حجّ پيغمبر(ص)

كاظم مديرشانه چى

- ۴ -


حدود روضه از ديدگاه شيعه :

نظريه شيعه در محدوده روضه، هم در طول و هم در عرض، با اقوال اهل سنّت متفاوت است. و طبق رواياتى كه از
ائمه هدى (عليهم السلام) نقل شده، روضه نه همه فضاى مسجد است و نه تنها آن بخش
از مسجد كه در دو قول گذشته از اهل سنت نقل كرديم، بلكه محدوده روضه از
ديوار محراب در جنوب، كه امروزه با نرده هاى فلزى مشخص است، آغاز و
در شمال، به چهارمين ستون منتهى مى گردد; يعنى يك ستون علاوه بر آنچه اهل سنّت مى گويند و حد دوّم آن در شرق، داخل بيت پيامبر (صلى الله عليه وآله) و بيت فاطمه زهرا (عليها السلام) است و در سمت غرب محاذى منبر شريف مى باشد. دليل حدّ اوّل (از جنوب تا شمال) رواياتى است كه از ائمّه (عليهم السلام) نقل شده، از جمله:

كلينى (رحمه الله) با اسناد از مرازم و او از امام صادق (عليه السلام) نقل مى كند:

«قالَ سألتُ أبا عبدِ الله (عليه السلام) عمّا يقول الناس في الروضة، فقال: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) فيما بين بيتي ومنبري روضة من رياض الجنّة ومنبري على تُرعَة من ترع الجنّة فَقُلْتُ لَهُ جُعِلتُ فِداك فما حدّ الروضة، فقال و بعدُ أربع اساتين من المنبر الى الظلال. فقلت جعلت فداك منَ الصّحنِ فيها شيء؟ قال: لا»

مرازم مى گويد: «از امام صادق (عليه السلام) پرسيدم از آنچه مردم (اهل سنّت) در روضه مى گويند، فرمود: رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرموده است فاصله بيت و منبر من باغى از باغهاى بهشت است و منبر من بر درى از درهاى بهشت قرار گرفته است. عرض كردم فدايت شوم! حد روضه كدام است؟ فرمود: فاصله چهار ستون، از منبر تا سايه بانها. عرض كردم فدايت شوم! از صحن مسجد هم چيزى جزو روضه هست؟ فرمود: نه»

بر اساس مضمون اين روايت و امثال آنست كه ابن شهراشوب نظر علماى شيعه را چنين نقل مى كند:

«وقالوا حدّ الروضة ما بين القبر والمنبر الى الأساطين الّتي تلي صحن المسجد».

همچنين از مضمون اين روايت و روايات ديگر و نقل مدينه شناسان استفاده مى شود كه مدّتى طولانى و در زمان ائمه (عليهم السلام) بخشى از مسجد (بيرون از مسجد اصلى) در سمت شمال و در نزديكى صحن، داراى سايه بانى بوده كه از آن به «ظلال» و «مظلّه» تعبير شده است.

اين بود حد روضه از جنوب به سمت شمال.

و اما در سمت شرق مسجد، همانگونه كه گفتيم حد روضه عبارت است از فضاى داخلى بيت رسول خدا (صلى الله عليه وآله) و همچنين داخل بيت فاطمه زهرا (عليها السلام) و در غرب عبارت است از محاذى اين بيوت تا موازات منبر شريف.

و در اين زمينه نيز رواياتى در منابع حديثى نقل گرديده است كه متن بعضى از آنها را در اينجا مى آوريم:

1 ـ كلينى با اسناد از جميل بن درّاج نقل مى كند كه:

«سَمِعتُ أبا عبدالله (عليه السلام) يقول: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) ما بين مِنبري وبيوتي روضةٌ من رياض الجنّة ومِنبَري على تُرعة من تُرَعِ الجنّة وصلاة في مسجدي تعدل ألف صلاة فيما سواه من المساجد الاّ المسجد الحرام. قال جميل قلت له بيوت النبي وبيت علي منها؟ قال: نعم و أفضل».

