روح عرفانى روح الله

محمدرضا رمزى اوحدى

- ۹ -


خداوند همه ما را بيدار كند... و دين و دنياى همه ما را حفظ كند(670).
خداوندا! ما هيچيم ، هيچ ، و هرچه هست از تو و به سوى توست ، ما به قدرت مطلق تو اميداوريم و از تو استمداد مى كنيم اگر تو با مايى شكست و پيروزى را به پشيزى نمى شناسيم . تو خود يار اين ملت و اين جوانان مخلص باش و رحمت خود را بر اين شهيدان جاويد نثار فرما.
و جانبازان اين شهيدان زنده را شفا و اخلاص و اجر عنايت فرما.
و به بازماندگان آنان و خاندان و پرستاران اينان صبر و جزاى خير مرحمت فرما.
و اسرا و مفقودين ما را صحت و استقامت ونجات بده .
و رزمندگان عظيم الشاءن اين ، پشتوانه هاى جمهورى اسلامى را پيروزى و قدرت و شجاعت بيشتر لطف فرما.
و به ملت شريف ايران هرچه بيشتر استقامت ومقامت و صبر و بردبارى در راه پيشبرد مقاصد اسلام عنايت فرما.
و بين ملت هاى اسلامى توحيد كلمه ايجاد فرما.
و دولت هاى اسلامى را از خواب گران بيدار نما.
و عظمت اسلام را به اوج خود برسان .
و دست ستمكاران و مفسدان و ماجراجويان را از اسلام وجمهورى اسلامى ايران قطع فرما.
وطمع طمعكاران را به ناكامى برسان و كيد آنان را به خودشان برگردان ، و صلوات بى پايان خود را به انبياء معظم بويژه اشرف و خاتم آنان صلى الله عليه و آله نثار فرما، و درود بى پايان به ائمه معصومين سيما خاتمهم و غائبهم بقية الله عليه السلام بفرست ، و ما را از شر شيطان و نفس اماره نجات مرحمت فرما(671).
بارالها! از الطاف بيكران تو شكرگزاريم ، گرچه شكر ما و همه موجودات در مقابل نعمت هاى بى انتهاى تو ناچيز است .
خداوندا! اگر عنايات تو نبود، ما قدمى به سوى پيروزى نمى توانستيم برداريم ، هرچه هست از توست و همه قدرتها شيران علم (672) هستند(673) ما كوردلان را از خودخواهى و خودبينى حفظ و اسلام عزيز را تو خود قوت وعظمت بده .
خداوند همه اين دردها را شفا بدهد و اميدوارم كه همه موفق بشويم به علم كردن به رضاى خدا وخداوند اين اسلام را، جمهورى اسلامى را نگه دارد و ما را موفق كند به لقاى جمال مبارك امام زمان عليه السلام موفق بشويم (674).
اميدوارم كه خداوند ما را موفق فرمايد كه تابع دستورات او باشيم (675) و خداوند همه ما را تابع احكام اسلام قرار بدهد(676).
بارالها! بنده ناچيز تو از كشورى مظلوم با جمعيت ناچيز حيث عدد و همه چيز و زنده به عنايات تو، ناله مظلومانه خود را - به مقدار ناچيز خود - به ملت هاى مسلمان و مظلومان جهان رساندم و فرياد ((يا للمسلمين ! به داد اسلام برسيد)) را ابلاغ نمودم و تا الطاف و عنايات تو نباشد، هيچ گره اى باز نشود و هيچ دردى دوا نشود.
تو خود با رحمت واسعه خود به مسلمين نظر فرما.
و همه ما را از قيد خود و خوديت وعبوديت بت ها، خصوصا بت نفس ‍ نجات بده !
و شر ستمكاران را از سر مظلوما جهان بويژه مسلمان بركن !
و مسلمانان را به خود آور!
و دولتهاى كشورهاى اسلامى را جراءت و شجاعت عنايت فرما! كه با داشتن آن مقدار عده و عده در دست داشتن شريان حياتى غرب وشرق ، تن به ذلت و اسارت اجانب ندهد و با ملت هاى خود هم صدا شوند، به اميد پيروزى رزمندگان و مبارزان اسلام در سراسر گيتى بر كفر جهانى (677).
خداوند مه ملت هاى اسلامى را حفظ كند و به وظايف خودشان آشنا كند و ما را هم به وظايف خودمان آشنا كند كه در اين چند روزى كه داريم آن طرف مى رويم لااقل توجه به آنجا باشد اخلاد الى الارض نباشد(678).
خداوند همه ما را به طريق انسانيت هدايت فرمايد... از خداوند متعال مدد مى خواهيم كه همه ما را حفظ نمايد، خصوصا از شيطان نفس كه مادر ((بت ))هاست (679).
خداوند به همه توفيق بدهد كه راه مستقيم الهى را به پذيرش بگيرند و به اين راه مستقيم پيش برويم (680).
و اميدواريم كه اسلام ما را قبول كند به اين كه مسلمان هستيم و پيغمبر اكرم در اين روز، روز مبارك ما را بپذيرد و حضرت صادق عليه السلام ما را قبول كند(681).
بارالها! اين كشور، وابسته به رسول اكرم صلى الله عليه و آله و اهل بيت گرامى او است و كشور حضت بقية الله ارواحنالمقدمه الفداء است . به حرمت آنان در بارگاه قدس تو، عنايات خود را مستمدم بدار... و اخلاص و عز بندگى خود را به ما عنايت فرما! و صلوات بى پايان بر انبياى عظام ، خصوصا سيد آنان و به اولياى معظم بويژه خاتم آنان روحى فداه نثار فرما! و ما را از شر شيطان و نفس اماره نجات بده . انك ولى النعم (682).
خدايا! ما را در اين سال نو از اين حاليكه داريم عوض كن ، ما گرفتار هواهاى نفسانى هستيم و تو مى دانى و تو مى توانى ما را نجات بدهى .
خداوندا! اين پيروزى هاى چشمگيرى كه براى ما و ملت ما و براى اسلام حاصل شده است طورى كن كه در قلوب ما تاءثير سوء نگذارد و ما را مغرور نكند، ما را از آن راهى كه انبياء عليهم السلام داشتند، منحرف نكند(683).
خداوندا! اينها را پيروز كن ! ما را در جهاد نفس پيروز كن ! همه ما را در جهاد نفس پيروز كن ! ما را به تكاليف خودمان آشنا كن ! ما را به وظايف كه با اين ملت داريم آشنا كن ! خدمت ما را پيش خودت به اينها، خدمت به تو است ، اين را بپذير! دين و دنياى ما را حفظ كن !...
