پرچم هدايت
(سيماى شكوهمند حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف )

محمد رضا اكبرى

- ۱۰ -


8- امنيت
عصر ظهور، عصر امنيت همه جانبه در سراسر زمين است . چيزى كه از اول تا ظهور حضرت مهدى عليه السلام انسان شيفته آن بوده و به آن نرسيده است . ناامنى ، ناشى از ضعف ايمان ، هواى نفس ، حب شهوات ، طمع به دنيا، حسادت ، جهالت ، حماقت و امثال آن است كه اينها به بركت ظهور حجت خدا بر طرف مى گردد.
در عصر ظهور ايمان مردم به بالاترين سطح خود مى رسد، عقل ها كامل مى شود، فهم عمومى بالا مى رود و به بى نيازى دست مى يابند. آن گاه با وجود اين ارزش ها، ديگر دشمنى و تجاوز در كار نخواهد بود و در نتيجه نعمت بزرگ امنيت ، همه زمين را در بر خواهد گرفت و كمترين دغدغه خاطرى براى حتى ضعيف ترين مردم وجود نخواهند داشت . حيوانات هم آزارى به انسان نخواهند داشت و از آزار انسان ها در امان خواهند بود و خلاصه ، صلح كلى بر همه زمين حاكم مى شود.
امير المؤمنين عليه السلام فرمود: اگر قائم ما قيام كند آسمان باران خود رافرو مى ريزد و زمين گياه خود را مى روياند و كينه و دشمنى از دل بندگان رخت بر مى بندد، درندگان با چهار پايان ديگر كنار مى آيند و امنيت به گونه اى زياد مى شود كه زن ، راه بين عراق و شام را مى پيمايد و پاى خود را جز بر سبزه و گياه نمى گذارد و انبان ((كيسه )) خود را بر دوش دارد، نه درنده اى او را مى ترساند و نه او از آنان هراس دارد.(295)
يكى از اصحاب امام صادق عليه السلام مى گويد: روزى ابوحنيفه بر امام صادق عليه السلام وارد شد. حضرت به او فرمود: مراد از سخن خدا كه فرمود: ((سيروا فيها ليالى و اياما امنين ))(296) در اين راه ها، شب و روزها با امنيت سفر كنيد كجاى زمين است ؟ ابو حنيفه پاسخ داد: بين مكه و مدينه . امام صادق عليه السلام رو به اصحاب خود كرد و فرمود: مى دانيد كه بين مكه و مدينه جلوى مردم را مى گيرند و اموال آنان را به غارت مى برند و آنها امنيتى بر جان خود ندارند و كشته مى شوند. اصحاب گفتند: بله و ابوحنيفه ساكت شد.
بار ديگر امام صادق عليه السلام فرمود: اى ابو حنيفه ! مراد از اين آيه چيست كه خداوند مى فرمايد: ((و من دخله كان امنا))(297) ((و كسى كه داخل آن شود در امنيت است )) كجاى زمين از اين معنا برخوردار است ؟ ابوحنيفه در جواب گفت : كعبه . امام عليه السلام فرمود: آيا وقتى حجاج بن يوسف با منجنيق به ابن زبير در كعبه حمله كرد و او را كشت ، او در كعبه امنيتى داشت ؟ ابو حنيفه سكوت كرد. وقتى ابوحنيفه رفت ، ابوبكر حضرمى به امام صادق عليه السلام عرض كرد: فدايت شوم ، جواب دو سؤ الى كه از ابوحنيفه پرسيديد چيست ؟ حضرت فرمود: ((سيروا فيها ليالى و اياماامنين )) در زمان قائم ما اهل بيت خواهد بود و آيه ((و من دخله كان آمنا)) كسى كه با او بيعت كند و وارد كعبه شود و در جمع اصحابش قرار گيرد در امنيت است .(298)
امنيت زمان امام مهدى عليه السلام يك امنيت همه جانبه است . هيچ كس ‍ از ديگرى ترسى ندارد، جان و مال و ابرو و اعتبار مردم محفوظ است و كمترين اضطراب و دلهره اى نخواهد بود. وجود چنين امنيتى باعث مى شود اعصاب مردم از هر ضعف و نقصانى در امان باشد و بيمارى هاى عصبى كه گسترده ترين بيمارى هاى قبل از ظهور را تشكيل مى دهند ريشه كن مى گردد. وقتى مردم از يكديگر احساس امنيت كنند، بر يكديگر اعتماد مى كنند و از صميم قلب به هم محبت مى ورزند و رفاقت خالص و حقيقى شكل مى گيرد.
