نياش هايى از سويداى دل

سيد ابن طاووس قدس سره
بازگردان : سيد على رضوى

- پى ‏نوشتها -
- ۱ -


1- خذ الحكمه و لو من اهل النفاق . (نهج البلاغه ، حكمت 77).
2- بقره (2): 116.
3- اعراف (7): 181 و اسراء(17): 111 و طه (20): 9 و حشر (59)، 25.
4- ان الله لا ينظر الى صوركم و اعمالكم و انما ينظر الى قلوبكم . (بحار الانوار 70:248)
5- فرقان (25): 78.
6- كنيه ى اين سيد محمد، ابو عبدالله بود. او را طاووس لقب دادند؛ از آن رو كه نيك چهره بود؛ اما پايش با زيبايى چهره متناسب نمى نمود. او نخستين نقيب در ناحيه ى سورى (از نواحى بابل و نزديك حله )
بود. نقابت نوعى مسووليت و سرپرستى كار خاندان سادات (علويان ) و سامان دهى ايشان بود و نگاه بانى از موجوديت آن ها به هنگام حوادث و آسيب دشمنان . در اين خاندان ، نخستين نقيب همين ابو عبدالله طاووس بود كه در سورى عهده دار اين سمت بود و نيز برادرش احمدبن اسحاق بن حسن و هم چنين برادرزاده اش مجد الدين محمدبن عزالدين حسن .

7- حاجى نورى در مستدرك وسايل الشيعه (3:466) گويد: اسحاق بن حسن در شبانه روز 500 ركعت نماز از سوى پدرش مى خواند.
8- در عمده الطالب (ص 178) است كه : داوود بن حسن برادر رضاعى امام صادق عليه السلام بود. منصور او را دست گير ساخت تا به قتل برساند. با دعايى كه اما عليه السلام به مادرش آموختند، خداوند او را نجات داد. اين دعا و توسل به اعمال ام داوود (در نيمه ى رجب ) مشهور است .
9- اين نسب بر اساس ثبت خود اوست در الاجازات (چاپ شده در بحار الانوار 107: 37-38) و آن چه در جاهاى ديگر آورده اند خلاصه يا كم دقت يا نادرست مى نمايد.
10- كشف المحجه : 115؛ فرج المهموم : 147؛ اقبال : 568.
11- الكنى و الالقاب 1:340.
12- بحار الانوار 107:45.
13- محمدبن محمدبن عبدالكريم بن برز (557-630).
14- ابو طالب محمد بن احمدبن محمدبن على (593-656) استاد سراى مستنصر و مستعصم و وزير اين آخرين خليفه ى عباسى .
15- الاداب السلطانيه : 11.
16- داماد شيخ ابو جعفر طوسى .
17- بحار الانوار 107:39.
18- سخن شيخ يوسف بحرانى در لولوه البحرين و به تبع وى ، خوانسارى در روضات الجنات - مبنى بر اين كه مادر سيد دختر شيخ طوسى بوده است - به چند دليل نادرست است . رك . خاتمه مستدرك الوسائل 3:471.
19- كه بخش نخست امالى (تا جزء 18) را از پدرش شيخ الطائفه ابو جعفر محمدبن حسن بن على بن حسن طوسى خراسانى (رمضان 385 - محرم 460) روايت كرده است .
20- ص 46.
21- عمده الطالب : 19.
22- ج 3، ص 367.
23- همان 3: 469.
24- ج 2، ص 205.
25- ص 16.
26- مبنتهى المقال : 357.
27- الكنى و الالقاب 339.
28- الفوائد الرضويه : 330.
29- نام او را به دو گونه ى بدر يا بدر ( پدر)احتمال داده اند. رك . طبقات اعلام الشيعه (الانوار الساطعه الماء السابعه ): 24(پاورقى ).
30- رياض العلماء 5:375 - 376.
31- يا النفيس الواضح (بحار الانوار 107: 41) كه گزيده اى است ظاهرا از كتاب الجليس الصالح الكافى و الانيس الناصح الشافى از معافى بن زكريابن يحيى بن حماد نهروانى (305-390) معروف به الجليس و الانيس . رك . الذريعه 5: 128.
32- لولوه البحرين : 241.
33- خاتمه مستدرك الواسائل 3:472.
34- لولوه البحرين : 241.
35- فلاح السائل : 73.
36- ص 354.
37- با فرض دو تاريخ اشاره شده در پيش ، 75 سال و 9 ماه و 20 روز.
38- اين توضيحات مربوط به چاپ عربى اين كتاب است و بسيارى از آن ها در ترجمه زائد به نظر آمد.
39- اين متن كوتاه و متن هاى مشابه آن كه در دو سه جاى اين كتاب و ديگر آثار مولف بلند پايه ديده مى شود، از ناسخانه است كه به رسم آن روزگاران از خود مى افزودند.
40- دعاى خواندنى يا نوشتنى كه معمولا به بازو آويخته يا به همراه برداشته مى شود.
41- دعاى دست در نماز.
42- دعاى باز دارنده خطرها و حوادث ناخواسته .
43- در بحار الانوار: بسم الله الرحمن الرحيم .
44- در بحار الانوار. طرق .
45- در بحار الانوار: كلماتك .
46- در بحار الانوار به جاى كلمتك ، در همه ى موارد كلماتك آمده است .
47- در بحار الانوار، اين حرز به حضرت خديجه عليها السلام نسبت داده شده است .
48- ترجمه ى مه . معناى ديگر كلمه : خاموش باش .

