اخلاق عبادی

سيدعلامعباس طاهرزاده، علي اصغرالهامي نيا

- ۸ -


درس نوزدهم

آفات عبادت

آفت چيست ؟

آفـات ، جـمـع آفـت بـه مـعـنـاى آسـيـب ، بـلا، زيان و هر چيزى كه مايه تباهى و فساد است ، مى باشد.(337)
آفـت هـر پـديـده اى بـسـتـگـى بـه نـوع آن پـديـده و اجـزاى تـشـكـيـل دهـنـده و شـرايـط آن دارد. آفـت عـبـادت ، گـاهـى يـك جـهـت گـيـرى فـكـرى ، گـاه يـك عمل اقتصادى ، چرخش زبان ، حالت دل ، حركت دست و پا و هر چه كه بگونه اى به عبادت آسيب برساند، مى باشد.
پيش از پرداختن به بيان آفتهاى عبادت ، تذكر دو نكته ، ضرورى است .
1ـ آنـچـه در ايـن درس به عنوان آفت بيان مى كنيم ، در واقع به شرايط قبولى عبادت باز مى گردد نه به صحّت آن ، يعنى از قبول شدن عبادت در درگاه خدا جلوگيرى مى كند و مانع اثر بخشى آن مى گردد، ولى مبطلات عبادت ، كه در كتابهاى فقهى آمده است به شرايط صحّت آن مـربـوط اسـت بـديـن مـفـهـوم كـه بـا اخـلال در هـر يـك از آن شـرايـط، عـبـادت باطل مى شود و تكليف ساقط نمى گردد.
2ـ همه آفتها در آفت بودن شريكند؛ ليكن يك آفت ممكن است به همه عبادتها آسيب برساند و آفت ديگر به برخى از آنها.

انواع آفتها

الف ـ شرك در عبادت

بـطـور كـلّى ، روح عـبـادت و پرستش خداى يگانه با شريك قرار دادن در آن ناسازگار است و اگـر عـابـد چنين كند، هم عبادت را تباه ساخته و هم خويش را در معرض ‍ خشم خدا قرار داده است و بـه جـاى پـرواز در آسـمـان تـوحـيـد، در وادى شـرك سقوط كرده است . به فرموده امام باقر و صادق ::
(لَوْ اءَنَّ عـَبْداً عَمِلَ عَمَلاً يَطْلُبُ بِهِ رَحْمَةَ اللّهِ وَ الدّارَ الاْ خِرَةَ، ثُمَّ اءَدْخَلَ فيهِ رِضا اَحَدٍ مِنَ النّاسِ كانَ مُشْرِكاً)(338)
اگـر بنده اى عملى رابراى نيل به رحمت الهى و (ثواب ) آخرت انجام دهد سپس خشنودى انسانى را در آن داخل كند، مشرك است .
آفـت شـرك آن قـدر خـطـرنـاك و زيـان آور اسـت كـه بـسـان صـاعـقـه ، خـرمـن عـمـل را بـكـلّى مـى سـوزانـد، بـطـورى كـه در روز جـزا اثـرى از آن بـاقـى نـيـسـت . رسول گرامى اسلام (ص ) فرمود:
(يـُنـادى يـَوْمَ الْقـِيامَةِ: اءَيْنَ الَّذينَ كانُوا يَعْبُدوُنَ النّاسَ؟ قُومُوا وَ خُذُوا اُجُورَكُمْ مِمَّنْ عَمِلْتُمْ لَهُ، فَإِنّى لا اءَقْبَلُ عَمَلاً خالَطَهُ شَىْءٌ مِنَ الدُّنْيا)(339)
روز بازپسين (از سوى خدا) ندا مى شود: كجايند آنهايى كه مردم را مى پرستيدند؟ برخيزيد و مزدتان را از معبودان خويش بگيريد. چون من عمل مخلوط با چيز دنيوى را نمى پذيرم .
سخنسراى شيراز، اين حقيقت را ضمن تمثيلى چنين بيان مى كند:
(زاهدى مهمان پادشاهى بود، چون به طعام نشستند كمتر از آن خورد كه ارادت او بود و چون به نماز برخاستند، بيش از آن كرد كه عادت او، تا ظن صلاحيّت در حقّ او زيادت كنند!
ترسم نرسى به كعبه اى اعرابى كين ره كه تو مى روى به تركستان است
چون به مقام (منزل ) خويش آمد، سفره خواست تا تناولى كند، پسرى صاحب فراست داشت ، گفت : اى پـدر! بـارى بـه مجلس سلطان در، طعام نخوردى ؟ گفت : در نظرايشان چيزى نخوردم ، كه به كار آيد. گفت : نماز را هم قضا كن كه چيزى نكردى كه به كار آيد!
اى هـنـــرهـا گـرفـتـــه بـركـــف دسـت عـيـــــبـهـا بـگـرفـتـــــه زيـر بغــل
تـا چـه خـواهـى خـريـدن اى مـغـرورروز درمـانـدگـى بـه سـيـم ودغل (340)

