ميزان الحكمه جلد ۸

آيت الله محمد محمدى رى شهرى

- ۱۲ -


ـ امـام عـلـى (ع ): خـرد و بى خردى در راه چيره آمدن بر مرد, تا هيجده سال با يكديگرمى ستيزند پس , چون به هيجده سالگى رسيد آن يك كه در وجود او بيشتر باشد, بر وى چيره مى گردد.
ـ امـام صادق (ع ): عقل مرد, بعد از چهل سالگى تا پنجاه شصت سالگى زياد مى شود و از آن پس رو به كاهش مى نهد.
ـ امـام عـلـى (ع ): كـودك بايد تا هفت سالگى , به حال خود رها شود از آن پس تا هفت سال بايدبه تـربيت او پرداخت و سپس تا هفت سال به كار و خدمت گرفته شود قد كشيدن او در بيست وسه سـالـگـى بـه پـايان مى رسد و رشد عقليش در سى و پنج سالگى و از آن به بعد با تجربه ها بر عقل اوافزوده مى شود.
ـ كـودك در هـفت سالگى , دندان شيرى مى اندازد در چهارده سالگى محتلم مى شود دربيست و چهار سالگى قد كشيدنش متوقف مى شود و در بيست و هشت سالگى عقلش كامل مى شود و از آن پس هر چه اضافه شود, به واسطه تجربه هاست .

ـ امـام صـادق (ع ): كـودك در هفت سالگى , دندان شيرى مى اندازد در نه سالگى بايد او را به نماز خواندن واداشت و در ده سالگى بسترهايشان را از هم جدا كرد و در چهارده سالگى محتلم مى شود و در بـيست و دو سالگى قد كشيدنش متوقف مى شود و در بيست و هشت سالگى رشدعقليش به پايان مى رسد, بجز تجربه ها.
ـ امام على (ع ): خردمند وقتى پير شود, خردش جوان گردد و نادان چون پير شود, نادانيش جوان (و نيرومند) گردد.

جايگاه خرد.

ـ امام باقر(ع ): خرد, جايگاهش دل است .

ـ امام صادق (ع ): جايگاه خرد, مغز است .

ـ جايگاه خرد, مغز است مگر نمى بينى وقتى كسى كم خرد باشد مى گويند: چقدر سبك مغزاست .

خرد (متفرقه ).

ـ امام على (ع ): هر كه عقل خود را كامل داند, بلغزد.
ـ امام صادق (ع ): خاموشى , آسايش خرد است .

ـ امام على (ع ): هيچ خردى , چون تدبير نيست .

ـ هر كه خرد او را بنشاند, بى خردى برخيزاندش .

ـ امام على (ع ), در توصيف خاندان محمد(ع ), مى فرمايد: دين را شناختند, شناختى توام بادانايى و عمل , نه آن كه فقط بشنوند و بازگو كنند.
ـ پناه مى بريم به خدا, از خفتن عقل و زشتى لغزش .

ـ نادارى موجب كاهش دين و سرگشتگى خرد است .

ـ لغزش خردمند, لطمه شديد مى زند.
ـ از عقل تو را همين اندازه كافى است , كه راه را از بيراهه نشانت دهد.
اعتكاف .

اعتكاف .

قرآن .

((و كـعـبه را جايگاه اجتماع و مكان امن مردم ساختيم مقام ابراهيم را نمازگاه خويش گيريد ما ابـراهـيـم و اسـمـاعيل را فرمان داديم كه خانه مرا براى طواف كنندگان و معتكفان وراكعان و ساجدان پاكيزه داريد)).
ـ انـس : پـيـامبر(ص ) در زمانى كه مقيم بود, دهه آخر ماه رمضان را اعتكاف مى كرد و هر گاه به مسافرت مى رفت , سال بعد بيست روز معتكف مى شد.
ـ امام صادق (ع ): رسول خدا(ص ) ده روز آخر ماه رمضان را در مسجد اعتكاف مى كرد دراين مدت براى آن حضرت چادرى مويى برپا مى شد و ايشان دامن به كمر مى زد و بسترش رابر مى چيد.
ـ اعتكاف كردن فقط بايد در مسجد جامع باشد, كه در آن پيشنمازى عادل به جماعت نمازخواند.
ـ مـيـمـون بن مهران : در خدمت حسن بن على (ع ) نشسته بودم كه مردى آمد و عرض كرد:يابن رسول اللّه ! فلانى از من مبلغى پول طلبكار است و مى خواهد مرا حبس كند امام فرمود: به خدا من پـولـى نـدارم كـه بـدهكارى تو را بپردازم پس , با آن مرد سخن گفت ميمون مى گويد:امام (ع ) كـفـشـهـاى خـود را پـوشيد من عرض كردم : يابن رسول اللّه ! فراموش كرديد كه در حال اعتكاف هـسـتـيـد؟
حـضرت فرمود: فراموش نكرده ام اما از پدرم شنيدم كه از قول جدم رسول خدا(ص ) فرمود: هر كه در راه برآوردن نياز برادر مسلمان خود بكوشد چنان است كه نه هزارسال , روزه دار و شب زنده دار, خدا را عبادت كرده باشد.
دانش و دانايى .

ارزش دانش و دانايى .

قرآن .

