صحيفه نور جلد ۱۹

امام خميني رحمه الله عليه

- ۱۱ -


تاريخ : 10/6/64
بـــيـــانـــات امـــام خـمـيـنـى در جـمع مسؤ ولين روزنامه هاى كيهان ، اطلاعات و جمهورى اسلامى
بايد اساس ، تشويق اشخاصى باشد كه در اين كشور فعاليت مى كنند
بسم الله الرحمن الرحيم
البـتـه ، مـن نـسـبت به همه مسائل مربوط به مطبوعات نمى توانم نظر بدهم . الان آنچه مـربـوط بـه مـسـائل آخـر اسـت ، ايـن اسـت كـه راديـو تـلويـزيـون و مـطـبـوعـات مـال عـمـوم اسـت چـنانچه شما هم همين اعتقاد را داريد كه عموم بر آنها حق دارند از اين جهت من بـه سهم خود خيال دارم كه راجع به من كم باشد، مگر در مواقع حساسى كه لازم است كه آن هـم بـايـد از مـا سـؤ ال شـود كـه آيـا مـطـلبـى را بـايـد نـقـل بكنند يا خير. والا آنچه خوب است در راديو تلويزيون و مطبوعات باشد، آن است كه بـراى كـشـور اثـرى داشته باشد. مثلا اگر زارعى خوب زراعت كرد و زراعتش خوب بود، شـمـا ايـن شـخـص را بـه جـاى مـقـامـات كـشـور در صـحـفـه ء اول بـگـذاريـد و زيـرش بـنـويـسـيـد ايـن زارع چـگونه بوده است ، اين منتشر بشود. و يا كـارمـنـدى خـوب كـار كـرد، و يـا اگـر طـبـيـبـى عـمـل خوبى انجام داد، عكس او را در صفحه اول چـاپ كـنيد و بنويسيد كه اين عملش چطور بوده است . اين باعث تشويق اطبا مى شود و بـيـشـتـر دنـبـال كـار مـى رونـد. يـا مـثـلا اگـر كـسـى كـشـفـى كـرد، بـايـد مـفصل با عكس و مطلب باشد يا اگر كسى سارقى را دستگير نمود، و يا يك كشاورز و يا هـنـرمـنـد و يا جراح كه متاءسفانه نه اسمشان است و نه عكسشان ! در حالى كه اينها لايقند تـا در روزنـامـه مـطـرح شـونـد، خـلاصه بايد اساس تشويق اشخاص ‍ باشد كه در اين كـشـور فـعـاليـت مى كنند، اينها به اين كشور حق دارند، به اين روزنامه ها حق دارند، به راديـو تـلويـزيـون حـق دارند، ولى ماها نسبت به آنها حقمان كم است . البته ، آنچه من مى گويم راجع به خودم است ، به ديگران هيچ كارى ندارم ، آنها اختيارش با شما و با خود آنـهـاسـت . مـن مـيل ندارم راديو هر وقت باز مى شود اسم من باشد، مدت هاست كه از اين جهت مـتـنـفـرم ، اين كار غلطى است ، به اندازه متعارف نسبت به همه خوب است ، زيادى اش مضر اسـت ، ايـن بـه ضرر مطبوعات است و مطبوعات را سبك مى كند. اشخاص ، شخصيت هايشان بـا خـودشـان اسـت ، ايـن طور نيست كه اگر اسمشان زياد يا كم مطرح گردد، شخصيتشان زيـاد يـا كم شود. در ايران هر كس معلوم است چه جورى است . بنابر اين ، آنچه راجع به خـودم مـى گـويم اين است كه اگر قرار است عكس مرا بگذاريد، به جاى آن ، عكس يك رعيت را بگذاريد و زيرش بنويسيد اين رعيت چه كار مهمى كرده است .
مـسـاءله ديـگـر، عـمده اين است كه تكرار نباشد. به عقيده من اين سه روزنامه با هم تفاهم كنند و
مـسـائل را مـخـتـصرتر بنويسند، مفيدتر و كمتر بنويسند، طولانى و تكرارى نباشد. مردم وقتى مى خوانند استفاده كنند، احساس كنند مطلبى است ، اين كه بگويند من هر روز به كى ، چى گفتم ! اين تكرارى است آخر هر روز من يك مساءله اى را مى گويم ، و هى تكرار مى كـنـنـد كـه فـلانـى چه گفت ! اين چه فايده اى دارد. اما در هر گوشه كشور اگر اتفاقى افتاده باشد، اين خبر است و اخبار را براى مردم گفتن مفيد است .
مـسـاءله ديـگـر راجـع بـه انـتقاد، البته روزنامه ها بايد مسائلى كه پيش مى آيد را نظر كـنـنـد، يـك وقـت انـتقاد است ، يعنى انتقاد سالم است ، اين مفيد است . يك وقت انتقام است ، نه انـتـقـاد، اين نبايد باشد، اين با موازين جور در نمى آيد. انسان چون با يكى خوب نيست ، در مـطـبـوعات او را بكوبد، كار درستى نيست . اما اگر كسى خلاف كرده است ، بايد او را نـصـيـحـت كـرد، پـرده درى نـبـاشـد، ولى انتقاد خوب است ، بايد در اين امور خيلى ملاحظه بـفـرمـايـيـد تا مطبوعات مركزى باشد براى استفاده عموم و اين كه مردم بفهمند بايد چه بكنند و بايد چه بشود.
