صحيفة الزهراء

جواد قيومى اصفهانى

- ۱۳ -


و به تو توسّل جسته، و به تو روى مى آورم، و از تو كمك خواسته، و طلب بخشش گناه و احسان و فضل تو را دارم، و در پيشگاهت زارى كرده و خضوع و خشوع مى نمايم، و به كردار زشتم اقرار كرده، و بر تو اصرار مى نمايم.

و بحق كتابهايى كه بر پيامبران و رسولانت- كه درود تو بر تمامى آنان باد- فرستادى، از تورات و انجيل و قرآن بزرگ و ديگر كتب، كه اسم اعظم تو در آنهاست، و بحق نامهاى بزرگ تو كه در آنست، بتو نزديكى مى جويم.

و از تو مى خواهم، كه بر محمد و خاندانش درود فرستاده و بر آنان گشايش عطا فرمايى، و گشايش كار مرا مقرون به گشايش كار آنان قرار دهى، و آنان را در هر كار نيكى مقدم كرده و از ايشان آغاز نمائى، و در اين روز درهاى آسمان را براى دعايم بگشايى، و در اين روز و اين شب به گشايش كارم و دادن حاجتم در دنيا و آخرت، اجازه صادر فرمايى.

بدرستيكه فقر و بيچارگى مرا در خود فرو برده، و پريشانحالى بر من تسلط يافته، و نياز و حاجت مرا به تو پناهنده ساخته، و ذلت و مسكنت بر چهره ام نقش بسته، و درماندگى بر من غالب شده، تو رافت و رحمت بر من واجب گرديده، و گناه مرا احاطه نموده است.

و هذا وقت الذى وعدت اولياءك فيه الاجابه، فصل على محمد و آله و امسح مابى بيمينك الشافيه، و انظر الى بعينك الراحمه، و ادخلنى فى رحمتك الواسعه.

و اقبل الى بوجهك، الذى اذا اقبلت به على اسير فككته و على ضال هديته، و على غائب

[ حائر، جائر (خ ل)] اديته، و على مُقْتَرٍّ اَغْنَيْتَهُ، وَ عَلي ضَعيفٍ قَوَّيْتَهُ، وَ عَلي خائِفٍ امَنْتَهُ، وَ لا تُخْلِني لِقاءَ عَدُوِّكَ وَ عَدُوّى، يا ذَاالْجَلالِ وَ الْاِكْرامِ.

يا مَنْ لا يَعْلَمُ كَيْفَ هُوَ، وَ حَيْثُ هُوَ وَ قُدْرَتَهُ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ سَدَّ الْهَواءَ بِالسَّماءِ، وَ كَبَسَ الْأَرْضَ عَلَي الْماءِ، وَ اخْتارَ لِنَفْسِهِ اَحْسَنَ الْاَسْماءِ، يا مَنْ سَمّي نَفْسَهُ بِالْإِسْمِ الَّذى بِهِ يَقْضي حاجَةَ كُلِّ طالِبٍ يَدْعُوهُ بِهِ.

وَ اَسْأَلُكَ بِذلِكَ الاِْسْمِ، فَلا شَفيعَ اَقْوى لي مِنْهُ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اَسْأَلُكَ اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَقْضِيَ لي حَوائِجي، وَ تَسْمَعَ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً وَ فاطِمَةَ، وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ، وَ عَلِيّاً وَ مُحَمَّداً، وَ جَعْفَراً وَ مُوسي، وَ عَلِيّاً وَ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً، وَ الْحَسَنَ وَ الْحُجَّةَ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ

و اين زمان زمانى است كه به دوستانت وعده اجابت دعا را داده اى، پس بر محمد و خاندانش درود فرست، و آنچه از فقر و بيچارگى مرا در خود گرفته، را با قدرتت از من دور دار، و با چشم رحمتت بر من نظر افكن، و مرا در رحمت واسعه خود داخل ساز.

و به من توجّه بنما، توجّهى كه هرگاه بر اسيرى افتد او را آزاد سازد، و آنگاه كه بر گمراهى افتد هدايت شود، و آنهنگام كه بر حيران و سرگردانى افتد او را از حيرت رها سازد، و وقتى بر فقيرى افتد او را بى نياز گرداند، و آنزمان كه بر ناتوانى افتد نيرومند گردد، و هرگاه بر خائفى افتد او را ايمنى دهد، و مرا در معرض دشمنان خود و دشمنانم قرار ندهى، اى صاحب جلالت و بزرگوارى.

