الخصال الممدوحه و المذمومه
(صفات پسنديده و نكوهيده)

محمد بن على بن بابويه «شيخ صدوق»(ره)

- فهرست -


مقدمة المؤلف‏
ترجمه مقدمه مؤلف‏
مقدمه مترجم‏
گرد آورى حديث‏
جلوگيرى از نگاشتن حديث‏
شيعه و حديث و كتاب‏
پدر صدوق‏
ولادت صدوق‏
محيط تربيتى صدوق‏
اساتيد شيخ صدوق‏
مؤلفات شيخ صدوق ره‏
وفات و محل دفن شيخ‏
» باب الواحد (باب «يك»)
معناى يكتائى خداوند
گذشت از يك كار بخواطر يك وعده‏
يك نوع ستم‏
يك رشته از علاقه بدين‏
پنج پاداش بيك كار
پاداشى بكارى‏
يك خوى نجات بخش‏
برترين قسمت دين‏
شايسته ترين پيوست ميان خصلتى با خصلت ديگر
شرافت دنيا و آخرت در يك خصلت است‏
دانشمندتر از همه كسى است كه خصلتى را بر خصلتى ديگر بيفزايد
يك چيز حقيقت نيك بختى است و يك چيز حقيقت بدبختى‏
پاداش و كيفر مردم در يك چيز است‏
برترين جهاد يك چيز است‏
سخت ترين چيزى كه خوددارى از آن بيك چيز است‏
كارى كه مؤمن را آبرو دهد و كارى كه عزتش بخشد
كليد همه بديها يك خصلت است‏
نمونه‏اى از عدالت‏
صاحب يك صفت لياقت قضاوت در اجتماع را دارد
كمترين حق مؤمن بر برادرش يك خصلت است‏
يك وسيله تقرب بخداى عزّ و جلّ‏
سخت‏ترين آزمايش خدا بندگان را با يك خصلت است‏
ميوه نهال نيكوكارى‏
يك خو ايمان را استوار و خوى ديگر از دلش بيرون كند
يك رفتار شكوه مؤمن را ميبرد
تضمين بى‏نيازى با انجام يك كار
جوانمردى خاندان پيمبر
نمونه‏اى از جوانمردى‏
كارى كه از ثروتمند خوش آيند نيست‏
كارى كه خداوند آن را دوست ميدارد و كارى كه دشمنش ميدارد
هر كس داراى يك خصلت باشد سپاسگزارى نكرده است‏
كسى كه براى يك خصلت خشمگين نگردد از يك خصلت نيز سپاسگزار نخواهد بود
نمونه‏اى از فروتنى‏
صفتى كه نزديك بكفر است و صفتى كه نزديك است از تقدير جلوگيرى كند
كارى كه پيشينيان را نابود ساخت‏
كشته شدن در راه خدا كفاره همه گناهان است مگر يك چيز كه كفاره‏اش فقط يكى از سه چيز است‏
هديه‏اى كه خداوند فقط بر محمد و امتش فرستاد نه بر امتهاى پيشين‏
هر كه بافزايش خير خانه‏اش علاقمند است چون بر غذا مى نشيند بايد يك كار انجام دهد
خداى تعالى چون بنده‏اى را دوست بدارد توجه خاصى باو فرمايد و چون توجه فرمايد يكى از سه چيز باو تحفه دهد
روز قيامت شب وصال متقين است‏
كارى كه بخاطر آن مرگ ناخوش آيد
كارى كه بضدش شبيه است‏
بدترين مردم كسانى هستند كه از ترس يك چيز ب‏آنان احترام بشود
زهد در دنيا يك چيز بيش نيست و سپاس هر نعمتى يكى بيش نه‏
هيچ چيز از زبان سزاوارتر نيست كه زندانش بطول انجامد
هر كس آرزوى دراز كند بد كردار مى‏شود
مرد مسلمان تا خاموش است نيكوكار نوشته مى‏شود
هر كس يك كار انجام دهد خداوند او را از وحشت روز قيامت در امان‏دارد
يك چيز در پيكر عقل بجاى سر او است‏
پرهيزكارتر و عابدتر و زاهدتر و كوشاترين مردم‏
توبه پشيمانى است و بس‏
آنكه بيش از خوراك خويش از دنيا برگيرد
يك وصيت قابل توجه‏
اثر منفى يك صفت و اثر مثبت صفت ديگر
صفتى بر اهل دنيا سنگين است و صفت ديگر سبك‏
شخصيت و بزرگوارى و عمل و پرستش، هر يك بچيزى بستگى كامل دارد
يك كار و چهار فائده‏
خدا كه بنده‏اى را دوست بدارد ببلاى بزرگ گرفتارش كند
كارى كه شخص را مبتلا به بواسير كند
دستى كه انگشتر آهن بانگشت دارد پاكيزه نگردد
هر كه پيش از سلام دادن شروع بسخن كند جوابش ندهيد
كارى كه هر كس انجام دهد يا برايش انجام دهند از دين محمد بيرون است‏
از مثلهاى پيغمبران بجز يك كلمه باقى نمانده است‏
چون خدا در باره بنده‏اش نيكى بخواهد هر چه زودتر در دنيا مجازاتش فرمايد و اگر اراده بدى فرمايد كيفرش را بتأخير اندازد
شكيبائى بر دشمنان نعمت‏
پيغمبر و على بن ابى طالب از ميوه يك درختند
يك سپاس‏گزارى براى هر نعمت‏
دين يعنى محبت‏
چون مؤمن با مؤمن ديگر مصافحه كند بدون گناه از يك ديگر جدا شوند
مايه حيات قلب‏
كارى كه دستورات حجتهاى الهى را احياء ميكند
از براى چشم، روشنائى بخش‏تر از يك چيز خدا نيافريده است‏
نه دهم دين در يك كار
آنكه بقضاى الهى خوشنود است و آنكه از آن دلتنگ است‏
شتران سرخ موى را در برابر يك حال نبايد دوست داشت‏
يك كار روزى افزا
گناه نابخشودنى‏
كارى كه خود نفاق آرد و دنباله‏اش تنگدستى‏
اولين تحفه مؤمن‏
بنده‏اى كه با نداشتن عمل صالح بيك كار آمرزيده شود
سرآمد گناهان‏
منظره زشت بنده‏اى كه با رسوائى داخل بهشت مى‏شود
كارى كه صاحبش مستوجب رحمت خدا است‏
كارى كه خير و بركت خانه را افزايد
در باره كسى كه تندرستى‏اش نمايان‏تر است تا بيمارى‏اش و خود را بچيزى معالجه كند و بميرد
مؤمن يك كار نكند
هيچ چيز مانند يك خوى ايمان را پايمال نكند
خوشبخت آنكه تا زنده است جانشين لايق پس از خود را به بيند
احترام مؤمن بيش از كعبه است‏
مؤمن را همين يارى خدا بس كه به بيند دشمنش بگناه آلوده است‏
هديه، كينه را از دل ميزدايد
خوشا بحال بنده گمنام‏
مايه نيازمندى روز قيامت‏
سرشناسان اهل بهشت يك صنف‏اند
رسول خدا يك بار يك بار وضو ميساخت‏
بهترين خوى‏
پيغمبر دعاى خود را بيك منظور ذخيره كرد
بهترين عبادت يك خصلت است و نيكوترين آئين يكى‏
چيزى كه خود، فراوان و عاملش كم است‏
نيمى از دين‏
بهترين صفت مرد مسلمان‏
پيغمبر و على از يك نور آفريده شده‏اند
شايستگى بنده در شايستگى يك عضو از بدن او است‏
مردى با يك خوى بهشتى شد
كسى كه به دو فائده دلخوش دارد يك كار انجام دهد
رسول خدا در نمازش يك سلام ميداد
» باب الاثنين (باب دوگانه)
خداى يكتا را بدو چيز بايد شناخت‏
پيغمبر فرمود: در دو كار دوست ندارم كه هيچ كس با من شركت كند
دو غريب را نگهدارى كنيد
فقط آنچه از پس و پيش بيرون مى‏آيد وضو را ميشكند
دو نعمت پنهان‏
وسيله آزمايش بيشتر مردم‏
بهترين عبادت، خاموشى و رفتن بخانه خدا است‏
فقط دو نفر را امر بمعروف بايد كرد
دو بال كفر
خداى تعالى مردم روى زمين را بدو قسمت تقسيم فرموده است‏
صلاح و فساد امت وابسته بصلاح و فساد دو صنف است‏
در مورد دو ناتوان از خدا بپرهيزيد
پاداش كسى كه از دو دختر يا دو خواهر يا دو عمه يا دو خاله سرپرستى كند
دو نفر بوى بهشت را نمى‏يابند
در باره شخص دو رو
مردم دو قسمند از يكى ديگران در راحت و ديگرى خود در استراحت است‏
مردم دو قسمند: دانشمند و دانش آموز
دو صفت يكى موجب فراموشى گناه است و ديگرى مايه قساوت قلب‏
دو چيز امان از جذام است‏
گرفتارى دو كار بزرگ‏
دنيا دو كلمه است و دو درهم‏
مرد تا داراى دو خصلت نباشد فقيه نگردد
خير زندگى فقط دو نفر راست‏
خير دنيا را فقط دو كس دارد
دانش بر دو نوع است‏
دو كار شگفت آور: خوردن روزى خداوند و ادعاى خدائى‏
امر بمعروف و نهى از منكر دو آفريده خداى عزّ و جلّ هستند
بيشتر عبادت ابى ذر دو چيز بود
زنى كه در دنيا دو شوهر ديده است در بهشت همسر كدام يك خواهد بود؟
دو دشمن در باره خدا دشمنى با يك ديگر ورزيدند