در مورد اخبار، اخبار روزنامه ها /نبايد/ تكرارى نباشد، آخر كى با كى ملاقات كرده ، اين چه خبر مهمى است ؟ اين اصلا قابل نيست بگوييم خبر، تا بگوييم مهم ! اين كه بگوييد من هـر روز بـا كى ملاقات و به او چه گفتم ، اين تكرارى است . آخر هر روز من يك مساءله را مـى گـويم ، و هى تكرار مى كنند كه ، فلانى چه گفت ! اين چه فايده دارد؟ من راجع به خـودم مـى گـويـم كه عكس من مطلقا در صفحه اول نباشد، همان طور كه گفتم . گاهى لازم اسـت كـه گـفـتـه شـود، مـثـلا فرض كنيد بناست رياست جمهورى معرفى شود، خوب ! اين مـسـاءله مهمى است و يا مثلا هيات دولت آمده است ، خود اين مساءله اى است ، ولى هر چند وقت يـك بـار از اين مسائل پيدا مى شود. اما هر روز كى آمد اين جا و من چى گفتم و چى شد و يا كى با كى ملاقات كرد! اين چه اثر و فايده دارد؟
بايد با اخبار مردم را تعليم كرد و بايد اخبار به صورتى باشد كه مفيد باشد، بايد كـارى شده باشد تا اخبار باشد. آن اشخاصى كه در اطراف ايران زحمت مى كشند، وقتى خـبـرشـان را داديد تشويق مى شوند. اين طور نيست كه همه لله كار كنند و چه بنويسيد و چـه نـنـويـسيد، فرقى نكند. ما مكلفيم تا افراد را در هر رشته تشويق كنيم تا امثالشان زيـاد شـود. اگـر مـطـلبـى از ايـن طـبـقـه هـادر روزنـامـه ها آمد، روزنامه ها آبروى خوبى پـيـداكـنـنـد. روزنـامـه هـا مـال طـبـقـه سـوم اسـت ، مـال طـبـقـه اول نـيـسـت و ايـن هـم نـيـست كه همه اش مال حكومت باشد و از چيزهاى حكومتى بنويسيد، اين صـحـيـح نـيست . به نظر من روزنامه هابراى همه مردم است و همه مردم در آن حق دارند و مى شـود گـفت كه گاهى جاى ديگران غصب شود، !!! البته بدان معناى غصب نه ! ولى نظير آن اين عرض من است .
البـتـه از آقـايـان هـم تـشـكـر مى كنم كه مشغول كار ارزنده اى هستند و اميدوارم كه مؤ فق بـاشند و كارها را با شايستگى عمل كنند و اغراض ‍ را كنار بگذارند و روى مصالح مملكت صحبت كنند. يك وقت اين است كه انسان مى بيند افرادى خلاف مى كنند، به او تنبه مى دهد، آن هم با ملايمت و بدون اين كه آبروريزى باشد. انتقاد صحيح از دولت مانع ندارد، ولى انتقام و تضعيف نبايد باشد انشاءالله .
تاريخ : 12/6/64
بيانات اما خمينى در ديدار با رئيس جمهور و هياءت دولت
پست و مقام ميزان نيست ، آنى كه هست خدمت است
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن رويـهمرفته آن جمعيت هايى كه در جمهورى اسلامى كار كردند و مشغولند (رويهمرفته را مـى خـواهـم عـرض كـنـم )، از رئيـس جـمـهـور تا قواى اجرائيه و قوه قضائيه و مجلس و ديگركسانى كه ، جمعيت هايى كه در خدمت اين انقلاب بودند، من رويهمرفته مؤ فق مى دانم آنـهـا را. ادعـاهـا زيـاد است ، ممكن است كه يك كسى ادعا كند كه من اگر رئيس جمهور بودم ، مـثـلا، زمـين را به آسمان مى دوختم ، يا من اگر نخست وزير بودم ، چه هاو چه ها مى كردم ، يـا اگـر رئيـس مـجـلس بـودم ، چـه مـى كـردم ، يـا اگـر وزيـر بـودم ، چـه مـى كـردم ، وكـيـل بـودم ، چـه مـى كـردم ! هـمـيـشـه ادعـاهـا زيـاد اسـت ، وليـكـن در مـقـام عـمـل وقـتـى كه وارد بشوند اين مدعى ها، كمى شان توانند كار بكنند، اكثرا ادعاست . حالا ايـن ادعـا يـا ايـن اسـت كه واقعا اشتباه دارند، يا اين كه اشخاصى هستند كه مى خواهند به واسـطـه ايـن ادعـاهـا كـار شـكـنـى بـكـنـنـد. مـا اكـثـر (الضـجـيـج واقل الحجيج )، از اين قبيل است ، آنها هم كه حج مى روند / زياد / ناله و فريادشان زياد است ، اما حاج صحيح ، كم است خيلى . از اين جهت من لازم مى دانم كه از مجموعه اين هيات ها و اين جمعيت هاتشكر كنم ، و اگر تشكر نكنم ظلم كردم ، قدردانى كنم كه اينها خدمت كردند / و / از روى حقيقت و واقعيت . البته من افراد، مجموع افراد را نه مى شناسم ، نه مى توانم برايشان حكمى بكنم . اما رويهمرفته (البته عده اى شان را هم مى شناسم )، رويهمرفته مـن عـرض مى كنم كه يك هيات هاى مؤ فقى بودند و خدمت هاى خوبى / كردند / و بزرگى كردند. و اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى به آنها اجر عنايت كند و آنها را مؤ فق كند به اين كه باز خدمت كنند به اين جمهورى .
