ويژگى هاى حضرت مهدى عليه السلام

شريف سائل

- ۳ -


حکم داوودى

حضرت امام جعفر صادق عليه السلام:

(اِذا قامَ قائِمُ الِ مُحَمَّد عَلَيْهِمُ السَّلامُ حَکَمَ بَيْنَ النّاسِ بِحُکْمِ داوُدَ، فَلا يَحْتاجُ اِلى بَيِّنَة، فَيُلْهِمُهُ اللهُ تَعالى، فَيَحْکُمُ بِعِلْمِه).(1)

(آن گاه که قيام کننده آل محمّد عليهم السلام بپاخيزد، در ميان مردم به حکم داود حکم نمايد، ونيازى به شاهد وبيّنه ندارد، بلکه خداوندگار بلند مرتبه او را الهام مى کند واو به علم خويش عمل خواهد کرد).

آن زمان که حضرت داود على نبينا وآله وعليه السلام به حکم (وآتَيناهُ الحِکْمَةَ وفَصْلَ الْخِطابِ)(2) منصب حکمرانى وقضاوت را به دست گرفت، دو نفر که بر سر عده اى گوسفند کارشان به اختلاف کشيده بود، در محضرش بيان ادّعا کردند وآن حضرت بدون اين که از آن ها شاهدى طلب کند به صدور حکم الهى اقدام نمود. ولى در اندک زمانى متوجه شد که آمدن اين دو نفر نزد او دستورى بوده از طرف خداوند متعال تا داود را امتحان نمايند ونمى بايست داود بدون خواستن شاهد وبينه حکم مى نمود.(3)

آرى داود را گفتند که حکم بدون طلب شاهد مخصوص خليفه ديگرى است که وعده آمدنش در زبور، مزبور است(4)، وفقط اوست که بدون بيّنه حکم خواهد فرمود.

اگر چه اجداد طاهرينش همگى سينه هاشان مخزن اسرار وعلوم خداوندى بود وآگه از اسرار غيب ونهان بودند، اما امر الهى چنان صادر شده بود که در ميان مردم به واسطه شاهد، بيّنه، سوگند وامورى که در قضاوت معتبر است حکم نمايند، اما از ويژگى هاى سلطان عصر عليه السلام در زمان ظهور، آن است که در ميان مردم به علم معبودى وحکم داودى حکم خواهد نمود واز کسى طلب بيّنه وشاهد نخواهد کرد ونيازى به بيّنه ندارد.

آرى او خود شاهد است وحاکم وبه (عين الله الناظرة) مى بيند وبه (حکم الله المرضى) حکم مى کند وبا (يد الله الباسطه) اجراى حکم مى نمايد، انشاء الله.

درع النبى بجسمه قد استوى
آبائه قد لبسوه ما استوى

زرهى يادگار بر قامتى استوار

حضرت امام جعفر صادق عليه السلام:

(اِنَّ اَبى لَبِسَ دِرْعَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وآلِه وکانَتْ تَسْحَبُ عَلَى الاَْرْضِ، واِنّى لَبِسْتُها فَکانَتْ وکانَتَ، واِنَّها تَکُونُ مِنَ القائِمِ، کَما کانَت مِن رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وآلِه مُشَمَّرَةٌ).(5)

(پدرم زره رسول خدا صلى الله عليه وآله را پوشيد، روى زمين کشيده مى شد، ومن پوشيدم، همان طور بود، وآن زره براى حضرت قائم زيبنده مى باشد، همان طور که براى رسول الله صلى الله عليه وآله اندازه وزيبنده بود).

اخبار وآثار اهل بيت عليهم السلام حاکى از آن است که قامتِ چون قيامت رسول اعظم اسلام صلى الله عليه وآله را دو زره مخصوص بود، يکى زرهى که بعد از آن بزرگوار، نشان امامت کبرى وخلافت عظماى جانشينان آن حضرت مى باشد وويژگى اش آن است که فقط بر قامت امام هر زمان وخليفه راستين پيامبر، راست ودرست مى آيد، وديگرى چون بپوشد قامتش کوتاه باشد يا بلند، يک وجب از او بلندتر خواهد بود ونزد ائمه هُدى عليهم السلام امامى بعد از امام چرخيده تا به محضر مقدس امام عصر عليه السلام رسيده.(6)

ولى زره ديگر رسول خدا صلى الله عليه وآله آن است که حتى بر قامت مبارک ائمه عليهم السلام نيز استوار نمى شد ومقدارى از قامتشان بلندتر بود، واين زره بعد از رسول گرامى اسلام، مخصوص قامت سرو گل زيباى نرگس است، که چون بر قامت او آراسته شود بر او راست ودرست واستوار آيد وصحنه اى از قامت سرو گونه آن پيک آخرين الهى وپيامبر بزرگ خدا بر پرده روزگار مصوّر خواهد شد وخاطرات گام هاى استوار وخرامان آن سرور بزرگ، زنده خواهد شد که اين زاده رسول خدا صلى الله عليه وآله ومحمّدى ديگر است. صلوات الله عليهم اجمعين.