بخشندگى بدو معنى است‏
پول طلا و نقره هر دو كشنده‏اند
طلا و نقره دو سنگ‏اند كه مسخ شده‏اند
پناهندگى از دو صفت‏
دو صفت شيعه‏
دو شادى از براى روزه دار است‏
در باره دو سوداگر راستگو و نيكوكار و يا دروغگو و خائن‏
دو چيز هر صبح و عصر خير ميدهند
دو معامله ناپسند
دو دعا براى جنس خوب و دو دعا براى متاع بد
هر كه نصيحت خداى را بپذيرد دو پاداش دارد
دو صفت علامت مؤمن واقعى است‏
صاحب دو صفت قابل معاشرت است و بدون آن بايد دورى كرد، دورى، دورى،
هر يك از دو چيز جلوتر افتاد عده طلاق تمام مى‏شود
دو وسيله تقرب‏
دو چيز تنگدستى را برميدارد و عمر را دراز ميكند و از مرگ بد صاحبش را جلوگيرى ميكند
دو قسم رفتار
احسان فقط كسى را سزا است كه صاحب دو خصلت باشد
رفاقت برادرانه بر دو گونه است‏
مردم بر دو نوع‏اند
دو اميرى كه بحقيقت امير نيستند
مردم با دو چيز نمازشان را باطل ميكنند
شيطان دو صفت را بنوح تذكر داد
از دو چيز بايد بيش از هر چيز بر مردم ترسيد
از دو چيز جلوگيرى شده است‏
دو قسم آب دعوت نوح را نپذيرفتند
ايمان گفتار است با كردار
دو گرسنه‏اى كه سير نميشوند
دو چيز از آثار ايمان واقعى است‏
جوانمردى بر دو گونه است‏
دو خصلت از اقسام ستم است‏
دو چيز جلب روزى ميكند
حد متوسط دو مكروه ميزان نفقه واجب است‏
دو رفتار بعوض دو رفتار
حياء بر دو قسم است‏
آنچه پدر را عاق فرزند ميكند
در بيان فرمايش رسول خدا كه من فرزند دو ذبيحم‏
دو چيز بر پا هستند و دو چيز روانند و دو چيز بر خلاف هم‏اند و دو چيز دشمن هم‏اند
پاداش آنكه دو مرتبه بحج برود
حق گوئى در دو حال‏
كشته شدن بر دو قسم است و جنگيدن بر دو قسم‏
صاحب دو صفت را خداوند از آسمان و مردم از زمين دوست دارند
رسول خدا را دو انگشتر بود
تحفه روزه دار
دو علامت رستاخيز
صدقه بر سادات روا نبود جز در دو مورد
مردم فرو مايه را دو كار است‏
دو گناه يكى از ديگرى سختتر
دندان را با سعد شستن دو اثر دارد
اشنان خوردن دو خاصيت دارد
دو طايفه از شفاعت پيغمبر محروم‏اند
با دو چيز خلال كردن جذام مى‏آورد
دنيا و آخرت مانند دو كفه ترازو است‏
دو دريا بهم برخوردند و بهم در نياميختند
پيغمبر در ميان امت دو چيز از خود بيادگار گذاشت‏
پرسش در باره ثقلين در روز قيامت‏
حسن و حسين دو تعويذ داشتند
دو راه‏پيما
خداى عز و جل بدو نفر دو بال داده است كه با فرشتگان بهشتى در پروازند
دو چيز مردم را گمراه كرد
فرمايش امير المؤمنين: كه پشت مرا دو نفر شكست‏
شخص حريص از دو خصلت محروم است و بدو خصلت پاى بند
رسول خدا دو نماز را ترك نكرد
دو صنف را از اسلام بهره‏اى نيست‏
با مردم دشمنى‏ورزيدن يكى از دو خصلت را در بر دارد
آدميزاده هر چه پيرتر شود دو صفت او جوانتر مى‏شود
دو صفت است كه هر يك دو اثر دارد
آدميزاده دو صفت را خوش ندارد
رسول خدا در دو مورد سكوتى داشت‏
در هيچ مسلمانى دو خوى با هم جمع نشود
در دل هيچ بنده‏اى دو خوى با هم جمع نگردد
رشگ در دو مورد
پيغمبر عقيل را از دو جهت دوست داشت‏
دو چيز كه رسول خدا را مسرور نمود
پيغمبر ص بهر يك از حسن و حسين دو صفت بارث بخشيد
بجز دو كس نبايد كسى پس از نماز عشا بيدار بماند
امت اسلامى بدو چيز بيشتر از هر چيز ب‏آتش ميروند و بدو چيز بيشتر به بهشت‏
خداى عز و جل دو ترس و دو آسودگى خواطر را به بنده‏اش يك جا ندهد
امّت اسلامى را در اول دو چيز باعث صلاح بود و در آخر دو چيز موجب هلاكتش خواهد گشت‏
» باب الثلاثة (باب خصلتهاى سه‏گانه)
سه طايفه را خداوند بدون رسيدگى بحسابشان به بهشت ميبرد و سه طايفه ديگر را بدون حساب به دوزخ‏
خداوند مؤمن را در مورد سه چيز بازخواست نميكند
هر كس سه صفت و يا يكى از آن سه را داشته باشد در سايه عرش الهى خواهد بود
سه كس روز قيامت از همه كس بخدا نزديكتراند
بهنگام پيدايش سه چيز دعا مستجاب مى‏شود
تا سه خصلت در كسى نباشد مؤمن نيست‏
سه صفت در مؤمن ديده نميشود
پيغمبر سه دعا كرد كه دو دعا مستجاب گرديد و يكى مستجاب نشد
سه چيز موجب بالا رفتن درجه است و سه چيز باعث كفاره گناه و سه چيز كشنده و سه چيز نجات بخش‏اند
پاداش سه صفت همسرى با حور العين است‏
سه طايفه‏اند كه اگر ستم بر آنان نكنى آنان بر تو ستم خواهند كرد
سه كس نميتواند حق خود را از سه كس بستاند
بنده همواره با سه چيز روبرو است‏
سه كس سزاوار دلسوزى هستند
سه كس را خداى عز و جل دشمن ميدارد
در سه مورد دروغ گفتن زيبا است، و در سه مورد راست گفتن زشت است و همنشينى با سه كس دل را مى‏ميراند
سه چيز به پاداش سه چيز
سه چيز بسزاى يكى‏
سه چيز نشانه پيرى است‏
سه چيز مخصوص پيغمبران است و فرزندان و پيروانشان‏
دشمنى خداى تبارك و تعالى در سه چيز است‏
هديه بر سه قسم است‏
سه خصلت است كه پيغمبر و كمتر از او از آن‏ها خالى نيست‏
ريشه‏هاى كفر سه چيز است‏
وام بر سه قسم است‏
اذن دخول سه بار است‏
بر سه كس نبايد سلام كرد
بهترين مردم سه طايفه‏اند
سه چيز است كه يكى نمودار ثروت است و ديگرى نمودار زيبائى و سومى دشمن را خوار گرداند
سه چيز از روش پيمبران است‏
سه چيز چشم را روشن ميسازد
صفات نيكو سه است‏
زياده روى در سه چيز است‏
سه كس را رسول خدا لعن فرمود
مقامى در بهشت است كه جز سه كس بآن نميرسد
از سه كس قلم تكليف برداشته شده است‏
داستان آن سه كس كه به لات و عزى سوگند ياد كرده بودند كه رسول خدا را بكشند و على ع در برابر آنان برخاست‏
نيكى در حق برادران دينى و كوشش در انجام احتياجات آنان سه نتيجه دارد
النهي عن التغوط في ثلاثة مواضع‏
رو بآفتاب بودن سه خاصيت بد دارد
سه چيز نشان شخص اسراف كار است‏
روز قيامت بجز سه چشم همه ديده‏ها گريان است‏
همه خير در سه چيز فراهم آمده است‏
بر پشت چهار پا نبايد سه نفر رديف سوار شوند
رفقاى مسافر بيمار بايد سه روز از حركت خوددارى كنند
كفش سياه سه اثر بد دارد و كفش زرد سه اثر پسنديده‏
از كلاغ سه چيز را بياموزيد
سه چيز با سه چيز همراه است‏
فال بد در سه چيز است‏
كسانى كه تذكرات حق را فراموش كردند سه طايفه بودند
سه كس در پناه خداى عز و جل باشند تا هنگامى كه خداوند از حساب مردم فارغ شود
آن را كه سه چيز نصيب گشته از سه چيز بى‏نصيب نمانده است‏
مشورت با سه كس قدغن است‏
خرد بر سه جزء تقسيم شده است‏
در انتخاب يكى از سه خصلت بآدم اختيار داده شد
ميزان سنجش عقل مرد سه چيز است‏
شيعه بر سه قسم است‏
شيعه در سه چيز آزمايش مى‏شود
سه خصلت در هر كس باشد براستى ايمان خود را كامل كرده است‏
خداوند عز و جل در روز قيامت با سه كس سخن نگويد و نگاه‏شان نكند و لياقت‏شان نبخشد و به شكنجه دردناكى گرفتار خواهند بود
مردم در سه جا از همه جاها بيشتر در وحشتند
سه كس شريك ظلمند
سخن چين سه نفر را قاتل است‏
مؤمن سه مسكن دارد: زندان و پناهگاه و اقامتگاه و كافر را نيز سه مسكن است.