خدايا! دل هاى اينهايى كه مخالف با اين جمهورى اسلامى هستند، اين دلهاى اينها را برگردان ! تو مقلب القلوب هستى ، اينها را برگردان كه آدم بشوند، توجه داشته باشند، (اينهايى كه كنار نشستند و جوان ها اين طور پرپر مى شوند و آنها يا شادى مى كنند يا بى تفاوت هستند) دلهاى اينها را برگردان به يك دلهاى سالمى و اين حجاب ها را از پيش چشم همه ما بردار،
و ما را موفق كه در تعقيب مسائل الهى كندى نكنيم ،
قلب ما به نور معرفت تو روشن بشود قلب همه ملت ما به نور معرفت تو روشن بشود.
خدايا! اين الاشياء كما هى (684).
خداوندا! ملت عزيز ما را به شرف استقامت ، پيروزى ظاهر و باطن نايل فرما...
و سلام و صلوات خود را بر صاحب امر و وارث ارض حضرت بقية الله الاعظم روحى فداه نثار فرما! (685).
خداوندا! به همه ما توفيق خدمت و اخلاص عنايت فرمايد و اين گوهرهاى گرانبها را از كيد و وسوسه هاى شيطان محافظت كند ان ربى قريب مجيب (686)
بارالها! من تكليف فعلى خودم را ادا كردم اللهم قد بلغت و اگر زنده ماندم تكليف بعدى خود را به خواست خداوند ادا خواهم كرد. خداوندا! قرآن كريم و ناموس مسلمين را از شر اجانب نجات بده (687).
بارالها! احمد و تبارش و متعلقاتش ، كه از بندگان تو و تبار رسول اكرمند، اينان را در دنيا و آخرت سعادتمند فرما و دست شيطان رجيم را از آسيب به آنها كوتاه فرما.
خداوندا! ما ضعيف و ناتوانيم وعقب افتاده از قافله سالكان ، تو خود از ما دستگيرى فرما(688).
بارالها! ما را مهاجر الى الله ورسوله قرار ده و به فنا برسان و فاطى و احمد را توفيق خدمت عنايت كن و به سعادت برسان
خداوندا! قدم سير ما از وصول به بارگاه قدس تو كوتاه است و دست مطلب ما از دامن انس تو قاصر، حجاب هاى شهوت و غفلت بصيرت ما را از جمال جميل تو محجوب كرده ، و پرده هاى غليظ حب دنيا و شيطنت ، قلوب ما را از توجه به عز جلال تو مهجور نموده ، راه آخرت باريك و طريق انسانيت حديد و ما بيچاره ها چون عنكبوتان در فكر قديد، متحيرانى هستيم كه چون كرم ابريشم از سلسله هاى شهوات و آمال برخود تنيده و يكسره از عالم غيب و محفل انس چشم بريده ، جز آنكه از بارقه الهيه چشم ما را روشنى بخشى و از جذوه غيبيه ما را از خود بى خود فرمايى (689).
خداوند ما را از اهل دعا و اهل ذكر و اهل قرآن قرار دهد(690).
خداوندا! تو خود حال ضعيف و بيچارگى ما را آگاهى ، مى دانى كه ما بى دستگيرى ذات مقدس تو، از دست دشمنى به اين قوت و قدرت كه طمع به انبياء عظام و كمل اولياء والا مقام ، بسته ، راه گريزى نداريم و اگر بارقه لطف و رحمت تو نباشد، ما را اين دشمن قوى پنجه به خاك هلاكت افكند و به تيه ، (691)ظلمت و شقاوت گرفتار كند، تو را به ضلالت و افتادگان بيابان غوايت (692)دستگيرى و قلوب ما را از غل و غش و شرك و شك پاك فرما، انك ولى الهداية (693).
خدايا! اين چه بيتوته است (694) كه در دارالخلوت انس محمد صلى الله عليه و آله را با تو بوده و اين چه طعام و شراب است كه با دست خود اين موجود شريف را چشاندى و از همه عوالم وارهاندى . آن سرور را رسد كه فرمايد: لى مع الله وقت لايسعه ملك مقرب ولا نبى مرسل (695). آيا اين وقت از اوقات عالم دنيا و آخرت است ؟ يا وقت خلوتگاه ((قاب قوسين )) و طرح الكونين است ؟ چهل روز موسى كليم صوم موسوى گرفت و به ميقات حق نايل شدو خدا فرمود: تم ميقات ربه اربعين ليلة (696) با اين وصف به ميقات محمدى نرسيد و با وقت احمدى تناسب پيدا نكرد. به موسى عليه السلام در ميعادگاه ((فاخلع نعليك )) (697)خطاب رسيد و آن را به ((محبت اهل )) تفسير كرد و به رسول ختمى امر به حب على شد در قلب از اين سر جذوه اى است كه دم از او نزم ، تو حديث مفصل بخوان از اين مجمل (698).
بارالها! از لذت مناجات و حلاوت مخاطبان خود ما را نصيبى عنايت فرما و ما را در زمره ذاكران و جرگه منقطعان به عز قدس خود قرار ده و دل مرده ما را حياتى جاويدان بخش و از ديگران منقطع و به خود متوجه فرما. انك ولى الفضل و الانعام (699).
بارالها! ما از مقامات اولياءو مدارج اصفياء و كمال مخلصين و سلوك سالكين ، حظى جز الفاظى چند نداريم و از جمع مقامات به قيل و قال قناعت نموديم كه نه از آن كيفيتى حاصل شود نه حال (700).
بار خدايا! حب دنيا و تعلقات آن ما را از بارگاه قدس و محفل انس تو محجوب نموده ، مگر تو با لطف خفى خود از ما افتادگان دستگيرى فرمايى و جبران ماسبق را فرمايى تا بلكه از خواب غفلت انگيخته شده راهى به محضر قدس پيدا كنيم (701).
بار خداوندا! كه ما بندگان ضعيف را بى سابقه خدمت و طاعتى ، يا احتياج به بندگى و عبادتى با تفضل و عنايت و محض رحمت و كرامت لباس ‍ هستى پوشانيدى و به انواع نعمت هاى روحانى و جسمانى و اصناف رحمت هاى باطنى وظاهرى مفتخر فرمودى ، بى آنكه از نبود ما خللى در قدرت و قوت تو راه يابد يا از بود ما به عظمت و حشمت تو چيزى افزايد، اكنون كه سرچشمه رحمانيت تو جوشيد و چشم خورشيد جمال جميل تو درخشيد و ما را به بحار رحمت مستغرق و به انوار جمال منور فرمود، نقايص و خيطئات و گناهان و تقصيرات ما را نيز به نور توفيق باطنى و دستگيرى و هدايت سرى جبران فرما و دل سرتاپا تعلق ما را از تعلقات دنياويه برهان و به تعلق به عز قدس خود آراسته نما(702).
