نماز شب يا تهجد

موسى خسروى

- پى‏نوشت‏ها -


1- بحارالانوار ج 87 ص 120.
2- بحارالانوار ج 87 ص 156.
3- نوف خدمتكار على عليه السلام .
4- سفينه البحار الانوار ج 1 ص 95 لفظ بكى .
5- بحارالانوار ج 87 ص 123.
6- بحارالانوار ج 87 ص 144.
7- بحارالانوار ج 87 ص 137.
8- بحارالانوار ج 87 ص 138.
9- بحارالانوار ج 87 ص 137.
10- بحارالانوار 87 ص 138.
11- بحارالانوار ج 87 ص 141.
12- بحارالانوار ج 87 ص 137.
13- امالى صدوق ص 214.
14- امالى صدوق ص 257.
15- بحارالانوار ج 87 ص 152.
16- بحارالانوار ج 87 ص 152.
17- بحارالانوار ج 87 ص 122 از لفظ امر و دستور در قرآن استفاده وجوب مى شود.
18- با استفاده از تفسير نمونه ج 12 ص 227 و جلد 15 ص 173.
19- تفسير نمونه جلد 22 ص 326 تا 337.
20- بحارالانوار ج 87 ص 143.
21- امالى صدوق ص 42.
22- بحارالانوار ج 60 ص 871.
23- ارشاد القلوب ص 316 به نقل بحار ج 87 ص 161.
24- بحارالانوار ج 87 ص 14.
25- بحارالانوار ج 87 ص 14.
26- پبحارالانوار ج 87 ص 140. آيه در سوره سجده شماره 16.
27- بحارالانوار ج 87 ص 140. آيه در سوره سجده شماره 16.
28- بحارالانوار ج 87 ص 14.
29- بحارالانوار ج 87 ص 14.
30- بحارالانوار ج 87 ص 146.
31- بحارالانوار ج 87 ص 159.
32- بحارالانوار ج 87 ص 148.
33- بحارالانوار ج 87 ص 148.
34- ثواب الاعمال ص 38 و 39.
35- ثواب الاعمال ص 38 و 39.
36- تفسير نمونه ج 12 ص 228.
37- بحارالانوار ج 19 ص 66
38- سوره سجده آيه 16 شرح جريان از رباحين الشريعه ج 1 ص 153 به نقل از آداب زندگى ج 1 ص 410 نوشته موسى خسروى
39- آن آداب را در درس چهاردهم آداب زندگى مى توانيد مطالعه كنيد.
40- سيماى فرزانگان ص 218
41- تفسير صافى ذيل سوره طه
42- در امتاع الاسماع سوره كهف مينويسد
43- بحارالانوار ج 20 ص 177
44- قصص العلما ص 173
45- نقل از كتاب قصص و خواطر ص 514
46- بحارالانوار ج 87 ص 158 و 159
47- روضات الجنات ص 591
خدايا! مصيبت بنده بيچاره ات زياد شد كه او را خواب از مهر و كابين حورالعين بازداشت اولياى خدا در تاريكى هاى شب با تهجد و خشوع و ناله و زارى بهره ها برده اند. مرا از در خانه ات راندى و آنها را راه دادى ! آيا بواسطه اعمال ناشايستم از آنها عقب مانده آنها گناه نكرده بودند يا گناه داشتند اما تو ايشان را آمرزيدى ولى مرا نيامرزيدى ؟ اگر گنه كاران راهى به عفو تو نداشته باشند پس حسن ظن ما به كجا مى رود؟!
48- نجم الثاقب 342
49- كتاب منتقم حقيقى ص 371 به نقل پنجاه داستان رجالى
50- كتاب قصص و خواطر ص 258 شماره 198
51- قصص و خواطر ص 257
52- نقل از قصص و خواطر ص 88
53- سيماى فرزانگان ص 220 نقل از فرازهاى از ابعاد...
