بهشت خانواده جلد اول

دكتر سيد جواد مصطفوى

- ۱۰ -


درس سى و هشتم : زنم را نمى خواهم

هر گاه مردى فكر كند، كه همسرش مناسب او نيست ، به دردش نمى خورد و بايد طلاقش دهد، بايد بداند كه خداوند متعال و خالق مهربانش ، چنين موردى را پيش بينى كرده و به چنين شوهرى قريب به اين مضمون مى فرمايد:

شما مردان كه همه اسرار جهان را نمى دانيد، شما كه از آينده خبر نداريد، شما مقدارى از ظاهر جسم و صفات و اخلاق زن را مى بينيد، شما خبر نداريد؛ شايد خدا در وجود همان زن كه اكنون مورد رضايت شما نيست ، خيرات و بركاتى به وديعت گذاشته باشد كه در آينده بر شما معلوم گردد، بنابراين نسنجيده قضاوت نكنيد، و تنها نزد قاضى نرويد، هر چيز و هر كسى را كه به نظر شما بد آمد، بد مگوييد، بدانيد كه خدا بهتر از شما مى داند، قدرى صبر كنيد، كه صبر كليد پيروزى است . (با توضيح نويسنده )

مردانى كه به فرموده خداى خود اعتماد دارند، گوش مى كنند و شكيبايى مى ورزند و كسانى كه در اين وعده خدا، شك و ترديدى دارند، خوبست سرگذشت زنان و شوهرانى را كه در ابتداى زندگى ناسازگار بوده ، سپس به تدريج در اثر صبر و حوصله سازگار شده و زندگى سعادتمندى پيدا كرده اند، مطالعه كنند. بعضى از شوهران ، زنان خود را تا كنار محضر طلاق برده اند، سپس به خاطر پيش آمد و حادثه اى كوچك ، يا فكرى كه به نظر آنها رسيده است ، برگشته اند و دوباره به زندگى كردن با يكديگر پرداخته اند. اكنون سى سال و بيشتر، از زندگى آنها گذشته ، عروس و داماد پيدا كرده اند و با صفا و محبت زندگى مى كنند و از كردار گذشته خود پشيمانند. ديگران بايد از سر گذشت آنها عبرت گيرند، سخن خالق مهربان خود را بشنوند، بدون جهت خون خود را كثيف نكنند و زندگى شيرين و گوارا را تلخ و ناگوار نسازند (در بحث طلاق توضيح بيشترى خواهيم داد.)

نويسنده در اين مقام نمى خواهد زنان را بر شوهر آزارى تشويق كند، بلكه مى خواهد به شوهران بگويد: اگر خداوند متعال به خاطر مصالحى طلاق را در دست شما گذاشته است ، اين چنين سفارشها و رهنمودها هم به شما داده است و به زنان مى خواهم بگويم : قدر خداى خويش بشناسند و از اين لطف و مرحمت ، سوء استفاده نكنند. به خانه و زندگى و شوهر خويش ، علاقه نشان دهند و سفارشهاى ديگر خداى متعال را هم كه گفتيم و مى گوييم در گوش گيرند.

دليل

147- و عاشروهن بالمعروف ، فان كرهتموهن فعسى ان تكرهوا شيئا و يجعل الله فيه خيرا كثيرا.

با زنان به خوبى و خوشى زندگى كنيد، اگر از آنان ناراضى بوديد (بدانيد كه ) بسا مى شود كه از چيزى كراهت داريد، ولى خدا در وجود همان چيز خير بسيارى نهاده است . (156)

148- و قال (صلى الله عليه و آله و سلم ): خير نسائكم التى ان غضبت اءو غضب ، تقول لزوجها: يدى فى يدك ، لا اءكتحل عينى بغمض حتى ترضى عنى .

پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: بهترين زنان ، زنى است كه وقتى خشمگين شود، يا شوهرش بر او خشم گيرد، به شوهرش بگويد: دستم را در دست تو مى گذارم و خواب را به چشمم راه نمى دهم تا وقتى از من راضى شوى . (157)

149- و قال (صلى الله عليه و آله و سلم ) اءيما امراءه آذت زوجها بلسانها لم يقبل الله منه صرفا و لا عدلا و لا حسنه من عمها حتى ترضيه و ان صامت نهارها و قامت ليلها...

پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: هر زنى كه شوهرش را با زبانش ‍ بيازارد، خداوند هيچ توبه و كفاره ئى را از او نمى پذيرد و هيچ كار نيكش را قبول نمى كند تا وقتى كه شوهرش را راضى كند... (158)

150- قال النبى (صلى الله عليه و آله و سلم ): من صبر على سوء خلق امراءته اءعطاه الله من الاءجرما اءعطاه داود (عليه السلام ) على بلائه و من صبرت على سوء خلق زوجها اءعطاها مثل ثواب آسيه بنت مزاحم .

پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: هر مردى كه كج خلقى زنش را تحمل كند، خداوند به او پاداشى مى دهد كه به حضرت داود براى صبرش ‍ بر بلا عطا فرمود و هر زنى كه كج خلقى مردش را تحمل كندت خداوند به او ثواب آسيه (همسر فرعون ) را عطا فرمايد. (159)

151- عن الصادق (عليه السلام ) قال : ساءلت اءم سلمه رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) عن فضل النساء فى خدمه اءزواجهن ، فقال : اءيما امراءه رفعت من بيت زوجها شيئا من موضع تريد به صلاحا الا نظر الله اليها و من نظر الله اليه لم يعذبه .

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ام سلمه از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) درباره ثواب خدمت كردن زن به شوهرش سوال كرد، حضرت فرمود: هر زنى كه در خانه شوهرش ، چيزى را از جائى بردارد و به جاى ديگر گذارد و قصدش اصلاح و درستكارى باشد. خداوند به او نظر نمايد، و هر كس مورد نظر خدا قرار گيرد، خدا عذابش نمى كند. (160)

درس سى و نهم : سوغات سفر

اسلام به مردن دستور مى دهد: هر گاه از مسافرتى دور يا نزديك ، به خانه وارد مى شوند، ره آورد و سوغاتى زير بغل داشته باشند، هر چند آن سوغات ، كوچك و اندك باشد. اين هديه زن و فرزند را خوشحال مى كند و اسلام همين خوشحالى و گرمى و صفاى خانواده را مى خواهد. محبت و الفت جامعه مسلمين را مى خواهد، از اين رو از هر پديده و پيش آمد كوچك و بزرگى ، براى ايجاد الفت و مودت استفاده مى كند، براى مريض ‍ دستور تحفه بردن مى دهد و در عروسى كردن و خانه نو ساختن و از مكه برگشتن و آمدن نوزاد و ختنه كردن پسر، اطعام و وليمه را سفارش مى كند. و براى جلوگيرى از موانع الفت ، از عقوق والدين و قطع رحم منع مى كند و آنها را از گناهان كبيره مى شمارد. همچنين دروغ گفتن و غيبت كردن و سوء ظن و سخن چينى و خدعه و نفاق و حسد را.

اين گونه صفات بزرگترين زيانش ايجاد تفرقه و جدايى ميان مسلمين است و در اسلام از گناهان بزرگ شمرده شده و نيز دستور به نماز جمعه و جماعت و مصافحه و معانقه و بوسيدن و صله رحم و اصلاح ذات البين و ضيافت كردن و افطارى دادن ... همگى براى ايجاد الفت و محبت است . پناه به خدا از پستى مردانى كه تمام لذت و عيش زندگى را براى خود مى خواهند و به زن و فرزند خويش اعتنايى ندارند. گويا اين گونه مردم از ارزشهاى انسانى و اخلاق اسلامى بويى نبرده اند. در سفر خوشيها مى كنند و نزد خانواده خود با دست خالى و درون پر بر مى گردند.

مبين آن بى حميت را كه هرگز   نخواهد ديد روى نيكبختى
كه آسايش گزيند خويشتن را   زن و فرزند بگذارد بسختى
(سعدى )

دليل

152- قال النبى (صلى الله عليه و آله و سلم ): اذا خرج اءحدكم الى سفر ثم قدم على اءهله فليهدهم و ليطرفهم و لوحجاره .

پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: هر گاه مردى به سفر رود، هنگامى كه نزد خانواده اش مى آيد، بايد هديه و چيز تازه و مطبوعى براى آنها بياورد اگر چه سنگى باشد (هر چند كم ارزش باشد يا سنگى با ارزش ‍ مانند عقيق و فيروزه باشد. به كتاب (( انسانيت )) درس (( تمرين )) مراجعه شود. (161) )

153- قال الباقر (عليه السلام ):... تهادوا فان الهديه تسل السخائم و تجلى ضغائن العدواه و الاحقاد.

