صحيفه نور جلد ۱۴

امام خميني رحمه الله عليه

- ۱ -


تاريخ :19/10/56
بيانات امام خمينى پس از فاجعه كشتار نوزدهم دى
از چه كسانى بايد تشكر كرد؟ و چه كسانى بايد تسليت گفت ؟
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن مـتـحـيـرم كـه ايـن فـاجـعـه را، ايـن فاجعه بزرگ را به كى تسيلت بگويم ؟ آيا به رسـول اكـرم (ص ) و ائمـه معصومين (ع ) و حضرت حجت سلام عليه تسليت بگويم يا به امـت اسـلام ، بـه مسلمين ، به مظلومين در تمام اقطار عالم تسليت بگوئيم ، يا به امت مظلوم ايران تسليت بگوئيم يا به اهالى محترم قم داغديده تسليت بدهم ، يا به پدر و مادرهاى مـصـيـبـت ديـده تـسـليت بدهم ، يا به حوزه هاى علم و علماى اعلاء تسليت بگويم ؟ به كى بـايد تسليت گفت و از كى بايد تشكر كرد در اين قضايا كه براى اسلام پيش مى آيد و ايـن ملت ايران در برابر اين مصيبت ها استقامت مى كند، كشته مى دهد، هتك مى شود. بى جهت و بـدون هـيچ مجوزى مردم را به مسلسل بستند و تاكنون آنچه به ما اطلاع داده اند گرچه مختلف است لكن بعضى از خبرگزارى ها هفتاد و بعضى صد و غالبا كه به ما تذكر داده انـد صـد تـا دويـسـت و پـنـجاه نفر و از بعضى تلگرافاتى كه از اروپا آمده است يا از آمـريـكـا. عـدد را سـيـصـد نـوشـتـنـد و بـا هم معلوم نيست . عدد مجروحين الان معلوم نيست بعد احـصـائيـه لابـد پـيـدا مـى كـنـد اگـر بـتـوانـد اگـر مـثـل 15 خـرداد بـه دريـاچه حوض سلطان مردم را نريخته باشند، اگر بتوانند آمار پيدا كـنـنـد. گـفـتـه شـد، تاءييد هم شد كه اشخاصى رفتند كه خون خدشان را بدهند به اين اشخاصى كه محتاج به خون بودند در مريض خانه ها و آنها را گرفته اند و آنهائى كه خون به آنها نرسيده بعضى مرده اند و كشته ها را نداده اند به صاحبانش ، اگر يكى هم اصـرار كـرده ، مى گويد پانصد تومان گرفتند براى اينكه كشتند او را. اينها را بايد ما از كى تشكر كنيم ؟ به كى تسليت بگوئيم ؟
ايستادگى ها نتيجه خواهد داد
مـلت ايـران را بـايـد مـا از آنها تشكر كنيم ، ملت بيدارى است ، ملت هشيار و مقاومى است در مـقـابـل ظـلم . در عـيـن حـالى كـه ايـن هـمـه ظـلم مـى بـيـنـد، ايـن هـمـه كـشـتـه مى دهد، در عين حال مقاومت مى كند، ايستادگى مى كند و اين ايستادگى به نتيجه خواهد رسيد. هيچ اشكالى نـيـسـت كـه بعد از اينكه ملتها بيدار شدند و بعد از اينكه حتى زنها قيام كردند بر ضد دولت و بر ضد اين جباران ، يك همچنين ملتى پيروز مى شود انشاءالله .
گرفتن اسلحه از افراد نالايق ، از اهداف انبياء
مـن شـنـيـده ام كـه در زمـان رضـاخـان پـدر ايـن خـان گفته بوده است كه من شنيدم كه شيخ الرئيـس گـفـتـه مـن از گـاو مـى تـرسـم بـراى ايـنـكـه اسـلحـه دارد و عقل ندارد. اين حرف اگر از شيخ الرئيس هم مثلا ثابت نباشد، يك حرفى است حكيمانه كه اسـلحـه وقـتـى در دسـت اشـخـاص غـيـر صـالح افـتـاد و نـاشـايسته ، چه مفاسدى دارد. از اول بـشـر مـبـتـلاى به همين مشكل بوده كه اسلحه در دست اشخاص ناصالح بوده است . از اولى كه بشر تمدن پيدا كرد به خيال خودش ، اسلحه ها در دست ناصالح ها بوده و همه مـشـكلات بشر همين معناست . تا خلع سلاح نشوند اين اسلحه دارهاى ناشايسته ، كار بشر سـرانـجـام پـيـدا نـمـى كـنـد. انـبـيـاء هـم آمـدنـد كـه ايـن اسـلحـه دارهـاى بى صلاحيت بى عـقـل را خـلع سـلاح كـنـند و نتوانستند، آنها قلدر بودند. در هر عصرى هم اشخاص لايق كه خـواسـتند اين اسلحه را از نالايق بگيرند و خود در دست بگيرند موفق نشدند و اين اسلحه در دسـت نـالايـق ها و بى عقل ها و غير صالح ها بود. همه اين مشكلاتى كه شما ملاحظه مى كـنـيـد هـمـيـن مـعـنـاسـت . از اولى كه بشر در دنيا آمده است و باب تنازع بين صالح و غير صـالح پـيـدا شده است ، در همه اين دوره ها اسلحه ها دست غير صالح ها بوده (مگر بسيار كم ، بسيار نادر) و با اين اسلحه ها چه جنايت ها كه واقع شده است . حالا ما به آن تاريخ ‌هـاى خـيـلى دور نـمـى رويـم ، ايـن جـنـگ هـائى كـه اخـيـرا يـعـنـى در ايـن صـد سـال در دنـيـا اتـفـاق افـتـاده اسـت ، جنگ اول جهانى ، جنگ دوم جهانى ، اين جنگ هائى كه در ويـتـنام در اين آخر اتفاق افتاده ، اين كشتارهائى كه از مردم شد براى اين بود كه اسلحه ها در دست غير صالح بود، ناشايسته ها اسلحه ها را به دست داشتند.
جنايات پنجاه سال سلطنت غير قانونى پهلوى
ايـن خـونريزى هائى كه در اين 5 سالى كه ما ياد داريم و چه تلخى ها در ذائقه ما هست از ايـن 50 سـال و كـمـى از شـمـا يـا هـيـچ يـك از شـمـا تـمـان ايـن قـضـايـائى كـه در 50 سـال سـلطـنـت غـير قانونى اين روسياه ها منعقد شده است ، ما كه سنمان به كهولت رسيده اسـت شـاهـد ايـن سياه بختى هاى مردم و اين جنايات و اين كشتارهائى كه اين قداره هاى غير صـالح انـجـام دادنـد بـوديـم . از اول كـه آن كـودتـاى اول واقع شد و ما آنوقت در اراك بوديم ، اين به حسبت چيزهائى كه در راديوهاى آنوقت در بـعـد از ايـنـكـه ايـن جـنـگ دوم شـروع شد، در راديوهاى آنوقت در بعد از اينكه اين جنك دوم شـروع شـد در راديـوهـاى آن وقـت ايـن مـطـلب را گفتند، مردم مى دانستند تا يك حدودى لكن درسـت نـه ، تـبليغات سوء نمى گذاشت درست مردم بفهمند لكن بعد از آنكه آن شخص را، آن آدم سياه رو را، رضاخان را از ايران بيرون كردند در راديوهاى دهلى گفتند كه ما اين را آورديـم سـر كـار و چـون خـيـانـت كـرد و حـالا بـرديـمـش . رضـاخـان را از اول انگليسى هاى جنايتكار، انگليسى هاى غير صالح كه اسلحه در دستشان بود، رضا خان را اسـلحـه دار كـردنـد و ايـن آدم نـاشـايـسـتـه بـى اصـل را بـا اسـلحـه آوردنـد و مـسـلط كردند بر مردم و چه جناياتى ، چه جناياتى در اين مـدتـى كه آن مرد سياه روى كار بود، نمى شود تشريح كرد، نمى توانيم تلخى هاى آن روزها را براى شما تشريح كنيم . اينها به طور اطمينان در
تواريخ محفوظ است و انشاء الله با انقراض اين دودمان سياه رو تاريخ ‌ها بيرون مى آيد و نـوشـتـه ها بيرون مى آيد و انشاءالله شماها ببينيد و اگر ماها و شماها نديديم نسلهاى بـعـد خـواهـند ديد اگر بتوانند تشريح كنند آن جناياتى كه آن مرد كرد، چه خونها ريخت چـقـدر از عـلمـا را اسـيـر كـرد، جـقـدر بـه اسـم اتـحـاد شـكـل بـه ايـن مـلت بـيـچاره فشار آوردند و چقدر مظلومها را كتك زندند و چقدر علماء را هتك كـردنـد و چـقدر عمامه ها را از سر اهل علم برداشتند. اين مرد بى صلاحيت وقتى كه تركيه رفت ، آنجا ديد كه آتاتورك يك همچون كارها و همچون غلطهايى را كرده است از همانجا از قـرارى كـه آن وقـت مـى گـفـتـنـد تـلگـراف كـرده اسـت بـه عـمـال خـودش كـه مـردم را مـتحدالشرك كنيد آن وقت منتهى به عذر اينكه اين زارعين از باب ايـنـكه در آفتاب مى خواهند بروند كار بكنند، كلاه لبه دار داشته باشند تا اينكه توى آفتاب اذيت نشوند لكن مطلب معلوم بود كه اينها نيست . وقتى هم كه از سفر آمد كه ديگر فشارها شروع شد.
