جامع آيات و احاديث موضوعى نماز
(جلد دوم)

عباس عزيزى

- ۹ -


 1492 - بى بهره از نماز
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
و من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنكر، لم تزده من الله الا بعدا
هركس كه نمازش او را از فحشا و منكر باز ندارد، هيچ بهره اى جز دورى از خدا نبرده است . (بحارالانوار، ج 82، ص 198، شهاب الاخبار، ص 215).

 1493 - نماز وسيله پاكسازى از كبر
قالت فاطمة الزهراء - عليها السلام -
جعل الله الصلاة تنزيها لكم عن الكبر
خداوند نماز را مايه دورى شما از كبر و خودپسندى قرار داد. (اعيان الشيعه ، ج 1، ص 316).

 1494 - نماز صحيح
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
من اسبع وضوءه و احسن صلوته و ادى الزكوة ماله و خزن لسانه و كف غضبه و استغفر لذنبه و ادى النصيحة لاهل بيت رسوله فقد الستكمل حقائق الايمان و ابواب الجنة مفتحة له
هر كه خوب وضو سازد و نمازش را درست بخواند و زكات مالش را بپردازد و زبانش را نگاه دارد و خشمش را فرو برد و براى گناهانش طلب آمرزش كند و حقوق دوستى خاندان پيغمبر را ادا كند، حقيقت ايمان را كامل كرده و درهاى بهشت برايش باز است . (ثواب الاعمال ، ص 64).

 1495 - ديندارى مؤ منان
قال الصادق - عليه السلام -
فى خبر طويل ذكرفيه الائمة و علامة الائمة فقال : ودينهم الورع و العفة و الصدق و الصلاح و الاجتهاد واداء الامانة الى البر و الفاجر و طول السجود و قيام الليل و اجتناب المحارم ، و انتظار الفرج بالصبر و حسن الصحبة و حسن الجوار

در خبرى طولانى كه در آن امامان و نشانه آنان را ذكر كرده است نقل شده كه حضرت فرمود: دين آنان پرهيز از گناه و عفت و راستى و صلاح و كوشش و اداى امانت به نيك و بد و طول دادن سجده و عبادت شب و پرهيز كردن از حرام و با شكيبايى در انتظار فرج آل محمد (ص ) بودن و نيكى مصاحبت و نيكى رفتار با همسايگان است . (بحارالانوار، ج 87، ص ‍ 143، اصول وافى ، ج 2، ص 121).

 1496 - ملاك شناخت نمازگزار
قال الصادق - عليه السلام -
يعرف من يصف الحق بثلاث خصال : ينظر الى اصحابه من هم ، و الى صلوته كيف هى و فى انى وقت يصليها فان كان ذامال نظر اين يصنع ماله
كسى كه متصف و متصل به حق است ، به سه خصلت شناخته مى شود:
1 - به دوستانش نگاه كنيد(چگونه دوستى دارد) .
2 - و نمازش را ببينيد چگونه است و در چه وقتى نماز مى خواند.
3 - و اگر مالى به دستش آمد چگونه از آن مال استفاده مى كند. (مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 184).

 1497 - نماز، خانه اخلاص
قال الباقر - عليه السلام -
الصلاة بيت الاخلاص و تنزيه عن الكبر
نماز (حقيقى و كامل ) جايگاه و خانه اخلاص و باعث دورى از كبر و خودپسندى است . (ميزان الحكمه ، ج 5، ص 375، بحارالانوار، ج 78، ص 183).

 1498 - قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
ركعتان من رجل ورع افضل من الف ركعة من مخلط
دو ركعت نماز انسان با تقوا، برتر از هزار ركعت نماز فرد لاابالى است . (نهج الفصاحه ، حديث 1672).

 1499 - نماز با ورع
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
كن بالعمل بالتقوى اشد اهتماما منك بالعمل فانه لايقل عمل بالتقوى ، يا اباذر! اصل الدين الورع و راءسه الطاعة و اعلم انكم لو صليتم حتى تكونوا كالحنايا و صمتم حتى تكونوا كاوتار ما ينفعكم الا بورع

باپايبندى به تقوا بيشتر از عمل ، اهتمام كن ... اصل دين پرهيزكارى است و راءس آن اطاعت از خداوند است ... بدان كه شماها اگر آن قدر به نماز بايستد كه مانند كمان ، خم شويد و آن قدر روزه بگيريد كه مانند زه كمان لاغر گرديد، جز با پرهيزكارى به شما سود نخواهد داد. (مكارم الاخلاق ، ص 468).

 1500 - نماز عالم
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
ركعتان من عالم افضل من سبعين ركعة من غير عالم
دو ركعت نماز دانشمند بهتر از به جاى آوردن هفتاد ركعت نماز ديگران است . (نهج الفصاحه ، ص 350).

 1051 - ويژگى نمازگزار حقيقى
قال الصادق - عليه السلام -
قال الله - تبارك و تعالى - انما اقبل الصلاة لمن تواضع لعظمتى و يكف نفسه عن الشهوات من اجلى ، و يقطع نهاره بذكرى ولايتعاظم على خلقى و يطعم الجائع و يكسوالعارى ، ويرحم المصاب و يؤ وى الغريب فذلك يشرق نوره مثل الشمس
خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: همانا نماز كسى را قبول مى كنم كه :
1 - دربرابر عظمتم تواضع كندو برايم خاكسار باشد.
2 - براى رضاى من از شهوت ها دورى جويد؛
3 - روزهايش را با ذكر من به شب رساند؛
4 - بر بندگانم فخرى نفروشد؛
5 - گرسنگان را سير كند؛
6 - برهنگان را بپوشاند؛
7 - بر مصيبت ديدگان رحم كند؛
8 - بى پناهان راپناه دهد؛
اوست كه نور (بندگى اش ) مانند خورشيد مى درخشد. (بحارالانوار، ج 69، ص 391).

 1502 - اخلاص در نماز
قال الصادق - عليه السلام -
ليست الصلوة قيامك و قعودك انما الصلوة اخلاصك و ان تريد بها الله وحده
نماز، قيام و قعود (نشستن و برخاستن ) تو نيست ، بلكه نماز، اخلاص و خداخواهى تو است .(شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 325).

