زندگانى خاتم الاوصياء امام مهدى (عج )

باقر شريف قرشى
مترجم :ابوالفضل اسلامي

- ۱۵ -


منجى و مصلح جهانى نزد نصارا
بسيارى از مردم متدين و با ايمان مسيحيت ، انواع و اقسام شكنجه و بلاها و ستمها را در زمان حضرت عيسى (عليه السلام ) و بعد از آن حضرت ، از ظالمين و ستمكاران ديده اند و مخصوصا در زمان و عهد ((نيرون )) در سال 64 ميلادى و در دوره ((تراجان )) در سال 106 ميلادى و در زمان ((ديسيوس )) در سال 249-251 ميلادى ، بلاهايى ديده اند كه قابل توصيف نمى باشد. در عهد نيرون ، بر مردم سخت شد و آنان به سوزاندن ((روما)) متهم شدند، لذا بدترين شكنجه ها را به آنان وارد ساخت و آنان را در پوست حيوانات جاى مى داد و جلو سگان مى انداخت و تكه تكه مى شدند، همچنانكه برخى از آنان را لباس قيرآلود مى پوشاند و آتش مى زد و خود نيرون ، از روشنايى اين مشعلهاى قيرى استفاده مى كرد و اين انسانها با اين حال مى سوختند تا تمام شوند.
در عهد ((تراجان )) هم انواع و اقسام عذابها بر آنان وارد مى شد و هر كس كه معلوم مى شد از مومنين به حضرت مسيح (عليه السلام ) است ، فورا اعدام و نابود مى گشت و اگر كسى به بتها تواضع مى كرد و شراب مى نوشيد و به حضرت عيسى (عليه السلام ) ناسزا مى گفت ، از اعدام نجات مى يافت ! و اين شكنجه و خفقان نصارا ادامه داشت تا اينكه ((تراجان )) به هلاكت رسيد. و وقتى كه ((ديسيوس )) سركار آمد، به حدى بر مردم سخت گرفت كه بيان آنها انسان را مى لرزاند.
برگشت مسيح براى اصلاح بندگان خدا
مسيحى ها ايمان آوردند كه حضرت مسيح (عليه السلام ) مصلح منتظر و قائم به حق و عدل است و او بايد به زمين برگردد تا دولت فكر و دانش را اقامه نمايد و امنيت و رفاه عمومى را در تمام دنيا بگستراند. اينك برخى از عبارتهاى انجيل ها:
1 - انجيل يوحنا
در ((انجيل يوحنا)) آمده است : حق ، حق مى گويم براى شما ساعتى فرا مى رسد و آن هم اكنون است كه مرده ها صداى پسر خدا را مى شنوند و شنونده ها زنده مى شوند... و شما از اين تعجب نكنيد، ساعتى خواهد آمد كه همه اهل قبور آن صدا را مى شنوند، پس آنانى كه عمل صالح انجام داده اند از قبرها خارج مى شوند براى قيامت حيات و هركس عمل بد كرده به جهت قيامت داورى ، بيرون خواهند آمد.(189)
2 - انجيل لوقا
در ((انجيل لوقا)) چنين آمده است : و بر زمين ، تنگى و حيرت از براى امتها روى خواهد نمود به سبب شوريدن دريا و امواجش . و دلهاى مردم ضعف كرد از خوف و انتظار آن وقايعى كه بر ربع مسكون ظاهر مى شود؛ زيرا قوات (و پايه هاى ) آسمان متزلزل خواهد شد.(190)
3 - انجيل متى
در ((انجيل متى )) بشارتهايى در مورد ظهور حضرت مسيح (عليه السلام ) آمده است كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم :
الف - بعد از ضيق اين ايام ، آفتاب ، تاريك گردد و ماه ، نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ريزند و قوه هاى افلاك متزلزل گردد، آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پديد گردد و در آن وقت ، جميع طوايف زمين سينه زنى كنند و پسر انسان را ببينند كه بر ابرهاى آسمان با قوت و جلال عظيم مى آيد و فرشتگان خود را با صداى بلند آواز، فرستاده ، برگزيدگان او را از بادهاى اربعه از كران ، به كران فلك فراهم خواهند آورد.(191)
ب - و در نصف شب صدايى ، بلند شد كه اينك داماد مى آيد، به استقبال وى بشتابيد.(192)
ج - شما نيز حاضر باشيد؛ زيرا در ساعتى كه گمان نبريد، پسر انسان مى آيد.(193)
از اين تعبيرات ناهماهنگ و ناموزون انجيل استفاده مى شود كه ظهور حضرت مسيح (عليه السلام ) هم از تلخيها و بلاها خلاصى مى بخشد. و اين عقيده مورد ايمان و اعتقاد مسيحيان عالم است .
