اخلاق عبادی

سيدعلامعباس طاهرزاده، علي اصغرالهامي نيا

- ۶ -


درس پانزدهم

تعظيم شعاير اسلامى

(شـعـايـر) جـمـع شـعـاريـا شـعيره به معناى عبادتها، نشانه ها وآداب و رسوم مذهبى يا ملّى است (266) و(شـعـايـرالهـى نشانه هايى است كه خداوند براى اطاعت خويش ‍ نصب كرده است .)(267) و مـركـز ومـحـورى اسـت كـه مردم گرد آن اجتماع كرده ، خدا را اطاعت وعبادت مى كنند.
شـعـايـر اسـلامـى مـمـكـن اسـت از نـوع كردار، ايّام و اماكن باشد كه به شرح برخى از آنها مى پردازيم :

كردار

مـنظور از شعاير كردارى ، اعمالى است كه انجام دادن آنها جنبه شعارى دارد و علامت مسلمانى به حساب مى آيد مانند اذان ، نماز جمعه و جماعت ، حجّ و....

الف ـ اذان

نـداى مـلكـوتـى و روح بخش اذان كه فراخوانى عمومى مسلمانان به سوى خداست از شعاير مهمّ اسـلامى محسوب مى شود و در هر صبح و شام هر مسلمانى را در هر كوى و برزن به نماز و راز و نياز با خدا مى خواند و هر جاى زمين چنين ندايى برخيزد نشانه وجود اسلام و مسلمان در آن ديار است .
بـه مـسـلمـانـان سـفـارش شـده كـه شـعـار اذان را زنـده بدارند و در شبانه روز پنج نوبت اذان بگويند و نام و ياد خدا و پيامبر (ص ) را با صدايى رسا به عمق جانها بفرستند و در پى آن در صفوفى متحد به نماز بايستند.
رسول گرامى اسلام ، چهره واقعى مؤ ذّن را اين گونه ترسيم مى كند:
(اَلْمُؤَذِّنُونَ اَطْوَلُ النّاسِ اَعْناقاً يَوْمَ الْقِيامَةِ)(268)
مؤ ذنّان ، در روز قيامت ، يك سرو گردن از ديگران بلندترند.
و مقام مؤ ذّن تا آنجا ارجمند است كه جبرئيل - فرشته مقرّب الهى ـ در شب معراج اذان مى گويد و فرشتگان ، به امامت پيامبر (ص ) نماز جماعت بر پا مى كنند.(269)
مـستحب است (مؤ ذّن ) در جاى بلند اذان گويد، خوش صدا باشد، دست بر بنا گوشش ‍ گذارد و هـمـه صـدايـش را بـه اذان بـلنـد كـنـد. رسـول خـدا (ص ) بـه بلال مى فرمود:
(بالاى ديوار مسجد برو و صدايت را به اذان بلند كن ، خداوند، بادى را ماءمور كرده كه صداى اذان را به آسمان ببرد، وقتى فرشتگان آن را بشنوند، گويند: اين صداى امّت محمّد (ص ) است كه به توحيد بلند شده است .)(270)

ب ـ نماز جمعه و جماعت

اجـتـمـاع پـرشـكوه مسلمانان در هر شهر و روستا به طور روزانه ، هفتگى و ساليانه در قالب نماز جماعت ، جمعه و عيد، از بهترين نشانه هاى مسلمانى است كه اعتقاد راسخ نمازگزاران را به بـرنـامه هاى اسلام نشان مى دهد، چرا كه حضور در چنين اجتماعاتى ، فرد رابسان قطره اى به دريـا پـيـونـد مـى دهـد، نـفـاق را از دل مـى زدايـد، مـسـلمـانـان را يكدل و يكپارچه مى كند و شياطين پيدا و نهان را ماءيوس مى سازد.
امـام صـادق (ع ) در سـخـنـى بـه جـنـبه شعارى و نشانه بودن نمازهاى جماعت تصريح كرده مى فرمايد:
(نماز جماعت واجتماع بدين سبب نهاده شده كه نمازگزار از بى نماز باز شناخته شود... و اگر جـماعت نبود، امكان نداشت كسى به صلاحيت ديگرى گواهى دهد؛ زيرا آن كس كه نماز جماعت نمى خواند، در نزد مسلمانان بى نماز محسوب مى شود چرا كه پيامبر (ص ) فرموده است : (كسى كه بدون عذر، با مسلمانان در مسجد نماز نگذارد، در واقع بى نماز است .)(271)
همينطور نقل مى كند:
(در زمان پيامبر (ص ) عدّه اى از نماز جماعت در مسجد طفره مى رفتند، پيامبر (ص ) فرمود: (اگر به چنين كارى ادامه دهند) بزودى دستور مى دهيم تا خانه هايشان را آتش بزنند.)(272)

امام خمينى (ره )به يكى از ابعاد مهمّ نمازهاى دسته جمعى اشاره كرده مى فرمايد:
(... هـر روز در مـحـلّه ها اجتماع و رسيدگى به اوضاع شهر و محلّه ، در هر هفته اجتماع بزرگ در شـهـرهـا و در جـاهـايـى كـه شـرايط نماز (جمعه ) محقق است براى بررسى اوضاع شهرستان و بـالاتـر؛ اوضـاع كـشور و در هر سال باز دو اجتماع بزرگ براى بررسى اوضاع كشورها ... ايـن مـسـائل سـيـاسـى هـسـت و مـسـائلى اسـت كـه بـايـد مـسـلمـيـن بـه آن تـوجـه داشـتـه باشند.)(273)

