حجاب‎ شناسی
(چالش‎ها و کاوش‎های جدید)

حسین مهدیزاده

- ۸ -


نتیجه گیری

از مباحث طرح شده در این اثر به خوبی آشکار شد که اسلام طرف‌دار حجاب بیش‌تر و حداکثرِ بانوان، به خصوص زنان و دختران جوان در بیرون منزل و در مواجهه با نامحرم است، و بعضی از مصادیق حجاب برتر، مانند لباس‎های بلند و گشاد، مقنعه و چادر مشکی، تأمین کننده‌ی حجاب بهتر و بیش‌تر و به اصطلاح، پوشش حداکثری هستند.
از آن جا که در نوشته‌ی حاضر در پاسخ‌گویی به شبهات طرح شده بر ضد چادر مشکی، تأکید فراوانی نسبت چادر مشکی صورت گرفت، ممکن است مخاطبان تصور نمایند که نگارنده‌ی این اثر برای حجاب در شکل چادر مشکی موضوعیت قایل است؛ به گونه‎ای که برای انواع حجاب‎های دیگر بانوان ارزشی قایل نیست، ولی واقعیت غیر از این است؛ زیرا ما برای حجاب با چادر مشکی طریقیت قایل هستیم؛ به این معنا که معتقدیم حجاب با چادر مشکی به دلیل قراین و شواهد فراوان لغوی و تاریخی، دارای اصل و ریشه‎ی قرآنی است و به همین دلیل، فاطمه زهرا(س) به عنوان بهترین الگوی زن مسلمان از آن استفاده می‎کرده‎اند، و لذا این‎گونه پوشش از مصادیق تأمین کننده‌ی حجاب برتر است؛ و همان‎گونه که گذشت هیچ یک از شبهات مخالفان چادر مشکی از کارآمدی و برتری آن نمی‎کاهد.
در واقع یکی از پیام‎های اصلی نوشته‌ی حاضر این است که به مخاطبان بگوید که چرا عده‎ای با استفاده از شبهات و روش‎های القاییِ تبلیغِ منفی، قبل از این که طرح مشخص و کاملی برای ترویج الگوی دیگری از حجاب برتر ارائه نمایند به جنگ روحی و روانی بر علیه زنان متدین و عفیفِ استفاده کننده از چادر مشکی اقدام می‌کنند و به جای تبلیغ‎ منطقی از حجاب و پوشش مورد علاقه‌ی خود، به تخریب چادر مشکی اقدام می‎کنند. روشن است که نتیجه‌ی چنین کاری ترویج لیبرالیسم و آزادی در پوشش در سطح جامعه و کاهش مقدار حجاب و پوشش بانوان و روی آوردن آنان به حجاب حداقلی است.
با توجه به مطلب فوق و با عنایت به این که از نظر قرآن، مقتضی و زمینه‌ی نافرمانی از حدود و چهارچوب‎های الهی در انسان موجود است؛ «بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ».[سوره‌ی قیامت (75)، آیه‌ی 5.] به خوبی می‎توان نتیجه گرفت که ترویج و تبلیغ حجاب و پوشش حداقلی به نفع جامعه نیست؛ زیرا تبلیغ و ترویج این گونه حجاب و پوشش، کم‎کم حجاب و پوشش اسلامی موجود در جامعه را به سمت بدحجابی و بی‎حجابی پیش می‎برد ـ که اکنون بعضی از علایم و آثار آن در برخی شهرهای بزرگ آشکار گردیده است. با توجه به واقعیت موجود، باید تمام ابزارهای فرهنگ‎ساز جامعه از قبیل کتاب، مطبوعات و صدا و سیما را به سمت ارزش‎های اسلامی که یکی از بارزترین آنها رعایت پوشش مطلوب است، هدایت نمود؛ لذا در پایان این اثر به منظور حرکت در مسیر نهادینه شدن حجاب کامل اسلامی در جامعه، پیش‎نهادها و توصیه‎هایی ذکر می‎گردد.

