عجب حكايتى ...!

سيد ابوالحسن حسينى

- فهرست -


مقدمه
تجسم اعمال در قبر
قاضى حسود
خداوند، ستار العيوب
بزرگترين ريسمان
ازدواج دو پيامبر
از صاحب خانه اجازه بگير
نزول آيه
دانستم ظلم مكافات دارد
گواهى بر ايمان
عمر را غنيمت شمار
خودم شاهد تشييع جنازه ام بودم
غبار كربلا
بهلول دزد خود را در قبرستان مى جويد
شيطان چه مى كند؟
مرا عموعيد خوانند
فضيلت عيد غدير
خربزه فروش
بزرگان چنين گفته اند
تقاضاى سلمان فارسى
در قبر چه خبر است ؟!
آيا از ما پذيرايى نمى كنى
لباس خاركنى
دل بدست آور كه حج اكبر است
سپاسگذار
سبب گريه
حضرت نگاهى به صورت حسين كرد
وسوسه شيطان
شش خصلت زشت
زهد سلمان
كرامت پدر
تنها يك جا عزرائيل در گرفتن جان غمگين شد
يا فارس الحجاز ادركنى
كفش پيامبر را خورد
چون احرام بستند
مالك زبان خويش باش
توبه ام قبول مى شود
عجب حكايتى
خاطره اى شيرين
سخن از آن طفل شنيدم
زنان را از بهانه گيرى مردان فرارى نيست
قسم دزد قبول نيست
گفتگوى بسيار شيرين عزرائيل با حضرت آدم
منشا نزاع چيست ؟
چاه طبيعت و سرگرمى بنوش با هزار نيش
قناعت و حب امام على (عليه السلام )
دل جايگاه حق تعالى است
بعد از طوفان نوح
شكر مالى
ياد خدا
هاروت و ماروت
شيطان و شيعيان راستين
حساب در دستتان باشد!
به جهنم رفتن حجاج
دباغ در بازار عطر فروشان
بد اخلاقى در خانه
مرد روزه دار
سند طلب پول
فضيلت پدر
پس اى عزيز
درخت گل موعود
ليلى و مجنون
واقعيت بهت آور
در طواف و اعتكاف
حرام خورى على اكبر تربيت نمى كند
آبليموى تقلبى وبال عطار باشى
دعاى شما هيچ تاثير نكرد
معامله با خدا
مرگ حق است
به ذره گر نظر لطف بو تراب كند...
گريه خونين جمادات
عجايب و غرايب
نمونه از بخشش امام على (عليه السلام )