خوردنيهاى شفابخش

مهدى نراقى

- ۲ -


تركيبات پسته عبارتند از: 7/1 درصد املاح معدنى ، 5/17 درصد مواد ازت دار و 52 درصد چربى و 22 درصد هيدرات دو كاربن . مواد معدنى موجود در پسته است كه براى آن ارزش حياتى بوجود آورده و اين مواد كه هر كدام به نوبه خود نقشى جالب در فعاليت سلولها و متابوليسم بدن ما دارد و در حدود 60/3 گرم فسفر در يك كيلو پسته وجود دارد كه در تقويت قواى جسمى و سلولهاى مغزى موثر است .
گذشته از فسفر، كلسيم در پسته به مقدار 90 گرم وجود دارد كه آن هم در ساختمان و استحكام استخوان ، خون و عضلات اهميت فراوان دارد.
در پسته مقدار قابل توجهى آهن وجود دارد و بايد بدانيم كه آهن در تمام سلولهاى بدن وجودش لازم است براى ادامه حيات و ساختمان هموگلبين و گلبولهاى قرمز خون دخالت تام دارد.
پسته با داشتن مواد ديگرى چون پتاسيم ، منيزيم تاءمين كننده احتياجات بدن و خون است و همانطور كه گفتيم پسته داراى مقدار زيادى چربى بوده و بدين لحاظ ارزش غذايى زيادى دارد.
چون مصرف زياد پسته باعث مى شود كه مقدار ازت در خون و بدن بالا رود شايد به همين علت است كه عده اى معتقدند كه پسته باعث كثيف شدن خون مى شود، البته اشخاصى كه دچار ضعف و نارسايى كبد هستند و مبتلايان به بيماريهاى نقرس و ديابت و ناراحتى كليه بايد از خوردن پسته خوددارى كنند، زيرا باعث شدت و عود بيمارى آنان مى شود، در پسته همچنين ويتامينهاى آ- ب و ب 2 و پ پ و ويتامين E وجود دارد.

خرما
درختى است كه پاى در آب و سر در آتش دارد او، مدافع سرسخت بدن ، در برابر بيمارى سرطان است .
خرما يكى از ميوه هايى است كه مقدار فسفر و كلسيم آن درست به مقدار فسفر و كلسيمى است كه به طور طبيعى در بدن ما وجود دارد.
خرما داراى ويتامين ((آ)) است و بطورى كه مى دانيد اين ويتامين مخصوص رشد است و همين ويتامين است كه براى نگهدارى كلسيم در بدن براى تعادل اعصاب و تغذيه بدن لازم است .
فسفرى كه در خرما وجود دارد، سلولهاى عصبى را سرزنده نگه مى دارد و اين ماده حياتى است كه چاره و درمان موثر تمام كمبودهاى بدن مى باشد.
بر طبق تحقيقات علمى كه اخيرا به عمل آمده است ، معلوم شده است كه احتياج انسان به آهن 9 درصد ميلى گرم در هر روز است . با تجزيه اى كه در خرما به عمل آورده اند ثابت شده است كه در هر صد گرم خرما 6/3 تا 5 ميلى گرم آهن وجود دارد.
پس با مصرف مقدارى كمى خرما، احتياج بدن به آهن رفع مى شود و چنانكه مى دانيد آهن نيرو دهنده گلبولهاى قرمز خون است و چون خرما داراى مقدار زيادى آهن است در جلوگيرى از كم خونى و يا معالجه و درمان آن اثر كاملى دارد.
وجود منيزيوم در خرما نيز قابل توجه است ... معمولا براى يك كيلو خرما يك متر مكعب آب لازم است در مناطقى كه درختان خرما مى رويد كمياب است و سرشار از املاح معدنى مخصوصا منيزيوم است كه ميوه خرما از آن بهره كافى مى برد. وجود منيزيوم در خرما سبب شده است صحرانشينان كه در واحه ها و آبادى هاى نزديك به درختان خرما زندگى مى كنند و اغلب خوراك آنها خرما است از ابتلا به سرطان مصون بمانند. زيرا ثابت شده است منيزيم يكى از موادى است كه اگر به مقدار كافى در غذا باشد مصونيت در مقابل سرطان ايجاد مى كند.
ماده گرانبهاى منيزيم علاوه بر اين كه در مقابل سرطان مصونيت مى دهد خودش هم ((كاتاليزور)) است و اين ((كاتاليزور)) براى اصول تغذيه ما لازم است زيرا منيزيم انرژى عضلاتى را تقويت مى كند و قواى عصبى و عمومى بدن را افزايش مى دهد.
منيزيم با فسفر تقويت كننده اعمال فكرى ما نيز هستند.
اين نكته را هم ناگفته نگذاريم كه منيزيوم براى پروستات و كليه ها هم ماده غذايى گرانبهايى است .
گاهى كليه ها نمى توانند از ورود قند به خون جلوگيرى كنند و در نتيجه بيمارى ((ديابت )) پيدا مى شود در اين صورت يك رگه منيزيوم مى تواند جريان كارها را به سير طبيعى خود سوق دهد اشخاصى كه به بيمارى ديابت مبتلا شده اند خرما براى آنها شيرينى طبيعى است و چون داراى ويتامين ((ب 2)) نيز هست ، غذا را خيلى زود جذب بدن خواهد كرد.
خرما بايد تازه و طبيعى باشد. خرمايى كه تخمير شده . يا با مواد شيميايى شسته باشند براى سلامتى خوب نيست و حتى الامكان بايد خرماى تازه و طبيعى مصرف كرد.