ج ـ حجّ

كـنـگـره عـظـيـم و سـاليـانـه حـج كـه فـراتـر از شـهـر و كـشـور و در مـقـيـاس بـيـن الملل اسلامى برگزار مى شود، نمايش بى نظيرى از وحدت و قدرت مسلمانان در جهان است كه عظمت و شكوه آن بر دوست و دشمن عيان است .
حـضـور مـيـليـونـى پـيـروان مـحـمّد صلى اللّه عليه وآله در سرزمين وحى ، شعارى پرفروغ و جـاودانـه اسـت كـه اسـتـوارى و صـلابت دين مبين اسلام را نويد داده ، پيروان آن را به توحيد و دورى از شرك فرا مى خواند. هر يك از مناسك حج و همه مواقف مقدّس آن به تنهايى شعارى دشمن شـكـن و وحـدت آفـريـن اسـت مـانـنـد؛ احـرام بـسـتـن حـاجـيـان در لبـاس سـفـيـد و مـتـحـدالشـكـل ، طـواف منظم آنان گرد خانه خدا، سعى صفا و مروه ، وقوف روزانه در عرفات ، وقوف شبانه در مشعر، رمى جمره ، قربانى ، تراشيدن سر، بيتوته در منا و... همه نشانى از بندگى خدا و شعارى از شعائر الهى است كه خير و بركت در آن نهفته است ؛
(وَالْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللّهِ لَكُمْ فيها خَيْرٌ...)(274)
شتران قربانى را براى شما از شعاير الهى قرار داديم ، شما در آن خيرى است ... .

اماكن

در فرهنگ ناب اسلام ، نقاطى از زمين داراى قداست خاصى است و به مسلمانان سفارش ‍ شده آنها را گـرامـى بـدارنـد. حـتـى اهـمـّيـّت ايـن امـاكـن مـقـدّس آنـهـا را بـه شكل شعارهايى استراتژيك مطرح كرده ، جنبه محوريت بخشيده است ؛ كعبه و مسجدالحرام ، مسجد پـيـامبر، مسجد كوفه ، بيت المقدس ، مسجد جامع هر شهر، تربت پاك معصومين : و هر مسجدى كه در هـر نـقـطـه جهان ساخته شود، از چنين اهميتى برخوردار است و هر مسلمانى وظيفه دارد كه حرمت آنها را پاس دارد و در حفظ وآبادانى آنها بكوشد.
در اينجا به اختصار پيرامون برخى از اماكن مقدس اسلامى مطالبى بيان مى كنيم :

الف ـ مسجد الحرام

شـريفترين مركز اسلامى طى قرون متمادى ، (مسجدالحرام ) و خانه خداـ كعبه ـ است كه قبله حدود يـك مـيـليـارد مـسلمان است كه همه به سوى آن نماز مى خوانند، به آن عشق مى ورزند، حتى بدان سـوى مـى خوابند و مى ميرند. استوارى كعبه نشانه حياط اسلام و مسلمانان است . حضرت صادق (ع ) فرمود:
(لا يَزالُ الدّينُ قائِماً ما قامَتِ الْكَعْبَةُ)(275)
تا زمانى كه كعبه پابرجاست ، دين ، استوار است .
از اين رو، بر هر مسلمانى فرض است كه با داشتن توانايى به سوى اين مركز مقدّس ‍ بشتابد و بـا آداب و احـتـرام خـاصى به نيت بندگى خدا گردش بگردد، در مسجد الحرام نماز بگزارد، با دست كشيدن بر(حجر الاسود) به خدا اعلام وفادارى كند و... در ضمن بداند كه :
صفا و مروه از شعاير الهى است .(276)
شـهـر مـكـّه و حـومـه آن ـ كه مسجد الحرام را بسان نگينى گرانقدر در خود جاى داده است ـ زادگاه پيامبر، على و زهرا8 و مهبط بسيارى از آيات قرآن و حرم امن الهى است .
مقام ابراهيم ، حجر اسماعيل ، چاه زمزم ، حطيم و... در مسجد الحرام قرار دارد.
يك ركعت نماز در مسجد الحرام بيش از صد هزار ركعت در جاى ديگر ارزش ‍ دارد.(277)
مشعرالحرام ، سرزمين عرفات و منا در آنجا قرار دارند كه خود، از شعاير محسوب مى شوند.
مسجد الحرام ، به منزله خانه مردم است كه مسافر مى تواند، نمازش را در آنجا تمام بخواند.