بارالها! از طاعت ما ناچيزان بسطى در ملك تو حاصل نشود و از سرپيچى ما نقصى در مملكتت راه نيابد و از عذاب و شكنجه گناهكاران نفعى به تو عايد نگردد و از بخشش و رحمت افتادگان نقصانى در قدرت تو حاصل نشود عين ثابت خطاكاران طالب رحمت است و فطرت ناقصان طلبكار تماميتت تو خود با لطف عميم با ما رفتار فرما و به سوء استعداد ما نظر نفرما(703).
اى خدايى كه مردگان را از گورها برانگيزى ، و اى آن كه به روز رستاخير، برخاستن مردمان به فرمان تو است ! دلهاى ما را از اين كهنه قبرستان برانگيزان و بار ما را از اين كوره ده ، سرزمين ستم بربند، تا در نشئه قلبى ، انوار معرفت را مشاهده كنيم و گوش دل ما سروش هاى پيامبرت را در آن نشئه بشنود، باشد كه بهره ما از نبوت آن نباشد كه با گفتن شهادت به زبان ، خون و مال خود را محفوظ داشته و از عمل كردن به احكام او مقصود ما فقط اكتفا كردن در رابطه با قواعد فقهى و موافقت داشتن برحسب صورت باشد و از خواندن قرآن كريم هدف ما زيبا خواندن و فراگرفتن احكام تجويد و مخارج حروف باشد تا در نتيجه اين كوتاه نظرى از آنان باشيم كه خداى تعالى درباره شان فرموده است : ((بر گوش و چشم هايشان پرده كشيده شده است )) و نيز فرموده است : ((دلهاى آنان گرفتار بيمارى است )) (704).
خداوند همه ما را از اين قيدهاى شيطانى رها فرمايد تا بتوانيم اين امانت الهى را به سرمنزل مقصود برسانيم و به صاحب امانت ، حضرت مهدى موعود ارواحنا لمقدمه الفداه رد كنيم (705).
خداوند تعالى شمه اى از اين سير معنوى و هجرت الهى را نصيب همه ما فرمايد (706) خداوند به همه توفيق سلامت در رفتار و گفتار بدهد(707). از خداوند تعالى مساءلت مى نمايم كه همه ما را به تكاليف الهيه و وظايف انسانيه آشنا فرمايد(708).
خداوندا! ملت عزيز ما را به شرف استقامت ، پيروزى ظاهر و باطن نايل فرما(709).
خداى تعالى تو را و ما را از امت رسول مختار و از راهروان راه شيعيان نيكوكار قرار دهد(710).
خداى تعالى ما را از شر شيطان كه دزد بكمين نشسته بر سر راه خداى رحمان است در پناه خويش نگهدارد(711)
خدايا! من گفتم ، من آن چيزى را كه مى فهمم گفتم به آقايان ، گفتم به جامعه ايران و من تقصير ندارم . مطلب يك مطلب شوخى نيست . مطلب اين است كه يك ملتى در طول تاريخ زير سلطه سلاطين جور بوده اند (712).
من از خداى تبارك و تعالى بيدارى همه را مى خواهم ، خداوند همه ما را هدايت كند، خداوند ما را به طريق مستقيم الهيت راهنمايى فرمايد، خدا همه شما را سالم بدارد (713).
از خداوند تعالى خواستارم كه با مرحمت واسعه خود ملت ما را از شر اشرار داخلى و خارجى نجات دهد(714).
خداوند ان شاءالله همه ما را اصلاح كند، هواهاى نفسانيه ما را سركوب كند(715)
خداوند ان شاءالله همه شما را و همه ما را و همه ملت را و همه روحانيت را به راه مستقيم برساند و به لقاء خودش مشرف كند(716). خداوند ما را در برابر امتحانات مكرر پيروز گرداند(717).
من از خداى تبارك و تعالى خواهانم كه ما را به راه راست و به صراط مستقيم هدايت بفرمايد (718).
خداوند شما را پيروز كند بر شيطان باطنى و شما را بر نفس خودتان پيروز كند تا ان شاء الله وقتى كه به محضر خدا رفتيد با نشانه هاى افتخارآميز در خدمت او برويد(719).
بارالها! جوانان رزمنده ايران فتح را از تو مى دانند و به قدرت خويش مغرور نيستند و اگر غرور و سرافرازى هست براى آن است كه مورد عنايت و حمايت ذات مقدس تو باشند. تو طماءنينه و سكينه را در دل آنان نازل فرمودى و رعب و وحشت را در قلوب دشمنان آنان كه دشمنان اسلامند انداختى .
خداوندا! هرچه هست از توست و اميد آن داريم كه اين عنايت و حمايت را ادامه دهى تا پيروزى نهايى و پس از آن نيز تا آنگاه كه دشمنان تو و اسلام در نبرد با جنودالله و حزب الله هستند و تا استقرار حكومت الله . از خداوند متعال ، تعالى اسلام و هواداران آن را خواستار و سرنگونى پرچم هاى شيطانى را اميداورم (720).
خداوند ما را در اخلاق خوش ، در رفتار خوش ، در كردار خوش يارى كند وهواهاى نفسانى ما را ان شاء الله با عنايت خودش و قدرت خودش ‍ سركوب كند(721).
خداوندا! از اين سستى ها و بى تفاوتى ها و جاه طلبى ها و خودباختگى ها در سراسر جهان به تو پناه مى برم (722).
از خداوند تعالى عاجزانه تقاضا مى كنم كه ما را از شر شيطان نفس اماره و شيطان درونى بكنيم ؟ چه جواب بدهيم به اين ملت ها؟
خداوندا! ما با اين دولت هايى كه به اسم اسلام اينقدر تحقير مى شوند و نفس درنمى آورند، ما چه بكنيم با اينها؟ (723)
بارالها! ملت مجاهد ما در اين برهه زمان با چه حوادثى و با چه چهرهايى مواجه است ، عصرى كه حكومت هاى مسلمين آنچنانند و رسانه هاى گروهى آنچنان و ابرقدرت ها اينچنين ، عصرى كه باطل را به صورت حق به خورد مردم مى دهند... و با اسلام عزيز به اسم اسلام مى جنگند.