كسانى كه دچار كم خونى شده اند مى توانند در جاهايى كه درختان ((خرما وجود دارد رژيم خرما بگيرند و به جاى هر غذايى روزى نيم كيلو خرما بخورند و چنانچه اين كار را يك ماه ادامه دهند، كم خونى آنها برطرف خواهد شد و داراى رنگ و رخسار سالم و شادابى خواهند شد.

زردآلو
فوايد و موارد استفاده از آن
درخت زردآلو اصلا در چين بوده است و از آنجا به ساير نقاط دنيا رفته است . هنوز هم در كوهاى پكن درخت زردآلو به حال خودرو و وحشى مى رويد. با وجودى كه در قرنهاى خيلى دور دست زردآلو در كشورهاى آسيايى شناخته شده بوده و مردم به آن آشنايى داشته اند در كشورهاى اروپايى تا آغاز قرن اول ظهور مسيح آن را نمى شناختند و وقتى هم آن را شناختند به چشم يك ميوه مفيد و قابل استفاده به آن نگاه نمى كردند و خلاصه اين ميوه در آن زمان شهرت نيكويى در نزد مردم نداشت .
رفته رفته نفوذ اعراب در اسپانيا قدر و منزلت زردآلو را در اروپا بالا برد و عقيده عمومى اروپاييان را نسبت به اين ميوه عوض كرد.
با وجود اين در فرانسه تا اواخر قرن هفدهم عقيده داشتند زردآلو ميوه مفيدى نيست ولى كم كم كه روى اين ميوه مطالعات و تحقيقات علمى شد مردم پى بردند كه زردآلو ميوه مفيدى است و خواص شفا بخشى دارد و امروز انواع مختلف زردآلو بين ميوه ها مقام مهمى به دست آورده و زياد مصرف مى شود و از طرف پزشكان غذاشناس مصرف آن توصيه مى گردد.
ارزش غذايى زردآلو از نظر رژيم
زردآلو يكى از ميوه هاى خيلى شيرين و قنددار است يعنى هشت دهم وزن آن قند است و از ميوه هاى بى نظير است كه از لحاظ داشتن ويتامين ((آ)) بسيار غنى است يعنى داراى كاروتن است و كاروتن چنان كه مى دانيد ماده اى است كه رنگ قشنگ زردآلو را به وجود مى آورد و توليد ويتامين ((آ)) مى كند. در نتيجه با مصرف زردآلو رشد بدن زياد مى شود، مقاومت در برابر بيماريها افزايش مى يابد و قوه بينايى مخصوصا در شب افزوده مى گردد.
زردآلو براى چه اشخاصى توصيه مى شود؟
در صورتى كه زردآلو خوب رسيده باشد مصرف زردآلو براى كسى كه از تندرستى و سلامت طبيعى برخوردار است توصيه مى شود به شرطى كه به اعتدال مصرف كنند و از زياده روى خوددارى كنند زيرا اگر در مصرف زردآلو زياده روى شود باعث اختلال هضم و يا به هم خوردگى روده ها مى شود و در حالت اخير حال اسهالى به شخص دست مى دهد.
زردآلو براى اشخاصى كه كم خون هستند، ورزشكاران ، اشخاص خسته ، كسانى كه از شدت كار فرسوده شده اند، براى زنان حامله ، اشخاصى كه دوره نقاهت را مى گذرانند توصيه و تجويز شده است .

گردو
بهترين ميوه مغذى و پركالرى براى فصل زمستان
مواد چربى گردو غنى است و داراى مواد ازت دار نيز مى باشد.
از فندق ، مواد نشاسته اى كمترى دارد و به همين علت براى اشخاصى كه ديابت و مرض قند دارند مصرف آن تجويز مى شود.
خواص گردو:
گردو داراى مواد چربى و پروتئين مغذى است ؛ بطور خفيف ملين و ضد اسهال است .
گردو كرم كُش است و مصرف آن كرم روده ها را به خارج دفع مى كند.
گردو را به عنوان كمك در معالجه عفونتهاى ريوى و مجارى ادرار تجويز مى كنند.
گردو داراى ويتامينهاى ((آ)) و ((ث )) مى باشد و در تعادل عمومى بدن و تغذيه ، عمل موثر و مفيدى را انجام مى دهد.
((بوندوى )) عقيده دارد گردو ميوه اى است كه از نظر داشتن روى كه عنصر حياتى است و براى فعاليت ويتامينها در بدن ضرورت كامل دارد ميوه ممتازى است .
گردو داراى مس است و با آهن براى ساختن هموگلوبين خون همكارى مى كند.
از گردو روغن مايعى مى گيرند كه با اين روغن مايع بدن بچه هايى را كه استخوان نرم دارند و يا كم خون هستند مالش مى دهند تا استخوانهاى آنها محكم شود و كم خونى آنها برطرف گردد.
روغن مايع گردو براى سالاد سبزيهاى خام بسيار مطبوع است و طعم خاصى به سالاد و سبزيهاى خام مى دهد. اگر شما كه اين سطور را مى خوانيد به جاى روغن زيتون يك بار روغن گردو در سالاد داخل كنيد و طعم آن را بچشيد حتما طرفدار آن خواهيد شد.
كسانى كه كرم كدو دارند اگر هر روز پنجاه تا شصت گرم روغن مايع گردو را بخورند در دفع اين مهمان ناخوانده مزاحم موثر خواهد بود. طريقه مصرف آن اين است كه اين مقدار روغن گردو را با سيب زمينى آب پز بخورند و چند شب اين كار را ادامه دهند.
دمكرده برگهاى گردو به مقدار بيست تا سى گرم در يك ليتر آب به عنوان نوشابه معمولى براى كسانى كه مسلول هستند تجويز شود، همچنين براى آنهايى كه به راشيتيسم (نرمى استخوانها) و يا لنفاتيسم و يا بيمارى استخوان دچار شده اند مفيد است .