بـايـد افـراد مـتـوجـه ايـن معنا باشند، كسانى كه واقعا دلشان براى اسلام تپد و براى كشورشان ، متوجه اين باشند كه پست ، ميزان نيست ، مقام ميزان نيست ، مقام رياست جمهورى ، ايـن مـيـزان نـيـسـت ، مقام نخست وزيرى يا رئيس دولت بودن يا رئيس مجلس بودن ، اينها چـيـزى نـيـسـتند، اين مقامات تمام مى شود، آنى كه هست خدمت است . آدم متعهد در هر جا باشد، اگـر ديـد خـدمـتـش خوب است آن جا، بيشتر دلگرم است . ممكن است كه يك نفر، مثلا، فرض كـنـيـد كـه نـخـسـت وزيـر بوده است ، لكن اگر اين نخست وزير ببيند كه در يك جايى كار بـهـتر مى كند، آدم متعهدى است مى رود آن جا. يك نفر در دادستانى مقامى داشته است ، وقتى ديد كه يك كسى از خودش بهتر مى تواند كار كند برود آن جا،
بـرايـش فـرق نـكـنـد، يـعـنى هدفش اين باشد كه خدمت بكند، نه هدفش اين باشد كه مقام داشـتـه باشد. انسان هم خودش مى تواند خودش را بشناسد، هيچ كس بهتر از خود انسان ، البـتـه بسيارى از اوقات هم انسان از خودش هم غفلت مى كند، اما بسيارى از اوقات هم هست كه انسان خودش درك مى كند كه چى دارد مى كند و در دلش چى مى گذرد. ماها نمى دانيم ، امـا خـدا مـى دانـد. انـسان مى فهمد كه اگر انتقاد بكند، آيا اين انتقاد سازنده است يا انتقام است . خودش مى فهمد يعنى ، غالبامى فهمد خودش مى فهمد كه (آنى كه در اين پست هست ) پـسـت را دوسـت دارد يـا خدمت را دوست دارد. اين چون خدمتگزار است ، دلبسته به اين پست هست ، يا خير. دلبسته به اين پست است ، خدمتگزارى پيشش خيلى مهم نيست .
خـوب ! ادعـاش را مـى كـنـد و مـى كند هم حتما عمده آن جهت است كه انسان واقعا بداند كه يك روزى جـواب بـايد بدهد. هيچ ، هيچ شبهه در اين نيست كه ما يك روزى بايد جواب بدهيم . هـر كـدامـمان ، هر كارى انجام بدهيم ، يك روز جواب مى خواهد، انتقاد بكنيم ، يك روز جواب مى خواهد، انتقام گيرى باشد، يك روز جواب مى خواهد، و بدرفتارى باشد، يك روز جواب مى خواهند از ما. اين را ما بايد حتما توجه بهش داشته باشيم و داريد توجه ، يعنى هركس مـسـلمـان است ، اعتقاد به اين كه معاد است و همه چيز دست او، در آن جا رسيدگى مى شود، و حـاضـر اسـت ، ايـن جـزو اعتقادات اسلام است . بنابراين ، نبايد اگر فرض بفرماييد كه رئيـس جـمـهـور رفـت و / يكى / ديگرى آمد، رئيس جمهور برود كنار و ماءيوس بشود. نه ! بـايـد او بـرود يـك كـارى كـه ازش مى آيد بكند و دلبستگى هم به او داشته باشد، به عـنـوان ايـن كـه يـك كـارى اسـت دارد مى كند، نه به عنوان اين كه يك مقامى است دارد. اگر انـسـان در خـودش ادراك كـرد كـه مـن بـروم آن بـالا را بگيرم ، بداند كه اين كار، يك كار شـيـطـانـى اسـت ، اين كار ازش نمى آيد. اگر در ذهنش اين است كه برويم يك كارى انجام بـدهـيـم براى جمهورى اسلام ، اين كار الهى است و ازش هم كار مى آيد. اين محكى است كه انـسـان خودش غالبا مى تواند تشخيص بدهد. گاهى هم البته اشتباه دارد، يعنى ، گاهى هم بر خود انسان / گاهى / مخفى است يك مسائلى . بنابراين ، اگر چنانچه همين دولت شد و هـمـيـن اشـخاص شدند، كه / به / كارشان انجام مى دهند، اگر اين نشد و يك كس ديگرى شـد و يـك جـمـعـيـت