ميزان الحكمه جلد ۷

آيت الله محمد محمدى رى شهرى

- فهرست -


صدقه .
فضيلت صدقه .
خداوند گيرنده صدقات است .
پاداش صدقه .
صدقه و دفع بلا.
جلوگيرى صدقه از مرگهاى دلخراش .
درمان بيماران با صدقه .
صدقه كليد روزى است .
هر كار نيكى صدقه است .
خوددارى از بدى صدقه است .
برترين صدقه (1).
برترين صدقه (2).
برترين صدقه (3).
حق تقدم خويشاوندان در صدقه .
فضيلت و آثار صدقه نهانى .
اهل بيت (ع ) و صدقه نهانى .
فضيلت صدقه آشكار و آثار آن .
فضيلت صدقه شبانه وروزانه وآثار آن .
صدقه دادن درروزگارخوشى وناخوشى .
مرز صدقه .
ثواب دستگردانى صدقات .
مصارف صدقه .
كسانى كه مستحق صدقه (زكات )نيستند.
آفات صدقه .
آداب دهش .
صدقه كافر.
صدقه دادن به گنهكار براى حفظ او از معصيت .
صراط.
صراط مستقيم .
قرآن و صراط مستقيم .
معناى صراط مستقيم .
ويژگيهاى صراط.
آنچه موجب پايدارى بر صراط است .
پلهاى صراط.
گروههاى مردم در گذشتن از صراط.
خردسالى .
دست دادن .
نقش دست دادن در رفع كدورتها وكينه ها.
نقش دست دادن در ريزش گناهان .
نهى از دست دادن با زن .
تشويق به دست دادن با دشمن .
صلح 1 ((صلح در جنگ )).
صلح امام حسن (ع ).
صلح 2 ((اصلاح دادن ميان مردم )).
اهميت اشتى دادن مردم .
جايز بودن دروغ براى اصلاح .
صلح ناروا.
نماز.
نماز نور ديده پيامبر(ص ) است .
نماز موجب تقرب پرهيزگاران به خداست .
نماز بهترين تكليفى است كه و ضع شده است .
بعد از شناخت خدا, نمازبرترين كارهاست .
نماز ستون دين است .
نماز از فحشا و منكر بازمى دارد.
نماز گناهان پيش از خود را مى پوشاند.
نماز نخستين چيزى است كه روزقيامت درباره اش سؤال مى شود.
حكمت نماز.
منزلت نمازگزار.
شرايط نماز.
آداب نماز.
خشوع در نماز.
معناى خشوع .
خشوع پيامبر(ص ) در نماز.
خشوع امام على (ع ).
خشوع فاطمه دخت رسول خدا(ص ).
خشوع امام حسن (ع ).
خشوع امام سجاد(ع ).
خشوع امام باقر و امام صادق (ع ).
موانع خشوع .
شرايط پذيرفته شدن نماز.
موانع پذيرفته شدن نماز.
كسى كه نمازش پذيرفته نمى شود.
نقش حضور قلب در پذيرش نماز.
رو كردن خدا به كسى كه به او رو كند.
فضيلت تدبر در نماز.
پاداش كسى كه با دلى فارغ از دنيانماز خواند.
دستور به خواندن نماز وداع گونه .
كسى كه نمازش به صورت اوپرت مى شود.
كسى كه نمازش نماز نيست .
نمازگزار غير مؤمن !.
تاويل نماز.
جوامع آداب نماز.
نهى از كاهلى در نماز.
مواظبت بر اوقات نماز.
تشويق به خواندن نماز در اول وقت .
تارك نماز و كفر.
پرهيز از تباه كردن نماز.
نماز را سبك مشماريد.
پرهيز از التفات در نماز.
نماز دزد.
سبك خواندن نماز.
نماز جماعت .
آنچه امام جماعت بايد رعايت كندوكسى كه بيشتر شايسته امامت است .
فضيلت نماز شب .
باليدن خدا به كسى كه در دل شب نماز مى خواند.
ثواب نماز شب .
نتايج شب زنده دارى .
عوامل محروم شدن از نماز شب (1).
عوامل محروم شدن از نماز شب (2).
اجر كسى كه نيت نماز شب داشته باشد اما خوابش برد.
پاداش كسى كه خود را براى نماز شب آماده مى سازد.
نمازى كه بنده از آن باز خواست مى شود.
نماز جمعه .
آداب گوش دادن به خطبه .
درود فرستادن بر پيامبر(ص ).
چگونگى درود فرستادن بر پيامبر(ص ).
معناى درود.
خاموشى .
ثمرات خاموشى .
خاموشى ستوده .
صنعتگرى .
نياز هر صنعتگر.