جوشانده برگ درخت گردو به مقدار پنجاه تا شصت گرم در يك ليتر آب به طورى كه يك ربع ساعت روى آتش جوشيده باشد به صورت انژكسيون شستشو براى مبارزه با عارضه ترشح مواد سفيد در خانمها مصرف مى شود. با اين جوشانده چشم ها را وقتى مژه مى خارد و تحريك مى شود مى شويند.
كسانى كه داراى استخوان هاى نرمى هستند اگر حمام جوشانده برگ درخت گردو را بگيرند، استخوان هاى آنها محكم خواهد شد: براى تهيه اين حمام بايد پانصد گرم برگ درخت گردو را در يك ليتر آب مدت پانزده دقيقه بجوشانند و آن را به آب وان حمام اضافه كنند و در آن نيم ساعت بخوابند و اعضاى بدن خود را مالش دهند.
براى تهيه يك غذاى مقوى خانم هاى علاقه مند به سلامت افراد خانواده مى توانند آب ميوه را بگيرند و يك مشت مغز گردو و يك قاشق قهوه خورى عسل را با آن مخلوط كنند و در ميكسور (مخلوط كننده برقى ) بريزند و كليد آن را بزنند تا گردوها به صورت گرد درآيد و با آب ميوه مخلوط يكسانى را به وجود آورد.
روغن مايع گردو از روغن هاى نباتى سالمى است كه كلسترول ندارد و مقام اول را بين روغن لوبياى چينى (سويا) و روغن تخم گل آفتاب گردان در طباخى بهداشتى به دست آورده است .
موضوع مهمى كه در مصرف گردو اهميت دارد اين است كه گردو بيش از يك سال نبايد بماند و موقع مصرف بايد آن را پوست كند و خورد، گردوهايى كه از پوست در مى آيند و مدتها در جريان آفتاب و هوا مى ماند و با اصطلاح بادخور مى شود براى مصرف مناسب نيست و اغلب علت جوش بدن و درد گلو مى شود.
گردو از ميوه هايى است كه كالرى فراوان دارد و بهترين خوراك زمستانى است . طبق آخرين تجزيه علمى كه از گردو به عمل آمده معلوم شده است كه گردو داراى مواد و عناصر متشكله زير مى باشد:
  گردوى تازه گردوى خشك
آب 50/26 -----
مواد ازت دار 05/11 03/15
مواد چربى 98/41 2/57
مواد استخراجى 57/17 90/23
سلولز 6/1 18/2
بقايا 3/1 77/1
گردو ميوه اى است كه سرشار از مس ، روى ، پتاسيم منيزيوم ، فسفر، گوگرد، آهن كلسيم و ويتامينهاى ((آ)) و ((ث )) و (((پ ))) است .

گلابى
قند گلابى بهترين قندهاست زيرا به آسانى جذب مى شود
اصل گلابى از آسياى شرقى است كه در زمانهاى بسيار قديم به اروپا وارد شده است .
كشفيات باستانشناسى در شهرهاى درياچه اى ثابت مى كند كه در زمانهاى قديم هم مردم گلابى را مى شناختند و مصرف مى كردند زيرا نقش گلابى در روى سنگ اين شهرهاى قديمى وجود دارد و به دست آمده است .
دكتر هانرى لوكلر در كتاب خود به نام معالجه امراض با گياهان مى نويسد:
به نظر مى رسد كه در ميوه گلابى طبيعت نيك نهاد آب زمين را تقطير كرده و با عمليات شيميايى خيلى عجيب و حيرت انگيز آن را به نوشابه اى تبديل كرده است كه خوردن آن گوارا و لذيذ و خوشمزه است ولى معلوم نيست به چه علتى پزشكان قرون وسطى براى گلابى خواص قبض كننده قائل بودند و عقيده داشتند كه گلابى ميوه اى است ثقيل ، مانع شكم ورى ، سنگين و گس كه موجب پيدايش ميگرن و باد سينه مى شود.
ارزش غذايى گلابى :
غذاشناسان عصر حاضر گلابى را ميوه عالى مى دانند كه بيشتر خواص ‍ لينت دهنده اى دارد. بيش از 83 درصد گوشت گلابى را آب تشكيل مى دهد و داراى املاح معدنى و مخصوصا منگنز است گلابى از ميوه هاى خيلى شيرين محسوب مى شود يعنى هشت درصد آن قند است . قند گلابى يا ((لوولوز)) بهترين قندى است كه حتى اشخاصى كه مرض قند دارند مى توانند آن را بخورند زيرا به آسانى هضم و جذب مى شود. پوست گلابى از نظر تانن غنى است و هم چنين با مواد پانتوزان آهك دانه هايى را به وجود مى آورد كه در درون گلابى اين دانه هاى ريز رياد است و موجب پاك كردن روده ها مى شود. پوست گلابى كه در معرض نور خورشيد قرار مى گيرد از نظر ويتامينها و دياستاز از گوشت آن غنى تر است .
نوعى گلابى را كه پوست آن نازك و لطيف است مى توانيد با پوست بخوريد ولى البته كسانى كه از روده ها عليل هستند نبايد گلابى را با پوست بخورند زيرا پوست گلابى در روده ها تحريكاتى ايجاد مى كند كه باعث زحمت مى شود.
برگ درخت گلابى خواص ادرار آور دارد. جوشانده برگ درخت گلابى را براى رفع اختلالات مجارى ادرار و كيسه مثانه و مخصوصا به هنگام درد مثانه مصرف مى كنند.
چه كسانى بايد گلابى بخورند؟
همه ، حتى بچه هاى كوچك مى توانند گلابى بخورند به شرط آنكه كاملا رسيده باشد.