 1503 - تواضع موسى (ع ) در نماز
عن ابى عبدالله - عليه السلام - قال :
اوحى الله - عزوجل - الى موسى - عليه السلام -: يا موسى !انك اذا صليت وضعت خدك على التراب
خداوند به موسى - عليه السلام - وحى كرد: اى موسى !هرگاه كه تو نمازگزارى ، گونه خود را به عنوان تواضع روى خاك بر زمين مى نهى . (اصول كافى ، ج 2، باب التواضع ، ص 128، حديث 7).

 1504 - نماز ريايى
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
من احسن صلاته حين يراه الناس ثم اساء ماحين يخلو، فتلك استهانة استهان بها ربه
هركه در حضور مردم نماز خويش نيكو كند و چون به خلوت رود، آن را بد به جا آورد به پروردگار خويش اهانت كرده است . (نهج الفصاحه ، ص 584).

 1505 - غيبت مانع قبولى نماز
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
من اغتاب مسلما او مسلمة لم يقبل الله صلوته و لاصيامه اربعين يوما و ليلة الا ان يغفر له صاحبه
هركس مرد يا زن مسلمانى را غيبت كند، چهل شبانه روز نماز و روزه اش پذيرفته نيست مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشايد. (بحارالانوار، ج 75، ص 258).

 1506 - دروغ ، مانع نماز شب
قال الصادق - عليه السلام -
ان الرجل ليكذب الكذبة فيحرم بها صلاة الليل
همانا مردى دروغ مى گويد و آن دروغگويى او را از نماز شب محروم مى سازد.

 1507 - پيروى از هواى نفس
قال على - عليه السلام -
لو صمت الدهر كله و قعدت الليل كله و قتلت بين الركن و المقام ، بعثك الله مع هواك بالغا ما بلغ ، ان فى جنة ففى جنة و ان نار ففى نار
اگر همه روزگار خود را روزه وشب ها را در نماز شب به سر برى و در ميان ركن و مقام كشته شوى ، خداوند تو را (در قيامت ) با هواى نفس محشور مى كند پس اگر هواى دل تو الهى بود، به بهشت خواهى رفت و اگر جهنمى بود، به جهنم داخل مى شوى . (سفينة البحار، ج 2، ص 827).

 1508 - نمازگزارى كه به حريم مؤ منين مى نگرد
فيما اوحى الله الى داود - عليه السلام -
يا داود!لربما صلى العبد فاضرب بها وجهه و احجب عنى صوته اتدرى من ذلك يا داود؟ ذلك الذى يكثر الالتفات الى حرم المؤ منين بعين الفسق ، وذلك الذى حدثته نفسه لو ولى امرا لضرب فيه الاعناق ظلما
اى داود !چه بسا بنده اى نماز مى خواند و من آن نماز را به صورتش مى زنم و حجابى ميان او و خود قرار مى دهم كه صداى (قرائت ) او را نشنوم اى داود !آيا مى دانى كه آن نمازگزار كيست ؟ او كسى است كه زياد به خانه وحريم مؤ منان با ديده فسق و فساد نگاه مى كند اين شخص كسى است كه نفسش او را وسوسه نموده و با خود چنين مى انديشد كه اگر امير و حاكم بر مردم شود، ظالمانه خون بريزد. (بحارالانوار، ج 84، ص 257).

 1509 - اخلاص در عبادت
قال على - عليه السلام -
طوبى لمن اخلص لله العبادة و الدعاء، ولم يشتغل قلبه بما تراه عيناه و لم ينس ذكر الله بما تسمع اذناه ، و لم يحزن صدره بما اعطى غيره
خوشا به حال كسانى كه خالصانه بندگى خداوند كند و قلبش متوجه آنچه كه مى بيند نگردد و به جهت آنچه مى شنود، از ياد خداوند غافل نشود و سينه اش به سبب آنچه به ديگران داده شده است محزون نگردد. (بحارالانوار، ج 81، ص 261).

 1510 - تاءثير فروتنى در نماز
قال جعفر - عليه السلام -
يابن جندب !قال الله - عزوجل - فى بعض ما اوحى : انما اقبل الصلاة ممن يتواضع لعظمتى ، و يكف نفسه و عن الشهوات من اجلى ، و يقطع نهاره بذركرى ، و لايتعظم على خلقى ، و يطعم الجايع و يكسوالعارى ، و يرحم المصاب ، ويؤ وى الغريب ، فذلك يشرق نوره مثل الشمس اجعل له فى الظلمة نورا و فى الجهالة حلما اكلاءه بعزتى و استحفظه ملائكتى يدعونى فالبيه و يسالنى فاعطيه فمثل ذلك العبد عندى كمثل جنات الفردوس لاييبس ثمارها و لاتتغير عن حالها
اى پسرجندب !خداى - عزوجل - در بعضى از كلام خويش كه وحى نموده مى فرمايد: همانا من نماز كسى را مى پذيرم كه در برابر بزرگى و عظمتم فروتنى كند و خود را براى خشنودى من از شهوات (حرامساءله باز دارد و روزش را به ياد من شب كند وبر خلقم بزرگى نكند گرسنه را سير نموده و برهنه را بپوشاند و بر مصيبت زده ترحم كند و غريب را پناه دهد چنين بنده اى نورش مثل نور خوشيد خواهد درخشيد من براى او در ظلمت ها و تاريكى ها و گرفتارى ها نور و روشنايى قرار مى دهم و در ميان نادانان او را به زينت حلم و بزرگوارى مزين مى كنم به عزت و جلالم سوگند !خود، او را حراست مى نمايم و از ملائكه ام خواسته ام كه او را محافظت نمايند او مرا مى خواند من او را لبيك مى گويم و هرچه سؤ ال و خواهش كند، به او عطا مى نمايم او نزد من مانند باغهاى بهشت است كه ميوه هايش به پايان نمى رسد و تغيير حالت نمى دهد. (بحارالانوار، ج 69، ص 391).