امام باقر (عليه السلام ) فرمود: براى يكديگر هديه بريد، كه هديه بردن ، كينه ها را از دلها بيرون برد و انتقام و دشمنى و كينه توزيها را بر طرف سازد. (162)

درس چهلم : خلوت

دين مقدس اسلام ، دين صريح اللهجه اسلام و دين بدون نفاق و دروئى اسلام ، زن و شوهر را در خلوتخانه و در زير لحاف هم رهبرى و راهنمائى فرموده است :

رهبريهايى بسيار دقيق و مفصل كه شايد رياكاران و كج انديشان را خوشايند نباشد، ولى به نظر ما اگر اسلام اين رهبريها را نمى نمود، دينى ناقص و نارسا بود، كوتاه بين و كم انديش بود. عالم به جميع مصالح انسان نبود خيرخواه و مصلحت انديش و بالاخره قابل نبود و مورد اعتماد قرار نمى گرفت .

مگر در تمام امور زندگى انسان ، در تمام ابعاد فعاليت انسان ، در تمام اركان و اصول فرهنگ انسان ، امرى مهمتر و اصولى تر از تكوين و ايجاد انسان وجود دارد؟ مگر نه اين است كه اخلاق و اقتصاد و سياست و هنر و قضاوت و علم و معرفت ، همه و همه ، فرع وجود انسان است و به خاطر بهتر زيستن انسان ؟ مگر نه اين است كه نزديكى زن و شوهر، اگر مطابق سنن طبيعى و مقررات الهى كه همان راهنماى سنن طبيعى است نباشد، بيماريها و امراض ‍ واگير و غيرواگير، به وجود مى آورد؟ مگر نه اين است كه اگر وظيفه زن و شوهر در زير لحاف معين نباشد، موجب نزاع و درگيرى ميان آنها مى شود و گاهى به طلاق منجر مى گردد؟ مگر نه اينست كه اگر همبسترى مطابق دستور الهى نباشد، موجب سقط جنين ، نقص عضو و بيماريهاى جسمى و روانى كودك مى گردد؟ مگر نه اين است كه انحرافات غريزى ، به واسطه خروج از دستورات دين در اين مسير است ؟

در هيچ يك از اين امور كوچكترين شك و ترديدى نيست ، و اسلام بايد همه را بگويد و مو به مو تشريح كند و توضيح دهد و خوشبختانه اين كار را كرده است ، اگر كج انديشان ، اسم اين كار را دخالت در اسرار زوجان و خلاف عفت زبان مى گذارند، ما آنرا دلسوزى و راهنمايى و صراحت لهجه مى ناميم .

اگر خوانندگان گرامى بخواهند در نظر ابتدائى نويسنده را به تعبيراتى مانند خلاف عفت قلم متهم كنند، بايد بدانند كه آن تعبيرات ، ابتدا به منابع وحى و مآخذ اسلامى برمى گردد، زيرا نويسنده در اين مقام ، آيات قرآن و احاديث معصومين را نقل مى نمايد و از جانب خودش چيزى جز توضيح اضافه نمى كند، به علاوه از شخص اعتراض كننده سوال مى شود: مگر وجود خود او از همين راه پيدا نشده ؟ مگر خود او براى بقاء نسل خويش ، همين راه را نمى پيمايد و در اين وادى خطرناك راهنمايى عالم و دلسوز را نمى خواهد؟

اكنون به نمونه و اشاره ئى از آن دستورات توجه نماييد و اين را هم بدانيد كه اسلام عزيز در تمام امور حد وسط و ميزان اعتدال را ملاحظه نموده و چنانكه در درسهاى سابق گفتيم ، تا آنجا كه خيرخواهى و راهنمايى ناميده ميشود، با كمال صراحت بيان كرده و از آنجا كه عنوان خلاف عفت ، تحريك جوانان عزب و توضيح واضحات را پيدا مى كند، خارج از مرز راهنمايى و خير خواهى دانسته و لب فرو بسته است .

دليل

154- نساوكم حرث لكم فاءتوا حرثكم اءنى شئتم .

