مجموعه آثار علامه عسكرى

علامه سيد مرتضى عسكرى

- ۲ -


آيت تطهير در كتب دو مكتب

بسم الله الرحمن الرحيم 
انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا
خداوند، تنها مى خواهد پليدى و گناه را از شما اهل البيت دور كند و شما را پاك و پاكيزه گرداند. احزاب / 33
آيت تطهير در مدارك مكتب خلفا 
رسول خدا صلى الله عليه و آله و نزول رحمت الهى :
حاكم (1) در كتاب خود مستدرك صحيحين در حديث از عبدالله بن جعفر (2) روايت كند كه گفت : رسول خدا صلى الله عليه و آله هنگامى كه رحمت الهى را در حال نزول ديد فرمود: به سوى من بخوانيد، به سوى بخوانيد. صفيه گفت : چه كسى را اى رسول خدا؟ فرمود: اهل بيتم را، على و فاطمه و حسن و حسين را.
آنان را آوردند و رسول خدا صلى الله عليه و آله كسائى خود را بر روى آنان افكند. سپس دستانش را بالا برد و عرض كرد:
خداوند! اينان آل منند، پس بر محمد و آل محمد صلوات فرست . در اين هنگام خداى عز و جل اين آيه را نازل فرمود:
انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا
خداوند تنها مى خواهد رجس و پليدى را از شما اهل البيت دور كند و شما را پاك و پاكيزه گرداند. احزاب / 33
حاكم گويد: اسناد اين حديث صحيح اند. (3)
نوع كساء = عباء  
نوع كساء به روايت عايشه : (4)
مسلم در صحيح ، حاكم در مستدرك ، بيهقى در سنن كبرى و هر يك از طبرى و ابن كثير و سيوطى در تفاسير خودشان روايت كرده اند:(5)
بامدادى رسول خدا صلى الله عليه و آله با كسائى از پشم سياه بيرون شد. حسن بن على رسيد، او را داخل كساء كرد، سپس حسين آمد، او را هم داخل كرد، سپس فاطمه عليها السلام آمد، او را هم داخل كرد، پس از آن على - عليه السلام - آمد او را نيز داخل كساء كرد و گفت :
انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا
خداوند تنها مى خواهد رجس و پليدى را از شما اهل البيت دور كند و شما را پاك و پاكيزه گرداند.
نوع كساء به روايت ام سلمه : (6)
طبرى و قرطبى در تفسير آيه از ام سلمه روايت كنند كه گفت :
هنگامى كه آيه انما يريد الله ... نازل شد، رسول خدا صلى الله عليه و آله على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام را فرا خواند و كسائى خيبرى را بر آنان پوشانيد... (7)
در حديث ديگرى گفته است : عباى خود را بر آنان پوشانيد. (8)
چگونه نشستن اهل البيت عليهم السلام در زير كساء 
الف - به روايت عمر بن ابى سلمه : (9) 
طبرى و ابن كثير در تفسيرشان و ترمذى در صحيح و طحاوى در مشكل الاثار از عمر بن ابى سلمه روايت كنند كه گفت : (10)
اين آيه : انما يريد الله ... در خانه ام سلمه بر رسول خدا صلى الله عليه و آله نازل گرديد و آن حضرت حسن و حسين و فاطمه را فرا خواند و آنان را روبروى خود نشانيد و على را فرا خواند و پشت سر خود نشانيد، سپس خود و آنان را با آن كساء پوشانيد و گفت : اينان اهل بيت منند، پس ‍ رجس و پليدى را از آنان دور كن و پاك و پاكيزه شان گردان . در روايت ابن عساكر بعد از اين جمله آمده است كه ام سلمه گفت : مرا هم با آنان همراه كن . رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: تو جايگاه خود را دارى ، تو بر خير هستى . (11)
ب - در حديث واثله بن اسقع (12) و ام سلمه :  
حاكم در مستدرك و هيثمى در مجمع الزوائد از واثله روايت كنند كه گفت :
على و فاطمه را روبرو و حسن و حسين را بر زانوان يا در دامان خود نشانيد. حاكم گويد: اين حديث با شرط شيخين - بخارى و مسلم - براى صحت حديث موافق و صحيح است .
اين حديث را طبرى و ابن كثير و سيوطى در تفسيرشان و بيهقى در سنن الكبرى و احمد بن حنبل در مسند خود از ام سلمه روايت كرده اند. (13)
مكان اجتماع اهل البيت عليهم السلام 
مكان اجتماع به روايت ابوسعيد خدرى :  
سيوطى در تفسير آيه از ابوسعيد خدرى روايت كند كه گفت :
آن روز نوبت حضور پيامبر صلى الله عليه و آله نزد ام سلمه بود كه جبرئيل - عليه السلام - با اين آيه نازل شد: انما يريد الله ... گويد:
رسول خدا - عليه السلام - حسن و حسين و فاطمه و على - عليه السلام - را فرا خواند و به خود نزديك كرد و آن جامه را بر آنان گسترانيد بگونه اى كه ام سلمه در بيرون آن قرار گرفت .
سپس عرض كرد: خداوند! اينان اهل بيت منند. پروردگارا! رجس و پليدى را از اين اهل بيت دور گردان و آنان را پاك و پاكيزه بنماى . ام سلمه گفت : اى رسول خدا! من هم با ايشانم ؟ فرمود: تو جايگاه خود را دارى ، تو بر خير هستى . (14)
مكان اجتماع در حديث ام سلمه :  
ابن كثير و سيوطى در تفسير، بيهقى در سنن كبرى ، خطيب در تاريخ بغداد و طحاوى در مشكل الاثار از ام سلمه روايت كنند كه گفت :
آيه كريمه : انما يريد الله ... در خانه من ، و در حالى كه فاطمه و على و حسن و حسين در آن بودند، نازل شد. رسول خدا صلى الله عليه و آله آنان را با كسائى كه بر روى او بود پوشانيد، سپس گفت : اينان اهل بيت منند، پس رجس و پليدى را از آنان دور كن و ايشان را پاك و پاكيزه گردان . (15)
در روايت حاكم در مستدرك صحيحين نيز آمده است كه گفت : در خانه من نازل شد.
