زندگی شناسی

استاد جلال الدين فارسی

- پى‏نوشت‏ها -


1-انفال ، 24.
2-نهج البلاغه ، 374، خطبه قاصعه : لقد كان يجاور فى كل سنه بحراء فاراه و لا يراه غيرى ...
3-سيره پيامبر اكرم (ص )، ابن اسحاق - متوفاى حدود 152 هجرى - 1 ج ، ص ‍ 252.
4-به نقل از تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام ، ص 60 و 61. رك : بحار الانوار، ج 18، صص 207 - 205. متن دلالت قطعى بر صدورش از معصوم دارد. چه ، با جهان - انسان شناسى وحيانى مطابقت تام دارد و چگونگى شرح صدر بنى اكرم و گشوده شدن روزنه على جهان برين و هستى هاى آن بر روى وجود مبارك آن حضرت را به اذن خدا بيان مى دارد كه همان پديدار وحى باشد و تمامى هستى با جهان هايش در فراگرد آن مشاركت دارند.
5-يا از موجود آبزى ريزى كه شبيه كرم است آفريد. رك : تفسير مجمع البيان ، شيخ طبرسى - متوفاى 548 - 10 ج ، ص 513.
6-تكوير، 24.
7-نحل ، 44.
8-در مورد موسى كليم آيه 140 اعراف - در مورد پيامبر خاتم : قل انى امرت ان اكون اول من السلم و لا تكونن من المشركين ))، انعام ، 14، و در آيه 163 انعام : و بذلك امرت و انا اول المسلمين ))
9-صدر سوره قلم .
10-شورى ، 52.
11-عنكبوت ، 48.
12-دهر، 30.
13-اسراء، 79.
14-انساب الاشراف ، بلاذرى - متوفاى 279 هجرى - ج 1، ص 107 از زبان جابر بن عبدالله انصارى ، اسباب النزول ، واحدى نيشابورى - متوفاى 468 - ص 7 از چندين طريق روايى . لباب النقول ، جلال الدين سيوطى - متوفاى 911 - ص 244. طيالسى ، احمد بن حنبل ، بخارى ، مسلمن ، ترمذى ،طبرى ، ابن فنذر، ابن مردويه ، ابن انبارى و ديگران در بخش مربوط به قرآن كتابهاى حديث خويش ثبت كرده اند. اطغازى ، ابن شهاب زهرى - متولد ان و متوفاى 124 - ص 45 از شنيدن ندا به بعد و با اندك تفاوتى .
15-مدثر، 10 -1
16-اسباب النزول ، واحدى ، ص 295: فقلت :... فصبوا على ماء - گفتم :... و بر من آب بريزيد.
17-انساب الاشراف ، بلاذرى ، ج 1، ص 107، شماره 197: وصبوا على الماء.
18-اين ، خبر از واقعه اى نزديك به محال است و بسيار بعيد. چه ، در منطقه حرم و پشت كوه صفا كه چند صد متر بيشتر با كعبه فاصله ندارد هيچ گاه سواره نظامى يا دشمنى به قصد حمله نمى آيد و همه عربها همواره حمرت آن را نگاه داشته اند. با وجود اين ، مى گويند حتى اگر توچنين خبرى بدهى از تو مى پذيريم و راستش ‍ مى شماريم .
19-فانى نذير لكم بين يدى عذاب شديد. بعدها در سوره سبا آيه هاى 34 و 46 بدين عبارت مى آيد: ان هو الا نذير لكم بين يدى عذاب شديد.
20-اين معنايى است كه شيخ طبرسى مفسر بزرگ قرن ششم مى كند و درست همين است . برخى آن را نفرين پنداشته اند و مترجمانى آن را ((زيانكار بادا))نوشته اند. مولف الميزان هر دو نظر را ابراز داشته است بدون ترجيح يكى بر ديگرى . رك : الميزان ، ج 40، ص 439
22-بقره ، 213.