پیش نهاد ها و توصیه ها

1. پیش‎نهاد می‎شود در کتاب‌های درسی دختران دوره‎های ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان، به طور سلسله‎وار مباحث مختلف حجاب و پوشش به ترتیب دوره‎های تحصیلی و با رعایت سطح‎بندی مباحث از ساده به پیچیده به شکل صحیح و زیبا طرح شود، تا دختران جامعه از همان خردسالی به عنوان مادران آینده، با مسائل مختلف حجاب، اعم از فلسفه و فواید حجاب، آثار فردی و اجتماعی آن، پیامدهای بدحجابی و بی‎حجابی و غیره آشنا شوند و نسبت به حجاب، اعتقاد راسخ پیدا نمایند، اگر دختران جامعه از همان سنین کودکی اعتقاد راسخ و عمیقی نسبت به حقانیت حجاب و مسائل آن، به عنوان یک حجاب درونی، پیدا نمایند یقیناً در مرحله‌ی حجاب بیرونی نیز بر اساس همان اعتقاد درونی عمل خواهند کرد. از آن جا که یکی از سوره‎های قرآنی که بسیاری از مسائل حجاب و پوشش در آن مطرح شده، سوره‌ی نور است؛ مناسب است که در مدارس دخترانه، زمینه‌ی آشنایی عمیق و تفصیلی دختران با معارف قرآنی این سوره درباره‌ی حجاب و پوشش، به طور صحیح و دقیق و کارشناسی شده فراهم گردد.

2. پیش‎نهاد می‎گردد از برخی محصولات فرهنگی، مثل مجله ‎ها به صورت ویژه‎نامه‎های هر چند وقت یکبار برای تبیین علمی و جذاب مسائل حجاب برای دختران استفاده شود؛ به عنوان مثال شماره‎ی ششم مجله‎ی‌ «حدیث زندگی» ویژه‎ی جوانان که توسط موسسه‎ی فرهنگی دارالحدیث چاپ می‎گردد، ویژه‎ی عفاف و حجاب است که مطالعه آن را به خواهران و بانوان توصیه می‎کنیم.

3. در مراکز آموزش عالی و دانشگاه‎ها که مقدار آگاهی و توانایی فهم دختران بیش‌تر است، جلسات پرسش و پاسخ درباره‌ی بعضی مسائل و شبهات جدید حجاب با حضور کارشناسان آگاه و مسلط دینی و اسلامی، با حضور زنان و خواهران مؤمن فرهیخته و دانشمند تشکیل گردد.

4. یکی از مراکز فرهنگی مهم که نقش قابل توجهی در گسترش حجاب کامل دارد، سیمای جمهوری اسلامی است؛ زیرا تمام فیلم‌ها و برنامه‌های آن نقش الگودهی بسیار مهمی برای مردم دارد؛ بنابراین، جا دارد مسئولان سیمای جمهوری اسلامی به الگوپذیری مردم، خصوصاً‌ زنان و دختران، از حجاب و پوشش هنرمندان و مجریان تلویزیون، توجّه و دقت جدی نمایند.

5. مراکز فرهنگی و رسانه‎ های جمعی، مثل مطبوعات با نگارش آثار و مقالات علمی و استدلالی به تبیین مسائل مهم و اساسی حجاب برتر بپردازند؛ زیرا همان‎گونه که از لابلای اثر حاضر روشن گشت، حجاب حداکثری و بیش‎تر بانوان یکی از احکامی است که دین اسلام، بانوان را به آن ترغیب و تشویق نموده است. نکته‎ی فوق به منزله‎ی یک ملاک و معیار برای ارزیابی فعالیت‎های مطبوعاتی در ارتباط با ترویج فرهنگ حجاب و پوشش در جامعه اسلامی است؛ به این معنا که اگر نتیجه‎ی فعالیت‎های مطبوعاتی در راستای تقویت و تحکیم منطقی حجاب و پوشش بیش‎تر و برتر باشد، می‎توان گفت مطبوعات جامعه‎ی اسلامی، در این مورد به وظیفه‎ی‌ اسلامی خود عمل نموده‎اند؛ ولی اگر فعالیت‎های مطبوعاتی آنان منجر به تضعیف و تخریب مصادیق حجاب برتر باشد در حقیقت به رسالت مطبوعاتی خود عمل نکرده‎ اند.

