در محضر عارفان

واصف بادكوبه اى

- ۸ -


27 : دستور العملى از حضرت آيه الله مشكينى - مدضلله العالى - در جوا يكى از طلاب
سلام عليكم !
برادر محترم ! حال كه در راه وصول به هدف اسلامى و انسانى و الهى ، (در) راه نيكان ، عالمان ، شايستگان ، انبيا و صديقان ، يعنى راه تحصيل علوم دينى قرار گرفته ايد و تحت پرچم امام زمان - ارواحنافداه - در آمده و در زمره شاگردين صادقين (ع )وارد شده ايد، شرايط به هدف رسيدن را جدا مراعات نماييد. نمازها در اول اوقات با حضور قلب انجام يابد و همه نواففل نماز - يا اغلب آنها را - چون فرايض مواظب باشيد. سخن - پيوسته - سنجيده و راست (بگوييد) و احتراز از كذب (كنيد) و لو به عنوان شوخى (دروغ ) نگوييد. در تمام روز و شب ، ساعتى از وقت خويش را به هدر و بطالت نگذرانيد، وقت درس با تمام وجود كوشش كنيد و تا مطلبى را نفهميد يد، به مطلب ديگر نرويد. رفيق مناسب در بحث و منزل انتخاب نماييد، كه از گفتار و انفاسش استفاده كنيد و اگر نه ، فالوحده و لا قرين السوء. استادتان قبل از هر درسى يك كلمه از كلمات درباره ائمه (ع ) را تيمنا براى شما بخواند و معنى كند.
از شوخى بپرهيزيد و سخن خود را جزو اعمالتان حساب كنيد و از اول تحصيل فكرتان اين باشد كه بالاتر از شيخ مفيد رحمه الله و شيخ مرتضى رحمه الله سير خواهيد كرد، و طبق اين هدف درست و تدريس و شرايط آن عمل نماييد از لقمه حرام و مشتبه جدا بپرهيزيد، و دست طمع به سوى احدى دراز ننماييد و در ايام تحصيل از دعا و زيارت ائمه (ع )در اوقات معين غفلت نكنيد، من اراد الله بدء بكم . و بكوشيد كه هر جا باشد متقين را پيدا كنيد و از انفاس قدسيه و مواعظ آنها استفاده نماييد.
كسانى كه ديدنش از خدا كند يادت
كند از بنده خويش آزادت
و در تعقيب نماز دل به حق دهيد و اين غرقه عاصى در بحر معاصى را نيز فراموش نفرماييد. اگر بدانيم شما و ديگر دوستان ، خوب توجه كرديد، آينده اى بس رفيع براى شما مى بينم .
28 : از درس اخلاق آيت الله مشكينى - مدضلله العالى - 
در شيخان قم يك نفر دفن است به نام زكريا بن آدم ، گاه گاهى سرى به وجود مقدس او بزنيد، و با روح او ارتباط پيدا كنيد. راوى از حضرت رضا ع مى پرسد: آقا! را هم دور است و نمى توانم به حضورت برسم .امام فرمود: مگر گم كرديد زكريا بن آدم ؟! الامين على الدين والدنيا! بارك الله ! چه امتحان دادى ، چه نمره گرفتى ؟ شاگردان عزيز اسلام ! طلاب محترم حوزه علميه قم ! بكوشيد كه اگر ولى عصر - عجل الله فرجه - بخواهد براى شما نمره بدهد، بنويسد، الامين على الدين و الدنيا!
براى هواى نفستان ، ابروى اسلام را لطمه نزنيد.
براى انجام هواى نفس ، بر خودتان اگر صدمه بزنيد، بر اسلام صدمه نزنيد، دامن انقال و اسلام را ننگين نكنيد.
با خدا باشيد! به سوى خدا برويد.
شما را به خدا گاهى تنها بنشينيد! على (ع )مى فرمايد: گاهى تنها برو بيرون ، كسى هم با تو نباشد، برو جلو آنها كه خوابيده اند، در آن جايى كه هميشگى خوابيده اند. بگو: السلام عليكم يا اهل الديار! ذكر الموت عباده و يجب على كل انسان ان يذكر الموت جلو آنها بايست و با آنها صحبت كن .
گاه گاهى در خودتان مطالعه كنيد. ما بايد چندين كتاب را با دقت مطالعه كنيم ، اول ، كتاب تدوين الهى ، دوم كتاب نفس است . خواندن اين كتاب لازمتر است ، و ما موظفيم اين كتاب نفس را به دقت مطالعه كنيم .
طلاب محترم ! با نفستان بجنگيد و پيروز شويد! تا بتوانيد با دشمنانتان بجنگيد. والله اين جهاد اكبر و آن جهاد اصغر است و تا اين جهاد اكبر را نكنيد، قدرت بر جهاد اصغر پيدا نمى كنيد.
