نظم و انضباط

مركز پژوهش هاى اسلامى صدا و سيما گروه معارف

- ۴ -


نام گذارى  
از راه هاى دست يابى به نظم و انضباط فردى ، نام گذارى چيزها است . رسول خدا (ص ) همواره ، حيوانات و اسلحه و اثاث خود را نام گذارى مى كرد. نام هاى شمشيرهاى آن حضرت ، عبارت است از: ذوالفقار؛ القمصامة ؛ القلعى ؛ التحف ، الرسوب ؛ المخذم ؛ القضيب ؛ العضب ؛.. نيز، آن حضرت ، براى زره ، كمان ، نيزه ، چوب دستى ، گوسفندان و ظروف آب و غذا، نام هايى برگزيده بود كه در برخى از كتاب ها آمده است . (243)
ديندارى  
پابندى به تعاليم آسمان ، يكى از راه هاى پديد آمدن نظم و انضباط در زندگانى انسان است . پافشارى عملى بر واجبات دينى و دورى از گناهان سبب مى شود كه آدمى براى انجام دادن وظايف دينى ، وقتش را تنظيم كند و در آن اوقات مشخص ، به عبادت و نيايش و... بپردازد. در صفحات گذشته ، درباره نظم و انضباط فردى و گروهى در عبادات ، اندكى سخن گفتيم و به تجلى نظم در زمان بندى نماز، رو به قبله ايستادن ، ذكر گفتن ، سكوت كردن ، دعا خواندن ، اشاره كرديم .
تبليغ با رسانه هاى گروهى  
يكى ديگر از عوامل دست يابى به نظم و انضباط، تبليغ و يادآورى از طريق رسانه هاى گروهى است . رسانه هاى گروهى مى توانند با تبليغ درست و موثر، در آفرينش نظم و انضباط در همه ابعاد، اثرى ژرف بگذارند.
امروزه ، امواج نامرئى رسانه هاى سمعى و بصرى ، از تمام ديوارها مى گذرد و در هر خانه اى با مخاطب خود ارتباط برقرار مى سازد و بسيارى از دل ها را در تصرف خويش در مى آورد. رسانه هاى گروهى با ساخت فيلم ها و نمايشنامه ها و بيان پيامدهاى سازنده نظم و انضباط و علل بى نظمى ، رموز دست يابى به آن و... مى توانند جامعه را به سوى بهره مندى از نظم همگانى سوق دهند.
فصل نهم : روش ايجاد انضباط در فرزندان
پيش از آن كه به روش آفريدن نظم و انضباط در فرزندان بپردازيم ، نخست به پيامدهاى زيان بار بى نظمى در آنان مى نگريم .
اگر كودك ، نظم و تربيت را نياموزد، هر چه سنش فراتر رود، مشكلات او و اطرافيانش بيشتر نى شود. كودك بى نظم ، بى نظمى را در خانواده گسترش مى دهد. كودك نامنظم ، سازگارى اش با محيط، از كودكان ديگر كم تر، و عصبانى و زود رنج است و در انجام دادن هر كارى ، سست و بى اراده است و كارها را نيمه كاره رها مى كند و اغلب ، عجول و هيجان زده است .
بنابراين ، بى نظمى ، آسيب ها و صدمات جسمى و معنوى فراوانى به او وارد مى سازد، ولى نظم و انضباط در كار و انديشه ، كمكى فراوان به آرامش اعصاب و روان مى كند و روحيه اى سالم به او مى بخشد. (244)
روش ايجاد انضباط در فرزندان  
1. تبيين و تحليل مسائل و آگاه ساختن فرزندان ، براى پديد آمدن انضباط در وجود آنان ، لازم است . نيز، پيامدهاى زيان بار بى انضباطى بايد براى آنان تشريح شود تا به اين گوهر گران بها دست يابند و كاخ زندگى خود را بر اين پايه استوار، بنا كنند. از همين رو است كه كارشناسان علوم تربيتى ، برخى عوامل سرپيچى و نافرمانى فرزندان را چنين بيان مى كنند:
الف ) نا آگاهى از فوايد فرمان برى ؛
ب ) صدور فرمان بدون هيچ توضيحى درباره آن ؛
ج ) سختى انجام دادن فرمان بيش از گنجايش جسمى و عقلى كودك ؛
د) نا آگاهى والدين از روش درست فرمان دادن .
از اين رو است كه در فرهنگ اسلامى ، پدر و مادر را بر فرزند حقوقى است و نيز فرزند را بر پدر و مادر، از مهم ترين وظايف پدر و مادر، تربيت درست فرزندان است . حضرت على (ع ) مى فرمايد:
مانحل والد ولدا نحلا افضل من ادب حسن ؛ (245)
هيچ پدرى به فرزندش هديه اى برتر از ادب و تربيت پسنديده نبخشيده است .
نمايان رفتار درست همراه با نظم و انضباط  