9- سلامتى
با ظهور امام مهدى عليه السلام هر گونه بيمارى و ضعف و نقصى از مؤمنين برطرف مى گردد و همگى سالم و شاداب خواهند شد به گونه اى كه مؤمن ضعيف ، معلول يا مريضى نخواهد ماند. امام باقر عليه السلام فرمود:
هر كس زمان ظهور قائم خاندان ما را درك كند و داراى نقص و معلوليت باشد، سالم مى شود و هر ضعيفى ، توانمند و قوى مى گردد.(299)
امام صادق عليه السلام فرمود:
وقتى قائم عليه السلام ظهور كند، نقص و افت را از هر مؤمنى بر طرف مى سازد و توانايى او راباز مى گرداند.(300)
10- بى نيازى
عصر ظهور، عصر بى نيازى و رفع كامل محروميت هاست . با ظهور امام مهدى عليه السلام چهره فقر و پريشانى از ميان مى رود و ديگر بى نوايى نخواهد بود. تكدى از ميان جامعه رخت بر مى بندد و همه مردم بى نياز مى گردند. هر كس به كارى مشغول مى شود و بحران بى كارى محو خواهد شد. هر كس نيازمند باشد امام مهدى عليه السلام به او اعطا مى كند و البته عطاياى آن حضرت بدون منّت ، بدون زحمت ، بدون ذلّت و همراه با گوارايى است . رسول خدا عليه السلام فرمود:
عطاى او ((مهدى عليه السلام )) گواراست .
بااين بى نيازى ديگر كسى يافت نخواهد شد تا به او انفاق شود، مستحق زكات پيدا نمى شود و گيرنده صدقه يافت نمى گردد بلكه همه مردم قصد پرداخت دارند.
امام صادق عليه السلام فرمود: وقتى قائم ما قيام كند...يكى از شما مى خواهد زكات مال خود را بدهد امّاكسى را نمى يابد كه از او بپذيرد. خداوند، مردم را با فضل خود بى نياز مى گرداند.
11- وفور نعمت
عصر ظهور، عصر فوران نعمت هاست . زمين و آسمان ، نعمت هاى خود را ارائه مى دهند و مردم به صورت بى سابقه اى بهره مند مى گردند. رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:
امت من در زمان مهدى از نعمت هايى برخودار مى شوند كه در گذشته سابقه ندارد. آسمان پياپى بر آنها مى بارد و زمين هر آنچه دارد از درون خود خارج مى كند.(301)
امير المؤمنين عليه السلام فرمود:
((با ظهور مهدى عليه السلام )) يك مد ((سه چهارم كيلو)) دانه مى كارد و هفتصد مد براى او مى رويد.(302)
امام صادق عليه السلام فرمود:
خداوند از اين امّت مردى را آشكار مى كند كه او از من و من از او هستيم و به وسيله او بركات آسمان ها و زمين را فرو مى فرستد. پس آسمان بارانش را نازل مى كند و زمين بذرش را بارور مى گرداند و حيوانات وحشى و درندگان به امنيت مى رسند و زمين را پر از قسط و عدل مى كند همان گونه كه از ظلم و جور پر شده است .(303)
12- احياء معنوى زمين
پيش از ظهور، زمين به كفر و شرك و ظلم و گناهان ساكنان آن مى ميرد و در عصر شكوهمند ظهور، منجى عالم همه اين عوامل را از ميان مى برد و ايمان و توحيد و عدل و تقوا و عبادت را بر جاى آنهامى نشاند وبه زمين حيات مى بخشد.