ب ـ مسجد النبى

نـخـسـتـين اقدام رسول خدا(ص ) پس از هجرت به مدينه ، احداث مسجدى بود كه به نام نامى آن حضرت مشهور شد و عنوان (مسجد النبى ) به خود گرفت كه پس از مسجد الحرام حائز بيشترين اهميت است . طرح و نقشه اين مسجد، از فكر پاك پيامبر، تراوش كرده ومعمارى نخستين آن نيز با دسـت مـبـارك آن فـرزانه يگانه به فرجام رسيده است و قداست خود را نيز از همين راه كسب كرده اسـت ، البـتـه حـرم مـطـهـّر آن پـيـامـبـر بى نظير پس از ارتحالش به مسجد ضميمه شد و بر اهمّيّتش افزود. رسول خدا (ص ) فرمود:
(اَلصَّلاةُ فى مَسْجِدى كَاَلْفِ صَلاةٍ فى غَيْرِهِ اِلا الْمَسْجِدَ الْحَرامِ...)(278)
(يك ) نماز در مسجد من ، مانند هزار نماز در ديگر مساجد ـ بجز مسجد الحرام ـ است ... .

ج ـ مسجد كوفه

مـسـجـد كـوفه ـ كه در شهرى به همين نام در كشور عراق واقع شده ـ نيز از شعاير مهم اسلامى است . امير مؤ منان صلوات اللّه عليه فرموده است :
(لا تـُشـَدُّ الرِّحـالُ اِلاّ اِلى ثـَلاثـَةِ مـَسـاجـِدَ؛ اَلْمـَسـْجـِدِ الْحـَرامِ وَ مـَسـْجـِدِ الرَّسـُولِ وَ مـَسـْجـِدِ الْكُوفَةِ)(279)
كوچ نمى شود مگر به سوى سه مسجد، مسجد الحرام ، مسجد پيامبر و مسجد كوفه .
امام صادق سلام اللّه عليه نيز فرموده است :
(نِعْمَ الْمَسْجِدُ مَسْجِدُ الْكُوفَةِ؛ صَلّى فيهِ اَلْفُ نَبِي وَ اَلْفُ وَصي ...)(280)
مسجد كوفه ، مسجد خوبى است ؛ هزار پيامبر و هزار وصّى پيامبر در آن نماز گزارده است .

د ـ مسجد الاقصى

مـسـجـد الاقصى نيز در ميان شعاير اسلامى از اهميت ويژه اى برخوردار است بطورى كه خداوند، در شـب مـعـراج پـيـامـبـر (ص ) را از مـسـجـد الحـرام بـه مـسـجـد الا قـصـى و از آنجا به آسمانها برد.(281)
هـمـچنين اين مكان مقدس در نيمه اول دوران رسالت ، قبله گاه مسلمانان بود و پس از هجرت ، جاى خود را به كعبه سپرد.
ايـن مـسـجـد با عظمت ، پس از تشكيل حكومت غاصب اسرائيل در فلسطين اشغالى ، همواره نقطه اميد مـظـلومـان فـلسـطـيـن و زبـانـزد مـسلمانان جهان بوده است كه اميدواريم در آينده نه چندان دور از چنگال حكومت صهيونيستى نجات يابد.

ه‍ ـ عتبات مقدّسه

تـربـت پـاك ذريـّه پـيـامـبـر(ص ) نـيـز در ميان امّت اسلامى ـ بويژه شيعه ـ از احترام فراوانى بـرخـوردار اسـت و عـاشـقـان اهـل بـيـت ، پـروانـه وار بـرگـرد آنـهـا پـرسـوخـتـه انـد و در طـول بـيـش از هـزار سال همواره از آن حرمهاى نورانى اميد و نيرو گرفته اند، حوزه علميه هزار ساله نجف در پرتو ضريح مطهّر امير مؤ منان عليه السلام ، چون مشعلى فروزان فرا روى امّت اسـلامـى نـورافـشـانـى كرده است و انقلابيون سترگ هميشه ، از تربت لاله گون شهيدان الهام گـرفـتـه انـد و... (زيارت ) در فرهنگ شيعه ، شعارى تحرّك زا، اميد آفرين و حماسى است كه (زائر) را بـه (صـاحـب مـزار) پـيـونـد داده او را بـر ضـدّ دشمنان اسلام مى شوراند، از اين رو، ستمگران ، با تمام توان به مقابله با شعار (زيارت ) برخاسته ، گاه دست (زائر) را بسته ، گـاه پـايـش را شكسته و گاه (مزار) را به آب و منجنيق بسته اند تا از شور آفرينى اين شعار بكاهند.

وـ همه مساجد

مـسجد در هر شهر و محلى خانه مقدّس الهى است و از شعاير الهى به شمار مى آيد، احترام مساجد ضـرورى اسـت ، بـايـد آبـاد نـگـاه داشته شوند؛ هم با تعمير و نگهدارى و بازسازى و هم با حـضـور پـرشـكوه مردم ، نيز بايد از آلوده شدن مسجد جلوگيرى شود و اگر به نجاست آلوده شـد، فـوراً اقـدام بـه تـطـهـير آن گردد. خوابيدن در مسجد و ورود به مسجد بدون وضو كراهت دارد، هـنـگـام ورود مستحب است پاى راست را مقدم بدارد و هنگام خروج پاى چپ را. در آغاز ورود به مـسـجـد سـلام بـه مـسجد اقامه نماز تحيّت است . آن قطعه زمينى كه وقف مسجد شد ديگر از مسجد بـودن خارج نمى شود، اموال مسجد را بايد حفظ و نگهدارى كرد، اشياء متعلق به مسجد را نبايد در غـير مسجد مورد استفاده قرار داد، نظافت مسجد و تميز نگهداشتن آن ضرورى است ، سخن گفتن از كارهاى دنيايى در مسجد كراهت دارد و اين ها همه براى تعظيم واحترام مسجد است .