54- قصص و خواطر ص 168 به نقل از قصص العلما ص 137
55- مهر تابان ص 16
56- قصص و خواطر ص 496
57- قصص و خواطر ص 754
58- قصص و خواطر ص 397
59- قصص و خواطر ص 342
60- اسرار الصلوه ص 293 به نقل از سيماى فرزانگان ص 214
61- سيماى فرزانگان به نقل كتاب ((رساله لقاء الله )) ص 222 آيات 190 تا 194 سوره آل عمران است .

62- سيماى فرزانگان ص 222
63- قصص العلماء ص 193
64- قصص العلماء ص 158
65- ياد نامه شهيد آيه الله قدوسى (ايشان متصدى مدرسه حقانى قم بود.
66- سيماى فرزانگان ص 60
67- كتاب سيماى فرزانگان ص 64 - 67. صاحب كتاب احتمال مى دهد اين شخص خودش ‍ باشد كه از بيم توهم خودستايى با اين عبارت بيان مى كند.
68- كتاب سيماى فرزانگان ص 64 - 67. صاحب كتاب احتمال مى دهد اين شخص خودش ‍ باشد كه از بيم توهم خودستايى با اين عبارت بيان مى كند.
69- بحارالانوار ج 87 ص 227
70- تهذيب ج 1 ص 231
71- سوره آل عمران 194 الى 190
72- ج 3 كافى ص 435
73- معنى تهجد همين است كه انسان شب را به خواب و بيدارى و خواب بسر مى برد چنانكه رسول الله صلى الله عليه و آله انجام مى داد تهجد يعنى بيدار و خوابى .
74- آخرين آيه سوره كهف آيه 110
75- اين دعا در روايتى از امير المومنين عليه السلام نقل شده كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود اگر بخواهى هر موقع شب براى شب زنده دارى بيدار شوى آن را بخوان و بگو خدايا اقوم ان شاء الله ساعة كذا و كذا خدايا فلان ساعت بيدار شوم خداوند ملكى را موكل مى كند همان ساعت بيدارت كند كتاب راز شبانه ص 110، اما در كتاب راز شبانه دعا تومنى مكرك است يعنى (لا) ندارد ظاهرا با ((لا)) درست باشد.
76- بحارالانوار ج 87 ص 173 از قصص و خواطر ص 388
77- ان الرجل يذنب الذنب فيحرم صلوة الليل و ان العمل السى اسرع فى صاحيه من السكين فى اللحم ، گاهى شخص گناه مى كند و از نماز شب محروم مى گردد و كار بد سريع تر اثر مى گذارد از كارد بر روى گوشت .
78- بحارالانوار ج 14 ص 172
79- كنيه شيطان است .
80- مستدرك سفينه لفظ بطن
81- مستدرك سفينه لفظ جوع
82- همان مستدرك سفينه ج 2 لفظ جوع
83- همان مستدرك سفينه ج 2 لفظ جوع
84- اين قسمتها را از منتخب حسنى ص 90 به بعد بجوييد.
85- منتخب حسنى ص 90
86- بحارالانوار ج 87 ص 154 روايت شماره 4
87- بحارالانوار ج 87 ص 338
88- بحارالانوار ج 87 ص 151، اين استغفارها با قيد شماره در ص 326 ج 87 بحارالانوار ذكر شده بسيار مفصل و پرمحتوى به آنجا مراجعه شود.
89- آيه در سوره آل عمران آيه 15 روايت از تفسير نمونه ج 2 ص 345
90- بحارالانوار ج 87 ص 287
91- لثالى الاخبار
92- راز شبانه ص 130
93- بحارالانوار ج 87 ص 257
94- بحارالانوار ج 87 ص 257
95- بحارالانوار ج 87 ص 27
96- فرق بين تطوع و نافله اين است كه نافله نمازهايى بود كه بر انبياء واجب بوده و براى ما مستحب كه تطوع ناميده شده در ج 87 بحار ص 28
97- نهج البلاغه حكم شماره 312
98- سفينه البحار لفظ نوم .