ب ـ عُجب

(عجب عبارت است از اينكه (انسان ) خود را بزرگ شمارد به جهت كمالى كه در خود ببيند. خواه آن كمال را داشته باشد، خواه (در واقع ) نداشته باشد.)(341)
شـادى وشـگـفـتى از عبادت ، خود را قهرمان ميدان عمل دانستن و در پى آن ، ناز و كرشمه به خدا فروختن از نادانى و كوته فكرى انسان سرچشمه مى گيرد و دردى كشنده و آفتى بر باد دهنده اسـت و هـستى و حيات عبادت و كار نيك رانابود مى سازد و از جمله آفتهايى است كه ممكن است به همه نيكيها و پرستشها آسيب برساند.
امام على (ع ) پيرامون آن فرمود:
(مَنْ اَعْجَبَ بِعَمَلِهِ اءَحْبَطَ اءَجْرَهُ)(342)
هر كس از عمل خويش شگفت زده شود، اجر خويش را نابود كرده است .
عجب به يك معنا از ريا هم خطرناكتر است ، زيرا ريا با وجود شخص دوّمى تحقق مى يابد، ولى عجب حالتى قلبى است كه اگر كسى هم در ميان نباشد صورت مى پذيرد.
آنكه مى خواهد با عبادتى كوچك و دست و پا شكسته كه بطور كلّى با توفيق و نيروى خدادادى انـجـام پـذيـرفـتـه اسـت . بـر خـداى بزرگ و بى همتا منّت نهد، همان بهتر كه چنين عبادتى را هرگز به جا نياورد كه پيشينه ديرينه او را به باد مى دهد.
امام باقر(ع ) چنين فرموده است :
دو نفر وارد مسجد مى شوند؛ يكى عابد و ديگرى گنهكار، سپس آن دو در حالى از مسجد خارج مى شوند كه گنهكار، دوست خدا و عابد، گناهكار شده است . بدين جهت كه عابد براى باليدن به عـبـادت وارد مـسـجـد شـده و انـديـشـه گنهكار اين بوده كه از گناهش باز گردد و از خدا آمرزش ‍ بطلبد.(343)

ج ـ حرامخوارى

اگر كسى بر روى خاك نرم يا شن وماسه ساختمان بسازد، چنين ساختمانى نه تنها به پايان نـخـواهـد رسـيـد و سـودى نـخـواهـد داشـت ، بـلكـه بـودجـه و مـصـالح آن نـيـز بـه هدر مى رود. رسول اكرم (ص ) عبادت شخص حرام خوار را به چنين عمارتى تشبيه كرده ، فرموده است :
(اَلْعِبادَةُ مَعَ اءَكْلِ الْحَرامِ كَالْبِناءِ عَلَى الرَّمْلِ)(344)
پرستش باحرام خوارى همچون ساختمان بر شن است .
دسـترنج ديگران را به يغما بردن ، خون دل يتيمان و درماندگان رابه شيشه كردن ، احتكار و گـرانـفـروشـى ، سرقت ، بازار سياه ، حقوق گرفتن و كارنكردن و... پديده هايى است كه با روح عـبـادت و پـرسـتـش الهـى نـاسـازگـار اسـت . بـه عـبـارت ديـگـر: مـال مـردم خـوردن و نماز خواندن ، دزدى كردن و حجّ رفتن ، شراب نوشى و تلاوت قرآن ، مردم آزارى و راز و نياز و ... چون نقشى بر روى يخ در زير آفتاب مرداد است .