جميل مى گويد: «از امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه مى فرمود: فاصله منبر و خانه هاى من باغى است از باغ هاى بهشت و منبر من در بالاى درى از درهاى بهشت قرار دارد و يك نماز در مسجد من معادل هزار نماز در ساير مساجد، بجز مسجد الحرام است. جميل مى گويد: پرسيدم آيا خانه هاى پيامبر (صلى الله عليه وآله) و خانه على (عليه السلام) هم از روضه است؟! فرمود: آرى، بلكه افضل اند.»

به طورى كه ملاحظه مى كنيد در متن اين روايت، مانند حديث ششم كه از منابع اهل سنّت آورديم، به جاى «بيت»، «بيوت» به صورت جمع آمده است و در اين روايت همه خانه هاى پيامبر و خانه امير مؤمنان (عليه السلام) كه در واقع آن هم از بيوت النبى (صلى الله عليه وآله) است، جزو روضه معرفى گرديده اند.

2 ـ همچنين جميل بن درّاج نقل مى كند كه:

«قلت لأبي عبدالله (عليه السلام) : الصلاة في بيت فاطمة مثل الصلاة في الروضة»؟ قال: وأفضل.»

3 ـ از يونس بن يعقوب آمده است:

«قلت لأبي عبدالله (عليه السلام) : الصلاة فى بيتِ فاطمة أفضل أو في الروضة؟ قال: في بيت فاطمة»

«يونس بن يعقوب گويد: از امام صادق (عليه السلام) پرسيدم آيا نماز در خانه فاطمه برتر است و فضيلت بيشترى دارد يا در روضه؟ فرمود: در خانه فاطمه.»

توضيح اين كه در سال هشتاد و هشت هجرى خانه فاطمه زهرا (عليها السلام) و به فاصله كمى، ديگر خانه هاى متعلّق به پيامبر اسلام، كه در كنار مسجد قرار داشتند، به دستور وليد بن عبدالملك و به مباشرت عمر بن عبدالعزيز تخريب گشته، به فضاى مسجد ضميمه گرديدند و در زمان امام صادق (عليه السلام) تا سال 668 به همان صورت باقى بودند و مانند ساير نقاط مسجد، به هنگام عبادت و نماز مورد استفاده قرار مى گرفتند تا اينكه در اين سال به دستور ملك ظاهر بيبرس بندقدارى پادشاه مقتدر مصر، دور خانه پيامبر و فاطمه زهرا (عليها السلام) نرده كشيدند و بار ديگر از مسجد جدا كردند و اين سؤالها كه از نماز خواندن در خانه پيامبر و فاطمه (عليهما السلام) به عمل آمده ناظر به وضعيت آن زمان است.

آيا قبر فاطمه (عليها السلام) در روضه است؟!

پس از روشن شدن اين مطلب كه «از نظر ائمه هدى (عليهم السلام) روضه داراى مفهوم وسيعتر و شامل بيت پيامبر و بيت فاطمه مى باشد.» اين موضع نيز روشن مى شود كه مسأله دفن شدن آن بزرگوار در روضه، كه به صورت يكى از احتمالات از سوى گروهى از علما مطرح گرديده، حتى در صورت وجود دليلى بر اين موضوع، در واقع مكمّل رواياتى خواهد بود كه با صراحت دلالت دارند بر اينكه پيكر آن بانو در داخل بيت خويش به خاك سپرده شده است.

اينك بعضى از رواياتى را كه در اين زمينه نقل شده، مى آوريم و آنگاه به احتمال دفن شدن آن حضرت در روضه و علّت پيدايش اين احتمال مى پردازيم:

1 ـ ابونصر بزنطى از حضرت رضا (عليه السلام) نقل مى كند كه: از آن حضرت درباره محلّ قبر فاطمه (عليها السلام) پرسيدم، فرمود: «دُفِنَتْ في بيتِها فلمّا زادت بنو أُميّة في المسجد صارت في المسجد».

2 ـ بزنطى همچنين مى گويد از امام رضا (عليه السلام) از محلّ دفن فاطمه زهرا سؤال كردم، فرمود: شخصى اين موضوع را از جعفر بن محمّد (عليهما السلام) سؤال كرد كه عيسى بن موسى هم در آن مجلس حاضر بوده؟ عيسى پاسخ داد: فاطمه (عليها السلام) در بقيع دفن شده است. آن شخص بار ديگر از امام سؤال كرد كه شما چه مى فرماييد؟ حضرت فرمود: عيسى به سؤال شما پاسخ داد. بزنطى مى گويد عرض كردم: أصلحك الله، من با او چه كار دارم، شما نظر پدرانتان را به ما بگوييد، فرمود: «دُفِنَت في بيتها».