نكوهش شب تا صبح كار كردن .
مصيبت .
تقسيم مصيبتها.
اجر مصيبتها.
سخت ترين مصيبتها.
مصيبت بزرگ .
استرجاع در هنگام مصيبت .
معناى استرجاع .
مصيبت مرگ فرزند.
آداب مصيبت ديده .
روش اهل بيت (ع ) در مصيبتها.
گريستن بر مرگ مؤمن .
شيون كردن براى مرده .
صداهاى نفرين شده .
نوحه گرى ستوده .
كتمان مصيبت .
آنچه مصائب را آسان مى كند.
آنچه مصيبتها را بزرگ مى كند.
فراموشى مصيبت .
شاد شدن از مصيبت ديگران .
صدا.
نهى از بلند كردن صدا.
صوفيه .
روزه .
وجوب روزه .
فضيلت روزه .
حكمت وجوب روزه .
روزه سپر است .
روزه زكات بدن است .
فضيلت روزه دار.
روزه بى فايده .
تشويق به روزه داوطلبانه و مستحبى .
روزه دل .
آداب روزه .
فضيلت روزه گرفتن در هواى گرم .
فضيلت روزه گرفتن در زمستان .
تشويق به سه روز روزه گرفتن در هر ماه .
ميراث روزه .
خنده و لبخند.
نكوهش خنديدن زياد.
كسى كه از خنده اش بايد تعجب كرد.
خنده بى جا.
سخن خنده آور.
خنده (متفرقه ).
كتك زدن .
زيان رساندن .
زيان زدن به خود و ديگرى از نظراسلام ممنوع است .
ناچارى .
مستضعف .
فضيلت مستضعفان .
نقش مستضعفان در جامعه .
دولت مستضعفان .
استضعاف معنوى .
كسى كه مستضعف به شمار نمى آيد.
گمراهى .
گمراهان .
موجبات گمراهى .
گمراه كنندگان .
گمراهى آشكار.
انواع گمراهى .
كمترين گمراهى .
ويران كننده پايه هاى گمراهى .
غرامت و تاوان .
نكوهش كفيل شدن و ضمانت كردن .
عاريه تاوان ندارد.
ميهمانى .
بركت خانه اى كه در آن اطعام مى شود.
نكوهش خانه اى كه مهمان واردآن نمى شود.
بدترين غذا.
افراد شايسته پذيرايى .
تشويق به پذيرفتن دعوت مؤمن .
نهى از پذيرفتن دعوت فاسق .
كم شمردن غذاى ميهمان .
به زحمت انداختن خود براى ميهمان .
آداب ميهمانى .
آداب ميهمان .
حد ميهمانى و وليمه .
جاهايى كه شايسته است وليمه داد.
خوراك جان .
پزشكى .
پزشك حقيقى .
آنچه انسان را از مراجعه به طبيب بى نياز مى كند.
ضامن بودن پزشك نادان .
حكيم تر از طبيب .
پزشك جان .
پزشكى (متفرقه ).
فضيلت اطعام گرسنه .
كيفر كسى كه مستمندان رااطعام نمى كند.
سركشى .
طاغوت .
طلاق .
نكوهش طلاق .
حكمت سه بار طلاق .
طمع .
نكوهش طمع .
پرهيز از طمع .
طمع و بندگى .
طمع و زبونى .
طمع و فريفته شدن عقل .
طمع و پارسايى .
شاخه هاى طمع .
طمع ستوده .
طهارت و پاكى .
طهارت (وضو , غسل , تيمم ).
پاك كننده ها.
پاكى معنوى .
فرمانبرى .
فرمانبرى از خدا و آثار آن .
هر چه خدا فرمان داده نيكوست .
نافرمانى از خداوفرمان بردن ازشيطان .
فرمان بردن از پيامبر و اولياى امر.
برترين طاعتها.
افراد شايسته فرمانبرى .
كسانى كه شايسته اطاعت نيستند.
فرمانبرى (متفرقه ).
عطر.
عطر زنان .
فال بد زدن .
شومى .
طينت و خميره .
كاميابى و پيروزى .
آنچه پيروزى محسوب نمى شود.
ويژگى پيروزى مردمان بزرگوارو فرومايه .
ناخن .
كوتاه كردن ناخنها.
تشويق زنان به بلند داشتن ناخنها.
كوتاه كردن ناخنها از حرام !.
ستمگرى .
پرهيز از ستمگرى (1).
پرهيز از ستمگرى (2).
ستم , خانمان برانداز است .
ظلم و ظلمتهاى قيامت .
پرهيز از ستمگرى در مكه .
ايمان و ستم .
انواع ستم .
ستمى كه بازخواست مى شود.
