تحولات اجتماعى و انقلاب اسلامى
از ديدگاه امام خمينى (ره)

مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (ره)

- ۱۰ -


نقش نهضت ايران در روشنفكرى و بيدارى ملتها 
ما اميد اين را داريم كه اين نهضت ايران روشن كند مسائل را به همه ملتها و روشن كرده است نسبت به ملتها. ملتها الان با ما هستند، اگر سرنيزه را از اين ملتها بردارند، از عراق بردارند، از- نمى دانم - تركيه بردارند، از جاهاى ديگر بردارند، همه يكصدا با ما موافقند. سرنيزه جلو را گرفته است منتها ايران سرنيزه را شكست ، ايران ايستاد، ملت ضعيف ايستاد در مقابل قدرت قوى و اين سرنيزه هاى اينها را شكست و خودشان را هم بيرون كرد. ملتهاى ديگر هم اگر بيدار بشوند، بتوانند كه دولت ها را همراه كنند، دولت ها نصايح ما را بشنوند كه با ملتها يكى باشيد، ملتها و دولت ها سرجا هستند و اسلام ، همه با هم مى شوند.
صحيفه نور جلد:11 صفحه :31 تاريخ سخنرانى :26/9/58
به اهتزاز در آوردن بيرق اسلام در همه قطبهاى زمين 
من اميدوارم كه شما جوانان ، خواهران و برادران همانطور كه از اول نهضت با كوشش ، انقلاب بزرگ را تحقق بخشيديد از اين به بعد هم با وحدت كلمه و با اتكال به خداى تبارك و تعالى اين نهضت را ادامه دهيد. ما در بين راه هستيم و بايد راه طولانى را طى كنيم و آن راه طولانى اين است كه بيرق اسلام را در همه قطب هاى زمين به اهتزاز درآوريم ... ما بايد اسلام را به پيش ببريم و در همه جاى دنيا انشاء الله اسلام را صادر كنيم و قدرت اسلام را به تمام ابرقدرتها بفهمانيم .
صحيفه نور جلد:12 صفحه :110 تاريخ سخنرانى :29/2/59
پياده نمودن احكام الهى در همه ممالك  
ما بايد كوشش كنيم كه از خودمان گرفته تا برادرهاى اسلامى و برادرهاى دينى خودمان در همه كشورهاى اسلامى ، به حق توجه كنيم و حق را پياده كنيم . مجرد حرف نباشد كه ما فقط يك شعارى بدهيم كه حق آمد و باطل رفت . آمدن حق شعار نيست ، آمدن حق عمل است . آمدن حق نشان دادن به حسب اعتقادات و اخلاق و اعمال است ، پياده كردن همه احكام الهى است و اگر چنانكه احكام الهى در يك ملت پياده بشود باطل از آن ملت كوچ كند و اگر در همه ملتهاى اسلامى ، احكام الهى ، اخلاقى كه سفارش ‍ شده است ، اخلاق انسانى ، عقايد ايمانى پياده بشود خود به خود باطل ذاهق مى شود. شما برادرانى كه در هند هستيد و حالاتشريف آورده ايد اينجا و ساير برادرهايى كه د رممالك ديگر هستند، چه ايرانى و چه غير ايرانى كه همه برادر هستند، بايد توجه داشته باشند كه مفاد اين آيه شريفه (( جاء الحق )) را متحقق كنند تا باطل خود به خود از بين برود.
صحيفه نور جلد:13 صفحه :47 تاريخ سخنرانى :4/6/59
انقلاب عميق عمومى در مقابل جهانخواران ضد بشر
اميد آن است كه يك انقلاب عميق عمومى در سراسر جهان در مقابل جهانخواران ضد بشريت تحقق يابد انقلاب ايران با قدرت به پيش مى رود و هر روز انسجام و استحكامش فزونى مى يابد
صحيفه نور جلد:16 صفحه :113 تاريخ سخنرانى :15/1/61
معرفى آفتاب فروزنده اسلام به مظلومان و مستضعفان 
17 شهريور 57 و نظاير آن كه قبل از پيروزى انقلاب و پس از آن بسيار بوده است و ملت مجاهد ايران بحمدالله تعالى در همه آنها پيروزمندانه و شرافتمندانه و سرافرازانه در سركوبى ستمكاران ، قيام و اقدام نمودند، جلوه الهى و قدرت پايان ناپذير ايمان به غيب را در جهان پرتو افكن ساخت و آفتاب فروزنده اسلام را كه از گريبان مجاهدان در راه حق سربرآورد، به عالميان بويژه مظلومان و مستضعفان معرفى نمود و به آنان درس پربركت جانبازى در راه هدف الهى را آموخت .