((آيا آن كس كه در همه ساعات شب , در حال سجده و قيام , به عبادت پرداخته و از آخرت بيمناك اسـت و بـه رحـمـت پـروردگار خويش اميدوار, با آن كس كه چنين نيست يكسان است ؟
بگو: آيا آنهايى كه مى دانند با آنهايى كه نمى دانند برابرند؟
تنها خردمندان پند مى پذيرند)).
((اى كسانى كه ايمان آورده ايد! چون به شما گفته شود كه در مجالس جا باز كنيد, جاى باز كنيد تـا خـدا در كـار شـما گشايش دهد و چون گفته شود برخيزيد, برخيزيد خدا آنهايى را كه ايمان آورده انـد و كـسـانـى را كـه دانش داده شده اند, درجه ها بالامى برد و خدا به آنچه مى كنيد آگاه است )).
ـ امام على (ع ): سرآمد فضيلتها, دانش است , نقطه پايان فضيلتها دانش است .

ـ برترى مردم بر يكديگر به دانشها و خردهاست , نه به ثروتها و تبارها.
ـ شـنـاخت (و تحصيل ) دانش كيشى است , كه بدان پايبندى نشان داده مى شود و به وسيله دانش اسـت كـه انـسـان در زنـدگـيـش طاعت به دست مى آورد و بعد از مرگش نام نيكو به يادگار مى گذارد.
ـ دانش , ميراثى گرانمايه است .

ـ امام صادق (ع ): بهترين ارثى كه پدران براى فرزندان خود باقى مى گذارند, ادب است , نه ثروت , زيرا ثروت رفتنى است و ادب ماندنى .

مسعده گفت : منظور از ادب , دانش است .

ـ اگر از عمرت دو روز باقى مانده باشد, يكى از آن دو روز را براى ادب (و دانش ) خودصرف كن تا بـراى روز مردنت از آن كمك بگيرى عرض شد: آن كمك گرفتن چيست ؟
فرمود: اين كه آنچه را پس از خود مى گذارى نيكو تدبير سازى و محكم كارى كنى .

ـ امام على (ع ): دانش , مهار را از جلو مى كشد و عمل از پشت سر مى راند و نفس توسنى مى كند.
ـ دانش كمك مى كند, حكمت ارشاد مى كند.
ـ دانش , مانع آفتهاست .

ـ دانش , بهترين دارايى است .

ـ دانش , چراغ خرد است .

ـ دانش , نيكو راهنمايى است .

ـ دانش , بهترين هدايتگر است .

ـ دانش , جمالى است كه پوشيده نمى ماند و خويشاوندى است كه پيوند خويشى را نمى برد.
ـ دانش , زيور توانگران است و زيبايى تهيدستان .

ـ دانش , برترين دو همدم است .

ـ دانـش , بـالاتـريـن شـرافـت بـراى كـسـى اسـت كـه پـيـشـيـنه اى ندارد (از خاندانى بزرگ و سرشناس نيست ).
ـ دانش , شريفترين شرافت خانوادگى است .

ـ دانش , آدم پست را بلند مرتبه مى كند و فروگذاشتن آن بلند مرتبه را پست مى گرداند.
ـ امام رضا(ع ): دانش , براى اهل خود بيش از آن گرد مى آورد كه پدران براى فرزندان .

ـ امام على (ع ): دانش , گمشده مؤمن است .

ـ دانش , راهبر بردبارى است .

ـ هيچ گنجى , سودمندترازدانش نيست .

ـ در ارجمندى دانش , همين بس كه كسى هم كه آن را نيكو نمى داند دم از داشتن آن مى زند وهر گـاه نسبت علم و دانايى به او داده شود, خوشحال مى گردد ودر نكوهندگى نادانى , همين بس كه حتى آدم نادان و بى بهره از دانش از آن بيزارى مى جويد.
ـ هر كس كه دانش جامه خود را بر قامت او بپوشاند, عيبش از چشم مردم پنهان ماند.
ـ هيچ شرافتى , چون دانش نيست .

ـ شرافتمند كامل و راستين , كسى است كه علمش او را شريف گردانيده باشد.
ـ هر كه با دانش خلوت كند, از هيچ خلوتى احساس تنهايى نكند.
ـ امـام بـاقـر(ع ): دلى كه در آن چيزى از دانش نباشد, مانند خانه ويرانه اى است كه آبادكننده اى ندارد.
ـ پـيـامبر خدا(ص ): دلى كه در آن چيزى از حكمت نباشد, مانند خانه اى مخروبه است پس ,دانش بـيـامـوزيـد و بـيـاموزانيد و فهميدگى به دست آوريد و نادان نميريد, زيرا خداوند عذر نادانى را نمى پذيرد.
ـ امـام عـلـى (ع ): هـر ظـرفـى وقـتى چيزى در آن گذارند, گنجايش خود را از دست مى دهد, مگرظرف دانش كه با افزودن آن گنجايشش بيشتر مى شود.
ـ هر چيزى وقتى كم شود ارزش پيدا مى كند, مگر دانش كه چون زياد گردد ارزشمند مى شود.
ـ دانش , به حق رهنمون مى شود.
ـ پـيامبر خدا(ص ): اگر روزى بر من بيايد كه در آن روز بر دانش خود چيزى نيفزايم كه به خداى تعالى نزديكم گرداند, طلوع خورشيد آن روز بر من مبارك مباد.
ـ امام على (ع ): هر كه با دانش خود به جنگ نادانيش برود, به بالاترين خوشبختى دست يافته است .

ـ پيامبر خدا(ص ): گناه دانا يكى است و گناه نادان دو تا.
ـ گـنـاه عـالـم يـكـى اسـت و گناه نادان دو تا عالم فقط براى ارتكاب گناه عذاب مى شود, اما نادان هم براى ارتكاب گناه و هم براى نياموختن علم عذاب مى گردد.

محروم از دانش .

ـ پـيـامـبـر خدا(ص ): خداى بزرگ خواهان پستى هيچ بنده اى نشد, مگر اين كه آن بنده ازدانش محروم گشت .

ـ خداى بزرگ خواهان پستى هيچ بنده اى نشد, مگر اين كه او را از علم و ادب محروم ساخت .