6. خانواده‎ها، خصوصاً مادران که مسئولیت سنگین‎تری در تربیت دختران و ارتباط بیش‌تری با آنها دارند، خود در مواجهه با نامحرم از حجاب کامل، مثل چادر استفاده نمایند، تا از این طریق فرزندان دختر نیز از همان کودکی با حجاب اسلامی آشنا شوند و با تمرین کردن نسبت به آن انس بگیرند. البته در کنار تمرین و عادت دادن آنان، لازم است مادران ابعاد مختلف حجاب و پوشش و فواید آن را برای دختران تبیین و آنها را به رعایت پوشش کامل اسلامی تشویق، و در انتخاب دوستان آنها توجه نمایند که به مسائل شرعی و از جمله رعایت حجاب مقید باشند.

7. به دلیل تأثیرپذیری دانش‎آموزان و دانش‌جویان از مدیران و معلمان و اساتید، رعایت حجاب کامل از سوی کادر آموزشی مراکز آموزش و پرورش و دانشگاه تأثیر رفتاری و عملی فراوانی روی مخاطبان دارد. برای استمرار و تقویت حجاب کامل در بین کادر آموزشی، مسئولان مراکز مذکور باید با تصمیم‌گیری قاطع و منطقی اوّلاً، لزوم استفاده از حجاب کامل اسلامی را قانونمند کنند؛ ثانیاً، افرادی که حجاب کامل را رعایت می‌کنند به شکل‌های مختلف مورد تشویق قرار گیرند؛ ثالثاً، پس از تبیین منطقی حکم حجاب با افراد متخلف، به طور قاطع و جدی و قانونی برخورد نمایند.

8. اگر برخی مراکز فرهنگی از شعارنویسی روی دیوارها برای ترویج فرهنگ حجاب کمک می‎گیرند، در این زمینه باید از شعارهای جذاب و مثبت استفاده کنند، مثل: حجاب سلاح زن است در مقابل نگاه‌های آلوده؛ حجاب پند است، نه بند.
افراد آشنا به مسائل و کارهای فرهنگی، به خوبی می‎دانند که استفاده از شعارهای منفی و دارای دافعه، نه تنها اثر مثبت ندارد، بلکه بر عکس باعث لجاجت و مقاومت در افراد بی‎حجاب می‎گردد.

9. یکی از روش‎های تبلیغ منفی بر ضد حجاب، خصوصاً در شکل چادر این است که معمولاً افراد باحجاب و چادری را افرادی بی‎سواد و بدون فرهنگ معرفی می‎کنند و در مقابل، زنان بی‎حجاب را افراد با فرهنگ به حساب می‎آورند.
با توجه به این که ادعای فوق توسط بعضی افراد، خصوصاً رسانه‎های خارجی و غربی مطرح می‎گردد، به منظور اثبات نادرستی این ادعا دو پیشنهاد ارائه می‎گردد:

الف) الگوهای برجسته‌ی زنان محجبه و چادری در زمینه‎های مختلف به وسیله رسانه‎ها، مثل صدا و سیما و مطبوعات و … از طریق بیان جلوه‎های زندگانی، و موفقیت‎های آنها در کسب مدارج علمی و فرهنگی معرفی گردند. یکی از مطبوعاتی که تا حدودی در این زمینه موفق بوده است، مجله‌ی «پیام زن» است. در شماره‎های مختلف این مجله مصاحبه‎ هایی با زنان متدین و محجبه که دارای موفقیت‎های علمی و فرهنگی بوده‎اند انجام شده است، که مطالعه‎ی‌ آنها به دختران و بانوان توصیه می‎گردد.