ايام اللّه

در تـاريـخ هـر مـلتـى ، روزهـاى سرنوشت ساز مثبت يا منفى وجود دارد كه خاطره آنها نقطه عطف گـذشـتـه آن مـلت اسـت . در فـرهـنـگ قرآن ، واژه (ايام الله ) داراى چنين مفهومى است . خداوند به حضرت موسى (ع ) فرمان مى دهد:
(وَ ذَكِّرْهُمْ بِاَيّامِ اللّهِ...)(282)
روزهاى خدا را به ياد آنها بياور.
ايـّام الله بـراى بـنـى اسـرائيـل ، روزهـاى تـلخ گـرفـتـارى در چنگال فرعونيان بود كه خدا آنان را نجات بخشيد، در اسلام روزهايى چون اعياد بزرگ فطر، قـربـان ، مـبعث ، غدير، هجرت ، مواليد معصومين : و... روزهاى سوگ بزرگ چون رحلت پيامبر، عـاشـوراى حسينى و... ايّام الله اند، چنانكه در انقلاب اسلامى نيز پانزده خرداد، هفده شهريور، بـيـسـت ودوم بـهمن ، دوازده فروردين ، هفت تير، هشت شهريور، سيزده آبان ، چهارده خرداد و... از جـمـله ايـام الله انـد كـه بـزرگـداشـت آنـان سـبـب تحكيم و انسجام ملت و شور و تحرّك آنان در راسـتـاى آرمـانـخـواهـى اسـلام مى گردد. از اين رو، معمار انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى ، حضرت امام خمينى (ره ) بر تعظيم آنها چنين تاءكيد مى كند؛
(انقلاب كرديم كه شعاير اسلام را زنده كنيم ، نه انقلاب كرديم كه شعاير اسلام رابميرانيم . زنـده نـگـه داشتن عاشورا يك مساءله بسيار مهمّ سياسى ـ عبادى است ... يك مساءله اى است كه در پيشبرد انقلاب اثر بسزا دارد.)(283)
وبه سخنى ديگر: ايشان علّت مُحْدِثه و مُبْقيه انقلاب اسلامى را همين ايّام الله مى دانستند.

احياى شعاير اسلامى

بـه مـنـظـور تـجسّم عينى اسلام در جامعه ، لازم است شعاير اسلامى به همان كيفيتى كه از طرف شارع مقدّس رسيده ، حفظ شود و براى احيا و تعظيم هر يك از آنها دولت و ملّت اسلامى وظيفه اى بر عهده دارند كه به اختصار شرح مى دهيم :

الف ـ وظيفه دولت اسلامى

مـبـنـاى سـيـاسـت و رهـبـرى كـشـورهـاى اسـلامـى بـايـد بـراحـيـا، اعـمـال و ترويج شعاير اسلامى استوار باشد؛ زيرا حيات وعظمت جامعه اسلامى به آن بستگى دارد. قـرآن مـجـيـد نـيز برخى از اعمال و شعاير اسلامى را درحيطه حكومت ورهبرى جامعه اسلامى قرار داده ، مى فرمايد:
(اَلَّذيـنَ إِنْ مـَكَّنـّا هـُمْ فـِى الاَْرْضِ اءَقامُوا الصَّلوةَ وَ اتُوا الزَّكوةَ وَ اءَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ...)(284)
كـسانى (هستند) كه اگر در زمين به آنان قدرت دهيم نماز را بپا مى دارند و زكات مى دهند و امر به معروف و نهى از منكر مى كنند....
از سـوى ديـگر، مبارزه با مظاهر شرك و بت پرستى نيز وظيفه حكومت اسلامى محسوب مى شود، چـنـان كـه رهـبـر بـزرگ اسـلام بـه تخريب بتخانه ها و شكستن بتها، اقدام كرد. به همين جهت ، اهـل ذِمـّه يـعـنـى كـفـارى كه در پناه اسلام و در كشور اسلامى به عنوان ذِمّى و مُعاهد، زندگى مى كـنـنـد، حـق تـظـاهر به كارهاى خلاف شعاير اسلامى نظير تظاهر به روزه خوارى در ماه مبارك رمضان ، استعمال مشروبات الكلى و گوشت خوك و يا به صدا درآوردن ناقوس كليساها بدون اجازه دولت اسلامى ندارند. زيرا همه اينها با شعاير اسلامى منافات دارد.
بنابراين جهت گيرى دولت اسلامى بايد در راستاى احيا و ايجاد مساجد باشد و مسجدها را رونق بخشد و نيز موظف به پخش اذان از راديو، تلويزيون و مساجد مى باشد. همچنين ترتيب و تنظيم بـرنامه حجّ و احياى آن ، به صورت يك نيروى عظيم الهى در برابر كفر و استكبار، از وظايف دولت اسـلامـى اسـت و بـايد در سياست داخلى خود جايگاه ويژه اى برايش در نظر گيرد. دولت اسلامى بايد جامعه را از تظاهر به روزه خوارى ، پاك نموده و در معابر عمومى و ديد مردم ، از آن جـلوگـيـرى نمايد و... در خارج از كشور اسلامى و در ممالك كفر و شرك نيز بايد، اسلام را تبليغ كرده ، آنان را به اسلام و به كارگرفتن قوانين فردى و اجتماعى آن دعوت نمايد.