و ((ويل دورانت )) مى گويد: ((مسيحيان عالم كه در جهان به صورت پراكنده زندگى مى كنند، در زمينه ظهور حضرت مسيح و اينكه او به زمين برمى گردد و مملكتش را اقامه مى كند و هر كس كه به او ايمان آورد به نعمتهاى آخرت نايل مى شود و اينكه مسيح ، پسر خداست ، عقيده مشترك و واحدى دارند.))(194)
نشانه هاى ظهور مسيح (ع )
برخى از انجيل ها علاماتى را براى ظهور مسيح (عليه السلام ) ذكر كرده اند:
در ((انجيل مرقس )) آمده است : هنگامى كه مسيح بر كوه زيتون مقابل هيكل نشسته بود، پطرس و يعقوب و اندراوس جداگانه از مسيح (عليه السلام ) پرسيدند كه خروج تو چه وقت است ؟ و علامت ظهور تو چيست ؟ جواب داد:
((نگاه كنيد... هيچ كس شما را گمراه نكند؛ چونكه بسيارى به نام من مى آيند و مى گويند ما آنيم و بسيارى را به گمراهى مى كشانند، پس اگر شنيديد جنگها و اخبار جنگها را به وحشت نيفتيد؛ زيرا چاره اى از آنها نيست ، لكن اين انتهاى كار نيست ؛ چونكه امتى بر امتى و مملكتى بر مملكتى خواهند برخاست و زلزله ها در جاهايى حادث خواهد شد و قحطى و اغتشاشها پديد مى آيد و اينها ابتداى دردهاى زِه مى باشد، لكن شما از براى خود احتياط كنيد؛ زيرا شما را به شورا خواهند سپرد و در كنايس ، تازيانه ها خواهند زد...
لازم است كه انجيل اول بر تمام امتها موعظه شود و چون مكروه ويرانى را - كه به زبان دانيال نبى گفته شده است در جايى كه نمى بايد- بر پا ببينيد آنكه مى خواند بفهمد، آنگاه آنانى كه در يهوريه مى باشند، به كوهستان فرار كنند و هر كس كه بر بام باشد، به زير نيايد و داخل نشود تا خبرى را بردارد و كسى كه در مزرعه هست ، برنگردد تا رخت خود را بر دارد... پس هر گاه كسى به شما گويد اينك مسيح در اينجاست يا اينك در آنجاست ، باور نكنيد؛ زيرا مسيحيان دروغ و انبياى كذاب ظاهر شده و آيات و معجزات از ايشان صادر خواهد شد به قسمى كه اگر ممكن بودى برگزيدگان را هم گمراه نمودندى ، شما بر حذر باشيد، اينك از همه امور شما را پيش خبر دادم ...
و در آن روزهاى بعد از آن مصيبت ، خورشيد، ريك گردد و ماه ، نور خود را باز گيرد و ستارگان از آسمان فرو ريزند و قواى افلاك ، متزلزل خواهد گشت ، آنگاه پسر انسان را ببينند كه با قوت و جلال عظيم بر ابرها مى آيد در آن وقت فرشتگان خود را از جهات اربعه از انتهاى زمين تا به اقصاى فلك فراهم خواهد آورد...