گلابى هايى كه كاملا نرسيده است ، مواد تحريك كننده دارند و گلابى هايى كه زياد رسيده باشند قسمتى از خواص غذايى خود را از دست مى دهند.
كسانى كه نمى توانند ميوه هاى خام را بخورند مى توانند كمپوت گلابى بخورند زيرا كمپوت گلابى نيز مثل ميوه گلابى تمام خواص غذايى اين ميوه را در خود دارد.

گيلاس
ميوه اى كه سموم بدن را از بين مى برد، دستگاه هاضمه را مرتب كرده و اعصاب را تسكين مى بخشد
گيلاس ، ميوه درخت گيلاس است كه در تمام كشورهاى جهان آن را مى شناسند مخصوصا فصل شكوفه گيلاس در ژاپن شهرت جهانى دارد.
درخت گيلاس در بهار لباس نازك و سفيد از گلهاى كوچك و ظريف بر تن مى كند كه رفته رفته گلها مى ريزد و از ته آن دانه هاى كروى شكلى كه سبز است نمودار مى شود. اين دانهاى كروى شكل سبز كم كم رنگ گرفته و به رنگ زرد طلايى و يا قرمز در مى آيد كه همان گيلاس است كه فعلا از اصفهان بهترين نوع آن به بازار ايران مى آيد و بعد كه تمام شد از خراسان ، گيلاس ‍ مخصوص آن ناحيه كه خيلى درشت و پرگوشت و كمى هم سفيد است پيدا مى شود.
گيلاس خراسان را در جاهاى ديگرى كاشته و محصول آن را به بازار مى آورند.
مشخصات و خواص گيلاس
گيلاس از ميوه هاى كوچك هسته دار است كه شكل آن تقريبا كروى است و داراى دمى بلند و يا كوتاه است . گوشت ميوه گيلاس يا خيلى لطيف و يا سفت و آبدار و شيرين به رنگ زرد سفيد و يا زرد قرمز يا سياه مى باشد و گيلاس سرشار از املاح معدنى است : داراى كلسيم ، فسفر، پتاسيم ، كلر، سديم ، منيزيم ، گوگرد و مقدار قابل توجه آهن است .
گيلاس داراى كوبالت ، مس ، منگنز، و روى مى باشد.
قندى كه گيلاس دارد از نوع ((لوولوز)) است .
گيلاس داراى ويتامينهاى ث و ب 2 و پ پ و مقدار زيادى ويتامين آ مى باشد. كه براى چشم فوق العاده مفيد است .
از خوردن گيلاس اثرات مهمى در بدن ما پيدا مى شود كه از زمانهاى قديم آن را توصيف و تشريح كرده اند چنان كه طرفداران مكتب سالرن درباره گيلاس اين طور گفته اند:
((اگر گيلاس بخورى مزاياى زيادى براى تو فراهم خواهد شد.))
((شكم تو پاك خواهد شد و تمام خون بدنت بهتر گردش كرده و مواد غذايى لازم را به دست خواهد آورد.))
در قرن هجدهم دكتر ((له مرى )) معروف درباره گيلاس نوشته است :
((گيلاس براى قلب ، براى معده و روده مفيد است اشتها را زياد كرده و بدبويى را به خوشبويى تبديل مى كند.)) در عصر حاضر بر اثر بررسيهايى كه در روى گيلاس به عمل آورده شده است گفته هاى پزشكان قديمى درباره اين ميوه به ثبوت رسيده است .
و اكنون با آزمايشهاى علمى ما مى دانيم كه گيلاس از ميوه هايى است كه سموم بدن را بر طرف كرده و خون را تصفيه مى كند، قوه دماغى بدن را تقويت كرده و كمبود املاح معدنى بدن ما را برطرف ساخته و دستگاه هاضمه را منظم مى كند، اعصاب را تسكين داده و ادرار آور است .
هر صد گرم گيلاس داراى دويست و پنجاه ميلى گرم پوتاس است و چنانكه مى دانيد پوتاس تاءثير زيادى بر افزايش ادرار دارد. كسانى كه ورم مفصل و يا رماتيسم يا نقرس دارند بالنتيجه براى معالجه خود بايد غذايى بخورند كه ادرار زياد كند، با گيلاس رژيم مى گيرند. رژيم گيلاس براى كسانى كه سنگ كليه و يا سنگ صفرا و يا مثانه دارند نيز بسيار مفيد و موثر است . كسانى كه تصلب شراين دارند و يا از كبد مى نالند و يا به يبوست مبتلا شده اند و يا در روده هاى آنها گاز جمع مى شود و غذا تخمير مى گردد و هم چنين كسانى كه املاح معدنى بدن آنها كم شده و يا بچه هايى كه دير رشد مى كنند بايد گيلاس بخورند و رژيم گيلاس بگيرند چون قند ميوه گيلاس از نوع قند لوولوز مى باشد. مصرف گيلاس به كسانى كه بيمارى ديابت دارند توصيه مى شود.
تركيباتى كه در گيلاس وجود دارد تعديل كننده پ هاش خون است زيرا خون بايد به مقدار 4/7 قليايى باشد.
مصرف گوشت و مواد گوشتى خون را اسيدى مى كند و بهترين تعديل كننده آن ميوه ها از جمله گيلاس است .