ب ـ وظيفه امت اسلامى

چـنـان كـه بـيـان شـد، تـرويـج و آمـيـخـتن زندگى مسلمانان با شعاير اسلامى و الهى در درجه اول ، وظـيـفـه حـكومت اسلامى و علماى دين است و در درجه دوّم وظيفه فرد فرد امت اسلامى است كه شـعـارهـاى الهـى را حـفظ نموده ، آنها را با زندگى فردى و اجتماعى خود بياميزند، به عبارت ديگر، ايجاد زمينه رواج و احياى شعاير اسلامى ، وظيفه دولت است . مسؤ ولين كشور بايد زمينه را مـسـاعـد كـنـنـد، تـا ايـن شـعـارهـا در جـامـعـه اعـمـال و احـيـا شـود و در مقابل ، امت اسلام نيز بايد در زنده نگه داشتن آنها بكوشند. اين امر به اندازه اى مهمّ است كه در فـقـه اسـلام آمـده اسـت كـه بـر مسلمانان حرام است ، در جايى كه قادر به اظهار و اعلان شعاير اسـلام نـيـسـتـنـد، سـكـونـت و اقـامـت كـنـنـد و در صـورت تـمـكـّن ، هـجرت از چنين مكانى واجب است .(285)
عـلاوه بـر ايـن ، قـرآن مـجـيـد، تـعـظيم شعاير اسلامى را نشانه با تقوا بودن دلها دانسته مى فرمايد:
(...ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللّهِ فَاِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ)(286)
آرى كـسـانـى كـه شـعـايـر خـدا را بـزرگ مـى شمارند. اين كار نشان دهنده تقواى دلهايشان مى باشد.

خلاصه درس

شـعـايـر الهى ، نشانه هايى است كه خداوند براى اطاعت خويش نصب كرده است و ممكن است از نوع كردار، اماكن و ايّام باشد.
مـنـظـور از شـعـايـر كردارى ، اعمالى است كه انجام دادن آنها نشانه مسلمانى است مانند اذان ، نماز جمعه و جماعت ، حج و مانند آن .
مـكانهاى مقدّسى نيز بر روى زمين وجود دارد كه به خاطر اهمّيّتشان در ديدگاه اسلام ، جنبه شـعارى يافته اند مانند، كعبه ، مسجد الحرام ، مشعر، عرفات ، منا، مسجد النبى ، مسجد كوفه ، مسجدالاقصى ، مشاهدمشرفّه و ....
روزهـاى تـلخ و شـيـرين تاريخ اسلام و انقلاب نيز با عنوان (ايّام اللّه ) از شعاير اسلامى محسوب مى شود مانند بعثت ، غدير، عاشورا، رحلت پيامبر، پانزده خرداد، بيست و دوم بهمن و....
بزرگداشت و احياى شعاير اسلامى در درجه اوّل وظيفه حكومت اسلامى و علماى دين و در درجه دوّم وظيفه فرد فرد امّت اسلامى است .

پرسش

1ـ شعاير يعنى چه ؟ و منظور از شعاير اسلام را توضيح دهيد.
2ـ برخى از شعاير مهم اسلام را نام ببريد.
3ـ وظيفه دولت اسلامى در مورد احياى شعاير اسلامى چيست ؟
4ـ وظيفه امّت اسلامى درباره احياى شعاير اسلامى چيست ؟
5ـ آيه اى درباره تعظيم شعاير الهى بنويسيد.

درس شانزدهم

روزه

(روزه آن اسـت كـه انـسان براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از چيزهايى كه روزه را باطل مى كند... خوددارى نمايد.)(287)
(روزه ) در فرهنگ اسلام از جايگاه والايى برخوردار است و آثار و بركات فراوانى با خود به ارمغان مى آورد و از معدود عباداتى است كه نصيب امّت اسلامى گشته است .