هر آينه به شما مى گويم تا جميع اين حوادث واقع نشود، اين فرقه نخواهند گذشت ، غير از پدر، هيچ كس اطلاع ندارد؛ نه فرشتگان در آسمان و نه پسر)).(195)
مسيحى ها در تمام دوره هاى تاريخشان ، منتظر خروج سيد مسيح (عليه السلام ) بوده و مى باشند. ((امير شكيب ارسلان )) مى گويد: ((هوارت فرانسوى صاحب تاريخ عرب ، نقل مى كند كه ((انكليزيا)) وارد بيت المقدس شد و در وادى اى كه گفته مى شود به زودى دينونه در آن قرار مى گيرد، اقامت نمود و در آنجا هر روز صبح ، طبل را مى كوبيد و منتظر حشر او بود. و شنيدم كه زن انگليزى - به گمانم - به قدس آمد به خاطر حضرت مسيح (عليه السلام ) مرتب ، چاى دم مى كرد.
و ((لامرتين )) شاعر فرانسوى در سفرنامه اش براى كوه لبنان نقل مى كند كه در روستاى ((جون ))، خانم ((استير ستانوب )) دختر برادر وزير انگليزى مشهور را ملاقات كرده و مشاهده كرده كه اسب زين كرده هميشه نزد آن خانم حاضر بوده تا اگر حضرت مسيح (عليه السلام ) ظهور كرد و به آنجا رسيد، سوار آن اسب شود.))(196)
اينها نمونه اى بود از آنچه رهبران فكرى مسيحيت آن را در مورد ظهور حضرت عيسى (عليه السلام ) اعلان كرده اند و اما مسلمين به جهت اخبار متواتر، ايمان دارند كه حضرت عيسى (عليه السلام ) به زمين برمى گردد نه آنكه خود مستقلا اصلاح بشريت نمايد، بلكه در كنار حضرت امام منتظر (عليه السلام ) و از ياران و معاونين حضرت مهدى (عليه السلام ) در اقامه حق و تغيير روش زندگى و تبديل آن به آنچه افضل و اعلى است ، مى باشد.
مصلح منتظر از ديدگاه يهود
يكى از بندهاى اعتقادات يهود، ظهور مصلح عظيم در آخر الزمان است ، پس اوست كه اخلاق فاسد مردم را تطهير كرده و اصلاح مى نمايد. ((ابن قيم )) چنين مى گويد: ((به درستى كه يهود منتظرند كه قائمى از اولاد داوود پيغمبر (عليه السلام ) ظهور كند به طورى كه اگر لبهايش به دعا حركت كند، تمام امتها نابود شوند و اين موعود منتظر، به گمان يهود همان مسيح است كه وعده او به يهود داده شده است )).(197)
كيفيت ظهور مصلح يهود
اما كيفيت ظهور مصلح يهود را يكى از پيامبرانشان به نام ((اشعياء)) چنين مى گويد: ((به زودى كسى از اصل و نسب ابى داوود خروج و روح رب بر او حلول مى كند و روح حكمت و فهم و قدرت و معرفت خوف رب بر او حاكم مى باشد. او به نفع بيچارگان حكم به عدل مى كند و بر آنان انصاف مى نمايد و منافق را نابود مى كند و امنيت و آرامش برقرار خواهد كرد به طورى كه همه به راحتى و در كنار هم زندگى مى كنند(198) )).
البته چنين عدالتى كه هرگز در دورانهاى تاريخ ديده نشده و در تمام جاى جاى دنيا و كره خاكى گسترانيده مى شود، فقط و فقط به دست تواناى مصلح كل جهانى ، مهدى آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) ميسور است ؛ اوست كه دنيا را پر از عدالت مى نمايد و مردم را رهبرى آسمانى - كه هيچ گونه نيرنگ و فريبى در آن راه ندارد- مى نمايد.