23-طبقات ، ابن سعد، ج 1، ص 201
24-سيره نبوى ، ابن اسحاق ، ج 1، ص 257 و 262 - تاريخ طبرى - متوفاى 301 - ج 2، صص 310 - 309.
25-طبقات ، ابن سعد، ج 8، صص 37 - 30: زينب كه بزرگترين دختر رسولخداست ، سلمان مى شود... و رقيه همراه مادرش خديجه مسلمان مى شود... و ام كلثوم همزمان با مادرش اسلام مى پذيرد.
26-سيره نبوى ، ابن اسحاق ، ج 1، ص 264.
27-تاريخ طبرى ، ج 2، ص 311.
28-انساب الاشراف ، ج 1، ص 401 - در طبقات ابن سعد، ج 8، صص 37 - 36 به اين عبارت : ابولهب به هر يك از دو پسرش جداگانه مى گويد: اگر دخترش را طلاق ندهى نگاه به صورتت نخواهم كرد!...
29-سيره نبوى ، ابن اسحاق ، ج 1، ص 376.
30-سيره نبوى ، ابن اسحاق ، ج 1، ص 295.
31-معانى القرآن ، الفراء - متوفاى 207 - ج 3، ص 273.
32-كشاف ، زمخشرى ، ج 4، ص 611. بنا به روايت جندب بن عبدالله كه مورد اتفاق محمدثان است و روايت زيد بن ارفم كه نام زن ابولهب را آورده است .
33-به روايت عبدالله بن عباس كه ابن مردويه ثبت كرده است . رك : كشاف ، همان .
34-انساب الاشراف ، ج 1، ص 405.
35-پدر عمر و عاص معروف .
36-اساب النزول ، واحدى ، ص 306 به روايت عبدالله بن عباس . رك : طبقات ابن سعد، ج 1، ص 133 و انساب الاشراف ، ج 1، ص 405 - مجمع البيان ، ج 10، ص ‍ 549 - كشاف ، زمخشرى ، ج 4، ص 645 - لباب النقول ، جلال الدين سيوطى ، ص ‍ 258: ابن ابى حاتم از قول سدى نوشته است و بيهقى از محمد بن على .
37-سيره نبوى ، ج 1، ص 257.
38-طبقات ، ابن سعد، ج 1، ص 133.
39-اسباب النزول ، واحدى ، به روايت عطاء از عبدالله بن عباس ، ص 306.
40-عشيره عاص بن وائل و پسرش عمر و عاص معروف
41-اسباب النزول ، ص 305 به گفته مقاتل بن حيان و كلبى . قريب به اين مضمون در معانى القراان ، الفراء، 3، ص 287.
42-اسباب النزول ، واحدى ، ص 306 به گفته ابن جريح - مجمع البيان ، ج 3، ص ‍ 248.
43-آيات صدر سوره .
44-سوره ليل ، آيه 9: و اما من بخل و استغنى و كذب بالحسنى فسنيره للعسرى
45-ترمذى از قول عبدالله بن عباس ثبت مى كند و مى گويد: روايتى حسن و صحيح است . رك : اسباب النزول ، سيوطى ، ص 255 - اسباب النزول ، واحدى ، ص 339 - كشاف ، زمخشرى ، ج 4، ص 621 طبرى و ابن مرويه نيز ثبت كرده اند و نسائى و حاكم نيشابورى و احمد بن حنبل و ابن ابى شيبه و بزار از قول عكرمه از عبدالله بن عباس . واصل آن در صحيح بخارى است .
46-سيره نبوى ، محمد بن اسحاق ، ج 1، ص 388 - با تفاوت هايى در اسباب النزول ، واحدى ، ص 307 و لباب النقول سيوطى ، ص 259. نقل ابن اسحاق دقيق و صحيح است .
47-همان .
48-همان
49-يس ، 69.
50-سوره ص ، 1.
51-قمر، 17، 22 و 32 و 40.
52-انبياء، 10.
53-مدثر، 31
54-بقره ، 269 - 268.
55-درسى مستقل داريم درباره شرايط شاگردى و تفقه در دين .