99- نهج البلاغه از رسائل شماره 61
100- وسايل الشيعه ج 1 ص 1 باب تقدم
101- شايد منظور اين باشد كه وقتى انسان عملى را در طول سال انجام داد عامل آن عمل به حساب مى آيد مثلا نماز شب يا زيارت عاشورا هر روز خواندن .
102- بحارالانوار ج 87 ص 37 روايت شماره 25
103- بحارالانوار محاسن برقى ص 291 به نقل ج 87 ص 31
104- در تشريع اين جملات علامه مجلسى اعلى الله مقامه سه توجيه نموده اول مى نويسد: بواسطه تخلق با خلاق الله و كمال محبتى كه به خدا دارد خواست و شهوت خود را كنار گذاشته نمى بيند مگر چيزى را كه خدا دوست دارد و دست نمى گشايد مگر به چيزى كه او را به خدا نزديك كند.
دوم : معنى جمله اين است كه خداوند از گوش چشم و زبان و دست و پا برايش محبوبتر است اين اعضا و جوارح را صرف ر راه رضاى او مى كند منظور از اينكه گوش او است يعنى در محبت چنان است كه از گوش و چشم ، خدا ارزش بيشترى برايش دارد.
سوم : من نور چشم و قدرت شنيدن و نيروى گرفتن و زبان گفتن اويم .
105- نهج البلاغه حكم شماره 312
106- كافى ج 2 ص 70
107- پند تاريخ ج 3 ص 218 به نقل از وسائل باب امر به معروف و نهى از منكر
108- بحارالانوار ج 87 ص 46
109- بحارالانوار ج 85 ص 264
110- سوره يوسف آيه 101
111- مستدرك سفينه ج 4 ص 218 و 219
112- مستدرك سفينه ج 4 ص 218 و 219
113- بحارالانوار ج 86 ص 203
114- بحارالانوار ج 86 ص 216
115- بحارالانوار ج 86 ص 199 در روايت ص 200 مى نويسد حضرت موسى پس از آن بعد از هر نماز صورت بر زمين مى ساييد و دو گونه راست و چپ را به سجده مى نهاد.
116- كتاب سيماى فرزانگان ج 3 ص 234 نقل از اسرار الصلوة ص 271 و مراقبات 123
117- مجله حوزه 4/66 - به نقل كتاب سيماى فرزانگان ص 238
118- بحارالانوار ج 86 ص 217
119- سوره انبياء آيه 88 - 87 تفسير نمونه ج 13 ص 488
120- از تفسير در المنشور مطابق نقل الميزان ذيل آيه
121- بحارالانوار ج 86 ص 197 و 198
122- بحارالانوار ج 86 ص 197 و 198
123- بحارالانوار ج 86 ص 201
124- بحارالانوار ج 86 ص 201
125- بحارالانوار ج 86 ص 207
126- بحارالانوار ج 86 ص 206 و 207
127- بحارالانوار ج 86 ص 206 و 207
128- بحارالانوار ج 86 ص 227
129- بحارالانوار ج 86 ص 207
130- بحارالانوار ج 86 بحر ص 205
131- بحارالانوار ج 86 ص 210 ضمنا بايد توجه داشت در هر سه مورد بجاى كذا و كذا حاجت خود را به مناسبت دعا مى خواهد.
132- بحارالانوار ج 86 ص 264
133- بحارالانوار ج 86 بحار ص 219
134- مستدرك سفينه ج 4 بحار ص 420
135- بحارالانوار ج 86 ص 239
136- كمال الدين ج 2 ص 471 به نقل بحار ج 86 ص 202
137- بحارالانوار ج 86 ص 228
138- كافى ج 3 ص 327
139- كافى ج 3 ص 327
140- بحارالانوار ج 46 بحار ص 301
141- بحارالانوار ج 86 بحار ص 218
142- سوره يوسف آيه 101
143- بحارالانوار ج 86 ص 223 اين دعا عينا از نظر معنى مشابه دعاى صنمى قريش است كه قبلا اشاره به آن شد و در ج 72 بحارالانوار ص 160 نقل شده كه مجلسى (ره ) توضيح مى دهد نام اباجهل و وليد از تقيه است .