 1511 - ريا در عبادت
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
ايما عبد التفت فى صلاته ، قال الله تعالى : يا عبدى !الى من تقصد و من تطلب ؟ اربا غيرى تريد؟ او رقيبا سواى تطلب ؟ او جوادا خلاى تبغى ؟ و انا اكرم ، الاكرمين ، و اجود الاجودين ، و افضل المعطين ، اثيبك ثوابا لايحصى قدره اقبل على فانى عليك مقبل و ملائكتى عليك مقبول فان اقبل على صلاته غفر الله له و تجاوز عنه ما كان منه فان التفت ثالثة اعادالله مقالته ، فان اقبل على صلاته له ما تقدم من ذنبه فان ، التفت رابعة اعرض الله عنه ، و اعرضت الملائكة عنه ، و يقول : وليتك يا عبدى الى ما توليت
هرگاه بنده اى در نمازش توجه و التفات به غير خدا پيدا كند، خداوند، - تبارك و تعالى - به او مى فرمايد: اى بنده من !اراده چه كسى را مى كنى و از كه طلب حاجتى مى نمايى ؟ آيا پروردگارى غير من مى خواهى و يا ناظرى جز من مى جويى و يا بخشنده تر از من يافته اى ؟ حال آن كه من اكرم الاكرمين و اجودالاجودين و شايسته ترين عطا كنندگان مى باشم ، من به تو ثواب بى حساب مى دهم كه قابل شمارش نباشد، (بنده من !) به من توجه كن و به سوى من بيا كه من نيز به تو روى مى آورم و ملائكه ام نيز به تو روى آورده اند اگر روى به خدا آورد،خداوند گناهش را مى آمرزد، چون مجددا روى برگردانيد خداوند گفته اش را تكرار مى كند پس اگر بار سوم به غير خدا رو آورد، خداوند گناهش را مى آمرزد و از تقصير او مى گذرد هرگاه بار سوم به غير خدا رو آورد، خداوند سخنان اول را تكرار مى فرمايد اگر به خدا توجه پيدا كند، خداوند گناهش را مى آمرزد و هرگاه بار چهارم از خداوند روى برگرداند خداوند متعال از او اعراض مى نمايد و ملائكه اش نيز از او روى گردان مى شوند و مى فرمايد: بنده من !تو را به آنچه در پى آن هستى ، وا مى گذارم . (بحارالانوار، ج 84، ص ‍ 244).

 1512 - نماز و دورى از گناه
اتى النبى -صلى الله عليه وآله - رجل فقال : يا رسول الله انى لااصوم الا شهر رمضان لاازيد عليه ، ولااصلى الاالخمس لاازيد عليها، و ليس لله عندى صدقة و لا حج و لا تطوع انا اين اذا مت ؟ قال -صلى الله عليه وآله - معى فى الجنة ، اذا حفظت لسانك من اثنين الغيبة والكذب و قبلت من اثنين و الحسد، و نظرك من اثنين ، ترك النظر الى ما حرم الله و لاتؤ ذى مسلما دخلت معى فى الجنة
مردى به حضور پيامبر اكرم -صلى الله عليه وآله - رسيد و گفت : من جز در ماه رمضان روزه نمى گيرم و بيش از نماز پنج گانه به جا نمى آورم وبراى خدا صدقه حج ، و اعمال مستحبى هم ندارم بعد از مرگ جاى من كجاست ؟ پيامبر (ص ) فرمود: اگر زبانت را از غيبت و دروغ حفظ كنى و دلت را از كينه و حسد تهى كنى و چشمت را از آنچه خداوند ممنوع ساخته ، بربندى و مسلمانى را نيازارى ، با من در بهشت خواهى بود. (مواعظ العديده ، ص 43).

 1513 - احترام به نماز
قال على - عليه السلام -
من لم ياءخذ اهبة الصلوة وقتها فما و قرها
كسى كه پيش از نماز، خود را براى نماز آماده نكند، به نماز احترام نكرده است .
(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 20، باب 768، ص 329).

 1514 - نمازگزار مشرك
تفسير سعدبن عبدالله برواية قولوية عنه باسناده - عنهم عليهم السلام - قال :
الشرك على ثلاثه اوجه : فشرك بالله ، و شرك بالاعمال و شرك بالرياء و اما شرك الرياء فقول الله - عزوجل - فمن كان يرجوا لقاء ربه فليعمل عملا صالحا و لايشرك بعبادة ربه احدا فهم قوم يحبون ان يباروا الناس فى صلاتهم وصومهم و عبادتهم فسماهم الله مشركين
شرك بر سه گونه است : شرك به خدا، شرك با اعمال و شرك باريا، تا آن جا كه فرمود: اما شرك ريا، پس گفتار خداوند اين است كه : ((هركس آرزوى لقاى پروردگارش را دارد، بايد عمل صالح داشته باشدو در عبارت پروردگارش احتى را شريك نگيرد )) امام (ع ) در تفسير آيه شريفه مى فرمايد: اينان قومى هستند كه در نماز، روزه و عبادات خويش به مبارزه و هم چشمى مى پردازند، لذا خداوند آنان را شمرك مى نامد. (بحارالانوار، ج 84، ص 382).

 1515 - فريب ركوع و سجود طولانى كسى را نخوريد
قال الصادق - عليه السلام -
لاتنظروا الى طول ركوع الرجل و سجوده ، فان ذلك شى ء اعتاده فلو تركه استوحش لذلك ولكن انظروا الى صدق حديثه ، و اداء امانته
به طول ركوع و سجود شخص ننگريد (فريفته نگرديد) زيرا ممكن است به آن دعوت كرده باشد و اگر ترك كند و حشتش گيرد، ليكن به راستى گفتار و اداى امانتش بنگريد. (اصول كافى ، ج 3، ص 165).

 1516 - بالاتر از نماز!
قال على - عليه السلام -
فانى سمعت جدكما -صلى الله عليه وآله - يقول : صلاح ذات البين افضل من عامة الصلاة و الصيام
از پيامبر (ص ) شنيدم كه مى فرمود: اصلاح ذات العين (ميان مسلمانان ) از تمامى نماز و روزه برتر است (كه با اختلاف و آشفتگى ميان مسلمانان نماز و روزه از بين مى رود).