ـ امام على (ع ): هر گاه خداوند (بخواهد) بنده اى را پست گرداند, او را از علم بى بهره سازد.
ابـن ابـى الـحـديـد مـى نـويـسد: ((ارذله )) يعنى او را فرومايه و پست گردانيد گفته مى شد: از نشانه هاى بغض خداوند بزرگ از بنده اش اين است كه علم را مبغوض او مى سازد.
شاعر گفته است :.
از كم حافظگى خود نزد وكيع ((14)) شكايت كردم .

او مرا به ترك گناهان راهنمايى كرد.
و گفت : چون حفظ علم و دانش فضل (الهى ) است .

و فضل خداوند به هيچ گنهكارى عطا نمى شود.

دانش ريشه همه خوبيهاست .

ـ پيامبر خدا(ص ): دانايى , سر همه خوبيهاست و نادانى سر همه بديها.
ـ مصباح الشريعه : امام صادق (ع ) فرمود: دانايى , ريشه هر رفعتى است و اوج هر منزلت والايى .

ـ امام على (ع ): دانايى , ريشه هر خوبى است , نادانى ريشه هر بدى است .

شـهـيـد ثـانى , رضوان اللّه عليه , در كتاب ((منية المريد)) مى نويسد: بدان كه خداى پاك , دانش راعـلت كلى آفرينش جهان برين و زيرين قرار داده و براى دانش همين شكوه و افتخار كافى است خـداى بـزرگ در كـتـاب مـحـكـم خـود, بـه مـنـظـور يـادآورى و بـصـيـرت بـخـشـيـدن به خـردمندان ,مى فرمايد: ((خدا آن كسى است كه هفت آسمان و همانند آنها زمين را بيافريد فرمان او مـيـان آسـمـانها وزمين روان است , تا بدانيد كه خدا بر هر چيزى تواناست و بر همه چيز احاطه عـلـمى دارد))همين آيه به تنهايى كافى است كه نشان دهد دانش , بويژه دانش توحيد كه شالوده هر دانشى ومدار هر شناختى است , تا چه پايه ارجمند است .

خـداى پـاك دانـش را بـالاتـرين شرافت و نخستين نعمتى قرار داد كه , بعد از آفرينش فرزند آدم وبـرآوردن او از تـاريـكـى نـيـسـتـى بـه روشـنـايـى هـستى , به وى عطا فرمود خداوند پاك در نـخـسـتـيـن سـوره اى كـه بـر پـيـامـبر خود محمد(ص ) فرو فرستاد مى فرمايد: ((بخوان به نام پـروردگـارت كـه بـيافريد انسان را از لخته خونى آفريد بخوان و پروردگار تو ارجمندترين است خدايى كه با قلم آموزش داد به انسان آنچه نمى دانست بياموخت )).
بـيـنـديـش كه چگونه كتاب گرامى و ارجمند خود را كه ((نه از پيش روى باطل بدو راه يابد نه ازپـس نـازل شـده از سوى خدايى حكيم و ستودنى است )) با نعمت هستى بخشيدن آغاز مى كند وبلافاصله بعد از آن از نعمت دانش سخن مى گويد, اگر بعد از نعمت ايجاد, منت يا نعمتى بالاتر وبهتر از علم بود, بيگمان خداوند بزرگ اختصاصا از اين نعمت ياد نمى كرد.

دانش و زندگى .

ـ امام على (ع ): دانش , زندگى است .

ـ دانش , يكى از دو زندگى است .

ـ با دانش است , كه زندگى به وجود مى آيد.
ـ پيامبر خدا(ص ): دانش , (مايه ) زندگى اسلام و تكيه گاه دين است .

ـ دانش (مايه ) حيات اسلام و پشتوانه ايمان است .

ـ امام على (ع ): دانش , زندگى بخش جان است و روشن كننده خرد و ميراننده نادانى .

ـ همانا دانش , (مايه ) زندگى دلهاست و روشن كننده ديدگان كور و نيرو بخش بدنهاى ناتوان .

ـ هرگز نميرد كسى كه دانشى را زنده كند.
ـ دانش به دست آوريد, تا به شما زندگى بخشد.

دانش و فرمانبرى از خدا.

قرآن .

((آنـان كـه از دانـش برخوردارى يافته اند مى دانند كه آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده حق است و به راه خداى پيروزمند ستودنى راه مى نمايد)).
((و تـا دانـشـمـنـدان بـدانـند كه قرآن براستى از جانب پروردگار توست و بدان ايمان بياورند و دلهايشان بدان آرام گيرد و خداكسانى را كه ايمان آورده اند به راه راست هدايت مى كند)).
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ): تـحـصـيل دانش بر هر مسلمانى واجب است با دانش است كه پروردگار فرمانبرى و پرستش مى شود و با دانش است كه پيوندهاى خويشاوندى برقرار مى ماند و روا از ناروا بـاز شـنـاخته مى شود دانش پيشواى عمل است و عمل پيرو آن مى باشد, به نيكبختان دانش الهام مى شود و شوربختان از آن محروم مى شوند.
ـ امـام على (ع ): علم بياموزيد كه آموختن دانش حسنه است با دانش است كه خداوندفرمانبرى و پـرسـتش مى شود, با دانش است كه خداوند شناخته و يگانگى او دانسته مى شود, بادانش است كه پيوندهاى خويشاوندى برقرار مى ماند, با دانش است كه روا و ناروا شناخته مى شود, دانش پيشواى خـرد اسـت و خـرد پيرو آن مى باشد خداوند به نيكبختان دانش الهام مى كند و شوربختان را از آن محروم مى سازد.

برترى علم بر ثروت .

