مثل هاى آموزنده قرآن
(در تبيين پنجاه و هفت مثل قرآنى)

آية الله جعفر سبحانى

- فهرست -


فهرست مطالب
مقدمه مولف
1 : ((مَثَل )) و ((مِثل )) در لغت و قرآن
2 : ((مثل ))هاى رايج در محاورات مردم
3: سيماى ((مثل ))هاى قرآن
4: مثل صريح و كامن يا آشكار و پنهان
5: ويژگى مثل هاى مكى و مدنى
6 : آياتى كه از آنها به عنوان مثل بهره مى گيرند:
مثل يكم : خاموشى نور در بيابان تاريك و وحشت زا
مثل دوم : گروه سرگردان در بيابان تاريك و وحشت زا
مثل سوم : معبودانى پست تر از پشه
مثل چهارم : دلهاى سخت تر از سنگ
مثل پنجم : بسان جاندارى كه جز داد و فرياد، بهره اى نمى برد
مثل ششم : در كشاكش سختى ها و ناراحتى ها
مثل هفتم : بسان دانه اى كه به هفتصد دانه تبديل مى شود
مثل هشتم : بسان كشتزارى بر سنگ خارا
مثل نهم : انفاق خالصانه در راه خدا
مثل دهم : منت پس از انفاق يا آتشبارى در باغ زندگى
مثل يازدهم : رباخواران بسان ديوانگان فاقد تعادل !
مثل دوازدهم : عيسى نيز همچون آدم ، پدر نداشت
مثل سيزدهم : انفاق كافران بسان زراعتى در گردباد سوزان
مثل چهاردهم : زندگى در نور ايمان ، با زندگى در تاريكى كفر برابر نيست
مثل پانزدهم : قلب مومن بسان سرزمين پاكيزه
مثل شانزدهم : دانشمند بد فرجام بسان حيوان درنده است
مثل هفدهم : بناى استوار و بناى ناپايدار
مثل هيجدهم : جهان ناپايدار بسان بهار زودگذر
مثل نوزدهم : دو گروه بينا و نابينا يكسان نيستند
مثل بيستم : فرياد رسانانى بيچاره و زبون
مثل بيست و يكم : مقايسه حق و باطل
مثل بيست و دوم : همچون خاكسترى در تندباد
مثل بيست و سوم : عقيده پاك همچون شجره طيبه است
مثل بيست و چهارم : انديشه ناپاك بسان درخت ناپاك است
مثل بيست و پنجم : بسان ملت هاى پيشين
مثل بيست و ششم : بسان موجود ناتوان كه نياز به غذا و فرزند دارد
مثل بيست و هفتم : موقعيت معبودهاى دروغين و معبود واقعى
مثل بيست و هشتم : موقعيت مومن و كافر
مثل بيست و نهم : بسان زنى كه رشته ها را، وا مى تابد
مثل سى ام : كفران نعمت هاى مادى و معنوى
مثل سى و يكم : ميانه روى در انفاق
مثل سى و دوم : منطق مومن و كافر در جهان آفرينش
مثل سى و سوم : زندگى زودگذر بسان گياهان سرسبز
مثل سى و چهارم : معبودانى پست تر از مگس
مثل سى و پنجم : بسان ستاره فروزان
مثل سى و ششم : بسان سراب است نه آب
مثل سى و هفتم : شبى تاريك در دل درياى مواج
مثل سى و هشتم : پناهگاهى سست تر از لانه عنكبوت
مثل سى و نهم : شريكانى دون و پست
مثل چهلم : پست تر از آب تلخ
مثل چهل و يكم : بينا و نابينا، تاريكى و نور يكسان نيست
مثل چهل و دوم : سرگذشت قوم انطاكيه
مثل چهل و سوم : زندگى پيشين بسان حيات نخستين
مثل چهل و چهارم : بسان بنده يك شخص ، و بنده چند شخص
مثل چهل و پنجم : سنت الهى درباره مستكبران
مثل چهل و ششم : نمونه اى براى آيندگان
مثل چهل و هفتم : معبودان دروغين ، نه همچون مسيح و فرشته
مثل چهل و هشتم : وصف بهشت موعود
مثل چهل و نهم : بسان كشتزارى استوار و شكوفا
مثل پنجاهم : ادوار پنج گانه عمر
مثل پنجاه و يكم : دو سرنوشت يكسان
مثل پنجاه و دوم : نويدى مانند نويد شيطان
مثل پنجاه و سوم : دلهاى سخت تر از صخره ها
مثل پنجاه و چهارم : چهارپايى بر او كتابى چند
مثل پنجاه و پنجم : گنهكارانى مانند همسران نوح و لوط
مثل پنجاه و ششم : همچون زنان پرهيزگارى مانند همسر فرعون و مريم
مثل پنجاه و هفتم : كدام يك از دو گروه ، راه به مقصد مى برند