56-حجر،9.
57-قيامت ، 19 - 17.
58-مثلا به روايت سعيد بن جبير از عبدالله بن عباس پيامبر صلى الله عليه و آله نمى دانست سوره قبلى ختم شده است مگر وقتى بسم الله الرحمن الرحيم تازه اى
59-مقدمه المبانى - تاليف يكى از علماى بزرگ مراكش در قرن پنجم . ر.ك : مقدمتان فى علوم القرآن ، ص 41.
60-اسراء، 106.
61-فرقان ، 32.
62-البرهان فى علوم القرآن ، بدر الدين زركشى ، متوفاى 794، ج 1، ص 192.
63-مجمع البيان ، تفسير سوره مباركه ((انسان )).
64-اسباب النزول ، صص 5 - 4.
65-اسباب النزول ، صص 5 - 4
66-نهج البلاغه ، خطبه 192
67-ابن عطيه ، مفسر بزرگ مراكشى قرن ششم هجرى ، مقدمه تفسيرش . رك : مقدمتان فى علوم القرآن . ص 23.
68-احتجاج ، طبرسى ، ص 52 - كتاب سليم بن قيس ، ص 65.
69-اتقان ، جلال الدين سيوطى .
70-تاريخ الخلفاء، سيوطى ، ص 185.
71-الفهرست ، ص 48.
72-احتجاج ، طبرسى ، ص 139 - امالى ، شيخ طوسى ، ج 2، ص 136 به روايت امام صادق عليه السلام از زبان امير المومنين .
73-عيون الاخبار، ج 2، ص 67، از امام رضا عليه السلام .
74-اشد الغابه فى معرفه الصحاب ، ابن اثير، ج 5، ص 234.
75-استيعاب ، ابن عبدالبر، در حاشيه اصابه ابن حجر عقلانى ، ج 3، ص 43
76-عبدالحق بن غالب الروف ، متوفاى 546 در مدينه ، صاحب تفسير ((المحرر الوجيز))ر.ك الديباج المذهب ، ابن فرحون ، مطبعه المعاهد، 1351ه . ق ، صص 175 - 174.
77-مقدمتان فى علوم القرآن ، ص 263.
78-برهان ، ج 1، ص 193.
79-اتقان ، ج 1، ص 193.
80-طبقات ، ابن سعد، ج 5، ص 470.
81-همان ، 468.
82-روايات عطا در سيره ابن اسحاق محدود به آنچه در سيره ابن هشام مى آيد نيست بلكه چندين روايتش را بايد در روايت سيصد صفحه اى يونس بگير از سيره ابن اسحاق ياتف كه در دو نسخه خطى متعلق به قرن پنجم به دست ما مى رسد و در 1398ه . ق در دمشق چاپ مى شود، و نيز در تاريخ طبرى بايد از آن سراغ گرفت و بعضى منابع كه ديگر.
83-همان ،.
84-ص 11.
85-ج 29، ص 140.
86-مقدمتان فى علوم القرآن ، ص 8.
87-ج 2، ص 33.
88-چاپ مصر، ص 37.
89-نمونه آن عروه پسر زبير بن عوام
90-بخشى از كتابش را ج . ر. خورى درهايدلبرگ منتشر كرده است .
91-بخشى از آن در كتاب عبدالرزاق بن همانم صنعانى يافت شده و توسط ديكرت سهيل زكار بسال 1400ه . ق در درمشق به چاپ مى رسد.
92-الاخبار الموفقيات ، زبير بن بكار، بغداد 1972، ص 332.
93-سبطان يا دو سبط. راغب اصفهانى - متوفاى 502 - در مفردات القرآن مى نويسد: اصل سبط به معنى گسترش يا بى سريع و آسان است چنانكه در مورد گيسوان بلند انبوه بكار مى رود... و سبط براى نوه از آن جهت بكار مى رود كه گويى امتداد فرزندان و شاخه هاى درخت پدر هستند. ص 222.