گيلاس را بايد قبل از غذا خورد تا با آن جلوى زيادى اشتها را بگيرد. كسانى كه براى كم خوردن و لاغرى متوسل به قرصهاى شيميايى مى شوند مى توانند از گيلاس كه يك ميوه طبيعى است و مصرف آن اندام را متناسب مى كند كمك بگيرند، زيرا قرصهاى شيميايى براى كم كردن اشتها اشخاص ‍ را لاغر مى كنند و براى سيستم اعصاب و دستگاه عروق و شريانها مضر و خطرناك است و اعصاب را تحريك كرده و بى خوابى مى آورد. كسانى كه مى خواهند از گيلاس براى لاغرى و تناسب اندام خود كمك بگيرند بايد در ابتداى غذاى خود دويست و پنجاه تا سيصد و پنجاه گرم گيلاس بخورند و بعد منوى غذاى آنها نبايد داراى مواد نشاسته اى مثل نان ماكارونى ، برنج ، حبوبات و نان شيرينى باشد.
رژيم گيلاس براى دفع سموم بدن
براى رژيم دفع سموم بايد صبح ناشتا نخست صد گرم گيلاس بخوريد و بعد آن را تا پانصد گرم افزايش دهيد.

گريپ فوريت
ميوه اى كه تازه در ايران شناخته شده و داراى خواص شفا بخشى است
گريپ فوريت را من در كتاب ((سبزى ها و ميوه هاى شفا بخش ))(پرتقال امريكايى ) ناميده ام ولى بطورى كه مى دانيم اسم آمريكايى آن كه به نام گريپ فوريت است بيشتر تعميم پيدا كرده است و حتى ميوه فروشان بى سواد هم اين نام را براى اين ميوه بر زبان مى آورند.
در گذشته نوع گريپ فرويت كه از خانواده مركبات است در ايران شناخته نشده بود و شايد هم وجود نداشت ، ولى بيست سال پيش كه براى اولين بار كتاب ((گذرنامه براى يك زندگانى نوين )) و سپس كتاب ((چه بايد خورد و چگونه بايد پخت ))اثر غذاشناس نامى جهان دكتر گيلورد هاوزر به فارسى ترجمه شد اين ميوه در ايران شناخته شد و كسانى كه به خارج رفتند آن را ديدند و چشيدند و طرفدار آن شدند و رفته رفته كشت آن در شمال و جنوب ايران رواج يافت و اكنون محصول گريپ فرويتى كه در جيرفت و بم و شهداد كرمان به دست مى آيد شايد بتوان گفت بهترين نوع آن در دنيا است . زيرا پوست آن نازك ، درون آن پر آب و طعم آن كمى شيرين است و در مقام مقايسه مى توان گفت گريپ فرويت جيرفت و كرمان با بهترين نوع آنكه محصول فلسطين است برابرى مى كند.
خود من در نه سال پيش در يكى از شهرهاى فلسطين گريپ فرويت را به اندازه يك طالبى بزرگ ديدم و خريدم كه وقتى آن را پاره كردم قاچهاى آن به اندازه قاچ طالبى بود اكنون همين گريپ فرويت و بزرگتر آن را ما در باغهاى شمال و جنوب مى توانيم ببينيم .
گريپ فرويت چگونه در دنيا پراكنده شد
وقتى كتابهاى قديمى را براى آشنايى به تاريخ گريپ فرويت و پراكندگى و رواج آن در دنيا ورق مى زنيم مى بينيم كه در چين ، چينى ها عادت داشته اند اين ميوه را قبل از غذاى خود به عنوان اشتهاآور بخورند.
اين عادت را آمريكاييها تقليد كردند و با تعميم كشت درخت گريپ فرويت اين عادت را در آمريكا رواج دادند در نتيجه امروز هر خانواده آمريكايى اين ميوه و آب آن را به فراوانى و ارزانى در دسترس خود دارد و از آن استفاده مى كند.
درخت گريپ فوريت كه ارتفاع آن تا هفت متر و قطر آن به شصت سانتيمتر مى رسد گلهاى سفيد و معطر، شبيه گلهاى پرتقال و نارنج دارد. ولى بزرگتر از آن است . ميوه آن داراى پوست زرد روشن و بطور عادى بزرگتر از پرتقال است ولى گاهى به بزرگى يك طالبى هم مى رسد.
گلهاى گريپ فوريت از نظر طبى خاصيت ضد تشنج و لرز را دارد و آن را دم مى كنند و در موقع تشنج و گريپ و تب مى نوشند.
آقاى هانرى لوكلر در كتاب خود مى نويسد: كه اصل و گهواره گريپ فرويت در آسيا بوده است و از چين و هندوستان به ديگر كشورهاى دنيا راه يافته و ترويج شده است .
مدتها در امريكا به گريپ فوريت ((شادوك )) مى گفتند زيرا: ((شادوك )) نام فرمانده كشتى اى بود كه از هند نهال گريپ فوريت را به آمريكا آورد و كشت آن را رواج داد.
در قرن گذشته بهترين گريپ فرويتى كه به اروپا مى آمد از اتازونى بود و در بازار فرانسه به نام پرتقال فلوريدا به فروش مى رفت و امروز بيشتر گريپ فوريت ((ژافا)) در بازار اروپا معروفيت دارد كه آن هم از اسرائيل وارد مى شود.
گريپ فرويت چه دارد؟
مواد اصلى كه در گريپ فرويت شناخته شده است عبارتند از: اسيد سيتريك ، قند، پكتين ، روغن مايع اصلى ، ليمونن ، پى نن ، سيترال و انواع الكلها، ويتامين ((ث )) و ويتامين ((پ )) به طورى كه مى دانيد اين دو ويتامين حافظ سلامت قلب و عروق بدن ما است .
بنابراين گريپ فرويت براى دستگاه بدن ما قند و چند ماده حياتى مى آورد.
عناصر تلخ آن و روغن هاى مايع فرارى كه دارد ريه ها و معده ما را تقويت مى كند.
گريپ فرويت اشتها را تقويت كرده و عمل هضم را آسان مى سازد و موجب جريان سريع عصير معدى و ترشح كيسه صفرا مى شود.