3 ـ سيد بن طاوس (رحمه الله) از امام هادى (عليه السلام) نقل مى كند كه آن حضرت در جواب اين سؤال كه قبر مادرتان فاطمه زهرا (عليها السلام) در داخل مدينه است يا همانطور كه مردم مى گويند در بقيع؟ چنين نگاشت: «هيَ مَعَ جدّي»

علما و محدثان بزرگ شيعه نيز با اينكه مضمون اين روايات صريح و صحيح را پذيرفته اند و دفن شدن آن حضرت در داخل بيت خويش را مورد تأكيد قرار داده اند ولى دفن شدن آن حضرت در «روضه» و يا در ميان بيت و منبر را نيز به صورت احتمال مطرح ساخته اند. چند نمونه از گفتار آنان را مى آوريم:

1 ـ محدّث بزرگ، شيخ صدوق (رحمه الله) (م381) مى گويد: «نقلها در محلّ قبر فاطمه (عليها السلام) مختلف است; بعضى از مؤرخان مى گويند: در بقيع مدفون است و بعضى ديگر معتقدند در ميان قبر و منبر; زيرا رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرموده است: ما بين قبري و منبري روضة من رياض الجنّة و بعضى مى گويند در داخل خانه خودش دفن شده است.. امّا نزد من قول آخر صحيح است.»

2 ـ شيخ طوسى (م460) مى گويد: «الأصوب أنّها مدفونة في دارها أو في الروضة»

3 ـ مرحوم طبرسى (از اعلام قرن ششم) مى گويد: در محلّ قبر آن حضرت اختلاف است; زيرا بعضى از علما مى گويند در بقيع دفن شده است و اين قول بعيد است و بعضى ديگر داخل بيت را تأييد مى كنند و بعضى ديگر مى گويند: در ميان قبر و منبر دفن شده است. سپس مى گويد: فرمايش رسول خدا (صلى الله عليه وآله) كه فرمود: «بين قبري ومنبري روضة من رياض الجنّة» به اين معنى اشارت دارد.

4 ـ سيد بن طاووس (م693) مى گويد: «والظاهر أنّ ضريحها المقدّس في بيتها المكمّل بالآيات والمعجزات». سپس مى گويد: زيرا آن حضرت وصيت كرده بود كه شبانه دفن شود و كسانى كه آن بزرگوار، تا هنگام مرگش نسبت به آنان خشمگين بود در نمازش حاضر نشوند و اگر پيكر پاك آن بزرگوار به بقيع حمل مى شد و يا در داخل مسجد و در ميان بيت و منبر دفن مى گرديد، آثار حفر قبر، كسانى را كه در فكر كشف آن بودند راهنمايى مى كرد و لذا مستور بودن قبر شريف دليل بر اين است كه پيكر پاك وى به بيرون از خانه اش و يا به بيرون از حجره رسول خدا (صلى الله عليه وآله) حمل نشده است.

مبناى دفن شدن در روضه چيست؟

دليل و منشأ اين احتمال چيست؟ آيا دليل مسلّم تاريخى آن را تأييد مى كند يا روايت مورد اعتماد از پيشوايان معصوم در اين زمينه وارد شده است؟!

و يا به قول شيخ طوسى (رحمه الله) در تهذيب، يك اختلاف نظرى است كه در ميان علما، بدون ارائه دليل متقن به وجود آمده است; «ونُسبت هذا الاختلاف الى الأصحاب».