 1517 - شيطان و شيوه دعوت به گناه
قال على - عليه السلام -
يا كميل !اقسم بالله لسمعت رسول الله -صلى الله عليه وآله - يقول : ان الشيطان اذا حمل قوما على الفواحش ، مثل الزنا، و شرب الخمر و الربا و مااشبه ذلك من الخناء و الماثم حبب اليهم العبادة الشديدة و الخشوع و الركوع و الخضوع و السجود، ثم حملهم على ولاية الائمة الذين يدعون الى النار و يوم القيامة لاينصرون

اى كميل !سوگند به خدا از پيامبر خدا (ص ) شنيدم كه فرمود: شيطان وقتى كه بخواهد قومى را گناهانى چون : زنا شرابخورى ، ربا و سمعه نمايد، آنان را شيفته عبادات شديد و زيادى با ركوع سجود طولانى و خضوع و خشوع فراوان مى گرداند آنگاه آنان را به پيروى از پيشوايان جور و ستم فرا مى خواند، پيشوايانى كه انسان را به آتش دعوت مى كنند و در قيامت يارى نخواهند شد و كسى به دادشان نخواهد رسيد. (بحارالانوار، ج 84، ص 230).

 1518 - انجام نمازبراى خودنمايى
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
من صلى صلوة يرائى بها فقد اشرك
هر كه نمازى براى خودنمايى ، بخواند، شرك ورزيده است . (تفسير قرطبى ج 10، ص 71).

 1519 - نماز بر پايه علم و آگاهى
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
نوم على علم خير من صلاة على جهل
خواب باعلم و آگاهى بهتر از نماز باجهل و نادانى است . (نهج الفصاحه ، حديث 3140).

 1520 - نماز بر پايه يقين
قال على - عليه السلام -
نوم على يقين خير من صلوة فى شك

خوابى كه از روى يقين باشد، بهتر از نمازى است كه باشك (نسبت به خداوند) خوانده شود. (بحارالانوار، ج 33، ص 357).

 1521 - ترك غيبت
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
ترك الغيبة احب الى الله من عشرة الاف ركعة تطوعا

ترك غيبت نزدخداوند ازده هزار ركعت نماز مستحبى محبوبتر است . (قصار الجمل ، 2، ص 107).

 1522 - عذاب نمازگزار رياكار
قال الصادق - عليه السلام -
يجاء بعبد قوم القيامة قدصلى فيقول : يا رب صليت ابتغاء وجهك فيقال له : بل صليت ليقال ما احسن صلاة فلان ؟ اذهبوا به الى النار
چون روز قيامت فرا رسد، نمازگزاى را مى آورند. وى مى گويد: خداوندا!من براى خشنودى تونماز گزاردم به او مى گويند: تو بدان جهت نماز گزاردى كه نماز تو را ستايش كنند، آن گاه به ملائكه دستور مى دهد كه او را به سوى آتش ببريد. (بحارالانوار، ج 62، ص 301).

 1523 - شرايط نماز كامل
قال الصادق - عليه السلام -
لايتم الصلوة الا الذى طهر سابغ و تمام بالغ غير نازع ولازائغ عرف فوقف واخبت فثبت ؛ فهو واقف بين الياءس و الطمع والصبر والجزع كان الوعد له صنع والوعيد به وقع ؛ بذل عرضه و يمثل غرضه ؛ و بذل فى الله المهجة و اليه و فد و منه استرفد فاذا اتى بذلك كانت هى الصلوة التى بها امر وعنها اخبر و انها هى الصلوة التى تنهى عن الفحشاء و المنكر
نماز به كمال نرسد، مگر براى كسى كه طهارتى همه جانبه داشته باشد و كاملا حق آن را ادا كند و از وسوسه و انحراف به دور باشد، خداى را بشناسد و براى او خشنود نمايدو ثبات ورزد و چنان اميدوار باشد و برعبادت پايدارى كند كه گويى بهشت پاداش او است و چنان بيم ناك وبى تاب باشدكه گويى در آتش خشم خدا مى سوزد و دارايى خود بذل كرده و مقصودخويش در نظر آورده و جان در راه خدا نهاده و طريق او را برگزيند در بينى برخاك نهادن (در سجده ) كم ترين كراهتى به دل راه ندهد و پيوند علايق را از هر كه جز او بريده و تنها متوجه او گرديده وبه حضور او آمده و عطاى او را بخواهد پس اگر چنين نمازى به جاى آورد، همان نمازى خواهد بود كه به آن امر شده و از آن خبر داده شده و اين همان نمازى است كه از فحشاء ومنكر باز مى دارد. (فلاح السائل ، ص 23).

 1524 - اثر غيبت بر نمازگزار
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
من اغتاب مسلما او مسلمة لم يقبل الله صلاته و لاصيامه اربعين يوما الا ان يغفر له صاحبه من اغتاب فى شهر رمضان لم يؤ جر على صيامه
كسى كه غيبت مرد يا زن مسلمانى كند، خداوند متعال نماز و روزه وى راتا چهل روز نمى پذيرد، مگر آن غيبت شونده از وى راضى گردد كسى كه در ماه مبارك رمضان غيبت كند، از روزه دارى خويش اجرى به دست نمى آورد. (بحارالانوار، ج 75، ص 258).

فصل بيست و چهارم : اسرار و آثارذكر

آيات :

 129 - ياد خدا در همه حال
يا ايهاالذين امنوا الذكرو الهل ذكرا كثيرا، و سبحوه بكرة و اصيلا
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! خدا را بسيار ياد كنيد و صبح و شام او را تسبيح نماييد. (سوره احزاب ، آيات 41، و 42).

 130 - ياد خدا، عامل رستگارى
واذكروا الله كثيرا لعلكم تفلحون
خدا را فراوان ياد كنيد تا رستگار شويد. (سوره انفال ، آيه 45).

 131 - نتيجه روگردانى از ذكر خدا
و من اعرض عن ذكرى فان له معشية ضنكا
هركس از ياد من روگردان شود به زندگانى سخت و تنگى مبتلا مى گردد. (سوره طه ، آيه 124).

 132 - غفلت از ذكر خدا
و من يعش عن ذكر الرحمن نقيض له شيطانا
هركس از ياد خداى رحمان غفلت ورزد، شيطانى را بر او مسلط مى كنيم (كه پيوسته همراه او باشد). (سوره زخرف ، آيه 36).

 133 - از غفلت پيشگان مباش !
واذكر ربك فى نفسك تضرعا و خيفة و دون الجهر من القول بالغدو و الاصال و لاتكن من الغافلين
ياد كن پروردگارت را در درون خويش بازارى و ترس و با گفتار آهسته در بامدادان و شامگاهان و از غفلت پيشگان مباش . (سوره اعراف آيه 205).