ابن عباس گويد: رسول خدا صلى اللّه عليه و اله فرمود: خداى -تعالى - فرمود: ...و به وسيله قائم شما زمينم را به تسبيح و تقديس و تهليل و تكبير و تمجيد خود آباد مى گردانم و زمين را از دشمنانم پاك مى كنم و اوليائم را وارث آن مى گردانم .(304)
امام باقر درباره آيه اعلموا ان اللّه يحى الارض بعد موتها(305) ((بدانيد كه خدا زمين را پس از مرگ آن زنده خواهد كرد)) فرمود: آن را به وسيله قائم زنده خواهم كرد بعد ازآن كه مرده است و مراد از مرگ زمين ، كفر اهل آن است و كافر، مردار است .(306)
احياء زمين به احياء مردم است . امام مهدى عليه السلام چشمه حيات است . چنان كه در زيارت روز جمعه آمده است . السلام عليك يا عين الحياة و احياء مردم در رسيدن به چشمه حيات است . او دل هاى كويرى و خشك و سوزان را زنده مى كند و در نتيجه انسان و زمين پس از آن كه به كفر و شرك و ظلم و معصيت مرده بودند زنده مى شوند.

اى كه بى نور جمالت نيست عالم را فروغى   تابه كى در ظّل امر غيبت كبرى نهانى
پرده بردار از رخ و ما مردگان را جان ببخشا   اى كه قلب عالم امكانى و جان جهانى
(307)
13- رشد علمى
عصر ظهور، عصر شكفتن همه گل هاى علم و معرفت است ، مردم آن زمان ، آگاه ، دانش دوست و طرفدار معرفتند و علوم الهى و طبيعى به اوج خود مى رسد. امام باقر عليه السلام فرمود:
در زمان او ((مهدى عليه السلام )) از حكمت برخودار مى شويد به طورى كه زن در خانه خود بر اساس كتاب خدا و سنت رسول او حكم مى كند.(308)
اين اوج شكوفايى علوم دينى است كه زنان در منزل خود بر اساس كتاب و سنت اظهار نظر نمايند.
از روايتى كه بيان شد معلوم مى گردد در عصر ظهور، خانه هاى مردم ، خانه اى علم و معرفت اند زيرا وقتى يك زن در منزل خود بر اساس كتاب و سنت قضاوت كند، همسر او نيز از چنين اطلاعاتى برخوردار خواهد بود يعنى هر دو اگاه به مسائل دينى هستند و فرزندان آنهانيز با مراتب مختلف به اگاهى هاى دينى دست خواهند يافت . امام صادق عليه السلام درباره رشد علوم در عصر حاكميت ولى عصرعليه السلام مى فرمايد:
علم بيست و هفت حرف است و آنچه را كه پيامبران آورده اند دو حرف است ، وقتى قائم ما قيام كند بيست و پنج حرف ديگر را خواهد آورد و در ميان مردم منتشر مى سازد و در مجموع بيست وهفت حرف علم را منتشر خواهد كرد.(309)
اين يك انقلاب عظيم فكرى خواهد بود كه به يك باره علوم به سيزده برابر افزايش يابد و خدا مى داند با اين جهش فوق العاده علمى چه تحولات عظيمى در مسائل معرفت دينى ، صنعتى ، پزشكى ، اقتصادى ، معمارى ، رياضى ، نجومى و بسيارى از شاخه هاى ديگر علم پيش خواهد آمد و چه رشته هاى جديد علمى ظهور خواهد كرد كه تصور و درك آن براى ما دشوار و بلكه ناممكن است .
رشد علمى عصر ظهور محيرالعقول است و خدا مى داند در آن هنگام ، مردم چه گونه زندگى مى كنند، چه وسايل ارتباطى دارند، چه وسايل نقليه اى دارند، از چه نوع مسكن هايى برخوردارند و چه بسا پيشرفته ترين شهرهاى قبل از ظهور از روستاهاى عقب افتاده عصر ظهور، عقب افتاده تر باشند. البته اگر چنين روستاهايى وجود داشته باشند زيرا وقتى علم به همراه عدالت آمد ديگر تبعيضى در نقاط مختلف زمين نخواهد بود و همه مردم به طور مساوى از امكانات برخوردار خواهند بود.
14- رشد عقلى
قبل از ظهور، مردم به پيشرفت هاى علمى چشمگيرى دست مى يابند امّا رشد علمى آنهاتوازنى با رشد عقلى آنان ندارد از اين رو علم آنهابيش از عقل آنان است و در نتيجه رفاه دارند امّاسعادت ندارند. چرا كه علم رفاه مى آورد امّا سعادت در گرو عقل است .