يـك رشـتـه فـشـارهـاى زيـاد دنـبـال هـمـيـن اتحاد شكل بود و جنايات ، چقدر علماء را در اين قـضاياء اذيت كردند، تبعيد كردند، بعضى را كشتند و بهانه دومى كه باز به تقليد از آتاتورك بى صلاحيت ، آتاتورك مسلح غير صالح باز انجام داد قضيه كشف حجاب با آن فـضـاحـت بـوده . خـدا مـى داند كه به اين ملت ايران چه گذشت در اين كشف حجاب . حجاب انـسانيت را پاره كردند اينها. خدا مى داند كه مخدراتى را اينها هتك كردند و چه اشخاصى را هـتـك كـردنـد. عـلمـاء را وادار كردند بر سر نيزه كه با زن هايشان در مجالس جشن ، يك همچو جشنى كه با خون دل مردم با گريه تمام مى شد شركت كنند مردم ديگر هم به همين تـرتـيـب در سـه دسـتـه را دعـوت مـى كردند و الزام مى كردند كه با زنهايان بايد جشن بـگـيـريـد. آزادى زن اين بود كه الزام مى كردند، اجبار مى كردند با سر نيزه و پليس ، مـردم مـحـتـرم را، بـازرگـانـهـاى محترم را، علما را، اصناف را به اسم اينكه خودشان جشن گرفتند. در بعضى از جشن ها (به اصطلاح خودشان ) آنقدر گريه كردند مردم كه اينها از آن جـشـن شـايـد اگـر حيايى داشتند پشيمان مى شدند. يك رشته هم اين بود كه خدا مى داند كه چى كردند.
يك رشته هم جلوگيرى از منابر و جلوگيرى از روضه خوانى و خطابه به هر عنوان . در تـمـام ايـران شـايد گاهى اتفاق افتاد كه عاشورا يك مجلس نباشد. بعضى از اشخاصى كـه يـك قـدرى مـثـلا جـراءت داشـتـنـد، نـصـف شـب ، آخـر شـب ، سـحـر مـجـلس داشـتـنـد كـه اول اذان مثلا تمام بشود. همه ايران رااز اين فيض و از اينكه حتى ذكر مصيبتى بشود، ذكر حـديـثـى بـشـود مـحـروم كـردنـد. ايـن جـز ايـن اسـت كـه اسـلحـه در دسـت بـى عقل بود؟ افاضل بايد اسلحه دار باشند. اگر اسلحه در دست ناصالح باشد، آنوقت اين مـفـاسـد از آن پـيدا مى شود و آن جناياتى و كشتار عامى كه در مسجد گوهرشاد واقع شد، دنـبـال آن عـلمـاى خراسان را گرفتند آوردند به تهران حبس كردند، علماى بزرگ را حبس كـردند و بعضى شان را هم محاكمه كردند و بعضى شان را هم كشتند براى اينكه اسلحه در دسـت بـى عـقـل بـود. عـلمـاى اصفهان ، علماى آذربايجان ، اينها به مجرد اينكه كلمه اى گـفـتند، يك نهضتى كردند، اينها را گرفتند و تبعيد كردند و بردند به جاهايى . علماى آذربايجان مدت ها ظاهرا در سنقر بودند، مرحوم حاج ميرزا صادق آقا
رحمة الله تا آخر هم نرفت به تبريز. يك رشته هم در زمان آن مرد خبيث اين رشته ها بود كه چه كردند و قابل ذكر نيست يعنى من كه حافظه ندارم درس كسى هم كه حافظه داشته باشد با يك مجلس و دو مجلس نمى شود اين مصائب را ذكر كرد.
تمام كشتارها و جنايات به امر شاه است
در زمـان شـمـاهـا هـم كـه مـبـتـلاى بـه ايـن شـاهـزاده بـى عـقل شده ايد گمان نكنيد كه يك تفنگ انداخته بشود در ايران طرف يك آدم بدون اذن شاه ، هـيـچ هـمـچـو گـمـانـى نـكـنـيـد كـه رئيس نظميه قم ، رئيس سازمان قم ، پليس قم يك چنين جـراءتـى داشـتـه بـاشـد كـه تـفنگ بزند و مردم كشى كند. گمان اين مطلب را هيج عاقلى نـبـايـد ببرد. تمام اينها گزارش داده مى شود كه وضع اينطور است و تصريحا خود اين خبيث بايد دستور بدهد كه بزنيد. 15 خرداد را خود اين خبيث از قرارى كه گفتند در طياره ، در هليكوپتر چرخ مى زد و فرمان مى داده ، فرمان مى داده كه به لشكرهاى خارجه دنيا، لشـكـرهـائى كـه هـجـوم آوردنـد بـه ايـران ، بـه آنـها حمله كنند!! اين بيعرضه ها كه در مـقـابـل سـلاطـيـن يـا در مـقـابـل رئيـس جـمـهـورهـا خـصـوصـا رئيـس جـمـهـور آمـريـكـائى بالفعل اينقدر خاضعند و اينقدر چاپلوسند و خودشان را وابسته و پيوسته به اينها مى دانند، همين بيعرضه ها !!! بيعرضگى شان !!! وقتى كه وارد مى شوند در جمعيت خودشان چـون مسلط هستند اينها را اذيت مى كنند. آنجا دستبوسى مى كنند و چاپلوسى ، وقتى كه مى رسـند به مملكت خودشان شروع مى كنند به كارهاى هرزگى . من قبلا كه مى گفتند آزادى هائى داده اند، همين جا اين مطلب را به آقايان عرض كردم كه اگر اين آدم نوكرى خودش را تـحـكيم كند با اين كارتر خبيث !!! اين !!! اين دفعه يك سيلى به صورت مردم بزند كه بـالاتـر از هـمـيـشـه بـاشـد. لكـن مـا نـمـى دانـسـتـيـم بـه ايـن زودى ، هـمـچـو دنـبـال ايـنـكه ، دنبال اين معنا كه با كارتر حسابش را تمام كرد و نوكريش را تثبيت كرد بـهانه درست كند كه ضرب شست نشان بدهد. بهانه درست كردند در قم و الاقم آنطورى كـه هـمه نقل مى كنند، آنطورى كه اشخاص نقل مى كنند، غير مطبوعات خودشان آنهائى كه بـودنـد در آنـجـا، با آرامش مردم مى آمدند و مى خواستند عرض ‍ حالشان را به علما بكنند، يـكـى از بـيـن آنـهـا (از خودشان وادار مى كردند آنها) يك سنگى زده يك جائى را شكسته ، هجوم كردند و تيراندازى كردند. 15 خرداد هم همين بود، 15 خرداد هم مردم البته خودشان بـراى فـرض كـنيد كه مصالحى قيام كرده بودند لكن شلوغ كارى نبود در كار. اينها يك دسـتـه اى خودشان در تهران چيز كردند، كتابخانه اى را آتش زدند و جائى را، دكانى را غـارت كـردنـد و بـهـانـه درسـت كـردنـد، بـا بـهـانـه مـردم را بـه مـسـلسـل بـسـتـند، بهانه درست كردند. اين جنايت اخير هم كه بهانه واقع شد والا مردم كه نـمـى خـواسـتـنـد جنگ بكنند. كسى كه اسلحه ندارد با يك گاو اسلحه دار نمى تواند جنك بكند، جنگى در كار نبوده است .