صحيفه نور جلد:17 صفحه :11 تاريخ سخنرانى :17/6/61
دورنماى صدور انقلاب اسلامى (گسترش جنبش مستضعفان جهان عليه مستكبران  )
ما امروز دورنماى صدور انقلاب اسلامى را در جهان مستضعفان و مظلومان بيش از پيش مى بينيم و جنبشى كه از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستكبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است ، اميد بخش آتيه روشن است و وعده خداوند تعالى را نزديك و نزديكتر مى نمايد. گويى جهان مهيا مى شود براى طلوع آفتاب ولايت از افق مكه معظمه و كعبه آمال محرومان و حكومت مستضعفان . از پانزدهم خرداد42 كه حكومت مستكبران جبار در اين سرزمين به اوج خود رسيده بود و مى رفت تا عربده شوم انا ربكم الاعلى از حلقوم فرعون زمان طنين افكند،22 بهمن 57 كه پايه حكمرانى جباران عصر در اين مرز و بوم فرو ريخت و تخت تاج دو هزار و پانصد ساله فرعون گونه ستمشاهى به دست تواناى زاغه نشينان و ستمديدگان تاريخ بر باد رفت و طومار تاراجگرى ها و حكمفرمايى شيطان بزرگ و شيطانك هاى وابسته و پيوسته به آن در هم پيچيده شد، ايامى معدود بيش نبود. و از 22 بهمن 57 تا امروز كه 15 خرداد 62 را در آغوش گيريم ساعاتى محدود بيش نيست ولى تحولى كه كمتر از صد سال بعيد به نظر مى رسيد با تقدير خداى بزرگ در اين ايام معدوده و ساعات محدوده تحقق يافت و جلوه اى از وعده قرآن كريم نورافشانى كرد و چه بسا كه اين تحول و دگرگونى ، در مشرق زمين و سپس در مغرب و اقطار عالم تحقق يابد وليس من الله بمستنكر كه دهر را در ساعتى بگنجاند و جهان را به مستضعفان ، اين وارثان ارض ‍ بسپارد و آفاق را به جلوه الهى ولى الله الاعظم صاحب العصر ارواحنا له الفداء روشن فرمايد و پرچم توحيد و عدالت الهى را در عالم بر فراز كاخ ‌هاى سپيد و سرخ مراكز ظلم و الحاد و شرك به اهتزاز در آورد. و ما ذلك على الله بعزيز .(32)
صحيفه نور جلد:18 صفحه :11 تاريخ سخنرانى :15/3/62
رساندن نداى اسلام به گوش جهانيان 
شما(33) حامل پيام ملتى هستيد كه با انقلاب خود كشورى را كه مى رفت با شرق زدگى و از آن بيشتر غرب زدگى در الحاد و فساد و فحشا غرق شود نجات داده و حكومت اسلامى را به جاى حكومت طاغوتى جايگزين نموده اند. همان مردمى كه تصميم دارند با صدور پيام انقلاب اسلامى شان نه تنها كشورهاى اسلامى كه مستضعفان جهان را به اسلام عزيز و حكومت عدل اسلامى آشنا سازند. شما نمايندگان مردمى هستيد كه انقلاب اسلامى شان با عمركوتاه خود و گرفتارى هاى طاقت فرساى حاصل از رويارويى با دو ابرقدرت و مقابله دو بلوك شرق و غرب با آن و خرابكارى هاى تروريست هاى وابسته به دو جناح ستمگر تنها و تنها به بركت اسلام و نورانيت آن و مقاومت مردم توانسته است كشورهاى اسلامى را در شرق و غرب ارض و مظلومان جهان را در سراسر گيتى تكان داده و به اسلام جلب نمايد و توانسته است نداى اسلام را هر چند ضعيف به گوش ‍ جهانيان رسانده و نظر آنان را به خود جلب كند. شما حجاج محترم بيت الله الحرام حامل پيام اين ملت و نمايندگان اين كشور هستيد.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :45 تاريخ سخنرانى :7/6/63
راه انداختن موج اسلام 
يك دسته هم واقعا مسلمان و دنبال اين كه اسلام بايد باشد، اين براى همين موجى است كه از اين جا بلند شده است و شما ملت اسلام اين موج را راه انداختيد.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :212 تاريخ سخنرانى :5/6/64
نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام  
مسؤ ولان ما بايد بدانند كه انقلاب ما محدود به ايران نيست . انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت - ارواحنا فداه - است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسايل اقتصادى و مادى اگر لحظه اى مسؤ ولين را از وظيفه اى كه بر عهده دارند منصرف كند، خطرى بزرگ و خيانتى سهمگين را به دنبال دارد. بايد دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنمايند، ولى اين بدان معنا نيست كه آنها را از اهداف عظيم انقلاب كه ايجاد حكومت جهانى اسلام است منصرف كند.
صحيفه نور جلد:21 صفحه :810 تاريخ سخنرانى :2/1/68
د.همبستگى در سازندگى و شكل گيرى جامعه مدنى اسلامى
حاكميت شايسته سالارى بر اساس  موازينعقل و قانون
الان مردم از آن دهات آخر تاآن شهرهاى مركز يكپارچه ايستاده اند مى گويند ما نمى خواهيم اين (34) را رفراندوم از اين بهتر؟... مقدرات هر مملكت دست خود افراد خود مملكت است ، ما اين را نمى خواهيم ، برود، ما خودمان يكى را تعيين مى كنيم ، اين مقدرات ما روى موازين روى موازين عقلى و عقلايى ، روى قوانين ، دست اشخاصى كه بايد باشد، باشد.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :140 تاريخ سخنرانى :20/7/57
رعايت حقوق مردم 
سوال : نظرتان درباره تغييرات و تحولات آينده ايران چيست ؟
جواب : با قيام انقلابى ملت ، شاه خواهد رفت و حكومت دموكراسى و جمهورى اسلامى برقرار مى شود، در اين حمهورى ، يك مجلس ملى مركب از منتخبين واقعى مردم امور مملكت را اداره خواهند كرد حقوق مردم خصوصا اقليت هاى مذهبى ، محترم بوده و رعايت خواهد شد.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :255 تاريخ سخنرانى :10/8/57
اجراى قوانين مترقى اسلام  
بيش از نود و پنج در صد مردم ايران مسلمانند و خواستار استقرار حكومت اسلامى و اجراى قوانين مترقى اسلامند و تمامى قشرها در سراسر كشور، در اين خواسته ها همصدا و در صف واحدند.
صحيفه نور جلد:4 صفحه :70 تاريخ سخنرانى :23/9/57
جامعه مترقى و پيشرو با تكيه بر اسلام 
آنچه مهم است ضوابطى است كه اگر درافرادى كه براى قبول مسؤ وليت ها انتخاب شوند رعايت شود و نيز ضوابطى كه عمل و رعايت آنها بايد براى دولت ها غير قابل اجتناب شناخته شود، بوجود آمدن جامعه اى مترقى و پيشرو را توان جدا اميدوار بود و همين مساءله مهم است كه امروز در دنيا مورد توجه نيست و ما با تكيه بر اسلام مى خواهيم به يارى خداى تعالى حقيقتى خيره كننده را به دنيا معرفى كنيم .
صحيفه نور جلد:4 صفحه :128 تاريخ سخنرانى :13/10/57
نوسازى جامعه به نفع مستضعفين 
تنها با استقرار حكومت عدل اسلامى مورد تاءييد و پشتيبانى مردم و با شركت فعالانه همه ملت است كه مى توان خرابى هاى عظيم فرهنگى و اقتصادى و كشاورزى را كه رژيم فاسد شاه بوجود آورده است جبران نموده و نوسازى مملكت را به نفع طبقات زحمتكش و مستضعف آغاز نمود.