ديـگـرى شدند، شما نبايد از اين جهت چيز باشيد كه ما رفتيم ، يك كس ديـگـر آمـد. بـايد ببينيد كه آن جا مى توانيد كار بكنيد يا نه ! آنها هم كه مى آيند، اگر واقـعـا مـى خـواهـنـد خـدمت بكنند، براى اسلام خدمت بكنند، آنها هم پيش خدا ماجورند، بعد هم مـعـلوم مـى شود چكاره اند. و اگر اينها مى خواهند يك مقامى را اخذ بكنند، يك كارى را انجام بـدهـنـد به واسطه اين كه مقام داشته باشند، آنها هم پيش ‍ خدا معلوم است و بعد هم مواخذه خواهد شد. بايد / فكر / كسانى كه مى خواهند يك كارى بكنند، بايد فكر اين باشند كه شـايـسـتـه ايـن كـار هـسـتـنـد يا نه ! مسائل مهم است . مساءله دولت ، مساءله رياست جمهور، مـسـاءله ريـاسـت مـجـلس ، مساءله قوه قضائيه ، وزارت ، همه اينها اهميت دارد. اگر چنانچه انـسـان دنـبـال ايـن بـاشـد كـه حـالايـى كـه مـن رئيـس دولت هـسـتـم ، بـروم دنـبـال رفـقـايـى كـه هـمراه من هستند كار آمد باشند يا نباشند، به اين كار نداشته باشد بداند كه اين كار، كار
شيطانى است . رئيس جمهور هم اگر دنبال اين باشد كه وزرايى
تـعـيين بكند، معرفى بكند كه آن وزرا فرمانبردار خودش باشند، نه فرمانبردار اسلام ، آن هـم بـدانـد كـه اين كار، كار شيطان است ، كار انسان متعهد نيست (و هر يك از ما). اين يك مـسـاءله معيارى است براى همه ، كه اگر چنانچه واقعا متعهد است ، فرقى نكند كه حالا من وزيرم ، يا اين كه وكيل هستم ، يا اين كه كار ديگر از من مى آيد يك كار ديگر، هر چه شد. مـن كـار براى اسلام مى خواهم كار بكنم و مى دانيد كه الان ما احتياج داريم ، مملكت ما احتياج بـه خـدمـتـگـزار دارد، احـتـيـاج دارد كـه اشـخـاص فـهـيـم ، اشـخـاص فعال در اين كشور خدمت بكنند.
مـيـزان خـدمـت كـردن بـه يـك كـشـورى اسـت كـه در طول تاريخ مظلوم بوده است
و مـا مورد هجوم همه آن جاها هستيم ، همه كسانى كه بدخواه اسلام هستند، هستيم . بنابراين ، فـكـر مـا ايـن مـعـنـا بـاشـد كـه افـرادى باشند كه براى اسلام خدمت مى كنند، نه افرادى بـاشـنـد كـه بـراى مـن خـدمـت مـى كـنـنـد. ايـن در دولت هست و در رئيس جمهور هست و در قوه قـضـائيـه هـسـت و هـمه جا هست . آنهايى كه انتخاب مى خواهند بكنند، توجه به اين ، بايد هميشه نصب العين اين باشد، والا انسان به خطا وارد مى شود. و امروز هم اگر معلوم نشود كـه ايـن چـه شـده است ، يا يك روزى در همين دنيا معلوم مى شود، اين جا هم نشد، جاى ديگر بـلااشـكـال مـعـلوم مـى شود. اين يك مساءله اى است كه ، اين طور نيست كه ، اين يك معنايى است كه مخفى نمى ماند. منتها يك روزى به انسان مى گويند كه ديگر دستش كوتاه است . اگـر در ايـن عـالم مـعـلوم بـشـود، خـوب ! دستش باز باز است ، مى تواند كارى بكند، مى تـوانـد جـبـران بـكـنـد. اگر از اين جا گذشت و پرده ديگرى در كار آمد، ديگر دست انسان كوتاه است ، نمى تواند كارى بكند. عذر هم در آن جا بعد از گذشتن ، ديگر فايده ندارد.
الان وقد عصيت قبل به فرعون مى گويد، فرعون آن آخر كه مى خواست غرق بشود، همچو كـه تـو مـرگ رفـت ، گفت من همانى كه آنها مى گويند من هم مى گويم . در صورتى كه نبود اين طور، وقتى بر مى گشت هم همان بود.