49- ترجمه ى اصطلاح عربى بابى انتن . در بحار الانوار 94:227، به نقل از دلائل طبرى آمده است : من اين انتن ؟ (شما از كجاييد؟). 50- در بحار الانوار: المعاصى .
51- در بحار الانوار: الخطايا.
52- در بحار الانوار: عطيطسفيخ يا مطيطرون قربالسيون ما و ماسا ماسوما طيسطالوس حنطوس .
53- در بحار الانوار: اقر طيعوس لطفيكس .
54- در بحار الانوار: ذالمحزون .
55- فرهاد ميرزاى قاجار درست اين عبارت عبرى را آهيه اشرراهيه دانسته و معنى آن را آورده است . براى آگاهى بيشتر، رك . زنبيل : 118 و قاموس كتاب مقدس ، اهيه .
56- در بحار الانوار: سرجه جلد آمل و سر جلد.
57- روشن نيست كه عبارت اخير جزء حرز است يا گفتار ناسخ .
58- در بحار الانوار: نعمك .
59- در بحار الانوار: عطائك .
60- از بحار الانوار.
61- از بحار الانوار.
62- در بحار الانوار انه اقوى معين .
63- در متن آمده است : على بن الحسين بن عبد الصمد.
64- چنان كه روشن است اين حرز از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم است نه از حسين عليه السلام ؛ اما مولف آن را در ابن بخش كتاب انتخاب كرده است .
65- در بحار الانوار: رافه الله و عزه الله .
66- اين بخش در بحار الانوار نيست .
67- اين بخش در بحار الانوار نيست .
68- در بحار الانوار: سترالله لا نبيائه من الفراعته .
69- از بحار الانوار.
70- از بحار الانوار.
71- از بحار الانوار.
72- اين بخش در بحار الانوار نيست .
73- در بحار الانوار: فاجرنى .
74- اين بخش در بحار الانوار نيست .
75- اين بخش در بحار الانوار نيست .
76- در بحار الانوار: ولا حول ولا قوه :
77- در بحار الانوار: حزونته .
78- در بحار الانوار: فاغفر.
79- از بحار الانوار.
80- نبال : تير تراش ، سازنده تير.
81- ترجمه ى مسامحه آميز المللك عقيم .
82- در بحار الانوار: نعمته .
83- در بحار الانوار: لا تنقصه .
84- در بحار الانوار: لا ينقصك .
85- در بحار الانوار: انك وهاب .
86- از بحار الانوار.
87- در بحار الانوار: ذوى التعرز.
88- در بحار الانوار: من .
89- در بحار الانوار: يتقبله .
90- از بحار الانوار.
91- در بحار الانوار: و كل معين اعان على .
92- از بحار الانوار.
93- در بحار الانوار: كل قدره .
94- از بحار الانوار.
 

