خوردنيهاى شفابخش

مهدى نراقى

- ۴ -


بسيارى از تاريخ نويسان عقيده دارند كه مورخين و گياه شناسان عصر قديم از زمانهاى بسيار قديم گوجه فرنگى را مى شناخته اند و به زراعت آن آشنايى داشته اند. آنها مى نويسند گوجه فرنگى در چين قديم ، در هند و چين و بعد از آن در مصر و عربستان كشت مى شده است و بعدها در ژاپن كشت آن معمول شده و انواع و اقسام مختلفى از آن به وجود آمده است . حتى خيال مى كنند كه خرمالو پيوندى از گوجه فرنگى و انار و به است كه امروز ما آن را به نام خرمالو مى شناسيم . بعضى از تاريخ نويسان دورتر رفته و به نوشته هاى ((پلين )) گياه شناس اشاره مى كنند و مى گويند: او از گوجه فرنگى اطلاعاتى داشته و ميوه آن را گاهى به نام فلفل و گاهى بادنجان اسم برده و آن را در آن رديف طبقه بندى كرده است .
((شارل پلينوس )) كه در سالهاى 1707 تا 1778 ميلادى مى زيسته است گوجه فرنگى را به خوبى شناخته و خواص آن را براى غذا و دوا شرح داده است و از زمان اوست كه گوجه فرنگى به خوبى شناخته شده و مصرف آن در دنيا تعميم يافته است .
در ايران هم گوجه فرنگى بيش از صد و پنجاه سال نيست كه شناخته شده و كشت آن تعميم شده است . در صد سال پيش به جاى گوجه فرنگى به آن بادنجان فرنگى مى گفتند و ((شليمر))در كتاب خود آن را بادنجان فرنگى نوشته است .
گوجه فرنگى سرشار از ويتامين ((آ)) و ((ب )) و ((ث )) و داراى آهن ، املاح معدنى بى شمار و مخصوصا فسفور و بروم است .
گوجه فرنگى اشتها آور و خنك است و بدن را در مقابل امراض عفونى و كمبود ويتامين ((ث )) حفظ مى كند.
چون گوجه فرنگى از غذاهاى ممتاز است و مصرف آن نيرو و نشاط مى بخشد بايد در فصل گوجه فرنگى آن را به عنوان عصرانه با نان و پنير به بچه ها بدهيد تا آن را خام و مثل سيب درختى بخورند و به اين ترتيب پوست و دانه هاى آن به هضم غذا كمك مى كند و مثل جارو مدفوعات روده ها را وادار به تخليه مى كند.
گوجه فرنگى خام كاملا نرسيده ، كمى ثقيل است و براى هر معده اى مناسب نيست ولى براى اين كه با خوردن گوجه فرنگى خام دچار دل درد نشويم بايد رسيده و شيرين آن را بخوريم .
توصيه شده است كه گوجه فرنگى را نبايد در روغن زياد سرخ كنيم و بپزيم زيرا سنگين مى شود و بايد در اين مورد آن را در آب جوش بپزيم و يا روى آتش زغال ، به سيخ بزنيم و كباب كنيم و اگر احتياج بود موقع مصرف كمى كره روى آن بگذاريم و بخوريم .
مدت زمان درازى گوجه فرنگى را براى اشخاصى كه مبتلا به رماتيسم ، نقرس ، سنگ كليه و مثانه بودند منع مى كردند چون معتقد بودند مقدار زيادى اسيد ((اوكساليك ))دارد ولى اخيرا با آزمايشهاى دقيقى معلوم كردند كه در يك كيلو گوجه فرنگى بيش از سه ميلى گرم اسيد اوكساليك وجود ندارد و اين مقدار به هيچ وجه قابل توجه نيست . اگر در روز چند ليوان كوچك آب گوجه فرنگى خام را بخورند ادرار آور مفيدى است و اگر آن را به اندازه مساوى با آب كرفس مخلوط كنند نوشابه اى مقوى و نيروبخش به دست خواهند آمد. گوجه فرنگى رسيده و خام به عنوان غذاى اشتها آور مصرف مى شود و شما مى توانيد آن را با خيار و سبزيهايى هم به صورت سالاد تهيه و مصرف كنيد.

هويج
چه ويتامينهايى دارد و چگونه بايد به كار برده شود؟
هويج از سبزيهاى گرانبها براى انسان است .
قسمتهاى قابل مصرف هويج : گوشت ، آب (آب هويج ) برگهاى سبز آن و تخم هويج مصرف مى شود.
موادى را كه تاكنون در هويج با تجزيه هاى علمى شناخته اند:
ويتامين آ (به مقدار زياد) ويتامين ب و ث و پرو ويتامين آ كه به نام (كاروتن ) است قند كه سه تا هفت درصد وزن هويج است . قند هويج از نوع لووولوز و اكستروز مى باشد كه فورا جذب خون شده و هضم مى شود.
املاح معدنى مثل آهن (گاهى تا هفت درصد) فسفر، كلسيم ، سديم ، پتاسيم ، منيزيوم ، آرسنيك ، منگنز، گوگرد، مس ، بروم و يك اسانس به نام (كاروتين ) آسپاراژين ، دوكارين مى باشد.
خواص هويج
1- مقوى است 2- املاح معدنى توليد مى كند. 3- ضد كم خونى است (تعداد گلبولهاى قرمز خون و هموگلوبين را زياد مى كند). 4- عامل رشد است 5- دوست بزرگ رودهاست كار رودها را تنظيم مى كند، ضد اسهال و در عين حال ملين است ) ضد عفونت روده ها و التيام دهنده زخم روده هاست . 6- ضد عفونت معده و التيام دهنده زخم معده است . 7- تصفيه كننده خون است . 8- صفرا را رقيق مى كند. 9- سينه را نرم مى سازد. 10- ادرار را زياد مى كند. 11- اشتها مى آورد. 12- خنك است . 13- پوست را ترميم مى كند. 14- مصونيتهاى طبيعى مى آورد. 15- كرم كش ‍ است . 16- ضد نفخ است . 17- التيام دهنده زخم است .