(همه به من راى دادند! همه با من موافقند)
لكـن ايـشان بايد بفهماند كه من ديگر، آن آدمى كه قبلا بود، نرفته ملاقات نكرده بود، نيستم ، من
ملاقات كردم ، من كارم را درست كردم ، من تحكيم كردم نوكرى را، ديگر شما حق نداريد كه خيال كنيد كه من نخير ديگر وابسته نيستم ، من وابسته ام ، من مى كشم . اين اشتلم ها و الدرم هـا بـراى هـمـين معناست كه مى خواهد به مردم ضرب شست نشان بدهد كه مبادا يك وقتى يك چـيـزى ، يـك كـسـى خـيـال بـكـنـد، لكـن بـد خـوانـده بود، نمى دانست كه با اين كشتار چه فـضـاحـتـى به سرش در مى آيد. آدمى كه مى گويد يك ملت همه با من موافقند، همه راءى دادنـد به اينكه مثلا اين انقلاب سفيد خونين ، همه راءى به من دادند، مردم سرتاسر ايران بـر ضد ايشان قيام كرده اند، از قم و تهران شروع شد و رفت تا خراسان و آذربايجان و از آن طـرف تـا كـرمـان ، از آن طـرف تـا اهـواز و !!! عـرض مـى كـنـم كـه !!! آبـادان ، سرتاسر ايران قيام كردند بر ضد ايشان . اين اشخاصى كه ايشان ادعا مى كرد كه همه با من موافقند، ما همه هستيم ، ما را مى خواهند، ملت من را مى خواهد، اگر يك روز اين سر نيزه آمريكا از سر اين برداشته بشود، در خود دربار پوست اين آدم را مى كنند، خود دربار. يك روز يـك هـمچون تجربه اى آقاى كارتر بكند، رها كند اين ملت ضعيف را، رها كند اين مردم را. ايـن سـازمـان هـائى كـه گـوش مـا مى رسد سازمان مثلا چه و كذا، همه اش بازى است ، امـنـيـتـى در كـار نـيـست كه سازمان امنيت اينجا باشد يا امنيت عمومى باشد، اينها همه براى بازى دادن مردم است .
كمونيستى مخذر جامعه است
مى خواهند مردم را نظير كونيستى تخدير كنند، كمونيستى يك مخدرى است براى مردم ، نه اين است كه يك چيزى ، يك حل عقده اى مى كند، مگر مى شود كسى كه خودش آدم نيست براى آدم ها كار بكند، مگر مى شود كه يك مسلح غير صالح براى مردم ضعيف كار بكند. من خودم شـاهد اين قضيه بودم كه وقتى كه در همين جنگ عمومى كه بنا بود سران لشكرها، سران دول در ايـران بـا هـم ملاقات بكنند، استالين آن وقت رئيس شوروى بود. اين استالين نيز كه حالا هم عكس هايش را مى اندازند و چه مى كنند، گر چه اخيرا ديگر آبروئى ندارد لكن ايـشـان رئيس شوروى بود، آن دو تاى ديگر ى كه يكى از آن از آمريكا بود و يكى ديگر از انـگـلسـتـان بـود، ايـنـهـا بـا امـر عـادى آمـدنـد و رفـتـنـد (آنـطـور كـه نـقـل مـى كـردنـد آنـوقت ) به سفارتخانه هاى خودشان و بنا بود در تهران يك جلسه اى داشـتـه بـاشـند ليكن استالين كه هم به او برادر مى گفتند و همه مى گفتند ما همه با هم مـثـل هـم هـستيم و براى مردم دلسوزى مى كرد و قارداش به او مى گفتند ايشان ، مى گفتند حـتـى گـاوى كـه از آن شـيـر مـى خواهد بخورد آورده اند همراهش كه مبادا از گاوهاى ايران شـيـر بـخـورد، گـاو را بـا طـيـاره اى كـه حـامـل خـودش بـوده ، حـامـل يـك گـاو هـم بـوده ، هـم گـاو اسـلحـه دار بـى عـقـل و هـم خـودش اسـلحه دار بى عقل ، بلكه خدا مى داند كه او بدتر از آن رفيقش (گاو) بود، خدا مى داند كه اين طور بود. ايشان كه اين آدم با حتى گاو شير ده آمد و وارد شد و ايـن را ديـگـر خودم با چشمم ديدم كه در بين راه خراسان از شاهرود يا يك قدر جلوتر اين ديـگـر مـنطقه آنها بود، منطقه شوروى بود، ايران را به چند منطقه قسمت كرده بودند، آن مـنـطـقـه شـوروى بـود، مـن خـودم ديـدم كـه مـا در اتـوبـوس مى رفتيم براى زيارت ، اين سـربـازهـاى آنـهـا مـى آمـدنـد گـدايـى مـى كـردنـد جـلوى اتومبيل و
يـك دانـه سـيـگـار وقـتـى كـه بـه يـكـى مـى دانـد آنـقـدر خـوشـحـال مـى شـد كـه دسـتـش را پـشـتـش مـى گـذاشـت و شـروع مى كرد به سوت زدن . كـمونيستى براى اين است كه مردم را بازى بدهند مگر مى شود كسى به مبادى غيبى اعتقاد نـداشـتـه بـاشد و در فكر مردم باشد و در فكر اصلاحات ؟ بازى است همه اش . همه اين اسـلحه دارها گاهى با كتك و گاهى با تبليغات و گاهى با كتك و تبليغات تواءم با هم كـار خـود را از پـيـش مى برند. الان هم مى بينيد كه زده اند مردم را كشته اند اينهمه خيانت وارد رده انـد حـالا تبليغات را ببينيد چه مى كند، تبليغات دست خودشان است ، همه گناه ها را گـردن مـردم مـى انـدازنـد و (كـشـته ها هم 6 تا بوده اند كه چند تاش زير پاى مردم رفـتـه يك بچه 13 ساله يك چيزى از طرف اينطور تبليغات مى كنند از آن طرف اينطور كشتار مى كنند. تمام اين مفاسد براى اسلحه دار بودن غير صلحاست ، صلحا بايد اسلحه داشته باشند.
اگر عدالت بين زمامداران باشد اين مفاسد پيش نمى آيد
اسـلام خـدايـش عـادل اسـت ، پـيـغـمـبـرش هـم عـادل اسـت و مـعـصـوم ، امـامـش هـم عـادل و مـعـصـوم اسـت ، قـاضـى اش هـم مـعـتـبـر اسـت كـه عـادل بـاشـد، شـاهـد طـلاقـش هـم مـعـتـبـر اسـت كه عادل باشد، امام جماعتش هم معتبر است كه عـادل بـاشـد، امـام جـمعه اش هم بايد عادل باشد، از ذات مقدس كبريا گرفته تا آن آخر، زمـامـدار بـايـد عـادل بـاشـد. ولات آن هـم بـايـد عـادل باشند. اين ولاتى كه در اسلام مى فـرسـتـادنـد، والى هـائى كـه مـى فرستادند به اين طرف و آن طرف ، امام جماعت آنها هم بـوده انـد، بـايـد عـادل باشد، اگر عادل نباشد اگر عدالت در بين زمامداران نباشد، اين مـفـاسـدى اسـت كه داريد مى بينيد، اسلحه دست اشخاص غير صالح ، اسلحه دست اشخاص نـاصـالح ، اشـخـاص بـى انـصـاف ، بيعدالت . اينها از اين طرف آدمكشى مى كنند، از آن طـرف (عـدالت اجـتـمـاعـى ، عدالت اجتماعى ) از آن طرف فشار مى آورند به زن ها كه بايد بى حجاب بشويد، از آن طرف (آزادى نسوان ، آزادى نسوان ) اينها مضحكه است ، آزادى نـيست از طرف (اصلاحات اصلاحات ارضى چه ) از آن طرف بازار براى آمريكا درست مى كنند تمام اصلاحات ارضى ما اين شد كه ما يك گوشه اى از مملكتان براى تمام مـمـلكـتـمـان آذوقـه داشـت بـا قـيـش يـبـايـد مـى رفـت بـيـرون و پول مى گرفتند، حالا به هر چى دست مى زنى مى گويند از خارج بايد بيايد آنوقت هم افـتـخـار مـى كـنـنـد بـه ايـنـكـه مـا آنـيـم كـه گـنـدم از خارج آورديم جو از خارج آورديم ، پـرتـقـال از خارج آورديم ، پرتقال از خارج آورديم ، تخم مرغ از خارج آورديم . گريه دارد اين و حيا در كار نيست اصلاحاتشان هم يك همچو اصلاحاتيست كه همه آن مفسده است .