مى بخشيد فرزندان قرآن ! امام زمان (ع )از ما توقع دارد. يك خرده با هواى نفس مخالفت كنيم . بياييد از اين اسارت نفس بيرون برويم .
بياييد از اسارت شيطان بيرون برويم .
انسانى باشيد كه وقتى فرشته ها مى آيند گناهان شما را بنويسند و ببرند، بيايند و بروند. ماه بگذرد و از شما چيزى ننويسند.
شاگردان امام زمان ! نكند شبانه روز بگذرد و شما يك دروغ ولو به عنوان شوخى گفته باشيد آن ادم كه بايد بشويد، نمى شويد، به آن مقامى كه بايد برسيد نمى رسيد مواظب خويشتن باشيد و روحتان را ترقى بدهيد و برويد به آنجا كه يك انسان كاملى بايد برود.
در خود بنگريد و كتاب نفس را مطالعه كنيد و راه قد افلح من زكيها را ياد بگيريد.
برادران و طلابى كه تازه وارديد! برويد پيش آنها كه مى توانند شما را زنده كنند.
اوقات را مغتنم بداريد، يك وقت خلوتى بين خود و خدا قرار دهيد.
علاقه و رابطه تان را با اهل بيت عليهم السلام عصمت قوى كنيد، كه قوى خواهيد شد.
آقايان را متوجه اين مطلب (كنم كه ) نام حضرت ولى عصر - عج الله فرجه - بايد در مجالس ما باشد. بايد هميشه ذكرى از او بشود. اگر بتوانيد بعد از نماز صبح يك دعايى هست مربوط به حضرت كه دعاى عهدنام دارد، آن را گاه گاهى بخوانيد و با او پيمان ببنديد، سبب توفيقتان است .
در حوزه قم درسى بخوان كه آن قدر اوج بروى ، آن قدر بالا بروى كه زمين را نبينى و زمان را نبينى ، جز الله به هر چه نگاه كنى ، الله بينى . توحيد در تمام شوون و ابعاد زندگى شما ظاهر شود.
اى اميدهاى امام زمان ! اى اميدهاى امام باقر و امام صادق ! شما را به خدا اين همه افعال غير مناسب از شما سر نزند. خودتان (130)را آلوده به اين جهان كثيف نكنيد!
29 : دستور العملى از علامه محمد تقى جعفرى - مد ضلله العالى . (131) 
شرايط و موانع سير و سلوك  
سير و سلوك داراى چند مانع است :
1. سالك در هيچ لحظه اى از لحظات حركت خود نبايداحساس وصول يا امتياز برترى كند، اگر چنين آفتى گريبان سالك را بگيرد، نه تنها از حركت به مراحل بعدز باز خواهد ماند، بلكه نفس كمال جوى او به قهقرا خواهد رفت .
2. اشتغالات و علايق دنيوى مانند ثروت اندوزى ، مقام جويى ، شهرت طلبى و محبوبيت خواهى ميان مردم ، از امور تباه كننده سير و سلوك اند، البته اگر ثروت و مقام وسيله اى جهت تنظيم حيات خود و ديگران باشد، نه تنها مانع ره كمال نمهواهد بود، بلكه به خاطر مشقتهايى كه سالك در اين مسير تحمل مى كند، عبادت تلقى خواهد شد.
3. اشباع حس خودخواهى - به هر شكل و با هر وسيله - مانع نيرومندى براى سير و سلوك است . ادعاى تزكيه نيز سد راه كمال است . بر خى ادعاى تزكيه را به عنوان بيان واقعيت ، ناشى از خودخواهى نمى دانند، اما عرفاى بزرگ اين مطلب را نمى پذيرند، زيرا همه عظمتها و امتيازات سالك ، از الطاف الهى است و استناد آنها به خود نوعى شرك محسوب مى شود.
4. شكوفاييها و روشناييهاى خيره كننده كه در حالات عرفانى براى سالك حاصل مى شود، از ديگر موانع سير و سلوك است . برخى از اهل سلوك با بروز اين حالات لذتبار خود را گم مى كنند و اين حالات را آخرين منزلگاه كمال تلقى مى كنند، در حالى كه اين حالات فقط براى تشويق و تحريك سالك جهت ادامه راه است .
5. به فعليت رسيدن قدرتهاى شگفت انگيز، نظير اطلاع از دلها، امور مخفى ، اخبار گذشته و اينده ، تصرف در امور مادى و نفوس ، گاه سالك را از كمال باز مى دارد. سالك بايد بداند كههدف وى وصول به حق است ، نه تحقق كرامات ، وصول به لقاى الهى برتر و با عظمتر از كشف و كرامات است .