چه كسانى در چه مواردى بايد هويج را بخورند:
1-كسانى كه ضعف دارند، اختلالات رشد دارند، دچار كمبود املاح معدنى شده اند و نرمى استخوان گرفته اند، كرم خوردگى دندان پيدا كرده اند.
2- كسانى كه كم خون هستند.
3- كسانى كه آنتروكوليت دارند و يا دچار عفونت روده ها شده اند.
4- اشخاص بزرگ و بچه ها وقتى دچار اسهال شده اند.
5- كسانى كه بواسير دارند.
6- كسانى كه يبوست دارند.
7- كسانى كه اولسر اثنى عشر در معده دارند.
8- كسانى كه عفونت ريوى مثل سل ، برونشيت مزمن و آسم دارند.
9- كسانى كه رماتيسم ، نقرس و يا شن كليه و يا كيسه صفرا دارند.
10- كسانى كه نارسايى كبد و صفرا دارند، هويج با آرتيشو اغلب درمان عالى و ممتازى است .
11- كسانى كه زردى و يرقان دارند.
12- بچه هايى كه از نظر شير مادر در مضيقه هستند.
13- كسانى كه امراض جلدى دارند.
14- كسانى كه كرم كدو دارند.
15- كسانى كه مى خواهند از پيرى و چين و چروك پوست جلوگيرى كنند.
چگونه مصرف كنند:
- آب هويج از پنجاه تا پانصد گرم در هر روز بايد در موقع صبح ناشتا و يا مواقع خواب مصرف شود. معمولا هر كسى اگر هر روز يك ليوان آب هويج بخورد براى او مفيد خواهد بود.
- براى بچه هاى شيرخوار بايد آب هويج را با آب مخلوط كرده و به جاى شير به آنها داد.
- اگر آب هويج را خالص يا با شير بنوشند براى كسانى كه عفونتهاى ريوى ، آسم يا گرفتگى صدا دارند مفيد است .
- براى رفع يبوست بايد يك كيلو هويج را دو ساعت در يك ليتر آب بجوشانند و در آسياى سبزيها له كنند و بخورند.
- بچه ها وقتى اسهال دارند بايد به آنها سوپ هويج داد.
بايد نيم كيلو هويج را ريز ريز كرد و در يك ليتر آب آنقدر جوشانيد تا هويج نرم شود و بعد آن را در آسياى سبزيها نرم و به صورت پوره در آورد و آب جوشيده در آن ريخت تا به وزن يك ليتر در آيد و دو قاشق قهوه خورى نمك يددار در آن ريخت و آن را در يخچال نگهدارى كرد و در مدت بيست و چهار ساعت به آنها داد.
آب سوپ هويج را بايد به وسيله شيشه شير به آنها داد و اگر سفت است بايد با قاشق به بچه ها خورانيد.
بعد از پنج يا شش روز بايد مقدار هويج را از پانصد گرم به صد گرم تقليل داد و به جاى آن شير را اضافه كرد.
بچه هايى كه روده اى حساس دارند بايد شير آنها را قطع كرد و به جاى آن بايد دويست گرم هويج را ريز كرده و در يك ليتر آب جوشانيده و به صورت سوپ در آورده و به آنها بدهيد.
بچه هايى كه هنوز سه ماهه نشده اند و اسهال گرفته اند بايد يك قسمت سوپ هويج يك قسمت شير مادر به آنها داد ولى وقتى به سه ماهگى رسيدند بايد يك قسمت سوپ و دو قسمت شير به آنها داد.
مى توانيد به بچه هاى شيرخوار كه اسهال گرفته اند آب هويج خام را به جاى سوپ بدهيد.
دم كرده تخم هويج به مقدار يك قاشق قهوه خورى براى يك فنجان آب جوش مقوى ، اشتها آور، مدر، ضد قاعدگى مى باشد.
به مقدار يك تا پنج گرم تخم هويج ضد نفخ است .
آب هويج براى شستشوى صورت و دست خانمها محلول زيبايى است كه مثل آب خيار، كاهو، گوجه فرنگى و توت فرنگى پوست را نرم كرده و از بروز چين و چروك جلوگيرى مى كند.
از هويج پمادى ساخته اند كه به نام پماد كاروتن معروف است .
آنچه بايد درباره هويج بدانيد
1- هيچ وقت هويج را پوست نكنيد زيرا پوست هويج داراى مواد سرشارى از املاح معدنى و ويتامين هاست و طعم و مزه لذيذى هم دارد.
براى شستن هويج برسى به آن بكشيد و زير آب شير نگهداريد و بشوييد. 2- براى اينكه بچه ها زودتر دندان در آورند هويج كوچكى به آنها بدهيد تا آن را گاز بزنند و به لثه دندانهاى خود بمالند.
3- براى سوپ سبزيها هويج را نبايد از نظر دور داشت زيرا سوپ سبزيها مخصوصا سوپ هويج مقوى است و كمبود املاح معدنى را بر طرف مى كند و يك خاصيت بزرگ آن اين است كه چاق نمى كند. خانمهايى كه از چاقى مى ترسند مى توانند با اطمينان خاطر سوپ سبزى هويج بخورند.
4- چندين سال است روسها در روسيه شوروى از هويج ماده جديدى استخراج كرده اند به نام دو كارين اين ماده گرانبها در باز كردن رگها مخصوصا شريانها موثر است .