ب) شرکت فعال زنان محجبه و دارای مدارک علمی و فرهنگی سطح بالا در کنفرانس‎های خارجی و بین‌المللی، در خنثی نمودن تبلیغات سوء رسانه‎های خارجی و غربی بر ضد زنان محجبه، نقش بسیار مؤثری دارد. یکی از نمونه‎های بارز آن، شرکت گسترده و عالمانه‌ی زنان محجبه در اجلاس پکن بود که نقش بسیار مؤثری را در تصحیح افکار جهانیان درباره‌ی زنان محجبه ایرانی داشته است.[1]

10. همان‎گونه که حکومت‎های لائیک و ضد دین، مثل حکومت رضاخان در ایران و حکومت آتاتورک در ترکیه، با طرح کشف حجاب، به طور برنامه‎ریزی شده به مقابله با آن برخاستند؛ و رژیم طاغوتی شاه نیز به دلیل ماهیت ضد دینی برای مقابله با دین و مقوله‎های دینی، مثل حجاب، دارای طرح و برنامه‌ی مشخص بود؛[2] لازم است حکومت‎های دینی، از جمله جمهوری اسلامی نیز برای مقابله با بی‎حجابی و بدحجابی، که از مظاهر هجوم فرهنگی غرب است، دارای طرح روشن و مشخص و دقیق و کارشناسانه باشد؛ از این رو، پیش‌نهاد می‎شود شورایی از کارشناسان مسائل شرعی و جامعه‎شناختی و روان‎شناختی حجاب، با نظارت و حمایت شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شود و طرحی جامع برای مبارزه‌ی سنجیده و کارشناسی شده با مقوله‌ی بدحجابی و راه‌های گسترش حجاب برتر تهیه نمایند. در تهیه‌ی طرح مذکور لازم است از تجربه‎های زنان محجبه و فرهیخته‌ی حوزوی و دانشگاهی نیز استفاده شود.

11. به زنان و دختران متدین و عفیف پیش‎نهاد می‎شود به طور مستمر مطالعات و تحقیقات خود را درباره‌ی فلسفه، فواید و مسائل حجاب افزایش دهند. این کار دو فایده‌ی مهم دارد:
الف) اعتقاد و ایمان آنها به حقانیت احکام متعالی و نورانی اسلام، افزایش می‎یابد و در نتیجه التزام عملی آنها به رعایت حجاب برتر بیش‌تر می‌شود.[3]
ب) از طریق فوق بهتر می‎توانند به تبلیغ و ترویج صحیح و منطقی حجاب برتر اقدام نمایند و حتی در مواقع لازم، از طریق جهاد فرهنگی به پاسخ‌گویی شبهات مخالفان حجاب نیز اقدام نمایند.[4]

12. متأسفانه برخی مطبوعات، با روش سلبی، یعنی از طریق تخریب حجاب برتر، مثل چادر، به طور غیر مستقیم به ترویج حجاب و پوشش مورد علاقه‎ی خود می‎پردازند و چون این روش، روش صحیح و معقولی نیست، به این گونه مطبوعات توصیه می‎شود به جای پیش گرفتن روش تخریبی و سلبی، با ابزار منطق و دلیل به ترویج حجاب مورد نظر خود بپردازند. به نمونه‎هایی از روش تخریبی و القائات منفی برخی مطبوعات برضّد چادر مشکی و حجاب برتر توجه کنید:

الف) مصاحبه‌ی عمومی کوچه و بازاری درباره‌ی مسائل تخصصی.
یکی از مجلات در یک مصاحبه‌ی عمومی با مردم کوچه و بازار، با طرح این پرسش که «خانم چرا سیاه می‎پوشید؟»[5] با القای غیر مستقیم افکار انحرافی، سعی در تخریب حجاب تیره و چادر مشکی نموده است. اساساً تردیدی نیست این‌گونه مصاحبه‎های کوچه و بازاری که معمولاً نظرهای علمی و کارشناسی در آنها مطرح نمی‌شود، در مورد مسائل تخصصی، مانند مسئله‌ی پوشش و لباس، ارزش و اعتبار علمی ندارد.

ب) استفاده‎ی ابزاری از جوانان. یکی از روزنامه‎‎ها نیز در عملی مشابه مصاحبه‌ی مذکور، در یک نشست، به همراه بعضی دختران و پسران، بدون حضور کارشناسان و بدون استناد به نظرهای کارشناسی، به چاپ نظرهای آنها درباره‌ی لباس پرداخته است.[6] واضح است که چنین روشی‎ نیز از نظر علمی و کارشناسی فاقد ارزش و اعتبار است و بیش‌تر به استفاده‌ی ابزاری از جوانان شباهت دارد.