صحيفه نور جلد:4 صفحه :720 تاريخ سخنرانى :10/2257/
حكومت خدمتگزار ملت است نه آقاى ملت  
بايد ما دنبال بكنيم تا اينكه نهضت را به آخر برسانيم و يك حكومت عادل در اينجا باشد، يعنى يك حكومتى باشد كه نخواهد جيب خودش راپر بكند، يك حكومتى باشد كه خودش را از ملت بداند و خدمتگزار بداند، نه خودش را آقاى ملت بداند اين حكومتهايى كه داشتيم سلاطين هميشه اينطور بودند كه اينها عقيده شان اين بوده است كه همه اينها عبد ما هستند، همه اين ملتها عبيد ما هستند، اين بر خلاف سنت انبياء بوده است برخلاف سنت اولياء بوده است ، بر خلاف عقل انسانى است ، بر خلاف حقوق بشر است ، بر خلاف قوانين دنياست و اينها هيچ وقت عمل نمى كردند.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :40 تاريخ سخنرانى :17/11/57
همبستگى بين اقشار بهترين ثمره نهضت  
ما در اين نهضت اخير، آنچه را كه مى توانم بگويم بهترين ثمرات اين نهضت است ، اين وحدتى كه حاصل شد بين قشرهاى مختلف ، دانشگاهى به روحانيين نزديك شد، روحانيين به آنها نزديك شدند با همه اينها نزديك شد دهقان و شما الان مى بينيد كه در سرتاسر ايران تمام طبقات با هم همفكر و هم عقيده و يك صدا جمهورى اسلامى را مى خواهند اينكه همه چيز را ما بدست آورديم و انشاء الله بعد هم بدست مى آوريم ، اين براى همين هم پيوستگى است كه بين اقشار ملت حاصل شد و ما بايد اين همبستگى را نگه داريم .
صحيفه نور جلد:5 صفحه :010 تاريخ سخنرانى :30/11/57
دوران سازندگى دوران بهره مندى محرومين از ثمرات انقلاب  
ملت من ! برادران و خواهران دلير و مبارز ايدهم الله تعالى ! اينك به مرحله حساسى از دوران انقلاب اسلامى خود رسيده ايم . دوران سازندگى ، دورانى كه بايد از ثمرات انقلابمان مردم محروم و ستمديده ايران بهره مند شوند، دورانى كه بايد شكوه نظام عدل اسلامى را لمس كنيد، دورانى كه همه بايد دست به دست هم بدهيم تا ريشه فقر و استضعاف را بر كنيم .
صحيفه نور جلد:5 صفحه :274 تاريخ سخنرانى :20/1/58
همه كشور مال همه ملت  
بايد همانطورى كه الان مطرح است نمايندگان را تعيين بكنيم براى اينكه قانون اساسى درست بشود، نمايندگان را تعيين بكنيم براى اينكه مجلس ‍ درست بشود مجلس ملى باشد يك مجلس فرمايشى نباشد اين احساس ‍ بايد در ما پيدا بشود كه اين مملكت عائله ما هستند و خانه ماست . اين خانه رابايد درستش بكنند. صاحبخانه هم يكى نيست ، دو تا نيست ، همه اند. اينطور نيست كه صاحبخانه اى داشته باشيم . همه ملت است و همه كشور. همه كشور مال همه ملت است . اينها بايد خودشان بنشينند درستش ‍ بكنند.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :13 تاريخ سخنرانى :6/3/58
پياده كردن اساس اسلام با قانون اساسى 
مساءله اصلى كه حالا بايد شماى ارتشى ، من طلبه ، مراجع عظام ، علماء اعلام ، دانشگاهى بازارى ، دهقان ، ادارى و كارمند ها، همه به آن توجه بكنند اين است كه اين قانون اساسى كه اساس اسلام را ما مى خواهيم پياده بكنيم ، اين قانون اساسى درست بشود، بعد كه قانون اساسى مان را انشاء الله - به رغم - به رغم اينهايى كه نمى خواهند بشود، باز شما راءى داديد و درست شد و مجلس شورا و شما راءى داديد آزادانه ، برخلاف اين پنجاه سال ، آزاد راءى داديد و وكلايتان را فرستاديد و رييس جمهور راخودتان تعيين كرديد.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :124 تاريخ سخنرانى :25/3/58
كوشش همه اقشار در تاءسيس نهادهاى تقنينى و اجرايى 
آگاه كنيد مردم را به اينكه يك چند قدم ديگر ما داريم كه برسيم به اينكه همين طور كه گفتيد رييس درست بشود، مجلس شورا درست بشود و قانون اساسى تصويب بشود، شما و من و همه اهل منبر و محراب و همه روحانيون و طبقات ديگر و همه دانشگاهى ها و دانشمندان موظفند كه امروز همه باهم و همه مجتمع كوشش كنيد كه زود اين مطلب بگذرد.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :129 تاريخ سخنرانى :26/3/58
تحقق اساس حكومت مرحله اصلى همبستگى  
همه مابايد با هم دست به هم بدهيم كه اين مرحله اصلى را، اينها را محقق كنيم مراحل بعد آسان است ديگر. مهم اين است كه اين مراحل بگذرد كه مملكت ما يك حكومت مستقر پيدا بكند، يك رييس جمهورى پيدا بكند، يك مجلس شورا پيدا بكند كه اساس حكومت كه اصل است تحقق پيدا بكند.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :134 تاريخ سخنرانى :26/3/58
جهاد سازندگى با تشريك مساعى همه اقشار 
دانشجو هاى عزيز، متخصصين ، مهندسين و بازارى ، كشاورز، همه قشرهاى ملت داوطلب براى اين است كه ايرانى كه به طور مخروبه به دست ما آمده است بسازند، از اين جهت بايد ما بگوييم يك جهاد سازندگى ، موسوم كنيم اين جهاد را به جهاد سازندگى كه همه قشرهاى ملت ، زن و مرد، پير و جوان ، دانشگاهى و دانشجو، مهندسين و متخصصين ، شهرى و دهاتى همه با هم بايد تشريك مساعى كنند و اين ايران را كه خراب شده است بسازند.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :135 تاريخ سخنرانى :26/3/58
قانون اساسى اساس مملكت  
اگر در اين انقلاب درست دقت كنيم پيروزى ما در آن وقتى است كه آن مسائل اصلى ما لااقل درست تحقق پيدا بكند. از مسائل اصلى ما يكيش ‍ تحقق پيدا كرده است و آن رفراندم براى جمهورى اسلامى است ، اما قانون اساسى كه اساس يك ممكلت است و بعد هم مجلس شورا كه بايد باشد در يك مملكتى ، رييس جمهور بايد باشد، اين مراحل باز برايمان مانده است .