در صحيح ترمذى در باب فضائل فاطمه عليها السلام (16) و در رياض ‍ النضره و تهذيب التهذيب آمده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خداوندا! اينان اهل بيت و خاصان منند، رجس و پليدى را از آنان دور
و ايشان را پاك و پاكيزه گردان .
(17)
در مسند احمد آمده است : ام سلمه گويد: من سر خود را داخل خانه كردم و گفتم : من هم با شما هستم اى
رسول خدا؟ فرمود: تو بر راه خيرى .
در روايت ديگرى گويد: من كساء را كنار زدم تا با آنان همراه شوم ، رسول خدا آن را از دستم كشيد و فرمود: تو بر راه خيرى.(18)
در روايت حاكم در مستدرك آمده است : ام سلمه گفت : اى رسول خدا! من از اهل بيت نيستم ؟ فرمود: تو بر راه خيرى و اينان اهل بيت منند، خداوندا! اهل بيت من سزاوارترند. (19)
آنان كه هنگام نزول آيه در خانه بودند: 
در تفسير سيوطى و مشكل الاثار روايت كنند:
ام سلمه گويد: اين آيه : انما يريد الله ... در خانه من نازل شد و در آن خانه هفت نفر بودند: جبرئيل و ميكائيل و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام ، و من بر درب خانه بودم . گفتم : اى رسول خدا! آيا من از اهل بيت نيستم ؟
فرمود: تو بر راه خيرى ، تو بر راه خيرى ، تو از زنان پيامبر هستى . (20) در روايت ابن عساكر، در دنباله آن آمده است : نگفت تو از اهل بت هستى .
حال اهل البيت عليهم السلام هنگام نزول آيه : 
در تفسير طبرى از ابوسعيد خدرى از ام سلمه روايت كند كه گفت : اين آيه انما يريد الله ليذهب ... در خانه او نازل شد. گويد: من بر درب خانه نشسته بودم . (21)
در تفسير طبرى از خود ام سلمه نيز روايت كند كه گفت : پيرامون پيامبر صلى الله عليه و آله بر روى بساطى گرد آمدند.
پيامبر صلى الله عليه و آله آنان را با كسائى كه بر خود داشت پوشانيد و گفت : اينان اهل بيت منند، پس رجس و پليدى را از آنان دور كن و پاك و پاكيزه شان گردان و اين آيه : انما يريد الله ... در هنگامى نازل شد كه بر روى آن بساط گرد آمده بودند. گويد: گفتم : اى رسول خدا! من نيز؟ به خدا سوگند نگفت آرى ، و گفت : تو بر راه خيرى . (22)
شرح الفاظ آيت تطهير: اراده ، رجس و كساء 
الف - اراده :
راغب اصفهانى لغت شناس نامى ذيل ماده : رود در مفردات قرآن گويد: هر گاه گفته شود: اراد الله خدا اراده كرده ، معنايش آن است كه حكم و اراده خدا چنين است يا چنين نيست : اراده زحمت براى شما كرده يا اراده رحمت فرموده است .
ب - رجس :
همو در ماده : رجس گويد: رجس چيز پليد است . بعد گويد: رجس بر چهار گونه است : رجس طبعى ، رجس عقلى ، رجس شرعى ، و رجسى كه جامع همه اينهاست ، مانند: ميته و قمار و شرك .
در تفسير ثعالبى گويد: رجس نامى است كه بر گناه ، عذاب ، نجاسات و نقائض اطلاق مى گردد، و خداوند آن را از اهل البيت عليهم السلام دور كرده است . (23) قرآن كريم مى فرمايد:
1 - انما الخمر و الميسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشيطان .
همانا شراب و قمار و بتها و از لام = قمار بخت آزمائى رجس و پليد و از عمل شيطان است . مائده / 90
2 - فاجتنبوا الرجس من الاوثان .
از رجس و پليدى بتها دورى گزينيد. حج / 30
3 - الا ان تكون ميته او دما مسفوحا او لحم خنزير فانه رجس .
حرام نيست مگر آنكه مردار باشد يا خونى كه بيرون ريخته يا گوشت خوك ، اينها همه رجس و پليدند. انعام / 145
4 - كذلك يجعل الله الرجس على الذين لا يومنون
اينگونه خداوند رجس و پليدى را بر كسانى كه ايمان نمى آورند قرار مى دهد. انعام / 125
5 - فاعرضوا عنهم انهم رجس
پس ، از آنان = منافقان روى بگردانيد كه آنها رجس و پليدند. توبه /95 6 - قال قد وقع عليكم من ربكم رجس و غضب .
نوح گفت : رجس و پليدى و خشم پروردگارتان شما را فرا گرفته است ! اعراف / 71
شان و جايگاه تطهير در آيه : انما يريد الله ... همانند شان و جايگاه تطهير در آيه 42 سوره آل عمران درباره مريم عليهاالسلام است كه مى فرمايد:
و اذ قالت الملائكه يا مريم ان الله اصطفاك و طهرك و اصطفاك على نساء العالمين .
و به ياد آر هنگامى را كه فرشتگان گفتند: اى مريم ! خداوند تو را برگزيده و پاك ساخته و بر زنان جهان برترى داده است .
ج - كساء:
لباسى همانند عبا است كه روى جامه پوشيده مى شود.