ج) استفاده‎ی ابزاری از ادبیات. روزنامه‎ای در یک قطعه‌ی ادبی، با القای غیر مستقیم، به نکوهش بعضی از مصادیق پوشش مشکی در سطح جامعه پرداخته است.[7]روشن است که درباره‌ی مسائل مهم و نیازمند کارشناسی، مثل مسئله‌ی لباس، نمی‎توان از نوشته‎های ادبی استفاده نظری و علمی نمود، بلکه باید با برگزاری نشست‎های علمی و کارشناسی، کارآمدی یا ناکارآمدی یک نوع حجاب و لباس را مشخص نمود.
با توجه به روش‎های غیر عقلایی یاد شده، به این‌گونه مطبوعات توصیه می‎شود برای فرهنگ سازی صحیح و عمیق از روش‏های عقلایی استفاده نمایند.

13. همان‎گونه که در ضمن نوشته‌ی حاضر آشکار شد، علت بسیاری از اظهار نظرهای نادرست و غیر دقیق در زمینه‌ی ابعاد دینی حجاب، این است که افرادی بدون آشنایی با احکام دینی و بدون مطالعه و تحقیق درباره‌ی مسائل حجاب دینی و اسلامی، به خود اجازه‌ی اظهارنظر می‌دهند. واقعاً جای تعجب است که در عصر پیشرفت علم، بعضی از مطبوعات از مواجهه‌ی کارشناسانه با مقوله‌ی حجاب و پوشش گریزانند و با سوء استفاده از آزادی، به روش‎های غیر علمی و غیر منطقی روی می‎آورند؛ به رسانه‎ها و مطبوعاتی که در صدد طرح مسائل دینی و مذهبی هستند پیش‌نهاد می‎شود با ایجاد ارتباط صمیمی با حوزه‌ی علمیه‌ی قم و مراکز پژوهشی آن، زمینه‌ی همکاری نزدیک در طرح مسائل دینی به طور علمی و کارشناسانه را فراهم نمایند. شایسته‌ی ذکر است اکنون با تأسیس مرکز مطالعات و پژوهش‎های فرهنگی حوزه، زیر نظر شورای عالی حوزه‌ی علمیه قم، زمینه‌ی همکاری‎‎های نزدیک بین فرهیختگان حوزوی و اصحاب رسانه‎ها و مطبوعات به خوبی فراهم شده است.

14. مشکل دیگر ـ که در ضمن اثر حاضر موارد متعددی از آن مطرح گردید ـ این است که اظهار نظرها در زمینه‌ی حجاب در عرصه‌ی برخی مطبوعات، بعضاً بدون ذکر سند و مدرک و دلیل صورت می‎گیرد؛ مثلا ً فردی ادعا می‎کند که چادر در زمان قاجار جا افتاده است و ریشه‌ی دینی و مذهبی ندارد،[8] ولی هیچ سند و مدرکی برای ادعای خود نقل نمی‎کند. روشن است که این‎گونه اظهار نظرهای بدون سند و مدرک فاقد ارزش علمی‌ است؛ از این رو به مطبوعات توصیه می‎گردد در بیان ادعاها و اظهار نظرها، علاوه بر استفاده از نظرهای علمی و کارشناسانه، ابتدا از وجود اسناد و مدارک معتبر و کافی برای بیان یک مدعا مطمئن شوند و سپس به چاپ آن اقدام نمایند.

