حكايتهاى گلستان سعدى به قلم روان

محمد محمدى اشتهاردى

- فهرست -


سخن ناشر
پيشگفتار
باب اول : در سيرت پادشاهان
1. دروغ مصلحت آميز به ز راست فتنه برانگيز
2. عبرت از دنياى بى وفا
3. اسب لاغر ميان به كار آيد
4. عاقبت ، گرگ زاده گرگ شود
5. رنج شديد بيمارى حسادت براى حسود
6. راز واژگونى تخت و تاج شاه ظالم
7. آنكس كه مصيبت ديد، قدر عافيت را مى داند
8. مراقبت از گزند آن كس كه از انسان مى ترسد
9. افسوس شاه از عمر بر باد رفته
10. نتيجه مهر و نامهرى رهبر به ملت
11.برتر بودن مرگ ظالم بر زندگى او
12. برتر بودن خواب ظالم از بيداريش
13. اندازه نگهدار كه اندازه نكوست
14. نتيجه بى توجهى به سپاه
15. وارسته شدن وزير بر كنار شده
16. پاسخ سيه گوش
17. نتيجه شوم حسادت
18. وساطت براى امر خير و نتيجه گرفتن
19. تمجيد از سخاوت شاهزاده
20. بنياد ظلم از اندك شروع شود
21. كيفر ستمگر مغرور و غافلگير
22. قصاص روزگار
23. نتيجه پناهندگى به خدا و پاداش احسان
24. پرهيز از ستيز با نااهلان
25. نجات وزير نيكوكار به خاطر صداقت و پاكى
26. پاداش زيادتر از براى انسان پرتلاش
27. آهى كه خرمن هستى ظالمى را خاكستر كرد
28. برترى زور علم بر زور تن
29. فقير آزاده در برابر شاه
30. نصيحت ذوالنون مصرى
31. پرهيز از تحمل بار سنگين گناه
32. انتخاب راءى شاه براى دورى از سرزنش او
33. دروغگويى جهانگردها
34. نتيجه نيكوكارى
35. كنترل خشم
36. نجات يافتن نيكوكار و هلاكت بدكار
37. عزت با رنج ، بهتر از ذلت بى رنج
38. پاسخ عبرت انگيز انوشيروان
39. دورى از پرچانگى
40. رزق و روزى به زرنگى نيست
41. نتيجه مستى و دورى از نيمخورده ناپاك
42. دو عامل پيروزى اسكندر
باب دوم : در اخلاق پارسايان
43. خوش بينى و ترك تجسس
44. مناجات پارساى آگاه
45. مناجات عبدالقادر
46. دوستى اهل صفا و انسانهاى پاكدل
47. دورى از سالوسان خوش نما
48. زاهد دغلباز
49. خوابيدن تو بهتر از عيبجويى است
50. من آنم كه خود مى دانم
51. دو حالت عارفان وارسته
52. اثر سخن بر دل پندپذير و آماده
53. تلاش براى رسيدن به كعبه مقصود
54. شكر به خاطر گناه نكردن ، نه به خاطر مصيبت
55. پرهيز از اظهار نياز در نزد دشمن
56. پارساى خداشناس و باعزت
57. علت بهشتى شدن شاه و دوزخى شدن پارسا
58. مرگ توانگر شاداب ، و زندگى فقير نادار
59. عابد رياكار و مرگ نكبتبار او
60. پند لقمان حكيم
61. كرامت آوازه خوان ناخوش آواز و نازيبا
62. ادب را از بى ادبان آموختم
63. نور معرفت در دل كم خور
64. گله از عيبجويى مردم
65. با نيكى كردنت عيبجو را شرمنده ساز
66. نعره شوريده دل
67. اعتراض به عابد بى خبر از عشق
68. آرامش در سايه قناعت
69. ديدار به اندازه موجب محبت بيشتر است
70. گله از همسر ناسازگار
71. غم نان و عيال ، عامل بازدارى از سير در عالم معنى
72. تباه شدن عابد بر اثر زرق و برق دنيا
73. پارسا يعنى وارسته از دلبستگى به دنيا
74. گرسنه را نان تهى ، كوفته است
75. دستور براى رفع مزاحمت مردم
76. پند گرفتن از گفتار واعظان
77. صبر و تحمل در برابر نااهلان
78. سزاى گردنفرازى و نتيجه فروتنى
79. پهلوان تن و ناتوان جان
80. كمترين نشانه برادران با صفا
81. زن زشت رو و همسر نابينا
82. سيرت زيبا بهتر از صورت زيبا
83. اعتراض به همنشينى گياه با گل و پاسخ گياه
84. برترى سخاوت بر شجاعت
باب سوم : در فضيلت قناعت
85. نعمت بزرگ قناعت
86. پارساى با عزت
87. سلامتى مردم مدينه و دكتر بى مشترى
88.نيرو گيرنده از غذا باش نه حمال آن