تفسير آيت تطهير در روايات : 
در تفسير سيوطى از ابن عباس روايت كند كه گفت :
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند مردمان را دو بخش ‍ كرد و مرا در ميان بهترين آنها قرار داد تا فرمود: سپس قبايل را در خاندان هائى قرار داد و مرا در بهترين خاندان ها جاى داد و اين همان فرموده خداى متعال است كه : انما يريد الله ... پس من و اهل بيتم از همه گناهان پاك و مبرا هستيم . (24)
در همان تفسير از ضحاك بن مزاحم روايت كند كه گفت :
رسول خدا صلى الله عليه و آله مى فرمود: ما اهل بيتى هستيم كه خداوند آنان را پاك و پاكيزه كرده است ، بيتى كه شجره نبوت است و جايگاه رسالت و محل آمد و شد فرشتگان ، بيت رحمت است و معدن علم . (25)
در تفسير طبرى و ذخائر العقباى محب طبرى از ابى سعيد خدرى روايت كنند كه گفت :
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:اين آيه = آيه تطهير درباره پنج نفر نازل شده : درباره من و على و حسن و حسين و فاطمه .(26)
در مشكل الاثار از ام سلمه روايت كند كه گفت :
اين آيه : انما يريد الله ... درباره رسول خدا صلى الله عليه و آله و على و حسن و حسين عليهم السلام نازل گرديده است . (27)
در صحيح مسلم روايت كند كه از صحابى زيد بن ارقم پرسيدند: اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله كيانند؟ زنان آن حضرت ؟ گفت : نه ، به خدا سوگند كه زن در دورانى از روزگار با مرد است ، سپس طلاقش گويد و او به سوى پدر و خويشانش باز مى گردد. اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله اصل و ريشه و خويشان باز مى گردد. اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله اصل و ريشه و خويشان نسبى اويند، كسانى كه بعد از پيامبر صدقه بر آنان حرام شده است . (28)
هيثمى در مجمع الزوائد از ابوسعيد خدرى روايت كند كه گفت :
اهل البيت كسانى اند كه خداوند رجس و پليدى را از آنان دور كرده و پاك و پاكيزه شان گردانده است . او با دست به شمارش آنان پرداخت و گفت : پنج نفرند: رسول خدا صلى الله عليه و آله و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام . (29)
طبرى در تفسير خود از قتاده روايت كند كه گفت :
اهل البيت در آيه : انما يريد الله ... اهل بيتى اند كه خداوند آنان را از هر گونه بدى پاك و پاكيزه كرده و به رحمت خود اختصاص داده است .(30) و نيز، طبرى در تفسير آيه انما يريد الله ... گويد:
خداى سبحان فرموده است : اى اهل بيت محمد! خداوند مى خواهد هر گونه بدى و فحشاء را از شما دور كند و شما را از آلودگى موجود در گناهكاران پاك و پاكيزه گرداند. (31)
رفتار پيامبر صلى الله عليه و آله پس ازنزول آيه :
در مجمع الزوائد از ابوبرزه روايت كند كه گفت :
من به مدت هفده ماه (32) با رسول خدا صلى الله عليه و آله نماز گزاردم ، او هرگاه از خانه خارج مى شد به درب خانه فاطمه عليها السلام مى آمد و مى فرمود: سلام پيوسته بر شما باد. انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا.(33)
در تفسير سيوطى از ابن عباس روايت كند كه گفت :
نه ماه با رسول خدا صلى الله عليه و آله همراه بودم كه هر روز و به هنگام هر نماز به درب خانه على بن ابى طالب مى آمد و مى فرمود: سلام و رحمت و بركات خدا بر شما اهل البيت باد، انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا. هر روزى پنج بار. (34)
در صحيح ترمذى ، مسند احمد، مسند طيالسى ، مستدرك صحيحين ، اسد الغابه و تفاسير طبرى و ابن كثير و سيوطى از انس بن مالك روايت كنند كه گفت :
رسول خدا صلى الله عليه و آله به مدت شش ماه هرگاه براى نماز صبح خارج مى شد از درب خانه فاطمه عليهاالسلام مى گذشت و مى فرمود: نمازى اى اهل البيت ! انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا.(35)
در استيعاب ، اسدالغابه ، مجمع الزوائد، مشكل الاثار و تفسير طبرى و ابن كثير و سيوطى از ابى الحمراء روايت كنند كه گفت :
هشت ماه تمام را از رسول خدا صلى الله عليه و آله در مدينه به خاطر سپردم كه هيچ گاه براى نماز صبح خارج نمى شد مگر آنكه به درب خانه على - عليه السلام - مى آمد و دستانش را بر دو سوى درب مى نهاد و مى فرمود: نماز! نماز! انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا.
در روايت ديگرى شش ماه و در ديگرى هفت ماه و در سومى هشت ماه و در چهارمى نه ماه آمده است . (36) در مجمع الزوائد و تفسير سيوطى از ابوسعيد خدرى - با اندكى اختلاف در لفظ - روايت كنند كه گفت :
رسول خدا صلى الله عليه و آله چهل روز به درب خانه فاطمه عليهاالسلام مى آمد و مى فرمود: سلام بر شما اهل البيت باد و رحمت و بركات خدا نيز، خداى رحمتتان كند، نماز! انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا من با هر كه دشمنى كنيد دشمنم ، من با هر كه دوستى كنيد دوستم !. (37)
احتجاج كنندگان به آيه تطهير در اثبات فضائلاهل بيت عليهم السلام :
الف - حسن بن على عليهما السلام  
حاكم در باب فضائل حسن بن على عليهماالسلام در مستدرك صحيحين و هيثمى در مجمع الزوائد در باب فضائل اهل البيت عليهم السلام روايت كنند كه حسن بن على عليهماالسلام هنگامى كه على - عليه السلام - به شهادت رسيد براى مردم خطبه خواند و در خطبه خود فرمود:
اى مردم ! هر كه مرا مى شناسد كه مى شناسد و هر كه مرا نمى شناسد، من حسن بن على هستم ، من فرزند نبى و زاده وصى ام ، من فرزند بشير و زاده نذيرم ، من فرزند دعوت كننده به سوى خدا به اذن خدايم ، من زاده سراج منيرم ، من از اهل البيت ى هستم كه جبرئيل بر ما نازل مى شود و از نزد ما به آسمان مى رفت . من از اهل البيت ى هستم كه خداوند رجس و پليدى را از آنان دور كرده و پاك و پاكيزه شان نموده است . تا آخر خطبه . (38)
در مجمع الزوائد و تفسير ابن كثير - عبارت از مجمع است - روايت كنند:
هنگامى كه على - عليه السلام - به شهادت رسيد، حسن بن على عليهماالسلام جانشين او شد. او يك بار كه با مردم نماز مى گزارد، مردى بر او حمله ور شده و با خنجر به .. او ضربتى رد كه چند ماهى بيمار شد، سپس ‍ برخاست و بر منبر شد و خطبه خواند و فرمود: اى اهل عراق ! درباره ما از خدا بترسد! ما اميران و ميهمانان شمائيم ، ما همان اهل البيت ى هستم كه خداى عز و جل درباره شان فرموده است : انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا او پيوسته سخن مى گفت تا آنكه در مسجد جز گريان نمى ديدى . گويد: طبرانى آن را روايت كرده و رجال آن همه ثقه هستند. (39)
ب - ام سلمه  
در مشكل الاثار طحاوى از عمره همدانيه روايت كند كه گفت :
نزد ام سلمه رفتم و بر او سلام كردم ، گفت : كه هستى ؟ گفتم : عمره همدانيه ، و گفتم : اى ام المومنين ! مرا از حال اين مردى كه در ميان ما كشته شد آگاه كن ، مردى در نهايت محبوبيت و مبغوضيت ! - مقصودش على بن ابى طالب عليهماالسلام بود.