6. حالت آرامش و ازادى مطلق و اشراف بر عالم هستى از عظمتهاى شگفت انگيز روح است ، كه اگر سالك آ را از خود بداند، ممكن است از عظمت روح خود غفلت كرده ، ادعاى انا الحق كند.
7. احساس شكوفايى و ابتهاج روح نشانه ورود به جاذبه الهى و تجلى صفات حق تعالى بر دل سالك است . سالك بايد مراقب باشد كه اين احساس سد راه كمال او نشود.
30 : رهنمودهايى از ايه الله عبدالله جوادى املى - مدضلله العالى - 
بسم الله الرحمن الرحيم
خداى سبحان مهمترين برنامه هاى انبيا را به عنوان تعليم و كتاب و حكمت و نيز به عنوان تزكيه نفوس انسانها تنظيم فرمود و مساءله تزكيه و تهذيب نفوس را بيش از تعليم افكار اهميت داد.
تزكيه ، راه عملى نفس است ، در قبال تعليم كه راه فكرى عقل است ، يعنى روح آدى وقتى در مسير مستقيم احكام الهى قدم برداشت ، شروع به تزكيه خويش مى كندن و تا در عمل نكوشد، نموى ندارد و تنها راه رشد دوح و نزاهت آن از نقص و برائت آن از عيب به مقدار مپسور همانا به دستور شرع است .
همان طور كه تفكرات علمى ، تزكيه عقل نظرياست و آن را در انديشيدن صحيح ، باور و شكوفا مى كند، امتثال احكام الهى تزكيه عقل عملى است ، و آن را در عزم زوال ناپذير و نيت صادق و خالص شكوفا مى كند، و چون جناح عقلى عملى روح ، جداى از جناح عقل نظرى وى نيست ، بلكه هر دو از شوون يك حقيقت به شمار مى روند، به طورى كه از يك نظر مى فهمد و از نظر ديگر در بدن و طبيعت اثر مى گذارد...
و نتيجه نهايى امتثال احكام الهى ، شهود حقائق عينى است و راهش ... اين است كه هرگونه تعلقى كه براى پيمودن صراط مستقيم زيانبار است ، قطع شود. و ترتيب تعلقهاى رهزن از اين قرار است :
اولت تعلق به امورى كه خلاف دستور الهى است مانند علاقه به كار حرام يا مكروه
دوم ، تعلق به امورى كه خلاف دستور حق نيست ، گرچه مخالف ان هم نمى باشد مانند علاقه به كارهاى مباح و انس به امورى كه نه حرام است و نه مكوره ، ولى رجحانى در آنها نيست ، نظير مباحات زيرا اشتغال روح به آنها چهره جان را از انس به حق ، به انس به نفس متوجه مى كند و شيطان كه دار متن صراط مستقيم كمين نموده است (لا قعدن لهم صراطك المستقيم . (132)
مى كوشد كه سالك را در تمام مراحل از ادامه باز دارد. و اگر نتوانست او را از نظر اشتغال به حرام يا مگروه صيد كند،
مى كوشد او را به دام مباحات بياندازد.
سوم ، تعلق به امور استحبابى كه از اهتمام به كارهاى واجب باز دارد، يا علاقه به واجبهاى مهم ، تا از تعلق به واجب اهم مانع شود.
چهارم ، علاقه به واجب اهم و انس به ان و علاقه به تحصيل آن با از انحصار علاقه به ذات اقدس پروردگار محروم بماند. پنجم ، علاقه به ذات عابد، كه اين تعلق گرچه براى تحصيل نيرو در جهت عبادت و صرف آن در راه رضاى معبود است ، ليكن علاقه به ذات عابد مانند علاقه به عبادت و ديگر كارهاى خير علمى يا عملى ، مانع حصر محبت در خداوند و انحصار تعلق به ذات خداوندى است . بنابراين همه اين تعلقها به نوبه خود براى سالك كوى تهذيب رهزن مى باشد، كه بدون قطع آن علاقه ها پيمودن طريق تزكيه مپسور نخواهد بود.
و براى نيل به اين هدف رفيع ، صحت تمام اعمال عبادى مشروط به قصد قربت قرار داده شد، و تقرب نيز درجاتى دارد كه به پيمودن است هر كدام از آن درجات ، تحصيل مرتبه اى از مراتب تزكيه روح امكان پذير است ، و مهمترين عاملى كه در تهذيب نفس تاثير بسزايى دارد، آنست كه هر عمل عبادى فقط براى تحصيل رضاى خداى سبحان انجام مى شود، به براى رسيدن به منافعى كه بر آن عمل مترتب است ، زيرا آن منافع به عنوان فوائد اعمال عبادى مطرح اند، نه به عنوان علت غائى و هدف نهايى آن ، و با روشن شدن امتياز تامى كه بين منفعت يك عمل و علت غايى آن وجود دارد، مى توان از قيد فائده عمل آزاد شد، و به علت غائى آن همان لقاء الله است ، نائل آمد.