 134 - ياد خدا در خانه ها
فى بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو والاصال
(اين چراغ پرفروغ ) در خانه هايى قرار دارد كه خداوند اذن فرموده ديوارهاى آن را بالا برند (تا از دستبرد شياطين و هوسبازان در امان باشد) خانه هايى كه نام خدا در آن ها برده مى شود. (سوره نور، آيه 36).

 135 - زياد به يا خدا بودن
و الذاكرين الله كثيرا و الذاكرات
مردانى كه بسيار به ياد خدايند و زنانى كه بسيار ياد خدا مى كنند. (سوره احزاب ، آيه 35).

 136 - غفلت از ياد خدا
يا ايهاالذين امنوا لاتلهكم اموالكم و لااولادكم عن ذكر الله و من يفعل ذلك فاولئك هم الخاسرون
اى كسانى كه ايمان آورده ايد اموال و فرزندانتان شما را از ياد خدا غافل نكنند و كسانى كه چنين كنند زيانكارانند. (سوره منافقين ، آيه 6).

 137 - به ياد خدا باشيد !
فاذكرونى اذكركم
پس به ياد من باشيد تا به ياد شما باشيم . (سوره بقره آيه 152).

 138 - در همه حال به ياد خدا باشيد
الذين يذكرون الله قياما و قعودا و على جنوبهم و يتفكرون فى خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانك فقنا عذاب النار
همانها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته و آنگاه كه بر پهلو خوابيده اند ياد مى كنند و دراسرار آفرينش آسمانها و زمين مى انديشند ومى گويند بارالها !اينها رابيهوده نيافريده اى ، منزهى تو ما را از عذاب آتش نگاه دار. (سوره آل عمران ، آيه 191).
احاديث :

 1525 - نتيجه ياد خدا
قال على - عليه السلام -
من ذكر الله - سبحانه - احيى الله قلبه و نور عقله و لبه
هركس خداوند سبحان را ياد كند، خداوند دل او را زنده كرده و عقل و خردش را روشن گرداند. (منتخب الغرر، ص 19)

 1526 - نجات از آتش به وسيله كثرت ذكر
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
من اكثر ذكر الله - عزوجل - احبه الله و من ذكر الله كثيرا كتبت له براءتان براءة من النفاق
هركس ذكر خدا را بسيار كند خداوند او را دوست دارد و هر كس ذكرخداوند را بسيار كند، براى او دو برائت (حكم آزادى ) نوشته شود: يكى برائت از آتش جهنم و ديگرى برائت از نفاق و دورويى . (اصول كافى ، ج 2، ص 499، ح 3).

 1527 - ياد خدا و هدايت
قال على - عليه السلام -
الذكر نور و رشد
ياد خدانور و هدايت است . (منتخب الغرر، ص 19).

 1528 - ذكرخدا موجب شرح صدر
قال على - عليه السلام -
الذكر يشرح الصدر
ياد خدا موجب شرح صدر است . (منتخب الغرر، ص 19).

 1529 - گفتار انسان همراه ذكر
قال على - عليه السلام -
جمع الخير كله فى ثلاث خصال : النظر و السكوت و الكلام فكل نظر ليس فيه اعتبار فهو سهو و كل سكوت ليس فيه فكرة فهو غفلة و كل كلام ليس فيه ذكر فهو لغو فوطبى لمن كان نظره عبرة و سكونته فكرا و كلامه ذكرا و بكى على خطيئت وامن الناس شره
خيرو سعادت انسان در سه خصلت نهفته است : توجه ، سكوت و سخن پس هر توجه و نظرى كه در آن عبرت نباشد، بيهوده است و هر سكوتى كه همراه آن انديشه نباشد، غفلت است و هر سخنى كه در آن ذكر خدا نباشد، لغو است پس خوشا به حال كسى كه توجه و نظرش عبرت و سكوت وى همراه با انديشه و گفتار او ذكر خدا باشدو در برابر خطاهايش در پيشگاه خدا گريه كندو مردم از شر وى در امان باشند. (خصال ، ج 1، ص 98).

 1530 - توجه خدابه نمازگزار
قال الباقر - عليه السلام -
ذكر الله لاهل الصلاة اكبر من ذكرهم اياه ؛ الاترى انه يقول : اذكرونى اذكركم
ياخدا براى نمازگزاران بالاتر از ياد آنها از خدا است . آيا نمى بينى كه خدا مى فرمايد: مرا ياد كنيدتا شما راياد كنم . (بحارالانوار، ج 82، ص 199).

 1531 - انس با ياد خدا
قال على - عليه السلام -
الذكر مفتاح الانس
ياد خدا كليدانس باخدا است . (انسان در نتيجه ياد خدا، باخدا ماءنوس مى شود) (منتخب الغرر، ص 19).

 1532 - ذكرگفتن در بازار
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
من ذكر ا لله فى السوق مخلصا عند غفلة الناس و شغلهم بما فيه ، كتب الله له الف حسنة و غفرالله له يوم القيامة مغفرة لم تخطر على قلب بشر
كسيكه در بازار و هنگام غفلت مردم و اشتغال آنان به آنچه در بازار است از روى اخلاص خدا را ياد كند، خداوند براى او هزارحسنه بنويسد و به گونه اى او را در روز قيامت موردرحمت قرار دهد كه به قلب هيچ بشرى خطورنكرده باشد. (عدة الداعى ، ص 198).

 1533 - لذت با يادخدا
قال على - عليه السلام -
الذكر لذة المحبين

يا خدا لذت و دوست داران است (دوستان خدا از ياد وى لذت مى برند).
(منتخب الغرر، ص 20).

 1534 - موجب روشنى سينه ها
قال على - عليه السلام -
الذكر نور العقول وحياة النفوس و جلاء الصدور
ياد خدا نور عقول وزندگى بخش جان ها وموجب روشنى سينه ها است . (منتخب الغرر، ص 20).

 1535 - صلاح قلب
قال على - عليه السلام -
اصل صلاح القلب اشتغاله بذكر الله

اساس و صلاح قلب اشتغال آن به ذكر خدا است . (منتخب الغرر ص 20).