ام سلمه گفت : تو دوستش دارى يا دشمنش هستى ؟
گفتم : نه دوستش دارم و نه دشمنش هستم ...(40)
ام سلمه گفت :... پس خداوند اين آيه را فرستاد: انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا و در خانه جز جبرئيل و رسول خدا صلى الله عليه و آله و على و فاطمه و حسن و حسين ، نبودند. من گفتم : اى رسول خدا! من از اهل البيتم ؟ فرمود: براى تو نزد خدا خير و نيكوئى است ، من دوست داشتم در پاسخم بگويد: آرى ، و اين براى من محبوتر بود از هر چه كه خورشيد بر آن طلوع و غروب مى كند. (41)
ج - سعد بن ابى وقاص :  
در خصائص نسائى از عامر بن سعد بن ابى وقاص روايت كند كه گفت :
معاويه سعد را فرمان داد و گفت : چه چيز تو را از دشنام دادن به ابوتراب باز داشته است ؟ سعد گفت : تا هنگامى كه سه سخن رسول خدا را درباره او به ياد مى آورم هرگز دشنامش نخواهم داد، سخنانى كه اگر يكى از آنها براى من بود از شتران سرخ مو دوست تر داشتم :
1 - شنيدم در هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله او را در يكى از جنگها بر جاى خود نشانده بود، على به او گفت : اى رسول خدا! آيا مرا همراه زنان و كودكان بر جاى مى گذارى ؟. رسول خدا صلى الله عليه و آله به او فرمود: آيا خوشحال نيستى كه بر جاى من همانند هارون بر جاى موسى باشى ، جز آنكه بعد از من پيامبرى نيست ؟.
2 - شنيدم در روز خيبر فرمود: فردا پرچم جنگ را به كسى مى دهم كه خدا و رسول خدا را دوست دارد و خدا و رسول خدا دوستش دارند. ما همه به سوى او گردن كشيديم كه فرمود: على را نزد من آوريد. على را در حال چشم درد نزد او آوردند. آب دهان در ديده اش كشيد و پرچم را به او داد.
3 - و هنگامى كه آيه : انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا نازل گرديد، رسول خدا صلى الله عليه و آله على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام را فرا خواند و گفت : خداوندا اينان اهل بيت منند. (42)
ابن جرير طبرى و ابن كثير در تفسير آيه ، حاكم در مستدرك و طحاوى در مشكل الاثار روايت كنند كه سعد گفت :
رسول خدا صلى الله عليه و آله در هنگامى كه وحى بر او نازل شد، على را همراه با دو فرزندش و فاطمه در برگرفت و آنان را درون جامه خود كرد و گفت : اينان اهل من و اهل بيت منند. (43)
د- ابن عباس :  
1 - در تاريخ طبرى و تاريخ ابن اثير - عبارت از طبرى است - روايت كنند: هنگامى كه عمر در سخنان خود به ابن عباس گفت :
هيهات اى بنى هاشم ! به خدا سوگند دلهاى شما پيوسته بر حسد و كينه و فريب مى گردد و جز آن را ابا دارد.
ابن عباس به او گفت :
آهسته تر يا اميرالمومنين ! دلهاى مردمانى را كه خداوند رجس و پليدى را از آنان دور كرده و پاك و پاكيزه شان نموده است ، به حسد و كينه و فريب نسبت مده كه يقينا دل رسول خدا صلى الله عليه و آله از دلهاى بنى هاشم است !. (44)
2 - در مسند امام حنبلى ها، احمد و خصائص نسائى و رياض النضره محب طبرى و مجمع الزوائد هيثمى - عبارت از مسند است - از عمرو بن ميمون روايت كنند كه گفت :
من در كنار ابن عباس نشسته بودم كه نه گروهك نزد او آمدند و گفتند اى پسر عباس ! يا با ما بر مى خيزى و بحث مى كنى و يا ما را با اينها تنها مى گذارى ، گفت : من با شما به بحث بر مى خيزم ، - او در اين زمان سالم و بينا بود.
پس به بحث و گفتگو پرداختند و ما ندانستيم چه گفتند.
راوى گويد: ديدم ابن عباس آمد و در حالى كه جامه اش را مى تكانيد مى گفت : اف و تف اف بر شما و تف بر شما! درباره مردى جسارت مى كنند كه ده ويژگى و فضيلت منحصر به فرد دارد - تا آنجا كه گفت : رسول خدا صلى الله عليه و آله جامه خود را بر گرفت و آن را بر على و فاطمه و حسن و حسين نهاد و فرمود: انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا(45)
ه - واثله بن اسقع :  
طبرى در تفسير آيه ، احمد بن حنبل در مسند، حاكم در مستدرك - گويد: اين حديث با شرط شيخين ، بخارى و مسلم صحيح است - بيهقى در سنن ، طحاوى در مشكل الاثار و هيثمى در مجمع الزوائد - عبارت از طبرى است - از ابوعمار روايت كنند كه گفت :
من نزد واثله بن اسقع نشسته بودم كه عده اى از على ياد كردند و او را دشنام دادند. آنان كه برخاستند گفت : بنشين تا از حال اين كسى كه دشنامش دادند آگاهت كنم :
من نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله بودم كه ديدم على و فاطمه و حسن و حسين نزد او آمدند و آن حضرت كساى خود را بر آنان افكند و گفت : خداوند اينان اهل بيت منند! پروردگارا رجس و پليدى را از آنان دور كن و ايشان را پاك و پاكيزه بگردان . (46)
ابن عساكر اين روايت را در تاريخ خود با شرحى فزونتر آورده است .
