پاى درس پروردگار ، جلد ۱۰

جلال الدين فارسى

- پى‏نوشت‏ها -


1- سوره مباركه فاتحه الكتاب .
2- عـرب چـنـانـكـه با ذكر كهن ترين منابع و كتابهاى لغت آورديم رخداد يا واقع را "يوم " مى خواند و نبردهايش را كه اغلب در يك روز رخ داده و ختم مى گردد "ايام العرب " مى نامد.
3- پروردگار متعال در نخستين درسهايش به بشر تصديق الحسنى را شرط تعالى و قرب به خودش ‍ مى شمارد: فاما من اعطى واتقى و صدق بالحسنى فسنسيره لليـسـرى و امـا مـن بـخـل واسـتـغـنـى و كـذب بـالحـسـنـى فـسـنـيـسـره للعسرى سوره ليـل ، 9 -6.
4- ... و قـد خـاب مـن وسـاها و كسى كه "خود" را به زير خاك فرو بـرد نـاكـام گـشـت .
5- نـحـل ، 97.
6- قـارعـه ، 6 - 11.
7- مـفـردات ، راغـب اصـفـهـانـى ، ص 22.
8- سـوره مـبـاركـه تـيـن .
9- كارل يا سپرس ، 1969 - 1883م .
10- سـوره انـسـان يـا "دهر".
11- فاطر، 34.
12- مؤ منون ، 102 - 101.
13- نور، 25 - 24.
14- ق ، 19 و بعد.
15- مطففين ، 21 - 19.
16- همان ، 11 - 8.
17- خـداونـد مـتـعـال در درسـهايش محتواى قرآن را نور مى خواند.
18- توبه ، 36.
19- آيه 44.
20- اسرا، 41.
21- همان ، 46.
22- فاطر، 42.
23- صـحيح ترمذى ، كتاب مناقب ، باب بيستم .
24- اعراف ، 47.
25- همان ، 48.
26- سوره برائت كه مولاى متقيان از طرف پيامبر خدا ماءموريت اعلام و اذان آن را در مـكـه بـراى مـشـركـان انجام داد.
27- معانى الاخبار. از حضرت امام محمد باقر عـليـه السـلام .
28- مـجـمع البيان ، ج 8، ص 63.
29- همان ، ص 66.
30- همان ، صص 65 و 66.
31- و من يوق شح نفسه فاوليك هم المفلحون : حشر، 9 - تـغـابـن ، 16.
32- فـمـن يـكـفـر بـالطاغوت و يؤ من بالله فقد استمسك بالعروه الوثـقـى لاانفصام لها : بقره 256.
33- و من يسلم وجه الى الله و هو محسن فقد اسـتـمـسـك بـالعـروه الوثـقى : لقمان ، 22.
34- انبيا، 73.
35- نساء، 69.
36- ص ،50.
37- نـحـل ، 29 - زمـر، 72 - غـافـر، 76.
38- نـسـاء، 69.
39- نهج البلاغه ، ج 1، ص 68.
40- كهف ، 109 - 108.
41- انعام ، 127.
42- رعـد، 23، 25.
43- مـريم : 14 - 16.
44- دلالت بر برزخى بودن اين بـهـشـتها دارد، چون در بهشت قيامت ، عالم طبيعت برچيده شده آسمان و زمين ديگرى برقرار گـشـتـه كـه صـبـح و شام و شب و روز ندارد.
45- مريم ، 62، 65.
46- كافى ، كـليـنـى (ره ).
47- نـساء، 174.
48- انعام ، 122.
49- شورى ، 53 - 52.
50- بـقـره ، 24.
51- تـحـريـم ، 6.
52- انـفال ، 39.
53- توبه ، 35 - 36.
54- راغب اصفهانى مى گويد: غشيته سوطا اءو سـيـفـا كـكـسوته . غواش جمع غاشيه است .
55- اعراف ، 41.
56- زمر، 19.
57- بقره ، 171.
58- اعراف ، 179.
59- انعام ، 39.
60- يـس ، 10 - 6.
61- انـعام ، 104.
62- اسراء، 72.
63- اشاره به دوزخـيـان عـالم بـرزخ .
64- اعراف ، 37.
65- اسراء، 9.
66- كهف ، 102.
67- مـريـم ، 68.
68- ابـراهـيـم ، 49 - 50.
69- صافات ، 17 - 19: و انتم داخرون .
70- فجر، 26.
71- قارعه ، 8 - 11.
72- حج ، 31.
73- نجم ، 56 - 55.
74- انـفـال ، 4. و آيـات مـتـعـدد.
75- بـقـره ، 90، آل عمران ، 178 - نساء 14 - حج ، 57 - لقمان ، 6 - سباء 14 - دخان ،30.
76- انعام ، 125.
77- مـعـارج ، 45 - 44.
78- يـا زيـانـكارى باد ترا! تبا لك .
79- يس ، 78.
80- سالها بعد در آيه 46 سباء مى آيد.
81- فاذا نقر فى الناقور... ابن منظور در لسان العرب ، ج 5، ص 230 مى نويسد: ناقور، صورى است كه فرشته در آن مـى دمد...ابوالعباس از ابن الاعرابى نقل مى كند كه ناقور همان قلب است .
82- و كـنـا نـكذب بيوم الدين .
83- مفردات ، راغب اصفهانى ، ص 525:الوصيده حجره تـجـعـل للمـال فى الجبل ...و قال : "عليهم نار مؤ صده " اءى مطبقه .
84- ترجمه "ولقـد".