د ـ عدم ولايت

امام باقر (ع ) فرمود:
(اگـر كـسى در (حطيم اسماعيل ) ـ كه بهترين نقطه روى زمين است . شبها را به نماز و روزها را بـه روزه سـپـرى سـازد، ولى حق و حرمت ما، اهل بيت : رانشناسد، به خدا سوگند! خداوند هرگز چيزى از عبادتش رانمى پذيرد.)(345)

ه‍ ـ گناه و معصيت

روزى پيامبر اكرم (ص ) فرمود:
(اگر كسى يك (سبحان الله )، (الحمدللّه )، (لااله الاالله ) و يا يك (اللّه اكبر) بگويد، خداوند در ازاى آن يك درخت در بهشت برايش غرس مى كند.)
شخصى ازميان جمعيت گفت : پس مادرختان زيادى دربهشت داريم ! پيامبر(ص ) فرمود:
(آرى . بشرطى كه آتشى نفرستيد آنها را بسوزاند.)
خداوند مى فرمايد:
(اَطيعُوا اللّهَ وَ اَطيعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا اَعْمالَكُمْ)(346)
از خـدا و پـيـامـبـر فـرمـان بـريـد و اعـمـالتـان را (بـا مـعـصـيـت ) باطل نسازيد.(347)

و ـ منّت و اذيّت

پنجمين آفت كه قرآن بدان تصريح كرده ، منّت گذاشتن و آزار ديگران به خاطر عبادت است :
(يا اءَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الاَْذى )(348)
اى مومنان ! صدقه هاى خويش را با منّت و آزار باطل نكنيد.
در اين آيه ، منّت و اذّيت ، آفت صدقه (واجب يا مستحب ) شمرده شده است ، ولى در قانون و مقررات اسـلام مـوارد فـراوانـى وجـود دارد كـه مـنـّت و اذّيـت ،آفـت ديـگـر عـبـادات مـحـسـوب شـده اسـت ، مثل : عبور كردن از زمين و مزرعه ديگران براى انجام نماز ونيمه هاى شب با صداى بلند قرآن و زيـارتـنـامه خواندن و مزاحم زائران شدن ، بستن راه عبور مردم براى انجام عبادت ،پخش مراسم سخنرانى و سوگوارى هنگام استراحت مردم و مانند آن .
مـى تـوان به طور كلى اذعان كرد كه هر عبادتى تواءم با اذيت ديگران يامنّت نهادن بر اين و آن باشد از نظر اسلام آفت زده و نا سالم است .

ز ـ غيبت

بـرمـلا كـردن عـيـب و كـاستى ديگران در چارچوب غيبت نيز از جمله آفاتى است كه روح نيايش و پرستش را آلوده كرده ، اجر و اثر آن را نابود مى سازد. به تعبير على (ع ) :
(إِيّاكَ وَ الْغيبَةَ فَإِنَّها تُمَقِّتُكَ إِلَى اللّهِ وَ النّاسِ وَ تُحْيِطُ اءَجْرَكَ)(349)
از غيبت بپرهيز كه مبغوض خدا و مردمت كرده ، پاداشت را نابود مى سازد.
كـسـى كه بخواهد با خلوص و صفا سر بر آستان آفريننده يكتا بسايد، سزاوار نيست زبان و دهان خويش را با بدگويى به آفريدگان او آلوده سازد كه اگر چنين كند، زحمت عبادت خود را ضـايـع نـمـوده اسـت ، زيـرا احـتـرام و خـيـر خـواهـى مـردم در طـول اطـاعـت و عـبـادت خـدا قـرار دارد و نديده انگاشتن آن با گناه ، بيشتر سازگار است تا با عبادت .