94-كتاب السير و المغازى ، با تحقيق دكتر سهيل زكار، چاپ دارالفكر، ص 124.
95-كتاب السير و المغازى ، باتحقيق دكتر سهيل زكار، چاپ دارالفكر، ص 124.
96-كتاب السير و المغازى ، با تحقيق دكتر سهيل زكار، چاپ دارالفكر، ص 124.
97-تاريخ شهر دمشق ، ابن عساكر، ج 11، ص 5 - تاريخ بغداد، خطيب بغدادى تج 3، ص 6 - عيون الاثر، ابن سيد الناس ، ج 1، ص 18.
98-همان ماخذ.
99-طبقات ، ابن سعد، ج 5، ص 315.
100-السير والمغازى ، ابن اسحقاق ، ص 186 - سيره نبوى ، ابن اسحاق ، ج 1، ص ‍ 336.
101-ج 3، صص 161 - 150.
102-سوره مكى انعام ، آيه 91 - سوره مكى زمر، آيه 67 - سوره مدنى حج ، آيه 74.
103-مجمع البيان ، ج 29، ص 141.
104-محمد بن عبدالكريم شهرستانى - متوفاى 548 - در مقدمه تفسيرش بنام مفاتيح الاسرار و مصابيح الابرار در جدولى پنج روايت ترتيب نزولى را ثبت مى كند. يكى از امام صادق عليه السلام ، دومى از مقاتل بن سليمان از امير المومنين على عليه السلام ، سومى از مقاتل بن سليمان بواسطه رجالش ، جهارمى از عبدالله بن عباس كه قاعدتا به مولاى متقان منتهى مى شود، و پنجمى از حسين بن واقد. يگانه نسخه خطى جلد اول آن تفسير در كتابخانه مجلس شورا به شماره 78ب ثبت شده است .
105-زكا يزكو زكاء براى بيان رشد و نمو گياهان مفيدى مانند بوته گندم بكار مى رود و خداوند براى اشاره به سير تقرب به سوى خودش از آن استفاده مى فرمايد.
106-نحل ، 44.
107-اسراء، 33.
108-دراين كه پروردگار براى اشاره به آنها از واژه اولئك كه براى اشخاص وضع شده است استفاده مى فرمايد نكته اى آموزنده نهفته است .
109-نحل ، 54.
110-((عبادت ))هر دو معنى پرستش و اطاعت را دربردارد.
111-آيات 123 - 120.
112-آيات 17 - 14.
113-محمد، 36.
114-حديد، 20.
115-بقره ، 171.
116-همان ، 18.
117-انفال ، 22.
118-محمد، 12 - اعراف ، 179 - 175 - فرقان ، 44 - 43.
119-غافر، 26.
120-اعرافت 51.
121-حديد، 20.
122-((در رد بى دينان ))ت ارنوبيوس - نويسنده لاتين سده هاى سوم و چهارم ميلادى - فصل هفتم ، 5 - 7.
123-بقره ، 256.
124-جن ، 15 - 14.
125-انفال ، 24.
126-انفال ، 39. بقره ، 193 بدون لفظ ((كله )).
127-نحل ، 52.
128-صافات ، 7 -9.
129-قلم ، 2 - 4.
130-حديد، 25.
131-انعام ، 164 - 161.
132-اين منظور لغت شناس بزرگ شيعى متولد 630 و متوفاى 711 - مى نويسد كه شرع و تشريع عبارت است از وارد كردن زمه به آبى كه در دسترس باشد و به آسانى نوشيده شود.
((شاهدى از كلام قضائى امام على بن ابيطالب عليه السلام مى آورد. لسان العرب ، ج 8، ص 175.))
133-شورى ، 15 - 2.
134-مومنون ، 17.
135-حجر، 21.
136-جاثيه ، 24 - 18.
137-اگساندروس ، آثنودوروس و پوليدوروس ، هنرمندان مكتب رودس درقرن دوم پيش از ميلاد.
138-فتح ، 28، ص 9، توبه ، 33.