ـ امـير المؤمنين (ع ) دست كميل بن زياد راگرفت و او را به سوى گورستان برد و چون به صحرا رسـيد آهى از نهاد بركشيد و آن گاه فرمود: اى كميل ! دانش بهتر از دارايى است , زيرا دانش از تو نـگـهبانى مى كند اما از دارايى توبايد نگهبانى كنى , دارايى با خرج كردن كم مى شود, اما دانش با انـفـاق زيـاد مـى گـردد و دسـت پرورده مال و ثروت با از بين رفتن آن از بين مى رود (احترام و موقعيت اجتماعى خود را ازدست مى دهد).
ـ امام على (ع ): به هفت دليل , دانش برتر از دارايى است : اول : دانش ميراث پيامبران است ودارايى مـيراث فرعونان دوم : دانش با انفاق كم نمى شود اما دارايى با خرج كردن كم مى شودسوم : دارايى نـيازمند به نگهبان دارد اما دانش دارنده خود را نگهبان است چهارم : دانش در كفن هم با صاحب خـود مـى آيـد امـا دارايى باقى مى ماند پنجم : دارايى براى مؤمن و كافر فراهم مى آيداما دانش جز بـراى مـؤمن حاصل نمى شود ششم : همه مردم در كارهاى دينى خود به دانشمندنياز دارند اما به شـخـص دارا نـيازى ندارند هفتم : دانش آدمى را در گذر از صراط نيرو مى بخشداما دارايى مانع گذشتن او مى شود.

دانش و ارزش آدمى .

ـ امام على (ع ): ارزش هر انسانى , به آن چيزى است كه مى داند ((15)) .
ـ خـلـيل بن احمد: مشوق ترين جمله به آموختن دانش اين سخن على بن ابى طالب (ع ) است كه : ارزش هر انسانى به دانش اوست ((16)) .

ـ امام على (ع ): مردم , فرزند آن چيزى هستند كه مى دانند.
ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ): بـا ارزشـتـريـن مردم , كسانى هستند كه از دانش بيشترى برخوردارند و كم ارزشترين مردم كسانى هستند كه از دانش كمترى بهره مندند.
ـ امام على (ع ): اى مؤمن ! همانا اين دانش و ادب بهاى جان توست , پس در آموختن آنهابكوش , زيرا هـر چـه بـر دانش و ادب تو افزوده شود بر قدر و قيمت تو افزوده مى گردد, چه آن كه با دانش به پـروردگارت ره مى برى وبا ادب پروردگارت رانيكوخدمت مى كنى وباآداب خدمتگزارى است , كه بنده سزاوار دوستى و نزديكى به خدامى شود پس , اين اندرز را پذيرا شو تا از عذاب برهى .

ـ امـام بـاقـر(ع ), بـه فـرزند خود حضرت امام صادق (ع ) , مى فرمايد: فرزندم ! منزلت شيعيان رااز انـدازه روايـت و مـعرفتشان بشناس , زيرا معرفت همان فهم روايت است و با فهم روايات است كه مـؤمـن بـه عـاليترين درجات ايمان مى رسد من در كتاب على (ع )نگريستم در آن جا اين جمله را يافتم : همانا قدر و قيمت هر انسانى به شناخت اوست .

ـ امـام صـادق (ع ): مـنزلت شيعيان ما را از اندازه رواياتى كه از ما مى دانند بشناسيد ما فقيه آنهارا فـقـيـه نشماريم , مگر اين كه محدث باشد عرض شد: آيا مؤمن هم محدث مى باشد؟
فرمود:مفهم است و مفهم محدث ((17)) مى باشد.

نزديكترين مردم به درجه پيامبرى .

ـ پيامبر خدا(ص ): نزديكترين مردم به درجه پيامبرى , دانشمندان و مجاهدانند.
ـ جوينده دانش , ركن اسلام است و مزدش با پيامبران داده مى شود.
ـ علماى امت من , همانند پيامبران بنى اسرائيلند.

علما وارثان پيامبرانند.

ـ امام صادق (ع ): علما, وارثان پيامبرانند.
ـ عـلما, وارثان پيامبرانند, زيرا پيامبران درهم و دينار به ارث نگذاشتند, بلكه احاديثى ازخويش بر جـاى نـهـادنـد پس , هر كس چيزى از اين احاديث را بياموزد, بهره اى فراوان برده است , بنابراين , بنگريد كه دانش خود را از چه كسى فرا مى گيريد.
ـ پـيامبر خدا(ص ): علما, وارثان پيامبرانند, اهل آسمان ايشان را دوست مى دارند و هر گاه بميرند ماهيان دريا تا روز رستاخيز برايشان آمرزش مى طلبند.
ـ علما چراغهاى روى زمينند و جانشينان پيامبران و وارثان من و پيامبران .

ـ امـام عـلـى (ع ), بـه فـرزنـد خـود مـحـمـد, فـرمود: در دين فقيه (و دانا) شو, زيرا كه فقيهان وارثان پيامبرانند.

برترى مركب عالمان بر خون شهيدان .

ـ پـيامبر خدا(ص ): روز قيامت مركب عالمان و خون شهيدان با هم وزن مى شوند و مركب عالمان بر خون شهيدان مى چربد.
ـ امـام صادق (ع ): چون روز رستاخيز شود, خداى عزوجل مردم را در دشتى فراخ گردمى آورد و ترازوها گذاشته مى شود و خون شهيدان با مركب عالمان سنجيده مى شود, اما كفه مركب عالمان بر خون شهيدان مى چربد.
ـ پيامبر خدا(ص ): مركب دانشمندان با خون شهيدان وزن مى شود و مركب بر خون مى چربد.
ـ مركب علما و خون شهدا با هم وزن مى شود و كفه مركب علما بر خون شهدا مى چربد.