 1536 - ثمره ذكر
قال على - عليه السلام -
ثمرة الذكر استناره القلوب

ثمره و نتيجه ذكرخدا نورانى شدن دل ها است . (منتخب الغرو، ص 21).

 1537 - هميشه ياد خدا
استديمواالذكر، فانه ينيرالقلوب و هو افضل العبادة
منتخب الغرر، ص 20).

 1538 - بهترين ذكر
قال على - عليه السلام -
افضل الذكر القرآن ، به تشرح الصدور و تستنير السرائر
بهترين ذكر، قرآن است كه با تلاوت آن (و تدبر در آياتش ) سينه ها باز و اندرون روشن ميگردد. (منتخب الغرر، ص 20).

 1539 - ماءنوس با ذكر خدا
قال على - عليه السلام -
اذ راءيت الله سبحانه يؤ نسك بذكره فقد احبك
هرگاه ديدى خداوند سبحان تو را به ذكر خود ماءنوس كرده است (بدان كه ) تو را دوست مى دارد. (منتخب الغرر، ص 21).

 1540 - همنشين باخدا
قال على - عليه السلام -
ذاكر الله سبحانه مجالسه
آن كه ياد خدا مى كند، همنشنين خدا است . (منتخ الغرر، ص 21).

 1541 - انس با خدا
قال على - عليه السلام -
ثمرة الانس بالله الاستيحاش من الناس

نتيجه ماءنوس شدن با(ذكر) خداوند، دورى گزيدن از مردم است . (منتخب الغرر، ص 21).

 1542 - كارگشائى ذكر
قال على - عليه السلام -
خير ما استنجحت به الامور ذكرالله سبحانه
بهترين چيزى كه كارها به وسيله آن به سامان رسند، ذكر خداوند سبحان است . (منتخب الغرر، ص 21).

 1543 - نورايمان
قال على - عليه السلام -
ذكرالله نورالايمان
ياد خدا، نور ايمان است . (منتخب الغرر، ص 21).

 1544 - راندن شيطان
قال على - عليه السلام -
ذكرالله مطردة الشيطان
ياد خدا بودن ، موجب راندن شيطان است . (منتخب الغرر، ص 21).

 1545 - روش پرهيزكاران
قال على - عليه السلام -
ذكرالله شيمة المتقين
به ياد خدا بودن ، شيوه پرهيزكاران است . (منتخب الغرر، ص 22).

 1546 - آرامش دلها
قال على - عليه السلام -
ذكرالله جلاء الصدور و طماءنينه القلوب
ياد خدا روشنى سينه ها و آرامش دلها است . (منتخب الغرر، ص 22).

 1547 - قوت جانها
قال على - عليه السلام -
ذكرالله قوت النفوس و مجالسة المحبوب
ياد خدا غذاى جانها و همنشينى بامحبوب است . (منتخب الغرر، ص 22).

 1548 - سرمايه هر مؤ من
قال على - عليه السلام -
ذكرالله راءس مال كل مؤ من و ربحه السلامة من الشيطان
ذكر خدا سرمايه هر مؤ منى است و سود آن ، سالم ماندن از شر شيطان است . (منتخب الغرر، ص 22).

 1549 - داروى بيماريهاى روحى
قال على - عليه السلام -
ذكر الله دواء اعلال النفوس
ياد خدا داروى بيمارى ها روح است . (منتخب الغرر، ص 22).

 1550 - قال على - عليه السلام -
ذكرالله دعامة الايمان و عصمة من الشيطان
ياد خدا پشتوانه ايمان ونگهدارنده از شر شيطان است . (منتخب الغرر، ص 22).

 1551 - خلق هرنيكوكار
قال على - عليه السلام -
ذكرالله سجية كل محسن وشيمة كل مؤ من
ياد خدا شيوه هر نيكوكار و روش هر فرد با ايمان است .(منتخب الغرر، ص 22).

 1552 - موجب سرور مؤ من
قال على - عليه السلام - ذكرالله مسرة كل متق ولذة كل موقن
ياد خداموجب سرور و شادمانى هر پرهيزكار و التذاذ هر صاحب يقين است . (منتخب الغرر، ص 23).

 1553 - شنونده ذكر خدا
قال على - عليه السلام -
سامع ذكر الله ذاكر
شنونده ذكر خدا، ذاكر خدا است . (منتخب الغرر، ص 23).

 1554 - مشغول ذكر خدا
قال على - عليه السلام -
طوبى لمن صمت الابذكرالله
خوشا به حال كسى كه مشغول ذكر خدا باشدو از گفتار بيهوده خاموش بماند.(منتخب الغرر، ص 23).

 1555 - زبان مشغول ذكر خدا
قال على - عليه السلام -
طوبى لمن شغل قبله بالشكر و لسانه بالذكر
خوشا به حال كسى كه دلش را به شكر و زبانش را به ذكر خداوند مشغول دارد. (منتخاب الغرور، ص 23).

 1556 - روشنى قلب
قال على - عليه السلام -
عليك بذكر الله ، فانه نورالقلب
پايبند به ذكر خدا باش كه آن روشنى قلب است . (منتخب الغرر، ص 23).

 1557 - زنده بودن دلها
قال على - عليه السلام -
فى الذكر حياة القلوب
ياد خدا موجب زندگى دلها است . (منتخب الغرر، ص 23).

 1558 - ياد خدا
قال على - عليه السلام -
من ذكرالله ذكره
هركه در ياد خدا باشد، خدا او راياد كند(هميشه نظر لطف به او دارد). (منتخب الغرر، ص 24).

 1559 - بصيرت در كارها
قال على - عليه السلام -
من ذكر الله استبصر
هركه ياد خدا كند (دركارها) بصيرت پيدا مى كند. (منتخب الغرر، ص 24).

 1560 - ثمره ياد خدا
قال على - عليه السلام -
من اشتغل بذكرالله طيب الله ذكره
هركس كه به ذكر خدا مشغول باشد، خداوند ياد و نام او را (در نزد مردمساءله نيكو و پاكيزه دارد. (منتخب الغرر، ص 24).