خداى را سه روز است‏
سه كس در روز قيامت شكنجه خواهند شد
سه كار تكبر را مى‏زدايد
امر بمعروف و نهى از منكر وظيفه كسى است كه سه صفت در او باشد
سه كس نانجيب مى‏شود
اين عيب براى مرد بس كه سه صفت در او باشد
هر كه خاندان پيغمبر را دوست ندارد در سرشتش يكى از سه چيز هست‏
محبوب‏ترين كار نزد خداوند سه چيز است‏
روز قيامت آتش با سه كس سخن ميگويد
سه چيز كمر شكن‏
خداوند بر بندگان بسه نعمت منت نهاد
بجز در سه مورد شب‏زنده‏دارى روا نيست‏
اگر سه چيز در آدميزاد نبود هيچ چيزاش سرافكنده نمى‏ساخت‏
همه دستورات دين در سه چيز خلاصه مى‏شود
همه گرفتاريها در سه چيز است‏
مرد مسلمان را سه دوست است‏
خداوند در باره على ع سه كلمه به پيغمبر فرموده است‏
مردان سه قسمند
پيشوائى را نشايد مگر كسى كه سه صفت داشته باشد
در باره كسى كه سه بار حج رفته است‏
در باره كسى كه سه نفر مؤمن را بحج ببرد
پيراهن يوسف را سه آيت بود
ستم بر سه گونه است‏
هم بسترى با زنان بسه راه حلال مى‏شود
براى همه مسلمانان اميد نجات است جز براى يكى از سه تن‏
سخت‏ترين هنگام براى آدمى سه وقت است‏
آدميزاد هرگز كارى انجام نميدهد كه در نزد خدا از سه كار بزرگتر باشد
مرد سفر نكند مگر در سه مورد
سه بستر لازم است‏
علامت‏هاى سه‏گانه‏
خداى عز و جل بنده را در سه حال مختلف آفريد
مردم سه دسته‏اند
در سه مورد هيچ كس معذور نيست‏
هر كس داراى سه خصلت باشد تا سزاى آنها را نبيند هرگز نخواهد مرد
سه چيز باعث كامل شدن مسلمان است‏
سفارشهاى سه‏گانه‏اى كه پيغمبر بامير المؤمنين فرموده است‏
در دعا بسه كس بايد لفظ جمع گفته شود
براى عطسه‏كننده تا سه بار بايد دعا كرد
سه صفت را خداى عز و جل نه در منافقى جمع ميكند و نه در فاسقى‏
سه كس از مهمانان خداوند هستند و زائر او و در پناه او
خريدار حيوان تا سه روز اختيار فسخ دارد
خداى عز و جل در سه چيز بهيچ كس رخصت مخالفت نداده است‏
محروميت از سه چيز شديدترين گرفتارى مؤمن است‏
اگر سه طايفه نبودند خداوند عذاب سختى بر بندگان فرو ميفرستاد
سه كس از رحمت خدا دورند
حكيمان و دانشمندان چون بيكديگر نامه مينوشتند فقط سه جمله مينوشتند و چهارم نداشت‏
مؤمن با سه چيز خو نگيرد
هر كس چيزى از مال دنياى او از دستش برود سه پاداش دارد
خداى عز و جل را بهشتى است كه بجز سه كس ديگرى را بدان راه نيست‏
سه خصلت در شيعه يافت نميشود
سه كار از سختترين كارهاى بندگان خدا است‏
گفتار شيطان بنوح ع كه در سه هنگام بياد من باش‏
گفتار شيطان خدا لعنتش كند: هر چه مرا در باره آدميزاد عاجز كند يكى از سه چيز هرگز عاجزم نخواهد كرد
سه كار بر مردم طاقت فرسا است‏
كار نيك شايستگى ندارد مكر با سه شرط
سه دست هست‏
سه صفت دوست داشتنى‏
بخشندگان سه‏اند
بجز در سه مورد سؤال شايسته نيست‏
خداى عز و جل بسه چيز بر آدميزاد منت نهاده است‏
بنده خدا مشرك نميشود تا يكى از سه كار را نكند
سه چيز باين امت از هر چيز كمتر داده شده است‏
آخرين درجه ابتلاء سه چيز است‏
سه چيز در اين امت مشروع نيست‏
در خانه‏اى كه سه چيز باشد فرشتگان ب‏آن خانه در نيايند
سه نفر در امر بمعروف و نهى از منكر شريك هم‏اند
خداى عز و جل بمؤمن سه خصلت عنايت فرموده است‏
از سه كس بر دين بايد ترسيد
سه پرسش مرد ترسا از جعفر بن محمد ع»
زمين به پروردگار خود نناليده بمانند ناله‏اش از سه چيز
خداوند نگهبانى از سه كس را نمى‏پذيرد
در روز قيامت سه كس از سايه عرش خداى عز و جل سايه‏بان دارند
سه چيز شكايت به نزد خداى عز و جل برند
دانشمندان علم قرآن سه قسمند
بار سفر بستن جز براى سه مسجد جايز نيست‏
در فجل سه فايده هست‏
سه چيز بى‏زيان است‏
هر كس سه عمل را ترك كند بضمانت پيغمبر سه خانه در بهشت دارد
امير المؤمنين ع بجنگ با سه گروه مأمور بود
هر كس سه چيز نداشته باشد نه با خدا ارتباطى دارد و نه با پيغمبرش‏
سه چيز را بايد براى خدا محترم شمرد
آخرين درجه ايمان سه خصلت است‏
آنكه عمل حج بجا مى‏آورد بر سه وجه است‏
از سه خصلت نهى شده است‏
سياه پوشى پسنديده نيست بجز در سه چيز
كسى كه قصد زيارت خانه خدا دارد اگر سه خصلت در او نباشد مورد اعتنا نميشود
پذيرائى از مهمان تا سه روز است‏
مرد مسلمان در سه چيز خيانت بدل خود راه ندهد
گفتار پيغمبر: كه بر حقانيت سه چيز سوگند ياد ميكنم‏
هيچ عملى پس از مرگ بدنبال شخص نميرود مگر سه كار
خداى عز و جل سه دسته از مردم را در بهشتش جاى نخواهد داد
پدران بر سه گونه‏اند
مؤمن را سه خصلت داده شده است‏
سه نفر از همه سزاوارترند كه آرزوى سه چيز داشته باشند
كارها بر سه گونه است‏
دزدان بر سه گونه‏اند
فرشتگان بر سه طبقه‏اند
جن بر سه گروه است و انسان بر سه گروه‏
پشت سر سه كس نبايد نماز جماعت خواند
سه نخوردنى فربهى آورد و سه خوراكى لاغرى‏
همه قضاوتهاى مسلمانان از سه مجرا است‏
سه چيز قرين سه چيز است‏
سه كس از خداى عز و جل خواهش ميكنند و خداوند خواهش آنان رامى‏پذيرد
نخستين كسانى كه قرعه بنامشان زده شد سه نفراند
در «بِه» سه خاصيت هست‏
در پياز سه خاصيت هست‏
بجز در سه مورد نبايد افسون كرد
سه چيز از نشانه‏هاى فهم است‏
سه چيز را نشايد دميد
در هر كس سه صفت باشد جهنمى است‏
هر كس از راه حرام مالى بدست بياورد خداوند سه چيز بر او مسلط گرداند
آسايش مؤمن در سه چيز است‏
از اسباب خوشبختى مرد اين است كه داراى سه چيز باشد
دعاى سه نفر مستجاب نيست‏
روزه رسول خدا هر ماهى سه روز بود
سرگرمى مؤمن در سه چيز است‏
هر كس سه خصلت دارا باشد مانند اين است كه همه خير دنيا را دارا است‏
رسول خدا روز كندن خندق سه كلنگ زد و بهر كلنگى يك تكبير گفت
محبوبترين كارها نزد خداى عز و جل سه چيز است‏
ترسناك‏تر از هر چيز بر امت من سه چيز است‏
كسى كه خدا و روز قيامت را باور دارد سه كار نكند
بر اين امت فقط از سه چيز بايد ترسيد
پيغمبر از دنيا سه چيز را دوست داشت‏
امام صادق هيچ گاه فارغ از يكى از سه كار نبود
زائر حضرت رضا در سه مورد بهره‏مند مى‏شود
كارها بر سه حالتند
امام باقر فرزندش امام صادق را سه دستور داد و از سه كار نهى فرمود
هنگامى كه امام قائم ظهور كند سه فرمان صادر فرمايد كه پيش از او هيچ كس چنين فرمانى نداده است‏
فرمايش پيغمبر بسلمان كه تو را بهنگام بيمارى سه خصلت است‏
گفتار عمر: كه از سه كار پيش خدا توبه كارم‏
گفتار ابى بكر كه اندوهى از دنيا بر دل ندارم جز اينكه اى كاش سه كار كه از من سر زد سر نزده بود و سه ...