بارالها! ملت مجاهد ايران در اين عصر جاهليت و تاريك ، مظلومند و به جز اتكال به درگاه تو و اعتماد به عنايات تو پناهى ندارند و از پيشگاه مبارك تو استمداد مى كنند و در راه حق به راه خود ادامه مى دهند و از اين وحشى گرى هراسى به خود راه نمى دهند و عزتى كه براى تو و رسول تو و مؤ منين است براى زندگى عاريت چند روزه از دست نمى دهند(724).
از خداوند كريم خواهانم كه همه ما را از لغزش ها و خطاها حفظ فرمايد و جمهورى اسلامى را تاءييد فرموده و آن را به حكومت عالمى قائم آل محمد صلى الله عليه و آله متصل فرمايد انه قريب مجيب (725).
بارالها! اين چه سعات عظيمى است كهم نصيب بندگان خاص خود فرموده اى (726) كه ما از آن محروميم (727).
بارالها! عنايت خود را از ما دريغ مدار و ناموس دهر و ولى عصر ارواحنا فداه را از ما راضى فرما و ما را از نور هدايت خود هميشه بهره مند نما انك مجيب قريب (728).
خداوند ان شاءالله شما را سعادتمند كند...و ما را براى مشكلات بيشتر مهيا كند و از عنايات خودش براى ما بهره زيادتر بفرستد(729).
بارالها! ما تو را به اين نعمت ها كه نصيب ما فرمودى و ما را از كيد و خيانت بدخواهان به وسيله جوانان عاشق خود حفظ فرمودى شكر مى كنيم و از عهده آن برنمى آييم (730).
خداوند تعالى از نور معرفت خودش كه به وسيله قرآن القا شده است به ما هم بهره اى عنايت فرمايد (731) و خداى تبارك و تعالى از نور هدايت خودش ‍ نصيب همه ما بفرمايد(732).
خداوندا! تو شاهد باش من آنچه بنابود به هر دو جريان (733) بگويم گفتم ، حال خود دانند. البته يك چيز مهم ديگر هم ممكن است موجب اختلاف گردد - كه همه بايد از شر آن به خدا پناه ببريم - كه آن حب نفس است كه اين ديگر اين جريان و آن جريان نمى شناسد (734).
خداوند بزرگ به همه مسؤ ولين و دولت خدمتگزار و مردم شريف ايران ، توفيق صبر وايثار در راه اسلام را عنايت فرمايد(735).
خداوندا! حوزه هاى علميه اين سنگرهاى پاسدارى از فقاهت و اسلام ناب را تا ابد پا برجا بدار.
خداوندا! ارزش خدمت و خدمتگزارى به دين خود و به مردم را در دل و ديدگان ما افزون و جاودانه نما. انك ولى النعم (736).
از خداوند متعال توفيق سروران و سربازان علوم اسلامى را خواستارم (737).
از خداوند عز و جل عاجزانه خواهانم كه لحظه اى ما و ملت ما را به خود واگذار نكند و از عنايات غيبى خود به اين فرزندان اسلام و رزمندگان عزيز لحظه اى دريغ نفرمايد(738).
خداوندا! ما آنچه امر فرمودى به مراعات حق اخوت و نصيحت به برادران اسلامى عمل كرديم و آنان را به صلح و صفا دعوت نموديم و از تفرقه و نزاع تحذير كرديم ، تو خود آنان را از خواب غفلت بيدار فرما كه آنان در لب پرتگاه و حفير جهنم واقع شده اند و مقدرات اسلام را تقديم دشمنان خداوند مى نمايند و از عاقبت شوم آن بى خبرند(739)
خداوند به همه شما توفيق عنايت كند و همه ما به خواست هاى خدا تبارك و تعالى خاضع باشيم و عمل به دستوراتشان بكنيم (740).
بارالها! ما را از پيروى شيطان و نفس اماره حفظ فرما.
مارا از جاه و مقام و دنيا و نفس خويش بازدار... و ما را به آنچه رضاى تو است هدايت نما(741).
بارالها! ماضعيف و ناتوانيم ، تو به فضل خود ما را از شرك جلى و خفى حفظ فرما و از تبعيت هواهاى نفسانى كه خود شرك است نجات مرحمت فرما و به حقيقت توحيد و يكتاپرستى و يكتاخواهى هدايت فرما(742).
خداوند همه ما را هدايت كند و همه ما را از اين ظلمت هايى كه در اطرافمان ، در قلوبمان در همه اعضا و جوارحمان فرا گرفته ، اين ظلمت ها را به نور هدايت كند(743).
خداوندا! تو ميدانى كه من در چه سالى هستم كه اين منظره را مى بينم من چطور اين منظره هايى كه برادرهاى ما، خواهرهاى ما، بچه هاى ما، براى اسلام اعضاى خودشان را از دست داده اند، سلامت خودشان را از دست داده اند، چطور اين منظره ها را من تحمل كنم ؟ من چطور اين بچه را كه اينجا ايستاده و معلول است ، در اول بچگى معلول شده است ، ما چطور تحمل كنيم ؟ خدايا آنها كه براى ما اين مصيبت ها را بار آوردند به جزاى خودشان برسان (744).
انسان خيلى گرفتار است - انسان - خداوند ما را از اين گرفتاريها نجات بدهد و خداوند ما را از شر خودمان نجات بدهد(745).
من از خداى متعال خواستارم كه توفيق به همه شما خواهران و برادران بدهد و همه شما را در راه هدف ، كه همان اسلام است در راه هدف اعلى كه الله است قدم برداريد و ديگران را به همان راه هدايت كنيد كه اين راه مستقيم انسانيت است و خداى تبارك و تعالى ما را هدايت كند به اين صراط مستقيم (746).
خداوند دست ما را بگيرد و ما را به وظايف خودمان آشنا كند وعيوب انسانى ما را به ما بفهماند و راه نجات از آن نفسانيت را به ما هدايت كند(747).
خداوندا! اين عزيزان از خود گذشته را در جوار رحمت خود بپذير و ما را از قيدها و بندهاى خودبينى و خودخواهى نجات مرحمت فرما(748).
خدايا! من ادا كردم وظيفه كه به عهده من است در اين حالى كه ضعف و نقاهت دارم و تو را شاهد مى گيرم كه من براى اداى وظيفه اين مسائل را مى گويم (749).