در هـر صـورت ، مـيـزان خـدمـت كـردن بـه يـك كـشـورى اسـت كـه در طول تاريخ تقريبا اين كشور مظلوم بوده است و خصوصا در اين سده آخر، اين آخر، واقعا مظلوم بوده است ، الان هم مظلوم است . خدمت به اين كشور الان ارزش دارد و خدمتگزارهايش هم ارزش ‍ دارنـد. هـمـه فـكـر اين باشيد كه خدمتگزار پيدا كنيد، خدمتگزار به كشور و اسلام پيدا كنيد، نه خدمتگزار به خودتان . اين يك مساءله اى است كه خود شما هم تصديق داريد كـه مـطـلب هـمـيـن طـور اسـت . لكن گاهى گاهى وقت انسان خودش غفلت مى كند، از روحيات خودش هم غفلت مى كند، گاهى وقت هاهم اگر يك آدم ناجورى باشد، هى تعمد مى كند، و هر طور پيش آمد، من چه كار دارم به اين مسائل ! ما امروز را بگذرانيم تا ببينيم چه خواهد شد. مـن هـم دعـاگـوى شـمـا هـسـتـم و امـيـدوارم كه همه مؤ فق باشيد، در هرجا كه باشيد. مؤ فق باشيد به
ايـن كه براى خدا خدمت كنيد، براى اسلام خدمت كنيد، براى پيشرفت مقاصد اسلام و براى كشور خودتان !!! كه آن هم از مقاصد اسلام است خدمت بكنيد. و من اميدوارم كه در اين خدمت مؤ فق باشيد و همه شما سالم و مؤ يد و موفق ، چه در دولت ديگرى باشيد يا نباشيد، آنش فرق خيلى ندارد و عمده خدمت است . و من اميدوارم همه سالم و خدمتگزار و متعهد باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله
تاريخ : 13/6/64
حكم تنفيذ رياست جمهورى حجت الاسلام سيد على خامنه اى
بسم الله الرحمن الرحيم
بـحـمـدالله تـعـالى بـا تـاءيـيـدات خـداونـد مـتـعـال جـل و عـلا و دعـاى خـيـر حـضـرت ولى الله الاعـظـم روحـى لمـقـدمـه الفـداء، چـهـار سـال ريـاسـت جـمـهورى اسلام با خير و سلامت و قدرت و عظمت سپرى شد و ملت بزرگ و شجاع ايران با همه توطئه ها و تبليغات دشمنان اسلام كه براى اطفاى نور خدا و اسلام بـزرگ و از صـحـنـه خـارج نمودن ملت شريف و مجاهد، دست در دست يكديگر نهاده بودند، بـه مـبـارزه بـرخـاسـت و نـيـز تـوطـئه هـايـى را كـه بـراى جـلوگـيـرى از سـيـل خـروشـان و اراده آهـنـين مؤ منين مظلوم در طول تاريخ كه مى رود كاخ ‌هاى ستم سياه و سـرخ را فـرو ريزد و فرياد حق طلبانه اين ملت مظلوم ، محرومان و غارت زدگان پهناور زمين را به خروش درآورد، با قدرت خنثى نمود. ملت متعهد، با عزمى والا و قدمى ثابت ، از پـيـر نود ساله تا نوجوان تازه بالغ ، براى چهارمين بار براى تعيين سرنوشت خويش بـه سـوى صـنـدوق هـاى راءى هـجـوم آورد و يـاوه گـويـان و خـيـال بـافـان را بـر خـود لرزانـد و فـردى شـريف از سلاله پيامبران را براى خدمت به اسلام و ايران و مسلمانان و ملت برگزيد و اين مسؤ وليت سنگين را برعهده كسى گذاشت كـه چـهـار سـال در اين مقام ، صادقانه و با تعهد و روشن بينى به ملت و اسلام و ايران خدمت نمود، و اين ، پس از خدماتى بود كه قبل و بعد از انقلاب انجام داده بود. (جزاه الله خيرا).
رئيـس جـمـهـور مـحـتـرم بـايـد تـوجـه داشـتـه بـاشـنـد كـه در پـيـشـگـاه مـقـدس جـل و عـلا واقـع اسـت و آنـچـه بـر او از خـطـرات قـلبـى و تـمـايـلات سـرى تـا اعـمـال مـعـلن و مـخـفـى مـى گـذرد، در حـضـور حـق اسـت و چـيـزى را نـتـوان از او جـل و عـلا پـنـهـان كرد، هر چند از خلق خدا پنهان باشد. و بايد توجه نمايند كه در مقامى هـسـتـنـد كـه يـك جـمـله او گاهى مومنى را ساقط كرده و متعهدى را از بين مى برد، و يا غير صـالحـى را بـه مـقـامى كه شايسته آن نيست مى رساند، گاهى يك سخنرانى او، جمهورى اسـلامى و كشور را نور مى بخشد و گاهى بعكس . مقام خطير است و خطر بزرگ ، به خدا بـايـد پـنـاه برد و از او استمداد كرد. همه دست اندركاران به ويژه رئيس جمهور بايد از چـاپـلوسـان دغـلبـاز و زبان بازان حيله گر برحذر باشند و مشاوران خود را از اشخاص سابقه دار كه تعهدشان قبل از انقلاب مشهود بوده است ،
انتخاب كنند. بسا كه منحرفان و منافقان ، خود را با ظاهرى آراسته به تقوا جا بزنند و با دست ما به اسلام و كشور اسلامى صدمه زنند.