95- زعمت سخينه ان ستغلب ربها
 
فليغلبن مغالب الغلاب بيتى از قصيده ى كعب بن مالك سلمى انصارى است كه در رد قصيده ى شاعر مشرك عرب عبدالله بن زبعراى سهمى و به دفاع از مسلمانان سرود. براى آگاهى بيشتر، رك . بحار الانوار 48: 151-152،
پاورقى مصحح .
96- اين بخش در بحار الانوار نيست .
97- در بحار الانوار، لا اله الا الله ابدا حقا حقا.
98- اين بخش در بحار الانوار نيست .
99- از بحار الانوار.
100- در بحار الانوار: الكريم .
101- در بحار الانوار: اراد بى .
102- در بحار الانوار: اعقل .
103- به نقل تاريخ ، مرگ حميد در 159 و هجرت آن حضرت آن حضرت در 200 بوده است . شايد اين كس ديگرى باشد نه حميد بن قحطبه .
104- يا (ياسر خادم گويد:) حميد متن تعويذ را برايم خواند.
105- گوينده بايد على بن محمد بن على بن على بن عبدالصمد تميمى باشد.
106- در بحار الانوار: يظل .
107- آل عمران (3): 19.
108- مولف اين حكايت بلند را با افزوده اى كوتاه ، در اثر ديگر خود الامان نيز آورده است .
109- اين كلمه در بحار الانوار نيست .
110- در اصل : حسين .
111- اين بخش در بحار الانوار نيست .
112- در بحار الانوار: البعد و القرب .
113- در بحار الانوار: عيثهم .
114- شيخ ابراهيم كفعمى (840-950) نيز در البلدالامين : 551-570، اين قنوت ها را بعد از دعاى صنمى قريش و دعاى ديگرى امير المؤ منين عليه السلام آورده است .
115- ظاهرا درست احمدين محمد بن عبيدالله بن حسن بن عياش جوهرى (در گذشته به سال 401) است .
116- شايد مراد شيخ ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه ( ح 368) است يا ابوالحسن على بن حسين بن موسى بن بابويه (- 329) پدر شيخ صدوق .