ح ـ بدگمانى

سـوء ظـن (بـه خدا و خلق ) هفتمين آفتى است كه تار و پود عبادت را از هم مى گسلد. عابد بايد بـا دلى پـاك ، صـاف و خـالى از گـمـان بـد و كـيـنـه ، بـه عـبـادت بـرخـيـزد، زيـرا دل بـدگـمـان و پرخيال نه تنها حق عبوديّت خدا را ادا نمى كند، بلكه سبب فساد عبادت نيز مى گردد، چنان كه امير مؤ منان (ع ) فرمود:
(إِيّاكَ اءَنْ تُسى ءَ الظَّنَّ فَإِنَّ سُوءَ الظَّنِّ يُفْسِدُ الْعِبادَةَ وَ يُعْظِمُ الْوِزْرَ)(350)
بترس از اينكه بدگمان بشوى كه بدگمانى عبادت را فاسد و گناه را بزرگ مى كند.

ضرورت آفت زدايى

آنـچـه گـذشـت ، بـيـان درد و شناسايى آفتها بود كه به داورى فرد بايد به زدودن آنها همت گماشت و حريم پرستش آفريدگار يكتا را پاك و با صفا كرد. براى چنين كارى ، نخست بايد به فهم و آگاهى پيرامون عبادت ، دست يافت و با تفّقه و انديشه به پرستش پرداخت ؛ زيرا امير مؤ منان (ع ) فرمود:
(لا خَيْرَ فى عِبادَةٍ لَيْسَ فيها تَفَقُّهٌ)(351)
در پرستشى كه دانش وانديشه نباشد خيرى نيست .
مـرحـله بـعـد، مـواظـبت بر عمل و نگهدارى آن از شائبه ريا و سالوسى و حفاظت آن از رهزنى عجب است . امام خمينى (قدس سره ) در اين باره مى نويسد:
(در مدتى مواظبت كن از قلب خود، و اعمال و رفتار خود و حركات و سكنات خود را تحت مداقّه آورده ، خـفـايـاى قـلب را تـفـتـيـش كـن و حـسـاب شـديـد از او بـكـش ، مثل اينكه اهل دنيا از يك نفر شريك حساب مى كشند. هر عملى را كه شبهه ريا و سالوسى در اوست ، تـرك كـن ، هـر چند عمل خيلى شريفى باشد حتى اگر ديدى واجبات را در علنى كردن ، خالص نـمـى تـوانـى انـجـام بـدهـى ، در خـفـا بـكـن ... در هـر صـورت بـا جـدّيـت كـامـل و مـجـاهـده شـديـده ، قـلب خـود را از لوث شـرك پـاك كـن ، مـبـادا ـ خداى نخواسته ـ با اين حـال از ايـن عـالم درگـذرى كـه كـارت زار اسـت و امـيـد نـجـات بـه هـيـچ وجـه بـرايـت نـيـسـت )(352)
يـكـى از راهـهـاى درمـان آفـتـهـاى عـبـادت ، نـاچـيـز شـمـردن عـمـل خـود و تـرس از قـبـول نـشـدن آن اسـت ؛ كـم شـمـردن عـمـل عـبـادى ، انـسـان را بـه بـيـشـتـر انـجـام دادن آن ، سـوق مـى دهـد و تـرس از قـبـول نـشـدن نـيـز، اخـلاص را تـقـويـت مـى كـنـد، در عـيـن حال ، عابد بايد اميدوار به حضرت حق باشد، زيرا نوميدى هم به نوبه خود سبب ترك عبادت مى گردد.

خلاصه درس

بـرخـى از آفـتـهـاى عـبـادت عبارت است از: شرك ، ريا، عجب ، حرامخوارى ، منت و اذيت ، غيبت و بدگمانى .
بعضى از آفتها به همه عبادتها آسيب مى رسانند و برخى ديگر به بعضى ازعبادات ضرر و زيان وارد مى كنند.
گـروهـى از آفـتـهـا آن قـدر خـطرناكند كه عبادت را بطور كلى فاسد و تباه مى سازند به عـبـارت ديگر، هم شرط صحت و هم شرط قبولى آن را خدشه دار مى سازد. چنين عبادتى نه تنها پاداشى نصيب عابد نمى كند، بلكه گناه محسوب مى شود.
بـر پـرسـتـشـگـر خدا لازم است نخست پيرامون عبادت انديشه وتفكر كند، سپس مواظبت كند تا عـمـل وى از شـائبـه ريـا وعـجـب در امان بماند، همين طور پس از شناخت آفتها به زدودن آنها همّت گمارد و پيوستگى در عبادت را نيز حفظ كند.