144- بحارالانوار ج 85 بحار ص 168
145- سوره فتح آيه 29
146- علامه مجلسى اعلى الله مقامه در ذيل آيه مى نويسد: از اين آيه استفاده مى شود اگر به نيت عبادت طلب روزى و حاجات دنيوى هم ضميمه شود به اخلاص ضررى نمى رساند زيادى ركوع و سجود موجب اين موهبت و رضوان خدا است ج 85 ص 160
147- در روايت ديگرى است فاقطع عما فى ايديهم
148- در اينجا عشريه است فصم يعنى براى صحت و سلامتى روزه بدار.
149- بحارالانوار ج 85 ص 166
150- همان
151- قدريها گروهى هستند كه تمام كارهاى خوب و بد را به تقدير خدا مى دانند پيامبر اكرم فرموده است :
القدريه مجوس هذه الامه و در جاى ديگر فرموده است القدريه خصماء الله فى قدريها دشمن خدايند در تقدير معتزله كه يكى آنها واصل ابت عطاء بود از حسن بصرى كناره گرفت زيرا در جلسه اى از حسن بصرى شخصى سوال كرد: در زمان ما گروهى اصحاب كبائر را كافر مى دانند كه مرتكب گناه كبيره شده كافر است و گروهى نيز در مقابل آنها بنام مرجئه هستند كه مى گويند هيچ گناهى به ايمان ضرر نمى رساند چون ايمان فقط اعتقاد است (آنها مى گويند اگر كسى ايمان داشته باشد هر عملى كه انجام دهد گرچه با مادر خود زنا كند يا كعبه را هدم نمايد ايمان جبرئيل و ميكائيلى را دارد.)
اما نظر شما چيست اصل بن عطا از شاگردان حسن بصرى بود تكيه به ستون مسجد داده بود گفت ما او را نه كافر مى دانيم و نه مومن نازل بين المنزلتين است اگر بدون توبه رفت كافر است و اگر توبه كرد مومن حسن بصرى گفت واصل از ما جدا. بهمين جهت معتزله نام گرفتند نقل از ملل و نحل شهرستانى ص ‍ 43 مرحبه به معنى تاءخير انداختن است زير آنها اصل ، ايمان را مى دانند عمل را بعد از ايمان مى دانند لذا با ايمان هيچ عمل را مخالف نمى دانند نقل ملل و نحل ص 139 ج 1.
152- فروع كافى ج 8 ص 270
153- بحارالانوار ج 86 ص 230
154- ترجمه دعا پروردگارا با زبانم معصيت تو را كردم به عزتت قسم مى توانستى آن را گنگ كنى و با چشمم تو را معصيت كردم اگر مى خواستى مرا كور مى كردى و با گوش خود تو را معصيت كردم به عزتت قسم اگر مى خواستى مرا كر مى كردى با دست خود تو را معصيت كردم اگر مى خواستى به عزتت دستم را شل مى كردى و با پايم تو را معصيت كردم به عزتت قسم اگر مى خواستى قطع مى كردى آن را با قدرت جنسى خود تو را معصيت كردم اگر مى خواستى مرا عقيم و ناتوان جنسى مى كردى با تمام جوارح خود تو را معصيت كردم كممه به من ارزاى داشته بودى اين پاداشى نبود كه من بايد به تو مى دادم
155- كافى ج 3 ص 326 .
156- مستدرك وسائل ج 5 ص 129
157- ضراعت: تضرع و زاري كردن نقل سيماي فرزانگان ص 69