والدين ، افزون بر آن كه بايد به كودك شناخت و آگاهى دهند و با استدلال ، او را به سوى نظم و انضباط راه نمايند، در ارايه رفتار درست و مقررات نيز خود بايد بهترين نمونه براى او باشند.
نكته اى كه لازم است والدين در نظر گيرند، توانايى جسمى و عقلى فرزند است و اين كه فرمان ها نبايد از طاقت او بيش تر باشد. از رسول خدا (ص ) نقل است كه فرمود:
رحم الله عبدا اعان ولده على بره بالاحسان اليه و التالف له و تعليمه و تاديبه ؛ (246)
رحمت خدا بر بنده اى كه با احسان و محبت ورزيدن به فرزندش و با تعليم و تربيت كردن ، او را بر انجام دادن نيكى و خير يارى كند.
پرسيدند: چه گونه فرزند خود را با نيكى يارى دهد؟ فرمود:
يقبل ميسوره و يتجاوز عن معسوره و لا يرهقه و لا يخرق به ؛ (247)
آن چه را كودك به اندازه توان خود انجام داده است ، بپذيرد و كار طاقت فرسا از او نخواهد و او را به گناه و سركشى ، وا ندارد و به او پرده درى نكند پس او كارهاى احمقانه نكند.
براى اين كه بتوانيد فرزند را وا داريد كه به نظم و انضباط ارج نهد، به دستورهاى زير توجه كنيد:
1. مقررات را چنان برقرار كنيد كه احترام شما و كودكتان ، هر دو، محفوظ ماند.
2. مقررات يا محدوديتى كه برقرار مى كنيد، نبايد از روى هوس يا سليقه شخصى باشد، بلكه بايد بر اصول تربيتى و سازنده شخصيت كودك مبتنى باشد.
3. بايد كودك را در رعايت قوانين ، چه از لحاظ عاطفى و چه از لحاظ احساسى و رفتارى ، يارى كنيد.
4. مقررات بايد ساده و براى كودك ، فهميدنى باشد.
5. در برقرارى نظم و تعيين قوانين انضباطى ، حتما بايد مراحل رشد كودك ، توانايى هاى جسمانى و روانى و نيازهاى او را در نظر بگيريد. كودك ، به بازى و جست و خيز، نياز دارد. هيچ گاه آن چه را براى طبيعت كودك روا است ، ناروا نشمريد.
6. در اجراى انضباط، هميشه بايد علاقه و محبت خود را به كودك نشان دهيد و او را از محبت سيراب كنيد. انضباط و محدوديتى كه تعيين كرده ايد، نبايد ميان شما و كودكتان رنجشى پديد آورد. بايد با پاداش و محبت ، او را به اجراى قوانين واداريد. (248)
يادآورى مى شود كه نظم و تربيت را بايد از همان آغاز زندگى ، يعنى از سه يا چهار سالگى به كودكان آموخت ، زيرا كودك ، بيش تر عادت هايش را در اين سنين كسب مى كند و شخصيتش را شكل مى دهد. در اين دوران ، انضباط براى كودك بسيار ضرورى است ؛ زيرا او در آغاز زندگى است و نظم و تربيت سبب آرامش اعصاب و روانش مى شود و شخصيتش را كامل مى سازد. (249)
پرهيز از خشم و زور گويى  
يكى ديگر از موضوعاتى كه بايد براى آفريدن نظم و انضباط در فرزندان بدان توجه كرد، پرهيز از خشم و زورگويى است . انضباطى كه بر پايه خشم و غضب استوار گردد و با زور انجام پذيرد. چون خانه اى است كه بر پايه هايى سست و بى رمق بنا شود و به محض برداشته شدن زور و اجبار، اين خانه سست بنيان از هم مى پاشد.
خشم ، در روايات اسلامى ، بسيار نكوهش شده و حتى كليد همه (250) بدى ها ناميده شده است . در روايتى از امام مومنان ، حضرت على (ع ) آمده است :
خشم ، چگونگى گفتار را تغيير مى دهد، اساس استدلال را بر هم مى ريزد، تمركز فكر را از ميان مى برد و فهم آدمى را پراكنده مى سازد. (251)
و در جايى ديگر مى فرمايد:
الحدة ضرب من الجنون ؛ لان صاحبها يندم فان لم يندم فجنونه مستحكم ؛ (252)
خشونت و تندخويى ، گونه اى ديوانگى است ؛ زيرا، شخص تند خو، پس از تسكين خاطر و به خود آمدن ، پشيمان مى شود. اگر كسى پس از تندى ، پشيمان نشود، جنونش ثابت و پا بر جا است .
ايجاد انضباط از راه زور، پيامدهايى زيان بار به دنبال دارد كه مى توان از ميان آنها به مقاومت ، بى اعتنايى ، شورش ، بدخلقى ، دروغگويى ، انزوا، لج بازى ، اشاره كرد.