زنان شما كشتزار شمايند. هر گونه خواهيد، به كشتزار خود درآئيد. (163)

آرى در امر توالد و تناسل انسان ، در گلستان پهناور جهان ، كشاورز حقيقى خداوند سبحان است . زن كشتزار و بذر افشان و هر دو مزدور و كارگر آفريدگار رحمان .

دانشمندان اسلامى از آيه شريفه استفاده مى كنند كه نزديكى از راه عقب يا حرام است يا كراهت دارد،، زيرا آنجا كشتزار نيست ، يعنى توليد نسل نمى شود، ولى نزديكى از راه جلو به هر گونه و شكلى كه خود زن و شوهر بخواهند مجاز است و مانعى ندارد.

155- و يساءلونك عن المحيض قل هو اءذى فاعتزلوا النساء فى المحيض و لا تقربوهن حتى يطهرن فاذا تطهرن فاءتوهن من حيث اءمركم الله .

تو را از حيض مى پرسند، بگو آن رنج و آزارى است ، پس در حال حيض از زنان دورى كنيد و با ايشان نزديكى ننماييد تا پاك شوند و چون پاكيزه شدند، از آنجا كه خدا فرمانتان داده درآييد. (164)

156- ما احب من دنياكم الا النساء والطيب .

رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: من از دنياى شما فقط زنان و بوى خوش را دوست دارم . (165)

157- ساءلنا اءبوعبدالله (عليه السلام ) اءى شى اءلذ؟ فقلنا: غير شى ء فقال هو: اءلذ الاءشياء مباضعه النساء.

امام صادق (عليه السلام ) را اصحابش پرسيد: لذيذترين كارها چيست ؟ هر كسى چيزى گفت : سپس خودش فرمود: لذيذترين كارها همبستر شدن با زنان است . (166)

158- اذا راءى اءحدكم امراءه تعجبه ، فلياءت اءهله ، فان عند اءهله مثل ما راءى ، فلا يجعل للشيطان على قلبه سبيلا.

على (عليه السلام ) فرمود: هر گاه نگاهتان به زن زيبائى افتاد و شما را خوش ‍ آمد، به خانه رويد و با همسر خود همبستر شويد كه او همان دارد كه آن زن داشت ، (و بايد) براى ورود شيطان راهى به دل خود باز نكنيد. (167)

159- راءى رسول الله امراءه فاءعجبته فدخل الى ام سلمه و كان يومها فاءصاب منها و خرج الى الناس و راءسه يقطر، فقال اءيها الناس ، انما انظر من الشيطان فمن وجد من ذلك شيئا فلياءت اءهله .

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) زنى را ديد كه حضرتش را به اعجاب آورد. پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فورا نزد ام سلمه رفت كه نوبت او بود و با او نزديكى نمود، سپس نزد مردم آمد، در حالى كه قطرات آب غسل از سرش مى چكيد و فرمود: اى مردم ، نگاه كردن كار شيطانى است ، هر كس از شيطان در وجود خود اثرى بيابد، بايد با همسر خود همبستر شود. (168)

160- يا على لا تجامع امراءتك بشهوه امراءه غيرك .

پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) به على (عليه السلام ) فرمود: اى على ، با همسرت به شهوت زنى ديگر نزديكى مكن (در حال نزديكى با همسرت به فكر زنى ديگر مباش (169) )

161- عن ام سلمه قالت : لما زوج رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) عليا فاطمه و اءطعم للزفاف دعاهما فاءخذ عليا بيمينه و فاطمه بشماله و جمعهما الى صدره فقبل بين اءعينهما... و جلس عند رؤ وسنا و اءدخل رجليه فيما بيننا... (170)

ام سلمه گويد: چون پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) دختر خود را به ازدواج على (صلى الله عليه و آله و سلم ) در آورد. در شب زفاف على را با دست راست و فاطمه را با دست چپ بگرفت ، و هر دو را به سينه چسبانيد و پيشانى آنان را ببوسيد و سفارش آنها را به يكديگر نمود و ميان آنها راه مى رفت تا به اتاق مخصوصشان درآورد، سپس تا سه روز نزد آنها نيامد، چون روز چهارم به منزل ايشان آمد، على و فاطمه زير بالاپوشى بودند، پيش از آنكه نزديك ايشان رود، (( اسماء )) را در صحن خانه بديد. از او پرسيد: اينجا به چه كار آمده اى ؟ گفت : براى كمك به تازه عروس . على و فاطمه صداى پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) را شنيدند، خواستند برخيزند. پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: به جان من به حال خود باشيد تا نزد شما آيم ، ايشان زير بالاپوش بودند تا پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) نزد آنها رفت . (171)

162- عن اءبيعبدالله (عليه السلام ) قال : من جمع من النساء ما لا ينكح فزنا منهن شى ء فالاثم عليه .