اى كسى كه هيچكس جز خودش به كيفيّت و جايگاه و قدرتش آگاه نيست، اى كسى كه هوا را با آسمان بست، و زمين را بر روى آب گستراند، و بهترين نامها را براى خود برگزيد،اى كسى كه خود را بنامى ناميد، كه حاجت هر كه با آن نام او را بخواند مستجاب مى شود.

از تو مى خواهم به آن نام، كه براى من شفيعى نيرومندتر از او وجود ندارد، و بحق محمد و خاندانش، از تو مى خواهم كه بر محمد درود فرستى، و حاجتهايم را روا فرمائى، و صدايم را به گوش محمد، على، فاطمه، حسن، حسين، على، محمد، جعفر، موسى، على، محمد، على، حسن، حجّت- كه

وَ بَرَكاتُكَ وَ رَحْمَتُكَ، صَوْتي، فَيَشْفَعُوا لي اِلَيْكَ وَ تُشَفِّعُهُمْ فِيَّ، وَ لا تَرُدَّني خائِباً، بِحَقِّ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، وَ بِحَقِّ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَ افْعَلْ بي كَذا وَ كَذا يا كَريمُ.

دعاؤها للخلاص من المهالك

روى انّ رجلاً كان محبوساً بالشام مدّة طويلة مضيّقاً عليه، فرأى في منامه كأنّ الزّهرا عليهاالسلام اتته، فقالت له: ادع بهذا الدعاء، فتعلّمه و دعا به، فتخلّص و رجع الى منزله، و هو:

اَللَّهُمَّ بِحَقِّ الْعَرْشِ وَ مَنْ عَلاهُ، وَ بِحَقِّ الْوَحْيِ وَ مَنْ اَوْحاهُ، وَ بِحَقِّ النَّبِيِّ وَ مَنْ نَبَّأَهُ، وَ بِحَقِّ الْبَيْتِ وَ مَنْ بَناهُ.

يا سامِعَ كُلِّ صَوْتٍ، يا جامِعَ كُلِّ فَوْتٍ، يا بارِئَ النُّفُوسِ بَعْدَ الْمَوْتِ، صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَيْتِهِ، وَ اتِنا وَ جَميعَ الْمُؤْ مِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ، في مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها،فَرَجاً مِنْ عِنْدِكَ عاجِلاً.

بِشَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ، وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ، صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ عَلي ذُرِّيَّتِهِ الطَّيِّبينَ الطاَّهِرينَ وَ سَلَّمَ تَسْليماً.

درود و بركات و رحمتت بر آنان باد- برسانى، تا برايم نزد تو شفاعت كنند درود و بركات و رحمتت بر آنان باد- برسانى، تا برايم نزد تو شفاعت كنند و آنان را شفيعم گردانى، و مرا نااميد ننمائى، بحقّ آنكه خدائى جز تو نيست، و بحقّ آنكه خدائى جز تو نيست، و بحقّ محمد و خاندانش، اين حاجاتم را روا ساز، اى بخشنده.

(22) دعاى آن حضرت براى رهائى از مهالك

روايت شده كه مردى در شهر شام مدتى طولانى زندانى بود، در خواب حضرت زهرا عليهاالسلام را ديد كه نزد او آمده و فرمود: اين دعا را بخوان، آنمرد دعا را آموخته و خواند و رها شد و به منزلش برگشت، آن دعا اينست: پروردگارا! سوگند به عرش و كسى كه آنرا را برافراشت، سوگند به وحى و هر كه آنرا نازل كرد، و بحقّ پيامبر و هر كه او را به نبوت رسانيد، و بحقّ خانه كعبه و هر كه آنرا ساخته است.

اى شنونده هر صدا، اى جمع كننده هر گمشده، اى خالق جانها بعد از مرگ، بر محمد و خاندانش درود فرست، و بما و تمامى زنان و مردان مؤمن در شرق و غرب زمين، بزودى از جانب خود گشايش عنايت فرما،به شهادت آنكه خدائى جز تو نيست، و محمد- كه درود خدا بر او و بر فرزندان پاكش باد- بنده و فرستاده توست.