نشانه هاى ظهور امام زمان (ع )
يهود در كتابهاى خودشان علامات و نشانه هايى را براى مصلحى كه در انتظارش هستند، ذكر كرده اند:
الف - همه سبطهاى دهگانه اجتماع كنند و در مقابل حكومت واحد از بيت داوود، خاضع مى باشند.
ب - ياءجوج و ماءجوج شكست مى خورند.
ج - كوه زيتون شكاف برمى دارد.
د- وادى مصر خشك مى شود.
ه - آبهاى گوارا در اورشليم و از بيت المقدس بيرون مى آيد.
و- ده نفر مرد از قوميتهاى مختلف دنيا به لباس يك يهودى مى چسبند و از او التماس مى كنند كه با او باشند؛ چونكه اينان شنيده اند كه خدا با يهود است .
ز- ساير قوميتها به ((اورشليم )) هجرت كنند تا در آنجا براى خدا نماز بخوانند.
ح - شرورهاى زمين نابود شوند. و اينان نظرشان اين است كه مسيح (عليه السلام ) نمى آيد مگر بعد از آنكه كسانى كه بر دين بنى اسرائيل خروج كرده اند از بين رفته باشند. و لذا بر هر يهودى واجب است تا حد امكان كوشش كند كه ساير امتها اشتراك نداشته باشند تا تمام قدرت و حكومت فقط در اختيار يهود بماند. و قبل از آنكه يهود به طور نهايى بر بقيه امتها حاكم شود، بايد جنگ بپا شود و ثلث دنيا نابود گردد و يهود هفت سال پى در پى بماند و سلاحهايى را كه بعد از پيروزى به دست آورده اند بسوزانند. و در چنين روزى است كه يهود به بالاترين مرحله ثروت و سرمايه دارى رسيده و همه اموال دنيا را مالك شده است و به زودى گنجهاى اينان خانه هاى بزرگى را پر مى كند كه براى حمل كليدهاى اين خانه ها سيصد الاغ لازم است و اين زمان است كه مردم دسته دسته به دين يهود داخل مى شوند و همگان از آن استقبال مى كنند غير از مسيحى ها كه هلاك مى شوند؛ زيرا آنان از نسل شيطانند.(199)
اين قسمت از حرفهاى يهود، بيانگر اين واقعيت است كه يهود، داراى كبر و غرور و كينه است و نسبت به همه اديان مخصوصا مسيحيت ، بغض شديد دارد، همچنانكه مى طلبند كه يهود بر همه ثروت دنيا مسلط شود تا آنكه همه ملل و اقوام دنيا تابع و تسليم يهود شوند و تحت استعمار و سلطه آنان در آيند.
ط- ((بطرس ))، يكى از علامات ظهور را چنين بيان كرده است : ((همه اديان از بين مى روند و مردم بايد در كمال قداست و تقوا منتظر باشند و خواهان سريع آمدن رب كه آسمانهاى ملتهب توسط او داخل مى شوند، بشوند و ما بر اساس وعده او منتظر آسمانها و زمين جديديم كه نيكوكار در آنها ساكن شود.))(200)
ى - در تعاليم ((تلمود)) راجع به نشانه هاى ظهور مصلح يهود، چنين آمده است : ((بر هر يهودى واجب است كه كوشش كند تا حكومت دنيا را به دست بگيرد و بقيه امم با كمال خوارى و ذلت قرار بگيرند و قبل از سلطه نهايى ، بايد جنگى بپا شود و دو ثلث عالم از بين برود و يهود هفت سال باقى مى ماند و سلاحهايى را كه به دست آورده اند، مى سوزاند و در اين هنگام ، دندانهاى دشمنان بنى اسرائيل به اندازه 22 ذراع شده و از دهنها بيرون آمده است !!
