مأخذشناسي تاريخ و فلسفه فقه و حقوق

سيد مسعود نوري

- ۱ -


سخني با خواننده

يكي از ويژگي‏هاي مهم مكتب تشيع، استفاده از عنصر اجتهاد در گستره نصوص ديني است. اين ويژگي، سبب پويايي و تحرك هر چه بيش‏تر مكتب و نيز كسب توان مناسب در پاسخ‏گويي به موضوعات نوپيدا بوده و هست. تكامل و گسترش رشته‏هاي مختلف علوم اسلامي، از جمله دانش فقه، در پرتو همين عنصرِ اجتهاد و نيز تلاش دانش‏مندان و فقيهان بزرگ و زمان‏شناس صورت پذيرفته است.

عصر حاضر به جهت ظهور عقايد و مكاتب مختلف بشري، تحولات چشم‏گير علمي و صنعتي و نگاه نقادانه به دين و گسترش ارتباطات، مسئوليت عالمان ديني را دو چندان كرده‏است. عالمان و فقيهان بايد به نيكي چالش‏هاي نوين را دريابند، شيوه‏هاي استنباط را مهذب كنند، موضوعات جديد را پاسخ درخور دهند و ميراث كهن فقه شيعه را به زبان روز و متناسب با فهم و انتظار انسان سرگشته و نقاد امروز بازسازي نمايند تا از ره‏گذر اين تلاش، دين و فقه را در عرصه زندگي اجتماعي جوامع بشري زنده و بالنده نگه دارند و مسئوليت ديني و تاريخي خويش را به بهترين وجه ايفا نمايند. انجام اين وظيفه، نيازمند نگاه بيروني به مجموعه فقه، آشنايي با شيوه‏هاي مشابه استنباط و بررسي دقيق علوم وابسته به فقه، نظير اصول، رجال، درايه و ... مي‏باشد و بدون ترديد تلاشي به اين وسعت نيازمند بسيج جمعي محققان زبده و زمان‏شناس است.

پژوهشكده فقه و حقوقِ مركز مطالعات و تحقيقات اسلامي «پژوهش‏گاه» هدف اساسي خويش را تحقق بخشيدن به اين وظيفه بزرگ قرار داده است، و در اين راستا تحقيقات متعددي را در زمينه‏هاي مختلف فقهي ـ حقوقي و دانش‏هاي وابسته به آن در دست انجام دارد.

آشنايي با منابع اصلي و پيشينه تحقيق از لوازم ضروري تحقيقات گسترده است تا حدي كه در دنياي كنوني هيچ پژوهش‏گري بي‏نياز از آن نيست. حجم گسترده نوشته‏ها و پراكندگي محققان و نويسندگان، دست يابي به اين امر را دشوارتر مي‏سازد، از اين رو بخشي از فعاليت هاي گروه خدمات تحقيق پژوهشكده به تهيه مأخذشناسي مورد نياز اختصاص يافته است.

كتاب حاضر با عنوان مأخذشناسي تاريخ و فلسفه فقه و حقوق در چهار بخش مستقل به مأخذشناسي تاريخ فقه، فلسفه فقه، تاريح حقوق و فلسفه حقوق پرداخته است و با توجه به مقارنه مباحث، زمينه كارهاي تطبيقي را براي محققان فراهم آورده است. ضمن تشكر از پديدآورندگان اين اثر، آقايان سيدمسعود نوري و سيدعبدالمطلب احمدزاده اميدواريم انتشار اثر حاضر بتواند بخشي از نيازهاي فعلي حوزه مورد نظر را رفع نمايد.

پژوهشكده فقه و حقوق مركز مطالعات و تحقيقات اسلامي

مقدمه

ضرورت تدوين كتاب‏شناسي‏هاي مقايسه‏اي فقه و حقوق

دين در قالب «فقه» در زندگاني روزمرّه دين‏داران جلوه‏گري مي‏كند. فقه مجموعه قوانين برگرفته از وحي، براي تنظيم زندگي فرد انساني و جوامع بشري است. افزون بر آن، در جامعه‏هاي گوناگون، مجموعه قوانين بر آمده از اذهان بشري حكومت دارند كه از آن‏ها با عنوان «حقوق» ياد مي‏كنيم.