در اسدالغابه از شداد بن عبدالله روايت كند كه گفت :
شنيدم ، هنگامى كه سر حسين - عليه السلام - را آوردند و مردى از اهل شام او و پدرش را لعنت كرد، واثله برخاست و گفت : به خدا سوگند من همواره على و حسن و حسين و فاطمه را دوست دارم ، از زمانى كه شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره آنان مى فرمود:... انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا تا آخر حديث . (47)
و نيز از ام سلمه :  
در مسند احمد، تفسير طبرى و مشكل الاثار - عبارت از مسند است - از شهر بن حوشب روايت كنند كه گفت :
هنگامى كه خبر شهادت حسين بن على عليهماالسلام را آوردند، شنيدم كه ام سلمه زوجه رسول خدا صلى الله عليه و آله اهل عراق را لعنت كرد و گفت : او را كشتند! خدا ايشان را بكشد، فريبش دادند و خوارش كردند، خدا لعنتشان كند، من ديدم رسول خدا صلى الله عليه و آله - تا آنجا كه گفت - كسائى خيبرى را كشيد و بر آنان = اهل البيت همگى پيچيد و فرمود:
خداوندا! اهل بيتم ! رجس و پليدى را از آنان دور كن و پاك و پاكيزه شان گردان . (48)
و - على بن الحسين امام سجاد عليهماالسلام :  
طبرى و ابن كثير و سيوطى در تفسير آيه روايت كرده اند:
على بن الحسين به مردى از اهل شام فرمود: آيا در سوره احزاب نخوانده اى : انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا؟
او گفت : شما آنهائيد؟!
فرمود: آرى . (49)
تمامى اين خبر چنانكه در مقتل خوارزمى آمده بدينگونه است :
هنگامى كه پس از شهادت حسين - عليه السلام - سبط رسول خدا صلى الله عليه و آله سجاد - عليه السلام - را با ساير اسيران اهل البيت به شام بردند و در آستانه جامع دمشق ، در محل نمايش اسيران نگه داشتند، پيرمردى به او نزديك شد و گفت : سپاس خداى را كه شما را كشت و هلاك كرد و بندگانش را از مردانتان راحتى بخشيد و اميرالمؤ منين = يزيد را بر شما چيره ساخت !
على بن الحسين به او گفت : اى شيخ ! آيا قرآن خوانده اى ؟
گفت : آرى .
فرمود: آيا اين آيه را خوانده اى ؟ قل لا اسالكم عليه اجرا الا الموده فى القربى بگو من مزدى از شما نمى خواهم جز دوستى خويشاوندانم . شورى / 23
پيرمرد گفت : آن را خوانده ام .
فرمود: اين سخن خداى متعال را هم خوانده اى ؟ و آت ذاالقربى حقه حق خويشاوندان را بپرداز، و نيز اين آيه را؟: و اعلموا انما غنمتم من شى ء فان لله خمسه و للرسول و لذى القربى بدانيد،، هر گونه غنيمتى به دست آوريد، خمس آن براى خدا و براى پيامبر و براى ذى القربى خويشاوندان است . اسراء / 26 و انفال / 41
پيرمرد گفت : آرى .
پس فرمود: به خدا سوگند خويشاوندان در اين آيات ، ما هستيم !
آيات سخن خداى متعال را خوانده اى كه مى فرمايد: انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطيهرا؟
گفت : آرى .
فرمود: ما همان اهل البيت هستيم كه خداوند به آيت تطهير ويژه گيمان بخشيد!
پيرمرد گفت : تو را به خدا سوگند شما آنهائيد؟!
فرمود: به حق جدمان رسول خدا صلى الله عليه و آله كه ما بدون شك خود آنهائيم !
پيرمرد نادم و پشيمان از آنچه گفته بود در سكوت فرو رفت ، سپس سر به سوى آسمان برداشت و گفت :
خداوندا! من از دشمنى با اينها توبه كرده و به سوى تو باز مى گردم ، من از دشمنان محمد و آل محمد، از جن و انس ، بيزارى جسته و به سوى تو باز مى گردم . (50)
# # #
ما به همين مقدار از روايات حديث كساء كه آورديم بسنده مى كنيم .(51) زيرا، براى آن كس كه بخواهد به قرآن كريم تمسك جسته و تفسير آن را از رسول خدا صلى الله عليه و آله بگيرد، همين اندازه هم كافى است . ان فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب او القى السمع و هو شهيد راستى را كه در اين تذكرى است براى آن كس كه عقل دل دارد يا گوش ‍ جان بسپارد و آگاه باشد. ق / 37
آيت تطهير در كتب مكتب اهل البيت عليهم السلام 
شان نزول آيه و حديث كساء:  
1 - روايت ام المومنين ام سلمه
الف - از طريق شهر بن ابن حوشب :
شهر شب حوشب گويد: براى عرض سلام خدمت ام سلمه زوجه رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيدم و گفتم : اى ام المومنين ! مقصود اين آيه كيانند؟ انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا
فرمود: من و رسول خدا صلى الله عليه و آله بر بستر خويش در زير كسائى خيبرى بوديم كه فاطمه به همراه حسن و حسين - عليه السلام - وارد شد، پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: پسر عمويت كجاست ؟ عرض كرد: در خانه است . فرمود برو و او را فرابخوان . ام سلمه گويد: من او را فراخواندم . پيامبر صلى الله عليه و آله كساء را از زير ما جمع كرد و با دستان خود بر فراز آنان گرفت و گفت :
خداوند اينان اهل بيت منند، رجس و پليدى را از آنان دور كن و پاك و پاكيزه شان گردان . من كه پشت سر رسول خدا نشسته بودم گفتم : اى رسول خدا صلى الله عليه و آله ! پدر و مادرم فداى تو باد، من هم ؟ فرمود: تو بر راه خيرى . آنگاه اين آيه : انما يريد الله ... درباره پيامبر صلى الله عليه و آله و على و فاطمه و حسن و حسين نازل گرديد.(52)
اين روايت با سند ديگرى از ام سلمه چنين است :
ام سلمه گفت : اين آيه : انما يريد الله ... در خانه من نازل گرديد، و آن اين بود كه رسول خدا صلى الله عليه و آله آنان = اهل البيت عليهم السلام را در نمازگاه خويش با كسائى پوشانيد، سپس دستان خود را بالا گرفت و كساء را بر فراز آورد و در همان حال مى گفت : خداوند اينان اهل بيت منند. پس ، رجس و پليدى را از آنان دور كن ، همانگونه كه از آل اسماعيل و اسحاق و يعقوب زدودى ، و ايشان را از رجس و پليدى پاك گردان ، همانگونه كه آل لوط و آل عمران و آل هارون را پاك گردانيدى . گفتم : اى رسول خدا من با شما داخل نشوم ؟ فرمود: تو بر راه خيرى ، تو از زنان پيامبرى . دخترش گفت : مادر جان آنان را معرفى كن ! گفت : فاطمه بود و شوهر فاطمه با حسنين در بر فاطمه . (53)
ب - از طريق ابى عبدالله جدلى :
گويد: نزد عايشه رفتم و گفتم : اين آيه : انما يريد الله ... در كجا نازل گرديد؟ گفت : در خانه ام سلمه نازل شد.