پاسخ اين پرسش اين است: همانگونه كه مرحوم شيخ طوسى اشاره كرده اند، از گفتار علما و محدثان ظاهر مى شود كه در اين مورد نه مستند تاريخى وجود دارد و نه روايت مورد اعتماد آن را تأييد مى كند بلكه اين موضوع در مقابل روايات صريح و صحيح كه در مورد بيت شريف وارد شده است، يك استظهار ضعيف و يك اصطياد احتمالى است از حديث شريف «ما بَيْنَ بَيتي و قبْري رَوْضَة مِنْ رياضِ الجنّة» بدين معنى كه علما و مورّخان اين حديث شريف را كه از پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه وآله) در مورد روضه شريه نقل گرديده است، چنين توجيه مى كنند و اين فضيلت و شرافت را چنين تعليل مى كنند كه: شايد به جهت دفن شدن پيكر پاك دختر رسول خدا (صلى الله عليه وآله) در روضه مطهّره است كه اين كرامت و فضيلت به اين مكان مقدّس اختصاص و تعلّق يافته و موجب تفضيل و ترجيح روضه بر ساير نقاط مسجد گرديده است.

آنچه پيشتر از شيخ صدوق و طبرسى نقل كرديم، گواه صريح بر اين مطلب است و گواه سوم سخن ابن شهراشوب است كه پس از نقل نظريه شيخ طوسى; (والأصوب أنّها مدفونة في دارها أو في الروضة) مى گويد: «و يؤيّد قَولَهُ قولُ النبيّ (صلى الله عليه وآله) : «بين قبري ومنبري روضة من رياض الجنّة».

و بالاخره گواه ديگر، گفتار شيخ ابوالفتوح رازى در رساله «حسنيّه» است كه از زبان اين بانو در حضور هارون الرشيد چنين مى گويد: ... و در ميانه قبر و منبر دفن كردند به حكم حديث «ما بين قبري و منبري روضة من رياض الجنّة».

و نمونه هاى ديگر از گفتار علما و دانشمندان كه نقل همه آنها موجب اطاله خواهد شد.

نتيجه اين گفتارها اين است كه احتمال دفن شدن حضرت زهرا (عليها السلام) در روضه دليل روشنى ندارد بجز برداشت ضعيف از حديث ياد شده.

روضه وبيت يكى است

بايد گفت با توجه به مضمون روايات گذشته كه ائمه هدى (عليهم السلام) روضه را مفهوماً و يا حكماً به بيوت پيامبر (صلى الله عليه وآله) و بيت حضرت زهرا (عليها السلام) اطلاق نموده اند و بلكه مصداق بارز روضه و افضل از آن معرفى كرده اند، دفن شدن فاطمه زهرا (عليها السلام) در روضه، يك معناى قابل قبول و مطابق با واقع پيدا مى كند و اين موضوع با دفن شدن آن حضرت در داخل بيتش، كه مضمون روايات صريح است، منافى و مخالف نخواهد بود.

و چنين به نظر مى رسد كه منظور مرحوم علاّمه ناظر به همين معنا است. او پس از نقل اقوال سه گانه در مدفن آن بزرگوار از شيخ طوسى (رحمه الله) ، مى گويد: «والرّوايتان الأوّلتان متقاربتان ومن قالَ أنّها دفنت في البقيع فبعيدٌ عن الصّواب».

يعنى «روضه» و «بيت» داراى يك مفهوم نزديك به هم و قابل جمع هستند نه داراى مفهوم مخالف هم، كه هر يك مكانى مستقل و جداگانه باشد.

گفتنى است اين معنا برداشت و تحليل صريح مرحوم علاّمه مجلسى نيز هست كه در آخر بحث ملاحظه خواهيد كرد.

علّت فضيلت روضه و افضل بودن بيت فاطمه (عليها السلام)

پاسخ يك پرسش: در طول تاريخ ميان علما اين باور وجود داشته و همواره مطرح بوده است كه احتمالا حضرت فاطمه در روضه دفن گرديده و اين نظريه و اعتقاد بلا فاصله با حديث شريف «بين قبري ومنبري...» مورد تأييد قرار گرفته است. حال اين پرسش پيش مى آيد كه: اگر اين ارتباط جاى ترديد دارد و اين احتمال ضعيف است پس علّت اين تشريف و تفضيل، آن هم از زبان رسول خدا (صلى الله عليه وآله) چيست؟ و تفوّق و فضيلت روضه بر ديگر نقاط مسجد، اگر به علّت دفن شدن حضرت زهرا نيست پس چيست؟!