دانشمند زنده است گرچه مرده باشد.

ـ امام على (ع ): مال اندوزان با آن كه زنده اند مرده اند و اهل علم تا دنيا هست زنده اندپيكرهايشان از ميان مى رود, اما يادشان در دلها هست .

ـ تا گردش شب و روز هست , علما هستند.
ـ عالم زنده است , گر چه مرده باشد, نادان مرده است , گر چه زنده باشد.
ـ پيامبر خدا(ص ): دانشمند در ميان مردمان نادان , مانند زنده اى است در ميان مردگان .

برترى دانش بر عبادت .

ـ پيامبر خدا(ص ): فضليت علم نزد من خوشتر از فضيلت عبادت است .

ـ علم برتر از عبادت است .

ـ هر كه براى آموختن دانشى خارج شود تا به وسيله آن باطلى را به حق يا گمراهى و ضلالتى را به هدايت باز گرداند, اين كار او مانند عبادت كسى است كه چهل سال عبادت (خدا) كرده باشد.
ـ امام على (ع ): سخن حكيمانه اى كه آدمى بشنود و آن را (براى ديگرى ) بازگو كند يا به آن عمل نمايد, بهتر از عبادت يك سال است .

ـ پيامبر خدا(ص ): اندكى دانش , بهتر از بسيارى عبادت است .

ـ امام باقر(ع ): يك ساعت مذاكره علمى , بهتر از يك شب عبادت است .

ـ پيامبر خدا(ص ): خواب توام با علم و دانش , بهتر از نماز همراه با نادانى است .

ـ امام على (ع ): عمل اندكى كه با علم بسيار همراه باشد, بهتر است از عمل بسيار كه با علم اندك و شك و شبهه توام باشد.
ـ پيامبر خدا(ص ): آموختن دانش نزد خداوند, برتر از نماز و روزه و حج و جهاد در راه خداى تعالى است .

برترى عالم بر عابد.

ـ امام باقر(ع ): عالمى كه از علمش بهره برد, برتر از هفتاد هزار عابد است .

ـ پيامبر خدا(ص ): برترى عالم بر عابد, مانند برترى ماه شب چهارده است بر ديگر ستارگان .

ـ هـمـانا برترى عالم بر عابد, همچون برترى خورشيد است بر ستارگان و برترى عابد بر غيرعابد, همانند برترى ماه است بر ستارگان .

ـ يك ركعت نماز عالم به خدا, بهتر از هزار ركعت نماز جاهل به خداست .

ـ دو ركعت نمازى كه عالم مى گزارد, برتر از هزار ركعت نمازى است كه عابد مى خواند.
ـ امام صادق (ع ): يك عالم , برتر از هزار عابد و هزار زاهد است .

ـ شخص دانشمند, بر فراز تپه اى به مسافت پانصد سال (فاصله ) جلوتر از عابد مى آيد.
ـ پـيـامـبرخدا(ص ): يك ساعت تكيه زدن عالم بر بستر خويش و نگريستن در كار و عملش ,بهتر از هفتاد سال عبادت عابد است .

ـ برترى عالم بر شهيد يك درجه است و برترى شهيد بر عابد يك درجه و برترى پيامبر برعالم يك درجـه و بـرتـرى قـرآن بر ديگر گفتارها مانند برترى خداست برآفريدگانش وبرترى عالم بر ديگر مردمان , همچون برترى من است بر كمترين آنه.

علت برترى دادن عالم بر عابد.

ـ پـيـامـبر خدا(ص ): عالم , هفتاد درجه بر عابد برترى دارد كه فاصله هردرجه ازديگرى به اندازه اى اسـت كـه يـك اسـب هـفتاد سال بدود علت اين برترى آن است كه شيطان در ميان مردم بدعتى مـى گذارد و دانشمند به آن پى مى برد و مردم را از آن نهى مى كند, اما عابد سرگرم عبادت خود است و به بدعت نه توجهى دارد و نه آن را مى شناسد.
ـ امـام رضـا(ع ): روز قيامت به عابد گفته مى شود: آدم خوبى بودى , به خودت پرداختى وزحمت خـود را از دوش مردم برداشتى به بهشت درآى بدانيد كه فقيه كسى است كه خير خودرا بر مردم فـرو ريـزد و آنـان را از دشمنانشان برهاند به فقيه گفته مى شود: اى كسى كه سرپرستى يتيمان خاندان محمد را به عهده گرفتى ودوستداران و پيروان ناتوان آنان را هدايت كردى !بايست تا براى هر كس كه از تو بهره مند شده يا دانش آموخته است شفاعت كنى .

ـ امام صادق (ع ): چون روز قيامت شود خداى عزوجل عالم و عابد را برانگيزد چون آن دودر پيشگاه خـداى عزوجل بايستند, به عابد گفته شود: به بهشت برو و به عالم گفته شود: بايست و به سبب آن كه مردم را نيكو تربيت كردى , شفاعتشان كن .

ـ امـام عـلـى (ع ): دو ركـعـت نـمـاز عالم , بهتر از هفتاد ركعت نماز نادان است , زيرا عالم با فتنه (وشرايط گمراه كننده ) رو به رو مى شود اما به واسطه دانش خود از آن بيرون مى رود, اما جاهل بافتنه رو به رو مى گردد و در آن خرد و متلاشى مى شود.
ـ پـيامبر خدا(ص ): سوگند كه به آن كه جان محمد در دست اوست , هر آينه وجود يك عالم براى ابليس سخت تر از هزار عابد است , زيرا عابد در فكر خود است و عالم در انديشه ديگران .

درگذشت عالم .