تنها معممين ساختگى شاه با او موافقند
آنـوقـت مى گويند كه همه علما موافق با اصلاحاتى است كه ما كرديم و با انقلاب سفيد. در تـمـام ايـران اگـر يـك عـالم تـو پيدا كرديم كه موافق با انقلاب خونين تو باشد حق دارى بـگوئى همه علما، اين معممى كه خودت درست كردى را بگذار كنار، اين كه عالم نست معممى كه خودت عمامه سرش
گـذاشـتـى و مـى رقـصانيش هر جورى دلت مى خواهد !!! خوب !!! البته در هر جا يك همچو چـيـزى يكى دو تا هم هست اما تو در ائمه جماعهت تهران يك امام جماعت پيدا كن كه موافق با تـو بـاشـد كـه بـگـويـد مـن مـوافقم در تمام ائمه جماعت ولايات يك امام جماعت پيدا كن كه بـگـويد من با تو موافقم حيا در كار نيست همه مفسده ها را انجام مى دهند، همه كارهاى خلاف را انـجـام مـى دهند و بعد براى اينكه مردم را بازى بدهند مى گويند (كه با من همه علما موافقند، يكى هم كه اهل اينجا نيست مخالف است ).
اسلحه قلم
اسـلحـه دسـت بـى اصـل و دسـت غـيـر صـالح است ، همه اسلحه ها را ملاحظه كنيد، يك نظر عـمـومى بكنيد، قلم خودش يكى از اسلحه هاست ، اين قلم بايد دست اشخاص صالح و دست افـاضـل بـاشـد، وقـتـى كـه قـلم دسـت اراذل افـتـاد، مـفـسده ها زياد خواهد شد الان قلم دست اراذل اسـت در يـك مـحـيـطـهـايـى و در يـك جـنـبـه هـايـى و ايـن اراذل هـر چـه آن رذل انجام مى دهد، به يك صورت زيبايى با يك قلم شيوايى اينها خوب بـزك كـرده نـشـان مى دهند اين جنايتى است كه از قلم به اين ملت مى خورد مفسده هايى كه آنـهـا مـى كـنـنـد، جـنـايـاتـى كـه آنـهـا مـى كـنـنـد، خـونـريزى هايى كه آنها مى كنند، اين اهـل قـلم غـيـر صـالح كه اين حربه در دستش است ، اين با قلمفرسايى خودش و مى نشينند تـوى خـانـه اش و قـلمـفـرسايى ميكند و همه چيزها را وارونه نشان مى دهد، هر مطلبى شده باشد عكسش مى كند اين هم يك رشته است كه قلم بايد دست اشخاص صالح باشد.
فرهنگ ، مبدا همه بدبختى ها و خوشبختى هاست
فرهنگ مبداء همه خوشبختى ها و بدبختى هاى ملت است اگر فرهنگ ناصالح شد اين جوان هـايـى كه تربيت ميشوند به اين تربيت هاى فرهنگ ناصالح ، اينها در آتيه فساد ايجاد مـى كـنـنـد فـرهـنـگ استعمارى ، جوان استعمارى تحويل مملكت مى دهد فرهنگى كه با نقشه ديـگـران درسـت مـى شـود واجـانـب براى ما نقشه كشى مى كنند و با صورت فرهنگ خواهند تـحـويـل جـامـعـه مـا بدهند، اين فرهنگ ، فرهنگ استعمارى و انگلى است و اين فرهنگ از همه چـيـزهـا حـتـى از ايـن اسـلحـه اين قلدرها بدتر است اين قلدرها اسلحه شان بعد از چند وقت ميشكند و حالا هم شكسته اما وقتى فرهنگ فاسد شد جوان هاى ما كه زير بناى تاءسيس همه چـيـز هـسـتـنـد، از دسـت مـا مـى رونـد و انگل بار آيند، غربزده بار مى آيند، اينها را از همان اول ، هـمـان كـلاس هـاى اول تـوى ذهـنـهايشان هى مطالبى مى كنند تا برسند به آن بالا اگـر فرهنگ ، فرهنگ صحيح باشد جوان هاى ما صحيح بار مى آيند اگر فرهنگ ، فرهنگ حـق بـاشـد، فـرهـنـگ الهـى بـاشـد، فـرهـنـگـى بـاشـد كـه بـراى مـنـفـعـت اهل ملت ، براى منفعت مسلمين باشد، اين افرادى كه مى بينيد كه الان سر كار هستند، اينها از آن بـيـرون نـمـى آمـد فـرهـنگ ما يك فرهنگ استعمارى است ، فرهنگ ما در دست صلحا نيست ، صالح اداره اش نمى كند.
دانشگاه استقلالى و استعمارى
اگـر دانـشـگـاه مـا يـك دانـشـگـاه صـحـيـح اسـتـقـلالى بـود، مـسـتـقـل بـود و اشـخـاصـى كه در آنجا (اگر صالحى هم در آنجا باشد) مى توانستند كه كارى را كه مى خواهند و صلاح است انجام بدهند، روزگار مملكت ما به اينجا نمى رسيد و بـه بـدتـر از ايـن بـراى نسل آتيه شايد خداى نخواسته بشود. دانشگاه ما را اشخاصى قبضه كردند كه اينها خودشان انگل هستند و خودشان استعمارى هستند و خودشان نوكر ماب هـسـتـنـد و تـمـام ايـنـهـا سـرچـشـمـه اش هـمـان يـك نـفـر آدم اسـت . حـال مـگـر در دانـشـگاه اگر يك معملى ، يكى استادى بخواهد يك چيزى بگويد قدرت دارد، مگر سازمان امنيت به امر اعليحضرت دانشگاه مى خواهند يك حرف حقى را بزنند، با پليس خـفـه شـان نمى كردند. دختر را مى زنند، پسر را مى زنند، جوان را مى زنند، حبس مى كنند چـه مـى كـنـنـد، ايـن بـراى ايـن اسـت كـه دانـشـگـاه مـا استقلالى ندارد. دانشگاه ما نداريم ، دانـشـگاهى كه يك نفر آدم بر آن حكومت كند اين دانشگاه نمى شود محيط علم بايد محيط آزاد باشد.
مجلس ملى و مصونيت مستشاران نظامى !!
اگـر مـجـلس مـا يـك مـجـلس صـالحـى بـود و اين ابزار دست صلحا بود، اين قوانين را مى گـذاشـتـنـد بگذرد؟ مصونيت مستشارهاى آمريكائى كه ذلت ايران و ننگ ايران است و بود، ايـنـهـا مـى گـذاشـتـنـد تصويب بشود؟ مجلس ما نداريم يك عده اشخاص را ماءمور هستند هم مـاءمـور از سـازمـان امنيت ، اسمش را گذاشته اند مجلس ، اينها ماءمور هستند همه شان ، اگر ايـنـهـا آزاد بـودنـد و اگـر مـجـلس ، مـجـلس مـلى و بـد و مـال مـردم بـود كـه نمى گذاشتند اينهمه اسلحه بخرند نفت ما را بدهند و آهن بخرند آهنى كـه نـمى توانند به كار بيندازند خودشان هم متحيرند بايد مستشار آمريكائى و متخصص آمـريـكـائى بـيـايد نشان بدهد و به اينها هم نشان نمى دهند آنها يك جانورهائى هستند كه بـه ايـن حـرف هـا تـسـليـم نـمـى شـوند و آنها آمدند اينجا با حقوق هاى گزاف حقوق هاى گـزاف كـه مـا اطـلاع نـداريـم و تـصورش هم نمى كنيم كه اينها هر يكيشان ماهى چقدر مى گيرند همين قدر عددشان را مى گويند زيادند مستشارها و تعدادشان چند صد نفر و يا چند هزار نفر من الان نمى دانم و آنوقت (60 هزار نفر ظاهرا گفتند) با چقدر حقوق ، هر يك چقدر حقوق از اين ملت مى گيرند، از جيب اين فقرا و بيچاره ها در مى آورند و به جيب اين گردن كلفت ها مى ريزند و آنوقت اينها مگر به نظامى ما تعليم نظامى مى دهند؟ اينها مى خواهند ايـن نـظـامـى هـا را هـمـيـن طـورى نـگـه دارنـد كـه هـر طـورى دلشـان مـى خـواهـد عمل بكنند.