يكى از تحولات مهم عصر ظهور رهايى پرنده هاى عقل از قفس هواهاى نفسانى است و با اين آزادى است كه عقل ها رشد مى كند و هم چنين زمينه هاى طبيعى رشد عقلى نظير: حضور مردم در محضر عالم ، مباحثه هاى فكرى سالم و متعالى ، تعمق در قرآن و روايات ، نگرش در علوم و حكمت ها، ترك سخنان و اعمال بى فايده و زايد فراهم مى گردد و با نهضت عظيمى كه در خودسازى و تهذيب نفس مردم پيش مى آيد، عقل هاى آنها چون درختانى كه به برگ و گل مى نشينند شكوفا مى گردند و مهم تر از همه مسائل ، انقلاب ويژه اى است كه امام مهدى عليه السلام در اكمال عقل ها پديد مى آورد. امام باقر فرمود:
اذا قام قائمنا وضع يده على رؤ س العباد. فجمع بها عقولهم و كملت بها احلامهم .(310)
وقتى قائم ما قيام كند دست خود را بر سر بندگان مى گذارد و در نتيجه عقل هاى آنهارا گرد آورده و خرد آنان را مى گرداند.
با اين رشد عقلى ، مردم به خوبى سعادت و شقاوت را مى شناسند. آينده را ارزابى كرده عاقبت نگر مى شوند و گناه از زندگى آنهارخت بر مى بندد و جز خوبى ، تقوا و عدالت را نمى شناسند و با هر حركتى كه كمترين تضادى با عقل و دين و فطرت داشته باشد با شگفتى روبرو مى شوند و صميميت و دوستى خالص ، محور روابط اجتماعى مردم مى گردد و به رفاه همراه با سعادت ، دست مى يابند و حكيمانه است كه بگوييم : بسيارى از ارزشهاى متعالى عصر ظهور، ناشى از كمال عقلى مردم است كه از نفس قدسى و نفس پاك آن مرد آسمانى سر چشمه مى گيرد.
15- عنايات ويژه الهى بر مؤمنين
عصر ظهور، عصر عنايات خاصّ خداوند به ساكنان زمين ، به ويژه شيعيان خواهد بود به گونه اى كه به يك زندگى شگفت انگيزى دست خواهند يافت . امام صادق عليه السلام فرمود:
وقتى قائم ما قيام كند، خداوند قوه شنوايى و بينايى شيعيان را به اندازه اى قوى مى كند كه بدون آن كه بين آنها و قائم پيكى باشد با آنها سخن مى گويد و آنها مى شنوند و او را مى بينند در حالى كه در مكان خود قرار دارد.(311)
البته همان گونه كه در روايات آمده است اين امتياز خاصّ شيعيان آن حضرت است كه قبل از ظهور، شيعه بوده اند. شيعيان در عصر ظهور از عنايات ويژه اى برخودارند كه ديگران بهره مند نيستند و اين به خاطر سبقت آنهادر پيروى و طرفدارى از حق در زمان حاكميت باطل بوده است .
موهبت هاى ويژه ديگرى وجود دارد كه به برخى از آنهااشاره مى كنم .
امام حسين عليه السلام فرمود:
خداوند كرامتى به شيعيان ما خواهد كرد كه چيزى در زمين براى آنها مخفى نخواهد بود حتى مردى از آنهامى خواهد وضع خانواده اش را به آنهااعلام نمايد، پس آنان را به آنچه انجام خواهند داد با خبر مى كند.(312)
و در روايت ديگرى فرمود:
در زمان قائم ، مؤمن از مشرق ، برادر خود را در مغرب مى بيند و او نيز برادرش را در مشرق مشاهده مى كند.(313)
ممكن است گمان شود كه اين رؤ يت مى تواند با مسايل و امكانات انجام گيرد اما اگر توسط امكانات باشد كه ديگر كرامت نخواهد بود و خاصّ شيعيان نمى باشد و انحصارى به زمان ظهور ندارد در حالى كه اين عنايات امتيازهايى است كه به حسب روايات به شيعه داده مى شود. به اين معنا كه ديد آنها به اندازه اى قوى مى شوند كه مى توانند از فضل الهى دورترين نقطه زمين را ببينند و صدايى را كه مى خواهند از آنجا بشنوند همان گونه كه ياران حضرت با برخوردارى از طى الارض در يك لحظه در هر نقطه اى از زمين كه بخواهند حضور پيدا خواهند كرد چنان كه روايات آن بيان گرديد.