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: كسى كه زنان متعددى بگيرد و نتواند با همه آنها همبستر شود، اگر يكى از آنها زنا كند، گناهش به گردن مرد است . (172)

163- عن على بن جعفر، قال : ساءلت اءباالحسن موسى (عليه السلام ) عن الرجل يقبل قبل امراءته ، قال : لاباءس .

على بن جعفر گويد: از امام كاظم (عليه السلام ) پرسيدم ، چگونه است كه مردى شرمگاه زنش را ببوسد؟ فرمود مانعى ندارد. (173)

(چه سائل بى ادب و چه سؤ ال مستهجنى !؟)

164- و قال (صلى الله عليه و آله و سلم ) ثلاثه من الجفاء:... و مواقعه الرجل اهله قبل الملاعبه .

پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: سه چيز از خشكى و خشونت محسوب مى شود... سوم آنكه مردى با زنش نزديكى كند و قبلا با او بازى نكند و به او ور نرود. (174)

زن دوشيزه خواه و نيك نژاد   تا تو را بيند و شود دلشاد
تو درآيى ز در سلامش كن   او درآيد تو احترامش كن
هر زمانش به دلنوازى كوش   وقت خلوت به لطف و بازى كوش
(اوحدى )

165- قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) للنساء: لا تطولن صلا تكن لتمنعن اءزواجكن .

رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) به زنان فرمود: وقتى شوهرتان شما را طلب مى كند و شما مشغول نماز هستيد، نماز خود را طول ندهيد تا شوهرتان را از حقى كه بر شما دارد مانع شده باشيد. (175)

166- عن اءبيعبدالله (عليه السلام ) قال : اءتت امراءه الى رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) فقالت : ما حق الزوج على المراءه ؟ قال ان تجيبه الى حاجته و ان كانت على قتب .

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: زنى نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) آمد و سوال كرد: حق شوهر بر زن چيست فرمود: زن بايد نياز (غريزى ) شوهرش را برآورد، هر چند آن زن بر مركبى سوار باشد. (176)

167- قال رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) ان من شر نسائكم ... و اذا خلابها بعلها تمنعت منه الصعبه عند ركوبها.

رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: از جمله زنان بد، زنى است كه چون شوهرش با او خلوت كند، شوهرش را مانع شود و مانند شتر چموش بد ركابى كند (گويا پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى خواهد زنان امتش خوش رختخواب باشند تا خلوتخانه آنها خشك و حيوانى و بى روح نباشد. (177)

168- ساءلت اءبا عبدالله (عليه السلام ) عن الرجل يكون معه اءهله فى سفر لايجد الماء ياءتى اءهله ... ان اباذر ساءله عن هذا، فقال ايت اءهلك توجر...

راوى گويد: از امام صادق (عليه السلام ) درباره مردى پرسيدم كه با همسرش به سفر رفته است و اگر نزديكى كند آب براى غسل كردن ندارد فرمود: اگر غريزه بر او فشار آورد، حلال است (كه نزديكى كند و سپس براى نماز تيمم نمايد) سپس به حضرت عرض كردم : از پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) روايت شده است كه آن حضرت به ابوذر فرموده است : با همسرت نزديك كن تا خدا به تو پاداش دهد. ابوذر تعجب كرده و گفته است : با زنم نزديكى كنم و خدا به من پاداش دهد؟! پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرموده است : آرى ، همچنانكه اگر زنا كنى خدا عذابت مى كند (چون با همسر حلالت نزديكى كنى پاداشت مى دهد) سپس امام صادق (عليه السلام ) فرمود: هم چنين اگر غريزه به او فشار آورد و او از ترس گرفتار شدن به حرام با همسر حلال خود نزديكى كند، خدا پاداشش ‍ مى دهد. (178)

169- و قال (عليه السلام ) فلا تقربوا النساء من اءول الليل صيفا و لا شتاء و ذلك لان المعده و العروق تكون ممتليه و هو غير محمود و يتولد منه القولنج

امام رضا (عليه السلام ) فرمود: سر شب ، چه در تابستان و چه در زمستان با زن خود نزديكى مكن ، زيرا معده و رگهاى بدن پر است و نزديكى كردن در اين حال نيكو نيست ؛ زيرا موجب قولنج و فلج و رعشه و نقرس و سنگ درون و چكيدن بول و فتق و ضعف بينايى مى شود.