اگر گريپ فرويت را صبح ناشتا بخوريد خواص ادرارآور آن زياد مى شود و سموم را از بدن خارج كرده و خون را تصفيه مى كند و كليه و كبد را پاك مى نمايد.
آب گريپ فوريت خوشمزه و لذيذ است و به آسانى مى توان آن را گرفت و پيش از غذا يك ليوان كوچك از آن را نوشيد و اين كار را در هر روز دو يا سه بار تكرار كنيد.
اشتباه بزرگى است اگر به آب گريپ فرويت شكر اضافه كنيد زيرا عمل شفا بخش اين ميوه جالب را در بدن تضعيف مى كند. اگر شما از طعم كمى ترشى آب گريپ فرويت خوشتان نمى آيد مى توانيد يك قاشق عسل و يا كمى آب پرتقال شيرين و يا ليمو شيرين را به آن اضافه كنيد و بنوشيد.
بطور خلاصه گريپ فرويت اين خواص را دارد:
1. اشتها آور است . 2. هضم كننده غذاست . 3. خون را تصفيه مى كند. 4. ادرار آور است . 5. كبد را از سموم پاك مى كند. 6. ضد خون ريزى بواسير است . 7. خنك و دافع عطش است .
و اما چه كسانى بايد گريپ فرويت مصرف كنند.
1- كسانى كه كم اشتهايى دارند. 2- كسانى كه غذا را به سختى هضم مى كنند. 3- كسانى كه خونشان غليظ شده و در چهره شان برافروختگى ظاهر مى شود. 4- كسانى كه اختلال مفصلى دارند. 5- كسانى كه كم ادرار مى كنند. 6- كسانى كه نارسايى كيسه صفرا دارند. 7- كسانى كه موهاى سرشان مى شكند. 8- كسانى كه عفونتهاى ريوى و تب خيز دارند.
بلندى درخت گريپ فرويت به اندازه 30 تا 50 فوت است و سر آن به شكل مخروطى است برگ آن بيضى شكل است و پوست درخت آن صاف خاكسترى مايل به قهوه اى است گلهاى آن سفيد و بزرگ است و يا به طور جدا و يا در يك دسته از 20 عدد گل مى باشند - ميوه هاى آن در خوشه هاى كوچكى مانند خوشه انگور توليد مى شود شكل ميوه بيضى شكل است و رنگ ليمو يا پرتقال است - پوست آن نازك است و گوشت ميوه آن زرد يا سرخ رنگ است - در باغها انواع و اقسام آن به وجود مى آيد - تاريخ به وجود آمدن آن از نظر گياه شناسى چندان معلوم و روشن نيست - به نظر مى رسد كه آن را از درخت توسرخ بزرگ بوجود آورده اند - (در هندوستان غربى ) و اول مرتبه راجع به آن در سال 1750 در جزيره باربادوس نوشته بودند - در آسياى شرقى به شكل طبيعى ديده نشده است در صورتى كه توسرخ به حال طبيعى در آسياى شرقى ديده شده بود-
در آمريكا گريپ فرويت به وسيله اسپانيوليها به ايالت فلوريدا آورده شده بود و از سال 1880 آن را براى مقاصد تجارتى در باغها كاشته بودند - از اين تاريخ (گريپ فرويت ) از ميوه هاى معروف در تجارت ايالات كاليفرنيا و اسپانيا مى باشد و خصوصا در ايالات تگزاس خيلى زياد است در كليه نقاط دنيا امروز (گريپ فرويت ) كاشته مى شود.
گريپ فرويت را در ناشتايى زياد استعمال مى كنند خود ميوه و يا آب آن را مى خورند - بسيار خوشمزه و با خاصيت و مقوى است .

ليمو ترش
ميوه اى سرشار از ويتامين و دوست سلامت بخش پير و جوان
اصل ليمو ترش از هندوستان بوده است كه از آن كشور به ساير نقاط عالم رفته و كشت شده است ؛ شمال و جنوب ايران درختان ليموى ترش زيادى به بار مى نشيند و محصول آن به بازار مى آيد و در دسترس همه قرار مى گيرد. يك نوع ليموى كوچك كه از جنوب ايران مى آيد در كشورهاى ديگر كمياب است و يا اصلا مثل آن پيدا نمى شود.
در اروپا، كشورهاى ساحل مديترانه مثل يونان : ايتاليا، اسپانيا داراى ليموى خوبى است كه وزن آن زياد و آب آن فراوان است . ليموى پرتقال هم معروفيت دارد. از پوست ليمو با فشار اسانسى مى گيرند كه عطر مخصوصى دارد. ليموى سبز و نرسيده بيش از ليموى زرد و رسيده اسانس ‍ دارد.
معمولا براى يك كيلوگرم اسانس ليمو بايد پوست سه هزار ليمو را فشار داد و اسانس آن را گرفت .
طبق آخرين تجزيه هاى علمى ليمو سى درصد آب دارد كه شش تا هشت درصد آن اسيد سيتريك (جوهر ليمو)، آسيد ماليك ، سيترات دوشو و سيترات دوپتاس مى باشد.
ليمو، قند مخصوصى دارد كه داراى گلوكوز، فروكتوز و ساكاروز مى باشد.
املاح معدنى ليمو عبارتند از: كلسيم ، آهن ، سيليس ، فسفر، منگنز، مس . بعلاوه ليمو داراى سقز، موسلاژ و آلبومين هم مى باشد.
ويتامين هاى ليمو عبارتند از ويتامين ب (ب 1، ب 2، ب 3) هم چنين ويتامين ((آ)) ((ث )) و ((پ پ )).
ويتامين هاى ب ليمو در تغذيه اثر مهمى مخصوصا در تعادل عصبى دارد.