زندگى يهود در اين دوره در جنگ با ساير امم است و به زودى مسيح حقيقى مى آيد و شخص منتظر، به پيروزى مى رسد و امت يهود به اوج سرمايه دارى و ثروت مى رسد؛ چونكه مالك تمام املاك دنيا مى شود به طورى كه براى حمل كليدهاى گنجهاى آنان حداقل سيصد الاغ لازم است .))(201)
از اين تعبيرات هم استفاده مى شود كه يهود نسبت به ساير امتها كينه و عداوت دارد و بايد تلاش كند كه تمام ثروتهاى دنيا را به چنگ خود در آورد و بر دنيا سلطه پيدا كند.
نعمتهاى گسترده بعد از ظهور مصلح يهود
يهود، معتقد است كه بعد از ظهور مصلح ، نعمتهاى گسترده ، همه جاى جاى زمين را مى گيرد و حيات و زندگانى مردم ، قرنها طول مى كشد به طورى كه قد يك مرد به مقدار دويست ذراع مى شود.(202)
گفته اند: ((زمين اسرائيل به زودى نان و قماش مى روياند و بوته گندم مانند درخت خرما در لبنان بلند مى شود و به زودى هوا را مى وزاند تا آن را آرد خوب و نرم قرار دهد)).(203)
و نيز زمين اسرائيل ((فطير)) مى دهد و هر دانه اى هزار دانه بار مى آورد و شراب ، فراوان مى شود و بوته انگور، حاصل زياد مى آورد و ساختمان اورشليم به اندازه سه ميل ارتفاع پيدا مى كند و دربهاى آن از لولو و سنگهاى اصيل است كه هر ضلع آنها سى ذراع مى باشد.(204) فقر از بين مى رود و مردم تندرست مى شوند و به فضيلت ، گرايش پيدا مى كنند و عدالت و صداقت و صلح ، حاكم مى گردد.(205) و اين زمان است كه يهود بر تمام دنيا مسلط مى شود و همه امم براى آن مسيح ، تسليم مى شوند و هر فرد يهودى ، دو هزار و هشتصد نوكر دارد كه او را خدمت كنند.(206)
آرى ، يهود به بسيارى از اين گونه مسايل ، ايمان دارد و جزء ارتكازات دينى آنان است كه براساس آن مى خواهند خود را بر عالم تحميل كنند و ثروتهاى دنيا را براى خود انباشته نمايند. و بحث ما از مصلح جهانى كه تمام اديان آسمانى به آن معتقدند و ظهور او را حتمى مى دانند، پايان مى پذيرد و از مسلميات است كه آن مصلح آسمانى ، امام منتظر حضرت مهدى (سلام الله عليه ) است كه نصارا و يهود و ساير مذاهب و اديان ، به زودى به آن حضرت ايمان مى آورند و خداوند متعال او را همانند اولياى بزرگوارش ، مورد تاءييد و امداد غيبى قرار مى دهد تا آنكه حق و عدل و امنيت و مساوات را در بين مردم برقرار نمايد.
مومنين و منكرين امام زمان (ع )
همه علماى اسلام در اينكه ايمان به ظهور امام مهدى (عليه السلام ) و قيام آن حضرت براى اصلاح عالم و در هم كوبيدن نظامهاى فاسد دنيا، ضرورى و حتمى است ، اتفاق نظر دارند. و حكومت آن حضرت از بزرگترين پيروزيها و دستاوردهايى است كه بشريت در طول تاريخ به آن دست پيدا مى كند. علماى اسلام به آن ايمان دارند و آن را جزء لايتجزى اسلام مى دانند و اين به جهت اخبار فراوان و متواتر است كه از پيغمبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) و ائمه هدى (عليهم السلام ) نقل شده است و در بحثهاى قبل ، برخى از آنها ذكر شد. بنابراين ، در مطلب فوق الذكر، اختلافى نيست بلكه اختلاف در امر ثانوى است ، يعنى در ولادت و وجود آن حضرت . تمام شيعه و بسيارى از علماى اهل سنت و تاريخ نويسان آنان معتقدند كه آن حضرت تولد يافته و الآن وجود دارد و عده اى ديگر از اهل سنت مى گويند كه آن حضرت در آينده متولد خواهد شد و ما نظرات آنها را بررسى خواهيم كرد.