اين عمل بايد در آخر شب باشد كه براى بدن صالحتر است و مايه اميد بيشتر و ذكاوت عقل بيشتر براى فرزندى كه خدا از آن ميان ايجاد كند مى باشد، و با زن نزديكى مكن مگر زمانى كه با او بازى كنى و بسيار بازى كنى و پستانهايش را بفشارى ، چون چنين كردى ، شهوت زن تحريك مى شود و آبش جمع مى گردد؛ زيرا آب زن از پستانش خارج مى شود و (پس از آن ) آثار شهوت در چهره و چشمان زن هويدا مى گردد و او از تو همان را مى خواهد كه تو از او مى خواهى و تنها در حال پاكى از حيض با زن نزديكى كن . پس از فراغت از جماع نه ايستاده باش و نه نشسته ، بلكه اندكى به پهلوى راست دراز بكش ، سپس فورا براى ادرار كردن برو تا تو را از سنگ درون ايمن كند و به اذن خداوند متعال ، سپس غسل كن و اندكى موميائى و عسل آب كرده يا عسل كفك گرفته بخور. اين خوراك مقدار آبى را كه از تو خارج شده ، برمى گرداند. (179)

170- فى وصيه النبى لعلى عليهما و آلهما السلام يا على لا تجامع امراءتك فى اءول الشهر و وسطه و آخره ... و فيه النهى عن الجماع بعد الظهر و عن التكلم عند الجماع .

در وصيتى كه پيغمبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) به دامادش على (عليه السلام ) نموده ، مى فرمايد: در اول ماه و وسط ماه و آخر ماه با زنت نزديكى مكن ، و هنگام نزديكى سخن مگو و به فرج زن نگاه مكن و به فكر شهوت زنى ديگر يا خواهر زنت مباش و تو و همسرت خود را با يك دستمال پاك نكنيد، در شب عيد فطر و قربان نزديكى مكن و همچنين زير درخت ميوه دار و در برابر خورشيد بدون پرده نزديكى مكن و نيز بين اذان و اقامه امام و در شب نيمه شعبان و پشت بام و شبى كه مى خواهى فردا به سفر روى ، نزديكى مكن . (180)

موضوع كراهت نزديكى در اول و وسط و آخر ماه ، از امورى است كه تا كنون تا آنجا كه ما اطلاع داريم علم بشر به آن راه نيافته است ، به نحوى كه بتواند با حساب (دو دو تا چهار تا) آنرا اثبات كند. از طرفى از نظر دين كوچكترين شك و ترديدى وجود ندارد كه برخى اعمال در بعضى از زمانها مكروه يا مستحب ، بلكه واجب يا حرام است : روزه گرفتن در ماه رمضان واجب و در عيد فطر و قربان حرام است و در شب جمعه شعر خواندن مكروه و دعا خواندن مستحب است ، در صورتى كه از نظر علم تا آنجا كه بشر امروز بدان رسيده است ، رابطه تمام اين اعمال ، نسبت به اجزاء زمان مساوى و برابر است ، پس بايد اين امور را تعبدا پذيرفت تا زمانى كه خدا مصلحت بداند و درى از معرفت به روى دل ما بگشايد. البته نظير اين امور بسيار است و جهل و نادانى بشر، زيادتر.

171- عن الصادق (عليه السلام ) لا يجامع الرجل امراءته و لا جاريته و فى البيت صبى .

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: در خانه ئى كه كودكى باشد، مرد نبايد با همسرش و كنيزش نزديكى كند. (181)

172- و قال (عليه السلام ) من اراد البقاء و لابقاء فليقل غشيان النساء.

و فرمود كسى كه عمر بيشترى مى خواهد بايد با زنان كمتر آميزش ‍ كند. (182)

173- روى اءنه ثلاث يهدمن البدن و ربما قتلن ... و نكاح العجايز.

سه چيز بدن را منهدم مى كند و گاهى مى كشد... نزديكى با پيره زن . (183)