صحيفه نور جلد:7 صفحه :139 تاريخ سخنرانى :28/3/58
تفاهم بين ملت و دولت  
هر دولتى كه متكى بر ملت نباشد بلكه مقابل ملت بايستد، اين عاقبتش ، ولو يك قدرى هم طولانى باشد، عاقبتش به همين عاقبتى كه اين پدر و پسر منتهى شدند، منتهى خواهد شد... ملتها و دولت ها بايد با هم تفاهم داشته باشند يعنى دولت جورى باشد، ارتش جورى باشد، شهربانى جورى باشد، ژاندارمرى جورى باشد كه مردم به آنها محبت داشته باشند، احساس ‍ دوستى و محبت بكنند نه اينكه وقتى كه شهربانى بيايد يا ماءمور شهربانى بيايد توى بازار، مردم از او بترسند و از او تنفر داشته باشند چنانكه در اين نقاط اينطور بود بلكه در طول سلطنت اينطور بوده است ...
...الان همه ما، همه قشرهاى اين ملت مكلفند كه براى اين مملكت كار بكنند تا اينكه با كار، اين مملكت اداره بشود، درست بشود. مملكت مال خودتان است ، خودتان براى خودتان داريد كار مى كنيد و انشاء الله من اميدوارم كه همه ما به وظايفمان آشنا بشويم .
صحيفه نور جلد:7 صفحه :240 تاريخ سخنرانى :10/4/58
لزوم توجه افكار به تنظيم و تصويب قانون اساسى  
الان همه افكار بايد متوجه به اين باشد كه قانون اساسى مان چه جورى است ، نظر بدهيم و باز تمام افكارمان متوجه به اين باشد. كه چه اشخاصى را ما براى تنظيم قانون اساسى و تصويب قانون اساسى بايد تعيين بكنيم .
صحيفه نور جلد:9 صفحه :010 تاريخ سخنرانى :22/6/58
اداره مملكت با خود ملت  
همين ملتى كه يك همچو نهضتى كرد و يك همچو پيروزى برايش حاصل شد، بايد اين مملكت را خود ملت اداره بكند، هر كس به هر اندازه اى كه مى تواند.
صحيفه نور جلد:10 صفحه :40 تاريخ سخنرانى :2/8/58
احساس تعاون در ملت از بركات انقلاب  
اين بركتى كه از ناحيه انقلاب پيدا شده است كه خود ملت مشغولند، اين احساسى كه در ملت ما پيدا شده است كه بايد تعاون كند، بايد اعانت كند، اين از بركات اين انقلاب است .
صحيفه نور جلد:10 صفحه :121 تاريخ سخنرانى :12/8/58
حاكميت قانون در اسلام  
همه چيزش بايد سرجاى خودش محكم باشد و موازين بايد موازين الهى باشد و مملكت يك مملكت اسلامى باشد، قانون اسلام باشد. در اسلام يك چيز حكم مى كند و آن قانون است ، زمان پيغمبر هم قانون حكم مى كرد، پيغمبر مجرى بوده ، زمان اميرالمؤ منين هم قانون حكم مى كرد.
صحيفه نور جلد:11 صفحه :171 تاريخ سخنرانى :11/10/58
جهاد سازندگى نهاد جوشيده از ملت  
يكى از نهادهايى كه از خود ملت جوشيد و متكفل آن خود ملت بود، همين جهاد سازندگى بود. كميته ها و پاسداران و همه اين نهادهاى تازه و جديد بدون اينكه يك سازمانى در كار باشد خود همان مردم درست كردند و مادامى كه اين معنا باشد كه مردم خودشان موظف مى دانند خودشان را براى ساختن ، آسيب نخواهند ديد.
صحيفه نور جلد:12 صفحه :187 تاريخ سخنرانى :27/3/59
آزادى بيان و انتقاد 
چه شد كه يك روز آنطور جنايتكارى ها واقع مى شد واختناقها و آن مسائل و مصاء ب براى كشور ما بود و حالا چه شده است كه ما آزادانه اينجا با هم نشستيم و شما آزادانه مسائلتان را با مردم مطرح مى كنيد و مردم هم آزادانه يا انتقاد مى كنند يا تعريف مى كنند.
صحيفه نور جلد:13 صفحه :72 تاريخ سخنرانى :20/6/59
تحقق دولت مردمى 
الان شما در سرتاسر كشور ملاحظه بكنيد از نخست وزير و رييس ‍ جمهورش بگيريد تا آن پايين ها هر كه هست ، مى بينيد كه يك مردمى هستند كه از خود مردم هستند رييس جمهور يك طلبه اى بوده است سابق و بعد هم يك آقايى شده است و بعد شده است رييس جمهوراين هم يك مساءله اى است كه الان در ايران تحقق پيدا كرده است جاهاى ديگر نيست اين مسائل كه همه مردمى هستند و همه هم با هم هستند و لهذا هم مردم پشتيبان دولتند و هم مردم پشتيبان ارتشند، هم ارتش و دولت با مردم هستند.
صحيفه نور جلد:16 صفحه :12 تاريخ سخنرانى :1060/30/
حكومت رسول اكرم و اميرالمؤ منين (سلام الله عليهما)
ما در جمهورى اسلامى داريم زندگى مى كنيم ، جمهورى اسلامى كه در اسلام مثل رسول اكرم ، مثل اميرالمومنين سلام الله عليهما بر آن حكومت كرده اند، خواهيم يك همچو حكومتى باشد، يك همچو حكومتى كه كفش ‍ وصله خورده خودش را مى گويد از اين رياست ها پيش من ارزشش بيشتر است ، يا رياست ها ارزشش كمتر از اين است شما بايد در روحيه تان اين مطلب را حفظ كنيد و مردم هم بايد مواظب شما باشند و مواظب همه اينها باشند و هر يك از ما و شما و همه خواستيم كه از آن راهى كه اسلام داشته است از اول راهى كه داشته است و از آن طريقه اى كه انبيا داشته اند ما بخواهيم عبور كنيم ، آن روز نمونه شكست پيروزى اسلام پيدا مى شود و تا يك همچو مساءله اى پيدا نشده پيروزى در جاى خودش شك نكنيد كه هست ، البته براى خدا بايد باشد شما براى خدا در اين مجلس حالا آمديد، وقتى مجلس اينطور است كه يك امتيازى نيست كه حالا وقتى شما رفتيد توى بازار، مردم كنار بروند كه رييس مجلس آمد يا وكيل مجلس آمد، نخست وزيرش هم اين طور است ، اينجور نيست كه وقتى كه توى مردم برود، مردم فرق بگذارند با هم و همه اينهااينطور هستند.