5- هويج گلبولهاى قرمز خون و هموگلوبين خون را افزايش مى دهد. در نتيجه رنگ و روى سالم و طراوت جوانى را باز مى گرداند. كيست كه نخواهد رنگ و روى سالم و طراوت جوانى داشته باشد.

آنديو
سبزى كه كشت آن تازه در ايران معمول شده است سالاد اين سبزى كبد، كليه و معده را تقويت مى كند
((آنديو)) از سبزيهايى است كه با ترجمه كتاب ((گذرنامه براى يك زندگى نوين )) و كتاب ((چه بايد خورد و چگونه بايد پخت )) اثر دكتر ((گيلورد هاوزر)) غذاشناس معروف جهان به ايرانيان عصر حاضر معرفى گرديد و در اثر اين معرفى كشت آن در ايران رواج يافت و محصول آن به بازار آمد. امروز اگر به فروشگاههاى مدرن مواد غذايى برويد در قسمتهاى سبزى و ميوه آنديو را هم خواهيد ديد كه مى فروشند و خواستاران زيادى هم دارد.
آنديو گياهى است از خانواده كاسنى داراى برگهاى دراز و تكه تكه و گاهى مجعد و تابدار (فرى ) كه در باغهاى سبزيكارى و در جاليز صيفى مى كارند و وقتى بخواهند رنگ برگهاى آن سفيد مايل به زرد بماند همينكه ساقه و برگهاى آن بالا آمد روى آن را يك گلدان مى گذارند تا از نور هوا محروم شود و برگهاى آن سبز نگردد و يا آن را در گودالى فرو مى كنند و يا روى آن را شن و ماسه مى ريزند.
آنديو را در سالاد بطور خام و يا پخته مى خورند. اين سبزى براى كبد و تصفيه خون بسيار مفيد است . طعم و مزه آن كمى تلخ و شبيه به مزه ساقه كرفس است .
در استانهاى شمالى فرانسه آنديو زياد به عمل مى آيد و ريشه آن را در بلژيك به مقدار زياد خشك كرده و به فرانسه ، آلمان و چكوسلواكى صادر مى كنند كه به مصارف دارويى مى رسد.
اصل آنديو از چين و ژاپن است و از آنجا به كشورهاى ديگر رفته است . اخيرا در ايران هم آن را كاشته اند و مصرف آن مورد توجه قرار گرفته است .
بهترين نوع آنديو از بلژيك به دست مى آيد. در اين كشور كشت آن بى اندازه رواج دارد و محصول فراوانى براى صدور به كشورهاى خارج به دست مى آيد كه به آن كاسنى بروكسل مى گويند.
نام ديگر آنديو (ريش بز) و ((ويتلوف )) است .
اگر آنديو را وقتى از زمين در آمد، نور و هوا ندهند برگهاى آن سفيد و بى اندازه لطيف و شكننده مى شود. فصل آنديو از مهر ماه شروع و تا آخر زمستان ادامه پيدا مى كند ولى با اصول جديد كشاورزى مى توانند آن را در تمام فصول سال به عمل آورند.
آنديو را خام در سالاد مى ريزند و مى خورند و يا آن را به طريقه هاى مختلف پخته و مصرف مى كنند.
دو طريقه براى پختن آنديو:
طريقه اول - آنديو را برگ برگ كنيد و بشوييد ولى توجه داشته باشيد كه مدت زيادى در آب بماند. بهترين طرز شستن آن اين است كه آن را زير آب شير بگيرند تا از گل و شن پاك شود.
بعد از آن را در ظرف لعابى و كلفت بگذاريد. اگر آنديو پانصد گرم است سى گرم كره ، يك گرد نمك ، يك چهارم ليموترش و يك دسى ليتر آب در آن بريزيد و در ظرف را گذاشته و روى آتش قرار دهيد تا با آتش ملايم بپزد. پختن آنديو با آتش ملايم معمولا بيش از 45 دقيقه طول نمى كشد.
طريقه دوم - برگهاى آنديو را كه جدا كرده ايد و شسته ايد در ظرف مخصوص سبزيهاى بخار پز بريزيد. پنجاه گرم كره ، يك گرد نمك و چند قطره آب ليموى ترش را به آن اضافه كنيد و آتش آن را روشن كنيد تا با بخار بپزد.
مدت پختن آنديو در ظرف بخارپز بيش از 45 دقيقه وقت نمى خواهد.
از آنديو پخته پوره آنديو و كوكوى آنديو درست مى كنند كه طرز تهيه آن اين طور است :
پوره آنديو
آنديو را با آب و يا بخار بپزيد (دستور پختن آن را قبلا به تفصيل شرح داديم (بعد آن را در آسياى سبزيها بگذاريد به صورت پوره در آوريد و سپس آن را در ظرفى بيزيد و گرم كنيد و كمى كره يا كرم به آن اضافه كنيد.
براى اين كه پوره آنديو كامل شود مى توانيد چند قاشق (سوس بشامل ) و يا پوره سيب زمينى به آن اضافه كنيد.
كوكوى آنديو
آنديو پخته را به مقدار دويست و پنجاه گرم به صورت پوره در آوريد. سه عدد زرده تخم مرغ را در آن انداخته و آنقدر بزنيد تا مخلوط يكسانى به دست دهد، بعد نمك ، فلفل و گرد جوز هندى را به آن اضافه كنيد و دوباره بزنيد تا خوب مخلوط شود. آخر سر سفيده سه تخم مرغ را كه خوب زده ايد و سفيد شده است در آن بريزيد و دوباره خوب بزنيد كه مخلوط شود، بعد ظرف كوكو را با روغن چرب كنيد و مخلوط كوكوى آنديو را در آن بريزيد و ظرف آن را در فر بگذاريد از پانزده تا هجده دقيقه بپزد و بلافاصله آن را سر سفره بياوريد و صرف كنيد.