139-معجم الفاظ القرآن الكريم ، مجمع اللغه العربيته ، ج 2، ص 452: القيمه : ذات القيمه الرفيعه . مفردات ، راغب ، ص 418: و تقويم السلعه بيان قيمتها. لسان العرب ، ج 12، ص 500: والقيمه : واحده القيم ... والقيمه : ثمن الشى ء بالتقويم ... و يقال : كم قامت ناقتك اى كم بلغت . و قد قامت الامه مائه دينار اى بلغ قيمتها مائه دينار... و قيل : الهاد فى القيمه للمبالغه . ردين
140-شيخ طبرسى ، مجمع البيان ، ج 30، ص 202.
141-كهف ، 2- 1.
142-بينه ، 2 و 4.
143-اصل الزكاه النمو الحاصل عن بركه الله تعالى ... يقال زكا الزرع يزكو اذا حصل نمو و بركه - مفردات راغب ، ص 213.
144-يوسف ، 40.
145-آيات 30 - 29.
146-همان ، 42.
147-ملك ، 22.
148-روم ، 30 - يونس ، 105: و ان اقم وجهك ...
149-نور، 2.
150-نساء، 125.
151-آل عمران ، 19.
152-جن ، 14.
153-بقره ، 112.
154-انعام ، 14.
155-نحل ، 52.
156-فصلت ، 46 - جاثيه ، 15.
157-نحل ، 97.
158-غافر، 40.
159-جن ، 14.
160-بقره ، 112.
161-اعراف ، 195 تا 197.
162-ذاريات ، 6.
163-صافات ،9.
164-راغب در مفردات ، 542 مى نويسد: وصب وصوبا.
165-رك : لسان العرب ، ج ، ص 170 دام .
166-بقره .
167-مطففين ، 7.
168-همان ، 18.
169-زخرف ، 43 - 42.
170-انعام ، 163 - 162.
171-حديد، 25.
172-شورى ، 17.
173-رك : الميزان ، ج 35، ص 64.
174-شعراء، 226 - 224.
175-نساء، 171. همچنين آيات 45 آل عمران ، 35 آن .
176-احزاب ، 45 - 44.
177-سجده ، 26 - 24.
178-جن ، 28 - 26.
179-رك : پيامبرى و جهاد، ص 514 - 513. بيش از هفتاد حديث داريم كه عامه از قريب چهل طريق از ام سلمه ، عايشه ، ابوسعيد خدرى ، سعدبن ابى وقاص ، ابن عباس ، ثوبان ، عبدالله بن جعفر، على بن ابيطالب عليه السلام ، حسن بن على عليهما السلام و ديگران نقل كرده اند. و خاصه از قريب سى طريق از اميرالمومنين على ، امام سجاد، امام باقر، امام صادق ، امام رضا عليه السلام و از ام سلمه ، ابوذر، ابوليلى ، ابوالاسود دوئلى ، عمرو بن ميمون اودى ، و سعد بن ابى وقاص روايت كرده اند.
180-احزاب ، 33.
181-آيات 17 تا 23.
182-رك : كشاف ، زمخشرى - متولد 467 و متوفاى 538 هجرى ، ج 3،، ص 468.
183-الميزان ، ج 35، ص 86 - 85. نقل از تفسير قمى .
184-كشاف ، ج 3، ص 468.
185-همان جا.
186-انعام ، 90.
187-راغب اصفهانى - متوفاى 502 - مفردات ، ص 401.
188-مجمع البيان ، ج 25، ص 50 - 51.
189-قيامت ، 21 - 20.
190-فجر، 20.
191-نحل ، 107.
192-معناى صحيح و دقيق ((با يهدى ))در چنين مواردى همين است .
193-توبه ، 24.
194-آل عمران ، 31.
195-توبه ، 108.
196-احزاب ، 21 - ممتحنه ، 4.
197-حديث 2578 كنز العمال ، ج 6، ص 155.
198-حجه و البلاغ ، حجه الكمال ، و حجه التمام در سال دهم هجرى .