در جوامع لائيك، هر آن‏چه اهل حل و عقد، مصلحت تشخيص دهند، به عنوان مقررات موضوعه، پس از طي مراحلي، مورد عمل قرار مي‏گيرد؛ امّا در جوامع ديني، به‏ويژه اسلامي هميشه اين دل‏مشغولي وجود دارد كه قوانين بشري با مقررات الهي مغايرت، يا دست كم تعارضي نداشته باشند. براي رفع اين نگراني‏ها و اطمينان به هم‏آهنگي قوانين موضوعه با احكام شريعت، تدابير چندي انديشيده شده است؛ مثلاً در ايران اسلامي شورايي كه داراي اقتدار قانوني در خور توجهي است و از فقيهان و حقوق‏دانان تشكيل يافته، اين كنترل قانوني را نسبت به مصوبات مجلس شوراي اسلامي و حتّي نسبت به مقرراتي كه با اجازه مجلس شوراي اسلامي، و به وسيله دولت وضع مي‏شود، اعمال مي‏نمايد و دقيقاً مطالعات تطبيقي فقه و حقوق نيز به همين منظور داراي اهميّت است، هر چند ثمره اين مطالعه تطبيقي و مقايسه‏اي در نكته ياد شده منحصر نمي‏شود، زيرا اين روش پژوهشي افزون بر ايجاد هم‏سويي ميان اين دو سنخ مقررات، دست‏يابي حقوق‏دانان بر تحليل‏ها و استدلال‏هاي بنيادين و نيز توان‏مندي فقيهان در حل مسائل نو پيدا را به دنبال خواهد داشت.

همين نكات و مطالبي از اين دست، باعث اقبال رو به افزايش پژوهش‏گران هر دو حوزه به مطالعات مقارن شده‏است و در چنين شرايطي محققان هر رشته بايد از مباني، مسائل، روش‏ها و دست‏آوردهاي رشته ديگر آگاهي دقيق و كار آمد داشته باشند. كتاب‏شناسي‏هاي موضوعي مي‏توانند براي ايجاد و تقويت اين ارتباط متقابل نقش مهمي داشته باشند.

براساس‏آن‏چه گذشت، كتاب‏شناسي حاضر در دو بخش فقه(شامل تاريخ و فلسفه فقه) و حقوق (در بر دارنده تاريخ و فلسفه حقوق) سامان يافته است.

تعريف موضوعات اين كتاب‏شناسي

الف ـ تاريخ فقه

هرگاه از احكام شرعي، و چگونگي و نتيجه مراجعه به منابع و مصادر آن سخن رود، بحثي فقهي مطرح است، اما اگر از چگونگي شكل گرفتن مكاتب و سامان يافتن انديشه‏هاي فقهي گذشتگان و زمان تدوين آن‏ها و نحوه تأثير و تأثّرشان گفت و گو شود، بحث تاريخ فقه گشوده مي‏شود.

در فايده علم تاريخِ فقه درنگي نيست، چه، آگاهي از تلاش فقيهان پيشين سبب تكامل تدريجي انديشه‏هاي معاصران و پيش‏رفت اين دانش گسترده است و اين همه، راه دست‏يابي به احكام واقعي را هموارتر مي‏سازد.

دانش «تاريخ فقه اسلامي» از علوم نوپاست و سابقه‏اي چندان دراز ندارد. در واقع تا اوايل سده حاضر كسي آن را هم‏چون علمي مستقل نمي‏انگاشت تا در صدد تعريف، ترسيم قلمرو و تحكيم مباني و تعيين روش مطالعه در آن برآيد و مي‏توان گفت شيخ محمد خضري، شيخ سبكي و دكتر محمد يوسف موسي اين راه را گشودند، امّا اينان در واقع تاريخ فقه اهل سنّت را كاويده‏اند، نه تاريخ فقه اسلامي را؛ گويي مذهب اماميه اساساً وجود ندارد و يا در اين گروه از مسلمانان فقيهي برنخاسته است (1) .

نوپايي دانش «تاريخ فقه اماميه» در كلامي از استاد مطهري چنين انعكاس يافته است:

«خوش‏بختانه يكي از مسائلي كه مورد توجه علماي مسلمين بوده است، اين است كه طبقات

متسلسل ارباب علوم را مشخص سازند. اين كار در درجه اول نسبت به علماي حديث انجام يافته است و در درجات بعدي براي علماي علوم ديگر. ما كتاب‏هاي زيادي به اين عنوان داريم مانند طبقات الفقهاء ابو اسحاق شيرازي، طبقات الاطباء ابن‏ابي‏اصيبعه، طبقات النحويين و طبقات الصوفيّه ابو عبدالرحمن سلمي.