لأجله جمع من الأموات
ترجع فى الأرض إلى الحياة

ملاقات زندگان ومردگان، صحنه اى تماشايى

حضرت امير المؤمنين عليه السلام:

(فَيَبْعَثُ اللهُ الْفِتْيَةَ مِنْ کَهْفِهِمْ مَعَ کَلْبِهِمْ).(7)

(پس خداوند آن جوانان را از پناهگاهشان هم راه با سگشان بر مى انگيزد).

بسيار زيباست! حيرت انگيز وخيره کننده! عجيب وشگفت آور! اين صحنه ظهور را مى گويم! ملاقات اوّلين با آخرين، زندگان با مردگان، احيا با اموات.

آرى از عترت طاهره عليهم السلام چنين رسيده:

(در ماه جمادى الثانى ومقدارى از رجب، بارانى بر سر مردم فرو مى ريزد که چشم روزگار مانند آن را تماشا نکرده، آن گاه خداى قادر متعال گوشت وبدن اهل ايمان را از ميان قبرهاشان به سانِ شاخه گلى مى روياند. بر مى خيزند وخاک از موهاى سرشان مى افشانند).(8)

آن جوانمردان هفتگانه کهف با آن سگ با وفاشان زنده مى گردند ومردانى از گذشتگان از پشت کوفه به آن پيشواى حق پرستان مى پيوندند، که شمار آن ها بالغ بر 27 نفر خواهد بود. پانزده تنشان از قوم حضرت موسايند; آنان که به حق گرويدند وبه سوى او هدايت کردند و7 تن ياران غار; آن جوان مردان آرميده در کهف وحضرت يوشع بن نون، وآن نمونه ايمان وبرگزيده مسلمان يعنى حضرت سلمان وآن محبوب حضرت بارى جناب ابودجانه انصارى وآن ثابت قدم استوار; مرد راستى وداد حضرت مقداد وشمشير خداى اقدس اقدر جناب انور مالک اشتر رضوان الله تعالى عليهم اجمعين.(9)

واينان ياران وهواداران وسرداران مُلک ملکوتى آن مقتداى حق پرستان وآرمان يکتا پرستان حضرت بقية الله الاعظم ارواحنا فداه خواهند بود.

جان بى مقدار ما فداى راهشان وسر وپيکرمان، خاکِ راهى که اين عزيزان بر آن گام مى نهند.

فانّه من مکّة اذ يظهر
لديه کان حجر فيُظهر

زاد وتوشه راهيان وآذوقه هم راهيان

حضرت امام محمّد باقر عليه السلام:

(..... فَهُو زادُهُمْ حَتّى يَنْزِلُوا النَّجَفَ مِنْ ظَهْرِ الْکُوفَةِ).(10)

(پس آن (سنگ) توشه آن هاست تا از پشت کوفه در نجف بار اندازند).

حضرت موسى على نبيّنا وآله وعليه السلام را سنگى بود که چون عصاى خويش بر آن مى کوبيد براى هر يک از دوازده فرقه بنى اسرائيل، چشمه اى از آن جارى مى گشت، هنگامى که از آن مى نوشيدند سير وسيراب مى گشتند وتشنگى وگرسنگى از مرز کشور بدنشان خارج مى شد.

وچون مواريث انبياء وآثار اصفياء به امام عصر عليه السلاممنتقل مى شود ونزد آن حضرت موجود مى باشد، سنگ وعصاى حضرت موسى على نبيّنا وآله وعليه السلام نزد حضرتش به يادگار مانده است.

چون در مکه قيام نمايد واز آن جا به قصد کوفه حرکت فرمايد، منادى حضرت، ندا خواهد داد:

(هيچ کس غذا وآب ونوشيدنى هم راه بر ندارد).