ميهمانى خدا

پـيامبر اكرم (ص ) از روزه با عنوان (ضيافة الله ) يعنى مهمانى الهى ياد مى كند و درباره ماه رمضان مى فرمايد:
(هُوَ شَهْرٌ دُعيتُمْ فيهِ اِلى ضِيافَةِ اللّهِ)(288)
رمضان ، ماهى است كه در آن ، به ميهمانى خدا خوانده شده ايد.
حضرت امام خمينى رحمة الله عليه پيرامون (ضيافت الله ) مى فرمايد:
(شـمـاهـا در ماه مبارك رمضان ، مهمان خدا هستيد، مهماندار خداست ، و مخلوق ، مهمان اوست ... ما بايد حـسـاب كـنـيـم بـبـيـنيم كه اين ضيافت چى بوده است و ما چقدر راه يافتيم به اين ضيافت ... اين ضـيـافـت ، هـمـه اش ترك است ، ترك شهوات از قبيل خوردنيها و نوشيدنيها و جهات ديگرى كه شـهـوات انـسـان اقتضا مى كند. خداوند دعوت كرده ما را به اينكه شما بايد وارد بشويد در اين مهمانخانه و اين ضيافت هم جز ترك ، چيزى نيست . ترك هواها، ترك خوردنيها، ترك منى ها، منيت ها ... من به شما آقايان و به هر كس كه اين كلمات مى رسد و خصوصاً طبقه جوان عرض مى كنم كـه آيـا در ايـن مـهـمـانـخـانه رفتيد؟ استفاده كرديد؟ از شهوات ، خصوصاً شهوات معنوى ، چشم پوشيديد؟...)(289)
خـداونـد با فراخوانى مؤ منان به مهمانسراى خويش ، در واقع او را از زندگى مادّى ، كه سفره مشترك انسان و حيوان ، مؤ من و كافر، و نيكوكار و بدكار است جدا كرده و در جوار خويش جاى داده است . در اين جشن پرشكوه :
ميزبان : خداوند بزرگ .
قاصد: رسول بزرگوار اسلام .
نامه دعوت : قرآن مجيد.
ميهمان : بندگان مؤ من .
پذيرايى كننده : فرشتگاه الهى .
و موعد: ماه مبارك رمضان است .
خداوند براى هر چه باشكوه برگزار كردن اين (سور) (تحفه ) هاى زيرا رابه مهمانان خويش تقديم مى كند:
آنها را كرامت ويژه مى بخشد.
نفس كشيدن آنها را (تسبيح ) محسوب مى كند.
خواب آنها را عبادت مى داند.
اعمالشان را مى پذيرد.
دعايشان را مستجاب مى كند.
درهاى بهشت را به رويشان باز مى كند.
درهاى دوزخ را بكلى مى بندد.
شياطين را به زنجير مى كشد.
به هر آيه اى كه تلاوت كنند، ثواب يك ختم قرآن مى دهد.(290)

حكمت روزه

روزه هـم مـانـنـد سـايـر احـكـام مـتين اسلام ، از حكمت و مصلحت خاصى سرچشمه مى گيرد. روايات متعدّدى با تعبيرهاى گوناگون ، گوشه اى از حكمت نهفته آن را بيان مى كند، در زير به چهار مورد آن اشاره مى كنيم :

الف ـ اخلاص و خودسازى

حضرت زهرا سلام الله عليها فرموده است :
(فَرَضَ اللّهُ الصِّيامَ تَثْبيتاً لِلاِْخْلاصِ)(291)
خداوند، روزه را براى تثبيت اخلاص (در دل مردم ) واجب كرده است .
(صـائم ) بـا خـوددارى از خـواسـتـه هـاى نـفسانى ، فرمان خدا را به اجرا مى گذارد و با عالم ملكوت ، پيوند معنوى برقرار مى كند و چون كارهاى حيوانى را رها كرده ، درونش صفا و جلا مى يابد. همين طور، همگام با امساك از لذّات جسمانى ، از لذّتهاى حرام روحانى نيز پرهيز مى كند، امتناع مى ورزد.

ب ـ تعديل قواى جسمانى

دوّمـيـن حـكـمـتـى كـه در روزه نـهـفـتـه اسـت ، تـعديل و تنظيم بدن صائم است ؛ به اين بيان كه دسـتـگـاهـهـاى مـخـتـلف بـدن در طـول يـك سـال فـعاليت شبانه روزى ، ممكن است دچار عارضه و فـرسودگى يا خستگى مفرط گردند كه اگر به آنها رسيدگى نشود. آسيب كلى ببيند. از اين رو، خـداونـد حـكـيم براى حفظ سلامتى و ترميم و تعديل قواى جسمانى مؤ من ، روزه را واجب كرده است . شاهد اين گفتار، سخن حكيمانه رسول خدا (ص ) است كه فرمود:
(صُومُوا تَصِحُّوا)(292)
روزه بگيريد تا سالم بمانيد.

ج ـ تمرين تقوا

سوّمين حكمت مهمّ روزه دارى ، ممارست و تمرين (پرهيزكارى ) است . مسلمان با تمرين يك ماهه خود در مـاه مـبارك رمضان ، از ارضاى تمايلات نفسانى خوددارى مى كند تا به نفس خويش بقبولاند كه توانايى ايستادگى در برابر كارهاى ناروا را دارد، به عنوان نمونه روزه دار:
بـا نـخـوردن غـذاى حـلال خـود، تـمـريـن مـى كـنـد كـه بـه امـوال ديگران دست درازى نكند. با نرفتن نزد همسر خويش ، درك مى كند كه به ناموس ديگران نبايد چشم طمع دوخت .
بـابـسـتـن زبـان از دروغ بر خدا و پيامبر(ص ) ياد مى گيرد كه هر كلامى رابر زبانش جارى نكند.
مـسـاءله تـمـريـن تـقوا و افزايش درجه آن را قرآن در آيه (روزه ) بصراحت بيان كرده ، پس از بيان وجوب روزه فرموده است :
(لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ)(293)
شايد شما تقوا پيشه كنيد.