گفتار عبد اللَّه بن مسعود: دانشمندان روى زمين سه نفرند
سه نفر حتى يك چشم بهم زدن بوحى الهى كافر نشدند
پاداش كسى كه سه دختر داشته باشد و بر آنان صبر كند
روز قيامت سه چيز به پيشگاه الهى شكايت خواهند نمود
از سه كس قلم تكليف برداشته شده است‏
بخل منشأ سه خصلت نكوهيده است‏
آغاز كار پيغمبر از سه چيز شروع شد
هر كس سه كار انجام دهد در سود و زيان مسلمانان شريك است‏
سه چيز است كه هر كدام، يك چهل و پنجم از مقام پيغمبرى است‏
ايمان سه چيز است
سه كس به بهشت ميروند
در باره كسى كه سه فرزند از دست داده باشد
ثواب سه كار: وضوى كامل گرفتن سلام را آشكار كردن و پنهانى صدقه دادن‏
سه برادر بودند كه هر يك با برادر بعدى ده سال فاصله داشت‏
پس از سه پيش آمد مردم مسلمان خوار شدند
سؤال كردن سه اثر دارد و بدترين مردم سه گروه‏اند
دورى بيش از سه روز روا نيست‏
سه چيز اثر خوشبختى مسلمان است‏
خداى عز و جل با سه كس سخن نگويد
صديقان سه كس‏اند
ياران رقيم سه نفر بودند
سه عمل نزد خداوند از هر كارى محبوبتر است‏
مردم سه دسته‏اند
ياد، از نورى كه سه بخش شد
مردم خداى را از سه رو مى‏پرستند
امير المؤمنين با ميزبان خود سه شرط كرد
سه صفتى كه در امير المؤمنين ع بود
بريرة: آزادشده عايشه، مورد وضع و اجراء سه قانون عمومى گرديد
سه نفر برسول خدا دروغ مى‏بستند
سه كس لعن شدند يك جلودار و يك راننده و يك سوار
سه كس‏اند كه معلوم نيست گناه كدام يك بزرگتر است‏
براء بن معرور انصارى مورد وضع و اجراى سه قانون عمومى گرديد
صفوان بن امية جمحى مورد وضع و اجراى سه قانون عمومى گرديد
دانشمندان سه دسته‏اند
هر كس با سه كس ستيزه كند خوار گردد
مردم در باره قضا و قدر سه نوع عقيده دارند
» باب الأربعة (باب خصلت‏هاى چهارگانه)
فرمايش پيغمبر كه چهار كس‏اند كه خودم از آنان شفاعت خواهم نمود
كيفر كسى كه در چهار چيز همسر خود را اطاعت كند
تير دعاى چهار كس به خطا نرود
پايدارى دين بوسيله چهار كس است‏
خداوند كسى را كه در چهار مورد سخت گير نبود آمرزيد
خواسته مردم در دنياى فانى چهار چيز
هيچ بنده‏اى ايمان نخواهد داشت تا آنكه بچهار چيز عقيده‏مند باشد
امير المؤمنين را چهار انگشتر بود
چهار سوره پيغمبر را پير كرد
پيغمبر چهار بار عمره بجا آورد
امام با چهار خصلت شناخته مى‏شود
گفتار پيغمبر: با چهار چيز از پيغمبران ديگر برترم‏
بهترين ياران سفر چهار نفر و بهترين دسته قشون‏هاى اعزامى دسته چهار صد نفرى است و بهترين لشكر، چهار هزار
آنكه از چهار چيز بهره‏مند است از چهار چيز بى‏بهره نيست‏
بچهار چيز شنوائى از همه آفرينش داده شده است‏
چهار كس را خداوند در روز قيامت نظر نكند
سواران روز رستاخيز چهارند
چهار چيزى كه پيره زال بنى اسرائيل از موسى خواست‏
بهترين زنان بهشتى چهار كسند
از چيزهاى كمرشكن چهار چيز است‏
خداى عز و جل از مقام الوهيت چهار بار بعالم پائين نگريست‏
گفتار پيغمبر بعلى ع كه من در چهار مورد نام تو را قرين نام خود ديدم‏
بار حديث اهل بيت را جز چهار كس نتواند كشيد
چهار خصلت براى او قائل شوند
چند بيت شعرى كه شيطان در پاسخ دو بيت شعر آدم سروده است‏
خداى تبارك و تعالى چهار چيز را در چهار چيز پنهان نموده است‏
گفتار پيغمبر كه چهار چيز را ناخوش نداريد كه چهار فائده دارند
امير المؤمنين را چهار منقبت بود كه هيچ عربى نژاد پيش از او داراى آن منقبتها نبود
گفتار معاوية بابن عباس كه من بخواطر چهار خصلت تو را دوست دارم با اينكه چهار خصلت را بر تو بخشيده‏ام‏
چهار صفت منشأ همه گناهان است‏
پاداش كسى كه چهار بار حج بجا آورد
چهار چيز در چهار مورد پذيرفته نيست‏
خوراكى كه چهار خصلت را دارا باشد خوراك كامل است‏
زنا زاده چهار نشانه دارد
خداى عز و جل موسى را چهار سفارش فرمود
امير المؤمنين ع هر وقت بجنگى اعزام ميشد چهار خصلت داشت‏
شگفت آور است كسى كه از چهار چيز مى‏هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود
چهار كس گواهى بولايت امير المؤمنين را پنهان داشتند و خدا نفرين آن حضرت را در باره آنان پذيرفت‏
آنچه موجب امان از چهار خصلت در دنيا است و چهار كلمه براى آخرت‏
چهار چيز از وسوسه است‏
چهار چيز از چهار چيز سير نشوند
هر كس چهار چيز را دارا باشد در بزرگترين نور الهى است‏
چهار خصلت هر كه را باشد اسلامش كامل است‏
چهار كلمه حكمت‏
چهار خصلت بچهار خانه در بهشت‏
چهار خصلت در هر كس باشد خداوند خانه‏اى در بهشت براى او بسازد
هر كه از چهار خصلت بر كنار باشد بهشت براى او است‏
چهار كس را خداوند روز رستاخيز مورد نظر قرار دهد
شيعه بچهار خصلت گرفتار نگردد
چهار خصلت در هر كس باشد در پناه خدا است‏
خداوند از هر چيز چهارش را برگزيده است‏
چهار خصلت غم انگيز
چهار خصلت همواره دامن گير امت محمد است‏
پى‏ريزى بدن بر چهار چيز است‏
پايدارى انسان و بقايش بچهار چيز است و آتش چهار قسم است‏
چهار خصلت دل را تباه سازند و ريشه نفاق را در دل برويانند
رسول خدا چهار قبيله را دوست ميداشت و چهار قبيله را دشمن‏
چهار خصلت دل را ميميراند
زمين از چهار نفر مؤمن تهى نگردد
بچهار خصلت از علم طب بى‏نياز بودن‏
مؤمن داراى چهار خصلت نگردد
خداى عز و جل از مؤمن بچهار چيز پيمان گرفته‏
مؤمن از چهار خصلت جدا نگردد
چهار چيز كيفر زودرس دارد
يكى از چهار چيز بهر خانه داخل شود ويرانش سازد
چيزهائى كه هر يك بر چهار پايه استوار است‏
نجده حرورى نامه‏اى به ابن عباس نوشت و از او چهار چيز پرسيد
موى سپيد پيرى در چهار جا نشانه چهار چيز است‏
مردم بر چهار قسم‏اند
چهار انگشت فاصله ميان حق و باطل است‏
گنج دو يتيم چهار جمله پند بود
بر چهار كس نبايد سلام كرد
چهار چيز كه صورت آدمى را روشن سازد
محبوبترين هم سفر نزد خدا چهارند
بروز قيامت آتش بر چهار كس حرام است‏
چهار چيز است كه اندكش نيز افزون است‏
از چهار چيز هر چه زودتر بايد بهره‏مند شد پيش از چهار چيز
دانش همه مردم در چهار جمله است‏
در چهار مورد امت اسلام را حقى لازم آمده است‏
چهار قسم جهاد
براى بنده چهار چشم است‏
چهار خصلت است كه از هر چيز بهتر است‏
زنان چهار قسمند