آن گاه آن حضرت آن سنگ را بار شترى کرده به هم راه مى برند ودر هر منزلى که فرود آيند آن چشمه ها از آن سنگ جارى شود، پس گرسنگان را سير وتشنگان را سيراب نمايد، وحيواناتشان نيز سيراب گردند. اين سنگ حامل زاد وتوشه راهيان راه وهم راهيان آن شاه خواهد بود.(11)

(عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجيراً).(12)

لکلّهم قد تنزل السيوف
من ربّهم وإنها اُلوف

زينت شمشيرهاى آسمانى

حضرت امام جعفر صادق عليه السلام:

(اِذا قامَ الْقائِمُ، نَزَلَتْ سُيُوفُ الْقِتال، عَلى کُلِّ سَيْف اِسْمُ الرَّجُلِ واِسْمُ اَبيهِ).(13)

(هنگامى که (حضرت) قائم عليه السلام قيام کند، شمشيرهاى جنگى از آسمان نازل شود، بر هر شمشيرى نام مرد وپدرش نگاشته شده).

آنان مردان آسمانى اند که از اوج افلاک تا به روى خاک آمده اند تابه زمينيان بياموزند آسمانى بودن را.

اينان خاک فرزند پاک ابو ترابند. افلاکيان خاک نشينند. در پيشگاه مقدس يوسف فاطمه عليهما السلام خاک مى شوند واز هر چه غير خداست پاک مى شوند.

بر زمينند اما انس با آسمان دارند ومردان آسمانى را سلاح هاى آسمانى سزاوارتر است. بدين جهت شمشيرهاى برّنده از آسمان بر ايشان فرود مى آيد در حالى که زيبائى وزينت هر شمشير نام صاحب آن شمشير ونام پدر اوست که بر روى آن نقش بسته وآن را تماشائى تر ساخته.

علاوه که اين سلاح وزره ها وکلاه خودهاى مخصوص، علامت ياران مهدى عليه السلام است وآن حضرت وقتى آن ها را بر قامتشان حمايل مى کنند به آنان چنين مى فرمايند:

(هر کس اين سلاح ها را حمايل ندارد با او مجاهده نماييد وبه کامش زهر تلخ مرگ بريزيد).(14)

وبايد که ريشه کفر وظلم در عالم پست وسُفلى به وسيله سلاح هاى پاکيزه عالم أعلى برکنده شود. انشاء الله تعالى.

عند الظهور يفتح اللواء
بيمنه فيغلب الأعداء

رايت با مهابت رسول الله

حضرت امام محمّد باقر عليه السلام:

(اِذا ظَهَرَ الْقائِمُ عَلَيْهِ السَّلامُ ظَهَرَ بِرايَةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وآلِه).(15)

(هنگاميکه حضرت قائم عليه السلام ظاهر شود، با پرچم رسـول الله صلى الله عليه وآله ظهـور نمـايد).

در اولين روياروئى دولت اسلام با حکومت کفر وشرک يعنى روز بدر، حضرت جبرئيل امين عليه السلام پرچمى را که تار وپودش از برگ هاى بهشتى در هم آميخته بود بر رسول اکرم صلى الله عليه وآله فرود آورد وآن سرور، آن را گشودند.

بعد از فتح بدر آن را پيچيده به حضرت امير المؤمنين عليه السلام دادند. حضرتش در جنگ بصره گشودند وهماى فتح وظفر بر سر آنان سايه افکند، سپس آن را پيچيده ونزد ائمه هُدى دست به دست تا به دست يگانه پرست بزرگترين پرچمدار فتح وپيروزى حضرت قائم آل محمّد عليه السلام رسيد وچون بپاخيزد بازش نمايد وبه اهتزازش در آورد.

از شگفتى هاى اين رايت اين که چون گشوده شود از يک ماه راه، ترس وهراس ورعب از چپ وراست وپيش رو وپشت سرش مانند آتش سوزنده وبرق جهنده بر جان دشمنان مى افتد، وآنان را از هرگونه تحرک واقدام باز مى دارد واراده را از آنان سلب مى کند وروى به هر که گذارد هلاکش را به دنبال دارد.(16)

وبه دنبال اين رعب ووحشت دشمن، اين نسيم فتح وپيروزى وظفر است که پرچم به اهتزاز در آمده اش را به آن سو واين سو حرکت مى دهد.

آرى آن پرچمى که در اول غربت اسلام گشوده گشت وعطر وشميم فتح وظفر را به ارمغان آورد، بعد از غربت دوباره اسلام يک بار ديگر باز شود واين بار ديگر پيچيده نخواهد شد واين يگانگى پرچم در ابتداء وانتهاء در بدو طلوع نور وپس از زمان ظهور، نشانه اى بزرگ براى اهل ايمان است که اين حکومت، همان شجره طيبه اى است که ريشه آن با خون شهداى بدر آبيارى شد واکنون شکوفا گشته وبه ثمر رسيده است.