پرو ويتامين (آ) كه به نام كاروتن خوانده مى شود و در پوست آن جمع شده است خود ويتامين ((آ))ى ليمو در گوشت و آب تازه آن وجود دارد. بطورى كه مى دانيد ويتامين ((آ)) اهميت زيادى در پديده هاى رشد و حفظ جوانى سلولهاى پوست دارد.
ويتامين ث ليمو كه مقدار آن در صد گرم ليمو از چهل تا پنجاه ميلى گرم است اهميت زيادى در حفظ تاءمين سلامت و نشاط بدن ما دارد همچنين تاءثير زيادى در غده هاى داخلى بدن دارد.
ويتامين هاى پ پ ليمو حامل حفظ عروق و شريانهاى بدن هستند. اسانس ‍ ليمو داراى نود و پنج درصد ترپن ها مى باشد، كه عبارت است از پى نن ، ليمونن ، فلاندرن ، كامفن ، ليانول و كامفر.
مصارف مختلف ليمو
1- آب ليموى ترش را با آب و شكر يا قند مخلوط مى كنند و از آن شربت ليمو درست مى كنند كه مقوى است و براى كسانى كه تب دارند يا حالت دل به هم خوردگى دارند و يا مبتلا به خونريزى هستند مفيد است . ترتيب ، تهيه آن اين است كه نصف ليموى تازه را بايد به صورت برشهاى نازك در آورده و در نصف ليوان آب قند ريخت و نوشيد.
2- كسانى كه مى خواهند رژيم آب ليمو بگيرند بايد يك يا دو يا ده روز هر روز دوازده ليمو را مصرف كنند و بعد مقدار آن را كم كرده و به يك يا دو ليوان برسانند و آن را چهار يا پنج هفته ادامه دهند ولى توجه كنند كه ليمو كاملا رسيده باشد.
3- براى دفع كرم و اينكه ليمو را به جاى دواى كرم بكار ببريد بايد يك ليمو را با پوست و گوشت و هسته له كنيد دو ساعت آن را در آبى كه مقدارى عسل دارد بخيسانيد و بعد آن را بفشاريد و با فشار شيره آن را بكشيد و وقتى مى خواهيد بخوابيد بنوشيد.
دمكرده ليموى كامل يعنى پوست و گوشت و هسته آن بايد له شود و در آب جوش دم شود و مصرف گردد. مصرف دمكرده ليمو براى دفع كرم روده مفيد است . 4- كسانى كه كرمك دارند ساده ترين و طبيعى ترين معالجه اين است كه هسته ليمو را بسايند با عسل مخلوط كنند و صبح ناشتا بخورند.
5- كسانى كه كبدشان كار نمى كند بايد شب سه ليمو را قطعه قطعه كنند و آب جوش روى آن بريزند و بگذارند تا صبح بماند و صبح آب آن را ناشتا بنوشند.
6- كسانى كه چاق هستند و مى خواهند وزن خود را كم كنند بايد دسر گل بابونه را با يك ليمو قاچ قاچ كنند و در يك ليوان روى آن آب جوش بريزند و بگذارند دم بكشد صبح كه شد آن را صاف كنند و ناشتا بنوشند.
دمكرده ليمو با گل بابونه براى دفع بلعيدن هوا كه به فرانسه آن را (آئروفاژى ) مى گويند مفيد است .
اسانس ليمو را به مقدار پنج تا ده قطره روى يك حبه قند و يا به عنوان شربت مصرف مى كنند.
مصارف خارجى ليمو
1- وقتى به زكام مغزى مبتلا شديد و يا سينوزيت داشتيد چند قطره آب ليمو را در سوراخهاى بينى بچكانيد و هر روز چند بار اين كار را تكرار كنيد.
2- وقتى مبتلا به خونريزى دماغ شديد يك تامپون از پنبه را در آب ليمو بخيسانيد و در سوراخهاى بينى خود بگذاريد.
3- براى معالجه بيمارى برفك دهان بايد آب ليمو را با هل و آب مخلوط كنيد و هر بار چند بار دهان را با آن بشوييد.
4- وقتى مبتلا به آنژين شديد آب ليمو را بگيريد و در يك ليوان آب نيم گرم بريزيد و با آن غرغره كنيد.
5- وقتى مبتلا به بلفاريت شديد يك يا دو قطره آب ليمو را در چشم بچكانيد چشم را به شدت خواهد سوزانيد ولى بايد مقاومت بكنيد و از سوزش آن ناراحت نشويد.
6- وقتى درد ميگرن شروع شد بايد خود ليمو را به پيشانى گذاشت يا برشهاى ليمو را در دو طرف شقيقه جا داد.
7- اگر زخمهاى جلدى داشتيد آب ليمو را روى آن بماليد.
8- وقتى گوش شما صدا كرد و سوت زد چند قطره آب ليمو را در گوش ‍ خود بچكانيد.
9- اگر ناخنهاى شما شكننده شده است و زود مى شكند بايد شب و صبح مدت يك هفته آب ليمو را به آن بماليد و ماساژ دهيد.
10- اگر پوست شما چرب است مقدارى پنبه را در آب ليمو بزنيد و به صورت خود بماليد و بيست دقيقه بگذاريد به همان حال بماند و بعد كرم يا پودر مخصوص صورت را بماليد.
11- براى معالجه جوشهاى قرمز صورت بايد آب ليمو را كه كمى نمك به آن اضافه شده و به صورت محلول در آمده به صورت خود بماليد.
12- براى برطرف كردن چين و چروك پوست بايد محلول شستشوى صورت را دو بار در هفته از آب ليمو ترتيب دهيد، محلول شستشوى صورت با آب ليمو برق و لطافت خاصى به چهره مى بخشد.