پرسش

1ـ آفت عبادت چيست ؟
2ـ انواع آفتها را نام ببريد.
3ـ دوآفتى كه از همه خطرناكتر است نام برده ، درباره آنها توضيح دهيد.
4ـ ضرورت آفت زدايى در عبادات را بيان كنيد.

درس بيستم

آثار ترك عبادت

اگـر انـسـان ، از دسـتـورات خدا سرپيچى نموده و عبادات واجب را ترك كند، نه تنها هدايت نمى شود، بلكه ازمسير انسانيت و صراط مستقيم منحرف مى گردد و در گناه و آلودگى غرق گشته ، در دوجهان دچار نكبت و زيان خواهد شد.
هـمـه پـيـامـبـران و مـردان وارسـتـه الهى تصريح كرده اند كه ايمان نداشتن و عدم پرستش خدا، خـسـران دو جهان را به دنبال خواهد داشت كه عواقب سوء دنيوى آن ، به تجربه نيز ثابت شده است . اينك به برخى از آن زيانها اشاره مى كنيم :

زيانهاى دنيوى

الف ـ قساوت قلب

يـكـى از آثار ترك عبادت و قطع رابطه با خدا، قساوت قلب است كه بر اثر ارتكاب گناه و ترك واجبات به وجود مى آيد. رسول گرامى اسلام (ص ) در اين باره فرمود:
(تَرْكُ الْعِبادَةِ يُقْسِى الْقَلْبَ، تَرْكُ الذِّكْرِ يُميتُ النَّفْسَ)(353)
تـرك عـبـادت و بـنـدگـى خـدا قـلب را سـخـت مـى كـنـد و تـرك يـاد خـدا دل را مى ميراند.

ب ـ خود فراموشى

قرآن كريم ، ازياد بردن خدا را سبب اين انحراف دانسته ، مى فرمايد:
(وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللّهَ فَاءَنْساهُمْ اءَنْفُسَهُمْ اوُلئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ)(354)
هـمـچـون كـسـانـى نـبـاشـيـد كـه خـدا را فـرامـوش كردند، پس خدا هم آنها را به خود فراموشى گرفتار كرد. اين گونه افراد همان فاسقان هستند.
(خـود فـرامـوشـى ) يـكـى از نـشـانـه هـاى بـدبـخـتـى انـسـان اسـت ، چـرا كـه تـمـام فضائل و امتيازاتى كه خداوند در وجود او قرار داده و او را بر ساير مخلوقات برترى بخشيده ، فـرامـوش كـرده و شـخصيت و مقام خود را تا مرز حيوانات پايين آورده بگونه اى كه همّتش جز خوردن وخواب و شهوت وپيروى از هواى نفس چيزى نيست .

ج ـ غم و اندوه

كـسـانـى كـه بـا عـبـادت و مـعنويت آميخته شده اند، تمام وجودشان سرشار از شوق و محبت خداى تـعـالى اسـت ؛ آنـان چـون بـا خـدا مناجات مى كنند و از وى مدد مى جويند؛ غم و اندوه و فشارهاى روحى در آنان تاءثيرنمى كند.
رسول خدا(ص ) فرمود:
(إِذا قَصَّرَ الْعَبْدُ فِى الْعَمَلِ إِبْتَلاهُ اللّهُ تَعالى بِالْهَمِّ)(355)
زمانى كه انسان در انجام واجبات از جمله عبادات كوتاهى كند خداوند او را به غم و اندوه مبتلا مى سازد.