تمرين اين روش و ادامه اين مسلك موجب مى شود كه مزاياى هدف طلبى ، در همه شوون دفع و جذب انسان سالك ظهور كند، يعنى هم در ترك كارهاى خلاف و هم در پرهيز از مباح و هم در اشتغال به واجب و مستحب و هم در اهتمام به واجب اهم و ترجيح آن بر واجب مهم و مانند آن از وظايف دينى مى كوشد كه علت غائى آنها را در نظر دشاته باشد، نه منفعت و فائده آنها را، و آن گاه با تمام وجودش مى گويد: ان صلاتى و نسكى و محياى و مماتى لله رب العالمين . (133)
پس اگر كسى مؤ من بود و رفتار صالح داشت و در اثر اهتمام از تنگناى طبيعت پرواز كرد، تزكيه روح بهره او مى گردد. خداى سبحان به تزكيه روح انسانها، برنامه رسول اكرم صلى الله عليه و اله را محدود به تلاوت آيات و تعليم كتاب و حكمت نكرد، بلكه تزكيه را وظيفه مهم او دانست و روش ‍ پرورش روح را از برجسته ترين برنامه هاى آسمانى آن حضرت قرار داد.
تزكيه ارواح بد انسان است كه اول خود آن حضرت راه و رسم زندگى انسانى را پيمود و به دستورات آن عمل كرد، سپس به ديگران آموخت و به مردم گفت به همراه من بياييد و عمل كنيد. عمل صالح ، جان شما را شكوفا مى كند. اگر شرح صدر است ، محصول عمل صالح است ، و اگر مشاهده اسرار هستى است ، محصول عمل شايسته است ، زيرا در پرتو اعتقاد صحيح و عمل صالح ، روح به تعالى وجودى خويش مى رسد و هر چه درجه وجودى روح بالاتر باشد، شهود اشرار الهى و پذيزش فيضهاى غيبى بيشتر مى شود.
موساى كليم سلام لله عليه يك ماه ذيقعده با ده اول ذى الخحه را اربعين گرفت و با اخلاص خاص چهل شبانه روز تزكيه كامل روح نصيبش شد و در جريان فلما تجلى ربه للجبل (134)آن چنان حالى پيش آمد كه بورات بر آن حضرت نازل شد...
و سر اينكه از اين دوره اربعين به چهل شب تعبير شده است ، نه چهل روز، آن است كه قسمت مهم غيوضات در دليل است (ان ناشئه الليل هى اشد و طاو اءقوم قليلا). (135).
شب است كه انسان براى پرواز به سوى غيب آماده تر است ، چون سرگرميهاى فراوان روز مانع توجه تام روح است ( آن لك فى النهار سجا طويلا ) (136)شب است كه همه رامند و مزاحمتى در كار نيست . لذا انسان دلباخته حق ، فرصت مناسبى براى نيت خالص و زمزمه و مناجات پيدا مى كند و از آن لذت مى برد. شب زنده دارى است كه به عنوان سبيل لله تعبير شده است .
خلاصه آنكه شب زنده دارى در تهذيب روح اهميت بسزائى دارد، لذا پيامبران الهى اين روش را در تزكيه نفس به كار بردند و از آن بهره گرفتند و اسوه سائر سالكان شدند. قلب مى تواند در سايه صفا و تهذيب روح به جائى برسد كه جز اراده حق چيزى در آن پرواز نكند و ننشيند، و اين كار از عمل صالح و ايمان بر مى خيزد، نه از راه صرف علم و بحثعاى مدرسه . البته علمهاى حصولى عقل نظرى را نيرومند مى كند، اما ان اثر را به جان انسان نمى دهد كه بتواند اسرار ملكوتى را ببيند و جز حق چيزى نخواهد و هر چه خداوند خواست ، آن را انجام بدهد، زيرا اين خصوصيات محصول تزكيه روح است . و همان طورى كه صحابت سالكان كوى حق در تهذيب روح سهم بسزائى دارد، رفاقت با غافلان و مجالست با ساهيان و موانست با سيه دلان در تيرگى آن تاثير فراوانى دارد. لذا خداى سبحان به ارشاد شرايط تزكيه اكتفا نكرد، بلكه موانع آن را تذكر داد و از آنها نهى فرمود ( و لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذكرنا و اتبع هواه و كان امره فرطا (137))
اميدارم خداى سبحان قلوب همگان را از تزكيه و تهذيب كامل بر خوردار فرمايد.
غفر الله لنا و لكم
و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته

fehrest page

back page