ديدار با ابرار - سيد بن طاووس

عباس عبيرى

- پى‏نوشت‏ها -


1- ابو ابراهيم ، سعدالدين موسى بن جعفر پدر بزرگوار سيد بن طاووس است .
2- سعدالدين ابوابراهيم موسى بن جعفر داماد بزرگوار دانشور زاهد ورام بن ابى فراس نويسنده كتاب ارزشمند ((مجموعه ورام )) است .
3- فيض العلام فى عمل الشهور و وقايع الايام ، شيخ عباس قمى ، ص 158.
4- على بن موسى ، كنيه اش ابوالقاسم و لقبش رضى الدين بود.
5- روضات الجنات ، خوانسارى ، ج 4، ص 325.
6- كتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، اتان كلبرگ ، سيدعلى قرائى و رسول جعفريان ، ص ‍ 19.
7- از واسطه هاى ميان على و امام مجتبى چنين ياد شده است : على بن رضى الدين ابوالقاسم على بن سعدالدين ابى ابراهيم موسى بن جعفر بن محمد بن احمد بن محمدابن احمد بن ابى عبدالله محمد الطاووس بن اسحاق بن حسن بن محمد بن سليمان بن داوود بن الحسن المثنى بن الامام الحسن المجتبى (عليه السلام).
8- مقدمه برنامه سعادت ، سيد محمد باقر شهيدى گلپايگانى ، ص 2.
9- به نوشته برخى از تاريخ نگاران ابوابراهيم موسى فرزند دختر شيخ طوسى بوده است يعنى جعفر بن محمد پدر موسى داماد آن مرجع بزرگ شيعه به شمار مى آمد. براى همين سيد بن طاووس ‍ از شيخ طوسى به عنوان ((جدى )) تعبير مى كرد. البته برخى نيز نسبت وى با شيخ طوسى را به گونه اى ديگر گفته اند.
10- روضات الجنات ، ج 4، ص 325.
11- كتابخانه ابن طاووس ، ص 20.
12- فيض العلام ، ص 143.
13- دانشمند زاهد ورام بن ابى فراس از بزرگان دانشوران اماميه ، پدربزرگ مادرى سيد بن طاووس و از نوادگان مالك اشتر بود. ورام توانست كتابخانه بزرگى در حله براى خويش بر پا سازد و به تحقيقات عميقى دست يازد. كتاب شريف ((تنبيه الخواطر)) يادگار آن پژوهشگر بزرگ است كه به مجموعه ورام شهرت دارد. اين كتاب توسط آستان قدس رضوى ترجمه و منتشر شده است .
14- سيد بن طاووس درباره پسنديده بودن نهادن نگين عقيقى ، كه بر آن نام پيشوايان معصوم سلام الله عليهم اجمعين نقش بسته باشد، در دهان مردگان اين سخن را نگاشته و چنانكه بعد خواهد آمد، سفارش كرد پس از مرگ عقيقى كه نام خداوند و بزرگان دين بر آن باشد در دهانش نهند.
15- روضات الجنات ، ج 4، ص 337.
16- على بن يحيى حناط السوراوى مشهورتر است . ولى در برخى از نسخه هاى تراجم خياط نيز ضبط شده است . او دانشورى بزرگ بود كه از شيخ نصيرالدين على بن حمزه بن حسن الطوسى و شيخ على بن نصرالله بن هارون و ديگر بزرگان نقل حديث مى فرمود. سيد بن طاووس در ربيع الاول 609 ه . ق از وى اجازه نقل روايت دريافت داشت .
17- حسين بن احمد السوراوى از بزرگان فقهاء اماميه و شاگرد محمد بن ابوالقاسم طبرى بود. آن بزرگوار برخى از كتابهاى مرحوم شيخ طوسى را به سيد بن طاووس آموخت و در جمادى الثانى 609 ه . ق به سيد اجازه نقل روايت داد.
18- نجيب الدين محمد بن نما فقيهى دقيق و محققى ژرف نگر بود. آن بزرگوار كه در خاندانى دانش دوست و دانشمندپرور ديده به جهان گشاده بود زير نظر پدر رشد كرده پيشوايى شيعه را به عهده گرفت و سرانجام در ذى الحجه سال 645 ه . ق در گذشت .