شاه ، سر منشاء تمام مفاسد
اگـر مـا يـك ارتـش انـگـلى نـداشـتـيم و يك ارتش مستقلى داشتيم اجازه نمى داد كه مستشارها بـيـايـند همه چيزها در تحت دستور آنها باشد و اينها صاحب منصب هايشان جز آلت هيچ چيز نباشند براى
اينكه ارتش ما هم يك ارتشى نيست همه اش در تحت نطر يك آدم است . يك آدم فاسد همه چيز را فـاسـد كـرده اسـت . يـك بـز فـاسـد كـچـل مـى گـويـنـد يـك گـله را كـچـل مـى كـند اين فساد همه فسادها منتهى ايران از باب اختناقى كه هست نمى توانند دست بـگـذارنـد روى آن كـه هـمـه مـفـسـده هـا زيـر سر اوست ، مى گويند ماءمورين ماءمورين آقا مـاءمـوريـن از كى امر دارند كه بكشند مردم را؟ از كى امر دارند كه بريزند توى مدرسه حـجـتـيـه و طلبه ها را بكشند؟ مگر كسى مى تواند امر بدهد الا خود آن مردك ؟ از خود اوست هـمـه ايـن مفاسد. مگر مجلس حق دارد كه يك كلمه اى بگويد بدون اذن اين مردك ؟ مگر ارتش حـق دارد يـك كـلمـه بـگـويـد بـدون اذن ايـن ؟ مـگـر قـضـاوت مـا آزادنـد؟ مـگـر اسـتـقـلال قـضـايـى مـا داريـم ؟ قـضـات مـا هـم دسـتـشـان اسـت و صـلاحـيـت هـم نـدارنـد. اشـكـال ايـن اسـت كه چرا رفتى قاضى شدى مى گوئى نمى توانم حكم حق بكنم ، خوب غـلط كردى رفتى قاضى شدى رها كن . الان اداره مملكت ما هر گوشه اش را دست بگذاريد اسـلحـه دست غير صالح هاست و سر همه امور هم بر مى گردد به دربار و بر مى گردد به اين شخص ، اين را بايد از بين برد.
ملت ديگر بيدار شده است
مـن نـمـى دانـم كـه اين ارتش چرا خواب است ، آخر چرا اينقدر ذلت مى كشد. چند روز بيشتر نـگـذشـتـه بود از رفتن كارتر زهرمارى اين بساط را درست كرد، حالا هم اولش است اگر مـجـال بـه او بـدهـند، اولش ‍ است اگر تنبه پيدا نكرده باشند كه چند نفر را كشتند و يك هـيـاهـوئى پيدا شد كه موجش در همه دنيا رفت و همه عالم فهميدند و راديو صدايش را به خارج و همه جا بر پا كرد. راديوى خودشان هم هر چه دلشان مى خواهد بگويند، مگر مردم ديـگـر بـازى مى خورند از اين حرف ها، ملت بيدار شده ، آقا مردم بيدار شدند، اگر مردم بـيـدار نبودند كه بازارها را اينطور نمى بستند. روز جمعه ، روز پنجشنبه از قرارى كه هـم نـقـل شـده اسـت و هـم مـقـالات اطـلاعـات رسـمـى اطـلاع داده انـد بـازار تـهـران اعتراضا تـعطيل شده . مساءله تعطيل بازار تهران يك امر عادى نيست ، يك امر خلاف عادت است ، هيچ كس نمى تواند اين كار را بكند، اين احساسات و بيدارى ملت است كه اين كار را انجام داده . اين آقا كه مى گفت كه (همه با من موافق هستند) اين بازار تهران ، آن هم بازار اهواز، آن هم اصفهان ، آن هم شيراز، اين كيفيت زندگى ماست .
اتحاد و تقاهم ملت بر كننده ريشه هاى استعمار
مـا امـيـدواريم كه همه طبقات چه طبقات علما و مجتهدين و چه طبقات محصلين علوم دينيه و چه بـازارى هـا، بـازرگـان هـا و چـه لشـكـرى هـا و كـشـورى هـا كـه هـمـه خـون دل مـى خـحورند از دست اين خبيث ما اميدواريم كه تمام اينها دست اتحاد به هم بدهند احزاب سـيـاسـى مـا مـسـتقلا كار نكنند همه با هم روابط داشته باشند همانطورى كه اخيرا در اين قضيه اخير هم اظهار تنفر كردند و هم بعضى احزاب سياسى
اظـهـار تنفر كردند و هم علما و هم اهل بازار و هم دانشگاهى ها و همه داخلى ها و هم خارجى ها براى ما تلگراف كردند و اظهار تنفر خودشان را از دستگاه كردند، از آمريكا، از اروپا و آنـهـا بـعـضـى شـان نوشتند سيصدنفر در اين قضيه از بين رفته اند، من اميدوارم كه همه جـبـهـه هـا، هـمه جبهه ها با هم همدست بشوند واگر ملت به همه ابعادش همدست بشود، اين اسـلحـه از دست اين ناصالح ها خلع مى شود و شاخ اين گاو شكسته مى شود تشتت نكنند، اسـبـاب تـشـتـت فـراهـم نكنند، با بهانه هاى جزئى و بچگانه با هم جنگ نكنند، با هم در نـيـفـتـنـد ايـن چـيـزهـا را آنـهـا درسـت مـى كـنـنـد و بين مردم درست مى كنند تا مردم را به هم مشغول كنند و استفاده كنند بيدار بشوند مردم كه شده اند انشاءالله و با هم بشوند، مجتمع بـاشـنـد، تـمـامـشـان بـا هـم دسـت بـه هـم بـدهـنـد و انـشـاءالله بـه حـول و قـوه خـدا بـا دست هم دادن شما به هم و تفاهم همه جبهه ها با هم به زودى قطع مى شـود ايـن ريـشـه ، بـه زودى انـشـاءالله قـطـع مـى شـود انـشـاءالله و مـن از خـداى مـتـعـال سـلامـت هـمـه را خواهانم و من تشكر خودم را به همه طبقات ، به همه از اينكه علماى اسـلام را تـنـهـا نـگـذاشـتـنـد و هـمـه جـبهه ها خصوصا علماى اعلام ، خصوصا بازارى هاى بـزرگـوار، مـن تـشـكـر از هـمه آنها مى كنم و از همه آنها استدعا دارم كه هم دعا به اسلام بـكـنند و هم جبهه هاى خودشان را محكم كنند و واحد كنند و كلمه واحده باشد و آن كلمه واحده قـطـع ايادى ظلمه و ايادى اجانب باشد بلكه اين مملكت يك سر و سامانى پيدا بكند و دست اجـانب از آن كوتاه بشود، منافعى كه خود مملكت ما دارد صرف ضعفا و صرف مصالح خود اهل مملكت بشود و همه چيزش درست بشود و اين نمى شود الااينكه خلع بكنند اين سلاح را از آنها و اميد است انشاء الله خلع بشود اين سلاح ها والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته
تاريخ : 2/11/56
پيام امام خمينى به ملت ايران در رابطه با كشتار وحشيانه رژيم در ماه محرم
نهضت 15 خرداد و 12 محرم ، ملهم از نهضت امام حسين (ع )
بسم الله الرحمن الرحيم
سـلام بـر روحـانـيـت مـتـرقـى شـيـعـه كـه بـا هـم پـيـوسـتـگـى زائدالوصـف در مـقابل سر نيزه عمال بى حيثيت اجانب ايستاده و از هياهو و دست و پا زدن هاى مذبوحانه آنها نـهـراسـيد. سلام بر روحانيون و علماى اعلام مذهب از نجف اشرف تا سراسر ايران كه با وحـدت كـلمـه در مـقـابـل ستمكاران و چپاولگران به جواب مثبت دست زدند. درود بر جوانان حـوزه عـلميه بيدار قم و ساير حوزه ها كه با سرافرازى به نهضت روحانيت ادامه و رونق دادنـد. درود بـر جـوانـان پـر شـور دانـشـگاه هاى ايران كه با قيام هاى هشيارانه پياپى وفادارى خود را به اسلام بزرگ و كشور عزيز خود ثابت كردند.