16- شكل گيرى دوستى هاى خالصانه
پيش از ظهور، دوستى هاى خالصانه به ندرت انجام مى گيرد امّا در عصر ظهور كه مردم در اوج علم و ايمان و خردمندى و كمالات نفسانى قرار مى گيرند، زيباترين ارتباطهاى اجتماعى شكل مى گيرد و ارتباطهاى دوستانه خالص ، روال عادى و عمومى پيدا مى كند و ديگر هيچ گونه شائبه و نيرنگ و ناخالصى در دوستى هاى مؤمنين وجود ندارد و از آنجايى كه وجه مشترك مردم به اوج گستردگى خود مى رسد همه يكديگر را از خود مى دانند، منيت ها به ((ما)) تبديل مى گردد و از صميم قلب با يكديگر دوستى مى كنند و اين يكى از نعمت هاى ويژه عصر ظهور است .
امام باقر عليه السلام :
وقتى قائم قيام كند دوستى خالص فرا مى رسد و مردى بر سر جيب برادرش ‍ مى رود و به اندازه نياز خود بر مى دارد و او هم ممانعت نمى كند.(314)
17- خارج شدن گنج هاى زمين
در عصر ظهور تحولات چشمگيرى در درون و برون زمين انجام مى گيرد. تمام اشياء قيمتى كه به طور طبيعى يا به دست بشر در آن پنهان شده است از آن خارج مى گردد و تمام گنج ها، معادن و ميدان هاى نفتى و گازى آن در اختيار مصلح جهان قرار مى گيرد و مردم از آن بهره مند مى گردند. البته اين امور شكل عادى نخواهند داشت بلكه خداوند عنايت مى كند و زمين به تعبير روايات تكه هاى جگرش را بيرون مى ريزد.(315)
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:
خداوند گنج ها و معادن زمين را براى او آشكار مى كند.(316)
و در حديث ديگرى فرمود:
زمين گنجينه هايش را براى او خارج مى سازد و او مال را بى شمار در ميان مردم توزيع مى كند.(317)
با اين تحول اساسى ، رونقى عظيم در اقتصاد جهان پديد خواهد آمد و چرخ صنعت به صورت روان و گسترده اى به كار خواهد افتاد و مردم در اين وفور نعمت ، رشد اقتصادى و رفاه بى سابقه اى خواهند داشت .
18- فراوانى اب و باران
عصر ظهور، عصر ريزش باران هاى پى درپى ، فراوانى آب و تكثير نهرهاست به گونه اى كه مشكل كم آبى به كلى از همه نقاط زمين رخت بر مى بندد. رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:
آب ها در دولت او فراوان مى گردند و نهرها كشيده مى شوند و زمين ، خوردنى هاى خود را براى مردم چند برابر مى كند و گنج ها استخراج مى شوند.(318)
امير المؤمنين عليه السلام فرمود:
وقتى قائم ما قيام كند آسمان باران خود را فرو مى ريزد و زمين گياهان خود را مى روياند.(319)
با وجود آب در همه نقاط مختلف زمين ، كشاورزى رونقى عظيم مى يابد و بى كارى معنا نخواهد داشت . حضرت مهدى عليه السلام بزرگ راه هاى زمين را پهن مى كند.(320)
19- سرسبزى زمين
در عصر ظهور، زمين سرسبز و خرم مى شود و نشاط و طراوت در همه آن به چشم مى خورد. ريزش باران هاى پى درپى همه زمين را سيراب مى كند و از همه نقاط آن سبزه و درخت مى رويد به گونه اى كه مردم همواره بر سبزه ها پا مى گذارند و از بهترين محصولات كشاورزى بهده مند مى گردند.