15. افرادی که خود یا یکی از اقوام و دوستانشان به کشورهایی که مروّج فرهنگ برهنگی‎اند، مانند کشورهای اروپایی و غربی، مسافرت نموده‎اند، به خوبی می‌دانند که رابطه‌ی مستقیمی بین کاهش مقدار پوشش افراد، خصوصاً زنان، و افزایش جرایم و مفاسد جنسی وجود دارد. یک بانوی تازه مسلمان امریکایی می‌گوید:
در زمستان که مردم مجبورند به جهت سردی هوا خود را پوشانیده و پوشش بیش‌تری داشته باشند، به طور طبیعی و کاملاً محسوسی در امریکا تجاوز به عنف نسبت به زن کم‌تر می‌شود، لکن در تابستان که زنان، علاوه بر گرمای هوا، به پیروی از مدهای جلف و فاسد کننده، خود نیز دنبال بهانه‌ای هستند تا هر چه ممکن است لباس خود را سبک نموده و به بهانه‎ی گرما، اعضای حساس بدن خود را در معرض دید مردها قرار دهند، تجاوز به عنف نسبت به زنان حتی پیرزنان نیز افزایش می‌یابد و تا آن‎جا پیش می‌رود که در این فصل راهبه‌ها نیز مورد حمله‌ی مردان جنایتکار قرار می‌گیرند.[9]
به محققین و پژوهشگران توصیه می‌شود به طور تطبیقی و مقایسه‌ای درباره‌ی مقدار جرایم و مفاسد جنسی در کشورهای اسلامی، که اکثراً مقید به رعایت پوشش در اجتماع هستند، با کشورهایی که برهنگی در آنها رواج دارد، همانند بسیاری از کشورهای اروپایی و غربی، تحقیقاتی انجام دهند تا برای افرادی که درباره‎ی مطلب یاد شده تردید دارند، به طور علمی آشکار گردد که واقعاً بین افزایش پوشش و کاهش جرایم جنسی و بالعکس، رابطه‌ی معناداری وجود دارد.

16. در ضمن اثر حاضر آشکار شد که استفاده از چادر مشکی دارای ریشه‌های قرآنی و روایی است؛ از این رو به اهل‌ قلم و مطبوعات توصیه می‌شود در مواجهه با سنت و سیره‌های موجود در بین مسلمین، مثل سیره و سنت استفاده‌ی زنان مسلمان از چادر مشکی، که دارای ریشه‌ی قرآنی و اسلامی است با احتیاط و دقت مواجه شوند و این‌گونه نباشد که به راحتی به نقض سیره و سنّت اسلامی اقدام کنند. امیرمؤمنان علی(ع) می‌فرمایند:
لا تنقض سنة صالحة عمل بها صدور هذِهِ الامة و اجتمعت بها الالفة و صلحت علیها الرعیة و لا تُحدثنَّ سنة تضرّ بشیءٍ من ماضی تلک السنن فیکون الاجر لمن سنَّها و الوزر علیک بما نقضت منها؛[10] آداب پسندیده‌ای را که بزرگان این امت به آن عمل کردند و ملت اسلام با آن پیوند خورده و رعیت با آن اصلاح شدند برهم مزن، و آدابی که به سنت‌های خوب گذشته زیان وارد می‌کند پدید نیاور، که پاداش برای آورنده‌ی سنّت و کیفر آن برای تو باشد که آنها را درهم شکستی.

17. در نوشته‎ی حاضر به طور مستند اثبات گردید که متأسفانه برخی مطبوعات و افراد از آزادی که به برکت جانفشانی صدها هزار شهید گلگون کفن به دست آمده است به نحو شایسته و صحیح در راه تبیین و نشر حقایق استفاده نمی‎کنند، بلکه برعکس، در راه ترویج اباطیل و شبهه ‎ها و سست کردن ارزش‎های الهی جامعه اسلامی، همانند حجاب، از آزادی سوء استفاده می‎کنند. به نظر می‎رسد یکی از علل این سوء استفاده، عدم تبیین صحیح و علمی محدوده‎ی‌ آزادی بیان و قلم است که باعث گردیده عده‎ای تصور کنند به بهانه آزادی، مجاز به تبلیغ و ترویج هر فکر و عملی به هر شکل و قیمتی ولو با شیوه‎های غیر علمی، مثل ادعاهای بدون دلیل و ترویج دروغ و تهمت می‎باشند. ثمره‎ی چنین تصور نادرستی به هر حال این واقعیت تلخ عینی را منجر گردیده است که عده‎ای با نشر اکاذیب در مورد مبانی حجاب اسلامی، زمینه‎ی تشویش اذهان عمومی، به خصوص بانوان و دختران جوان در زمینه‎ی حجاب و پوشش اسلامی را فراهم کرده‎اند. حال پرسش اساسی این است که مسئولیت تشویش، سرگردانی و در نتیجه سستی آشکار نسبت به رعایت حجاب که در برخی از بانوان و دختران در اثر انتشار شبهه‎ها در زمینه‎ی حجاب اسلامی مشاهده می‎گردد به عهده کیست؟ به نظر می‎رسد، مسئولیت تشویش و سستی یاد شده، بیش از همه بر دوش افرادی است که به جای تبیین دقیق و عمیق مفهوم و معنای آزادی قلم و بیان و حد و مرزهای آن در یک جامعه اسلامی،[11] پیوسته فریاد به خطر افتادن آزادی سر داده و می‎دهند. به این گونه افراد و به افرادی که با سوءاستفاده از آزادی، شبهه‎هایی را در زمینه‎ی ارزش‎های اسلامی، مانند حجاب، با ابزار قلم و بیان در جامعه منتشر نموده و می‎نمایند، توصیه می‎شود درباره‎ی حد و مرز آزادی و تفاوت آزادی در جامعه‎ی اسلامی و جامعه‎ی غربی به مطالعه و پژوهش عمیق بپردازند.