سـلام و درود بـر مـلت بـزرگ هـوشـمـنـد ايـران كـه بـا هـمـه اخـتـنـاق و فـشـار، از اسلام عـدل پـرور و مـظـلومـان و مـقتولان در راه ديانت دفاع نمودند. رحمت خداوند بر مقتولين 15 خـرداد، 12 مـحـرم و 19 دى ، 29 مـحـرم امـسـال . مـحـرم چـه مـاه مصيبت زا و چه ماه سازنده و كوبنده اى است محرم ماه نهضت بزرگ سيد شهيدان و سرور اولياى خداست كه با قيام خود در مقابل طاغوت ، تعليم سازندگى و كوبندگى به بشر داد و راه فناى ظالم و شكستن ستمكار را به فدايى دادن و فدايى شدن دانست و اين خود سر لوحه تعليمات اسلام است بـراى مـلت هـا تـا آخـر دهـر. نـهـضـت 12 مـحـرم و 15 خـرداد در مـقـابـل كاخ ظلم شاه و اجانب به پيروى از نهضت مقدس حسينى چنان سازنده و كوبنده بود كـه مـردانـى مـجـاهـد و فداكار تحويل جامعه داد كه با تحرك و فداكارى روزگار را بر سـتـمـكاران و خائنان سياه نمودند و ملت بزرگ را چنان هشيار و متحرك و پيوسته كرد كه خـواب را از چـشم بيگانه و بيگانه پرستان ربود و حوزه هاى علميه و دانشگاه و بازارها را بـه صـورت دژ مـدافـع از عدالتخواهى و از اسلام و مذهب مقدس در آورد. نهضت اخير كه پـرتوى از نهضت 15 خرداد است و شعاعش در سراسر كشور نورافكنده ، خود كوبندگى خاصى دارد كه شاه را از خود بيخود و او ودار و دسته چاقو كشش را به تلاش مذبوحانه وا داشـتـه . جـنـايـات 29 مـحـرم امـسـال نـقـطـه عطفى است به جنايات شاهانه 12 محرم آن سـال شـاه خـواسـت ضـرب شـستى به ملت مسلمان نشان دهد، پس از تماميت حساب با رئيس جمهورى آمريكا با بهانه مختصرى كه مامورين
ايجاد كردند، مركز تشيع و حوزه فقاهت اسلام را در جوار مرقد پاك فاطمه معصومه سلام الله عـليـهـا بـه مـسـلسـل بست و جمعيت بى گناه فراوانى از جوانان حوزه علميه و متدينين غـيـور شـهـر مـذهـبـى قـم را در خـاك و خـون كـشـيـده بـه قـتـل رسـانـد و تـاكـنـون آمـار آنـهـا در دسـت نـيـسـت و مـقـتـوليـن را از هـفتاد تا سيصد، تا حـال گـفـتـه انـد و عـدد مجروحين را خدا مى داند و اسف آورتر (كه ننگش بر جبين آنها خواهد ماند) آنكه كسانى را كه رفته اند خون به مجروحين در بيمارستان ها بدهند، توقيف كرده و مانع شده اند از اعطاى خون و گفته مى شود كسانى به اين جهت جان داده اند.
شاه از سلطنت مخلوع است
شـاه مى خواهد ثابت كند كه نوكرى او تحكيم شده و ملت نبايد گمان كند او از پشتيبانى اجـانـب بـرخـوردار نـيـسـت ولى مـلت بـا تـظـاهـرات عـمـومـى و تعطيل سرتاسرى دامنه دار و اظهار تنفر بار ديگر ثابت كرد كه او را نمى خواهد و از او و خـانـدانـش بـيـزار اسـت و ايـن رفـرانـدم طـبـيـعـى سـرتاسرى در حقيقت خلع او از سلطنت غـاصـبـانـه جـائرانـه است . كارتر و ديگر غارتگران مخازن ملت هاى مظلوم بايد بدانند مـحـمدرضا خائن و ياغى است و ناچار از سلطنت مخلوع است بر فرض قانونى بودن ، چه رسد به سلطنت انتصابى از قبل اجانب كه خودش اعتراف نموده . به ملت شريف ايران مژده مـى دهـم كـه رژيـم جـائرانـه شـاه نـفـس هـاى آخـرش را مـى كـشـد و ايـن قـتـل عـام هـاى بـيـرحـمـانـه نـشانه وحشتزدگى و حركات مذبوحانه است . مضحك و بسيار رسـوا، ايـن مـانـورهـاى وقـيـحـانـه و بـچـگـانـه اسـت كـه پـس از داغ بـاطـل از طـرف عـمـوم مـلت خـوردن ، بـه راه انـداخـتـنـد و مـشـتـى سـازمـانـى و اراذل و اوبـاش از خـودشان و جمعى ضعفا و بيچارگان را با زور سرنيزه از اطراف جمع آورى كرده و در شهرها به فرياد و جنجال جاويد شاه وادار مى كنند و گمان مى كنند جبران تعطيل عمومى بازارهاست و با اين سيلى هاتوانند صورت سياه خود را سرخ كنند.
نويد پيروزى
مـن بـه مـلت ايـران بـا ايـن بـيـدارى و هشيارى و اين روحيه قوى و شجاعت بى مانند نويد پـيـروزى مـى دهـم پـيـروزى تـواءم بـا سـربـلنـدى و افـتـخـار، پـيـروزى تـواءم بـا اسـتـقـلال و آزادى ، پيروزى تواءم با قطع ايادى اجانب و چپاولگران پيروزى تواءم با بر چيده شدن بساط ستمگران و انقراض دودمان سياهروى پهلوى . ملتى كه با هوشمندى و پيوستگى همه طبقات از روحانى تا دانشگاهى ، از منبرى تا بازارى از دانشجوى داخلى تـا كـارگـر و تـا دهـقان ، بپا خاسته و تب و تاب اسلام عدالت پرور دارد پيروز است . مـلتـى كـه بـا دادن بـهـتـريـن جـوانان برومند خود با سرافرازى به مخالفت و تنفر از دسـتـگـاه جـبـار ادامـه مـى دهد پيروز است . ملتى كه حتى بانوان محترمه اش با تظاهرات مـحـجـوبـانـه بيزارى خود را از رژيم شاه اعلام مى كنند، پيروز است ملتى كه خواهران و مـادران شـيـر دليـرش افـتـخـار بـه مرگ جوانان برومندش مى كند كه در صف شهدا هستند پيروز است . ملتى كه با همه تشبثات شاه و دار و دسته اش ، در آمريكا با تظاهرات
پرشور و رعدآساى جوانان رشيدش در مقابل كارتر و شاه ، كاخ سفيد را به لرزه در آورده و تنفر خود را نثار آنها كرده پيروز است . مـلتـى كه با پشتيبانى اسلام و قرآن ، نهضتش براى خدا و بسط عدالت و محو ستمكارى اسـت پـيـروز اسـت . شما اى ملت شريف بزرگ ! پيروزيد با ديدن خسارات بسيار و دادن فداييان بيشمار.
ملت ايران اصلاحات ادعايى شاه را افساد و خرابكارى مى داند
رو سـياه باد رژيمى كه علماى عظيم الشان اسلام را با رژيم منحط خود و انقلاب خونين و رسـواى خـود مـوافـق مـعرفى مى نمايد رسوا باد رژيمى كه از وحشتزدگى مى خواهد با افتراى به فقهاى مذهب ، ملت را اغفال كند.
مـلت ايـران كه پيشروى آن روحانيت است با انقلاب قلابى كه به امر اجانب سودجو انجام گـرفـت سرسختانه مخالف است . ملت ايران اصلاحات ادعايى را كه به بدبختى ملت و بـازار سـازى بـراى اجانب و ورشكستگى زراعت منتهى شد، افساد و خرابكارى مى داند. در كـشـورى كه مردمش در اين پنجاه سال حكومت جائرانه پهلوى روى آزادى نديده اند، دم زدن از آزادى زن هـا مـسـخـره و اغـفـال اسـت رژيـمـى كـه در مـاءمـوريت براى وطنش از جانب اجانب سـرلوحـه خـدمـتـش مـحـو اسـلام و احـكـام آن است و با تغيير تاريخ پر افتخار اسلام به تـاريـخ سـتـمـكاران و روسياهان تاريخ مى خواهد اسم اسلام را محو كند دم زدن از اسلام و قرآن كريم جز فريب و مضحكه عنوانى ندارد.
تـبـليـغـات تـار عـنـكـبـوتـى نـمـى تـوانـد مـلت بـه پـا خـاسـتـه را اغفال كند
بـايـد ايـن رژيـم فـاسـد اربـاب و نـوكـرى بـداند كه وقت گذشته و اين تبليغات تار عـنـكـبـوتـى نـمـى تـوانـد مـلتـى را كـه بـا كـمـال بـيـدارى و هـوشـمـنـدى بـپـا خـاسـتـه اغفال كند. خداى تعالى واسلام عزيز پشتيبان ملت است .
وحدت كلمه را حفظ و از مناقشات احتراز نماييد
مـن بـا كـمـال تـواضـع دسـت خود را به سوى ملت نجيب ايران دراز مى كنم ، از روحانيون عـظـيـم الشـان تـا خـطـبـاى ارجـمـنـد، از جـوانـان مـحـتـرم حـوزه عـلمـيـه تـا دانـشـجـويـان داخـل و خـارج كشور ايدهم الله تعالى و از همه صميمانه و با عرض تشكر خواستارم كه پيوستگى و وحدت كلمه خود را حفظ و از مناقشات تفرقه انداز احتراز نمايند و با صداى واحـد و نـداى هـمـگـانـى در راه اسـتـقـلال كـشـور و قـطـع ايـادى اجـانـب و عـمـال وابـسـتـه آنـهـا كـوشـش كـنـنـد و بـا اتـكـا بـه خـداى مـتـعـال و احـكام عدالت پرور اسلام همدست و همداستان شوند و به آنها كه دم از چهارچوب قـانـون اساسى مى زنند تذكر اكيد دهند كه با اين كلمه صحه بر رژيم سلطنتى فاسد مـوجـود نـگـذارنـد كه تا اين دودمان فاسد بر مقدرات كشور حكومت مى كنند، نه از آزادى و استقلال كشور خبرى است و نه مردم روى سعادت مى بينند.