ام سلمه گفته بود كه اگر از عايشه مى پرسيدى به تو مى گفت كه اين آيه در خانه من نازل شده است . او گفت در خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله بوديم كه فرمود: اى كاش يكى مى رفت و على و فاطمه و دو پسرش ‍ را نزد ما مى خواند. گويد: گفتم : كسى جز من نيست ، پس مقنعه پوشيدم و رفتم و همگى را آوردم . پس ، على روبروى پيامبر نشست و حسن و حسين در چپ و راست و فاطمه را در پشت سر نشانيد، سپس با جامه اى خيبرى همه را پوشانيد و گفت : ما همگى به سوى تو مى آئيم - رسول خدا صلى الله عليه و آله سه بار اشاره كرد: به سوى تو نه به سوى آتش - من و عترتم اهل بيتم كه از گوشت و خون من هستند. ام سلمه گويد گفتم : اى رسول خدا! مرا هم با آنان داخل كن ، فرمود: اى ام سلمه تو از شايسته زنان منى . بعد از آن اين آيه نازل شد: انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا (54)
ج - از طريق عبدالله بن معين مولى ام سلمه
گويد: اين آيه : انما يريد الله ... در خانه ام سلمه نازل گرديد. ام سلمه گفت : رسول خدا صلى الله عليه و آله به من فرمود تا در پى على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام بفرستم و چون آمدند، على را در سمت راست ، حسن را در چپ ، حسين را بر شكم و فاطمه را جلوى پا و در آغوش ‍ گرفت و سپس گفت : خداوند! اينان اهل بيت منند، پس رجس و پليدى را از آنان دور كن و پاك و پاكيزه شان گردان . سه بار اين را فرمود. من گفتم : اى رسول خدا! من نيز؟ فرمود: تو بر راه خيرى انشاء الله . (55)
د- از طريق برادر دعبل :
وى از امام رضا - عليه السلام - از پدرانش از على بن الحسين عليهم السلام از ام سلمه روايت كند كه گفت :
اين آيه در خانه من و در روز ويژه من نازل گرديد. رسول خدا صلى الله عليه و آله نزد من بود كه على و فاطمه و حسن و حسين را طلبيد، جبرئيل عليه السلام نيز آمد. پيامبر صلى الله عليه و آله كسائى فدكى را بر سر آنان گسترد ، سپس فرمود: خداوندا! اينان اهل بيت منند، خداوندا! رجس و پليدى را از آنان دور كن و پاك پاكيزه شان گردان . جبرئيل گفت : من نيز از شمايم اى محمد؟ پيامبر فرمود: تو از مائى اى جبرئيل . ام سلمه گويد: من گفتم : اى رسول خدا من هم از اهل بيت شمايم ؟ و رفتم كه در كنار آنان باشم . فرمود: در جاى خود بمان اى ام سلمه ، تو بر راه خيرى ، تو از زنان پيامبر خدائى . جبرئيل گفت : بخوان اى محمد: انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم و تطهيرا درباره پيامبر و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام . (56)
2 - روايت حسين بن على عليهم السلام :
از زيد بن على از پدرش از جدش - امام حسين - - عليه السلام - روايت شده كه فرمود:
رسول خدا صلى الله عليه و آله در خانه ام سلمه بود كه خوراك حريره آوردند، آن حضرت على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام را طلبيد، همه از آن خوردند، سپس كسائى خيبرى بر سر آنان گسترد و تلاوت كرد: انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا
ام سلمه گفت : من نيز با آنانم اى رسول خدا؟ فرمود: تو بر راه خيرى . (57)
3 - روايت ابوسعيد خدرى :
الف - از خود ابوسعيد:
ابوسعيد از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت كند كه آيه انما يريد الله ... درباره محمد صلى الله عليه و آله و اهل بيت او عليهم السلام نازل گرديده است ، آن هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام را گرد آورد، سپس كساء را بر سرشان گسترد و گفت : خداوند! اينان اهل بيت منند، پس ، رجس و پليدى را از آنان دور كن و پاك و پاكيزه شان گردان . در اين هنگام ام سلمه بر درب ايستاده بود، پس گفت : اى رسول خدا! من نيز از آنانم ؟ فرمود: تو بر راه خيرى . (58)
ب - از عطيه :
عطيه گويد: از ابوسعيد خدرى پرسيدم : آيه انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا
درباره چه كسانى است ؟ گفت : اين آيه درباره رسول خدا صلى الله عليه و آله و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام نازل گرديده است (59)
4 - و از ابوجعفر امام باقر عليه السلام :
امام باقر - عليه السلام - فرمود: آيه : انما يريد الله ... درباره رسول خدا خدا صلى الله عليه و آله و على بن ابى طالب و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام نازل گرديده ، و اين نزول در خانه ام سلمه زوجه رسول خدا صلى الله عليه و آله بوده است . پيامبر صلى الله عليه و آله على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام را فرا خواند، سپس كسائى خيبرى را بر آنان پوشانيد و خود با ايشان داخل آن شد، سپس گفت : خداوندا! اينان اهل بيت منند، آنان كه درباره شان آن وعده را به من دادى ، خداوند! رجس ‍ و پليدى را از آنان دور كن و پاك و پاكيزه شان گردان . پس اين آيه نازل گرديد، ام سلمه گفت : اى رسول خدا! من نيز با آنانم ؟ فرمود: بشارت باد تو را اى ام سلمه كه تو بر راه خيرى . (60)
آنچه رسول خدا پس از نزول آيه انجام داد:  
1 - از زبان ابوسعيد خدرى :
ابوسعيد گويد: رسول خدا صلى الله عليه و آله چهل روز صبح پس از ازدواج على و فاطمه عليهم السلام به درب خانه على مى آمد و مى فرمود: سلام عليكم ، رحمت خداوند و بركاتش بر شما اهل البيت باد انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا من با هر كه دشمنى كنيد دشمن ، و با كه دوستى كنيد دوستم . (61)
2 - از زبان ابوالحمراء:
ابوالحمراء گويد: من نه ماه يا ده ماه خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله كردم - در نه ماه شك ندارم - رسول خدا صلى الله عليه و آله در طلوع فجر بيرون مى آمد و به درب خانه فاطمه و على و حسن و حسين مى رفت و دو بازوى درب را مى گرفت و مى فرمود: سلام خدا و رحمت و بركاتش بر شما باد، خداى بر شما ببخشايد، نماز! گويد: آنان در پاسخ مى گفتند: و بر شما باد سلام و رحمت و بركاتش اى رسول خدا و رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمود: انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا . اين حديث با عبارات ديگرى نيز او ابوالحمراء روايت شده است . (62)
3 - از زبان اميرالمؤ منين عليه السلام :
حارث گويد: امام على - عليه السلام - فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله : رسول خدا صلى الله عليه و آله هر روز صبح زود نزد ما مى آمد و مى فرمود: نماز! رحمت خدا بر شما باد، نماز! انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا (63)
4 - از زبان امام باقر عليه السلام :

امام باقر - عليه السلام - از پدرش - امام سجاد - روايت كند كه فرمود: و امر اهلك بالصلاه و اصطبر عليها = خاندانت را به نماز فرمان ده و بر انجام آن پايدارى كن (64) اين آيه درباره على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام بامداد هر روز به درب خانه فاطمه مى آمد و مى فرمود: سلام بر شما اهل البيت و رحمت و بركات خدا بر شما باد، خداى بر شما ببخشايد، نماز! انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا (65)
رواى گويد: امام باقر - عليه السلام - فرمود: خداى متعال پيامبرش را فرمان داد كه خاندان خود را جداى از ساير مردمان ويژگى بخشد تا مردم بدانند اهل بيت او نزد خدا جايگاهى دارند كه از آن مردم نيست ، بدين سبب يك بار با همه مردم مورد خطابشان قرار داد و يك بار با دستور خاص . (66)
روايت با عبارتى ديگر:
در تفسير فرات گويد: خداوند پيامبرش را فرمان داده تا خاندان خود را جداى از ساير مردم ويژگى بخشد تا مردمان بدانند آل محمد نزد خداوند جايگاه خاصى دارند كه ديگر مردم ندارند، زيرا يكبار آنان را همراه با همه مردم فرمان داده و سپس با دستورى خاص ويژگى شان بخشيده است . هنگامى كه خداى متعال اين آيه را نازل فرمود، رسول خدا صلى الله عليه و آله هر بامداد به گاه نماز مى آمد تا به درب خانه على و فاطمه و حسن و حسين مى رسيد و مى فرمود:
سلام خدا و رحمت و بركات او بر شما باد. على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام مى گفتند: بر شما باد سلام اى رسول خدا و رحمت و بركات خداوند نيز، سپس پيامبر دو بازوى درب را مى گرفت و مى فرمود: خداى بر شما ببخشايد، نماز، نماز! انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا رسول خدا صلى الله عليه و آله هر روز پيوسته - تا در مدينه بود - چنين مى كرد تا از دنيا رحلت فرمود. ابوالحمراء خادم رسول خدا صلى الله عليه و آله گويد: من ديدم كه چنين مى كرد. (67)
5 - از زبان امام صادق عليه السلام :
امام صادق - عليه السلام - از پدرش از پدرانش عليهم السلام روايت كند كه :
رسول خدا صلى الله عليه و آله هر روز صبح به هنگام طلوع فجر بر درب خانه على و فاطمه عليهماالسلام مى ايستاد و مى فرمود:
الحمد الله المحسن المعجل المنعم المفضل ، الذى بنعمته تتم الصالحات ، سمع (68) سامع بحمدالله و نعمته و حسن بلائه عندنا، نعوذ بالله من النار نعوذ بالله من صباح النار، نعوذ بالله من مساء النار، الصلاه يا اهل البيت انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا
حمد و سپاس خداى نيك و جميل و نعمت بخش و زيادت افزا را سزاست ، خداوندى كه با نعمت او شايستگيها به كمال رسند. همه شنوايان و جمله گواهان بايد حمد و سپاس ما از خداى متعال را ببينند و بشنوند، خدائى كه نعمتش را بر ما تمام و عافيتش را بر ما فرجام بخشيد و ما را بر همه موجودات برگزيد؛ به خدا پناه مى بريم از آتش جهنم ، به خدا پناه مى بريم از صبح جهنم ، به خدا پناه مى بريم از شب جهنم ! نماز ، اى اهل البيت ! انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا
طبرسى گويد: اين روايت را عقده با سندهاى خود را راههاى بسيار از اهل بيت عليهم السلام و غير ايشان مانند: ابى برزه و ابى رافع آورده است . (69) چنانكه با عبارت ديگرى از زبان امام صادق - عليه السلام - نيز آمده است .(70)
آنچه گذشت همانندش در تفسير آيه كريمه : و امر اهلك بالصلاه ...
در تفسير رازى و غير او نيز، آمده است .
احتجاج كنندگان به آيت تطهير در فضائلاهل البيت عليهم السلام :
1 - اميرالمؤ منين على بن ابى طالب عليهم السلام :
از امام صادق از پدرش امام باقر - عليه السلام - روايت كنند كه فرمود:
على بن ابى طالب فرمود: خداى عز و جل ما اهل البيت را برترى بخشيده است ، و چرا چنين نباشد در حالى كه همو عز و جل در كتابش ‍ مى فرمايد: انما يريد الله لذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا براستى كه ما را از فواحش و زشتى ، از ظاهر و باطن آن پاك و پاكيزه كرده است . پس ما بر راه حق هستيم . (71)
2 - امام حسن بن على عليهما السلام :
امام حسن - عليه السلام - در دو نوبت به اين حديث احتجاج كرده است :
الف - روزى كه پس از شهادت پدرش امام على عليه السلام ، با او به خلافت بيعت شد، او در خطبه اش فرمود:
اى مردم هر كه مرا مى شناسد كه مى شناسد... - تا آخر آنچه در صفحات قبل آمده .