صحيفه نور جلد:16 صفحه :33 تاريخ سخنرانى :19/11/60
مسؤ وليت همه اقشار در اداره كشور 
امروز كه بحمدالله ايران به دست ايران و ايرانى اداره مى شود و همه شؤ ون كشور در دست خود ايرانيان و خود دلبستگان به اسلام رهبرى مى شود، امروز روزى است كه همه قشرهايى كه در اين كشور هستند مسؤ ول هستند.
صحيفه نور جلد:17 صفحه :151 تاريخ سخنرانى :26/10/61
جمهورى اسلامى رهين مردم  
فرق ما بين جمهورى اسلامى و شاهنشاهى اين است كه جمهورى اسلامى از مردم است و جمهورى اسلامى رهين همين مردم عادى كشور است و شاهنشاهى مى گفت نه ، من اينطور نيست كه به مردم كار داشته باشم ، ما خودمان بايد كارها را، مردم بايد تحت سلطه ما باشند و با مردم آنطور مى كرد.
صحيفه نور جلد:18 صفحه :120 تاريخ سخنرانى :13/10/62
مسؤ وليت پذيرى مردم در كشور آزاد و مستقل 
امروز كشور شما دست خودتان است . نه يك كسى بالاى سر شماست كه بخواهد به شما حكومت كند، نه مستشارى از كشورهاى ديگر داريد و نه كارشناسان همه چيز دست خود شماست و مسؤ ول خود شماييد در رژيم سابق ملت مى گفت خوب ، من چه كنم ، به دست من چيزى نيست ، اگر سؤ ال مى شد امروز كه همه چيز در دست خود شماهاست . ديگر اين عذر پذيرفته نيست كه من چه كنم .
صحيفه نور جلد:18 صفحه :213 تاريخ سخنرانى :11/11/62
دولت بدون مشاركت ملت محكوم به شكست است  
دولت چنانچه كرارا تذكر داده ام بى شركت ملت و توسعه بخش هاى خصوصى جوشيده از طبقات محروم مردم و همكارى با طبقات مختلف مردم با شكست مواجه خواهد شد. كشاندن امور به سوى مالكيت دولت و كنار گذاشتن ملت ، بيمارى مهلكى است كه بايد از آن احتراز شود... آزادى بخش خصوصى به صورتى باشد تا هر چه بهتر بشود به نفع مردم محروم و مستضعف كار كرد، نه چون گذشته تعدادى از خدا بى خبر در تمام امور تجارى و مالى مردم سلطه پيدا كنند.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :810 تاريخ سخنرانى :22/11/63
 فصل چهارم : آفتهاى انقلاب
اختلاف و تحليل رفتن قوا 
اگر ما بنا باشد كه خودمان با هم اختلاف بكنيم ، او (35) آسوده سرجاى خودش نشيند و قواى ما صرف خودمان مى شود اين هم يك نيرنگى است كه آنها هميشه داشته اند كه بين همين طبقات مردم اختلاف بيندازند دو تا حزب درست بكنند، اين حزب كذايى و حزب كذا، بين آن دو را حزب اختلاف بيندازند و مردم را فلج بكنند، يا مثلا يك نفر بياورند جلو، يك چيزى از او درست بكنند بعد هم مردم به او مشغول بشوند، مدت ها سر اين دعوا بكنند و قوايشان تحليل برود و آنها استفاده بكنند.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :122 تاريخ سخنرانى :17/7/57
بد معرفى كردن اسلام و ايجاد بدبينى در مردم  
آنها نمى خواهند اين مطلب واقع بشود، آنها مى خواهند كه اسلام را بد معرفى كنند، مردم از اسلام برگردند و آخوند هم كه كنار برود، باقى بماند خودشان و هر كس كه دلشان مى خواهد.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :139 تاريخ سخنرانى :20/7/57
خنثى شدن نهضت به واسطه اختلافات  
الان كه تمام قواى مسلمين ايران جمع شده باهم ، در مقابل قدرت ها ايستاده است ، در مقابل شاه و آن قدرت هايى كه دنبال او هستند الان ايستاده است اين خيانت براسلام است كه مااختلاف بيندازيم بين خودمان و با هم ما اختلاف كنيم اين خيانت به يك ملت است كه به واسطه اختلافات ما خنثى بشود اين حركتى كه در ايران پيدا شده است اگر اين حركتى كه در ايران پيدا شده و سابقه ندارد در تاريخ ، نه در تاريخ ايران ، شما در تاريخ نمى توانيد پيدا كنيد كه بچه اينقدرى آن همزبان باشد با پيرمرد در يك مطلب ، همه باهم باشند اگر خداى نخواسته اين جنبش و نهضتى كه در ايران پيدا شده و سابقه ندارد اين ، اگر چنانچه بى نتيجه بخوابد، تا ابد زير سلطه غير خواهيد بود، خواهيد بود زير چكمه غير تا ابد، قطع مى كنند، قطع مى كنند نسل هاى شما را.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :251 تاريخ سخنرانى :9/8/57
دور شدن از اسلام به واسطه نزديكى به مكتبهاى انحرافى 
بيدار بشويد آقا اى جوان هاى ما بيدار بشويد بدانيد نقشه ها چه است براى چه شما را مى خواهند دور كنند از اسلام ؟ براى چه شما را مى خواهند به مكتب هاى ديگر نزديك كنند؟
صحيفه نور جلد:3 صفحه :12 تاريخ سخنرانى :14/8/57
خوف از اشتباه رجال علمى ، سياسى و روشنفكر 
الان ماها مكلفيم ديگر، ما اشتباهات را تا حالا ديديم و من خوف اين دارم كه باز اقشار اين ملت ما، اين رجال علمى ما، رجال سياسى ما - عرض ‍ مى كنم كه - اشخاص روشنفكر ما يك اشتباهى بكنند كه اگر اين اشتباه بشود ديگر ما تا آخر گرفتار هستيم ، ديگر چنين نيست كه ما باز يك اميدى داشته باشيم كه يك انقلابى بشود.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :36 تاريخ سخنرانى :16/8/57
اختلافات بين حوزه و دانشگاه  
اگر آخوند بخواهد بگويد كه منهاى دانشگاه ، منهاى جبهه هاى سياسى ، آن هم صحيح نيست براى اينكه آن هم كارشناس لازم دارد... شما حكومت لازم داريد، شما اجزاى ادارات لازم داريد، ادارات شما، حكومت شما عرض مى كنم لشكر شما، جيش شما، همه اينها با اين جبهه ها تحصيل مى شود، با اين دانشگاه ها و با اين دانشجوهاى خارجى و داخلى مملكت ما بايد اداره بشود، اگر علاقه داريد شما به اسلام ، علاقه دارند آن جبهه ديگر به اسلام ، با علاقه به اسلام نمى شود كه با هم بنشينيد دعوا كنيد امروز، امروز دعوا كردن انتحار است ، خودكشى است .