من از خداى تبارك و تعالى اميد اين را دارم كه به ما عنايت بفرمايد و ما را هدايت كند به يك راهى كه مرضى اوست و قلم هاى مارا هدايت كند به يك نوشته هايى كه مورد رضاى اوست و زبان هاى مارا جارى كند بر يك چيزهايى كه مورد رضاى اوست (750)
خداوند ان شاء الله شما را تاءييد كند موفق كند و شما را غلبه بدهد هم بر شياطين باطنى و هم برشياطين ظاهر(751).
خداوند ان شاءالله همه شما را تاءييد كند و همه مارا و همه مسلمين را تاءييد كند و همه را از شر شيطان بزرگ و آنهايى كه دنباله او هستند حفظ كند و ما را از شر نفس اماره بالسوء حفظ كند(752).
خداوندا! ملت مارا، ملت مظلوم ما را از همه گرفتارى ها نجات بده .
خدايا! به اين اشخاصى كه با قلم خودشان ، با قدم خودشان و با نطق هاى خودشان كارشكنى براى نهضت اسلامى مى كنند، هدايت كن آنهارا به آغوش ملت برگردان ، عطوفت به آنها عنايت كن كه بفهمند در مقابل اين همه مصائب چه دارند مى كنند. خداوند شمارا و همه ملت ايران را در محضر مبارك امام زمان ارواحنافداه آبرومند كند(753).
بارالها! از عنايات بى پايان و مراحم بى نهايت خاضعانه تشكر مى كنيم كه مارا در آغاز هشتمين سال پيروزى با سرفرازى قرين فرمودى (754).
خداوند همه ما را توفيق شناخت وظيفه عنايت فرمايد(755).
دست گناهكاران را به سوى خداوند بخشنده بلند مى كنيم و از درگاه مقدسش عاجزانه استدعا مى كنيم كه ما را لحظه اى به خود وامگذارد و سايه عنايت خود را بر سر مسلمين جهان بويژه ملت ايران مستدام بدارد. ما مى دانيم كهم بى نظر رحمت آن وجود مقدس ، ما را توان مقاومت به تبهكارانى كه عالم را تحت سلطه شياطينى خود قرار داده اند نيست واين حفظ توست كه اين كشور را با آنهمه فشارهاى سياسى و نظامى و اقتصادى و تبليغاتى حفظ كرده است تو خود، ما را توفيق عنايت فرما كه به راه تو، براى تو و بندگان مظلوم ادامه مى دهيم و تو خود، ما را از لغزش ها حفظ فرما.
بارالها! شهيدان مارا كه دلباخته تو بوده اند به جوار خود بپذير و در صف اولياى خود قرار ده ... و به همه مقاصد خالص لطف كن و از شر شيطان و نفس اماره نجات ده (756).
الهى ! جنود عقل و رحمان را در باطن قلب ما بر جنود جهل و شيطان غلبه داده خرگاه معرفت خود را در بسيط روح ما بپذير و چشم اميد را از غير خود كور فرما و به معارف خويش روشنى بخش و دست تصرف شيطان و جنود او را از مملكت باطن ما قطع كن و آن را به تصرف خود آور و ما را به عنايات خاصه و معارف مخصوصه خود مزيد اختصاص ده و دست وسيله ما را از دامن پر شرف و فضيلت محمد صلى الله عليه و آله و اهل بيت او كوتاه نفرما و نور مقدس آنان را با ما مشفوع و شفاعت آنها را مرزوق فرما، انك ذو فضل عظيم (757).
بار خدايا! آيا شود كه اين دل محجوب و اين قلب منكوس را به خود آرى و اين غافل فرورفته در ظلمات را به عالم نور كشانى و بت هاى دل را به دست قدرت خود درهم شكنى و غبار تن را از تن پيش چشم فرو ريزى ؟
بارالها!ما به امانت تو خيانت كرديم و فطرت الله را به تصرف شيطان پليد داديم و از فطرت الهيه محجوب شديم و ترسم كه كم كم با اين سير طبيعى و سلوك شيطانى ، از فطرت الهى يكسره بيرون آييم و خانه را يكجا به تصرف شيطان و جنود آن و جهل و جنود آن بدهيم .
پروردگارا! تو خود از ما دستگيرى كن !ما طاقت مقاومت نداريم ، مگر لطف تو دستى گيرد.
انك ذوالفضل العظيم (758).
بارالها! مگر فيض تو از مادستگيرى فرمايد ورحمت واسعه ذات مقدست شامل حال ما افتادگان شود و به هدايت و توفيق تو راه هدايت و رستگارى از براى ما باز شود انك رؤ وف رحيم (759).
بار خداوندا! قوت و عزت ، خاص تو است و قدرت و سلطنت منحصر به ذات مقدس تو. ما بيچارگان ضعيف از فرط دلباختگى به دنيا، دست و پاى خود را گم كرديم و از نور فطرت محجوب ومهجور شديم و فطريات خويش ‍ را فراموش كرديم و به مخلوقى ضعيف و بينوا - كه اگر ذبابى طعمه آنها را بربايد قدرت بر استرداد آن ندارند و اگر همه به هم پشت به پشت دهند، تصرف در موردى نتوانند - دل داديم و اعتماد كرديم و از ساحت قدس تو و توكل به ذات مقدس تو دور افتاديم .
بارالها! اين دل هر جايى ما را يكجايى كن و اين چشم دوبين را يك بين فرما. و جلوه توحيد و تفريد و تجريد را در طور قلب ما متجلى كن و جبل انانيت و انيت ما را مندك و فانى فرما و ما را به حد فنا رسان تا از رويت توكل نيز فارغ شويم . انك الولى المفضال (760).
بار خدايا! ما در دامهاى پرپيچ و خم نفس و شيطان مبتلاييم و از اين دشمن قوى پنجه ، راه گريزى نداريم و تاب مقاومت و جدال با او را نداريم از هر دامى گريزان شويم به دامهاى دقيق تر ومحكم تر دچار شويم ، مگر لطف بى منتهاى تو از ما دستگيرى كند و به سعادت و خير مطلق و رساند و از اين چاه ظلمانى طبيعت و هوى برهاند(761) يا سيدى ! ارحم من راءس اله الرجاء و سلاحه البكاء (762).
خداوندا! ما بندگان ضعيف و بيچاره را كه دستمان از همه چيز خالى است و به غير از درگاه تو پناهى نداريم ، با اين آتش مى خواهى عذاب كنى ؟ !