سالاد آنديو
براى تهيه سالاد آنديو بايد برگهاى آنديو را جدا كرد و با آب بشوييد و برگهاى پلاسيده آن را دور بريزيد و هر برگ را از درازا به دو قسمت كنيد. در ظرف سالاد روغن زيتون ، آب ليمو يا سركه و نمك و فلفل را به اندازه كافى با هم مخلوط كنيد و برگ هاى بريده آنديو را در آن بريزيد و به هم بزنيد و نوش جان كنيد. به جاى سوس معمولى سالاد مى تواند سوس مايونز به كار ببريد. هم چنين آنديو پخته را هم مى توانيد مثل آنديو خام سالاد كنيد.

ترخون
سبزى خوش طعمى كه خواص درمانى فراوانى دارد.
زادگاه اصلى ترخون دشتهاى جنوبى روسيه و جلگه هاى مغولستان و سيبرى بوده است كه با حمله مغولان اين گياه همراه آنها به كشورهاى خاور نزديك و اروپا راه يافته است و نام ترخون را به خود گرفته است .
ترخون گياه كوچكى است كه به ندرت ممكن است ارتفاع آن به شصت سانتيمتر برسد. برگهاى آن سر تيز و داراى بوى مطبوع تندى است .
گلهاى كوچك سفيد رنگى دارد كه تخم نمى دهد و براى كشت آن بايد نشاء آن را در بهار بكارند.
امروزه در ايران تقريبا در همه شهرستانها ترخون را مى كارند و آن را به عنوان سبزى خوردنى مصرف مى كنند. در خيار شور چند برگ ترخون را به عنوان گياه معطر مى گذارند تا طعم و عطر مطبوعى به آن بدهد.
كمى از تاريخ
ابن سينا و ابو زكرياى رازى پزشكان دانشمند ايرانى قبل از اروپاييان به خواص درمانى ترخون پى بردند و در كتابهاى طبى خود اين دو پزشك دانشمند مى نويسند كه ترخون نفخ را برطرف كرده و هواى آلوده از طاعون را ضد عفونى و پاك مى كند.
اين بيطار ترخون را سبزى سفره غذا مى داند و عقيده دارد چند برگ از ترخون اشتها را تحريك كرده و نفس را معطر و خوشبو مى سازد.
ترخون در زمان جنگهاى صليبى به اروپا وارد شد و در نقاط مختلف اروپا كشت آن معمول و رواج يافت و امروزه اين سبزى معطر را در غذا و دوا به كار مى برند.
ترخون از زمانى كه در اروپا پيدا شد در طب و درمان امراض به كار رفت و در مصرف آن خواص اشتها آور، هضم كننده ، مدت ماهانه خانمها و ترشح كننده بزاق دهان و همچنين داروى دردهاى دندان تشخيص دادند.
در قرن نوزدهم دو پزشك معروف فرانسوى به نام ((شومل )) و ((كازن )) با مصرف دم كرده و اسانس ترخون بيماريهايى را چون ضعف معده و سوء هضم معالجه مى كردند و از معالجه با اين گياه معطر نتايج موثرى مى گرفتند.
خواص درمانى ترخون مرهون روغن مايع اصلى آن است كه داراى بو و طعم تندى است و مزه آن نزديك به تربانتين مى باشد.
روغن مايع اصلى ترخون دارى هفتاد درصد ((استراگول )) و بيست درصد (ترپن ) مى باشد.
اين روغن داراى خواص تقويت كننده ، اشتها آور، مقوى معده ، ادرار آور، قاعده آور و كرم كش مى باشد.
ترخون را به عنوان دمكرده به مقدار بيست و پنج تا سى گرم در يك ليتر آب دم كرده و سه يا چهار بار در روز و هر بار يك فنجان از آن را بعد از صرف غذا مصرف مى كنند.
اسانس ترخون به مقدار سه تا پنج قطره در روى يك حبه قند نيز براى تقويت معده و دفع نفخ شكم مصرف مى شود. در اين جا بايد ياد آورى كنيم كه ترخون . مى تواند جانشين نمك شود و كسانى كه از مصرف نمك منع شده اند مثل بيماران قلبى ، كسانى كه فشار خونشان بالا رفته است ، يا اشخاص چاق كه مجبور به پيروى از رژيم غذايى بى نمك شده اند مى تواند به جاى نمك ترخون در غذاى خود مصرف نمايند و علاوه بر اين كه غذاى خود را با نمك احساس كنند از طعم مطبوع و خواص شفا بخش ترخون نيز استفاده نمايند.
ترخون اين خاصيت را دارد كه مقوى دستگاه هاضمه است و همچنين نفخ و باد شكم را دفع مى كند.
ترخون تب بر و همچنين قاعده آور است . در قديم به واسطه خواص ‍ درمانى اى كه داشته است بسيار معروف بوده است و در فرانسه به نام (گياه اژدها) و يا (شرپانتين ) معروف بوده است و از آن سالاد درست مى كرده اند و يا خام و با غذا مى خورده اند.
ترخون را دم مى كردند و دمكرده آن را به عنوان مقوى معده مى خورده اند تا هضم غذا را آسان كند، گاز و نفخ شكم و روده ها را برطرف مى سازد و قاعدگى و عادت ماهانه خانمها را مرتب سازد و دردهاى اعصاب و انواع رماتيسم را شفا مى بخشد.
كسانى كه مى خواهند از ترخون به عنوان دمكرده استفاده نمايند بايد پنج گرم ترخون را تكه تكه كرده و در يك فنجان بريزند و روى آن آب جوش ‍ جارى كنند و ده دقيقه بگذارند تا دم بكشد بعد اين دمكرده را بعد از صرف غذا بنوشند.