ب - هنگام صلح با معاويه :
امام - عليه السلام - پس از معاويه سخن راند و در سخنانش فرمود:
مى گويم : اى مردم : بشنويد، شما را دلها و گوشهاست ، پس سخنانم را فرا گيريد، ما اهل گيريد، ما اهل بيتى هستيم كه خدا با اسلام گرامى مان داشته و انتخاب و اختيار و گزينش فرموده و رجس و پليدى را از ما دور و پاك و پاكيزه مان گردانيده است . رجس شك است و ما در خداى حق و دين او هرگز شك نمى كنيم . همو بر ما نعمت سلامت داده و دودمان ما را تا آدم عليه السلام از هرگونه نقص و كمبود عقلى و ناخالصى و گمراهى پاك كرده است - تا آنجا كه فرمود - خداى متعال فرموده است : انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا .
هنگامى كه آيت تطهير نازل شد، رسول خدا صلى الله عليه و آله من و برادرم و مادر و پدرم را در كنار خود قرار داد و همگى مان را در كسائى خيبرى كه از آن ام سلمه بود - در خانه ام سلمه و در روز نوبت او - پوشانيد و گفت : خداوندا! اينان اهل بيت منند، اينان اهل و عترت منند، پس ، رجس و پليدى را از آنان دور كن و پاك و پاكيزه شان گردان . ام سلمه گفت : اى رسول خدا صلى الله عليه و آله ! من هم با آنان به زير كساء بيايم ؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله به او فرمود: رحمت خدا بر تو باد، تو بر راه خير و بر مسير نيكوئى هستى ، من خيلى از تو خشنودم ، ولى اين ويژه من و ايشان است .
پس از آن ، رسول خدا صلى الله عليه و آله ، تا هنگامى كه بقيه عمرش را در دنيا گذرانيد و خداوند روح مباركش را به سوى خود برد، هر روز در طلوع فجر نزد ما مى آمد و مى فرمود: خداى بر شما ببخشايد، نماز! انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس و اهل البيت و يطهركم تطهيرا . (72)
3 - ام سلمه :
در تفسير فرات و خصال و امالى صدوق و بحارالانوار - عبارت از تفسير فرات است - از عمره همدانيه دخت افعى روايت كنند كه ام سلمه از او پرسيد:
تو عمره هستى ؟ گفت : آرى . پس از آن عمره از او پرسيد: اى ام المومنين آيا مرا از حال اين مردى كه در ميان شما دوست و دشمن ، ضربت خورد و كشته شد آگاه نمى كنى ؟ ام سلمه گفت : تو دوستش دارى ؟ گفت : نه دوستش دارم و نه دشمنش شمارم ! - مقصودش على بود - ام سلمه گفت : خداى متعال هنگامى كه اين آيه را فرستاد: انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا هيچ كس جز جبرئيل و ميكائيل و محمد و على و حسن و حسين و من در آن خانه نبود. من گفتم : اى رسول خدا! من از اهل البيتم ؟ فرمود: تو از شايسته زنان منى . اى عمره ! اگر فرموده بود آرى ، از هر چه كه خورشيد بر آن مى تابد نزد من محبوبتر بود. (73)
4 - على بن الحسين ، امام سجاد عليهم السلام :
در امالى صدوق و احتجاج طبرسى و لهوف سيد بن طاووس و بحار مجلسى روايت كنند:
هنگامى كه اسيران اهل البيت عليهم السلام را به شام آوردند و در آستانه مسجد در جايگاه اسيران ، برپا داشتند و على بن الحسين عليهم السلام كه در آن روز جوانى بالغ و رشيد بود در ميانشان حضور داشت ، مردى از اهل شام نزد آنان آمد و گفت : حمد و سپاس خداى را كه شما را كشت و نابودتان كرد و شاخ فتنه را از بن بركند - و از هر گونه دشنام فروگذار نكرد - سخنانش كه پايان گرفت ، امام على بن الحسين عليهما السلام به او فرمود: آيا كتاب خداى و عز و جل را نخوانده اى ؟ گفت : چرا خوانده ام ! فرمود: آيا اين آيه را نخوانده اى ؟ قل لا اسالكم عليه اجرا الا الموده فى القربى بگو من هيچ پاداشى از شما نمى خواهم جز دوستى خويشاوندانم . (74)
گفت : چرا. فرمود: ما آنهائيم ! سپس فرمود: آيا نخوانده اى : و آت ذاالقربى حقه حق خويشاوندان را بپرداز!(75) گفت : چرا. فرمود: ما همانهائيم . آيا اين آيه را خوانده اى ؟: انما يريد الله عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا گفت : چرا خوانده ام . فرمود: ما همانانيم . مرد شامى دستش را به سوى آسمان برداشت و گفت : خداوندا! من توبه كرده و به سوى تو باز مى گردم - سه بار اين را تكرار كرد - خداوندا! من از دشمنان آل محمد و كشندگان اهل بيت محمد، به سوى تو، بيزارى مى جويم ، من قرآن را مى خواندم ولى تا امروز اين را درك نكرده بودم ! (76)
5 - زيد بن على بن الحسين عليهم السلام :
ابوالجارود گويد: زيد بن على الحسين گفت : نابخرادنى از مردم گمان دارند كه خداوند در اين آيه انما يريد الله ... زنان رسول خدا صلى الله عليه و آله را اراده فرموده است .
آنان دروغ گفته كرده اند. به خدا سوگند اگر زنان پيامبر صلى الله عليه و آله را اراده فرموده بود مى فرمود: ليذهب عنكن الرجس و يطهركن تطهيرا، و ضمير خطاب مونث مى آورد، چنانكه فرموده : و اذكرن ما يتلى فى بيوتكن (77) و لاتبرجن (78) و لستن كاحد من النساء