بارالها! تو ضعف و بيچارگى ما را خود ميدانى ، تو نازكى پوست و گوشت و ما را مى بينى مارا با آن عذاب چه چاره است ؟
خدايا! بندگان تو از تو هستند و به تو متعلقند، همه بندگانند و تو خداى آنانى ، با خدايى خود با آنان رفتار فرما، نه با بدى آنان . تو ما را خلق فرمودى و نعمت هاى غير متناهيه مرحمت كردى بدون آنكه خدمتى كرده باشيم ، نعمت هاى تو همه ابتدايى است نه استحقاقى .
بارالها! تو خود را به رحمت و رحمانيت به ما معرفى فرمودى و ما تو را به فضل و رحمت شناختيم . تو فرمودى در كتاب بزرگ خود: ان الله يغفر الذنوب جميعا (763) چشم داشت ما به رحمت هاى تو است و از خود و كرده هاى خود ماءيوسيم ما چه هستيم كه با عمل به درگاه تو بياييم .

و حمل الزاد اقبح كل شى ء
اذا كان الوفود على الكريم (764).
عذاب عقاب ما بر بزرگى و عظمت تو افزايشى نمى دهد و رحمت و راءفت به بندگان در سعه رحمت تو نقصى وارد نمى كند. شيوه احسان است و عادت تو كرم است . گو كه ما از شدت جهل و بى حيايى ، به ستيزه برخاستيم و نافرمانى چنين خداى رؤ وفى كرديم ، لكن رحمت تو، بسته به معصيت و اطاعت مخلوق نيست .
خدايا! با فضل و رحمتت با ما رفتار فرما و ما را به سيئات اعمال و رذايل اخلاق ما، مگير، انك انت ارحم الراحمين (765).
بارالها!ما را از اين غفلت و خودخواهى نجات ده و دل ما را از اين اسارت به شهوات و انغمار در لذات بيرون آور.
پروردگارا! حجاب خودخواهى و خودبينى ما را از وصول به بارگاه تو بازداشته و دل ما را از محبوب مطلق منصرف نموده ، تو خود اين حجاب را به دست قدرت خود بردار(766).
بينى و بينك اينى ينازعنى
فارفع بلطفك اينى من البين (767).
خدايا! ما در خوابيم و عمر خود را از دست ، در راههاى بيهوده داديم . تو خود، ما را از اين خواب گران برانگيز و چشم ما را به راه راست بينا كمن و دل ما را از اين دارالغرور منسله كن وما را از غير خودت كور كن و به جمال جميل خود دل ما را روشنى ده ، انك ذوفضل عظيم (768).
اى قرآن عزيز، اى تحفه آسمانى ، اى قانون بزرگ خدايى ، اى راهنماى سعادت بشر، اى خورشيد تابان از افق غيب ، اى مايه سربلندى ملت اسلام ، اى درهم شكن اساس نادرستى ها! تو ملت ما را بيدار كن ، تو جوانان وطن مارا هشيار كن ، تو روح وحدت و برادرى به آنان بده ، تو قوه سلحشورى و حس فداكارى را در آنها زنده كن ، تو پشت و پناه جوانان ما باش (769).
خداوندا! بر بندگى ما و خلوص ما و اظهار عجز و ذلت ما در برابر خودت بيافزاى .
خداوندا! به ما توكل و صبر و مقاومت و رضا و توفيق جلب عنايت خود كرامت فرما و در مسير خدمت به بندگان ما را تا مرز قربانى خود وفرزندان و هستى مان همراهى و مدد بنما(770).
خداوند تعالى دلهاى مرده ما را به فيض رحمت خود و رحمت برگزيده خود كه رحمة للعالمين است حيات بخشد... خداوند منان ما را از شر خودمان حفظ فرمايد.
و از خداوند منان عاجزانه مى خواهم كه بستگان مرا در راه ، سعادت و استقامت توفيق مرحمت فرمايد و آنان را به رحمت واسعه خود غريق نمايد و اسلام و مسلمين را قدرت بخشد و دست مستكبران و ابرقدرتان ظالم را از ستمكارى قطع فرمايد (771).
از خداوند متعال اجل اسمه مساءلت مى كنم كه چشم دل تو (احمد خمينى ) را به جمال جميل خود روشن فرمايد و حجاب ها را از پيش چمشت بردارد و از قيود شيطانى و انسانى نجاتت دهد(772).
و اى كاش كه ما از خواب برخيزيم و در اول منزل كه يقظه است وارد بشويم ، و اى كاش كه او (جل و علا) با عنايات خفيه خود از ما دستگيرى فرمايد و به خود و جمال جميلش رهنمود فرمايد.
و اى كاش كه اين اسب سركش چموش نفس آرام شود و از كرسى انكار فرود آيد.
و اى كاش اين محموله سنگين را زمين مى گذاشتيم وسبك بارتر رو به سوى او مى كرديم .
و اى كاش كه چون پروانه در شمع جمال او مى سوختيم و دم در نمى آورديم .
و اى كاش كه يك گام به قدم فطرت بر ميداشتيم و اينقدر پاى بر فرق فطرت نمى گذاشتيم .
و اى كاشهاى بسيار ديگر كه من در پيرى و در آستان مرگ از آن ها ياد مى كنم و دسترسى به جايى ندارم (773).
بارالها! عاقبت ما را اصلاح فرما و ريشه درخت ظلمت و تاريكى را از دل ما بركن (774).
از خداوند تعالى بخواهيد كه ما را در راه وصول به مطلب الهيه ، ثابت نگه دارد، و از گرفتارى ها كه در راه هدف است قلوب ما را محكمتر فرمايد و از رحمت هاى خاصه خود ما را بى بهره نفرمايد طوبى للمسجونين و المحرومين والعاقبة للمتقين فاصبر كما اولوالعزم (775).
بارالها! ما را به خدمتگزارى در راه آنان و براى هدف بزرگشان توفيق ده و شهداء عزيزمان را در خوان ضيافت معنوى خو از جلوه هاى خاص خويش ‍ ارزانى بخش (776).