از خـداونـد مـتـعـال عـظـمـت اسـلام را كـه كـفـيـل وحـيـد عـدالت و اسـتـقـلال و مـدافـع حـقـيـقـى مـظـلومـان است ، خواستارم و ملت ايران خصوصا جوانان متدين برومندش را به خداى متعال مى سپارم .
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 10/11/56
پيام امام خمينى به انجمن اسلامى دانشجويان ايرانى در هند
بسم الله الرحمن الرحيم
انجمن اسلامى دانشجويان ايرانى هند ايدهم الله تعالى
مرقوم شريف آقايان در وقتى واصل شد كه جنايات رژيم منحط پهلوى سلب آسايش نموده و فـرصـت رسـيدگى به امور را نمى داد و لهذا تاءخير در جواب شد. بايد جوانان غيور اسـلامـى مـا بـدانـند كه تا دست اتحادبه هم ندهند و هدف خود رااسلام كه تنها مكتب نجات بـخـش بـشـر اسـت و يـگـانـه كـفـيـل آزادى و استقلال ملت هاى مستضعف است قرار ندهند، اميد پـيـروزى را نـبـايد داشته باشند. امروز كه به خواست خداى قادر ملت ما با همه طبقات و ابـعـادش آگاهانه و مردانه بپا خاسته و مجال را بر شاه و دارودسته ى اراذلش چنان تنگ كرده اند كه حتى از سايه خود وحشت دارند و همين وحشت زدگى موجب حركات وحشيانه جنون آميز شده كه به قتل عام 19دى (29 محرم 98) پناه برده تا از ناراحتى هاى روز افزون و دلهـره هـاى پـيـاپـى بـا خون آشامى ضحاك وار آسايش موقتى بدست آورند، لازم است تا جـوانـان دانـشـگـاه هـاى قـديم و جديد به هم پيوسته و با ساير طبقات ملت پيوند اخوت اسـلامـى بـر قرار كنيد. ععع واعتصموابحبل الله جميعا و لا تفرقوا. عععع اين است دستور محكم نجات بخش قرآن كريم كه بايد نصب عين خود قرار دهيم و از تفرقه و تشتت كه جز شـكـسـت در مـقـابـل طـاغـوت نـتيجه اى ندارد پرهيز نموده ، از خداوند تعالى نجات ملت را بـخواهيم . من اميد آن دارم كه به فضل خداوند متعال به زودى دست اين جنايت كاران قطع و آزادى و استقلال كشور تامين شود.
خـبـر تـظـاهـرات مـردانـه دانـشـجـويـان عـزيـز در هـنـد در مقابل شاه اين عنصر جنايتكار كه بالاف و گزافه همه ملت را پشتيبان خود معرفى مى كند رسـيـد. بـا آنـكـه در داخـل و خـارح هـمـه جـا بـا مـوج تـنفر و انزجار عمومى روبرو است و تـظـاهـرات اخـيـر سـرتـاسـر كـشـور چـنـان او را ديـوانـه كـرد كـه بـه قتل رجال علم حوزه علميه و مردم غيور محترم قم دست زد تا ناراحتى روحى خود را جبران كند لكـن مـقـاومـت مـردانـه مـلت مـعـظـم او را بيش از پيش رسوا نمود، اكنون مى خواهد اين شكست مـفـتـضـحـانه را با جارو جنجال شش سازمانى كه در شهرستانها راه انداخته عربده جاويد شاه سر مى دهند سرپوش نهد كه جز رسوايى سودى نخواهد برد.
مـن امـيـد پـيـروزى دارم و بـه شـمـا وعـده مـى دهـم بـا توكل به خداى تعالى پيوستن شما به اتحاديه
دانـشـجـويان اروپا بجاست بايد تمام اقشار به هم بستگى داشته و با يك صدا آزادى و استقلال خود را بدست آورند.
و السلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 24/11/56
پاسخ امام خمينى به اتحاديه انجمن هاى اسلامى دانشجويان در اروپا
بسم الله الرحمن الرحيم
اتحاديه انجمن هاى اسلامى دانشجويان در اروپا ايدهم الله تعالى
مـرقـومـه مـحـتـرم ضـمـيـمـه گـزارشـات سـال گـذشـتـه و تـصـمـيـمـات سـال آيـنـده و اصـل و مـوجـب تـقـديـر گـرديـد در ايـن سـال كـه در عين خونين بودن و مواجه شدن ملت ايران با سخت ترين وحشيگرى هاى قرون وسـطـايـى رژيـم مـنحط پهلوى نمودهاى بارزى از ضعف و سستى پايه هاى لرزان حكومت طـاغـوتـى بـه چـشـم مـى خـورد، بـه هـم پيوستگى قشرهاى بيدار ملت و طبقات مختلف از روحـانـى تـا دانـشـگـاهـى از خـطـيـب تا نويسنده از بازارى تا كارگر و دهقان چنان لرزه بـرانـدام رژيـم افكنده و چنان بر اعصاب شاه خائن فشار آورده و ضربه زده كه با حمله هـاى سـبعانه به ملتى كه سلاحش اسلام و پناهش قرآن مجيد و شعارش كلمه توحيد است و بـه حوزه علميه قم كه دژ محكم وحى و عدالت و ملجا مسلمين عدالت خواه است و به مردم مسلم مـحترم قم كه هماره سرباز فداكار اسلام و پشتيبان مكتب قرآن است و بالاخره با حمله به فرهنگ نجاتبخش شيعه ، خواست به فشار و حمله عصبى تخفيف دهد.
مفتضح ترين حركات مذبوحانه ، بوق هاى تبليغاتى و تظاهرات ساختگى است از عده اى سـازمـانـى و نـفـع طـلب و افـرادى كـه مـجـبـور بـه شركت شده اند در حالى كه در بوق راديويى به صراحت اعتراف كردند كه در تظاهرات ششم بهمن بيش از يك ششم از دعوت شـده هـا شـركـت نـكـردنـد در صـورتـى كـه همه مى دانند كه اين دعوى جز لاف و گزافه گويى نيست و در بين ملت مسلم كسى موافق ندارد و نمى تواند داشته باشد.
جـنـايـتـكـارى كه عليه تمام شعائر مذهبى و اسلامى مبارزه مى كند و با همه مظاهر اسلامى مـخـالف اسـت ، نمى تواند در بين مسلمين موافق داشته باشد جنايتكارى كه مى گويد مذهب در حكومت من نقش ندارد، چطور ممكن است موافق داشته باشد؟ شخص منحرف و كهنه پرستى كـه در سـفـر اخـيـرش بـه هـنـد، زردشـتـى ها و گبرها را نوازش و احترام مى كند و از آتش پرستان و آتش پرستى تاءييد مى كند و به خاطر مرام ارتجاعى آنها تاريخ پر ارزش و مـتـرقـى اسـلام را تـغـيـير مى دهد، چگونه ممكن است موافق داشته باشد، جز همان فرقه كهنه پرست اكنون بر شما جوانان روشنفكر و بر تمام طبقات ملت است كه :
1!!! سـرلوحـه هدفتان اسلام و احكام عدالت پرور آن باشد و ناچار بدون حكومت اسلامى عـدالت خـواه ، رسـيـدن بـه ايـن هـدف مـحـال اسـت تـولى و تـبـرى دو اصل اساسى اسلام است ، بايد با
حـكـومـت عـدل مـوافـق و به حاكم عادل دل ببنديد و از رژيم غير اسلام و غير اسلامى كه در راس آن رژيـم مـنـحـط پـهـلوى اسـت تـبـرى كـنـيـد و بـا كـمـال صـراحـت مـخـالفـت خود را اظهار و در سرنگون كردن آن كوشا باشيد و در غير اين صورت روى استقلال و آزادى را نمى بينيد.
2!!! بـايـد قـشـرهـاى غـيـر اسـلامـى را كـه عـقـيده و عملشان بر خلاف اسلام است و داراى گـرايـش بـه مكتب هاى ديگرند، هر نوع مكتب باشد !!! به مكتب مترقى عدالت پرور اسلام دعـوت كـنيد و در صورت نپذيرفتن از آنها هر نوع كه باشد و هر شخصيت كه هست تبرى يـا لااقـل احتراز كنيد و بايد جوانان ما بدانند تا معنويت و عقيده به توحيد و معاد در كسى نـبـاشـد محال است از خود بگذرد و در فكر امت باشد و بايد بدانند كه تبليغات دامنه دار كـمـونـيـسـم بـيـن المـللى هـمـانـند تبليغات پر سروصداى امپرياليسم جهانى جز براى اغفال و استثمار توده هاى مستضعف نيست . بايد اين بوق هاى استثمارى شكسته شود.