د ـ زندگى سخت

سـخـتى زندگى ، همراه با تنگدستى و مشكلات ، نشانه بارز دورى از خدا و ترك عبادت است . گـاهـى انـسـان دسـت بـه هـر كـارى مـى زنـد، درها را به روى خود بسته مى بيند و آن چنان به آشـفـتگى و سردرگمى گرفتار مى شود كه نمى داند چه كند! فقر و تنگدستى از يك طرف ، تـشـويـش خـاطر و فكر و خيال از طرف ديگر و مشكلات و گرفتاريها از هر سو او را احاطه مى كند، بطورى كه ادامه زندگى را براى خود دشوار مى بيند.
هـمـه ايـن سـردرگمى ها و سختيها ممكن است نتيجه دورى از سرچشمه فياض معنويت و فراموشى ياد خدا باشد. قرآن مجيد در اين باره مى فرمايد:
(وَ مَنْ اءَعْرَضَ عَنْ ذِكْرى فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً)(356)
هر كس از ذكر وياد من روى گرداند زندگى برايش سخت و ناگوار خواهد بود.
سـختى زندگى و دشوارى آن بيشتر به دليل كمبودهاى معنوى و آشفتگى روحى ، عدم اعتماد به آيـنـده ، تـرس از مـردن و از دسـت دادن دنـيـا و امكانات موجود است . چنانكه بسيارى از نگرانيها، اضـطـرابها و دلهره ها در جهان صنعتى امروز، ناشى از دورى آنان از عبادت و غفلت شان از ياد خـداسـت . وقـتـى انـسـان وابـسـتـگـى بـيـش از حـدّ بـه دنـيـاى مـاده پـيـدا كـرد، فـكـر دل كـندن از آن ناراحتش مى كند. اما كسى كه ايمان و اميدش به ذات اقدس الهى است ، نه تنها از نگرانيها وتشويشها در امان است ، بلكه با اطمينان به آينده اى روشن سعى در جلب رضايت خدا دارد. امام صادق (ع ) فرمود:
(فـِى التَّوْراةِ مـَكْتُوبٌ: ابْنَ ادَمَ تَفَرَّغْ لِعِبادَتى ... وَ إِلاّ تُفَرِّغْ لِعبادَتى اءَمْلاَْ قَلْبَكْ شُغْلاً بِالدُّنْيا ثُمَّ لااءَسُدُّ ف اقَتَكَ وَ اءَكِلْكَ إِلى طَلَبِها)(357)
در تـورات نـوشـتـه شـده : اى فـرزنـد آدم : بـراى عبادت من كوشش كن و گرنه قلب تو را از اشتغال به دنيا پر مى سازم و راه نيازمنديت را نمى بندم و تو را به طلب دنيا وا مى گذارم .

زيانهاى اخروى

بـيـشـتـرين ضرر ترك عبادت در جهان پس از مرگ آشكار شده و از لحظه ورود به قبر تا ابد گـريـبـانگير ترك كننده واجبات الهى از جمله عبادت خواهد بود كه برخى از آنها را در زير مى خوانيد.

الف ـ عذاب برزخى

عـذاب قـبر، نتيجه سرپيچى از فرمان خدا و ترك عبادت است كه از لحظه ورود به قبر شروع مـى شود و ماءموران الهى ، او رابه خاطر ترك عمل واجب شكنجه و عذاب مى كنند. امام صادق (ع ) فرمود:
مـرد نـيـكـوكارى را در قبر نشاندند و به وى گفتند: به فرمان خدا تو را بايد صد تازيانه بـزنـيم ، مرد گفت : من طاقت ندارم . فرشتگان مرتب كاهش مى دادند و او مى گفت : طاقت ندارم تا بـه يـك تـازيـانه رسيد. گفتند: ديگر چاره اى نيست و از اين كمتر نخواهد شد. مرد پرسيد: اين عـذاب را بـراى چه بر من روا مى داريد؟ گفتند: بدان جهت كه روزى بدون وضو نماز خواندى و ديـگـر ايـنـكـه بر ناتوانى گذشتى ، و او را يارى ننمودى . پس تازيانه اى بر او زدند كه قبرش پر از آتش گشت .(358)

