فلسفه اخلاق

استاد سيد محمد رضا علو ي سر شكي

- پى‏نوشت‏ها -


(1) - دوره آثار افلاطون - جلد پنجم - (در ترجمه فارسى صفحه 1407) در بحث سقراط با ته ته تتوس: سقراط: پروتوتاگوراس و پيروانش برآنند كه عدل و ظلم و ديندارى و بى دينى وجود مستقل ندارند.
(2) - تاريخ فلسفه اخلاق غرب - ويراسته لارنس سى.بكر در بخش يازدهم نوشته جوزف.جى كاكلمن.
(3) - بنقل از تاريخ فلسفه سياسى بازرگاد بنقل از كتاب قوانينى سيسرو و جمهورى سيسرو.
(4) - تاريخ فلسفه سياسى - دكتر بهاء الدين پازرگاد، جلد دوم، در نقل فلسفه گروتيوس.
(5) - همان مصدر.
(6) - همان مصدر.
(7) - تاريخ فلسفه سياسى، تأليف پازرگاد.
(8) - بنقل از تاريخ فلسفه سياسى، پازرگاد.
(9) - كتاب فيلسوفان انگليسى در فصل دهم، ص 191، بنقل از كتاب ويژگى هاى انسان تاليف شافتسبرى.
(10) - كتاب فيلسوفان انگليسى، تاليف كاپلستون در فصل يازدهم، ص 190، بنقل از ويژگى هاى انسان.
(11) - كتاب فيلسوفان انگليسى، تاليف كاپلستون در فصل يازدهم، ص 193، بنقل از ويژگى هاى انسان.
(12) - كتاب فيلسوفان انگليسى، تاليف كاپلستون در فصل يازدهم، ص 192، بنقل از ويژگى هاى شافتسبرى.
(13) - مقصود از دستگاه در اينجا ظاهراً همان جامعه است كه فرد جزئى از اين جامعه است.
(14) - كتاب فيلسوفان انگليسى، تاليف كاپلستون، فصل دهم (ترجمه فارسى صفحه 190).
(15) - با توجه به ساير عبارات شافتسبرى چنين استفاده مى شود كه مقصود شافتسبرى از كلمه اميال در اين عبارت فوق همان انتخاب و خواسته هاى ما در مقام عمل است كه عبارت اخلاق و خوى و گرايشات در نقل قبل آمده بود نه ميل هاى غريزى همچون لذت طلبى و خودخواهى و غيره كه اگر با نفع جامعه ناسازگار نباشد بنظر شافتسبرى خوب و اگر با نفع و مصلحت جامعه ناسازگار باشد بد است.
(16) - در واقع رد نظريه اپيكور و هابز و هلوتيوس است كه مى خواستند اخلاق برا بر اساس نفع شخصى فرد فضيلتمند اراده و نيكوكارى را توجيه كنند حال اين نفع شخصى لذت باشد يا ميل به قدرت و.
(17) - در رد نظريه اپيكور و هلوتيوس.
(18) - گروتيوس گفته حقوق منشاء الزامات اند - تاريخ فلسفه اخلاق غرب، ويراسته: لارنس سى.بكر (ترجمه فارسى، صفحه 126).
(19) - آيه در كتاب اش بنام كتاب زبان، حقيقت، منطق.
(20) - تاريخ فلسفه اخلاق - ويراسته لارنس سى.بكر (ترجمه فارسى، صفحه 132 - 130).
(21) - بخش دوم كتاب ما بعد الطبيعه، اخلاق تاليف كانت.
(22) - بخش دوم كتاب بنياد ما بعد الطبيعه اخلاق (ترجمه فارسى - صفحه 110).
(23) - بخش دوم كتاب بنياد ما بعدالطبيعه اخلاق (ترجمه فارسى، صفحه 133).
(24) - بخش دوم كتاب بنياد ما بعدالطبيعه اخلاق (ترجمه فارسى، صفحه 136).
(25) - بخش اول كتاب تحقيق در مبادى اخلاق تاليف هيوم.
(26) - تاريخ فلسفه كاپلستون، (ترجمه فارسى، جلد هشتم، صفحه 36 - 35).
(27) - تاريخ فلسفه كاپلستون در قسمت نقل فلسفه ميل (ترجمه فارسى، در جلد هشتم، صفحه 47).
(28) - كتاب تاريخ فلسفه كاپلستون در نقل فلسفه سيجويك (در ترجمه فارسى، صفحه 116).
(29) - كتاب تاريخ فلسفه كاپلستون در نقل فلسفه سيجويك (در ترجمه فارسى، صفحه 116).
(30) - مقصود از خوبى در اين عبارت خوشى و لذت است.
(31) - كتبا تاريخ فلسفه اخلاق - ويراسته: لارنس سى.بكر (در ترجمه فارسى، در آخرين فصل، صفحه 317).
(32) - تاريخ فلسفه اخلاق - ويراسته: لارنس سى.بكر در فصل آخر (فصل سيزدهم).
(33) - يعنى ارزشها به قرار داد من و اراده من در رفتار نيك بيعنى عدالت و احسان قرار نگرفته اند بلكه اين ذات عدالت و نيكوكارى است كه خوب است و من از طريق عمل به خوبى ذاتى آن پى برده ام.
(34) - در مقدمه كتاب معروف اش بنام فلسفه اخلاق در قرن بيستم.
(35) - كتاب سابق در مقدمه: محقق حسن گرا.
اين عقيده آشكار ابى ثمر را رها ساخت كه گفتارهاى اخلاقى بايد بعنوان احكام واقعى كه واجد (يا فاقد) معناى قابل بيان و زمينه هاى قابل شناخت است تلقى شوند.
(36) - همان كتاب در قسمت احساس گرائى (در ترجمه فارسى، مترجم صادق لاريجانى، صفحه 32، سطر 8 - 7).
(37) - همان كتاب در قسمت محتواى اخلاقيات، (در ترجمه فارسى، مترجم: صادق لاريجانى، صفحه 69، در سطر 9 - 8).