شليمر در كتاب خود مى نويسد: در ايران حاضر (صد سال پيش ) ترخون را خام با غذا مى خورند و يا آن را با غذا مى پزند و مصرف مى نمايند.
ايرانيان ترخون را كرمكُش مى دانند و به عنوان دواى ضد كرم دم كرده و اسانس آن را مصرف مى نمايند.

شاهى يا ترتيزك
گياهى كه سرشار از املاح معدنى و مانع رشد سلولهاى سرطانى است
از سبزيهايى كه با آمدن بهار در دسترس ما قرار مى گيرد ترتيزك است .
از زمانهاى بسيار قديم ، سبزى ترتيزك معروف بوده و خواص خود را به عنوان غذا و دواى انسانها ثابت كرده است . اكتشافات جديد علمى هم اين خواص را تاءييد كرده و عقايد گذشتگان را درباره اين سبزى مفيد، تصديق نموده است .
پروفسور لئون بينه ، شيره شاهى را گرفته و به صورت انژكسيون به بدن موشهايى كه به سرطان مبتلا بوده اند تزريق كرده و مشاهده كرده است كه اين كار، رشد سلولهاى سرطانى را در اين موشها متوقف كرده است .
پروفسور بينه ثابت كرده است كه يك گرم شاهى اگر در هر روز به موشهايى كه دچار كمبود ويتامين ث شده اند داده شود، خيلى زود عوارض كمبود ويتامين ث را در بدن آنها برطرف كرده و سلامتى كامل آنها را باز خواهد گردانيد.
شاهى يا ترتيزك ، علاوه بر ويتامين ث داراى مقدار زيادى ويتامين آ و ب 1 و ب 2 است .
شاهى همچنين داراى مقدار زيادى كاروتن است به طورى كه از اين حيث با هويج كوس برابرى مى زند.
شاهى را وقتى از سبزى فروش مى خريد بايد به دقت پاك كنيد و با آب جارى خوب بشوييد تا گل و لاى آن بكلى پاك شود.
شاهى داراى روغنهاى مايع گوگرد دار است كه براى مخاط دستگاه تنفسى ما مفيد است . كسانى كه برونشيت دارند يا سرفه هاى سختى مى كنند و يا به سياه سفره و يا سل ريوى مبتلا شده اند هر روز شصت تا صد و پنجاه گرم شيره ترتيزك را كه به آن چكيده ترتيزك مى گويند مصرف نمايند.
مصرف چكيده ترتيزك علاوه بر معالجه امراض دستگاه تنفسى ، كرمكش ‍ نيز مى باشد.
املاح معدنى ترتيزك عبارتند است از: آهن ، كلسيم ، فسفر، ارسنيك ، منگنز، مس ، روى و گوگرد.
شاهى با اين املاح معدنى كه دارد غذايى است كه براى اشخاص كم خون و كسانى كه مبتلا به آسم هستند فوق العاده مفيد است .
ترتيزك ، اشتها آور، مقوى ، تصفيه كننده خون و ادرار آور است و در عين حال ثقل معده و كبد را هم برطرف مى سازد.
كسانى كه شن و سنگ كليه و مثانه دارند يا مبتلا به اگزما و امراض پوستى شده اند يا مرض قند دارند و يا درد گوش گرفته اند مصرف ترتيزك براى آنها توصيه شده است .
در تمام اين موارد ترتيزك را به طور خام و يا به صورت سالاد بايد خورد، كسانى كه نمى توانند اين سبزى را خام بخورند بايد آب آن را بگيرند و به صورت چكيده بخورند.
در اينجا باز هم بايد تصريح كنم كه بسيارى از خانمها و دخترها گاه به گاه مى بينند كه بى جهت از لثه هاى آنها خونريزى مى شود. براى دفع اين خونريزى بايد برگهاى شاهى تازه را بخورند و فرو دهند. جويدن برگهاى تازه ترتيزك لثه ها را محكم و سالم مى كند.
خانمهايى كه دچار ريزش موى سر شده اند بايد آب شاهى را به پوست سر خود بمالند و آن را مالش دهند.

گشنيز
مردم قديم درباره گشنيز چه عقايدى داشتند و امروزه در چه مواردى مصرف مى شود؟
گشنيز را به فرانسه coriandre la مى گويند. منشا و گهواره پرورش گشنيز مشرق زمين بوده است كه از آنجا به كشورهاى نواحى مديترانه رفته و كشت آن رواج يافته است .
بطورى كه ((شلميز)) در كتاب خود مى نويسد: گشنيز تقريبا در همه جاى ايران كاشته مى شود و از سبزى آن به عنوان سبزيهاى خوردنى استفاده مى كنند و عوام عقيده دارند كه اين سبزى خنك است و اشتهاى جنسى را فرو مى نشاند. تخم گشنيز را با قند مى كوبند و بعد از زايمان زنان حامله ، به آنها مى خورانند و عقيده دارند كه باعث تقويت عمومى بدن مى شود. تخم گشنيز را در شيرينى مصرف مى كنند تا هم آن را معطر سازد و هم هضم آن را آسان گرداند.
تخم گشنيز معده را تقويت مى كند و نفخ شكم را برطرف مى سازد.
تخم گشنيز خاصيت ادرار آور نيز دارد و آن را نيز به صورت دمكرده مصرف مى كنند.
مقدار مصرف آن يك قاشق قهوه خورى تخم گشنيز در يك فنجان آب جوش است كه بايد بعد از غذا آن را مصرف كرد.
تاريخچه گشنيز
در هند باستان ، هنديان وقتى براى خدايان اوراد و ادعيه مى خواندند، گشنيز را به كار مى برند.