چهار چيز از روش پيغمبران مرسل است‏
چهار كس‏اند كه هيچ نمازى از آنان پذيرفته نيست‏
چهار چيز كه رواج يابد چهار چيز آشكار شود
چهار چيز نشانه بدبختى است‏
خداى عز و جل گفتار خود را براى آدم در چهار كلمه خلاصة فرمود
چهار كس را نبايد دوست گرفت و با آنان برادرى كرد
در راه دانش چهار كس پاداش دارند
در معامله چهار چيز نبايد چكش كرد
تا يك سال، پيدايش چهار عيب در زر خريد اختيار فسخ در معامله مى‏آورد
بهترين ثروت چهار چيز است‏
چهار نماز است كه در هر ساعت مى‏توان خواند
قاضيان چهار قسمند
مرد بايد هزينه چهار نفر را بحكم اجبار پرداخت نمايد
پيغمبرانى كه پادشاهان روى زمين بودند چهار نفرند
در آفتاب چهار خاصيت است‏
درمان چهارگانه‏
چهار چيز مزاج را معتدل ميسازد
تره را چهار خاصيت است‏
نشانه زيادى خون چهار چيز است‏
چهار نهر بهشتى است‏
چهار كنية غدقن شده است‏
بهترين نامها چهار و بدترين نامها چهار است‏
از چهار چيز و چهار ظرف نهى شده است‏
دستور زير خاك كردن چهار چيز
چهار خصلت از اخلاق پيغمبران است‏
بر چهار كس تمام خواندن نماز واجب است چه مسافر باشند چه حاضر
از اسرار نهانى در گنجينه علم الهى نماز را در چهار جا تمام خواندن است‏
عزايم: سوره‏هائى كه سجده واجب در آنها است چهار سورة است‏
روز رستاخيز هيچ بنده‏اى قدم از قدم برندارد تا از چهار چيز باز پرسى شود
پيغمبر بدوستى چهار كس امر فرموده است‏
نخستين گروه از چهار گروه كه به بهشت ميروند
چهار خصلت است كه در هر كسى باشد منافق است‏
چهار نفر پادشاه همه روى زمين شدند دو مؤمن و دو كافر
حديث پيغمبر از چهار كس بدست مردم رسيد كه پنجمى ندارند
مردم در ماه رمضان از چهار چيز بى‏نياز نيستند
حيوانات چهار چيز را تميز ميدهند
خداى عز و جل اسب را از چهار چيز آفريده است‏
بادهاى چهارگانه‏
مردم چهار صنف‏اند
خواب بر چهار گونه است‏
شيطان چهار بار ناله كرد
چهار چيز بهدر ميرود
فرمايش امام صادق كه مسلمانان را چهار عيد است‏
گفتار خداى عز و جل بابراهيم كه چهار پرنده بگير و سپس آنان را در گرد خود قرار بده‏
چهار خصلت هر كرا باشد خداوند دشمنش ميدارد
» باب الخمسة (باب خصلتهاى پنجگانه)
پنج چيز است كه در ميزان عمل چه قدر سنگين‏اند
خداوند بيكى از پيغمبرانش در باره پنج چيز به پنج عمل مختلف دستور فرموده‏
در شانه زدن پنج خاصيت است‏
نشانه‏هاى ايمان پنج چيز است‏
پنج چيز از پنج كس نشدنى است‏
پنج بجاى پنجاه‏
كلماتى كه آدم از پروردگار دريافت نمود و خداوند توبه‏اش را پذيرفت پنج كلمة بود
پنج خصلت كه پيسى آورند
گفتار امام صادق: پنج چيز چنان است كه من ميگويم‏
روش پيغمبران نسبت به سر پنج بود و نسبت ببدن پنج‏
گفتار پيغمبر كه پنج چيز را تا دم مرگ رها نكنم‏
شومى براى مسافر در پنج چيز است‏
پنج تن گريه فراوان داشتند
گناهان بزرگ پنج گناه است‏
پيغمبر با پنج شمشير برانگيخته شد
دوستى پنج شرط دارد
مؤمن در ميان پنج نور ميغلطد
پايه‏هاى اساسى كاخ اسلام پنج است‏
مكة را پنج نام است‏
خداى عز و جل بر بندگان در شبانه روز پنج نماز واجب فرموده است‏
افرادى كه پيغمبر را مسخره ميكردند پنج نفر بودند
نماز بر جنازة را پنج تكبير است‏
ترس از خدا بر پنج قسم است‏
پنج خصلت را خداى عز و جل و رسولش دوست دارند
ثروت اندوخته نشود مگر با پنج خصلت‏
پاداش كسى كه پنج بار عمل حج بجا آورد
خداى عز و جل روز رستاخيز بر پنج طائفه حجت تمام كند
خوردن پنج عضو گوسفند بد است‏
هر كس يكى از پنج خصلت را نداشته باشد بهره فراوانى نخواهد داشت‏
نماز را نبايد دوباره خواند مگر در صورتى كه يكى از پنج چيز كم داشته باشد
هيچ خصلتى كمتر از پنج خصلت قسمت بندگان نشده است‏
شيطان ملعون در پنج كس راه چاره‏اى ندارد
كسى كه بازرگانى كند بايد از پنج خصلت دورى كند
پنج چيز روزه را باطل ميكند
فرمايش على ع كه پنج چيز ويژه ما است‏
پنج دسته با طبع آتشين آفريده شده‏اند
از پنج كس در هر حال بايد اجتناب شود
دانش را پنج درجه است‏
پنج كار و پيشه زشت و ناپسند است‏
به پنج كس زكاة نميرسد
نماز جماعت با كمتر از پنج نفر صحيح نيست‏
از ميوه‏هاى بهشتى پنج ميوه در دنيا است‏
رسول خدا پنج چيز را غدقن فرموده است‏
پنج چيز است كه خداوند هيچ كس از آفريدگان را بر آن آگاه نكرده است‏
كامل بودن دين مسلمان از پنج خصلت شناخته مى‏شود
پنج چيز است كه خمس در آنها واجب است‏
پنج رود روى زمين را جبرئيل با پاى خود كند
از جانب پنج نفر يك گاو قربانى بس است زيرا كسانى كه در بنى اسرائيل دستور كشتن گاو يافتند پنج نفر بودند
پيغمبر را پنج چيز عطا شده است كه بهيچ كس پيش از او عطا نشده است‏
خداى عز و جل به پيغمبرش پنج چيز عطا فرمود و بعلى پنج چيز
حياى واقعى از خداوند در پنج خصلت است‏
خداوند به پيغمبرش در باره پنج كس اجازه شفاعت داده است‏
فرمايش پيغمبر: هر كس براى من عهده دار پنج چيز شود من هم براى او بهشت را تعهد ميكنم‏
فرمايش پيغمبر: در باره على ع پنج چيز بمن عطا شده است‏
خوشا بحال كسى كه پنج خصلت در او باشد
پيرو جعفر بن محمد ع كسى است كه پنج خصلت در او باشد
پنج كس به بى‏خوابى دچاراند
در دوزخ آسيائى است كه پنج كس را آرد ميكند
غدقن از كشتن پنج حيوان و دستور كشتن پنج حيوان ديگر
پنج كس از رحمت خدا دورند
روز عيد قربان هيچ كارى بهتر از پنج كار نيست‏
پنج خصلت در هر كس نباشد بهره فراوانى از او برده نشود
در خروس سفيد پنج خصلت است‏
دعاى پنج نفر مستجاب نگردد
دستور اعتراف ببزرگوارى خداى عز و جل در پنج جملة
پيغمبران اولو العزم پنج‏اند
پنج كس را تا تغيير حالت نداده‏اند نبايد دفن كرد
در كوفه پنج مسجد ملعون است و پنج مسجد فرخنده‏
در پنج مسجد كوفه نبايد نماز خواند
پنج كس بايستى نماز را در سفر تمام بخوانند
مرد ميتواند به پنج عضو زن نامحرم نگاه كند
درهاى آسمان در پنج هنگام باز مى‏شود
بهشت شوق ديدار پنج كس را دارد
پنج زن را در هر حال ميتوان طلاق داد
خروج امام قائم پنج علامت دارد
ميان پنج طايفه از زنان و شوهرانشان حكم ملاعنة نيست‏
كلماتى كه خداوند ابراهيم را با آنها آزمود و ابراهيم آنها را بپايان رسانيد پنج كلمه بود