صحيفه نور جلد:4 صفحه :93 تاريخ سخنرانى :3/10/57
سستى در امر وحدت كلمه ملت  
امروز آنها فهميدند كه با اسلام و وحدت كلمه ملت ، آنها شكست خورده اند، آنها احساس شكست د رخودشان كرده اند و اگر خداى نخواسته در اين امر سستى بشود، آنها قطع مى كنند ريشه هاى ما و ريشه اسلام را.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :171 تاريخ سخنرانى :16/12/57
توطئه و خيانت نسبت به اسلاميت نهضت  
نبايد ابهامى در قضايا باشد، اگر چنانچه ابهامى در قضايا باشد يا بخواهد منحرف كنند اين نهضت اسلامى ما را، منتهى به شكست خواهد شد، خيانت به ملت است ، خيانت به اسلام است . آنها كه در صدد هستند اين نهضت را منحرف كنند از جهت اسلاميت ، آنها بدانند كه خائن بر اسلام هستند، خائن بر ملت هستند. امروز بايد شعار همان شعار اسلامى باشد، جمهورى اسلامى . آنها كه اصرار دارند اسلام را از كنار جمهورى كنار بگذارند ، اينها خائنانى هستند كه در ملت مى خواهند اختلاف ايجاد كنند...
...از ملت تقاضا دارم كه نگذارند خون جوانانشان هدر برود، نگذارند اجانب رخنه پيدا كند، نگذارند استقلالى كه بدست آورده اند از بين برود، نگذارند آزادى كه به دست آمده است مبدل به اختناق بشود. به حكومت اسلام ، به جمهورى اسلامى ، نه يك حرف زياد، نه يك حر ف كم . كسانى هم كه خواهند به راه هاى ديگر بروند آزادند لكن توطئه قدغن ، خيانت قدغن ، راءى آزاد، هر چه مى خواهند بگويند.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :184 تاريخ سخنرانى :18/12/57
گمان پيروزى نهايى موجب سستى و سردى  
شما بايد در اين موقع كه به آستانه پيروزى رسيديد، گمان نكنيد كه كار تمام شد و ما پيروز شديم ، كه اين گمان موجب مى شود كه سستى پيدا بشود... بنابراين ملت شريف ايران موظف است كه اين نهضت را به همين طورى كه تا اينجا آورده است ، اين نهضت را حفظ كند. وباحفظ وحدت كلمه و با حفظ اين نهضت و غايت نهضت كه عبارت از اسلام و جمهورى اسلامى بود، با حفظ اينها جلو برود. سستى راه ندهيد به خودتان ، سردى راه ندهيد به خودتان ، گمان پيروزى ، گمان پيروزى نهايى نبريد، اگر اين گمان برده بشود يا اين اعتقاد پيدابشود، سستى پيدا مى شود، شما بايد خودتان را نيمه پيروز بدانيد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :198 تاريخ سخنرانى :29/12/57
خوف از سردى و سستى و بازگشت به اوضاع سابق 
من خوف اين را دارم كه سردى و سستى ماها يك وقت خداى نخواسته اوضاع برگردد و اگر خداى نخواسته برگردد، از آن برگشت هايى ست كه ديگر ما رفته ايم از بين .
صحيفه نور جلد:5 صفحه :217 تاريخ سخنرانى :8/1/58
ايجاد ناآرامى و تفرقه  
حالا كه در اين نهضت لمس كردند اين معنا را كه وحدت ملت با اتكاء به خداى تبارك و تعالى آنها را عقب و دست آنها را كوتاه كرد از منافع ما، الان خطر بيشتر است ، يعنى آنها در پى شيطنت بيشتر هستند و كارمندهايشان ، آنهايى كه جيره خوار آنها هستند، با لباس هاى مختلف ، با طرزهاى مختلف در بين ملت مى خواهند جدايى بيندازند و الان ملاحظه مى كنيد كه در همه اقطار مملكت يك دستجاتى كه جيره خوار آنها هستند مشغول كار شده اند كه اين حكومت را نگذارند آرام باشد و نگذارند متحد باشد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :248 تاريخ سخنرانى :16/1/58
خيال پيروزى و عدم حفظ قدرت ملت
اگر خداى نخواسته يا اينها اخلال بكنند و ما شل بياييم و چلويشان را نگيريم و ملت جلويش را نگيرد و يا خودمان خيال كنيم كه پيروز هستيم و به سستى گرايش پيدا بكنيم من خوف اين را دارم كه خداى نخواسته با فرم ديگر همان مسائل پيش بياورند، البته با فرم شاهنشاهى ديگر نمى گويند، براى اينكه اين شكست خورده است ، اين را مى دانند كه قابل عمل نيست ، يك فرم ديگرى رويش مى گذارند، بلدند آنها، مطالعات دارند. اگر ما ايستادگى كنيم و قدرتى كه الان در دستمان است كه قدرت ملت است حفظ كنيم ، وحدت كلمه را حفظ كنيم ، همه پيروز خواهيم شد و اگر خداى نخواسته اين حفظ نشود خوف اين مطلب هست كه دوباره ما را برگردانند به آن حال
صحيفه نور جلد:5 صفحه :260 تاريخ سخنرانى :17/1/58
تفرقه بين صفوف  
رژيم طاغوتى رفت و لكن خطراتى هست . دست هاى اجنبى در كار مى باشد تا دوباره ما را به وضع اوليه برگرداند، تفرقه بين صفوف ايرنيان بيندازند و وظيفه ماست كه از اين نهضت پاسدارى كنيم . وحدت كلمه را به كار ببنديم و شما با وحدت كلمه توانستيد با دست خالى بر قدرتهاى بزرگ پيروز شويد. قدرت هاى بزرگ نتوانستند محمدرضا را نگاه دارند. قدرت هاى بزرگ مخصوصا آمريكا و انگلستان براى نگهدارى او كوشش ‍ فراوانى كردند ولى در برابر خواست ملت كارى از پيش نبردند. به هوش ‍ باشيد! هنوز آنان در صدد از بين بردن شما هستند، ايادى آنان در همه جا تبليغ مى كنند، بخصوص در كارخانجات رفته و مى گويند ما طرفدار كارگر هستيم . اگر آنان در كارخانه مى روند و كارگران با صفا از آنها استقبال مى كنند تااعتصاب كنندشما با هوشيارى بايد جلوى شرارت و مفسده آنان را بگيريد.
