن .
10 - پسرم ! سخن را آرام بگو و هرگز فرياد مزن كه زشت ترين صداها صداى خران است .
جامعه اسلامى
زندگى اجتماعى بطور طبيعى يك نظامى است كه امنيت و آسايش را مى طلبد لذا در كره زمين هيچ اجتماعى پيدا نمى شود جز اينكه داراى نظام آسمانى و يا قانونى است كه متكفل اين امنيت مى باشد. اسلام يك ايده و شريعت قانونى است كه هدفش استقرار امنيت و سالم سازى جوامع اسلامى و انسانى است .
بر سرزمين بلند اسلامى آوازهائى بلند است كه به روشنى و آشكارا و بطور عميق ، آداب زندگى و روش اجتماعى آن از حد و مرز تجاوز كرده و اخلاق اسلامى را رعايت نمى كند و هر كس لابلاى كتابهاى اخلاقى و فقهى را مورد كاوش قرار دهد، بر آن اطلاع پيدا خواهد كرد، كه به بعضى از نكات آن اشاره مى كنيم :
خداوند متعال مى فرمايد:
يا ايها الذين آمنوا لاتدخلوا بيوتا غير بيوتكم حتى تستاءنسوا و تسلموا على اءهلها ذلكم خير لكم لعلكم تذكرون ، فان لم تجدوا فيها اءحدا فلا تدخلوها حتى يؤ ذن لكم و ان قيل لكم ارجعوا فارجعوا هو اءزكى لكم والله بما تعملون عليم .
(نور / 28)
اى اهل ايمان هرگز به خانه اى جز خانه هاى خود، كه با صاحب آن انس (و اجازه ) نداريد وارد نشويد و هرگاه اجازه گرفتيد نخست به اهل (خانه ) سلام كنيد كه آن اجازه و تحيت براى زندگى نيك و شما را بهتر است تا باشد كه متذكر (شؤ ن يكديگر و حفظ آداب رفاقت ) شويد و اگر كسى را در آن خانه نيافتيد باز وارد نشويد تا وقتى اجازه گرفتيد وارد شديد و هرگاه به خانه اى وارد شويد و گفتند بر گرديد بزودى باز گرديد كه اين براى پاكى شما بهتر است و خدا به هر چه مى كنيد دانا است .
خداوند در سوره مجادله مى فرمايد:
يا ايها الذين آمنوا اذا قيل لكم نفسحوا فى المجالس فافسحوا يفسح الله لكم و اذا قيل انشزوا فانشزوا يرفع الله الذين آمنوا منكم والذين اوتوا العلم درجات والله بما تعملون خبير.
اى كسانى كه ايمان آورده ايد هرگاه به شما گفتند كه در مجالس جاى خود را براى ديگران فراخ داريد امر خدا را بشنويد (و براى نشستن در مكان بالاتر و نزديكتر به پيامبر تنازع و اختلاف نكنيد) تا خدا هم به منزلت شما بيفزايد، و هرگاه گفتند كه (براى باز شدن مكان و هر كار خير) از جاى خود برخيزيد، برخيزيد (و حكم خدا را اطاعت كنيد) كه خدا مقام مومنان و دانشمندان را (در دو جهان ) بلند مى گرداند و خدا به هر چه مى كنيد آگاه است .