19- شمس الدين فخار بن معد در حله ديده به جهان گشود. او كه از بزرگان دانشوران شيعه است ، نزد پدر ارجمندش و محمد بن ادريس حلى علوم رايج فرا گرفت و سپس در بغداد، كربلا، نجف و كوفه اندوخته هاى علميش را تكميل كرد. آن بزرگمرد در 630 ه . ق دارفانى را وداع گفت .
20- صفى الدين محمد بن معد فرزند ابوجعفر معد مانند برادرش شمس الدين در شمار فقيهان شيعه جاى داشت . اين دانشور بزرگ كه با خواجه نصير طوسى روابطى بسيار نزديك برقرار كرده بود، در روزگار دانش اندوزى از محضر پدر دانشمندش ابوجعفر معد بن فخار موسوى ، ابن ادريس حلى ، ابوالفضل بن حسين حلبى ، شاذان بن جبرئيل قمى ، عبدالحميد بن عبدالله علوى حسينى ، نصر بن على بن منصور نحوى معروف به ابن خازن و گروهى ديگر از مشاهير سود برد.
21- سديد الدين سالم بن محفوظ بن عزيزه بن و شاح حلى سوراوى از دانشمندان قرن هفتم ، كه استاد محقق حلى به شمار مى آمد، در عصر خويش در علم كلام و فلسفه استاد بود. كتاب المنهاج در علوم كلام يادگار اوست .
22- محمد بن عبدالله بن على بن زهره حسينى حلبى ، كحه محيى الدين لقب داشت از بزرگان فقهاى شيعه است . محقق حلى و يحيح بن سعيد حلى از او روايت كرده اند. آن بزرگوار از اين بطريق ، اين شهر آشوب ، پدرش عبدالله بن على و عمويش حمزه بن على روايت نقل كرده است . الاربعين فى حقوق الاخوان از نگاشته هاى آن فقيه ارجمند به شمار مى رود. ابو حامد كه در 566 ديه به جهان گشوده بود پس از حدود هفتاد سال زندگى پربار ديده از جهان فروبست .
23- ابوالسعادات اسعد بن عبدالقاهر بن اسعد اصفهانى از محققان بزرگ اماميه در قرن هفتم است . سيد بن طاووس همه اصول و مصنفات او را در 635 ه . ق از وى روايت كرده است . اكسير السعادتين ، توجيه السؤ الات فى حل الاشكالات ، جامع الدلائل و مجمع الفضائل ، رشح الولاء فى شرح الدعاء، مجمع البحرين و مطلع السعادتين از نگاشته هاى آن دانشور ارجمند است . تاريخ وفات وى را ماه سفر 635 ه . ق نوشته اند.
24- علامه كمال الدين حيدر بن محمد بن زيد بن محمد بن عبدالله از دانشوران نامور شيعه است كه در شمار شاگردان ابن شهر آشوب ، على بن سعيد بن هبه الله الراوندى و عبدالله بن جعفر الدوريستى جاى داشت . الغرر والدركتاب ارجمندى است كه از آن بزرگوار به يادگار مانده است .
25- محمد بن محمود بن نجار، ملقب به محب الدين از مشاهير علماء و محدثان است . او در حديث ، تاريخ و بسيار از علوم استاد بود. آن بزرگوار 27 سال در پى تحصيل و شنيدن روايات به شام ، مصر، حجاز، اصفهان ، مرو، هرات نيشابور، خراسان و ديگر سرزمينهاى اسلامى مسسافرت كرد و از سه هزار تن استاد بهره برد. الازهار فى انواع الاشعار، ذيل تاريخ بغداد خطيب ، جنه الناظرين فى معرفة التابعين ، روضه الاولياء فى مسجدايليا بخشى از كتابهاى اوست . آن بزرگوار در 634 ه . ق در سن 65 سالگى در بغداد ديده از جهان فروبست .
26- مقدمه كشف المحجة لثمرة المهجه ، سيد بن طاووس ، سيد محمد باقر شهيدى گلپايگانى ، ص 7.