ادعيه آن حضرت در رفع خطرات و بيماريها

دعاؤها في الاحتراز

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ، بِرَحْمَتِكَ اَسْتَغيثُ فَاَغِثْني، وَ لا تَكِلْني اِلي نَفْسي طَرْفَةَ عَيْنٍ، وَ اَصْلِحْ لي شَأْني كُلَّهُ.

و في رواية:

يا حَيُّ يا قَيُّومُ بِرَحْمَتِكَ اَسْتَغيثُ، اَللَّهُمَّ لا تَكِلْني اِلي نَفْسي طَرْفَةَ عَيْنٍ، وَ اَصْلِحْ لي شَأْني كُلَّهُ.

(23) دعاى آن حضرت براى جلوگيرى از خطرات

بنام خداوند بخشنده مهربان، اى زنده اى پايدار، به رحمتت پناه آورده ام، مرا پناه ده، و يك چشم بر هم زدن مرا بحال خود وامگذار، و تمام امورم را اصلاح گردان.

و در روايتى آمده:

اى زنده، اى پايدار، به رحمتت پناهنده گرديده ام، خدايا يك لحظه مرا بخودم وامگذار، و تمام امورم را اصلاح كن.

دعاؤها في العوذة للحمّي

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، بِسْمِ اللَّهِ النُّورِ، بِسْمِ اللَّهِ نُورِ النُّورِ، بِسْمِ اللَّهِ نُورٌ عَلي نُورٍ، بِسْمِ اللَّهِ الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الْاُمُورِ، بِسْمِ اللَّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ.

(24) دعاى آن حضرت براى بيمارى تب

بنام خداوند بخشنده مهربان، بنام خداوند نور، بنام خداوندى كه نور در نور است، بنام خداوندى كه نور بر نور است، بنام خداوندى كه تدبير امور بدست اوست، بنام خداوندى كه نور را از نور آفريد.

الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ، وَ اَنْزَلَ النُّورَ عَلي الطُّورِ، في كِتابٍ مَسْطُورٍ، في رِقٍّ مَنْشُورٍ، بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ، عَلي نَبِيٍّ مَحْبُورٍ.

اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى هُوَ بِالْعِزِّ مَذْكُورٌ، وَ بِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ، وَعَلي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ مَشْكُورٌ، وَ صَليَّ اللَّهُ عَلي سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّاهِرينَ.

سپاس خداوندى را سزاست كه نور را از نور آفريده، و نور را بر كوه طور نازل فرمود، در كتابى نوشته شده، و در كاغذى گشوده شده، به اندازه معين، بر پيامبرى بزرگ.

سپاس شايسته خداوندى است كه به عزّت مذكور، و به فخر و افتخار مشهور، و به رنج و سرور شكرگذار است، و درود خدا بر آقاى ما محمّد و خاندان پاكش باد.

و في رواية:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، بِسْمِ اللَّهِ النُّورِ، بِسْمِ اللَّهِ الَّذى يَقُولُ لِلشَّيْ ءِ كُنْ فَيَكُونُ، بِسْمِ اللَّهِ الَّذى يَعْلَمُ خائِنَةَ الْاَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ.

بِسْمِ اللَّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النِّورِ، بِسْمِ اللَّهِ الَّذى هُوَ بِالْمَعْرُوفِ مَذْكُورٌ، بِسْمِ اللَّهِ الَّذى اَنْزَلَ النُّورَ عَلَي الطُّورِ، بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ، في كِتابٍ مَسْطُورٍ، عَلي نَبِيٍّ مَحْبُورٍ.

و در روايتى ديگر اين دعا اينگونه آمده است:

بنام خداوند بخشنده مهربان، بنام خداوند نور، بنام خداوندى كه هرگاه اراده وجود چيزى را بكند، ايجاد مى شود، بنام خداوندى كه بر خيانتهاى چشمها و آنچه قلبها پنهان مى دارند، آگاهست.

بنام خداوندى كه نور را از نور آفريد، بنام خداوندى كه به كارهاى نيك شناخته شده، بنام خداوندى كه نور را بر كوه طور نازل فرمود، به اندازه معين، در كتابى نوشته شده، بر پيامبرى بزرگ.