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ): درگـذشـت عـالم , رخنه اى است در اسلام كه , تا شب و روز در گردش است ,هيچ چيز آن را نمى بندد.
ـ خـداى تـعالى عالمى را از ميان اين امت نبرد, مگر اين كه رفتن او رخنه اى باشد در اسلام , كه تا روز قيامت اين رخنه بسته نمى شود.
ـ درگذشت عالم مصيبتى جبران ناپذير و رخنه اى بسته ناشدنى است او ستاره اى است كه غروب مى كند مرگ يك قبيله آسانتر از مرگ يك عالم است .

ـ امـام صـادق (ع ), در پـاسخ به سؤال از آيه ((آيا نديدند كه ما از اطراف زمين مى كاهيم )),فرمود: مراد از دست رفتن علماست .

نگريستن به چهره عالم عبادت است .

ـ پيامبر خدا(ص ): نگريستن به چهره عالم , عبادت است .

ـ نگاه مهرآميز به چهره عالم , عبادت است .

ـ امـام صـادق (ع ), در پاسخ به پرسش از اين سخن پيامبر(ص ) كه : نگريستن به چهره علماعبادت اسـت , فـرمـود: مـنـظور عالمى است كه چون به او بنگرى , تو را به ياد آخرت اندازد وكسى كه بر خلاف اين باشد نگاه كردن به او فتنه (و گمراهى ) است .

ـ پيامبر خدا(ص ): نگريستن به چهره على , عبادت است .

ترغيب به دانشجويى .

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ): دانـش را فـرا گـيـريـد, گـرچـه در چـين باشد, زيرا طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است .

ـ امـام صـادق (ع ): در جـسـتـجـوى آمـوختن دانش برآييد, گرچه با فرو رفتن در ژرفاى درياها وشكافتن دل ها (و ريختن خون ها) باشد.
ـ اگر مردم مى دانستند كه علم چه فوايدى دارد, هر آينه در جستجوى آن بر مى آمدند گرچه در راه آن خون بريزند و در ژرفاى درياها فرو روند.
ـ پيامبر خدا(ص ): علم بياموزيد, زيرا علم , رشته پيوند ميان شما و خداى عزوجل است .

ـ لـقمان (ع ), در اندرز به فرزند خود, فرمود: فرزندم ! در روزها و شبها و ساعات عمر خود,بهره اى را بـه آمـوخـتن دانش اختصاص بده , زيرا براى خود هرگز لطمه اى بزرگتر از ترك علم نخواهى يافت .

تحصيل علم واجب است .

ـ پيامبر خدا(ص ): تحصيل دانش , بر هر مرد و زن مسلمانى واجب است .

ـ تحصيل دانش , بر هر مسلمانى واجب است .

ـ امام صادق (ع ): فرا گرفتن دانش , در هر حالى واجب است .

ـ طلب علم , يكى از فرايض خداوند است .

ـ پيامبر خدا(ص ): طلب دانش , بر هر مسلمانى واجب است بدانيد كه خداوند جويندگان دانش را دوست دارد.

دو پرخور سير ناشدنى .

ـ پيامبر خدا(ص ): دو پرخورند كه هيچ گاه سير نمى شوند: جوينده دانش و جوينده دنيا.
ـ امام صادق (ع ): دو پرخورند كه سيرى ناپذيرند: آزمند دانش و آزمند ثروت .

ـ امام على (ع ): دو حريصند كه هرگز سير نمى شوند: جوينده دانش و جوينده دنيا.
ـ پيامبر خدا(ص ): دو پرخورند كه سير نمى شوند: جوينده دانش و جوينده دنيا اما جوينده دانش بر خشنودى خداى بخشنده مى افزايد و جوينده دنيا در ورطه طغيان و سركشى فرومى رود.
ـ گرسنه ترين مردم , جوينده دانش است و سيرترين آنها, كسى است كه جوياى دانش نيست .

ـ هر دارنده دانشى , گرسنه دانشى ديگر است .

ـ امام على (ع ): دانشمند كسى است كه از دانش سير نشود و وانمود به سير شدن از آن نيزنكند.

جوينده دانش .

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ): جـويـنـده دانـش در مـيـان مردمان نادان همچون شخص زنده است در ميان مردگان .

ـ جوينده دانش نميرد, تا اين كه از كوشش خود به اندازه رنجى كه برده است بهره مند شود.
ـ امام على (ع ): سفر كننده در جستجوى دانش , مانند جهاد كننده در راه خداست .

ـ پيامبر خدا(ص ): هر گاه دانش جويى در حال آموختن دانش مرگش فرا رسد, شهيد مرده است .

ـ امـام بـاقـر(ع ): هيچ بنده اى نيست كه روز يا شب در طلب دانش برآيد, مگر اين كه غرق رحمت (خدا) شود.
ـ امام على (ع ): جوينده دانش را, عزت دنيا و رستگارى آخرت است .

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ): هـر كـه در طـلـب دانـش بـيرون رود, تا زمانى كه برگردد, در راه خدا گام برمى دارد.
ـ هـر كه در طلب دانشى برآيد و آن را فرا چنگ آورد, خداوند برايش دو بهره از پاداش نويسد و هر كه در طلب دانشى برآيد و به آن دست نيابد, خداوند برايش يك بهره از پاداش رقم زند.
ـ هـر كـه دانـش بـجـويـد, مانند كسى است كه روز خود را به روزه گذراند وشبش را به عبادت اگـركسى يك باب علم بياموزد, برايش بهتر است از اين كه كوه ابو قبيس طلا باشد و او آن را در راه خدا انفاق كند.
ـ هر كه دانش بجويد, خداوند روزى او را به عهده گيرد.
ـ هـر كـه در راه آمـوخـتن و فهميدن دين خدا بكوشد, خداوند خواهش و روزى او را, از جايى كه گمانش را هم نمى برد, تامين كند.
ـ جـويـنـده دانش جوياى رحمت است جوينده دانش ركن اسلام است و پاداشش با پيامبران داده مى شود.
ـ هـر كـه در جـسـتـجـوى بـابـى از دانـش بـرآيـد تـا بـه وسـيـله آن خود يا آيندگان را اصلاح گرداند,خداوند به شمار ريگهاى ريگستان برايش پاداش نويسد.