27- در گذشته كه چاپ و انتشار كتاب چون امروز نبود راويان شنيده هاى خويش از افراد مورد اعتماد را براى شاگردان و علاقه مندان بازگو مى كردند يا كتابهايى را كه نزد استادانشان خوانده بودند براى شاگردانشان مى خواندند. آنها بدين ترتيب احاديث شنيده شده و نسخه هاى درست كتابها را به آيندگان مى رساندند. و به شاگردان اجازه نقل دانسته هاى خويش را مى دادند.
28- كشف المحجة لثمرة المهجه ، سيد بن طاووس ، فصل 143، نسخه كتابخانه آيه الله العظمى مرعشى (ره ).
29- كشف المحجة لثمرة المهجه ، سيد بن طاووس ، فصل 143، نسخه كتابخانه آيه الله العظمى مرعشى (ره ).
30- كشف المحجة لثمرة المهجه ، سيد بن طاووس ، فصل 143، نسخه كتابخانه آيه الله العظمى مرعشى (ره ).
31- كشف المحجة لثمرة المهجه ، سيد بن طاووس ، فصل 143، نسخه كتابخانه آيه الله العظمى مرعشى (ره ).
32- كشف المحجة لثمرة المهجه ، سيد بن طاووس ، فصل 143، نسخه كتابخانه آيه الله العظمى مرعشى (ره ).
33- الحاقه / 47 - 44.
34- كشف المحجة لثمرة المهجه ، فصل 125.
35- همان منبع .
36- همان منبع ، فصل 126.
37- كتابخانه ابن طاووس ، ص 20 - 21.
38- كتابخانه ابن طاووس ، ص 20 - 21.
39- همان منبع ، ص 22 - 23.
40- همان منبع ، ص 22 - 23.
41- همان منبع ، ص 22 - 23.
42- كشف المحجة لثمرة المهجه ، فصل 127 - 126.
43- كشف المحجة لثمرة المهجه ، فصل 127 - 126.
44- نقابت مقامى ارجمند بود كه از سوى خلفاى بنى عباس به شريفترين فرزندان ابوطالب تعلق مى گرفت . دارنده اين مقام را نقيب مى ناميدند. وظيفه او سرپرستى سادات عصر و حل و فصل امور آنها بود.
45- سيد مرتضى ، على بن ابى احمد حسين طاهر بن موسى بن محمد بن ابراهيم بن امام موسى بن جعفر از بزرگان دانشمندان اماميه است كه در ادب ، كلام ، حكمت ، لغت ، فقه ، اصول ، تفسير، حديث و رجال يگانه روزگار بود و به گفته ابن اثير مروج مذهب اماميه در آغاز قرن چهارم به شمار مى آمد. برادر ارجمندش سيد رضى نيز از بزرگان شيعه به شمار آمده همان كسى است كه نهج البلاغه را گرد آورده است . شرح بزرگواريهاى اين دو برادر كه در شمار مشهورترين دانشمندان جهان اسلام جاى دارند در دو شماره جداگانه از مجموعه ((ديدار با ابرار)) آمده است .
46- همان منبع ، فصل 130.
47- سيد پارساى آل طاووس بعدها در كتابى خطاب به فرزندانش چنين نگاشت :
...البته اين جواب (كه درباره سيد مرتضى و سيد رضى به مستنصر دادم ) به مقتضاى تقيه و حسن ظن به همت موسوى آنها بود وگرنه من عذر درستى براى دخول آنها در امور دنيوى سراغ ندارم .
48- همان منبع ، فصل 128.
49- همان منبع ، فصل 130.
50- همان منبع ، فصل 130.
51- بدين ترتيب سيد از مسافرت به خراسان كه پيشتر اجازه اش را از خليفه گرفته بود نيز سرباز زد.
52- بحارالانوار، محمد باقر مجلسى ، ج 52، ص 61 - 64.
53- بحارالانوار، محمد باقر مجلسى ، ج 52، ص 61 - 64.