واين باغبان; يادگار همان پيشواى با فرّ وجاه اسلام حضرت رسول اکرم محمّد بن عبدالله صلى الله عليه وآله است.

سلام خدا وملائکه ومردمان بر اولين وآخرين اين خاندان.

إن ربّه اختار له السّحابا
يرکبه فيصعد السماء

سفر بر پشت ابر

حضرت امام محمّد باقر عليه السلام:

(اَما اِنَّهُ سَيَرْکَبُ السَحابَ).(17)

(او به زودى بر پشت ابر سوار شود)

همه چيز وهمه کس بايد دست در دست هم دهند، ودر خدمت او در آيند، تا وعده الهى تحقق يابد.

ابرهاى پر رعد وبرق وسخت وصعب وسنگين در زير پاى سلطان عصر عليه السلام نرم وراهوار شوند به گونه اى که بر بساط ابرها نشيند ودر عالم سير کند.

آرى ابرهائى که از بلند پروازى، خود را تا سينه افق بالا کشيده اند واز سختى غرش رعد وتيزى برق جهنده وگيرنده خويش، دل ها را ذليل وهراسان خويش مى کنند، چون نوبت به آن عزيز مقتدر مى رسد سر تسليم به زير پايش فرود آورند ومرکب رام وراهوارش گردند وبه هرکجا که اراده فرمايد سيرش دهند.

اگر چه براى ذوالقرنين نيز ابرها مسخر شدند، اما ابرهاى لطيف ونرم وآرام وبدون رعد وبرق واگر مى خواست بر پشت ابرهاى صعب وسخت وسنگين نشيند، برايش ميسّر نمى شد، زيرا که آن ها فقط ذليل زير پاى هماى عزيز زهرايند وبس.(18)

عند ظهوره نداء يرفع
فى الناس والأذان کل يسمع

فرياد آسمانى

حضرت امام رضا عليه السلام:

(هُوَ الَّذى يُنادى مُناد مِنَ السَّماءِ بِاِسْمِه، يَسْمَعُهُ جَميعُ اَهْلِ الاَْرْضِ بِالدُعاءِ اِلَيْهِ).(19)

(او کسى است که منادى از آسمان نام او را فرياد مى کند، وبه سوى او مى خواند که همه اهل زمين مى شنوند).

چون راه طولانى غيبت به انتها برسد وروزگار نشستن پايان پذيرد وپرده هاى حجاب، دامن از چشم خلق برچيند وهنگام ظهور وتجلى نور فرا رسد، از فراز گنبد گردون واز ميان آسمان نيلگون صداى دلرباى امين وحى وسيّد اهل آسمان ها حضرت جبرئيل عليه السلام در مشرق ومغرب عالم طنين انداز شود وعالميان را بر سر سفره بيعت الهى صلا زند.(20)

ونام بلند آن حجت الهى وخليفه حضرت رسالت پناهى را با نام نامى پدر مطهرشان بر عالميان گوشزد نمايد، انشاء الله.(21)

واين است دعوت او: اى منتظران بپا خيزيد که آن ذخيره الهى قيام کرده، به سوى او آييد که اينک وقت قيام است وپايان انتظار.

اى دلسوختگان! زمان خونخواهى حسين عليه السلام فرا رسيده.(22)

واى اهل ايمان وعده الهى تحقق يافته.(23)

وهر قومى به زبان خويش ندا را متوجه شود، تا حجت بر همه تمام گردد وهيچ کس را عذر وبهانه اى نباشد.

زيرا اوست که تمام اديان را محو ونابود مى کند، ودين خدا را بر همه عالم غالب مى کند.(24)

واين ندا را رمزى ديگر نيز مى باشد، که علامت حتمى ظهور باشد، امام صادق عليه السلام فرمودند: (علامت را بشناس)(25) تا به گمراهى نيفتى ودر ضلالت قدم ننهى، دزدان راه ومدعيان دروغين نتوانند تو را به سوى خويش دعوت کنند، واين نشانى روشن براى حقيقت است.