ولي با كمال تأسف تا آن‏جا كه اين بنده اطلاع دارد آن‏چه درباره طبقات فقها نوشته شده از اهل تسنن و مربوط به آن‏ها است درباره طبقات فقهاي شيعه تا كنون كتابي نوشته نشده است لهذا براي كشف طبقات فقهاي شيعه از لابه‏لاي كتب تراجم و يا كتب اجازات كه مربوط است به طبقات راويان حديث، بايد استفاده كرد.» (2)

ب ـ فلسفه فقه

فلسفه فقه را مي‏توان يكي از علوم مربوط به فقه تلقي نمود كه عهده‏دار طرح و به نتيجه رساندن مباحث فرافقهي درباره مباني فقه، كشف علل احكام فقهي و غايت و آرمان فقه مي‏باشد. مباحث مطرح شده در فلسفه فقه برگرفته از مباحث فلسفه دين، علم كلام، علم اصول فقه و روش‏شناسي مطالعات ديني مي‏باشد.

براي آن‏كه مسائل اصلي فلسفه فقه ـ و در واقع معيار گزينش كتاب‏ها و مقاله‏هاي بخش فلسفه فقه در كتاب‏شناسي حاضر ـ روشن شود، شماري از مباحث اين حوزه معرفت و انديشه را ياد مي‏كنيم:

تعريف و موضوع فقه، روش استدلال فقهي، قلمرو فقه، فقه و زمان و مكان، معرفت شناسي فقهي، فقه مقارن، نقش مصلحت و مفسده در احكام، مقاصد شريعت و... .

ج ـ تاريخ حقوق

تاريخ حقوق يكي از رشته‏هاي حقوق است كه به بررسي سازمان‏هاي حقوق عمومي و خصوصي در روزگار گذشته مي‏پردازد. از ره‏گذر آشنايي با سازمان‏هاي حقوقي ملل پيشين است كه روح قواعد حقوقي امروزين و بستر شكل‏گيري آن‏ها دانسته مي‏شود و با بررسي رمز و راز شيوه‏ها و راه‏حل‏هاي حقوقي گذشتگان است كه امروزه مي‏توان نهادهاي حقوقي متقن را پي‏ريزي كرد و با بررسي عرف و آداب و سنن پيشينيان مي‏توان براي بهبود وضع قانون‏گذاري و اجراي عدالت تلاش كرد و اين همه، از مطالعه موشكافانه «تاريخ حقوق» بر مي‏آيد. (3)

د ـ فلسفه حقوق

هدف اين رشته جست‏وجو و پژوهش درباره مباني حقوق، كشف علت‏هاي وجوب و ضرورت قواعد حقوقي و سودمندي غايي و آرماني اين قواعد و مطالعه حقوق در كاركرد و از ديدگاه مفاهيم فلسفي است.

فلسفه حقوق رشته‏اي از فلسفه علمي است كه به پژوهش و نگرش در اصول و مباني كلّي حقوق مي‏پردازد.

در سده نوزدهم كه به عصر استقلال رشته‏ها و جداسازي علوم شناخته شده است، اصطلاح فلسفه حقوق موقعيت مناسب خود را باز يافت. بحث‏هاي دراز دامن و شورانگيز درباره حقوق طبيعي و جدايي آن از حقوق تحققي (موضوعي) به فلسفه حقوق تابندگي خاصي بخشيده است. بحث فلسفي درباره عدالت هم از بهترين فصول هر كتاب فلسفه حقوق است. (4)

راه‏نماي استفاده از اين كتاب‏شناسي

براي مشخص شدن محدوده و حوزه كاري اين كتاب‏شناسي، و روش مورد نظر در تدوين آن، توجه به نكات زير لازم است:

1ـ در فصل «تاريخ فقه» كتاب ها و مقاله‏هايي كه به يك حوزه مشخص ـ مثلاً حوزه علميه نجف يا قم پرداخته‏اند ـ آورده نشده، ولي كليّات تاريخ حوزه‏ها و نظام آموزشي حوزه‏هاي علميه مورد توجّه بوده‏است، چه آشنايي با اين كليّات كه آشكار و پنهان در سمت و سوي حركت فقهي و ترسيم مقاطع تاريخ فقه موثر بوده‏اند، براي پژوهش‏گر تاريخ فقه لازم است.

هم‏چنين در فصل تاريخ حقوق، تاريخ مسائل حقوقي با سيستم‏هاي حقوقي (كه معنايي تقريباً مترادف حقوق كشورها دارد) آورده نشده و تنها به ذكر تاريخ نظام‏هاي حقوقي بسنده شده است (كه هر نظام حقوقي نيز شامل چندين سيستم حقوقي است) چه آگاهي از مسائل كلي نظام‏ها، مقدمه لازمي براي آشنايي با جريان كلي حقوق در بستر تاريخ است. در اين بخش منظور اصلي، جمع‏آوري منابع مطالعاتي تاريخ حقوق ايران و نظام حقوقي اسلام بوده است.