امام صادق عليه السلام درباره سرسبزى زمين در عصر ظهور مى فرمايد:
يك زن راه عراق و شام را طى مى كند و قدم هايش را جز بر سبزه نمى گذارد.(321)
تحولات بعد از ظهور بيشتر و گسترده تر از آن است كه ما به آن پرداختيم . آنچه بيان گرديد بخش مهمى از تحولات بود كه در روايات وارد شده است . زهى خجسته زمانى كه يار بار آيد تا از نزديك وعده هاى الهى را مشاهده كنيم و اگر در دنيا نبوديم اميد است رجعت كنيم تا به حسب روايات مدتى هم در پناه حاكميت منجى عالم زندگى كنيم .
فصل دهم : حكومت امام مهدى عليه السلام
عصر ظهور، عصر فرود آمدن
فرشته عدالت بر بام زمين است .
دور نماى حكومت مهدوى
بررسى حكومت امام مهدى عليه السلام يك بررسى تاريخى نيست بلكه تفسير حقيقت شگرفى است كه در مقاطع آخر تاريخ بشر تحقق مى يابد و چهره زمين را به كلى دگرگون مى سازد. اين دولت ، دولت آل محمد صلى اللّه عليه و آله است كه خداوند آن را دولت خود خوانده است . چه اين كه امام باقر عليه السلام از قول خداى - تعالى - نقل كرده است كه فرمود:
به وسيله او ((مهدى )) دولتم را آشكار مى كنم .
بنابراين دولت امام مهدى عليه السلام دولت خدا است و كمترين شائبه غير الهى و داد و ستدهاى سياسى و ملاحظه كارانه در آن راه ندارد. سران اين حكومت كه اولين آنها ولى عصر عليه السلام و سيصدو سيزده نفر از ياران او و بسيارى از اهل ايمان مى باشند جز به خداى نمى انديشند و جز در پرتو اسلام عمل نمى كنند دولت مهدى عليه السلام محبوب ترين دولت ، نزد اهل زمين و آسمان است كه در غروب عالم تشكيل مى شود و با آمدن خود ختم همه دولت ها را اعلام مى كند. و خبر نزديكى فناى دنيا را به گوش ‍ جهانيان مى رساند.
دولت امام مهدى تنها دولتى است كه پس از استقرار، دشمنى در برابر خود ندارد و نگران دولت پس از خود نيست كه قدرت به دست دشمن افتد و با نفوذى ها بتوانند تزلزلى در حكومت ايجاد كنند. زيرا وقتى حكومت به آل محمد صلى اللّه عليه و آله رسيد ديگر تا قيام قيامت از دست آنها بيرون نخواهد رفت .
نفاق و دورويى و وعده هاى پوچ و مردم فريت در قاموس دولت آل محمد صلى اللّه عليه و آله راه ندارد و رسيدگى به شئون دين و دنياى مردم اساس ‍ كار آن را تشكيل مى دهد. كسى در اين دولت نخواهد بود كه تشنه قدرت باشد بلكه همه كارگزاران آن ، قدرت را امانت و ابزارى براى خدمت به مردم مى دانند.
درون دولت مصلح جهان كمترين نزاعى نيست زيرا همه تحت ولايت و حكومت مهدى عليه السلام هدف واحدى را دنبال مى كنند. نينديشيدن به هواى نفس و منافع مادى و نبود جهالت و به تعبير ديگر طهارت نفس از شائبه هاى دنيوى و علم و فهم و تقوا و درايت آنها هر گونه زمينه اى را براى نزاع از ميان بر مى دارد. اساسا حكومت او به گونه اى نيست كه بتوان درآن نزاع كرد. ضمن اين كه امام عليه السلام زندگى ساده اى دارد و با كارگزاران خود شديد و قاطع عمل مى كند و كسى جراءت تخلف از حوزه وظايف خود را ندارد. آنچه در حكومت عدالت گستر مهدوى مطرح است و به شايستگى به آن نايل مى شوند اجراى عدالت و ترويج اسلام است كه در بحث تحولات عصر ظهور مورد بحث قرار گرفتند. امام باقر عليه السلام فرمود:
هنگامى كه مهدى ما خاندان پيامبر قيام كند ثروت و امكانات رابه طور مساوى تقسيم مى كند و در جامعه به عدالت رفتار خواهد كرد. هر كسى او را اطاعت كند خدا را اطاعت كرده است و هر كس او را نافرمانى نمايد خدا را نافرمانى كرده است .(322)
توفيق دولت كريمه امام مهدى عليه السلام درترويج و تحقق اسلام به گونه اى است كه همه زمين را پر از عدل و يگانه پرستى مى كند و ديارى نمى ماند مگر اين كه اقرار به يگانگى خدا و رسالت پيامبر اسلام صلى اللّه عليه و آله از آن به گوش مى رسد. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:
به كسى كه جانم در دست اوست هيچ شهر و ديارى نمى ماند جز اين كه در آن نداى شهادت لا اله الا اللّه محمد رسول اللّه به هنگام صبح و شام بلند است .(323)
با حاكميت امام مهدى عليه السلام دين براى مردم تجلى خاصى پيدا مى كند و مردم از دين دارى و حضور در عبادات و جمعه و جماعات استقبال مى كنند، جوان ها همه پاك و متدين و با تقوا هستند و كسى دغدغه انحراف آنهارا ندارد. كارگزاران دولت اسلامى نيز از بهترين افراد روى كه در دين دارى و تقيد به احكام خدا، گوى سبقت را از ديگران مى ربايند و مردم هم كه چشم به رؤ سا و بزرگان خود دوخته اند به عمل به اسلام تشويق مى شوند و فضاى زمين فضاى دين دارى و ولايت مدارى خواهد شد.