كسانى كه به وجود مقدس حضرت مهدى ايمان دارند
شيعه اماميه بر وجود مقدس امام منتظر (عليه السلام ) و اينكه متولد شده و حجت خدا در زمين است ، اتفاق نظر دارد و خداوند متعال آن حضرت را با وسايل حيات ، مدد مى كند به طورى كه عوامل شكست و پيرى و مرگ در او راه ندارد. و چنين بر خداى متعال سخت نيست . خدايى كه اين همه كرات و ستارگان را بدون ستون در اين فضا به جريان انداخته و حيات و ممات در قبضه قدرت اوست و بر همه چيز تواناست . اوست كه اصحاب كهف را سال 309 به خواب انداخته و سپس آنان را زنده كرده و داخل چرخ زندگى كرده است . اوست كه ((يونس )) پيامبر را در دل ماهى زنده نگهداشته است و وقتى كه طلب عفو از خداى متعال كرد، او را بيرون انداخت كه اگر استغفار نمى كرد تا روز قيامت زنده با ماهى ماندگار بود و اين گونه مسايل در قرآن كريم زياد است . و اكنون كلمات علماى اهل سنت را كه موافق شيعه اماميه هستند، ذكر مى كنيم .
1 - محمد بن طلحه شافعى
((محمد بن طلحة بن محمد قرشى نصيبى )) گفته است : ((محمد بن حسن خالص ، پسر على متوكل ، پسر محمد قانع ، پسر على الرضا، پسر موسى كاظم ، پسر جعفر صادق ، پسر محمد باقر، پسر على زين العابدين ، پسر حسين الزكى ، پسر على مرتضى اميرالمؤ منين ، پسر ابو طالب مهدى ، حجت خلف صالح منتظر (عليه السلام ) است )).
هذا الخلف الحجة غغغ قد اءيده الله ...
و مى افزايد: اما محل ولادت آن حضرت ، ((سر من راءى )) در 23 شعبان سنه 258 هجرى است .(207)
اين جملات از ايمان ((محمد بن طلحه )) به وجود حضرت مهدى (عليه السلام ) دلالت مى كند به جهت احاديث و گفته هاى پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) در مورد آن حضرت .
2 - ابن العربى
((محى الدين محمد بن على )) معروف به ((ابن العربى اندلسى )) بر امامت حضرت مهدى و ولادت آن حضرت تصريح كرده است . او مى گويد: مهدى در آخر الزمان ظهور مى كند و حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) به آن حضرت بشارت داده است و او از اهل بيت مطهر و دودمان محمدى است :
ان الامام الى الوزير فقير غغغ و عليهما فلك الوجود يدور...