117- فرزندان حضرت على بن ابى طالب عليه السلام را، به اعتبار نسب بردن از پدر والامقام آن حضرت ، طالبى مى گفتند.
118- مقصود وارثان جناب محمد بن عثمان است .
119- در بحار الانوار: ما.
120- در بحار الانوار: بواطن سرائر المسرين .
121- در بحار الانوار: ابدات .
122- در بحار الانوار، آويتنى .
123- در بحار الانوار: النسيه .
124- در بحار الانوار: شجيت .
125- در بحار الانوار: مهلته .
126- اين بخش در بحار الانوار نيست .
127- در بحار الانوار: لعبدك .
128- در بحار الانوار: كيد.
129- در بحار الانوار: اليهم طرفهم .
130- در بحار الانوار: و ان
131- در بحار الانوار: عداتك .
132- در بحار الانوار: عداتك .
133- در بحار الانوار: مبير.
134- در بحار الانوار: قد وجب اتيانه .
135- در بحار الانوار: الحصره :
136- در بحار الانوار: الانتصاف .
137- در بحار الانوار: واستثرى .
138- حج (22): 60؛ با اين اختلاف : ثم بغى عليه .
139- غافر (40): 60.
140- در بحار الانوار: لانه .
141- در بحار الانوار: فان كان .
142- در بحار الانوار: فيه و
143- بحار الانوار.
144- در بحار الانوار: سرك .
145- در بحار الانوار: و اعوذ.
146- در بحار الانوار: اوبهم .
147- در بحار الانوار: فى .
148- در بحار الانوار: مشخصات .
149- در بحار الانوار: استخلاصا به دون غيره .
150- اين كلمه در بحار الانوار نيست .
151- در بحار الانوار: استيهال .
152- در بحار الانوار: لمظلومى .
153- در بحار الانوار:
154- در بحار الانوار: خالفوا.
155- در بحار الانوار: صد عنهم و عن و جهتهم .
156- در بحار الانوار: ايدهم .
157- در بحار الانوار: او تستاصله .
158- يونس (10): 24.
159- رخرف (43): 55.
160- در بحار الانوار: اللهم اسالك .
161- در بحار الانوار: فاكفنى .
162- اين حرف در بحار الانوار نيست .
163- در بحار الانوار:
164- در بحار الانوار: روز حنين .
165- روز بستن قرار داد صلح با يهوديان اين منطقه مانند اهل خيبر.
166- در بحار الانوار:
167- از بحار الانوار.
168- در بحار الانوار: انت الله على كل شى ء حفيظ.
169- روشن است كه سند افتادگى دارد. فراء نيز احتمالا لقب موسى (بن سعيد بن موسى ) است نه شخصى جدا از او.
170- جامعين محلى در حله بوده است و زيارت گاه ياد شده غير از مرقد مطهر آن حضرت است .
171- ايام البيض كه درخشندگى ماه در شب هاى آن بيشترين مقدار است .
172- اين بخش در بحار الانوار نيست .
173- در بحار الانوار اضافه شده است : ما اهداه ، و سبحانه من هاد ما اصدقه ، و سبحانه من صادق ما احمده و سبحانه من حميد ما اذكره ، و سبحانه من ذاكر ما اشكره ، و سبحانه من شكور.
174- اين بخش در بحار الانوار نيست .
175- اين بخش در بحار الانوار نيست .
176- در بحار الانوار: سلام .
177- اين بخش در بحار الانوار نيست .
178- در بحار الانوار: و سبحانه و هو الله العظيم و بحمده ، الحمدلله .
179- اين بخش در بحار الانوار نيست .
180- اين بخش در بحار الانوار نيست .
181- در بحار الانوار: فى سرادق الخالق النضير.
182- اين بخش در بحار الانوار نيست .
183- اين بخش در بحار الانوار نيست .
184- اين بخش در بحار الانوار نيست .
185- در بحار الانوار: خلق .
186- اين بخش در بحار الانوار نيست .
187- ترجمه ى : ورئى فى المنام باقى النهار السلامه من البلاء.
188- اين بخش در بحار الانوار نيست .
189- اين بخش در بحار الانوار نيست .
190- غافر (40): 60.
191- اشاره به : زمر (39): 53 لا تقنطوا من رحمه الله .

192- اين بخش در بحار الانوار نيست .
193- اين تكرار در نقل بحارالانوار نيست .
194- اين بخش در بحار الانوار نيست .
195- در بحار الانوار: على سيدنا سيد المرسلين محمد النبى .
196- در بحار الانوار، عداتك .
197- در بحار الانوار: فضلتنى .
198- در بحار الانوار: ولا اصلاح نفسى .
199- در بحار الانوار: و كم .
200- در بحار الانوار: فعلك .
201- در بحار الانوار: باسمك .
202- در بحار الانوار: نعمائه .
203- فقال له : الشفاء را چنين نيز مى توان معنا كرد: (به جاى دعا) بهبود مى خواهم .
204- نشانى اين سه آيه به ترتيب چنين است : آل عمران (3): 174، مومن (40): 45، فاطر (35): 3.
205- در بحار الانوار: منيتى .
206- در بحار الانوار: تحدث به لى .
207- در بحار الانوار: من .
208- در بحار الانوار: نقص به .
209- در بحار الانوار: توبتك .
210- در بحار الانوار: يودى .
211- در بحار الانوار: انى اسالك .
212- در بحار الانوار: و من .
213- در بحار الانوار: سنه و لانوم .
214- اين بخش در بحار الانوار نيست .