در مقبره هاى فراعنه قديم مصر، تخم گشنيز را در كنار جسدهاى موميايى شده پيدا كرده اند و اين مى رساند كه مصريان قديم تخم گشنيز را مقدس ‍ مى دانستند.
قوم بنى اسرائيل گشنيز را غذاى آسمانى مى دانستند و در موقع مهاجرت دسته جمعى از آن تغذيه مى كردند.
بقراط حكيم در يونان ، گشنيز را به علت خواصى كه براى معالجه تشنج و صرع داشت و خواب آرامى مى آورد و دردهاى رحم را تخفيف مى داد و همچنين تشنجات معدى را برطرف مى كرد و نطفه را براى جفت گيرى و بچه دار شدن تقويت مى نمود مصرف مى كرد.
ابو زكرياى رازى پزشك دانشمند ايرانى ، گشنيز را براى آرام كردن سردرد و رفع مستى تجويز مى كرد. طبق آخرين تحقيقات علمى كه درباره تخم گشنيز به عمل آمده است معلوم شده است تخم گشنيز داراى اسانسى است به نام ((كورياندرول )) كه نود درصد آن است و ده درصد ديگر ((ژرانيول )) ((پى نه ن ))، ((سينئول )) و ((ترپنتين )) مى باشد.
گشنيز اين خواص را دارد.
1- كرمكش است . 2- معده را تقويت مى كند 3- به عنوان ادويه محرك است 4- مقوى قوه باه است و در تقويت حافظه تاءثير دارد.
طريقه مصرف آن اين است : يك قاشق قهوه خورى از تخم گشنيز را در يك فنجان آب داغ ده دقيقه دم مى كنند و بعد از هر غذا آنرا مى نوشند.
تنطور گشنيز هم در داروخانه ها موجود است و مى توان ده تا بيست قطره از آن را در آب ريخت و نوشيد.
اسانس گشنيز را نيز به مقدار يك تا سه قطره روى يك حبه قند ريخته و سه تا چهار بار در روز بعد از صرف غذا مصرف مى كنند. مصرف دمكرده و تنطور و اسانس گشنيز به طريقى كه شرح داده شد براى نفخ و هضم سنگين ، تراكم باد در روده ها، تشنج و خستگى اعصاب مفيد و موثر است .
مصارف گشنيز در طباخى
از زمانهاى بسيار قديم گشنيز به عنوان ادويه اغذيه مصرف مى شده است .
مصريان و روميان گشنيز را با نان و خورش مصرف مى كرده اند امروز هم گشنيز در طباخى و تهيه اغذيه مصرف مى شود. در كشورهاى شمال اروپا و كشورهاى انگلوسا كسون گشنيز را با سركه مخلوط مى كنند و در گوشتهاى كنسرو شده مصرف مى نمايند تا هم آن را معطر كند و هم براى مدت زيادى آنرا حفظ كند. در انگلستان و آلمان آبجو را با گشنيز معطر مى كنند و نان و نان قندى مخصوصى با تخم گشنيز مى پزند. در فرانسه كمتر از آلمان و انگليس تخم گشنيز را در نانوايى و شيرينى پزى مصرف مى كنند. ولى بعضى از نانواهاى فرانسوى براى اينكه مزه آرد كهنه را عوض كنند تخم گشنيز را در نان آن وارد مى كنند.
تخم گشنيز يكى از تركيبات ادويه كارى است و در فرانسه وقتى مى خواهند قارچ را به سبك يونانى بپزند، گرد تخم گشنيز به آن مى زنند.
با تخم گشنيز ليكورهاى زيادى به اسامى مختلف مى سازند، همچنين اسانس گشنيز را در عطر، ادوكلن و صابون سازى مصرف مى كنند.
در الجزيره گرد تخم گشنيز را با فلفل و نمك به گوشت مى پاشند و آن را براى مدتى طولانى نگهدارى مى كنند.
در پايان لازم است گفته شود كه تخم گشنيز وقتى تازه است بوى ساس ‍ مى دهد وقتى خشك شد بوى مطبوع و معطرى به خود مى گيرد كه همه از آن خوششان مى آيد. به عربى آن را كزبره گويند.
از: مخزن الادويه - در خواص گشنيز
1- اگر هفت مثقال آب گشنيز تازه را بياشامند خواب مى آورد مخصوصا با سركه و سماق .
2- اگر گشنيز را در دهان بجوند درد دندان كرم خورده را تسكين مى دهد.
3- همچنين خاييدن گشنيز رافع بوى شراب و سرعت مستى است .
4- و نيز خاييدن آن مقوى لثه و قاطع خون آن مى باشد.
5- گشنيز تازه مسكن صفرا و التهاب معده و تشنگى است و مانع قى و رافع باه و نعوظ مى باشد.
6- ضماد گشنيز تازه محلل اورام جلد و بادسرخ است .

شويد
چرا گلادياتورها در رم باستان از روغن ((شويد)) استفاده مى كردند؟
((شويد)) از سبزيهاى خوردنى مملكت ماست كه همه ما آن را مى شناسيم . با ((شويد)) باقلا پلو، سبزى پلو و انواع آش و كوفته درست مى كنند و طبخ آن را عوام مى دانند. امروز مى خواهيم درباره تاريخچه شويد و ارزش غذايى و دوايى آن صحبت كنيم .
تاريخچه شويد
اصل شويد از ايران به هند و مصر بوده است و از اين ممالك به كشورهاى اروپا و آمريكا رفته و كشت شده است . در كشورهاى نواحى مديترانه كشت شويد رايج است . در بعضى از نواحى اين كشورها تخم شويد را باد به اين طرف و آن طرف پراكنده كرده است و باعث كشت خودروى آن شده است بطورى كه ؛ بعضى چمنزارها و كنار ديوار خانه هاى ييلاقى شويد خود به خود سبز مى شود. در اروپا تخم شويد در پاييز مى رسد و پرندگان كوچك آن را سمى مى دانند و به آن نزديك نمى شوند و شايد از بوى آن خوششان نمى آيد. شويد در تمام تابستان گل دارد ولى گل شويد مقدار كمى شيره و گرد گل دارد.