جوينده دانش و پيامبرى .

ـ پيامبر خدا(ص ): هر كس در جستجوى دانشى براى زنده كردن اسلام باشد و در آن حال مرگش فرا رسد, پيامبران فقط يك درجه بر او برترى دارند.
ـ هـر كـس در جستجوى بابى از علم برآيد تا به وسيله آن اسلام را زنده بدارد, در بهشت ميان او و پيامبران تنها يك درجه فاصله باشد.
ـ هـر كس در حال طلب دانش مرگش فرا رسد, خداى بزرگ را ديدار كند در حالى كه ميان اوو پيامبران جز درجه پيامبرى فاصله نباشد.
ـ امـام عـلى (ع ): هر كس در حال طلب دانش مرگش فرا رسد, ميان او و پيامبران تنها يك درجه تفاوت باشد.

جوينده دانش و فرشتگان .

ـ پـيـامـبـر خدا(ص ): فرشتگان , بالهاى خود را براى جوينده دانش مى گسترانند, چون از آنچه او مى جويد خرسندند.
ـ همانا فرشتگان , بالهاى خود را زير پاهاى جوينده دانش مى گسترانند, چون از او خشنودند.
ـ هـمـانـا فرشتگان , جوينده دانش را با بالهاى خود در ميان مى گيرند و آن گاه بر دوش يكديگر سوار مى شوند تا به آسمان دنيا برسند, زيرا كه فرشتگان آنچه را او مى جويد دوست مى دارند.
ـ فرشتگان , بالهاى خود را براى جوينده دانش مى گسترانند و برايش آمرزش مى طلبند.
ـ هر كه صبحگاهان در طلب دانش بيرون رود, فرشتگان بر سر او سايه افكنند و زندگيش بابركت شود و از روزيش چيزى كاسته نگردد.

جوينده دانش و بهشت .

ـ پـيـامـبـر خدا(ص ): هر كه براى آموختن دانشى راهى را بپيمايد, خداوند او را بر يكى ازراههاى بهشت برد.
ـ هر كس در جستجوى دانشى راهى را بپيمايد, خداوند او را در راهى به سوى بهشت حركت دهد.
ـ خـداونـد بـه مـن وحـى فـرمـود كـه هـر كس در طلب دانش راهى را بپيمايد, برايش راهى به سوى بهشت هموار كنم .

ـ هر چيزى راهى دارد و راه بهشت دانش است .

ـ هر كه براى آموختن دانشى بيرون رود, درى به سوى بهشت به رويش گشوده شود.
ـ هر كه در جستجوى دانش باشد, بهشت در جستجوى او برآيد.

آمرزش خواهى همه اشيا براى جوينده دانش .

ـ پيامبر خدا(ص ): همه اشيا, حتى ماهيان دريا, براى جوينده دانش آمرزش مى طلبند.
ـ امام صادق (ع ): همه اشيا, حتى ماهيان درياها و پرندگان آسمان , براى جوينده دانش آمرزش مى طلبند.
ـ پـيـامبر خدا(ص ): همه اشيا, حتى ماهيان دريا و حشرات و خزندگان روى زمين و درندگان و چرندگان صحرا, براى جوينده دانش آمرزش مى طلبند.
ـ امام باقر(ع ): همه جنبندگان روى زمين و حتى ماهيان دريا, بر جوينده دانش درودمى فرستند.
ـ پيامبر خدا(ص ): هر كس براى آموختن دانشى از خانه اش بيرون رود, هفتاد هزار فرشته در پى او روان شوند و برايش آمرزش طلبند.

آموختن .

ـ مسيح (ع ): هر كس بداند و عمل كند و ياد دهد, در ملكوت اعظم با عظمت به شمار آيد!.
ـ امـام صادق (ع ), درباره آيه ((از آنچه روزيشان داده ايم , انفاق مى كنند)), فرمود: يعنى ازآنچه به آنها ياد داده ايم (ديگران را) آگاه مى سازند و آنچه از قرآن به آنها آموخته ايم , تلاوت مى كنند.
ـ پيامبر خدا(ص ): اگر كسى علم بياموزد و آن را به مردم بياموزاند اين كار او صدقه است .

ـ بهترين صدقه , اين است كه انسان علمى را بياموزد و سپس آن را به برادر خود آموزش دهد.
ـ زكات دانش , آموختن آن است به كسى كه نمى داند.
ـ امام صادق (ع ): هر چيزى , زكاتى دارد و زكات دانش , آموختن آن است به اهلش .

ـ پـيـامـبـر خـدا(ص ): مـردم , هـيـچ صـدقه اى ندادند كه بهتر از دانشى باشد كه در ميان مردم پخش شود.
ـ امـام رضـا(ع ): رحمت خدا بر آن بنده اى كه قضيه ما را زنده كند [راوى مى گويد:] عرض كردم : چـگـونـه قـضيه شما را زنده كند؟
فرمود: علوم ما را بياموزد و آنها را به مردم بياموزاند, زيرااگر مردم محاسن سخنان ما را بدانند بيگمان از ما پيروى مى كنند.
ـ امـام عـلـى (ع ): خداوند, نادانان را براى آموختن علم متعهد نكرد مگر اين كه پيشتر دانايان را به آموزش دادن آن متعهد و موظف ساخت .