215- در بحار الانوار، اين دعا حرز يمانى و نيز دعاى سيفى ناميده شده است .
216- در بحار الانوار اضافه شده است : و انت ربى .
217- در بحار الانوار: مذ.
218- در بحار الانوار: دار الاختبار.
219- در بحار الانوار:
220- در بحار الانوار: طاقتى .
221- در بحار الانوار: عنك .
222- اين بخش در بحار الانوار نيست .
223- در بحار الانوار: فى كل .
224- در بحار الانوار: اغفرلى .
225- در بحار الانوار:
226- در بحار الانوار: الفاشى فى الخلق رفده .
227- در بحار الانوار: سمعا و فوادا يعرفان .
228- در بحار الانوار: نفسى .
229- در بحار الانوار: حفظ علمك .
230- در بحار الانوار: يندفق .
231- در بحار الانوار: انسا.
232- در بحار الانوار: مغنيه .
233- فاطر (35): 45.
234- در بحار الانوار: ينفعنى .
235- در بحار الانوار: خصصتنى .
236- در بحار الانوار: وصل .
237- ر بحار الانوار: حين .
238- در بحار الانوار: الاختيار.
239- در بحار الانوار: كبير.
240- اين بخش در بحار الانوار نيست .
241- در بحار الانوار: ببالغ اداء حقك .
242- در بحار الانوار: البركه .
243- در بحار الانوار: فى شكر ما انطقتنى .
244- در بحار الانوار: ابتداتنى بالنعم .
245- در بحار الانوار: اوليتنى .
246- در بحار الانوار: عن قضائك ممتنع .
247- در بحار الانوار: و من فوائد.
248- در بحار الانوار: ان .
249- در بحار الانوار: فتفيض .
250- در بحار الانوار: ذات ارتجاج .
251- در بحار الانوار: با لطيب .
252- در بحار الانوار: و اوجبها للاقالات .
253- اين بخش در بحار الانوار نيست .
254- در بحار الانوار: فاستقرت .
255- در بحار الانوار: يتنفس .
256- در بحار الانوار.
257- اين بخش در بحار الانوار نيست .
258- اين بخش در بحار الانوار نيست .
259- اين بخش در بحار الانوار نيست .
260- در بحار الانوار: يدك .
261- در بحار الانوار: دار الاختيار.
262- در بحار الانوار: ايدى .
263- در بحار الانوار: اضيا.
264- در بحار الانوار: عقبه .
265- در بحار الانوار: بالحق .
266- در بحار الانوار: لعظمتك .
267- در بحار الانوار:
268- در بحار الانوار:
269- اين بخش در بحار الانوار نيست .
270- در بحار الانوار:
271- در بحار الانوار: حصينا.
272- در بحار الانوار: خالق ما يرى و مالا يرى .
273- در بحار الانوار:
274- در بحار الانوار: اللهم اغفرلى .
275- اگر - اى خداب بزرگ - بيامرزى ، انبوهى (از گناهان ) را آمرزيده اى و كدام بنده است كه برايت (گناه ) نيندوخته باشد؟! در بحارالانوار: اى عبد لك الا لما؟
276- در بحار الانوار: نعمائه .
277- اين بخش در بحار الانوار نيست .
278- اين بخش در بحار الانوار نيست .
279- در بحار الانوار: محمد رسول الله .
280- در بحار الانوار: لايموت .
281- در بحار الانوار.
282- در بحار الانوار.
283- در بحار الانوار: محشورون .
284- در بحار الانوار: محشورون
285- اين بخش در بحار الانوار نيست .
286- اين بخش در بحار الانوار نيست .
287- در بحار الانوار: اتوب اليك .
288- از بحار الانوار:
289- رك . نمودار پيوست .
290- ترجمه ى :... فى ماء قصر يكون فيه من جيران اهله .
291- ترجمه ى :... فى ماءه قصر يكون لك جار جدك .
292- اين بخش در بحار الانور نيست .
293- در بحار الانوار: تلقينيها.

294- در بحار الانوار: اكنافها.
295- در بحار الانوار: فاذا.
296- اين بخش در بحار الانوار نيست .
297- اينى بخش در بحار الانوار نيست .
298- در بحار الانوار: تلقينيها.
299- اين بخش در بحار الانوار نيست .
300- اين بخش در بحار الانوار نيست .