امير المؤمنين بفرمانداران حكومت خود پنج دستور كتبى داد
پنج كار مطابق فطرة است‏
پنج امتياز كه مخصوص امير المؤمنين بود
در پنج مورد بر قاضى لازم است كه بر طبق ظاهر حكم كند
پيش آهنگان پنج نفراند
عبد المطلب پنج رسم در زمان جاهليت نهاد كه خداى عز و جل آن رسوم را در اسلام اجرا فرمود:
وليمه فقط در پنج مورد است‏
رسول خدا ص از پروردگار خود در باره على عليه السّلام پنج چيز درخواست كرد
پنج موعظه است كه اگر مردم در آن باره كوچ كنند مانند آنها را نيابند
در روز جمعه پنج خصلت است‏
في يوم الجمعة خمس خصال‏
همسرى با پنج طائفة از زنان ناروا است‏
بهترين بندگان كسانى هستند كه پنج خصلت بجاى مى‏آورند
گفتار نيك پنج نتيجة دارد
امت پيغمبر را پنج چيز در ماه رمضان داده شده است كه امت هيچ پيغمبرى را داده نشده است‏
روز قيامت پنج كس از پنج كس ميگريزد
پنج تن از پيغمبران بزبان عربى سخن گفتند
پنج تن از بدترين خلق خداى عز و جل‏اند
» باب الستة (باب خصلت‏هاى ششگانه)
شش خصلت مخصوص اين امت است‏
زنا شش نكبت ببار آورد
فرمايش پيغمبر: شما انجام شش عمل را براى من تعهد كنيد تا من بهشت را براى شما متعهد شوم‏
هر كس شش عمل را انجام دهد به بهشت خواهد رفت‏
شش پيغمبر هر كدام بدو نام‏
شش چيزاند كه متولد شدند ولى نه از رحم مادر
مؤمن پس از مرگ هم از شش چيز بهره‏مند مى‏شود
شش كلمه‏اى كه بر در بهشت نوشته شده است‏
شش خصلت از آثار جوانمردى است‏
خمس به شش قسمت ميگردد
شش چيز است كه از اختيار بيرون است‏
خداى عز و جل شش طايفه را براى داشتن شش خصلت عذاب خواهد فرمود
شش خصلت در مؤمن نباشد
شش كس را نبايد سلام كرد
شش چيز عجيب‏
دستور نكشتن شش حيوان‏
خداى عز و جل شش خصلت را براى پيغمبر خود و جانشينان پيغمبر كه فرزندان اويند و براى پيروان آنان روا ندانسته‏
آئين آسان محمدى شش دستور اساسى دارد
شش طائفة نانجيب‏اند
در شش صورت عزل روا است‏
احتكار در شش چيز است‏
پناه بردن بخدا از شش چيز است‏
شش چيز حرام است‏
اولين بار كه گناه در پيشگاه الهى انجام گرفت بخواطر شش چيز بود
چهار پايان شش حق بر ذمه صاحب خويش دارند
سلام دادن بر شش كس سزاوار نيست شش كس را نشايد كه امام جماعت شوند و شش عمل در اين امت از اخلاق قوم لوط است‏
تفسير كلماتى كه الفبا را تشكيل ميدهند
ديوانه كسى است كه شش خصلت در او باشد
در شش نماز تكبيرات افتتاحيه و دعاى توجه مستحب است‏
از تن شهيد شش چيز بايد كنده شود و ديگر جامه‏هايش را نبايد بكنند
مردم شش گروه‏اند
كسى كه با كسى دوست است از انجام شش كار در باره او بايد دورى كند
خداى عز و جل انگشترى بحضرت ابراهيم فرو فرستاد كه شش حرف آن بر آن نوشته شده بود
خداى عز و جل شيعه را از شش خصلت بسلامت نگه داشته است‏
امير المؤمنين ع با مردم محاكمه كرد و با شش دليل پيروز گرديد
شش دعاى نامستجاب‏
شش طائفه گرفتار لعنت شده‏اند
شش چيز مايه كمال مرد است‏
طبقات شش‏گانه مردم‏
» باب السبعة (باب خصلتهاى هفتگانه)
بزير خاك نمودن هفت چيز دستور داده شده است‏
رسول خدا هفت چيز را غدقن فرموده است و بهفت چيز دستور فرموده است‏
خوردن هفت عضو از گوسفند حرام است‏
به پيغمبر در باره على هفت خصلت داده شد
فرمايش پيغمبر: خوشا بحال آن كس باز خوشا بحال آن كس «تا هفت بار» كه مرا نديده بمن بگرود
بروز قيامت هفت صنف در سايه عرش خدا باشند
در كشمش هفت خاصيت است‏
هفت كوهى كه در روز تجلى حق بر موسى پراكنده شدند
نام آسمانهاى هفتگانه و رنگ‏شان‏
رسول خدا به ابى ذر هفت چيز را سفارش فرمود
هفت صفت در هر كس باشد ايمان حقيقى را بسر حد كمال رسانده است‏
كسى كه ماه رمضان را روزه بدارد هفت خصلت برايش لازم مى‏شود
عذاب هفت نفر بروز قيامت از همه مردم سخت‏تر است‏
تكبيرات اول نماز هفت است‏
سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ و قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ در هفت مورد خوانده مى‏شود
دانشمندى بدنبال دانشمندى ديگر هفت صد فرسخ راه پيمود بخواطر فرا گرفتن هفت كلمه‏
هفت كس كاركردهاى خود را تباه ميكند
سجده بر هفت استخوان واجب است‏
رسول خدا هفت كس را لعن فرموده است‏
مؤمن را بر مؤمن هفت حق است‏
كافر با هفت روده ميخورد
مؤمن كسى است كه مجموعه هفت خصلت باشد
مؤمن بر هفت درجه است‏
شيرينى ايمان بهفت دل راه ندارد
هفت دسته از دانشمندان در آتشند
هفت چيز جاندار كه خدا آنها را آفريده ولى از شكم مادر بيرون نيامده‏اند
خداوند اسلام را بهفت سهم قرار داده است
هفت خصلتى كه خداوند به پيغمبرش عطا فرموده است‏
يك گاو و يك شتر قربانى از هفت نفر كافى است‏
خورشيد هفت طبقه است و ماه نيز هفت طبقه‏
دنيا هفت كشور است‏
هفت مورد دعاى مخصوصى ندارد
هفت كس نبايد قرآن بخوانند
قرآن بر هفت حرف نازل شده است‏
از روزى كه خداوند زمين را آفريده هفت عالم در روى زمين آفريده است‏
در آسمان‏ها و زمين چيزى وجود پيدا نميكند مگر آنكه هفت سبب دارد
نجاشى كه مرد پيغمبر هفت تكبير بر او گفت‏
چون خدا بر امتى خشم كند و عذاب بر آنان فرود نفرستد به هفت بلا مبتلاشان مى‏كند
دوستى پيغمبر و خاندانش در هفت جا سودمند خواهد بود
آنچه از طريق سنيان رسيده كه زمين براى هفت كس آفريده شده است‏
دوزخ را هفت در است‏
على عليه السّلام با هفت خصلت كه داشت بروز قيامت بر مردم حجت مى‏آورد
خواهران بهشتى هفت نفراند
گناهان بزرگ هفت است‏
خداى عز و جل جانشينان پيغمبران را در زمان حيات پيغمبران در هفت مقام آزمايش فرمود و پس از وفات پيغمبران در هفت مقام‏
آنچه در باره روزهاى هفته: يك شنبه و دوشنبه و سه‏شنبه و چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه و شنبه رسيده است‏
آنچه در باره روز يك شنبه و روزهاى پس از آن رسيده است‏
آنچه در باره روز دوشنبه رسيده است‏
آنچه در باره روز سه‏شنبه رسيده است‏
آنچه در باره روز چهارشنبه رسيده است‏
آنچه در باره روز پنجشنبه رسيده است‏
آنچه در باره روز جمعه رسيده است‏
آنچه در باره روز شنبه رسيده است‏
معناى حديثى كه از پيغمبر روايت شده است كه فرمود روزها را دشمن مداريد كه روزها شما را دشمن خواهند داشت‏