در پاسخ اين پرسش بايد گفت: جاى ترديد نيست كه اين بخش از مسجد مواجه است با بيوت رسول خدا و بيت فاطمه زهرا (عليها السلام) و محلّ حضور دائمى رسول خدا و جايگاه نزول وحى الهى بر آن حضرت و پايگاه عبادت، نماز و اعتكاف آن بزرگوار است. وجود محراب و منبر پيامبر (صلى الله عليه وآله) در اين سوى مسجد كه كانون عبادت و ابلاغ رسالت و ارشاد امّت تا قيامت است، عامل برترى و تفوّق و موجب فضيلت اين مكان بر ديگر نقاط مسجد است.

در توضيح و تكميل اين مطلب نكته اى را كه در اهمّيت و فضيلت قبر شريف رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مورد بحث بوده، مطرح مى كنيم و به دنبال آن، فضيلت و شرافت روضه و بيت پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله) و بيت فاطمه (عليها السلام) را شرح مى دهيم.

يكى از بحثهايى كه از قرون اوّل اسلام و با الهام از اخبار و احاديث در بين علما و محدّثان جريان داشته، بيان فضيلت و رجحان دو شهر مكّه و مدينه نسبت به يكديگر و مقايسه مسجدالنبى (صلى الله عليه وآله) با مسجد الحرام در برترى و شرافت و نيز برترى آن دو نسبت به مسجد الأقصى و مقايسه كعبه با قبر رسول خدا (صلى الله عليه وآله) بوده است و در اين مقايسه طبق نقل سمهودى، علماى اهل سنّت اجماع و اتّفاق نظر دارند بر اينكه:

«آن قسمت از خانه پيامبر كه پيكر پاك رسول خدا (صلى الله عليه وآله) در آن دفن گرديده، برتر از بيت خدا است و آن جايگاه مقدّس كه جسم نازنين خاتم انبيا را به آغوش كشيده، برتر از كعبه است»; زيرا در اثر تماس مستقيم آن پيكر مطهّر با آن مكان مقدّس و به علّت مجاورت آن تربت پاك با آن جسد مبارك، شرافت اين جايگاه به اوج رسيده و برتر از عرش اعلا گرديده است. اين است ملاك برترى و فضيلت قبر پيامبر نسبت به كعبه!

اگر اين فضيلت و شرافت به جهت اين مجاورت نصيب اين مكان مقدس گريده كه فضيلت و شرافتى مسلّم و غير قابل انكار است، پس بقعه و مكانى و روضه و بيتى كه وجود مقدّس آن مشعل هدايت و جسم و روان خاتم نبوّت را در حال حياتش در خود جاى داده و اشعّه روحانى و فروغ معنوى وجودش از اين امكنه تا قيامت به جهانيان پرتو افشانى كرده، طبعاً از هر نقطه ديگر و از ساير نقاط مسجد افضل و اشرف خواهد بود!

حال بر اين اساس بايد گفت فضيلت بيت فاطمه (عليها السلام) بيشتر و شرافت آن نسبت به ساير بيوت افزون تر است; زيرا بيت فاطمه، گذشته از اينكه يكى از بيوت رسول خدا است و همه فضائل را كه ساير بيوت از آنها برخوردارند دارا است، خانه و بيت كسانى است كه { أذهب الله عنهم الرّجس و طهّرهم تطهيراً } .

آرى اين بيت علاوه بر اينكه بيت رسول خدا است، محلّ زندگى امير مؤمنان نيز هست، همان كسى كه نازل به منزله نفس رسول الله است. و محلّ زندگى فاطمه، بضعه رسول خدا و محلّ تولد و زندگى حسنين فرزندان رسول الله است. اين بيت همان جايى است كه آن حادثه مهمّ تاريخ جهان معنويت و نزول آيه تطهير در ميان آن به وقوع پيوسته است.

اگر فضيلت روضه را از راه حديث رسول خدا، كه زبان وحى است، شنيده ايم، فضيلت اين بيت و اهل آن را مستقيم و بى رابطه از زبان وحى و از طريق كلام خدا مى شنويم.

اگر پيامبر (صلى الله عليه وآله) فضيلت روضه را از طريق گفتارش به مسلمانان آموخته، طبق نقل محدّثان شيعه و اهل سنّت اين بيت و اهل آن را، هم از راه گفتار و هم در عمل و كردار به مدّت نُه ماه، آن هم هر روز پنج بار، به جهانيان معرّفى كرده است. وه چه فضلى! كه بالاتر از آن متصوّر نيست و اين است معناى گفتار امام صادق (عليه السلام) در پاسخ پرسش جميل از بيت پيامبر و امير مؤمنان كه: آيا آنها هم از روضه است؟ مى فرمايد: «نعم وأفضل».