د ـ كم شدن فاصله فقير و غَنى

احـسـاس نـياز و ندارى و چشيدن طعم گرسنگى و تشنگى و محروميت ، حكمت ديگر روزه است . به ايـن مـعـنـا كـه ثـروتمندان مسلمان در طول سال ، از نعمت و رفاه برخوردارند و هر زمان ، هر چه اراده كنند، در اختيارشان قرار مى گيرد، ديگر چگونه به ياد محرومان باشند؟ و از كجا بفهمند كه (گرسنگى ) چه دردى است ؟ آنان بايد يك ماه با گرسنگى و تشنگى دمساز شوند تا طعم تـلخ آن را بـچـشـنـد و دل رفـاه زده آنـان قـدرى بـه حـال مـحـرومـان بـسـوزد: از امـام حـسين (ع ) پرسيدند: چرا خدا روزه را واجب كرده است ؟ فرمود:
(لِيَجِدَ الْغَنِىُّ مَسَّ الْجُوعِ فَيَعُودُ بِالْفَضْلِ عَلَى الْمِسْكينِ)(294)
تا توانمند گرسنگى را لمس كند و مازاد برنياز را بر مستمند باز گرداند.

ه‍ـ يادآورى آخرت

آخرين حكمتى كه در اينجا به آن مى پردازيم به خاطر آوردن آخرت است . حضرت رضا(ع ) طى گفتار متينى اين پرسش را طرح مى كند كه : چرا فرمان روزه دارى بر بندگان صادر شده است ، آن گاه در پاسخ مى فرمايد:
(لِكَىْ يَعْرِفُوا اءَلَمَ الْجُوعِ وَ الْعَطَشِ فَيَسْتَدِلُّوا عَلى فَقْرِ الاْ خِرَةِ)(295)
تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمد و بر بيچارگى سراى ديگر رهنمون گردند.
از ايـن رو، پـيـامـبـر خـدا(ص ) در يكى از خطبه هايى كه در آستانه ماه مبارك رمضان ايراد كرد، فرمود:
(... وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيمَةِ وَ عَطَشَهُ...)(296)
با گرسنگى و تشنگى تان در اين ماه گرسنگى و تشنگى روز قيامت را به ياد آوريد.

مراتب روزه دارى

امير مؤ منان ، صلوات اللّه عليه روزه را داراى سه مرتبه دانسته ، و مى فرمايد:
(صَوْمُ الْقَلْبِ خَيْرٌ مِنْ صِيامِ اللِّسانِ وَ صِيامُ اللِّسانِ خَيْرٌ مِنْ صِيامِ الْبَطْنِ)(297)
روزه دل بهتر از روزه زبان و روزه زبان برتر از روزه شكم است .
ملا مهدى نراقى اين مراتب را نام گذارى كرده و در توضيح هر يك مى نويسد:
(1ـ روزه عام كه نگه داشتن شكم و شهوت است و فايده آن ، رفع تكليف و آزادى از دوزخ است .
2ـ روزه خـاص كـه بـايـسـتـى عـلاوه بـر مـرتبه اوّل ، چشم ، گوش ، زبان ، دست ، پا و ديگر جـوارح را نـيـز از آلوده شدن به گناه حفظ كرد و ثوابهاى وعده داده شده از سوى خدا (بيشتر) به چنين روزه اى تعلق مى گيرد.
3ـ روزه خـاص الخـاص كـه در ايـن مـرحـله ، عـلاوه بـر رعـايـت دو مـرحـله پـيـش ، دل نـيـز از افـكـار دنيوى ، اخلاق زشت و همّت پست ، روزه مى گيرد و از غير خدا بكّلى گسسته مى گردد.)(298)

آداب روزه دارى

آيـا تـاكـنـون ديـده ايد كسى در مجلس عزا و سوگوارى ، اشعار شاد و فرحزا بخواند و شاد و خندان باشد؟ يا ديده ايد شخصى با شال عزا در مجلس جشن و سرور شركت كند و گريه كند؟
اگـر پـاسختان منفى است ، دليلتان چيست ؟ شايد شما هم به اين مطلب اذعان داشته باشيد كه شركت در هر مجلسى تشريفات خاص خود را مى طلبد.
حـال ، بـا تـوجـه بـه ايـنـكه (صائم ) در مدّت روزه دارى ، در حريم قدس الهى و ضيافت اللّه داخـل مـى شـود و از سـوى پروردگار پذيرايى مى شود. شايسته است آداب ويژه چنين محفلى را مراعات كند، تا بيشتر مورد لطف (صاحب خانه ) قرار گيرد. اينك برخى از آن آداب :

الف ـ پرهيز از گناهان

هـر گـناهى ، خشم و غصب الهى را بر مى انگيزد؛ امّا در ماه مبارك رمضان ، آلوده شدن به گناه ، زشتى بيشترى دارد، بدين خاطر ميهمان خدا نبايد گرد آن بگردد.
روزى پيامبر(ص ) پيرامون ماه مبارك رمضان سخن مى گفت ، امير مؤ منان (ع ) پرسيد:
اى رسول خدا ! برترين عمل در اين ماه چيست ؟
پيامبر(ص ) پاسخ داد:
پرهيز از هر چه خدا حرام كرده است .(299)
بـا ايـن وصـف ،بـسـيـارى از روزه داران اگـر دسـت از گـناه نشويند، جز تشنگى و گرسنگى ، طرفى نمى بندند. حضرت زهرا سلام الله عليها مى فرمايد:
(ما يَصْنَعُ الصّائِمُ بِصِيامِهِ إِذا لَمْ يَصُنْ لِسانَهُ وَسَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ)(300)
روزه دارى كـه زبـان ، گـوش ، چشم و اعضا و جوارحش را (از گناه ) حفظ نكند، با روزه خود چه مى كند؟
يعنى اين روزه چه سودى براى او دارد؟