از زمانهاى بسيار قديم شويد را به عنوان ادويه ؛ مثل سبزى خوردنى و گياه دارويى مصرف مى كرده اند. در روى برگهاى پاپيروس كه در مصر به دست آمده نوشته شده است مصريان قديم شويد را مثل سبزى خوردنى مصرف مى كرده اند.
در تورات مذكور است كه قوم بنى اسرائيل به شويد به عنوان يكى از سبزيهاى مفيد عنايت و توجه داشته اند و مثل زيره از آن استفاده مى كرده اند.
يونانيان قديم شويد را سبزى دارويى اعجاز آورى مى دانستند. فيثاغورث و بقراط حكيم معتقد بودند گرفتن چند برگ شويد در دست چپ آدمى را از بيمارى حمله و صرع مصون مى دارد و اجنه را در نطفه خفه مى كند.
در روم قديم شويد نشانه خوشحالى و لذت بود و همچنين علامت سر زندگى و به همين جهت گلادياتورها در جستجوى روغن شويد بودند تا به كمك آن قوى و زورمند شوند.
ويرژيل در يكى از اشعار خود مى گويد كه مائيدا گلهاى بنفشه را چيد و به صورت دسته گل شويد در آورد.
در قرون وسطى ((سنت هيلد گارد)) كه پزشك دانايى بود تخم شويد را براى جلوگيرى از خونريزى بينى ، امراض ريوى و زكام مغزى يا زكام يونجه مصرف مى كردند.
پيروان مكتب طبى ((سالرن )) عقيده داشتند كه شويد باد شكن است و دملها را نرم مى كند و شكمهاى بزرگ را كوچك مى سازد.
((ماتيول )) عقيده داشت كه اگر كسى دچار سكسكه شد بايد تخم شويد را در آتش بريزد و دود آنرا به بينى خود بكشند تا سكسكه اش از ميان برود ولى خاكستر تخم شويد اگر به چشم رود نور چشم را كم مى كند و اشتهاى جنسى را به خواب مى برد.
مردم بعضى از نواحى شمال فرانسه كه در مرز بلژيك ساكن هستند نسبت به شويد اعتقاد خاصى دارند. آنها گل شويد را مى چينند و مخفيانه در كرست و يا كفش خود مى گذارند تا هميشه مورد توجه شوهر خود باشند و تفاهم زناشويى بين آنها برقرار باشد.
خواص طبى شويد
تخم شويد يكى از چهار تخم بادشكن داروسازى قديم است . بعضى از پزشكان قديمى ادعا مى كنند تخم شويد يكى از داروهاى شگفت انگيز براى آرام كردن بحرانهاى سكسكه است و كسانى كه خروپف مى كنند معالجه مى كند.
پروفسور ((فورنيه )) كه در عصر تحقيقات علمى درباره شويد كرده عقيده دارد كه شويد داراى خواص تقويت كننده ضد نفخ معده ، ادرارآور، بادشكن و ضد تشنج است .
مصرف شويد را پروفسور فورنيه مثل رازيانه ، انيسون و زيره سياه براى معالجه ضعف قوه هاضمه ، گرفتگى ادرار، كم شيرى و بى خوابى توصيه مى كند.
دكتر ((هانرى لوگلر)) تخم شويد را براى معالجه سكسكه هاى تشنجى كه سربازان فرانسه را در جنگ اول جهانى مبتلا ساخت و معروف به گريپ اسپانيولى بود مصرف كرد و موفقيتهاى چشمگيرى را به دست آورد.
دكتر ((لوگلر)) براى تقويت معده در مورد سوء هضم و درد معده دستور مى داد سى گرم شويد را با سى گرم تخم سنبل ختايى و پنجاه گرم گل تيول در يك ليتر آب بجوشانند و مصرف كنند.
ارزش غذايى شويد
((آتنه و)) و نويسنده يونانى و مصرى كه سه قرن بعد از تولد مسيح مى زيست مى نويسد: ((شويد يكى از مواد متعددى بود كه در يونان كاشته مى شد آشپزهاى يونانى آن را در دسترس خود داشتند.))
در روم قديم تخم شويد را براى معطر كردن سوسهاى غذا به كار مى بردند و ((اپى سيوس )) در كتاب طباخى خود دستور تهيه ((مرغ شويد)) را مى دهد كه بايد براى معطر كردن مرغ يك دسته شويد تازه را در شكم آن بگذارند و آن را كباب كنند.
امروزه در كشورهاى شمالى اروپا شويد را مثل ادويه مصرف مى كنند و تخم شويد را در سوسها و يا خيارترش مى ريزند تا بوى معطرى به آن بدهد.
در قرن هفدهم ((اولين )) نخستين كسى بود كه خيار ترشى و ترشى گل كلم را با تخم شويد تهيه كرده كه مورد توجه همعصران او بوده است .
در ايتاليا برگ و ساقه لطيف و تازه شويد را به صورت خام در سالاد و سبزيها مى ريزند و مى خورند و تخم شويد را براى معطر كردن انواع سوس و راگو مصرف مى كنند. فرانسوى ها مدتى است كه به شويد توجهى ندارند ولى در شرق و شمال فرانسه شيرينى سازها، نانواييها تخم شويد را براى معطر كردن نان قندى و شيرينى به كار مى برند.