بررسى يك روايت مخدوش :

از مطالب گذشته به طور خلاصه معلوم شد كه:

1 ـ اصل فضيلت روضه مطهّر بر اساس حديث رسول خدا (صلى الله عليه وآله) ثابت و مسلّم است ولى آيا محدوده روضه كجا است؟ جاى بحث و گفتگو است.

2 ـ باز معلوم شد كه خانه پيامبر (صلى الله عليه وآله) و خانه فاطمه (عليها السلام) از نظر فضيلت، نه مانند روضه، بلكه افضل و برتر از روضه است و نيز ثواب عبادت و نماز در اين بيوت، بيشتر مى باشد.

3 ـ همچنين فهميديم كه براى دفن شدن پيكر پاك حضرت زهرا (عليها السلام) در روضه، به مفهوم فاصله قبر و منبر، دليلى جز يك برداشت ضعيف و اظهار نظر احتمالى وجود ندارد، ليكن اگر از «روضه» معناى وسيع آن را بگيريم، كه شامل بيت حضرت زهرا هم هست، دفن شدن آن حضرت در روضه درست است و مؤيد روايات صحيح ديگرى است كه مى گويند: «ذُفِنَت في بيتها»

در تكميل اين بحث، لازم است به نقد و بررسى تنها روايتى بپردازيم كه مرحوم صدوق در «معانى الأخبار» نقل كرده است و از ظاهر آن استفاده مى شود كه پيكر حضرت زهرا ميان قبر و منبر مدفون است. و مخدوش بودن متن و سند آن را توضيح دهيم; متن روايت اين است:

«حدّثنا محمّد بن موسى بن المتوكّل (رحمه الله) قال حدّثنا علي بن الحسين السّعدآبادى، عن أحمد بن أبي عبدالله البرقي، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن بعض أصحابنا عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) : «مابين قبري ومنبري روضة من رياض الجنّة ومنبري على ترعة من تُرع الجنّة، لأنّ قبر فاطمة ـ صلوات الله عليها ـ بين قبره و منبره و قبرها روضة من رياض الجنّة وإليه ترعة من تُرع الجنّة».

ظاهر اين روايت با توجه به ذيل آن (... لأنّ قبر فاطمة...) اين است كه آن حضرت در ميان قبر شريف و منبر منيف دفن شده است. ولى با يك توجّه اجمالى مى توان به ضعف سند و تزلزل متن آن پى برد و مخدوش بودن آن را از هر دو جهت به دست آورد:

از نظر سند: به طورى كه ملاحظه مى كنيد اين روايت از نظر سند مرسل است و ابن ابى عمير آن را از بعض اصحاب نقل كرده است و آن بعض مشخص نيست كه چه كسى است! و مى دانيم كه روايت مرسل داراى حجّيت نيست.

و از نظر متن: اين روايت از جهت متن مدرّج است و در علم درايه و حديث شناسى مدرّج را چنين تعريف كرده اند:

«أن يقول الرواي كلاماً يريد أن يستدلّ عليه بالحديث فيأتي به بلا فصل فيتوهّم أن الكلّ حديث»

«روايت مدرّج آن است كه راوى براى تأييد متن روايتى كه نقل مى كند، در ذيل آن مطلبى بگويد كه خواننده و يا شنونده چنين تصور كند كه آن هم از متن روايت است كه از نظر حديث شناسان، اينگونه روايات هم مخدوش و غير قابل اعتماد است. و اين روايت هم دقيقاً از همين روايات مدرّج است و ذيل و تعليل در آن، نه از كلام امام بلكه مانند تعليل هاى گذشتـه، از اضافاتـى اسـت كـه به وسيلـه راويان و يا به هنگام كتابت روايـت به عمـل آمـده است.