بدانكه خداوند خليفه اى دارد كه خروج مى كند و زمين را از قسط و عدل پر مى كند بعد از آنكه از ظلم و جور پر شده باشد و اگر از دنيا حتى فقط يك روز باقى مانده باشد، خداوند همان روز را طولانى خواهد كرد تا اين خليفه كه از عترت رسول خدا و از اولاد فاطمه است ظهور كند و جد اين خليفه حسين بن على بن ابيطالب و پدر بزرگوارش حسن عسگرى است . او همنام پيغمبر اسلام است و مردم بين ركن و مقام با او بيعت مى كنند. او در خلقت شبيه جدش رسول خداست و از نظر اخلاق پايين تر از پيغمبر مى باشد؛ زيرا هيچ كس در اخلاق مانند رسول خدا نمى باشد. خداوند درباره اش مى فرمايد: انك لعلى خلق عظيم
او داراى پيشانى درخشنده و بينى كشيده است . مردم به وسيله او سعادتمند مى شوند و اموال را بين مردم مساوى تقسيم مى كند و عدالت مى ورزد. به حدى وضع اقتصادى زمان او خوب است كه مردى خدمتش مى رسد و از آن حضرت عطا مى طلبد و حضرت به مقدارى كه او بتواند حمل كند، به او عنايت مى كند. در زمان او صفات بد و رذايل اخلاقى ، به مكارم اخلاقى تبديل مى يابد. ديده مى شود كه مردى در شب ، جاهل و ترسو بوده ولى صبح مى كند در حالى كه عالم ، كريم و شجاع مى شود و پيروزى و نصر و مدد، او را احاطه كرده است .
او يار و ياور ضعفا و بيچارگان و از بين برنده حاكمان و ستمگران است .
او به آنچه مى گويد عمل مى كند و آنچه را كه عمل مى كند به مردم مى گويد و اسلام به وسيله او عزت و حيات پيدا مى كند. مردانى دور او هستند كه اهل خداشناس و حقيقت مى باشند و آن حضرت را وزارت و نصرت و يارى مى كنند. و حضرت على از آسمان نازل مى شود در حالى كه ملكى در طرف راست و فرشته اى در طرف چپ او قرار دارد، آن حضرت را يارى مى كند. و صليب را مى شكند و خوك را به قتل مى رساند.))(208)
3 - ابن صباغ مالكى
((شيخ نور الدين على بن محمد)) مشهور به ((ابن صباغ مالكى )) گفته است : ((امام دوازدهم محمد بن حسن است )). سپس تاريخ ولادت و دليل و برهان امامت و بخشى از اخبار آن حضرت و غيبت و مدت قيام حكومتش را توضيح داده است .(209)
4 - ابن اثير
((على بن ابى الكرم محمد بن محمد شيبانى )) مشهور به ((ابن اثير جزرى )) گفته است : ((در آن سال يعنى در سال 260 هجرى ، حضرت ابا محمد حسن عسگرى علوى وفات يافت و او امام يازدهم از دوازده امام اماميه است . او پدر- امام مهدى ((محمد)) است كه در سال 232 متولد شده است )).(210)
5 - شمس الدين
((شمس الدين ابو مظفر يوسف بن فزاعلى )) مشهور به ((سبط بن جوزى )) گفته است : ((محمد بن حسن بن على بن محمد بن على بن موسى الرضا بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب (عليهم السلام ) كنيه اش ابو عبدالله و ابوالقاسم است . و او خلف و حجت و صاحب الزمان و قائم و منتظر و آخرين امام از دوازده امام مى باشد(211) )).
6 - ابو فداء
((اسماعيل ابو فداء)) گفته است : ((امام حسن عسگرى يكى از دوازده امام اماميه است و او پدر محمد منتظر (عليه السلام ) مى باشد كه ولادتش در سال 235 هجرى بوده است )).(212)
شيعه معتقد نيست كه امام (عليه السلام ) در سرداب ، غايب شده است . و همچنين منتظر خروج او از سرداب نيست ، بلكه شيعه مى گويد امام (عليه السلام ) از چشم مردم پنهان و غايب شد. و شيعه انتظار خروج امام را از بيت الله الحرام مى كشد و ما در بحثهاى گذشته به اين مطلب اشاره كرديم .