آدم و حواء در بهشت هفت ساعت بودند تا آنكه خداوند آنان را بيرون كرد
در شيعه هفت خصلت هست‏
رسول خدا در هفت مورد ابا سفيان را لعن كرد
صندوق‏هاى هفتگانه‏اى كه در دوزخ است‏
ايوب عليه السّلام هفت سال مبتلا شد و گناهى نداشت‏
فرشتگان بر هفت صنفند و حجاب‏ها هفتند
امير المؤمنين على ع هفت سال پيش از مردم نماز خواند
شيطان بر هفت تن از غاليان فرود آيد
جبرئيل از طرف خداوند جل جلاله خبر آورد كه به پيروان على ع و دوستانش هفت خصلت داده شده است‏
كسى كه روايت كرده است كه اهل بيتى كه آيه تطهير در باره آنان فرود آمد هفت نفرند
هفت كس نبايد نماز را شكسته بخوانند
هر حق بر هفت عضو پخش شده است‏
رسول خدا را هفت فرزند بود
» باب السبعه (باب خصلت‏هاى هشتگانه)
شايسته است كه هشت خصلت در مؤمن باشد
نماز هشت طايفه پذيرفته نميشود
حاملين عرش هشتند
بهشت را هشت در است‏
سقف خانه نبايد از هشت ذراع بيشتر باشد
هشت طايفه است كه از مردم نيستند
كسى كه به مسجدها رفت و آمد داشته باشد بيكى از هشت خصلت ميرسد
هشت طايفه‏اند كه اگر توهين ب‏آنان شد نبايد بجز خود ديگرى را ملامت كنند
مسجدها را از هشت چيز بايد دور داشت‏
ايمان هشت خصلت است‏
گناهان بزرگ هشت است‏
براى على عليه السلام هشت خصلت هست
» باب التسعة (باب خصلت‏هاى نه‏گانه)
نه خصلتى كه خداوند به پيغمبر خود محمد عطا فرموده است‏
به شيعيان و دوستان على نه چيز داده شده است‏
فاطمة را در نزد خداوند نه نام است‏
خداى عز و جل بامير المؤمنين نه چيز عطا فرموده است كه پيش از او بجز بمحمد ص بهيچ كس عطا نفرموده است
به پيغمبر در باره على نه چيز داده شد
نه چيز است كه هر يك آفتى دارد
در خرماى برنى نه خاصيت است‏
نه چيز از اين امت برداشته شده است‏
از نه چيز نهى شده است‏
به گناهكار نه ساعت مهلت داده مى‏شود
امامان از فرزندان حسين ع نه نفراند
پيغمبر در حال وفات نه زن داشت‏
نه كلمه‏اى كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود:
اندازه بالغ شدن زن نه سال است‏
زنى كه از شوهر خود نه بار طلاق عده دار گرفته باشد براى هميشه ب‏آن شوهر حرام مى‏شود
زكاة بر نه چيز است‏
حكم نماز جمعه از نه نفر برداشته شده است‏
نه چيز فراموشى آورد
بيان نه معجزه‏اى كه كه خداى عز و جل بموسى عطا كرد
آنانى كه در خدمت امام قائم خواهند بود تا شماره‏اى كه معين است همگى گرد آيند از نه قبيله‏اند
» باب العشرة (باب دهگانه)
اسامى پيامبر صلى الله عليه و آله‏
رفت و آمد بدر خانه‏ها بخواطر ده چيز شايسته است‏
خداى تبارك و تعالى خرد را با ده چيز نيرو بخشيد
بايد امام ده خصلت داشته باشد
على را از رسول خدا ده خصلت نصيب بود
مژده بر شيعيان و ياران على بده خصلت‏
ده خصلت از اخلاق ستوده‏
قيامت بر پا نشود تا ده نشانه بوجود آيد
ده خصلت است كه خداوند آنها را براى پيغمبرش و خاندان او فراهم آورده‏
هر كس با ده خصلت خدا را ملاقات كند به بهشت داخل مى‏شود
مؤمن خردمند نگردد تا ده خصلت در او نباشد
ده چيز از گوسفند را نبايد خورد
ده چيز از مردار پاك است‏
طمع ده كس در ده خصلت بى‏جا است‏
ده جا نبايد نماز خواند
ده كس به بهشت نميروند
سلامتى ده جزء است‏
ده طائفة خود و ديگران را گرفتار مى‏سازند
بيرغبتى بدنيا ده جزء دارد
ده قسم كنيز بر آقاى خود حرام است‏
ميل زناشوئى ده جزء است‏
حياء ده جزء است‏
خوابگاه پسر بچه‏ها را در ده سالگى بايد از زنان جدا كرد
يك زن بردبارى ده مرد را دارد
ده چيز است كه يكى از ديگرى سخت‏تر است‏
در خربزه ده خاصيت فراهم آمده است‏
نشاط در ده چيز است‏
نماز بر ده قسم است‏
شيعه داراى ده خصلت است‏
رسول خدا در باره مى ده كس را لعن كرد
پاداش كسى كه ده ماه رمضان روزه بگيرد
پاداش كسى كه ده حج انجام دهد
بركت ده جزء است‏
نزديك شدن رستاخيز را ده علامت است‏
سازمان اسلام بر ده بخش است‏
ايمان ده درجه است‏
پاداش كسى كه ده سال براى رضاى خدا اذان بگويد
در مسواك ده فايده است‏
نشانه‏هاى قيامت ده است‏
رسول خدا در شبانه روزى ده طواف هفت شوطى بجا مى‏آورد
در باره كسى كه با زنى در يك روز ماه رمضان ده بار عمل جنسى انجام دهد
ده سخن پند آميز
ده طايفه از اين امت بخداى بزرگ كافر هستند
تيرهاى قمار كه مردم دوران جاهليت با آنها تقسيم ميكردند ده بود
آنچه بر هر مسلمانى لازم است كه همه روزه پيش از سرزدن آفتاب ده بار بخواند و پيش از غروب هم ده بار
پسران عبد المطلب ده تن بودند و عباس‏
» أبواب الأحد عشر (باب‏هاى يازده‏گانه)
نامهاى يازده ستاره‏اى كه يوسف آنها را در خواب ديد كه با خورشيد و ماه باو سجده ميكنند
نامهاى زمزم يازده است‏
» أبواب الاثني عشر (بابهاى دوازده‏گانه)
باب يكم تا دوازدهم‏
بدترين خلق اولين و آخرين دوازده نفرند
راه شناختن نيم روز در هر ماه از ماههاى دوازده‏گانه رومى‏
دوازده نفر بودند كه نشستن ابى بكر را بر مسند خلافت و پيش افتادنش را از على بن ابى طالب نپذيرفتند
خداى عز و جل از نسل بنى اسرائيل دوازده گروه بيرون آورد و از حسن و حسين عليهما السلام دوازده نواده فرزند منتشر فرمود
جانشينان و امام پس از پيغمبر دوازده نفر بودند
در مسواك دوازده خاصيت است‏
روايتى كه حجابها دوازده است‏
پرهيزكاران را دوازده نشانه است‏
به دوازده نفر نبايد سلام كرد
جعفر بن ابى طالب كه از حبشه بازگشت پيغمبر ص دوازده گام به پيشواز او رفت‏
دوازده كس در تابوت ته دوزخ جا دارند
در سفره دوازده خاصيت است‏
ماه‏ها دوازده ماه است‏
شب دوازده ساعت است و هم چنين روز
برجهاى فلك دوازده است و بيابانها دوازده است و درياها دوازده است و جهانها دوازده است‏
حديث دوازده درهمى كه براى رسول خدا هديه آورده شد
نقيبان دوازده نفراند
أبواب الثلاثة عشر (باب‏هاى سيزده‏گانه)
سيزده صنف حيوان نخست بصورت انسان بوده‏اند
اندازه بالغ شدن پسر از سيزده سال است تا چهارده سال‏
سيزده خصلت از فضائل امير المؤمنين عليه السّلام‏
أبواب الأربعة عشر (بابهاى چهارده‏گانه)
در حنا گذاشتن چهارده خاصيت است‏
در چهارده جا غسل كردن لازم است‏
ياران عقبة چهارده نفر بودند
أبواب الخمسة عشر (باب‏هاى خصلتهاى پانزده‏گانه)