ب ـ رسوايى محشر

كـسـى كـه در دنـيـا مـطـيع اوامر الهى نبوده ، پيرو هواى نفس و دنياى طلبى باشد، پس از زنده شدن در قيامت سرگردان و حيرت زده است و جز افسوس و پشيمانى ازكرده خويش چاره اى ندارد اعـمـال ننگين و پرونده سياهش را در مقابل ديدگانش قرار مى دهند و او را به سوى محكمه حساب مى رانند. قرآن در اين باره مى فرمايد:
( يـَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ اءَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ اءَمَداً بَعيداً...)(359)
روزى كـه هـر كس كارهاى نيك و كارهاى بد خود را در برابر خود حاضر مى بيند، آرزو كند كه اى كاش ميان او و كردار بدش فاصله اى زياد بود....
كـسـانـى كـه در دنيا اعمال نيك و واجبات را ترك كردند و از شيطان پيروى نمودند، در پيشگاه الهى سرافكنده و پشيمان هستند. قرآن در بيان حالات آنها مى فرمايد:
(وَ لَوْ تـَرى إِذِ الُْمـجْرِمُونَ ناكِسُوا رُوُسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ، رَبَّنا اءَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً إِنّا مُوقِنونَ)(360)
اگـر بـبينى كه حال گنهكاران را كه چگونه در پيشگاه پروردگارشان سر به زيرند (و با حـسـرت گـويـنـد:) پـروردگـارا ايـنـك عـذاب و شكنجه تو را ديديم و نفهميديم ، ما را به دنيا بازگردان تا از اين پس نيكوكار و مطيع شويم كه هم اينك به يقين رسيديم .
ولى بـازگـشـتـى در كـار نـيـسـت ، هـر كـس در دنـيـا عـمـل شـايـسته انجام داده و به بندگى خدا مـشـغـول بـوده سـعـادتـمـنـد اسـت و كـسـانـى كه از عبادت خدا و اطاعت او سرپيچى كردند، بايد رسوايى و درماندگى آن را نيز تحمل كنند.

ج ـ ورود به دوزخ

بـى اعـتنايى به مسائل دينى و ترك واجبات الهى به دوزخ و عذاب جهنم منتهى خواهد شد. قرآن كريم مى فرمايد:
(إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتى سَيَدْ خُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ)(361)
كـسـانـى كـه بـا تـكـبـر از عـبـادت و سـتـايـش مـن رو گـردانـنـد، بـزودى در جـهـنـم سـوزان داخل مى شوند.
امام صادق (ع ) فرمود:
(...لا يـَنـْظـُرُ اللّهُ عـَزَّوَجَلَّ إِلى عَبْدٍ وَ لا يُزَكّيهِ إِذا تَرَكَ فَريضَةً مِنْ فَرائِضِ اللّهِ... فَهذا مَعَ إِبْليسَ فىِ الدَّرْكِ السّابِعِ مِنَ النّارِ)(362)
خـداونـد بـه بـنـده اى كـه يكى از واجبات را ترك نمايد نظر نمى كند، و او را (از انحرافات ) پاك نمى گرداند و جايگاه چنين كسى ، در هفتمين طبقه زيرين دوزخ ، همراه ابليس است .

خلاصه درس

بى اعتنايى به دستورات خدا وترك عبادت ، عواقب ناگوار و زيانهاى فراوان در پى دارد، كه هم در دنيا و هم در آخرت گريبانگير انسان مى گردد.
زيـانهاى دنيوى ترك عبادت را مى توان به چند قسم تقسيم كرد كه بعضى از آنها عبارتند از:
1ـ قـسـاوت قـلب : تـرك رابـطـه بـا خدا سنگدلى و قساوت قلب در پى دارد. در قرآن نيز اين گونه افراد مورد لعنت قرار گرفته اند.
2ـ خـود فـرامـوشـى : كسى كه عبادت خدا را ترك نمايد خدا هم او را به خودش واگذار مى كند، بطورى كه حتى خودش را هم از ياد مى برد.
3ـ غـم و غـصـه و پـريـشـانـى خاطر: زندگى سخت همراه با اندوه و مشقت و مشكلات ،از زيانهاى دورى ازخـداسـت . كـسـانـى سـعادتمند وپيروزند كه خدا را درتمام ابعاد زندگى شان حاضر و ناظر ببينند و رضايت او را جلب نمايند.
تـرك عـبـادت و انجام ندادن واجبات در جهان پس از مرگ نيز آثار و زيانهاى فراوان دارد: در قبر مورد شكنجه قرار مى گيرد؛ در قيامت رسوا و سرافكنده و در نهايت با شيطان در قعر جهنم وارد مى شود.

پرسش

1ـ آثار دنيوى ترك عبادت رانام ببريد و درباره خود فراموشى توضيح دهيد.
2ـ در قبر با كسى كه عمل خير و عبادت را ترك كرده چه رفتارى مى شود؟
3ـ سرانجام كسى كه متكبّرانه ترك عبادت كرده اند، چيست ؟