2ـ در اين كتاب‏شناسي آرا و ديدگاه‏هاي اشخاص‏مورد توجّه نبوده است، مگر آراي فقهي يا دكترين حقوقي‏اي كه بر حركت فقه يا حقوق تأثير بسيار گسترده‏اي داشته است؛ مثلاً انديشه‏هاي فقهي امام خميني(ره) در مطرح شدن فقه حكومتي، سخت موثر بوده است، به‏همين جهت از ذكر مشخصات مقاله‏اي كه عهده‏دار بيان اصول انديشه و مباني فقهي حضرت‏امام بوده، تن نزده‏ايم.

3ـ عناوين برخي مقاله‏ها بسيار نزديك به هم و گاهي عينا يك‏سان است، ولي يكي در فصل تاريخ فقه و ديگري در فصل فلسفه فقه آورده شده است. اين تفكيك، با توجه به متن مقاله و روش نويسنده در طرح مسئله صورت گرفته است؛ مثلاً دو نويسنده كه مبحث «قياس» را مطرح مي‏كنند، يكي بيش‏تر حجم مقاله را به تاريخچه و سير تحوّل آن اختصاص‏داده و ديگري به مباني و اصول آن پرداخته است. بديهي است از اولي در «فصل تاريخ فقه» و ديگري در «فصل فلسفه فقه» ياد مي‏شود.

4 ـ منظور از «كتاب‏هاي اصلي»، متوني است كه تماما درباره عنوان مورد نظر نگارش شده‏اند و يا يكي از چهار موضوع اصلي اين كتاب‏شناسي در عنوان كتاب وجود دارد و «كتاب‏هاي فرعي» به متوني اطلاق مي‏شود كه نويسنده تنها در بخشي از كتاب به موضوع مورد توجّه اين كتاب‏شناسي پرداخته است.

5 ـ مشخصات كتاب‏ها و مقاله‏ها بدين شرح آورده شده است:

الف ـ كتاب: نام خانوادگي، نام مؤلف. نام كتاب. مترجم يا مصحح. نوبت چاپ: محل نشر، ناشر، سال نشر. تعداد صفحات، قطع.

ب ـ مقاله‏ها: نام خانوادگي، نام نويسنده. عنوان مقاله. مترجم. عنوان مجله. سال نشر.شماره مسلسل (تاريخ ماه و سال انتشار)، صفحه.

6 ـ زبان منابع ياد شده در اين كتاب‏شناسي فارسي و عربي است و كتاب‏ها و مجله‏هاي منتشر شده تا پايان اسفند 1376 مورد توجه بوده است.

7 ـ درباره مشخصات آماري اين كتاب‏شناسي مي‏توان به اين موارد اشاره كرد:

كتاب‏هاي اصلي تاريخ فقه: 58 كتاب.

كتاب‏هاي فرعي تاريخ فقه: 34 كتاب.

مقاله‏هاي تاريخ فقه: 81 مقاله.

كتاب‏هاي اصلي فلسفه فقه: 61 كتاب.

كتاب‏هاي فرعي فلسفه فقه: 46 كتاب.

مقاله‏هاي فلسفه فقه: 156 مقاله.

كتاب‏هاي اصلي تاريخ حقوق: 29 كتاب.

كتاب‏هاي فرعي تاريخ حقوق: 4 كتاب.

مقاله‏هاي تاريخ حقوق: 72 مقاله.

كتاب‏هاي اصلي فلسفه حقوق: 57 كتاب.

كتاب‏هاي فرعي فلسفه حقوق: 19 كتاب.

مقاله‏هاي فلسفه حقوق: 231 مقاله.

به طور خلاصه مي‏توان گفت مشخصات 308 كتاب و 540 مقاله در اين نوشته ارائه شده است؛ 436 مورد در فصل فقه و 412 مورد در فصل حقوق.

8 ـ تدوين‏كنندگان اين مجموعه از همدلي همه كساني كه به هر صورت آن‏ها را در انجام اين كار ياوري نموده‏اند، به‏ويژه مسئولان و كاركنان كتاب خانه تخصصي معاونت انديشه اسلامي مركز تحقيقات استراتژيك، صميمانه سپاس‏گزارند و از هرگونه پيشنهاد و انتقاد به منظور تكميل و بهبود اين مجموعه استقبال مي‏نمايند.

سيد مسعود نوري و سيد عبدالمطلب احمدزاده