 1561 - مجلس بى ذكر خدا
قال ابوعبدالله - عليه السلام -
ما من مجلس يجتمع فيه ابرار و فجار فيقومون على غير ذكرالله - عزوجل - الا كان حسرة عليهم يوم القيامة

هرگاه عده اى - چه نيك و بد - در مجلسى جمع شوند و به غير ياد خدا بپردازند، در روز قيامت افسوس و حسرت مى دروند. (اصول كافى ، ج 2، ص 496).

 1562 - شيوه ياد خدا بودن
قال على - عليه السلام -
لاتذكر الله سبحانه ساهيا ولاتنسه لاهيا و اذكره ذكرا كاملا يوافق فيه قلبك لسانك و يطابق اضمارك اعلانك ، ولن تذكره حقيقة الذكر حتى تنسى نفسك فى ذكر و تفقدها فى امرك
خداوند سبحان را از روى غفلت ياد منما و از روى سرگرمى فراموشش نكن بلكه او را كامل ياد كن ، به طورى كه دلت بازبان ، موافق و درونت با بيرون ، مطابق باشد، (و بدان كه ) هيچگاه او راذكر حقيقى نمى توانى كنى مگر اينكه در موقع ذكر خدا خود را فراموش كنى و از خويش فارغ شوى ، (و در همه حال دل متوجه او باشد.)
توضيح : منظور از ذكر و ياد خدا تنها ذكر زبانى نيست ، اگر چه آن هم ذكر است بلكه به طور كلى بايد دل به ياد خدا باشدو انسان ، موقع برخورد با محرمات خدا را در نظر گرفته و از نزديك شدن به آن خوددارى نمايد.
(منتخب الغرر، ص 24).

 1563 - برترين اعمال نزد خدا
عن رسول الله -صلى الله عليه وآله - قال :
واعلموا ان خير اعمالكم عند مليككم و ازكاها و ارفعها فى درجاتكم و خير ما طلعت عليه الشمس ذكر الله سبحانه و تعالى فانه اخبر عن نفسه فقال : انا جليس من ذكرنى
بدانيد بهترين اعمال شما پيش خداوند و پاكيزه ترين آنها كه شما را به درجات رفيع نايل كند و بهترين چيزى كه آفتاب بر آن پرتو افكنده ، ذكر خداوند سبحان است ؛ زيرا خداوند - تبارك و تعالى - فرمود: من همنشين كسى هستم كه ياد كند مرا. (عدة الداعى ، ص 187).

 1564 - ذكر خدا و آرامش دل
عن ابن فضال قال :
قال الله - عزوجل - لعيسى - عليه السلام - يا عيسى !اذكرنى فى نفسك اذكرك فى نفسى و اذكرنى فى ملاءك فى ملاءخير من ملاء الادميين ياعيسى !الن لى قلبك و اكثر ذكرى فى الخلوات و اعلم ان سرورى ان تبصبص الى و كن فى ذلك حيا و لاتكن ميتا
خداى - عزوجل - به عيسى (ع ) فرمود: اى عيسى ! ياد كن مرا پيش خود، تا ياد كنم تو را در نزد خودم و ياد كن مرا در جمعيت ، تا ياد كنم تو را در جمعيتى بهتر از جمعيت آدمى زادگان اى عيسى !نرم كن از براى من دل خود را و بسيار ياد كن در خلوت ها و بدان كه خشنودى من آن است كه تبصبص كنى به سوى من (تبصبص حركت دم سگ است از خوف يا طمع و اين كنايه از شدت التماس و مسكنت است ) و زنده باش نه مرد (مقصود از زندگى در ذكر، توجه و حضور قلب است . )اصول كافى ، ج 2، ص 502).

 1565 - زيادى ياد خدا
قال على - عليه السلام -
من كثر ذكره ، استنار لبه
هركه بسيار ياد خدا كند، عقلش روشن گردد. (منتخب الغرر، ص 24).

 1566 - ذكر خدا صيقل روح
قال على - عليه السلام -
ان الله جعل الذكر جلاء للقلوب تسمع به بعدالوقرة و تبصربه بعدالغشوة
به درستى كه خداوند، ذكر را صيقل جان ها قرار داد تا گوش هاى سنگين با ياد خدا شنوا و چشم هاى بسته با ياد او بينا شود. (بحارالانوار، ج 69، ص 325).

 1567 - ياد خداوند در همه حال
قال الصادق - عليه السلام -
قال الله - عزوجل - يابن آدم !اذكرونى فى نفسك ، اذكرك فى نفسى يابن ادم !اذكرنى فى خلاء اذكرك فى خلاء يابن ادم !اذكرنى فى ملاء اذكرك فى ملاء خير من ملاءك و قال : ما من عبد ذكرالله فى ملاء من الناس الا ذكره الله فى ملاء من الملائكة
خداوند - عزوجل - فرمود: اى فرزند آدم !پيش خود مرا ياد كن تا تو را پيش خود ياد كنم اى فرزند آدم !در خلوت مرا ياد كن تا در خلوت يادت كنم ، اى فرزند آدم !در جمعيت مرا ياد كن تا در جمعى بهتر از جمع تو يادت كنم . همچنين آن حضرت فرمود: هيچ بنده اى در جمعيت ، ياد خدا نمى كند، مگر آنكه خداوند در جمع ملائكه او را ياد كند. (وسائل الشيعه ، ج 4، ص 1185).

 1568 - دائما ياد خدا بودن
قال على - عليه السلام -
مداومة الذكر خلصان الاولياء
دائما به ياد خدا بودن ، بهترين دوست اولياى خداست . (منتخب الغرر، ص 24).

 1569 - ذكر، و مسئلت از خدا
عن ابى عبدالله - عليه السلام -
قال : ان الله - عزوجل - يقول من : شغل بذكرى عن مساءلتى اعطيته افضل ما اعطى من ساءلنى

خداوند - عزوجل - مى فرمايد: كسى كه به واسطه ذكر من از سؤ ال (طلب حاجت ) بازماند، بهتر از آنچه به طلب كننده عطا كنم ، به او مى دهم . (اصول كافى ، ج 2، ص 501).

فصل بيست و پنجم : اهميت و آثار عبادت

آيات :

 140 - نتيجه ترك عبادت
ان الذين يستكبرون عن عبادتى سيدخلون جهنم داخرين
آنان كه از عبادت خدا تكبر مى ورزند هرچه زودتر ذليلانه به جهنم فرو خواهند رفت . (سوره غافر، آيه 60).