3!!! بـايـد جـوانـان روحـانـى و دانـشـگـاهـى قـسـمـتـى از وقـت را صـرف كـنـنـد در شناخت اصـول اسـاسـى اسـلام كـه در راءس آن تـوحـيـد و عـدل و شـنـاخـت انـبـيـاء بـزرگ ، پـايـه گـذاران عـدالت و آزادى اسـت ، از ابـراهـيـم خـليـل تا رسول خاتم (صلى الله عليه و آله و عليهم اجمعين ) و در شناخت طرز تفكر آنها از نقطه اقصاى معنويت و توحيد تاتنظيم جامعه و نوع حكومت و شرايط امام و اولى الامر و طبقات ديگر، از امراء و ولات و قضاه و فرهنگيان كه علما هستند و متصديان ماليات اسلامى و شـرايـط آنها تا برسد به شرطه و كارمندان شهربانى و ببينند اسلام چه كسانى را بـراى حـكـومـت و كـارمـنـدان آن بـه رسـمـيـت شـنـاخـتـه و چـه كـسـانـى از شغل حكومت و شاخه هاى آن مطرود است .
4!!! بايد شما دانشجويان دانشگاه ها و ساير طبقات روحانى و غيره از دخالت دادن سليقه و آراء شـخـصـى خـود در تـفـسـيـر آيـات كـريـمـه قـرآن مـجـيـد و در تـاءويل احكام اسلام و مدارك آن جدا خوددارى كنيد و ملتزم به احكام اسلام به همه ابعادش بـاشـيـد و مـطـمـئن بـاشـيـد آنچه صلاح جامعه است در بسط عدالت و رفع ايادى ظالمه و تـاءمـيـن اسـتـقـلال و آزادى و جـريـانـات اقـتـصـادى و تـعـديـل ثـروت بـه طـور عـاقـلانـه و قـابـل عـمـل و عـيـنـيـت در اسـلام بـه طـور كـامـل مـى بـاشـد و مـحـتـاج بـه تاءويلات خارج از منطق نيست و لازم است مراقب باشيد با كـمال دقت و هوشمندى كه كسانى كه التزام به اسلام ندارند به جميع ابعادش ، ولو در اصلى از اصول با شما موافق نيستند، آنها را دعوت به التزام كنيد و اگر موثر نشد از شـركت دادن . آنها در اجتماعات و انجمن هاى اسلامى احتراز كنيد و گمان نكنيد زيادى افراد هـر چـه بـاشـد شـمـا را بـه هـدف نـزديـك مـى كـنـد وپـس از وصول به هدف ، آنها قابل تصفيه هستند بايد بدانيد و مى دانيد كه قشرهاى غير مسلم يا غـيـر مـلتـزم بـه اسـلام از پـشـت بـه شـمـا خـنـجـر مـى زنـنـد و شـمـا را قبل از وصول به هدف از كار مى اندازند يا نابود مى كنند، از تجربه هاى سابق عبرت بگيرند.
5!!! بـايـد بـرنـامـه و نشريات همه جناح ها بدون ابهام متكى به اسلام و حكومت اسلامى بـاشـد و در مـقـدمه سرنگون كردن طاغوت و شاخ ‌ها و شاخه هاى آن كه در كشور ما رژيم دسـت نـشانده پهلوى است و جدا از خواست هايى كه لازمه اش تاييد رژيم طاغوتى پهلوى است اجتناب كنيد مثل آنچه در
نـوشـتـه هـاى بـعضى احزاب و گفته هاى بعضى ديده مى شود كه هدف چهارچوب قانون اسـاسـى اسـت و بـايد در نشريات و خطابه ها هر جا ممكن است با صراحت والا با كنايه ، نقطه اصلى مظالم و جنايات و خيانت ها را كه شخص شاه است معرفى كنيد و از توجه دادن آنـها را به ماءمورين يا هيات حاكمه و دولت كه لازمه اش دور نگه داشتن مجرم اصلى است جدا احتراز كنيد و نويسندگان و گويندگان را از اين امر آگاه كنيد.
6!!! بـايـد در هـر فـرصت در نشريات حزبى و غير حزبى و در خطابه ها و تظاهرات ، اعـمـال ضـد اسلامى و انسانى شاه تذكر داده شود خصوصا تغيير تاريخ اسلام كه اهانت جـبـران نـاپـذيـر بـه شـخـصـيـت مـعـظم پيامبر اكرم (ص ) و اسلام و مسلمين و گرايش به زرتـشـتـى گـرى و آتـش پـرسـتـى و پشت كردن به اسلام و خداپرستى است . بايد اين عنصر خائن رسوا شود و هيچ گاه از ذكر جنايات او غفلت نشود. بايد (15خرداد)و (19 دى ) جـاويـد و زنـده نـگـه داشـتـه شـود تـا جـلادى شـاه از خـاطـره هـا نـرود و نسل هاى آتيه جرايم شاهان سفاك را بدانند.
7!!! از ايـنـكـه در دستور اتحاديه ، به هم پيوستگى همه دانشجويان مسلمان است ، در هر نـقـطه هستند مثل آمريكا و كانادا و هند و فيليپين و ديگر جاها و مى خواهيد همه همكار و همصدا بـه فعاليت هاى اسلامى انسانى خود ادامه دهيد، تقدير مى كنم و توفيق همه را از خداوند تعالى خواهانم . لازم است پايگاه هاى اسلامى براى معرفى اسلام و نشر حقايق نجاتبخش در هـر نـقطه اى از جهان كه امكان است ، برقرار باشد و در تحت يك سازمان هماهنگ براى نـشـر عـدالت و قـطـع ايـادى سـتـمـكـاران و چـپـاولچـيـان مـشـغـول فـعـاليـت شـونـد. لازم اسـت جـوانـان كـم تـجـربـه و گـول خـورده مـا را بـا آشـكـار كردن انحراف ساير مكاتيب و آشنا نمودن با نظام اسلامى نجات دهيد. ععع و من احيى نفسا فكانما احيى الاناس جميعا. عععع
8!!! لازم اسـت فـعـاليـت هاى اسلامى و نشريات شما در ايران . خصوصا حوزه علميه زنده قـم و دانـشـگـاه هـاى بـيـدار، نـشـر و مـنـعـكـس گـردد تـا قـشـر داخـل و خارج به پشتيبانى هم دلگرم و با هم همصدا شوند و به همكارى با هم برخيزند ولازم اسـت پـايـگـاه هـايـى در داخـل كـشـور بـه هر نحو ممكن و عملى است ايجاد شود براى فـعـاليـت بـا هـدف واحـد. بـا ايـن كـار مـطـمـئنـا تـقـويـت روحـى هـمـگـان و تـضـعـيـف و تزلزل روحى دشمن شود.
9!!! بـايـد بـا كـمـال هشيارى و مراقبت و دعوت ساير انجمن ها را به مراقبت از راه و روش اعـضـاء انـجـمـن هـا و گـروه هـا كـه اشـخـاص مـرمـوز و مـنـحـرف يـا متحمل الانحراف در داخل انجمن ها و گروه ها راه نيابند و اگر راه يافتند، آنها را طرد كنند. لازم اسـت دشـمـن را سـخـت مـراقـب و هـشـيـار فـرض كـنـيـد و گـمـان اهمال و غفلت در او ندهيد كه در مراقبت سهل انگارى نماييد.
10!!! از اخـتـلافـات مـطـلقـا به طور حتم خوددارى كنيد كه آن چون سرطان سارى و مهلك قـشـرهـا را فـرا مى گيرد و فعاليت ها را فلج مى كند و هدف را از ياد مى برد و چه بسا كه مسير را عوض و جريان به ضد هدف شود. اشخاصى را كه اختلاف مى اندازند يا به آن دامـن مـى زنـنـد، از خـود بـرانيد كه يا ماءمورند يا سوءنيت دارند و اگر فرضا گروه هايى به واسطه عذرهايى به انجمن هاى نپيوستند ولى
فـعـاليـت هـاى اسـلامـى و انـسـانـى دارنـد، بـا آنـهـا ضـديـت نـكـنـيـد كـه اخـتـلاف حـاصـل و ضـرر آن عـايـد هـمـه شـود. سـعـى كنيد با ارشاد دوستانه هم پيوستگى داشته باشيد و اگر نشد، چون هدف واحد است با هم برادر و پشتيبان هم باشيد. هدف اسلام است بايد هواهاى نفسانيه و تقدم طلبى فراموش شود.

next page

fehrest page