واين ندا; نداى فجرصادق است که در صبح صادق دميده خواهد شد، ودر آخر روز، شيطان آخرين تلاش خويش را براى گمراهى خلق مى نمايد، ومردم را به کفر وشرک مى خواند.(26)

(اِنَّ الشَّيْطانَ لِلاِْنْسانِ عَدُوٌّ مُبينٌ).(27)

أن يهلک الشّيطان فى المقاتلة 
إنّ رسول الله کان قاتله

پاورقى:‌


(1) بحار الانوار ج 52 ص 339 حديث 86.
(2) يعنى: دانش داورى عادلانه به او داديم. سوره ص: 20.
(3) تفسير الميزان: ج 17 ص 20 سوره ص.
(4) سوره انبياء: 105.
(5) بحار الانوار، ج 52 ص 319 حديث 20.
(6) علامه مجلسى (رحمه الله)، عين الحياة بحث امامت، تنوير ششم، بعضى از صفات وعلامات امام.
(7) بحار الانوار ج 53 ص 85.
(8) اعلام الورى ص 432، بحار الانوار ج 52 ص 337.
(9) (يخرج مع القائم (عليه السلام) من ظهر کوفة سبع وعشرون رجلاً خمسة عشر من قوم موسى (عليه السلام) الذين کانوا يهدون بالحق وبه يعدلون، وسبعة من أهل الکهف، ويوشع بن نون وسلمان وابو دجانة الانصارى والمقداد ومالک الاشتر فيکونون بين يديه أنصاراً وحکّاماً). بحار الانوار ج 53 ص 91 ح 95.
(10) اعلام الورى ص 430، بحار الانوار ج 53 ص 338.
(11) امام باقر (عليه السلام) فرمود: (اذا قام بمکّة واراد ان يتوجّه إلى الکوفة، نادى مناديه: الا لا يحملنّ احد طعاماً ولا شراباً، ويحمل معه حجر موسى بن عمران وهو وقر بعير، فلا ينزل منزلاً الاّ انفجرت منه عيون، فمن کان جائعاً شبع ومن کان ظامئاً روى، ورويت دوائبهم، فهو زادهم حتّى ينزلوا النجف من ظهر الکوفة). بحار الانور ج 53 ص 335.
(12) يعنى: از چشمه اى جوشان که بندگان خاص خدا از آن مى نوشند، واز هرجا بخواهند آن را جارى مى سازند. سوره انسان: 6.
(13) بحار الانوار: ج 52 ص 356. غيبة نعمانى ص 244.
(14) امام صادق (عليه السلام) فرمود: (اذا قام القائم.....فسيخرجون ألف درع واثنى عشر ألف سيف واثنى عشر ألف بيضة، لکلّ بيضة وجهان....فيلبهم ذلک، ثم يقول: من لم يکن عليه مثل ما عليکم فاقتلوة) بحار الانوار: ج 52 ص 377.
(15) بحار الانوار: ج 52 ص 351.
(16) (راية رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم) نزل بها جبرئيل يوم بدر سير به... نشرها رسول الله يوم بدر ثم لفّها ودفعها إلى على (عليه السلام) فلم تزل عند على (عليه السلام).... وهى عندنا هنا. لا ينشرها أحد حتّى يقوم القائم (عليه السلام)، فاذا قام نشرها.... ويسير الرعب قدّامها شهراً ووراءها شهراً وعن يمينها شهراً).
بحار الانوار: ج 52 ص 360.
(17) بحار الانوار ج 52 ص 321 حديث 27.
(18) امام صادق (عليه السلام): (ان الله خيّر ذا القرنين السحابين الذلول والصعب، فاختار الذلول وهو ما ليس منه برق ولا رعد ولو اختار الصعب لم يکن له ذلک، لأن الله اذخره للقائم (عليه السلام)).
بحار الانوار ج 52 ص 321 حديث 28.
(19) بحار الانوار ج 52 ص 322 حديث 29.
(20) بحار الانوار: ج 52 ص 290 حديث 32.
(21) بحار الانوار ج 51 ص 38.
(22) (ثم يخرج المنتصر ويطلب بدم الحسين ودماء أصحابه). بحار الانوار ج 53 ص 145 حديث 2.
(23) (وَعَدَ الله الَّذينَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصّالِحات لَيَسْتَخْلفَنَّهُمْ فى الأرْضِ...). سوره نور آيه: 55.
(24) (هُوَ الّذى اَرسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَدينِ الحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدّينِ کُلِّهِ..). سوره توبه، آيه: 33.
(25) (اعرف العلامة)..
(26) (ثمّ ينادى ابليس فى آخر النهار من الأرض: ألا إنّ الحق مع عثمان وشيعته) ارشاد مفيد: باب 40 ح3.
(27) يعنى: بدرستى که شيطان دشمن آشکارى براى انسان است. سوره يوسف: 5.