در حكومت مهدوى ، صاحب زمان عليه السلام معيار ارزش ، تقوا و دين دارى است و سرمايه دارها محوريت سياست و جامعه را نخواهند داشت و سياسى كارهاى فرصت طلب در آن راهى ندارند. سرگرمى هاى باطلى كه امروز مطرح است و حتى جاى واجبات و ضروريات دينى ، اخلاقى و اجتماعى مردم را گرفته است به كلى كنار خواهند رفت و تحول چشمگيرى در چهره هاى محبوب جوامع پيش خواهد آمد و از آن پس ، علما، پارسايان و اهل ديانت و معرفت اصلى ترين چهره هاى محبوب مردم خواهند بود.
قبل از ظهور، ارزش ها و صاحبان ارزش هاى متعالى در جايگاه اصلى خود قرار ندارند. چه عزيزانى كه محبوب خدا هستند اما در نزد مردم تحقير مى شوند و چه كسانى كه بدون كمترين شايستگى حقيقى محبوب دل ها مى گردند و چه حركت هاى خنثى و يا پوچى كه زندگى مردم را در بر مى گيرد و معيار غم و شادى مردم مى گردد، اما دولت امام مهدى عليه السلام با تبليغات و كارهاى فرهنگى ، تمام ارزش ها را به جاى خود بر مى گرداند و تمام ضد ارزش ها و حركت هاى بيهوده را كه در جاى ارزش ها قرار گرفته اند در جاى خود مى نشاند.
امام مهدى عليه السلام تمام شعله هاى معصيت راخاموش كرده و به جاى آن درخت فضيلت و نيكو كارى غرس مى كند، خريد و فروش هر چيز حرامى را ممنوع اعلام مى كند و احكام خالص اسلام را به صورت قانون مورد احترام و عمل مردم در مى آورد. ديگر مؤمنى نيست كه قانونى را نپذيرد و يا بر آن خرده گيرد و يا به آن عمل نكند و اگر كسى مرتكب خلاف شود به عدالت قاطع دستگاه قضايى آن حضرت تنبيه و اصلاح خواهد شد.
در عصر حكومت مهدوى زندگى آرام مى شود، امنيت تاءمين مى گردد، وفور نعمت ، مردم را از كار كردن زياد يا اضافه كار و دو شيفته كار كردن بى نيازمى سازد، همه داراى شغل و همسر و مسكن و آيندهاى مطمئن مى گردند، اوقات فراغت به خوبى در اختيار مردم قرار مى گيرد و به خوبى هم از آن استفاده مى كنند، مراكز عبادى شكوهمندترين مراكز خواهند بود و فراگيرى علوم و معارف دينى ازافضل اعمال و جذاب ترين كارها به شمار مى رود.
در دولت مهدى عليه السلام انسان بار ديگر با طبيعت اشتى مى كند، كشاورزى به بالاترين سطح خود مى رسد و تمام دستاوردهاى مضر و مخرب بشر كه موجب تخريب يا غفلت يا بيهوده كارى و اشتغال كاذب و تفريح هاى مضر مى شود به كنار خواهد رفت .