ب ـ انجام واجبات

دوّمـيـن وظـيـفـه مـيـهـمـان خـدا ايـن اسـت كـه بـقـيـه دسـتـورات الهى را ناديده نگيرد، كه اين خود، بزرگترين بى ادبى در محضر ربوبى است و چنين ميهمانى نزد ملكوتيان انگشت نما مى شود. بـه نـظـر شـمـا آيا روزه داشتن و نماز نخواندن ، روزه گرفتن و خمس ندادن ، روزه دارى و مردم آزارى و ... با هم سازگارى دارد؟

ج ـ پرستش و نيايش

از ديـگـر آداب مـاه خـدا، نيايش و پرستش داوطلبانه است . فراوانى نمازها و دعاهاى ماه رمضان ، گـويـاى اهـمـيـّت آن اسـت . روزه دار با تشريفات ويژه اى به (ضيافت الله ) دعوت شده و چه نيكوست كه با هديه گرانبهايى به محضر خداى سبحان شرفياب گردد و زيباترين هديّه به پيشگاه الهى ، ساييدن پيشانى به خاك و بالا بردن دست نياز است .

د ـ تلاوت قرآن

ماه رمضان ، بهار قرآن است ، قرآن و رمضان ؛ پيوندى ديرينه دارند زيرا يكى از شبهاى مبارك رمـضـان ، يعنى شب قدر ظرفيت نزول قرآن را دارا بوده و سزاوار است كه روزه دار، اين پيوند را نـگـسلد و با ترتيل آيه هاى روح بخش قرآن ، فضاى ملكوتى ماه خدا را عطرآگين سازد كه به گفته آورنده قرآن :
(مـَنْ تـَلافـيـهِ آيـَةً مـِنَ الْقـُرْآنِ كـانَ لَهُ مـِثـْلُ اءَجـْرِ مـَنْ خـَتـَمَ الْقـُرْآنَ فـى غـَيـْرِهِ مـِنـَ الشُّهُورِ)(301)
كسى كه يك آيه از قرآن را در ماه رمضان تلاوت كند، به اندازه اجر يك ختم قرآن در ديگر ماهها نصيبش مى شود.

ه‍ ـ آداب ديگر

آنچه گفته شد، مهمترين آداب ميهمانى خدا بود، به برخى ديگر فقط اشاره مى كنيم .
صـدقـه به فقرا و مستمندان ، احترام به بزرگترها، مهربانى نسبت به كوچكترها، صله رحم ، تـرحـّم بـه يتيمان ، توبه و استغفار، افطارى دادن ، خوش خلقى ، مدارا نسبت به زيردستان ، صلوات بر محمد و آل محمد و....)(302)

آثار ارزشمند روزه دارى

ارزنـده تـريـن اثـر هـر عـبـادتـى ، هـمـان اطـاعت از دستور خداوند بزرگ است و آثار ديگر به دنبال آن نصيب شخص عابد مى گردد. امّا انسان روزه دار علاوه بر تمام آثار گرانبهايى كه از ايـن رهـگـذار بـه دسـت مى آورد، مشمول لطف ويژه الهى مى گردد. خداوند درباره آن چنين فرموده است :
(اَلصَّوْمُ لى وَ اءَنَا اءَجْزى بِهِ)(303)
روزه براى من است و من به آن پاداش مى دهم (يا من خود پاداش آن هستم ).

خلاصه درس

روزه در فـرهـنـگ اسـلام ، از جـايـگـاه ويـژه اى بـرخـوردار اسـت و رسـول خـدا (ص ) آن را مـيـهـمـانـى خـدا خـوانـده اسـت . اخـلاص و خـودسـازى ، تـمـريـن تـقـوا، تـعـديـل قواى جسمانى ، كم شدن شكاف طبقاتى و آمادگى براى سفر آخرت ، از حكمتهاى روزه است .
روزه داراى سـه مـرتـبـه : عـام ، خـاص و خاص الخاص است . امير مؤ منان (ع )، روزه زبان را بهتر از روزه شكم و روزه دل را بهتر از آن دو دانسته است .
ورود بـه ضـيـافـة اللّه آداب مـخـصـوصـى دارد از جـمـله : پرهيز از گناهان ، انجام واجبات ، پرستش و نيايش ، تلاوت قرآن و غيره .
روزه مـانـنـد عـبـادتـهـاى ديـگـر آثـار ارزنـده اى دارد، شـخـص روزه دار عـلاوه بـر ايـن آثـار شامل لطف ويژه الهى نيز مى گردد.

پرسش

1ـ نظر حضرت صادق (ع ) پيرامون سابقه روزه چيست ؟
2ـ حكمتهاى روزه را بشماريد.
3ـ مراتب روزه دارى را ذكر كنيد.
4ـ برخى از آداب روزه دارى را بنويسيد.