54- پس از رحلت حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) و نمازگزاردن فرزند ارجمندش ‍ امام مهدى (عليه السلام) بر پيكر وى دشمن همه روزه خانه آن رهبر آسمانى را زير نظر داشته ، مورد بازرسى قرار مى داد تا امام دوازدهم شيعه را دستگير و شهيد سازد. در يكى از اين تلاشهاى مذبوحانه ، حضرت مهدى (عليه السلام) در حالى كه از سوى دشمنان تعقيب مى شد از پله هاى سرداب خانه پايين رفت و براى هميشه از چنگ مزدوران بنى عباس رهايى يافت . سرداب ياد شده از آن روز كه به گفته برخى از تاريخ نگاران 10 شوال 262 ه . ق بود، همواره زيارتگاه شيعيان جهان مى باشد.
55- بحارالانوار، محمد باقر مجلسى ، ج 52، ص 61 - 64.
56- كنيه مستنصر، خليفه عباسى .
57- بحارالانوار، محمد باقر مجلسى ، ج 52، ص 61 - 64.
58- كتابخانه ابن طاووس ، ص 34.
59- روضات الجنات ، ج 4، ص 336.
60- مقدمه برنامه سعادت ، ص 4.
61- كشف المحجة لثمرة المهجه ، ف 122.
62- همان منبع ، فصل 99 و 100 و 117 و 128.
63- زيديها به ساداتى كه از نسل امام حسن (عليه السلام) بودند، احترام بسيار مى نهادند.
64- همان منبع ، فصل 99 و 100 و 117 و 128.
65- همان منبع ، فصل 99 و 100 و 117 و 128.
66- نجم الثاقب ، ص 293.
67- مهج الدعوات ، سيد بن طاووس ، ص 368.
68- نجم الثاقب ، ص 296.
69- كشف المحجة لمثره المهجه ، ف 131.
70- كشف المحجة لثمرة المهجه ، ف 131.
71- كتابخانه ابن طاووس و...، ص 27.
72- نجم الثاقب ، ص 285 - 286.
73- نجم الثاقب ، ص 285 - 286.
74- نجم الثاقب ، ص 285 - 286.
75- نجم الثاقب ، ص 285 - 286.
76- نجم الثاقب ، ص 285 - 286.
77- نجم الثاقب ، ص 285 - 286.
78- نجم الثاقب ، ص 285 - 286.
79- نجم الثاقب ، ص 285 - 286.
80- نجم الثاقب ، ص 285 - 286.
81- نجم الثاقب ، ص 285 - 286.
82- نجم الثاقب ، ص 285 - 286.
83- مستدرك وسائل الشيعه ، حسين نورى طبرسى ، ص 468.
84- دقت شود يعنى همان تاريخى كه رضى الدين و برادر معنويش در نجف در محاصره مكاشفات بودند.
85- اين كردار احترامى براى بزرگان است . چه بزرگان همواره كسى دارند كه راه را برايشان مى گشايد، و موانع مسير را از ميان برمى دارد.
86- همان منبع ، ص 468 - 469 و نجم الثاقب ، ص 287 - 289.
87- رضى الدين محمد بن محمد بن محمد بن زيد بن الداعى الحسينى دانشورى زاهد، عابد و پرهيزگار بود. آن بزرگوار كه سيد بن طاووس از وى به عنوان ((بردار نيكو كلام )) نام برده ، چون سيد داراى مقامى بلند در عرفان و كرامات شگفت فراوان مى باشد. آن عارف ارجمند در سال 654 ديده از جهان فرو بست . لازم به يادآورى است كه ((آوى )) منوب به ((آوه )) منطقه اى در اطراف قم و نزديك ساوه است كه آن را ((آبه )) خوانده اند.
88- نجم الثاقب ، ص 289 - 290.
89- همان منبع ، ف 123 و 124.
90- همان منبع ، ف 123 و 124.
91- همان منبع ، ف 123 و 124.
92- همان منبع ، ف 123 و 124.
93- همان منبع ، ف 123 و 124.
94- همان منبع ، ف 134.
95- روضات الجنات ، ج 4، ص 327.
96- كتابخانه ابن طاووس و...، ص 28.
97- كشف المحجة لثمرة المهجة ، ف 134.
98- كشف المحجة لثمرة المهجه ، ف 134.