شـمـا اى رئيـس جمهور محترم و ديگر متصديان امور كشور! مى دانيد كه قدرتمندان شرق و غـرب خـصـوصـا امـريكاى بازيگر، مارهاى زخم برداشته از جمهورى اسلامى هستند كه از اول انقلاب به هر حيله ممكن دست زدند، از حمله نظامى گرفته تا طرح كودتا، و از ترور شـخـصـيـت هـا تـا بـه آتـش كـشـيـدن مزرعه ها و مغازه ها، و از انفجارات كور در كوچه ها و خـيـابـان هـا تـا دزدى و تـجـاوز. و از هـمـه بـدتـر و بـالاتـر تـبـليـغـات دامـنـه دار از اول انـقـلاب تـا امـروز است ، كه براى تضعيف روحيه ملت مقاوم و رزمندگان عزيز به هر نوع دروغ و تهمتى متشبث شدند، ولى بحمدالله نه تنها هيچ يك از تيرهاى آنان به هدف نـرسـيـد، كـه نـتـيـجـه مـعـكـوس داد. اكـنـون از چـنـيـن مـارهـاى زخـم خـورده اى نـبـايـد غافل بود. چه بسا، با نفوذ عمال سرسپرده داخلى در ارگان هاى دولتى و مقامات مؤ ثر، بـه تـدريـج قدم به قدم كار خود را انجام دهند و انسان مستقيم را منحرف كنند و متعهدان را وابـسـتـه نـمـايـند. غفلت از اين امر، فاجعه انگيز است و همه مقامات ، خصوصا مقامات بالا چـون رؤ سـاى قـواى سه گانه ، بيشتر مورد نظر و هدف هستند، زيرا انحراف آنان خداى نـخـواسـته !!! ممكن است انحراف رژيم را در پى داشته باشد. همه ما و شما بايد بدانيم كـه شيطان خارج و داخل و نفس اماره به تدريج انسان را از خلاف هاى كوچك به بزرگ و بـزرگتركشاند كه يك وقت از كفر سر در مى آورد. پس خلاف كوچك را بزرگ شماريد و شـمـاريـم ، و فـسـاد را از سـرچـشـمـه جـلوگـيـريـم . از خـداونـد متعال مدد خواهيم كه همه ما را حفظ نمايد، خصوصا از شيطان نفس كه مادر بت هاست .
ايـنـك بـه پـيـروى از آراى مـحـتـرم ملت عظيم الشان و آشنايى به مقام تعهد و خدمتگزارى دانـشـمـنـد محترم ، جناب حجت الاسلام آقاى سيدعلى خامنه اى ايده الله تعالى ، آراى ملت را بـراى پـس از پـايـان دوره كـنـونـى ، تـنفيذ و ايشان را به سمت رياست جمهورى اسلامى ايـران مـنـصوب مى نمايم و از خداوند تعالى تؤ فيق ايشان را در خدمت به اسلام و ملت و كشور اسلامى خواستارم . البته راءى ملت و تنفيذ اين جانب ، تا وقتى است كه ايشان به تـعهد خود و راه مستقيمى كه در پيش داشته اند، باقى باشند و به اسلام و احكام نورانى آن پـاى بـنـد و طـرفـدار مـظـلومـان و مـستضعفان و محرومان و مخالف ظالمان و ستمگران و مستكبران باشند و با هيچ ظالم مستكبرى راه سازش باز نكنند كه نمى كنند.
خـداونـد، هـمه ما را به طريق مستقيم انسانيت هدايت فرمايد! ما و همه مقامات جمهورى اسلامى مـرهـون مـلت فـداكار، خصوصا قشر ضعيف و مظلوم هستيم كه با جانبازى و فداكارى آنان دسـت جـبـاران كـوتـاه و بـه جـاى طاغوتيان ، حكومت مستضعفان پايه گذارى شد. اين حقيقت هميشه بايد در پيش چشم همه باشد، كه همه خدمتگزار اين قشر باشيم و هر چه در راه اين ملت عزيز در طبق اخلاص ‍ بگذاريم ، از عهده شكر آنان برنخواهيم آمد.
والسلام على عبادالله الصالحين
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 13/6/64
بـــيـــانـــات امــام خـمـيـنى در جمع رئيس جمهور و ساير مقامات مملكتى سفرا و كارداران مقيمتهران (به مناسبت عيد سعيد غدير خم )
بسم الله الرحمن الرحيم
بيت المال مسلمين صرف آن چيزى بشود كه براى مسلمين است
مـن اين عيد سعيد بزرگ اسلامى را و مذهبى را به همه ملت هاى مستضعف و به مسلمين جهان و بـه مـلت بـزرگـوار ايـران تـبـريـك عـرض ‍ مـى كـنـم . و بـه فـال نـيـك مـى گيرم كه در يك همچو روز بزرگى ، مساءله تنفيذ صورت گرفت . بايد عـرض كـنـم كـه مـصادف با اين يوم ، مسؤ وليت هاى بزرگى در پيش دارد. حكومت ، حكومت حضرت امير سلام الله عليه و وضع حكومت او را ما در نظر بگيريم و كسانى كه در حكومت هـستند و در دستگاه هاى دولتى هستند، سيره آن بزرگوار را در نظر بگيرند و ببينند كه بـايـد چـه بـكـنـنـد. البـتـه قـدرت ايـن كـه آن طـور كـسـى عـمـل بـكـنـد، مـاهـا نـداريـم ، كـسـى نـدارد. بـه طـورى كـه نـقـل كـردنـد در يـكـى از چـيـزهـايـى كـه بـه بـعـض از عـمـال خـودشـان نـوشتند، نوشته اند كه سرقلم ها را نازك بگيريد، سطرها را نزديك هم بـنويسيد، از چيزهايى كه فايده ندارد، احتراز كنيد، اين يك دستورى هست براى همه يعنى ، دسـتورى هست براى كسانى كه در بيت المال دست دارند. اين طور حضرت امير سلام الله عـليـه در وقـت حـكـومـتـش دسـتـور مى دهد براى صرفه جويى . مضايقه مى كند كه در يك صـفـحـه كـه مـى شود ده سطر نوشت ، پنج سطر نوشته بشود، يك قلم كه مى تواند آن مـركـبـى كـه در آن وقـت بـوده است صرف كند، سرش ريزه باشد تا كم صرف بشود از حـرف هـاى غـيـراصـولى نـوشـتـه نـشـود، كـه صـرفـه واقـع بـشـود. بـاز از ايـشـان نقل شده است كه حساب بيت المال را كشيدند، چراغى روشن بود، شمعى روشن بود و كسى آمـد بـا ايـشـان حـرف ديـگـرى مى خواست بزند، شمع را خاموش كردند، فرمودند كه اين مال بيت المال است ، تو مى خواهى حرف ديگر بزنى .