صحيفه نور جلد:6 صفحه :16 تاريخ سخنرانى :25/1/58
سستى و اختلاف پس از پيروزى 
قبل از اينكه انقلاب ها پيروز بشوند همه رو به مقصد هستند و گرمى ها و نهضت بسيار ارزنده و بسيار گرم هست ، پس از پيروزى يك سستيها پيدا مى شود و يك اختلافها.امروز كه مبارزه به آخر رسيده است و وقت اين است كه ما ايران را بسازيم ، اين ايران خراب را آباد كنيم ، امروز دست هاى مرموزى از آستين بيرون آمده است و بين اقشار ملت تفرقه مى اندازد.
صحيفه نور جلد:6 صفحه :21 تاريخ سخنرانى :27/1/58
غفلت از مقصد 
آنى كه الان ما را يك قدرى به نگرانى مى كشد، اين است كه ملت حالا برگشته به اينكه حال خودش را دارد مى بيند، بين راه از مقصد دست برداشته ، متوجه شده است به حال خودش . (( خانه نداريم )) يك عده كثيرى به اينكه ما خانه نداريم ، خانه مى خواهيم . يك عده كثيرى به اينكه ما، در اداره مان مثلا چطور است . يك عده كثيرى به اينكه مثلا در دانشگاه چطورى است . از آن حال انقلابى كه اين ملت داشت و حال توجه به مقصد و غفلت از حالات خودش و گرفتارى خودش بيرون آمده است ملت ، سرتاسر كشور اينجورى است الان كه همه الان يك توجه به چيز ديگرى هم پيدا كرده اند و آن - اينكه - گرفتارى هاى خودمان .
صحيفه نور جلد:7 صفحه :9 تاريخ سخنرانى :6/3/58
دست برداشتن از مسير ملت  
امروز روزى است كه بايد همه خدمت بكنند. امروز روزى نيست كه هر كسى به يك طرف بكشد. همه اين مسير ملت كه راه افتاده است . ملت ، ببينم چه كرد، ملت چه مى خواهد - ملت - همان كه ملت مى خواهد همه با هم بايد دنبال اين برويم همان كه اين قدرت بزرگ را به هم زد و شكست بايد دنبال او رفت تا بتوانيم نجات بدهيم ملت را. اگر اين مسير را ما دست از آن برداريم ، حرف هايى ، هى بنشينند يك مطلب بگويند، اختلاف ايجاد بكنند، اين اسباب اين مى شود كه ما نتوانيم اين نهضت را به آخر برسانيم .
صحيفه نور جلد:7 صفحه :20 تاريخ سخنرانى :8/3/58
غفلت از رشد ريشه هاى پوشيده شياطين 
بايد در اين وقتى كه از همه اوقات براى ايران حساستر است ، علماء ايران - و فقهم الله - و ساير اقشار، جوانان محترم ، دانشگاهى ها، دانشجوها، طلاب علوم دينيه ، بازاريها ساير اقشار، دهقان و كارگر توجه داشته باشند به اينكه شياطين در كمين اند و اگر خداى نخواسته غفلت بشود و اين ريشه هاى پوسيده باز رشد كنند بين جامعه ، زحمت ها هدر مى رود.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :21 تاريخ سخنرانى :8/3/58
مسامحه و تخطى در امور 
همه اقشار ملت خصوصا آنهايى كه در راءس كار هستند، خصوصا روحانيينى كه در راءس كار هستند اينها جديت كنند به اينكه مبادا خداى نخواسته چهره جمهورى اسلام به طور قبيح بين مردم وجود پيدا كند... وقتى كه دولت طاغوتى رفت مردم توقع دولت اسلامى دارند. مردم توقع دارند كه حالا كه نمى توانيد همه كارها را يكدفعه اصلاح كنيد لكن آنهايى كه در راءس كار هستند جورى نباشد كه اسلام را هم مثل يك دولت طاغوتى ما عرضه بكنيم . اگر ما مسامحه كنيم در امور يا تخطى كنيم از آن مشيى كه اسلام و حكومت هاى اسلامى دارد، اين اسباب اين مى شود كه اسلام را ما در نظر عالم ، در نظر غير، در نظر جوان هاى بى اطلاع از اسلام ، قشرهايى كه اسلام را درست اطلاع بر آن ندارند در نظر اينها يك صورت طاغوتى به آن داده بشود. اين شكست است كه تا آخر اسلام را به شكست مى رساند.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :31 تاريخ سخنرانى :9/3/58
سستى بعد از پيروزى و خطر ريشه هاى گنديده رژيم و اجانب  
من بينم كه رو به سستى داريم مى رويم و اين لازمه هر پيروزى است ، وقتى عقيده شد كه پيروز است ، سست مى شود لكن ما پيروز نشديم باز، سست نشويد. ريشه هاى گنديده رژيم و اجانب در مملكت ما هست و در هر گوشه و كنار هست اگر سستى كنيد، اين ريشه ها باهم مجتمع خواهند شد و اگر مجتمع بشوند خطر دارد. بايد اين نهضت حفظ بشود، اين وحدت كلمه حفظ بشود، بر نگرديد، ملت ما بر نگردند سراغ اينكه خانه ندارند، سراغ اينكه كاشانه ندارند، شما پيروز بشويد، همه چيز داريد لكن پيروز نشديم ما.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :118 تاريخ سخنرانى :25/3/58
ايجاد خلا در تحقق مسائل اصلى