زشت ترين نوع ستم .
سخت ترين ستمكارى .
ستمگرترين انسان .
برخورد شايسته در هنگام آهنگ ستم كردن به كسى .
مهلت دادن به ستمگر.
ستمگر و ياد خدا.
پشيمانى ستمگر.
نشانه هاى ستمگر.
انتقام گرفتن از ظالم به وسيله ظالم .
راضى بودن به انتقام الهى .
انتقام گرفتن از ستمگر.
ستمگر به خود زيان مى رساندو به ستمديده سود.
پرهيز از كمك به ستمگر (1).
پرهيز از كمك به ستمگر (2).
تشويق به يارى دادن ستمديده (1).
تشويق به يارى دادن ستمديده (2).
پرهيز از دعاى ستمديده .
ستم كردن به خود.
ستم (متفرقه ).
گمان .
گمان و عقل .
كار مؤمن را بايد به خوبى حمل كرد.
ارزش خوش بينى .
آنچه خوش بينى مى آورد.
پرهيز از بدگمانى (1).
پرهيز از بدگمانى (2).
كسانى كه به هيچ كس خوشبين نيستند.
لزوم پرهيز از آنچه سؤظن ديگران را برمى انگيزد.
آثار بدگمانى .
موارد جايز بودن سؤظن .
خوش گمانى به خدا.
معناى خوش گمانى به خدا.
گمان (متفرقه ).
عبادت .
حكمت عبادت .
خود را وقف عبادت كردن .
تفسير عبادت .
حقيقت بندگى .
نقش عبادت در تكامل .
نقش شناخت در عبادت .
نقش يقين در عبادت .
آداب عبادت .
انواع عبادت .
انواع عابدان .
عبادت غير خدا.
برترين عبادت .
عابدترين مردم .
بندگان بد.
عبادت ناپذيرفتنى .
نشاط در عبادت .
برنيامدن از عهده عبادت خدا.
پاداش اخلاص در عبادت .
آفت لذت بردن از عبادت .
رها كردن عبادت .
همه مردم بندگان خدايند.
عبادت (متفرقه ).
عبرت گرفتن .
درس گرفتن از عبرتها.
هشداردهندگى عبرت .
عوامل عبرت آموز.
عبرتهابسياراست وعبرت گرفتن اندك .
ثمره عبرت گرفتن .
خودپسندى .
خودپسندى آفت خرد است .
خودپسندى حماقت است .
خودپسندى مايه نابودى است .
خودپسندى و پيشرفت نكردن .
گناهى كه تو را ناراحت كند بهتر ازكار نيكى است كه دچار غرورت سازد.
نبايد از خودراضى بود.
منم , منم !.
تشويق به كم شمردن كارهاى خوب نفس .
نهى از زياد شمردن كار خوب نفس .
نهى از فرو گذاشتن كار خوب به خاطر كوچك شمردن آن .
درجات خودپسندى .
خودپسندى و تباهى عبادت .
درمان خودپسندى .
خودپسندى (متفرقه ).
شگفتى .
آن چه جاى شگفتى دارد.
شگفتى تمام .
شگفت ترين شگفتها.
شگفتيهاى انسان .
ناتوانى .
ناتوانى و ناتوان .
ناتوان ترين مردم .
معجزه .
حكمت متفاوت بودن معجزات پيامبران .
اعجاز قرآن .
از نشانه هاى اعجاز قرآن نبوداختلاف در آن است .
شتابكارى .
شتافتن به كارهاى نيك .
ستايش شتاب كردن در استفاده از فرصتهاى خوب .
شتاب و درنگ نابجا.
ارزش عدالت .
عدالت برترين سياست است .
عدالت فضيلت انسان است .
عدالت و ايمان .
عدالت مايه زندگى است .
معناى عدالت .
گستردگى عدالت .
جانمايه عدالت .
شعبه هاى عدالت .
ويژگيهاى عادل .
نخستين گام عادل بودن .
نشانه هاى عدالت .
سفارش به رفتار عادلانه با دشمن و در هنگام خشم .
عادلترين مردم .
ياوران عدالت .
كيفر زمامداران بيدادگر.
دشمنى .
نهى از دشمنى با يكديگر.
تخم دشمنى .
كسانى كه شايسته است آنها رادشمن ناميد.
دشمن ترين دشمنت .
سست نيرنگ ترين دشمنان .
نبايد خود را از دشمن ايمن پنداشت .
جلب آشتى دشمنان .
سلاح مناسب در برابر دشمنان .
دشمنى مردم با آن چه نمى دانند.
دشمنى (متفرقه ).
عذاب و شكنجه .
عذاب خدا.
شكنجه دادن مردم .