85- ايـن افـعـال مـاضـى دلالت بـر حـوادث گـذشـتـه دارنـد، بـر انـتـقـال يـكـايـك كـفـار زشـتـكـار و سـتـمـگـر نـسـلهـاى پـيـش از نـزول ايـن آيـات بـه زنـدگـى بـرزخـى .
86- ايـن افـعـال مـاضـى دلالت بـر حـوادث گـذشـتـه دارنـد، بـر انـتـقـال يـكـايـك كـفـار زشـتـكـار و سـتـمـگـر نـسـلهـاى پـيـش از نـزول ايـن آيـات به زندگى برزخى .
87- آيه ، 37.
88- عليهم نار موصده . آتـشـى چـنـان آنـهـا را در بـر گـرفته است كه محفظه تراشيده در صخره كوه ، پولها و اشياء گرانبهايى را كه در آن پنهان كرده اند در قبضه و در احاطه خود دارد.
89- معجم الفـاظ القـرآن الكريم ، مجمع اللغه العربيه ج 1، ص 427.
90- ظهور در اين مـعـنا دارد كه دركات جهنم همان سيئات يا هستى هاى پستى است كه مردم دنيادار، و مستكبران سـلطـه گـر يا طاغوتها و تابعانشان كه مستضعفان سلطه پذير و ذلت - اسارت پذير باشند براى خودشان مى سازند. بما كنتم تكسبون . نه اين كه مكان خاصى در روى زمين بـاشـد كـه به آن درآيند.
91- "رجال " در اين موارد براى مردان و زنان بلند مرتبه اى كـه از مـعـصـومـان و ابـرار - صـاحـبـان نـيـكـى بـيكران - هستند بكار مى رود.
92- "رجـال " افـراد سـرشـنـاسـى از مرد و زن كافر زشتكار هستند.
93- همانچه در آيات ديـگـر بـراى شـهـيـدان در زنـدگـى برزخى وعده مى دهد و محقق مى شمارد.
94- حرمت تـكـوينى .
95- آيات ، 53، 33.
96- تتمه مدثر، آيه 17.
97- آيات 15 و 17.
98- آيـات 1 تا 32.
99- خواسته ها و علائق مردم مؤ من و صالح همه عاليه و شـايـسـتـه اسـت و مـورد رضـاى پـروردگـار مـتعال است ، و در زندگى برزخى و قيامت پـيـوسـتـه و جـاودانـه بـرآورده مـى شـود، و ايـن بـرآورده شـدن از رخدادهاى نظام هستى ، پيدايش و زندگى است .
بـعـكـس عـلائق پـسـت و خـلاف شـرع كـفـار زشـتـكـار كـه گـر چـه در دنـيـا و طـول عـمـرشان اغلب برآورده مى شود در زندگى پس از مرگ ذره اى برآورده نمى شود: و حـيـل بينهم و بين مايشتهون ، سبا، 54.
100- آيات 1 تا 34.
101- آيات 39 - 31.
102- ذيـل سـوره .
103- آيـات ، 37 تـا 40.
104- بـا "سهو" و غـفلت از ملازمه هاى آن كه انفاق و اعطاى "ماعون " و ايثار باشد نمازشان را بى فايده و بـى فـرجـام ، فـرجـامـى كـه قـرب خـدا و رشـد مـعـنـوى بـاشـد، كـردنـد و ايـن عـمـل صالح را هم نزد ديگران بى اعتبار ساختند و علت ترك نماز مردم شدند.
105- رخـداد بـامـداد و شـام و روز و شـب دلالت بـر جريان جهان طبيعى دارد و اين كه قيامت هنوز بـوقوع نپيوسته است .
106- آيه 59 تا پايان سوره .
107- آيات 57 - 43.
108- آيات 76 - 72.
109- فان له معيشه ضنكا.
110- آيـه 123 تـا پـايـان سـوره .
111- يوم الدين .
112- آيات 104 - 75.
113- آيـات 140 - 123.
114- در اصل ، آيتى .
115- آيات 207 - 192.
116- آخرين آيه .
117- آيات 6 - 1.
118- "يهدى للتى هى اقوم " را مفسران باستان "طريقه "، "كلمه " - به معنى عقيده ، و پـديـدار و "حال " به معنى وضعيت كه در عربى مؤنث است پنداشته اند. لكن چون در آيـات ديـگـر از اسـلام كـه هـمـان حـيـات طيبه باشد با عبارت الذين القيم يعنى زندگى ارزشـمـنـد يـاد فـرمـود در ايـنـجـا هـم بـه مـعنى زندگى است .
119- آيات 11 - 1.
120- آيات 23 - 18.
121- آيات 45 - 52.
122- آيه 58
123- آيات 71 - 77.
124- آيات 3 - 4.
125- آيات 7 - 15.
126- الناس
127- رابطه تکويني توام بودن و ملازمه زشتکاري و ستمگري برخود و بر ديگران با کافري و ايمان نياوردن.
128- آيات 21 - 36.
129- براي فهميدن گوش سپردن کفايت نميکند و مستلزم انديشه و تعقل هم هست تا به تفقه در دين بيانجامد به اسلام شناسي و زندگي شناسي.
130- فالينا مرجعهم.
131- آيات 39 - 56.
132- آيات 62 - 64.
133- آيات 69 - 70.