13- براى اين كه هميشه دستهاى نرمى داشته باشيد آب ليمو را با گليسرين و اودكلن به اندازه مساوى مخلوط كنيد و اين مخلوط را به دستهاى خود بماليد.
14- براى اين كه دندانهاى سفيدى داشته باشيد هفته اى يك بار با آب ليمو دندانهاى خود را مسواك كنيد.
15- اگر پاهاى شما خسته و حساس شده است با دمكرده تيول آن را بشوييد و حمام دهيد و بعد با آب ليمو آن را مالش دهيد.
با ليمو چه كارهايى مى توان كرد؟
1- وقتى چرم سياه و كثيف شده است و شما مى خواهيد آن را پاك كنيد يك ليمو را دو نيمه كنيد نيمى از آن را با نمك درشت روى چرم بماليد تا پاك و براق شود.
2- براى اين كه چيزهايى كه با نقره ساخته شده است پاك كنيد بايد يك برش ليمو را به آن بماليد و بعد با آب داغ بشوييد و با پوست آهو آن را خشك كنيد.
3- براى اينكه سنگهاى مرمر سفيد بخارى را پاك كنيد نصف ليمو را روى آن بماليد و مخصوصا در جايى كه خال و لكه افتاده است زيادتر بماليد و بعد با پارچه اى كه كمى روغن مايع به آن ماليده است بكشيد و پاك كنيد.
4- اگر لكه سياهى روى پارچه سفيد افتاده است كه مى خواهد آن را زايل كند بايد دو برش ليمو را در پارچه اى بگذاريد و آن پارچه را روى آن لكه بگذاريد و اطوى داغ روى آن بگذاريد تا لكه از بين برود، گاهى لازم است چند بار اين كار تكرار شود.
5- براى اين كه دستشويى خود را پاك كنيد و خالها را از بين ببريد بايد آب ليمو كه با نمك مخلوط شده است با پارچه اى به آن بماليد.
6- لكه هايى كه از سبزيها و يا ميوه ها و يا مركب و جوهر روى انگشتان مى ماند با آب ليمو پاك مى شود.
7- براى اينكه بيد را دفع كنيد بايد كيسه هايى را در قفسه هاى لباس خود آويزان كنيد كه محتوى پوست خشك ليمو باشد.
همچنين براى اينكه مورچه ها را دفع كنيد بايد يك ليموى گنديده را در جايى كه مورچه ها هجوم آورده اند بگذاريد.

هلو
براى تسكين تحريكات عصبى ، دمكرده شكوفه درخت هلو بكار ببريد
اصل هلو از چين بوده است و بعد به ايران آمده و از ايران به اروپا رفته است . هنوز هم در چين ، يك نوع هلوى وحشى مى رويد كه هسته آن درشت ولى خود آن كوچك است . در قرون وسطى نام هلو در كتابهاى فرانسه آمده است و دستور داده اند آب هلو را با عسل بجوشانند و شيرين بيان به آن اضافه كنند و بنوشند تا نفس مطبوعى پيدا كنند.
ارزش غذايى هلو
هلو مثل تمام ميوه ها خواص ادرارآور و ملين دارد. گوشت هلو، داراى سلولوزهاى نرمى است و كاملا هضم مى شود. هلو ميوه اى نسبتا كم ترشى است . مواد قندى و نشاسته اى آن به آسانى هضم مى شود و معده به راحتى هضم آن را تحمل مى كند.
به نظر مى رسد كه مواد قندى هلو، ترشحات غده هاى هاضمه را تقويت مى كند و هضم غذا را آسان مى سازد.
هلو ميوه اى است كه خيلى ويتامين دارد. ويتامين هاى ((ب 1)) و ((ب 2)) و ((پ ، پ )) و ((ث )) و مخصوصا ويتامين ((آ)) در هلو فراوان است .
اين ويتامينها به مقدار زيادى در پوست هلو تمركز يافته است و به همين علت مثل لويى چهاردهم ، بايد هلو را با پوست خورد و دندان در پوست و گوشت آن گذاشت .
توصيه شده است كه پوست هلو را، ولو سفت هم باشد، بايد جويد و خورد.
هر چند كه پوست هلو با كركهاى نرمى كه دارد، به ذائقه بعضى ها خوش ‍ نمى آيد.
مصرف هلو به چه اشخاصى توصيه مى شود:
تمام كسانى كه از سلامتى طبيعى برخوردارند، به شرط آن كه هلو كاملا رسيده باشد مى توانند آن را مصرف كنند. زيرا هلوى رسيده براى همه ، حتى كسانى كه دستگاه هاضمه ظريفى دارند قابل هضم است .
كسانى كه از روده ها عليل هستند، بايد از خوردن پوست هلو خوددارى كنند. كسانى كه از بستر بيمارى برخاسته اند و دوره نقاهت را مى گذرانند، بچه هاى كوچك پير مردان ، مى توانند هلو را بجوشانند و بخورند و يا پخته آن را به صورت كمپوت كه دسر مخصوص رژيم غذايى است به مصرف برسانند.
اشخاصى كه مرض قند دارند، بايد از مصرف هلو چشم پوشى كنند. زيرا هلو سرشار از مواد قندى است . هلو، دسرى عالى براى اشخاص چاق است . زيرا كم كالرى است و هر صد گرم هلو بيش از شصت كالرى حرارت ندارد.
كسانى كه امراض كليوى و يا رماتيسم دارند، بايد هلو بخورند زيرا هلو ادرار آور است و قليايى كننده خون است .
چه هلويى را انتخاب كنيم ؟
هلو، شفتالو، شليل ، خواص يكسانى دارند ولى هلوهايى كه سفت است ، براى كمپوت مناسب تر است .