فصل سوم : حمد وستايش الهى
دربيان حب باريتعالى است
و من يقاتل فى سبيل الله فيقتل او يغلب فسوف نؤ تيه اجرا عظيما اين اجر عظيم كه به قلم با عظمت ، عظيم مطلق وعده داده شده است ، چگونه آن را با فكر ناچيز بشر مى توان تحليل كرد گويى اين اجر عظيم همان حب خداوند تعالى است كه در سوره مباركه صف آمده است :
ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كاءنهم بنيان مرصوص محبوبيت نزد بارگاه احدى را كدام فيلسوف توانا يا عارف علمى بزرگ دانا، مى تواند درك كند تا از آن سخن گويد و يا به سخن قلم درآورد؟ آيا اين حب ، نافله است كه در نتيجه قرب به آن بنده خاكى ، پابر سر ملك و ملكوت اعلا نهد وحق جل و علا با جاذبه غيبى خويش سمع وبصر و قلب او شود و آنچه بشنود يا ببيند يا ذوق عرفانى كند با سمع و بصر و قلب حق جل و علا باشد و نبيند جز به بصر حق و نشنود جز به سمع حق و نداند جز به علم حق و حجاب ها مرتفع شود و جهان را آنچه كه هست مشاهده كند كه : اللهم ارنى الاشياء كما هى يا قرب فريضه است كه در آن شخص و شخصيت محو شد و صعق رخ دهد وخود و خودى از ميان برود و كثرت به تمام معنى رخت بربندد و نه چشمى باشد و نه گوشى و نه باطنى و نه ظاهرى هو الاول و الاخر و الباطن ديگر سبيل در كار نيست و اسم و رسمى بجا نمى ماند، اينان از خانه خارج شدند و موت آنان را ادراك نمود و قدم ها و قلم ها شكسته شده است (777).
در بيان مدح رسول خدا صلى الله عليه و آله و عظمت كار آن حضرت است
صلوات و سلام خداوند بر رسول خدا، پيامبر عظيم الشاءن كه يك تنه قيام فرمود در مقابل بت پرستان و مستكبرين و پرچم توحيد را به نفع مستضعفين به اهتزاز درآورد و از قلت عده و عدد نهراسيد و با عده قليل بدون ساز و برگ جنگى كافى و با نيروى ايمان و قدرت تصميم بر سركشان و ستمكاران تاخت ونداى توحيد را در كمتر از نيم قرن بر بزگترين معموره جهان به گوش جهانيان رسانيد. قابل انكار و محتاج تذكر نيست كه اسلام بزرگ ، دين توحيد و شكننده شرك و كفر و بت پرستى هاست ، دين فطرت و رهايى بخش از قيد و بندهاى طبيعت و وسواس شياطين جن و انس در نهان و ظاهر است و دين سياست ، مدن وراهنماى صراط مستقيم لاشرقيه و لاغربيه است ... گردش به دور خانه خدا نشان دهنده است كه به غير از خدا، گرد ديگرى نگرديد و رجم و عقبات ، رجم شياطين انس و جن است (778).
در حمد و ستايش حق تعالى است
حمد وسپاس آن پروردگارى را سزاست كه از ممكن غيب هويت بر حضرت اسمايى تجلى فرمود و اسماى ذاتى او به حقيقت او به حقيقت عمايى در حضرت واحديت پيدايى نمود و جمله نعوت و صفاتيش ‍ دراحديت غيبش صورت يكتايى گزيد و نعماى وى به وجهه باطنيش ‍ كسوت يگانگى پوشيد و ذات پاكى كه در تسبيه تعالى فرمود و همانند گشت و در تنزيه نزديك آمد و تجلى فرمود.
و او راست كليدهاى گنجينه هاى غيب اسماء و مخاتيم و مهركرده هاى حقايق نعمتها، پس منزهى تو، پروردگارا كه منتهى آرزوى عارفان از ذروه كمال حضرت احديتت كوتاه گرديد و پندارهاى وصف كنندگان از نيل به هويت كبريايت بى بهره باز گرديد... و درود بر تو باد بر پيروان و اهل بيت ، او كه مفاتيح ظهورند و چراغهاى نورند، بل نور بر سر نورند، ((و هر كه را خدا نورى به وى نداد (تا هدايتش كند به سوى ايشان ) او را نورى نباشد)) (779). بويژه بر آنكه ولايت محمدى به نام او ختم كرده شد و دهش هاى احمدى را او گيرنده شد، آنكه به ربوبيت ظهور كرد پس از آنكه پدران او به عبوديت ظاهر گرديدند كه عبوديت گوهرى است كه باطن آن ربوبيت است ، آنكه خليفه حق در ملك و ملكوت و وجودش گنجينه نام هاى خداوند پايدار لايموت گشت ، امام غايب از ديده پنهان ، منتظر (محبان و اميدواران ثمره و وليده حق دوستان و حق پرستان ، خدايا جانهاى ما فداى او بگردان (780).
در مدح الهى است
سپاس و ثنا مخصوص خدايى است كه در حجاب غيب ذات كه مقام عما است جايگزين و در غيبت صفات و اسماء پرده نشين است ، خدايى كه باطن است و ظاهر، باطن است و با عزت جلالش در كمال خفا، ظاهر است و در پرتو نور جمالش در احتجاب ، خدايى كه از چشم دل اوليائش به واسطه قهاريت كه يا پنهان است و در آئينه وجود خلفايش با انعكاس نورش ‍ ظاهر.
و درود و سلام براصل نوار و رازدار سر اسرار و كسى كه در اقيانوس غيب هويت غوطه ور و تعين هاى دوئيت و جدايى او از حق تعالى (هم چون قطره اى در دريا) محو و نابود شده است . اصل اصول حقيقت خلافت است و سرشته دو دست جلال و جمال ، بازگشاى هر آنچه رمز احديت است و جلوه گاه هر آنچه حقيقت الهيت ، آئينه تمام نما و سراپا مجد و بزرگوارى ، سرور ما ابوالقاسم محمد كه درودهاى خداوندى بر او و بر فرزندانش باد كه همچون آفتاب درخشان از فلك خلافت احمديه سربرآورده و ماه تابان افق ولايت علويه مى باشند. مخصوصا جانشين آن حضرت كه در ملك و ملكوت قائم مقام او است و در حضرت جبروت و لاهوت با حقيقت او متحد است .او ريشه درخت طوبى و حقيقت سدرة المنتهى است و در مقام او ادنى برترين رفيق آن حضرت است . روحانيون را آموزگار و انبياء و مرسلين را يار و مددكار، اميرالمؤ منين على كه درودهاى خدا و فرشتگان و پيامبران بر او باد(781).