و دليل بر اين مدعا اين است كه حديث «بين قبرى و منبري» همانگونه كه پيشتر اشاره كرديم، از احاديث عامى است و تنها در منابع اهل سنّت آن هم به طور ضعيف; از جمله در مسند احمد نقل شده و در منابع معتبر مانند صحاح نيامده است.

واقعيت تاريخى هم مدرج بودن اين روايت و مضمون حديث «بين قبرى و منبري» را نفى مى كند; زيرا رسول الله (صلى الله عليه وآله) در حال حياتش جايگاه دفن پيكر مطهّرش را معيّن نكرده بود; همانگونه كه كيفيّت نماز خواندن بر بدن مباركش را بيان ننموده بود.

از اين رو پس از رحلتش در هر دو مسأله ميان اصحاب اختلاف نظر پديد آمد كه به آن حضرت چگونه نماز بخوانند و در كجا دفنش كنند، تا اينكه امير مؤمنان (عليه السلام) فرمود:

«انّ رسول الله امامُنا حيّاً وميّتاً... فيصلون عليه بلا امام وانّ الله لم يقبض نبيّاً في مكان الاّ وقد ارتضاه لِرَميه فيه و اني لدافنه في حجرته التي قبض فيها فسلم القوم لذلك ورضوا به.»

و اين ضعف متن و سند موجب گرديده است كه صدوق (رحمه الله) با اينكه خودش اين روايت را نقل كرده، در بيان آن چنين بگويد:

«قال مصنف هذا الكتاب (رضي الله عنه) رُوى هذا الحديث هكذا وأوردته لما فيه من ذكر المعنى، والصّحيح عندي في موضع قبر فاطمة (عليها السلام) ما حدّثنا به أبي (رحمه الله) قال: حدّثني ... عن أحمد بن محمّد بن أبي نصر البزنطي قال: قال: سألت أبا الحسن علي بن موسى الرضا (عليه السلام) عن قبر فاطمة (عليها السلام) فقال: دفنت في بيتها فلمّا زادت بنوا فيه في المسجد صارت في المسجد».

گفتار صدوق قابل توجه است; زيرا او در اين نقل و در اين متن مردّد است و مى گويد: «رُوي هذا الحديث هكذا» و توضيح مى دهد از آنجا كه اين روايت با ترديد و احتمال مدرّج بودن كه در آن مشاهده مى شود، نياز آن به توجيه و بيان است و در نتيجه به جاى اين روايت مضمون روايت ديگر را صحيح مى داند و آن را تأييد مى كند كه: «دفنت في بيتها».

باز به همين جهتِ ضعف متن و سند است كه علاّمه مجلسى پس از نقل آن از معانى الاخبار، مضمون آن را مردود مى داند و دفن شدن فاطمه (عليها السلام) در داخل بيت خويش را تأييد مى كند سپس به توجيه روايت مى پردازد و روضه را به آن حدّى كه از ظاهر اين روايت استفاده مى شود، محدود نمى داند بلكه شامل بيت فاطمه (عليها السلام) نيز مى داند; همانگونه كه ما از روايات استفاده كرديم.

او پس از نقل روايت مى گويد:

«الأظهر أنّها (عليها السلام) مدفونة في بيتها وقد قدّمنا الأخبار في ذلك. و لعل خبر ابن أبي عُمير محمول على توسعة الروضة بحيث تشمل على بيتها».

نكته قابل توجّه: اين بود بررسى يك روايت مدرّج و نظريه بزرگ محدّث شيعه، شيخ صدوق (رحمه الله) در مورد اين روايت و اشكال و ايراد تلويحى و در نهايت اعراض وى از مضمون آن.

و همچنين نظريه مرحوم علاّمه مجلسى در تأويل اين روايت و توسعه اى كه در مفهوم «روضه» قائل گرديده است ليكن بايد به اين نكته نيز توجه كرد كه: آنگونه كه ملاحظه كرديد، همه كسانى كه مدفن حضرت زهرا (عليها السلام) را در روضه، آن هم به مفهوم فاصله بيت و منبر مطرح كرده اند، به همين روايت، استناد و تعليل نموده اند كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: «بين قبري ومنبري روضة من رياض الجنّة!»

در پايان از نظريات و انتقادات صاحب نظران، كه در تكميل اين بحث ما را يارى خواهد كرد استقبال مى كنيم و صميمانه سپاسگزاريم.