مـا چـه كـنـيـم بـا بـيـت المـال مـسـلمـيـن ؟ وظـيـفـه حـكـومـت هـا چـيـسـت بـا بـيـت المال مسلمين ؟ اين مساءله ، مساءله اين نيست كه در آن وقت و در حكومت حضرت امير باشد، اين دسـتـور اسـت در طـول تـاريـخ بـراى كـسـانـى كـه مـتـكـفـل حـكـومـت هستند كه تا اندازه ممكن در بيت المال تصرف نكنند، يك در همش در آن طرف حـساب دارد. بايد حساب بدهيم ، بايد در پيشگاه خداى تبارك و تعالى ، در كارهايى كه مـى كـنـيـم ، تـصـرف هايى كه در بيت المال مى كنيم ، بايد بعد حساب بدهيم چرا؟ زياده روى شـده بـاشـد، مـجـازات دارد، عـدالت شـده بـاشـد، مـجـازات خـيـر دارد. بـيـت المال مسلمين را بزرگ بشماريد. حكومت هاى اسلامى بايد
بـيـت المـال مـسـمـليـن را بـراى جـلال و جـبـروت خـودشـان صـرف نـكـنـنـد، بـيـت المال مسلمين صرف آن چيزى بشود كه براى مسلمين است . وزارتخانه ها بايد وقتى كه مى بينند كه كارمند بيت المال مسلمين هستند و مسلمين هستند و از آن جا حقوق مى گيرند و ارتزاق مـى كـنـنـد و اداره ، اداره بـيـت المـال مـسـلمين است ، حتى در آن مسائلى كه حضرت امير گفته مـلاحـظـه كـنـنـد، كـوچـك نـشـمـرنـد مـسـاءله را، مـسـاءله بـيـت المـال مـسـلمـيـن اسـت و دسـتـور، دسـتـور اسـلام اسـت به حد ضرورت . البته راجع به آن چيزهايى كه مربوط به حفظ مقامات است در حالى كه ما الان درش مى گذرانيم اين يك چيز لازم است اما به حد لزوم . حتى مطبوعات بايد اين توجه را داشته باشند كه چيزهايى كه بـراى ملت مفيد نيست در روزنامه ها ننويسند، كاغذ صرف اين نكنند، وقت صرف اين نكنند. بـايـد راديـو تـلويـزيـون تـوجـه بـه ايـن مـعـنـا داشـتـه بـاشـد كـه ايـن از بـيـت المـال مسلمين است ، بايد وقتش صرف چيزهايى كه مربوط به مصالح مسلمين است ، نشود، مـسـؤ وليـت دارد اينها. بايد اشخاصى كه ، مقاماتى كه هستند، ملاحظه كنند كه به اندازه ضرورت مشاور بگيرند، به اندازه ضرورت خدمتگزار بگيرند، نه به اندازه دلخواه . و ايـن مـعنا را بايد همه ما بدانيم كه دلخواه هاى ما آخر ندارد. گمان نبايد بكنيم كه اگر ما به آن جا رسيديم ، تمام شد مساءله . آن جا كه رسيديم بيشتر خواهد شد. امروز حكومت هاى كـوچـك تـقـاضاهاى كوچك دارند، هواهاى كوچك دارند، لكن اين طور نيست كه اين هواها محدود بـشـود. وقـتـى بـه يـك حـكـومـت بـالاتر رسيدند، تقاضاها زيادتر مى شود، هواهاى نفس بـيـشـتـر مـى شـود. وقـتـى رئيـس جـمـهـور يـك كـشـور پـهـنـاور مـثـل آمـريـكـا يا شوروى يا هندوستان شدند، آن وقت هوايشان بالاتر مى رود، قانع نيستند بـه آن جـا، حـدود ندارد، انسان لا حد است در همه چيز. گمان نكند انسان كه اگر يك جايى دارد كـه درش زنـدگـى مـى كـنـد، يك جا بهتر پيدا كند، آن جا وقتى رفت راحت است . آن جا تازه اول اين است كه يك جاى بالاتر داشته باشد.