هر گاه امت مسلمان پانزده خصلت را مرتكب شوند دچار بلا ميشوند
پسر بچه را ميان پانزده و شانزده سالگى مى‏بايست ادب روزه گرفتن آموخت‏
تكبيراتى كه در منى روزهاى تشريق گفته مى‏شود پس از پانزده نماز است‏
پاداش كسى كه پانزده روز از ماه رجب را روزه بدارد
دستور شرعى در نوره كشيدن هر پانزده روز يك بار است‏
أبواب الستة عشر (بابهاى شانزده‏گانه)
از جمله حقوق دانشمندان شانزده خصلت است‏
شانزده خصلت است كه تهى دستى آورد و هفده خصلت روزى را فراوان سازد
شانزده خصلت از دانش و واقع بينى است‏
شانزده طايفه از امت محمد ص خاندان او را دوست نميدارند و بلكه كينه آنان را بدل داشته و با آنان دشمنى كنند
باب السبعة عشر (باب هفده)
غسل در هفده مورد است‏
باب الثمانية عشر (باب هيجده‏گانه)
امير المؤمنين را هيجده مايه ناز و سرفرازى بود
آنچه خداى عز و جل هيجده ساله را بدان سرزنش فرموده‏
أبواب التسعة عشر (باب‏هاى نوزده‏گانه)
نوزده جمله‏اى كه هر كس آنها را بخواند از گرفتارى رهائى مى‏يابد
نوزده تكليف از زنان برداشته شده است‏
نوزده مسأله‏اى كه امام صادق در مجلس منصور از طبيب هندى پرسيد و او ندانست و حضرت پاسخ آنها را بطبيب گفت‏
أبواب العشرين و ما فوقه (باب‏هاى خصلت‏هاى بيست‏گانه و بالاتر)
در دوستى خاندان پيغمبر ص بيست خصلت است‏
مؤمن را بر عهده خداى عز و جل بيست خصلت ثابت است‏
پاداش كسى كه بيست بار بحج رفته باشد
بيان بيست و سه خصلت از خصلتهاى پسنديده‏اى كه امام زين العابدين عليه السّلام بدانها ستوده ميشد
آنچه در باره شب بيست و يكم و بيست و سوم ماه رمضان رسيده است‏
از بيست و چهار خصلت نهى شده است‏
نماز را بجماعت خواندن بيست و پنج درجه از خواندن بتنهائى بهتر است‏
بيست و نه خصلت در نماز هست‏
بيست و نه خصلت در دانش است‏
خصلتهائى كه ابو ذر آنها را از رسول خدا پرسيد
أبواب الثلاثين و ما فوقه (باب‏هاى سى و بالاتر)
از براى امام عليه السّلام سى نشانه هست‏
ماه رمضان سى روز است و هرگز كمتر نميشود
آنچه از عمل زناشوئى در كتاب و سنت حرام شده است سى و چهار صورت است‏
خداى تبارك و تعالى از جمعه تا جمعه ديگر سى و پنج نماز واجب كرده است‏
أبواب الأربعين و ما فوقه (بابهاى چهل و بالاتر)
ميگسار تا چهل روز نمازش پذيرفته نيست‏
روزه بر چهل قسم است‏
در باره كسى كه چهل تن از برادران خود را پيش از خود دعا كند و سپس خود را
در باره كسى كه پس از مردنش چهل تن از مؤمنين به نيكى‏اش گواهى دهند
در نهى از نستردن موى زهار بيش از چهل روز
زمين از ادرار شخص ختنه نشده تا چهل روز نجس ميماند
در باره كسى كه كنيزى براى خود بگيرد و در هر چهل روز يك بار هم با او آميزش جنسى نداشته باشد و كنيز بحرام آلوده شود
ديه سگ شكارى چهل درهم است‏
خداى تعالى بفرعون ميان دو جمله‏اش چهل سال مهلت داد
استغفارى كه چهل گناه بزرگ بسبب آن آمرزيده شود
دو رحم تا چهل پشت بهم ميرسد
چون حضرت قائم قيام كند خداى عز و جل نيروى هر يك مرد از شيعه را باندازه نيروى چهل مرد قرار دهد
در باره كسى كه چهل حديث نگهدارى كند
حريم مسجد چهل ذراع است و همسايگى تا چهل خانه از چهار طرف خانه‏
در باره كسى كه چهل سال و بيشتر از عمرش بگذرد
پاداش كسى كه چهل بار عمل حج انجام دهد
امير المؤمنين چهل و سه دليل عليه ابى بكر اقامه كرد
أمير المؤمنين عليه السّلام باين گونه خصلتها در روز شورى بر مردم احتجاج كرد
أبواب الخمسين و ما فوقه (باب‏هاى پنجاه و بالاتر)
پنجاه حقى كه حضرت على بن الحسين سيد العابدين براى اصحاب خود نوشته است‏
پنجاه خصلت از صفات مؤمن است‏
ثواب كسى كه پنجاه بار عمل حج انجام داده باشد
أبواب السبعين و ما فوقه (باب‏هاى هفتاد و بيشتر)
هفتاد منقبت امير المؤمنين عليه السّلام داشت كه هيچ كدام از افراد ملت با او شريك نبودند
ثواب كسى كه در نماز وتر هفتاد بار استغفار كند
ثواب كسى كه بعد از نماز صبح هفتاد مرتبه از خداى عز و جل آمرزش بطلبد
ثواب كسى كه در هر روز از ماه شعبان هفتاد بار استغفار كند
پرچم حمد هفتاد شقه دارد
ربا هفتاد جزء است‏
حديث بنده‏اى كه هفتاد خريف در آتش بماند
امت هفتاد دو فرقه خواهند شد
كسى كه روايت نموده كه امت هفتاد و سه فرقه خواهد شد
هفتاد و سه خصلت در آداب زنان و فرق ميان احكام آنان و مردان‏
خداى عز و جل خرد را هفتاد و پنج لشكر عطا فرمود و نادانى را هفتاد و پنج لشكر
أبواب الثمانين و ما فوقه (باب‏هاى هشتاد و بالاتر)
در باره امير المؤمنين على بن ابى طالب هشتاد آيه نازل شد كه هيچ كس در آن شريك نبود
پيغمبر در مورد شرابخوارى هشتاد تازيانه زد
تكبيرهاى نماز نود و پنج تكبير است‏
براى خداى تبارك و تعالى نود و نه نام است‏
ثواب صد لا اله الا اللَّه گفتن و ثواب صد بار استغفار كردن.
باب الواحد إلى المائة (باب يك تا صد)
پرسشهاى يهود از ابى بكر
پيغمبر يك صد و بيست بار به آسمان بالا رفت‏
ميوه يك صد و بيست نوع است‏
اهل بهشت يك صد و بيست صنفند
هر كس قرآن را حفظ كند ساليانه دويست دينار از بيت المال حقوق دارد
سال سيصد و شصت روز است‏
خصال من شرائع الدين (خصلت‏هائى از قوانين دين)
امير المؤمنين عليه السّلام بياران خود در يك مجلس چهار صد باب از چيزهائى كه كار دين و دنياى مسلمان را اصلاح ميكند بياموخت‏
آنچه دو هزار سال پيش از آفرينش آسمانها و زمين بدر بهشت نوشته شده است‏
نماز چهار هزار باب دارد
آنچه هفت هزار سال پيش از آفرينش آدم بر پايه عرش نوشته يافته شد
كسى كه روايت كرده است كه خداى عز و جل را دوازده هزار جهان است‏
اصحاب پيغمبر دوازده هزار مرد بودند
بيان نورى كه پيش از آفرينش آدم در پيشگاه الهى‏بود
بيان آنچه بيست و دو هزار سال پيش از آفرينش آدم ميان دو شانه محمود فرشته نوشته شده بود
خداى عز و جل يك صد و بيست و چهار هزار پيغمبر آفريد و خداى عز و جل يك صد و بيست و چهار هزار وصى آفريد
خداى تعالى يك صد و بيست و چهار هزار كلمه با موسى مناجات كرد
رسول خدا ص بعلى عليه السّلام هزار باب آموخت كه از هر بابى هزار باب گشوده مى‏شد
خداى عز و جل هزار هزار عالم و هزار هزار آدم آفريده است‏