غالبا البته در هر انقلابى وقتى كه يك پيروزى حاصل شد، آن وقت مردم متوجه به گرفتارى هاى خودشان مى شوند. قبل از پيروزى توجه دارند به اينكه برسند به پيروزى وقتى كه فهميدند حالا پيروز شدند يك سستى پيدا مى شود، توجه به گرفتارى ها زياد مى شود ، نظير اينكه يك قافله اى وقت كه از اين منزل مى خواهد به يك منزل ديگرى برود مثلا چهار فرسخ مثل قوافل سابق تا توى راه بودند خستگى نبود همچو كه مى رسيدند به منزل ، آنجا خستگى حاصل مى شود، خستگى توى منزل حاصل مى شود. آن وقت ديگر اگر به آنها مى گفتند كه پا شويد يك نيم فرسخ ديگر برويد نمى توانستند، آنجا چون رسيدند به منزل سستى مى كنند. قضيه انقلابات هم اين طورى است كه وقتى كه همه داريم با هم حركت مى كنيم كه آن سد را بشكنيم خسته نمى شويم ، سستى پيدا نمى شود، هر چه جلو مى رويم قويتر مى شويم . وقتى كه رسيديم به يك جايى كه سد را شكستيم و اعتقادمان اين شد كه الحمد الله پيروز شديم ، آن وقت بر مى گرديم سراغ اينكه زاغه نشينان وضعشان چه جورى است ؟ اداره اى ها وضعشان چه جورى است ؟ ارتش ها وضعشان چه جورى است ؟ مردم كوچه و بازار را بايد چه كرد؟ مدارس را بايد چه كرد؟ اينها براى اين است كه ما خودمان را پيروز فرض كرديم . حالا برگرديم به مسائل خودمان . اگر در اين انقلاب درست دقت كنيم پيروزى ما در آن وقتى است كه آن مسائل اصلى ما لااقل درست تحقق پيدا بكند. از مسائل اصلى ما يكيش تحقق پيدا كرده است و آن رفراندم براى جمهورى اسلامى است ، اما قانون اساسى كه اساس يك ممكلت است و بعد هم مجلس شورا كه بايد باشد در يك مملكتى ، رييس ‍ جمهور بايد باشد، اين مراحل باز بر ايمان مانده است . اگر بنا باشد كه ما حالا به خيال خودمان پيروز شده باشيم ، آن وقت من كه طلبه هستم بروم سراغ طلبگى خودم و شما آقايان هم برويد هر كدام سراغ كارهاى خودتان ، گرفتارى هاى خودتان ، اين مسائل اصلى ممكن است يك وقت خلابه آن وارد بشود و خطرناك است .
صحيفه نور جلد:7 صفحه :139 تاريخ سخنرانى :28/3/58
طرح خواسته هاى شخصى و گروهى بعد از انقلاب  
لازمه هر انقلابى كه شايد قابل اجتناب نباشد اين است كه بعد از پيروزى يا بعد از اعتقاد به پيروزى ، اين مسائل شخصى پيش مى آيد. مادامى كه در حال انقلاب هست يك ملتى (هر ملتى باشد) در حال انقلاب مسائل شخصى و مسائل گروهى پيششان مطرح نيست ، همه اجتماعا رو به مقصد مى روند. چنانچه در انقلاب ايران ملاحظه كرديد كه همه قشرهاى ملت مسائل شخصى و مسائل حزبى و گروهى خودشان را كنار گذاشته بودند و رو به يك مقصد مى رفتند، حتى آن گروه هايى كه موافق با نهضت هم نبودند آنها هم سكوت مى كردند، طرح نمى كردند مخالفت را براى اينكه مى ديدند مقابل ملت نمى توانند عرض وجود بكنند. لكن بعد از اينكه اين پيروزى تا همين حد حاصل شد و مردم دريافتند كه حريف را از ميدان بيرون كرده اند، آن هم يك همچو حريف قدرتمندى و ريشه دارى كه رژيم دو هزار و پانصد ساله بود، بعد كه مردم احساس پيروزى كردند مثل اينكه سى و پنج ميليون جمعيت را از زندان بيرون كرده باشند. اينها از اختناق و از زورها و چپاولگرها و اينها، يكدفعه زدند بيرون و بعد از اينكه خودشان را پيروز ديدند، اين معنايى كه لازمه انقلاب است در ايران هم حاصل شد و آن اينكه بعد از انقلاب توجه مى شود به خواست هاى شخصى . در حال انقلاب اصلا صحبت مسكن هيچ مطرح نبود كه مسكن كى دارد، كى ندارد حتى آن زاغه نشين ها هم آنطورى كه يك وقت نشان دادند، آنها هم در مصاحبه گفت يكيشان كه ما صبح كه مى شود همه مان با هم مى رويم براى تظاهر. اصلا مطرح نبود كه كسى مسكن دارد يا ندارد، كسى فلان احتياج را دارد، فلانكس حقوقش كم است ، زياد است ، اين حرف ها اصلش در حال انقلاب مطرح نيست و درايران هم ديديد كه نبود. اما مع الاسف در ايران قبل از اينكه ما به پيروزى نهايى برسيم اين پيروزى نيم رس اسباب اين معنا شد كه مردم ، گروه ها متوجه به مسائل شخصيه شدند و توجه به آن نابسامانى ها كه در رژيم گذشته باقى گذاشته بود و آن گرفتارى هايى كه براى همه قشرها بود و از ارث همان رژيم سابق بود. اين توجه يك جهت شد كه مردم از آن وحدت كلمه و از آن توجه خاصى كه همه با هم داشتند بيرون آمدند.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :244 تاريخ سخنرانى :11/4/58

next page

fehrest page

back page