 141 - عبادت
و ماخلقت الجن و الانس الا ليعبدون
من جن و انس را نيافريدم ، جز براى اين كه عبادتم كنند(و از اين طريق تكامل يابند و به من نزديك شوند). (سوره ذاريات ، آيه 56).

 142 - اولين فرمان به موسى - عليه السلام -
اننى انا الله لااله الا انا فاعبدنى و اقم الصلوة لذكرى
من الله هستم و معبودى جز من نيست ، مرا پرستش كن و نماز را براى ياد من به پادار. (سوره طه ، آيه 14).

 143 - نماز و آيين مستقيم
و ما امروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين حنفاء و يقيموا الصلوة و يؤ توالزكوة وذلك دين القيمة
درحالى كه به آن ها دستورى داده نشده بود، جز اين كه خدا را خالصانه پرستش كنند، از شرك به توحيد بازگردند، نماز را برپا دارند، و زكات را ادا كنند و اين است آيين مستقيم و صحيح و پايدار. (سوره بينه ، آيه 5).

 144 - عبادت فقط براى خدا
انما تعبدون من دون الله اوثانا و تخلقون افكا ان الذين تعبدون من دون الله لايملكون لكم رزقا فابتغوا عندالله الرزق و اعبدوه واشكروا له اليه ترجعون
شما به جاى خداوند، بت هايى (از سنگ و چوب ) را مى پرستيد و دروغى به هم مى بافيد آن هايى را كه پرستش مى كنيد، مالك هيچ رزقى براى شما نيستند؛ روزى را تنها نزد خدا بجوييد و او را پرستش كنيد و شكر او را به جا آوريد كه به سوى او بازگشت داده مى شويد. (سوره عنكبوت آيه 17).

 145 - پرستش خداوند
اياك نعبد و اياك نستعين اهدنا الصراط المستقيم ، صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لاالضالين
تنها تو را مى پرستيم و تنها از تو مدد مى جوييم ما را به راه راست هدايت كن ؛ راه كسانى كه بر آنان نعمت داده اى نه آنان كه مورد خشم تواند و نه گمراهان .(سوره فاتحه ، آيات 7-5).

 146 - تنها خدا را عبادت كنيد!
يا عبادى الذين امنوا ان ارضى واسعة فاياى فاعبدون
اى بندگان من كه ايمان آورده ايد همانا زمين من فراخ و گسترده است پس تنها مرا عبادت كنيد. (سوره عنكبوت ، آيه 56).

 147 - معبودى جز او نيست
ذلكم الله ربكم لااله الاهو خالق كل شى ء فاعبدوه و هو على كل شى ء وكيل
اين پروردگار من و شما است كه معبودى جز او نيست و آفريننده همه چيز است پس او را پرستش كنيدو او نگهبان هرچيز است . (سوره انعام ، آيه 102).

 148 - راه راست در عبادت خداست
ان الله ربى و ربكم فاعبدوه هذا صراط مستقيم
همانا خداوند پروردگار من و شما است پس او را عبادت كنيد كه اين راه راست است . (سوره آل عمران ، آيه 51).

  احاديث

 1570 - اشتياق به عبادت
عن الحسن بن على - عليه السلام -
ان من طلب العبادة تزكى له و اذا اضرت النوال بالفريضة فارفضوها هركس اشتياق عبادت دارد، دل را براى آن پاك مى كند و هرگاه نمازهاى مستحبى به نمازهاى واجب ضرر رساند. (در صورتى كه نماز شب ، به قضا شدن نماز صبح انجامند. آنها راترك كنيد. (تحف العقول ، ص 267).

 1571 - عبادت مطلوب
عن الامام حسن العسكرى - عليه السلام -
ليست العبادة كثرة الصيام و الصلاة و انما العبادة كثرة التفكر فى امر الله

عبادت به بسيارى روزه و نماز نيست ، بلكه عبادت به انديشيدن بسيار در امر (قدرت ) خداوند است . (بحارالانوار، ج 88، ص 373).

 1572 - نماز، بهترين عبادت
قال الرضا - عليه السلام -
ان الصلوة افضل العبادة لله
همانا نماز، بهترين وسيله بندگى براى خدا است . (جامع احاديث الشيعه ، ج 4، ص 50).

 1573 - اقسام عبادت كنندگان
قال الصادق - عليه السلام -
ان العبادة ثلاثة : قوم عبدوالله - عزوجل - خوفا فتلك عبادة العبيد و قوم عبدواالله - تبارك و تعالى - طلب الثواب فتلك عبادة الاجراء وقوم عبدوالله - عزوجل - حبا له فتلك عبادة الاحرار و هى افضل العبادة
عبادت كنندگان سه گروهند: دسته اى كه از ترس خدا را عبادت مى كنند كه اين ، عبادت بردگان است گروهى كه خداوند - تبارك و تعالى - را به طمع ثواب پرستش مى كنند كه اين ، عبادت مزدوران است و دسته اى خداى بلند مرتبه را عبادت مى كنند براى دوستى و محبت او و اين ، عبادت آزادمردان است و بهترين عبادت است . (بحارالانوار، ج 70، ص 255 كافى ج 2، ص 84 وسائل الشيعه ، ج 1، ص 45).

 1574 - عبادت و حرام خوارى
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
العبادة مع اكل الحرام كالبناء على الرمل
عبادت كردن با حرام خوارى ، مثل بنا كردن ساختمان بر روى شن است . (بحارالانوار، ج 84، ص 258).

 1575 - عبادت در خفا
قال رسول الله -صلى الله عليه وآله -
اعظم العبادة اجرا اخفاها
پاداش عبادتى كه مخفى تر باشد، بيشتر است . (بحارالانوار، ج 70، ص 251).

 1576 - انديشيدن در امور خداوند
قال الصادق - عليه السلام -
ليست العبادة كثرة الصلوة والصوم انما العبادة التفكر فى امر الله
زياد نماز خواندن و روزه گرفتن عبادت نيست ، بلكه انديشيدن در امر خداوند عبادت است .(ميزان الحكمة ، ج 7، ص 543).

 

next page

fehrest page

back page