اگر به گونه منطقى و صريح و مستدل ، با كودك برخورد شود، او حق را مى پذيرد و تسليم خواهد شد. اجراى برنامه هاى انضباطى ، بدون گذشت ، امكان پذير نيست . در صورت تخلف ، بايد شكيبايى به خرج داد، ولى در اجراى انضباط، پافشارى لازم است و از راه تشويق و تحسين و در مواضع ضرورى از راه تنبيه و توبيخ با احتياط و دقت ، مى توان به اصلاح رفتار كودكان پرداخت . (253)
قاطعيت و پرهيز از ترديد و دو دلى  
وقتى براى فرزندان خويش مقرراتى را لازم مى دانيم ، براى ايجاد انضباط در وجود آنان ، بايد در اجراى اين مقررات ، استوار باشيم و از ترديد و دو دلى پرهيز كنيم ؛ زيرا سستى و سهل انگارى ، باعث بى انضباطى مى شود و ما را از هدف باز مى دارد.
اگر فرزند، متوجه ترديد و دو دلى شما شود، از انجام دادن مقررات سر باز مى زند و به بحث و جدل مى پردازد و نيز ممكن است دچار سر در گمى شود كه آيا بايد آن كار را انجام دهد يا ندهد. ناگفته نماند كه اين ايجاد انضباط در خردسالى و پا فشارى بر آن ، سبب مى شود كه در آينده ، بردبار و شكيبا و منظم و منضبط باشد. در روايتى از هفتمين پيشواى شيعيان ، حضرت امام كاظم (ع )، آمده است :
يستحب غرامة الغلام فى صغره ليكون حليما فى كبره ؛ (254)
بهتر است فرزند، در دوران كودكى ، با سختى و مشكلات رو به رو شود تا در بزرگ سالى ، بردبار و شكيبا باشد.
و در حديثى از امام مومنان ، حضرت على (ع ) آمده است :
من كلف بالادب قلت مساويه ؛ (255)
آن كس كه در راه ادب ، رنج برد، بدى هايش كم گردد.
در جايى ديگر مى فرمايد:
المكارم بالمكاره ؛ (256)
ارجمندى و بزرگى ، با دشوارى ها به دست مى آيد.
رعايت اصل تدريج در اصلاح رفتار  
يكى ديگر از اصولى كه بايد براى ايجاد انضباط مورد توجه قرار گيرد، اصل تدريج در اصلاح رفتار است . كسب عادت هاى درست ، نيازمند به وقت است و يك باره امكان پذير نيست . از اين رو، بايد حوصله به خرج داد و با مراقبت و استقامت ، شالوده شخصيت كودك را بر پايه نظم و انضباط استوار ساخت . براى دست يابى به اين هدف بلند، بايد به تدريج و گام به گام او را به سوى هدف رهنمون ساخت و در اين راه ، ظرفيت و موقعيت جسمى و روحى اش را در نظر داشت .
پيامبران الهى (ع ) كه مربيان جامعه بشرى اند، تمام دستورهاى خود را به يك باره به مردم ابلاغ نمى كردند، بلكه از گذشت زمان و شيوه گام به گام بهره مى جستند. قرآن كريم نيز، كه كتاب نور و هدايت است ، در مدت بيست و دو سال ، به تدريج نازل شد و مسلمانان را گام به گام با احكام و معارف نورانى خود آشنا ساخت . برخى از احكام قرآن ، مانند حكم حرمت شراب ، به تدريج در موقعيت هاى زمانى گوناگون بيان شده است .
تداوم در استوار ساختن نظم و انضباط  
براى اين كه انضباط، ابتدا به صورت يك حالت ، در درون فرزند شكل گيرد و سپس به عادت و آن گاه به ملكه اى درونى مبدل شود، لازم است در استوار ساختنش مداومت كرد.
گر چه ممكن است آغاز كار، آسان باشد، به سامان رساندن آن و به بار نشاندنش ، به مراقبت و مواظبت نياز دارد. براى اين كه بذر ارزشمند انضباط به برگ و بار بنشيند و آدمى در سايه سار آن به آرامش و سعادت برسد، مداومت و شكيبايى بسيار، بايسته است . امام اهل يقين ، حضرت على (ع )، در حديثى نورانى مى فرمايد:
العمل العمل ثم النهاية و الاستقامة الاستقامة ثم الصبر الصبر؛ (257)
عمل ، عمل ، سپس توجه به پايان كار، پايان كار، آن گاه استقامت ، استقامت ، سپس شكيبايى ، شكيبايى !
و در حديثى ديگر مى فرمايد:
قليل مدوم عليه خير من كثير مملول منه ؛ (258)
كارى اندك كه بر آن مداومت شود، برتر است از كار بسيار كه خستگى آورد و توانايى دوامش از انسان سلب شود.

fehrest page

back page