در حمد حق تعالى و سپاس ايزد متعال است
سپاس خداى را كه جلوه جمالش بر ساكنان ملك و ملكوت گسترش يافته وشعاع حسنش بر اهالى عوالم جبروت و لاهوت درخشيدن گرفته است . از غيب هويت با جمالى هر چه زيباتر جلوه گرى كرد و به جز حجاب جلال برقعى نداشت وبا ظهور هرچه ظاهرتر كه او راست در پس پرده غيب پنهان گرديد و ظهور هرچيزى نمايش از جمال او است . در جلوه گاه هاى صفاتش ‍ از عين جمع ذاتش جلوه گرى كرد و در لباس آيات و نشانه هايش از مقام گنج پنهانى صفاتش ظهور كرد وكليد درهاى بسته غيب ارواح وشهود اشباح فقط نزد او است . پس منزه است خدايى كه به بلند آسمان صعود كرد و به زمين پست هبوط نمود و او است كه هم در آسمان خدا است و همه در زمين (و به مضمون روايت ) اگر به پست ترين زمين فرود آيد، هرآينه بر خدا فرود خواهيد آمد و درود و سلام بر آن كس كه كليد باب وجود و روابط در ميان شاهد ومشهود است و غيب هويت را باب الابواب رادى عمايت بردوش و حضرت خمصه الهيه را حافظ است . همان كسى كه در مقام قرب به فقر ذاتى خود رسيد و در مقام امتثال امر او پايدارى كرد. دايره وجود را سرآغاز بود و سرانجام و سلسله كمال را حقله آفرين بود وسرسلسله يعنى محمد كه درود خدا بر او باد و بر فرزندان او كه از جانب خدا برگزيده شده اند آنان كه خداوند به وسيله ايشان درهاى خيرات را گشود و با شناخت آنان خداى تعالى شناخته شد. آنانند اسباب پيوند آسمان الوهيت به زمينهاى مخلوقيت و ظاهرشان آراسته به ولايت و باطنشان منور به نور نبوت و رسالت ، راهنمايانى كه با هدايت تكونيه در نهان و با هدايت تشريعيه در آشكار و عيان راهنمايى مى كنند آنانند نشانه هاى كامل و انوار فروزان حق و لعنت و نفرين بر دشمنانشان باد كه نمودار شيطانند و چهارپايانى هستند به هيكل انسان مخصوصا بر اصل و ريشه درخت ناپاك نفرين بر آنان تا روزى كه محشور شوند به صورتهايى كه ميمون ها در سيما از آنان زيباتر باشند تا به سزاى كارهايى كه انجام داده اند برسند....
منزه است خداوندى كه از تحديد اسمى منزه و از تعين رسمى مقدس است و عالم همگى خيال اندر خيال است و ذات مقدسش حقيقتى است قائم به ذات خويش و چنين حقيقتى با خيال ، امكان انكشاف ندارد(782).
در حمد و الهى است
قلم ها و زبان ها و گفتارها و نوشتارها عاجز است از شكر نعمت هاى بى پايانى كه نصيب عالميان شده و مى شود، خالقى كه با جلوه سراسر نوارنى خود، عوالم غيب و شهادت و سر و علن را به نعمت وجود آراسته و به بركت برگزيدگانش به ما رسانده كه الله نورالسموات و الارض و با ظهور جميلش پرده برافكنده كه هوالاول و الاخر و االظاهر و الباطن و به كتب مقدس آسمانيش كه از حضرت غيب بر انبيائش از صفى الله تا خليل الله و از خليل الله تا حبيب الله صلوات الله و سلامه عليهم و سلم نازل فرموده ، راه وصول به كمالات و فناى در كمال مطلق را تعليم فرموده و سلوك الى الله را گوشزد كرده چون كريمه و من يخرج من بيته مهاجرا الى الله و طريق برخورد با مؤ منين و دوستان خود و ملحدين و مستكبرين و دشمنان خويش را آموخته : محمد رسول الله والذين معه اشداء على الكفار رحماء بينهم و هزاران شكر كه ما را از امت خاتم النبيين محمد مصطفى صلى الله عليه و آله و سلم قرار داد، افضل و اشرف موجودات و از پيروان قرآن مجيد، اعظم و اشرف كتب مقدسه وصورت كتبيه حضرت غيب مستجمع كمالات به صورت وحدت جميعه وضمانت حفظ و صيانت آن را از دستبرد شياطين انس و جن فرمود: انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون قرآنى كه نه يك حرف بر آن افزوده شده و نه يك حرف كاسته . كتاب كريمى كه ما را از برخورد انبياء معظم الهى با مستكبرين جهان و جهانخواران طول تاريخ آگاه نموده و از طريقه حضرت خاتم الرسل صلى الله عليه و آله با مشركان و زورگويان و كفار و در راءس آنان منافقان مطلع كرده و اين برخورد جاويدان و براى هر عصرى و هر مصرى است (783).
در تمجيد و تهليل و مدح الهى و انبياءمرسل است
ستايش و نيايش مخصوص ذات مقدسى است كه با عنايات خاص خود و فرو فرستادن وحى بر انبياى عظام - از آدم صفى الله تا محمد حبيب الله عليهم صلوات الله و سلم - راه و روش چگونه زيستن و براى چه آفريده شده ، و مقصد آفرينش را بر جامعه بشرى آموخت و درود بى پايان بر پيامبران اولوالعزم چون ابراهيم بت شكن و موساى طاغوت برانداز و عيساى مسيح كه اگر فرصت يافته بود همانند آنان بود و محمد شكننده تمامى بت ها و برائت جوينده از تمامى مشركان و ستمكاران غاصب حقوق الله و حقوق الناس و كج فهمان داغ بر پيشانى و سلام بر آن ابراهيم خليل الله كه يك تنه بت ها و بت پرست ها يورش برد و از تنهايى و آتش نهراسيد و آن موساى كليم الله كه با عصاى چوپانى برفرعونيان خروش كشد و از بى كسى باك نداشت و سلام و درود بر محمد حبيب الله كه به تنهايى قيام كرد تا آخرين ساعات زندگانى با كفار ظلم پيشه به جنگ برخاست و از كمى عده و عده نناليد و سلام بر مسلمانان صدر اسلام كه با اندك تداركات جنگى به سلاطين جور روم وايران تاختند و از كمى ياران به خود ترس راه ندادند و درود بى پايان برعلى بن ابيطالب كه با دژخيمان بصورت مسلمان و مقدس نماهاى بدتراز كفار جنگيد و از هيچ قدرتى نهراسيد و سلام بر حسين بن على كه با ياران معدود خويش براى برچيدن بساط ظلم غاصبان بپاخاست و از ناچيز بودن عده و عده به خود خيال سازش با ستمگر را راه نداد و كربلا را قتلگاه خود و فرزندان و اصحاب معدودش قرار داد و فرياد هيهات من الذلة را به گوش حق طلبان رساند...(784).
  

fehrest page

back page