199-رك : الغدير، ج 1، ص 12 -9.
200-الميزان ، ج 35، ص 77 - 76.
201-رك : المراجعات ، امام عبدالحسين شرف الدين موسوى ، ص 171.
202-اخرجه البيهقى فى صحيحه ، و احمد بن حنبل فى مسنده - ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه ، ج 2، ص 449 - فخر رازى در تفسيرش ، ج 2، ص 288 به صورت ارسال مسلم
203-رك : المراجعات ، ص 137 تا 144.
204-مدثر، 50 - 51.
205-مستدرك ، حاكم نيشابورى ، ج 3، ص 122.
206-المراجعات ، ص 36.
207-حجر،9.
208-و الحافظين فروجهم و الحافظات : نساء: 34 - و الحافظون لحدود الله : توبه ، 112 و الذين هم على صواتهم يحافظون : مومنون ،9.
209-يس ، 12.
210-الميزان ، ج 33، ص 112.
211-انبياء، 57 - 48.
212-بنابر تفسير عياشى ، فضيل مى گويد: ((از امام باقر عليه السلام معناى آيه يوم ندعو كل اناس بامامهم ))را پرسيدم ، فرمود: در آن دوران ، رسول خدا،- ص - با قوم خود، على عليه السلام با قوم خود، حسن به على عليهما السلام با قوم خود، و حسين بن على عليهما السلام با قوم خود مى آيند. و هر كسى در عصر هر امامى از دنيا رفته آنروز با آن امام محشور مى شود.))
213-اسراء، 72 - 71.
214-ولقد كرمنا بنى آدم و حملنا هم فى البر و البحر... و فضلنا هم على كثير ممن خلقنا تفضيلا: آيه 70
215-چند مفسر چنين نظر داده اند. درست گفته اند چون سياق هفت آيه پياپى اقتضا دارد. شيخ طبرسى - مورخ قرن ششم - مى نويسد: اولين نظر اين است كه ((هذه ))اشاره به نعمت هايى است كه ذكرش گذشت و معنايش و نسبت به عبرتها و درسهاى آن بى بصيرت بود بالضروره درباره آخرت كه چگونگيش براى او محسوس و مشهود نيست بى بصيرت - يا بى بصيرت تر - خواهد بود. و اين نظر مستند به عبدالله بن عباس است )). مجمع البيان ، ج 15، ص 78.
216-همان كرامت آيه تكريم .
217-اعراف ، 8 - 10.
218-مزمل ، 5.
219-قارعه ، 7 - 6.
220-مفردات ، ص 24.
221-مولاى متقيان ، نهج البلاغه .
222-بقره ، 124.
223-انبيا، 73.
224-توبه ، 12.
225-هود، 17.
226-و قول مفسرى كه نوشته بودن را شرط اطلاق ((امام ))بر كتاب آسمانى مى داند، قابل اعتنا نيست .
ر.ك : الميزان ، ج 25، ص 283.
227-مجمع البيان ، ج 15، ص 77.
228-همان - سيوطى ، الدر المنثور، ج 4، ص 194: ((ابن مردويه از على بن ابيطالب روايت مى كند كه پيامبر خدا - صلى الله عليه و آله و سلم - فرمود: ((دورانى كه هر مجموعه انسانى را به امامشان فرا مى خوانيم يعنى هر قومى بوسيله امام زمانشان و كتاب پروردگارشان و سنت پيامبرشان فراخوانده مى شوند.))
229-مائده ، 71 - 60.
230-انما وليكم الله و رسوله و الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزكوه و هم راكعون ... قل يا اهل الكتاب هل تنقمون مناالا ان آمنا و ما انزل الينا و ما انزل من قبل و ان اكثركم فاسقون . قل هل اء بشر من ذلك مثوبه عندالله من لعنه الله و غضب عليه و جعل منهم القرده و الخنازى و عبد الطاغوت . اولئك شر مكاناو اضل عن سواء السبيل .
مائده : 65 - 60.