متن روايات بسيارى به آداب و تربيتهاى اجتماعى تاءكيد مى كند، همچنين سيره عملى پيامبر و اهل بيتش به نيكوئى اخلاق ، تمام مردم را تشويق مى كند و به آن سفارش مى كند. خوشروئى نشانه صفا و صميميت است همانطور كه نور نشانه آتش مى باشد. تو با دوست و دشمن گشاده و بشاش باش و در سخن گفتن زياده روى زيرا كه روايات اسلام به ما نيكو زيستن را امر مى كند و در كارهاى افراد و مردم كه بحال تو سودى ندارد دخالت نكن . هرگاه در ميان افراد اصلاح كردى بر احدى تكبر نورز، و از خودنمائى و دوروئى در مقابل توده مردم پرهيز كن ، و بكوش كه جلساتت هدايتگر و سخنت منظم و حساب شده باشد. به حرفهاى هم نشينت گوش كن ، و از شوخى هاى بى مورد بپرهيز و خود را مانند زنان زينت و آرايش نده ، و در خواسته هاى خود سماجت نكن ، و هيچ فردى را به ظلم و ستم وادار منما و با مردم بيهوده شوخى مكن كه وقارت از بين مى رود. نسبت به مردم منصف باش ، و به فكر تندرستى خويش باش ، و درباره آينده بيشتر بينديش و از غيبت كردن و تقرب جوئى نسبت به سلاطين دروى جوى ، زيرا كه اخلاص سلاطين متغير است (و زود تصميم مى گيرند.) در كارهاى خصوصى مردم دخالت مكن هر چند از بستگانت باشند و تو خود را سزاوار آن بدانى ، و از دوستى با افراد بد بپرهيز زيرا كه آن دشمن ترين دشمنى ها است ، و هرگز شرافت و آبرويت را در گروى مال قرار مده ، و سعى كن در حرفهاى مردم وارد نشوى و خود را از الفاظ و سخنان بد آنان به ناآگاهى بزن ، و از مراح و شوخى با افراد عاقل و نادان بى خرد دورى نما، زيرا افراد عاقل به تو كينه پيدا مى كنند و افراد نادان نيز به تو جرئت (هتك حرمت ) خواهند كرد.
سيرى در روايات اسلامى
1 - پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:
ان اءفضلكم اءحسنكم اءخلاقا الموطؤ ون اكنافا الذين ياءلفون و يؤ لفون .
(تحف العقول / 45 - سفينة البحار / ماده خلق ، 410 با اندك تفاوت )
بافضيلت ترين شما خوش اخلاق ترين شما است كه با آغوش باز با مردم استقبال مى كنند و با مردم الفت مى گيرند و مردم نيز با آنان الفت دارند.
2 - على (عليه السلام ) فرمود:
خالطوا الناس مخالطة ان متم معها بكوا عليكم و ان غبم حنوا عليكم .
(غررالحكم / ج 1، 397 حديث 33)
با مردم طورى معاشرت و زندگى كنيد كه شما اگر از دنيا رفتيد، براى شما گريه كنند و اگر زنده بوديد، ولى (در بينشان ) حاضر نبوديد دل مردم براى شما طپيدن گيرد.
3 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
وطن نفسك على حسن الصحابة لمن صحبت و حسن خلقك و كف لسانك و اكظم غيظكو اءقل لغوك .
(وسائل / ج 8، 403)
خودت را براى خوشرفتارى با رفيق و نيكوئى خلقت مهيا كن و زبانت را حفظ كن ، و خشمت را فرو نشان ، و از بيهوده گوئى زياد بپرهيز.
4 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
المومن ماءلوف ولا خير لمن لا ياءلف ولا يولف .
(اصول كافى / ج 2، 102)
مرد با ايمان ، شايسته دوستى و الفت است . كسى كه خود با مردم دوستى نمى كند و مردم نيز او را لايق دوستى نمى دانند، در وجودش خير و خوبى يافت نمى شود.
5 - امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
يا آل محمد! اعلموا اءنه ليس منا من لم يملك نفسه عند غضبه و من لم يحسن صحبة من صحبه و مخالفة من خالقه و مرافقة من رافقه و مجاورة من جاوره و ممالحة من مالحه ...
(اصول كافى / ج 4، 460 باب معاشرت )
اى شيعه آل محمد! راستى از ما نيست كه در هنگام خشم ، خوددار از آن نباشد، و با هم صحبت خود خوش صحبتى نكند، و با هم خلق خود خوش خلقى نكند، و رفاقت نكند با كسى كه با وى خوش رفتارى كند و با هم جوار هم جوارى نكند و خوب برخورد نكند يا كسى كه با او خوب برخورد مى نمايد.