89. مرگ قوى و زنده ماندن ضعيف ، چرا؟
90. خوردن و نوشيدن به اندازه
91. ترك ذلت زير بار قرض رفتن
92. دورى از دراز كردن دست سؤ ال به سوى فقير
93. نتيجه شوم ، دست سوال بسوى ثروتمند
94. عطايش را به لقايش بخشيدم
95. پرهيز از رفتن به نزد نامرد
96. بزرگ همت تر از حاتم
97. مور همان به كه نباشد پرش
98. تشنه را در دهان ، چه در چه صدف
98. بيچارگى مسافر بى توشه
100. نگاه به زيردست و شكرانه خدا
101. شاه در كلبه دهقان
102. يا قناعت يا خاك گور
103. بخل نگون بخت
104. قسمت و اجل
105. با هزار پا نتوانست از چنگ اجل بگريزد
106. آدم نما، نه آدم
107. پاسخ گدا به اعتراض دزد
108. گفتگوى پدر با پسر در مورد سفر موفقيت آميز
109. نتيجه شكم پرستى
باب چهارم : در فوايد خاموشى
110. دو چشم بد انديش ، بركنده باد
111. پرهيز از شماتت دشمن
112. ترس از شرمسارى
113. خاموشى در برابر ستيزه جويان لجوج
114. پرهيز دانا از ستيز با نادان ابله
116. پرهيز از سخن گفتن در ميان سخن ديگران
117. رازدارى
118. توجه به همسايه ، هنگام خريدارى خانه
119. مرا به خير تو اميد نيست ، شر مرسان
120. از آسمانها خبر مى داد، ولى از خانه اش بى خبر!
121. انتقاد از دوستى كه عيب را هنر داند
122. صداى دلخراش اذان گو
123. براى خدا اين گونه قرآن نخوان
باب پنجم : در عشق و جوانى
124. آنچه در دل نشيند در ديده خوش آيد
125. رفع رسم آقايى و نوكرى با آمدن عشق و عاشقى
126. سلطان عشق
127. شهيد راه عشق
128. حفظ تعادل در خوش گمانى و بدگمانى
129. استقبال از يار عزيز
130. يار بى اغيار
131. بى اعتنايى يار، آسانتر از محروميت از ديدارش
132. آمدى ، ولى حالا چرا؟
133. تغيير روحيه
134. زبان مردم
135. همنشينى طوطى و كلاغ در قفس
136. آشتى سعدى با دوست قديم خود
137. رنج همسايگى با مادرزن فرتوت
138. آب گوارا از زيبايى دل آرا
139. سعدى به صورت ناشناس در شهر كاشغر
140. عدم دلبستگى پارسا به دارايى
141. ديده مجنون بين
142. معنى عشق و ايثار
باب ششم : در ناتوانى و پيرى
143. آرزوى پيرمرد صد و پنجاه ساله
144. ازدواج پيرمرد با دختر جوان
145. مكافات عمل
146. پيشدستى آرام رونده بر شتابزده
147. پژمردگى پيرمرد بجاى شادى جوانى
148. پاسخ مادر دلسوخته به پسر جوانش
149. توانگر بخيل
150. متناسب نبودن ازدواج پيرمرد با زن جوان
151. ناتوانى پيرمرد در ازواج با زن جوان
باب هفتم : در تاءثير تربيت
152. كودن تربيت ناپذير
153. برترى هنر بر ثروت
154. تاءديب شاهزاده ، توسط آموزگار
155.معلم خوش اخلاق و بد اخلاق
156. سر انجام نكبتبار اسرافكار منحرف
157. درجات شايستگى براى تربيت
158. توجه به روزى دهنده
159. از عمل مى پرسند نه از سبب
160.مكافات عمل
161. فرزند ناصالح
162.بلوغ و كمال حقيقى
163. نزاع حاجيان قلابى در راه مكه
164. تناسب شغل با محل سكونت
165. دامپزشكى كه بينا را كور كرد
166.دو شعر روى سنگ قبر
167. نصيحت پارسا به مولاى ستمگر
168. همسفر دلاور و جنگديده بجوى
169. دشمنترين دشمنان
170. گفتگو ثروتمندزاده و فقيرزاده در كنار گور پدرشان
171. داورى صحيح قاضى
باب هشتم : در آداب صحبت و همنشنى
172. نيكبخت و بدبخت كيست ؟
173. كيفر ثروتمند دست تنگ و پاداش ثروتمند بخشنده
174. دعواى خنده آور يهودى و مسلمان
175. اعتدال در نيكى
176. آموختن خاموشى از حيوانات
177. صبر و حوصله لقمان در سؤ ال نكردن
178. نيكى به بدان ، براى هدايت آنها
179. محروميت اهل كمال از زينتهاى دنيا
180. يا بخشنده باش يا آزادمرد