7 - قرمانى
((قرمانى )) گفته است : ((امام ابوالقاسم محمد بن حسن عسگرى ، عمرش در وقت وفات پدرش ، پنج سال بوده و خداوند به او حكمت عنايت كرده ، همچنانكه به يحيى عطا نموده است . و داراى قد معتدل و خوش سيما و موى زيبا و بينى كشيده و پيشانى نورانى است )).(213)
8 - ابن خلكان
((ابن خلكان )) در ترجمه و شرح حال امام منتظر (عليه السلام ) گفته است : ((ابوالقاسم محمد بن حسن بن محمد جواد، دوازدهمين امام از امامان دوازدهگانه است و در روز جمعه نيمه ماه رمضان (نيمه ماه شعبان ) سال 255 هجرى ، متولد شده است )).(214)
9 - ذهبى
((ذهبى )) در مورد ولادت حضرت امام منتظر (عليه السلام ) تصريح كرده و گفته است : ((يكى از حوادث سال 261 هجرى ، فوت حسن بن على بن جواد بن رضا (عليهم السلام ) يكى از دوازده امام است و او پدر امام منتظر (عليه السلام ) محمد بن حسن مى باشد)).(215)
10 - سراج الدين رفاعى
((شيخ الاسلام ابوالمعالى سراج الدين محمد رفاعى )) گفته است : ((لقب او تقى ، عالم ، فقيه ، امير، دليل ، و عسگرى است ... و داراى پنج اولاد مى باشد، امام حسن عسگرى ، حسين ، محمد، جعفر، و عايشه است . اما امام حسن عسگرى ، پس حجت منتظر، ولى الله ، امام مهدى از او مى باشد)).(216)
11 - شيخ شبلنجى
((عالم فاضل شيخ شبلنجى )) گفته است : ((اين فصل در ذكر مناقب محمد بن الحسن الخالص بن على الهادى بن محمد الجواد بن على الرضا بن موسى الكاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن على بن الحسين بن على بن ابيطالب ، مادرش ام ولد، نرجس است . صيقل و سوسن نيز گفته شده و كنيه اش ابوالقاسم مى باشد)). و اماميه به او اين القاب را داده اند: حجت ، مهدى ، خلف صالح ، قائم ، منتظر و صاحب الزمان . مشهورترين اين لقبها ((مهدى )) است . و صفات حضرت اين است كه جوانى است بلند قامت ، با چهره و مويى زيبا و موهاى آن حضرت تا كتفش مى رسد، بينى كشيده و چهره اى نورانى دارد)).(217)
12 - سليمان بن خواجه
((عالم فاضل شيخ سليمان بن خواجه )) بحث مستدلى دارد و در آن بحث ثابت كرده مهدى موعود كه پيغمبر اسلام به او بشارت داده ، همان حجت خدا محمد بن حسن عسگرى است و دلايل و شواهدى را بر تاءييد عقيده اش ذكر كرده است . و ياد آورى اين نكته جالب است كه اين شيخ از نظر مذهب ، حنفى و از نظر مسلك ، صوفى است .(218)
13 - عبدالوهاب شعرانى
((شيخ عارف عبدالوهاب احمد بن على شعرانى )) گفته است : ((ولادت امام منتظر (عليه السلام ) شب نيمه شعبان سال 255 هجرى است و او زنده و وجود دارد تا ظهور كند و عيسى بن مريم هم در كنارش مى باشد و او از اولاد امام حسن عسگرى است )).(219)
14 - خيرالدين زركلى
((خيرالدين زركلى )) گفته است : ((محمد بن حسن عسگرى خالص بن على الهادى ابوالقاسم ، آخرين پيشوا از دوازده امام اماميه است و او نزد اماميه به مهدى ، صاحب الزمان ، منتظر، حجت و صاحب السرداب معروف است . در سامرا متولد شده و در حالى كه پنج ساله بود، پدرش وفات يافت . وقتى كه به سن نه ، يا ده و يا نوزده سالگى رسيد، در خانه پدرش داخل سرداب شد و ديگر خارج نگرديد))
ابن خلكان گفته است : ((شيعه در آخر الزمان خروج او را از همان سرداب در سامرا(220) انتظار مى كشد)).