99- شايد دليل اين امر تقاضاى فراوان مؤمنان آن سامان ، يا نياز شديد مسلمانان پايتخت باشد. ولى هرگز در جايى بيان نشده است .
100- كتابخانه ابن طاووس و...، ص 29.
101- مفاخر اسلام ، على دوانى ، ج 4، ص 68.
102- مفاخر اسلام ، على دوانى ، ج 4، ص 68.
103- كتابخانه ابن طاووس و... ص 37.
104- مجدالدين محمد فرزند عزالدين حسن بود كه دو سال پيش از سقوط بغداد درگذشت . از عزالدين سه پسر بر جاى مانده بود كه ابوالحسن سعدالدين موسى ، قوام الدين ابوطاهر احمد و مجدالدين محمد نام داشتند.
105- خواجه نصيرالدين طوسى ، مصطفى بادكوبه اى هزاوه اى ، ص 237.
106- هر چند اين واقعه پيوندى مستقيم با رضى الدين على بن موسى ندارد ولى از آنجا كه مى تواند دست كم بخشى از علل عملكرد مثبت هلاكوخان در برابر دانشور پارساى آل طاووس به شمار آيد، در اين قسمت آورده شده است .
107- كتابخانه ابن طاووس و...، ص 29.
108- فيض العلام ...، ص 172.
109- در اين واقعه ناگوار شرف الدين ابوالفضل محمد برادر ارجمند رضى الدين به شهادت رسيد.
110- كتابخانه ابن طاووس و...، ص 29.
111- همان منبع ، ص 29 - 30.
112- فيض العلام ...، ص 172.
113- كتابخانه ابن طاووس و...، ص 30.
114- محمد بن محمد بن الحسن الطوسى در طوس ديده به جهان گشود، به مقامى والا در دانش ‍ دست يافت و سرانجام در روز 18 ذى الحجه سال 672 ه . ق . در بغداد وفات يافت . هنگام وفات از او پرسيدند: جنازه ات را به نجف حمل كنيم ؟ فرمود: از امام موسى بن جعفر (عليه السلام) شرم دارم چنين وصيت كنم . زندگى اين فرزانه را در مجموعه ((ديدار با ابرار)) مطالعه كنيد.
115- هدايت الاحباب ، شيخ عباس قمى ، ص 80.
116- كتابخانه ابن طاووس و...، ص 33.
117- كتابخانه ابن طاووس و...، ص 33.
118- روضايت الجنات ، ج 4، ص 337.
119- مقدمه برنامه سعادت ، ص 8.
120- البته مراد آن بزرگوار آشكار است . در ديدگاه او كلامى كه آن روز رايج بود نه تنها دردى را درمان نمى كرد بلكه با پرداختن به مسائل بى مورد و فرعى مردم را از مسائل اصلى دين باز مى داشت . وگرنه كلامى كه براى پاسخ به شبهات دشمنان دين به كار مى آيد، بى ترديد امرى لازم و پسنديده است .
121- كتابخانه ابن طاووس و...، ص 50 - 111.
122- همان منبع ، ص 38 و 23 و 28.
123- البته علاوه بر اين ممكن است مطرح نشدن آن بزرگ زادگان به دليل سفارش همواره پدر باشد. بدين معنى كه سيد براى محفوظ ماندن فرزندان از آلودگى به آمد و شد درباريان و صاحب منصبان و در نتيه عقب ماندن در سير معنوى ، آنها را به پرهيز از شهرت و مطرح شدن در اجتماع فراخوانده باشد.
124- همان منبع ، ص 38 و 23 و 28.
125- اعيان الشيعه ، سيد محسن امين ، ج 7، ص 336.
126- كتابخانه ابن طاووس و...، ص 38.
127- اعيان الشيعه ، ج 7، ص 336.
128- اعيان الشيعه ، ج 8، ص 390.
129- مفاخر اسلام ، ج 4، ص 59.
130- منتهى الامال ، شيخ عباس قمى ، ص 194.
131- منتهى الامال ، شيخ عباس قمى ، ص 194.
132- علماى بزرگ شيعه از كلينى تا خمينى ، م . جرفادقانى ، ص 55.
133- كتابخانه ابن طاووس و... ص 35.