پى‏نوشتها:‌


[1] . برای آگاهی از موفقیّت‎های زنان ایرانی در اجلاس مذکور ر.ک: «همراه با زنان در سفرنامه‌ی پکن»، مجله‌ی پیام زن، ش 45ـ57.
[2] . به عنوان نمونه، در مجله‌ی پیام زن، شماره‌ی 50، ص 18، طرح رژیم شاه در برخورد با حجاب و چادر چاپ شده است.
[3] . یکی از مصادیق برجسته و جالب در مورد تأثیر آگاهی زنان مسلمان در التزام آنها به حجاب، حادثه‌ی شگفت‎انگیز محجبه شدن چند تن از زنان هنرپیشه‌ی مصری است که در یک اقدام غیر منتظره حجاب و پوشش اسلامی را انتخاب نمودند. متأسفانه این حادثه‌ی مهم در اثر بایکوت خبری رسانه‎ها در مطبوعات جهان، خصوصاً رسانه‎ های غربی، انعکاس نیافت. مجموع مصاحبه‎های آنان را در شماره‎های 11 و 12 و 13 مجله‎ی پیام زن می‎توانید مطالعه نمایید.
[4] . برای آشنایی با جهاد فرهنگی بعضی از زنان فرهیخته با مقوله‌ی کشف حجاب، به عنوان نمونه ر.ک: زینب بیگم شیرازی، «جوابیه‌ی ضاله طالبین رفع حجاب»، پیام زن، ش 112، ص 26.
[5] . مجله‌ی زنان، سال سوم، بهمن و اسفند 73، شماره 22، خانم چرا سیاه میپوشید؟ به کوشش لیلی پورزن.
[6] . گیو نمازی، هم‎اندیشی جوانان درباره لباس پوشیدن، روزنامه‎ی نوروز 18 / 4 / 80 ، ص 8.
[7] . مانا دشت گُلی، «نکند پدر مرا نشناسد» روزنامه‌ی نوروز، 24 شهریور 1380، ص 8.
[8] . پاسخ این ادعا در فصل دوم این اثر آمده است.
[9]. اردوباری، آیین بهزیستی اسلام، ج 3، ص 219.
[10]. نهج‌البلاغه، ترجمه‎ی محمد دشتی، نامه‌ی 53، ص 572.
[11] . برای آگاهی بیش‎تر در زمینه‎ی‌ محدوده‎ی آزادی قلم و بیان از دیدگاه اسلام و تفاوت دیدگاه اسلام و غرب در باب آزادی ر. ک: به آثار ذیل از سردار بزرگ جهاد فرهنگی بر ضد شبهه‎افکنان در عصر حاضر علامه استاد محمد تقی مصباح یزدی، دین و آزادی، و نظریه حقوقی اسلام، ص 303 ـ 400، و نیز نظریه سیاسی اسلام، ج 1، ص 63 ـ 97 و 213 ـ 224.