فرانسويهاى از تركيب تخم شويد و انيسون و زيره سياه و گشنيز ليكورهاى معطرى تهيه مى كنند. در اينجا بايد اين نكته را تذكر داد كه بين طب و طباخى دو نظر هست . طب عقيده دارد شويد اشتهاى جنسى را ضعيف مى كند و در اين مورد مثل كرفس خاصيت تقويت كننده دارد.

كرفس
براى تقويت معده و دفع سموم كليه ها، ريه و كبد، كرفس بخوريد
كرفس سبزى خوردنى است كه مردم تهران در سالهاى اخير در پاييز و زمستان آن را در دسترس خود دارند و از آن سالاد و يا خورش كرفس ‍ درست مى كنند.
بطورى كه ((شليمر)) مى نويسد: در صد سال پيش در بعضى از باغهاى تهران كرفس را مى كاشته اند.
((شليمر)) به نقل قول از دكتر بوهز مى گويد: او در آن وقت كرفس را ديده است كه به فراوانى و خودرو در چشمه على نزديك البرز بين جاده تهران و فيروز كوه و همچنين در فولادمحل دامغان مى روييده است .
حكيم موفق هروى كه هزار سال پيش كتابى درباره خواص غذايى و درمانى نوشته است در كتاب خود راجع به خواص كرفس مى نويسد:
((كرفس گرم و خشك است وسدد بگشايد و بادها براند و ادرار و بول و حيض آورده و باه انگيزد، گند دهان ببرد و سنگ در كليه و مثانه خرد بكند.))
اطلاعات جديد درباره كرفس
طبق آخرين اطلاعات و معلوماتى كه درباره كرفس داريم سبزى مفيدى است كه در تقويت معده موثر است . سموم كليه ها ريه ها و كبد را دفع مى كند. براى اعصاب مقوى است و غده ها مخصوصا غده مافوق كليوى را تقويت مى كند. چون داراى املاح گوگرد، آهك ، پتاس است كمبود املاح معدنى بدن را برطرف مى سازد.
كرفس داراى مواد معطر و ويتامينهاى ((آ)) ((ب )) ((ث )) مى باشد كه اگر با اغذيه مختلف خورده شود هضم آن غذاها آسان تر صورت مى گيرد.
كرفس بهترين غذا براى كسانى است كه رماتيسم دارند. مصرف كرفس براى اشخاصى كه نقرس و قولنج كليوى و يرقان دارند تجويز مى شود.
در اين مورد بايد كرفس را بطور خام در سالاد خورد و يا آب آن را گرفت . در رژيمهاى مخصوص كرفس ، آب آن را گرفته و نصف يك ليوان را در هر روز از دو تا يك هفته به بيمار مى دهند. آب كرفس خام براى التيام زخمهاى دهان و گلو نيز مفيد است .
بويون كرفس غذايى ممتاز براى كسانى است كه رماتيسم دارند و يا مبتلا به گلو درد و گرفتگى صدا شده اند.
در آمريكا آب كرفس خام و يا سالاد آن شهرت زيادى دارد و يكى از كسانى كه آن را در آمريكا رواج كامل داده است دكتر ((گيلورد هاوزر)) غذا شناس ‍ نامى جهان است كه در كتابهاى خود مصرف سالاد و بويون و آب كرفس ‍ خام را تجويز و تاكيد كرده است .
در بعضى از آسايشگاههاى رژيم كه اشخاص چاق مى خواهند لاغر شوند تا مدتى بيشتر به آنها سالاد كرفس و يا آب كرفس و يا بويون كرفس ‍ مى دهند.
برگ سبز كرفس را خشك مى كنند و آن را به عنوان ادويه غذا به نام كرفس ‍ به كار مى برند. نمك كرفس در فروشگاه هاى مواد غذايى وجود دارد.
مصرف كرفس براى چه اشخاص خوب است
كسانى كه سالم هستند و از تندرستى معمولى برخوردارند مى توانند كرفس ‍ را خام به صورت سالاد مصرف نمايند ولى بايد سعى كنند آن را به خوبى بجوند. همچنين توصيه شده اشخاصى كه چاق هستند، ديابت دارند، ورم مفاصل گرفته اند، كليه هايشان بيمار است و يا رماتيسم دارند بايد كرفس ‍ زياد مصرف كنند.

موسير
چه خاصيتى دارد و در تقويت نيروى جوانى تا چه حد موثر است ؟
بسيارى از فرهنگهاى قديمى نام ((موسير)) را به اشتباه منسوب به شهرى مى كنند كه معروف به ((آسكالون )) در فلسطين بوده است و عقيده داشته اند كه موسير ابتدا در آن شهر بوده و از آنجا به نقاط ديگر عالم پراكنده شده است .
اين اشتباه از ((پلين )) گياه شناس معروف روم قديم شروع شده است كه او به نقل قول از((تئوفر است )) گفته است كه ، موسير منسوب به شهر اسكالون هست . اين گفته هم كه جنگجويان صليبى موسير را از شهر آسكالون به اروپا آوردند، درست نيست ... در حقيقت موسير به حالت وحشى نه در فلسطين و نه در جاى ديگرى پيدا نشده است و كشت آن از قرنها قبل و شايد از قرن اول ميلادى معمول شده است و اكنون بيش از دو هزار سال است كه آن را مى كارند. موسير شبيه به سير و پياز است ولى سير و پياز نيست .
چون برخلاف پياز گلهاى آن تخم نمى دهد و داراى پيازچه هاى زيادى مى شود.
سير نيست زيرا بوى آن مطبوع است و برعكس سير زياد سخت نيست ، لطيف و نرم است و زود كوبيده و له مى شود. موسير گونه هاى زيادى دارد كه بهترين آن رنگ قرمز مسى دارد كه آن را خشك مى كنند و مى سايند و در ادويه طباخى وارد مى كنند.