ـ خـداى سبحان , نادان را براى آموختن علم متعهد نكرد مگر اين كه (قبلا) دانا را به آموزش دادن متعهد و موظف ساخت .

ثواب آموختن .

ـ پيامبر خدا(ص ): روز قيامت , مردى را مى آورند با حسناتى چون ابرهاى انبوه يا كوههاى استوار او مـى گـويد: پروردگارا! اينها را من انجام نداده ام , از كجا آمده اند؟
خداوند مى فرمايد: اينها همان دانشى است كه به مردم آموختى و بعد از تو به آنها عمل مى شد.
ـ امـام صـادق (ع ): هر كس كار خوبى را به ديگرى بياموزد, برايش همانند پاداش كسى باشدكه به آن عـمـل كند [راوى مى گويد:] عرض كردم : اگر متعلم آن علم را به ديگرى بياموزد, آياباز هم پـاداشى براى او (معلم اولى ) هست ؟
فرمود: اگر به همه مردم (هر يك به واسطه ديگرى ) آموزش دهـد بـراى او همانند آن پاداش ( هر كسى كه به آن علم عمل كند) هست عرض كردم : حتى اگر (مـعـلـم اول ) مرده باشد؟
فرمود: حتى اگر مرده باشد (همانند ثواب هركس كه به آن علم عمل كند, بعد از مرگ نيز براى آن نخستين معلم خير منظور مى شود((18))).
ـ امام باقر(ع ): هر كه يك باب هدايت آموزش دهد, براى او همانند پاداش كسى باشد كه به آن عمل كند و از پاداش عمل كنندگان به آن نيز چيزى كاسته نمى شود.

آثار انفاق كردن علم .

ـ امـام عـلـى (ع ): از آتش اگر چيزى برگرفته شود, كم نمى شود اما اگر هيمه اى نيابد خاموش مى شود دانش نيز چنين است : بر گرفتن (ديگران ) از دانش (كسى ) آن را از بين نمى برد, اما بخل ورزى دارندگان علم سبب نابودى آن مى شود.
ـ هر چيزى با خرج كردن كم مى شود, مگر دانش .

ـ بهترين كمك براى پرورش خرد, آموزش دادن است .

ـ امـام حـسـن (ع ): دانـش خود را به ديگران بياموزان و دانش ديگران را بياموز, زيرا با اين كارهم دانش خودت را محكم و استوار كرده اى و هم آنچه را نمى دانسته اى آموخته اى .

پيمان گرفتن براى آموزش دادن وروشنگرى .

قرآن .

((خـدا از اهـل كـتـاب پيمان گرفت كه آن را براى مردم آشكار سازند و پنهانش نسازند ولى آنها كتاب را پشت سر خود افكندند و آن را به بهايى اندك فروختند و چه بدمعامله اى كردند)).
ـ امام على (ع ): خداوند از نادانان پيمان طلب علم نگرفت مگراين كه پيشتر از دانايان پيمان گرفت كه علم را به نادانان بياموزند, زيرا كه علم پيش از جهل بوده است .

ـ امـام صادق (ع ): در كتاب على (ع ) خواندم كه خداوند از نادانان پيمان بر طلب علم و نگرفت مگر اين كه پيشتر از دانايان پيمان گرفت كه به نادانان علم بخشند, زيرا علم مقدم بر جهل بوده است .

پرهيز از پوشيده داشتن دانش .

قرآن .

((كـسـانـى كـه دلايـل روشـن و هـدايت كننده ما را, پس از آن كه در كتاب براى مردم بيانشان كرده ايم , كتمان مى كنند, اينان را هم خداوند لعنت مى كند و هم ديگر لعنت كنندگان )).
((آنـان كـه كـتـابى را كه خدا نازل كرده است پنهان مى دارند و آن را به بهايى اندك مى فروشند, شـكمهاى خود را جز از آتش انباشته نمى سازند و خدا در روز قيامت با آنان سخن نگويد و پاكشان نسازد و ايشان را عذابى درد آور است )).
ـ پيامبر خدا(ص ): پوشنده دانش را همه اشيا, حتى ماهى دريا و مرغ هوا, لعنت مى كنند.
ـ هـر مـردى كـه خـداونـد بـه او دانـشـى دهد و او آن را, با اين كه مى داند, مخفى نگه دارد, در روزقيامت در حالى كه لگامى از آتش بر او زده شده است خداى عزوجل را ديدار كند.
ـ هـر كـس از دانـشى سودمند برخوردار باشد و آن را مخفى نگه دارد, در روز قيامت خداوندبر او لگامى از آتش زند.
ـ امام على (ع ): هر كس دانش را پنهان نگه دارد, مانند شخصى است كه نادان باشد.
ـ عـالـمـى كـه عـلـم خـود را مـخـفى نگه دارد, در روز قيامت با گندترين بو برانگيخته شود و همه جنبندگان , حتى جنبندگان ريز روى زمين , او را لعن و نفرين كنند.
ـ پـيامبر خدا(ص ): هر كس دانشى را كه خداوند آن را براى كار دين ـ يا مردم ـ سودمند قرارداده است , مخفى نگه دارد, در روز رستاخيز خداوند لگامى از آتش بر او زند.
ـ هر گاه آخرينهاى اين امت اولينهاى آن را لعنت كنند, پس هر كس حديث را مخفى نگه دارد, هر آينه آنچه را خداوند نازل فرموده است مخفى نگه داشته باشد.
ـ مبادا بفهمم كسى از شما علم و اطلاعى داشته باشد و از ترس مردم آن را كتمان كند.