آفت انسان هواى نفس انسان است
مـن بـه آقـاى رئيـس جـمـهـور عـرض مـى كـنـم ، چـهـار سال گذشت و چهار سال ها مى گذرد و همه حكومت ها همين طور است ، مى گذرد. آنكه نخواهد گـذشـت اعـمـالى است كه ما انجام بدهيم ، كه اينها ثابت است در دفترهاى خدا ثابت است . اعمال خوب به ما بر مى گردد، اعمال بد به ما برمى گردد، همه چيز از خود ما هست و به مـا بـر مـى گـردد عـكس العمل ماست . بايد توجه داشته باشند، همه توجه داشته باشيم بـه ايـن كـه آفت انسان ، هواى نفس انسان است و اين در همه هست ، سرچشمه مى گيرد از آن فـطـرت تـوحـيـد. فـطـرت ، فـطـرت تـوحـيـد اسـت ، فـطـرت كـمـال طـلبـى اسـت . كـمـال مـطـلق را انـسـان مـى طـلبـد، خـودش نـمـى فـهـمـد، خـيال مى كند كه مقام خواهد، لكن وقتى بهش رسيد، مى بيند اين هم نيست . همه عالم را اگر چـنـانـچـه جـمـع كـنند و به دست انسان بدهند، قانع نيست . مى بينيد كه قدرتمندهايى كه قـدرتـشـان زيـاد اسـت ، بـيـشـتـر دنـبـال قـدرت هـسـتـنـد، بـيـشـتـر دنـبـال تـوسـعـه قـدرت خـودشـان هـستند. آنها هم اگر چنانچه فضا را بگيرند و دريا را بگيرند و زمين را بگيرند و آسمان را بگيرند، قانع نيستند. اگر انسان
جلوى خودش را نگيرد، اين سركشى اى كه حد و حدود ندارد، انسان را به باد فنا مى دهد. بـايـد سـركـشـى را جلويش را گرفت ، و اين نفس را مهار كرد. در همه امور، در تمشيت همه امور بايد انسان آنچه را كه مصلحت اسلام است ، كسانى كه متصدى امور هستند آن چيزهايى كـه مـصـلحت اسلام است آن چيزهايى كه مصلحت ملت اسلام است ، در نظر بگيرند. از هواهاى نـفـسـانى كه سرچشمه همه فسادها هست ، جلو بگيرند. گمان نكنند كه ما حالا اين جا را مى خـواهـيم كافى است ، خير! هيچ چيز براى انسان كافى نيست . قلب انسان قدرت مطلق طلب اسـت ، يـعنى قدرت خدا مى خواهد فانى در او بشود و اين حد ندارد، لاحد است . لكن چون ما مطلع نيستيم ، نمى فهميم از اين جهت گمان مى كنيم اين چيزها را مى خواهيم و همه عذاب هاى انسان براى همين است كه نمى داند چى مى خواهد. اين چند روز دنيا رفتنى است ، اين رياست ها رفتنى است ، آنچه كه به جا ماند اين است كه ما چه كرديم و در محضر مقدس حق تعالى چكاره هستيم . اين اگر اصلاح بشود، همه چيز اصلاح مى شود. و من اميدوارم كه براى همه و خـصـوصـا آنـهـايـى كـه كـارهـاى كـليـدى در دسـت شـان اسـت ، ايـن مـسـاءله حل بشود و اگر حل شد، مسائل ديگر هم حل مى شود.
جوان ها را تربيت كنيد به اين كه مستقيم و خداخواه باشند
در ايـن حـكـومـتـى كه الان در پيش داريد و در اين دوره تازه توجه كنيد كه كارهايى را كه خـواهـيـد انـجـام بـدهـيـد، كـارهايى باشد كه همه اش ‍ صلاح كشور و صلاح اسلام باشد. دانـشـگـاه هـا را در مـدنـظـر بـگـيـريـد كه اسلامى بشود و اگر دانشگاه ها اسلامى بشود، مـسـائل مـا در آتـيـه هـم حـل اسـت . در نـظـر بگيريد كه افرادى كه براى اسلام مفيد است ، انـتـخـاب كنيد، خودى را كنار بگذاريد و خدا را توجه كنيد. اگر اين مساءله در هر انسانى حل بشود، همه مسائلش حل شدنى است . خداوند به همه تؤ فيق بدهد كه راه مستقيم الهى را به پيش بگيرند و بگيريم و به اين راه مستقيم پيش برويم . صراط كه در روايات هست كه ادق از مو، مثلا تاريكتر است از شب ، چه و چه و در بعض ‍ روايات هست كه صراط از متن جـهـنم مى گذرد، يعنى توى آتش عبور مى كند، آتش محيط است ، نه رو. ملاحظه كنيد آن جا بـايد عبور كرد و در اين دنيا از همين جا صراط است تا غيرمتناهى و اين صورت در آن عالم به آن نحو نمايش پيدا مى كند. در اين راه كه داريد، توجه كنيد كه مستقيم باشد، صراط مـسـتـقيم باشد، شرقى و غربى نباشد. جوان ها را تربيت كنيد به اين كه مستقيم باشند، خداخواه باشند. ادارات را اصلاح كنيد و همه چيز را. براى اين مردم ستمديده خدمت كنيد، اين مـردم كـه شما را به اين جا رسانده اند و اگر اينها نبودند حالا يا در حبس هابوديد يا در قبرستان ها. براى اينها بايد خدمت بكنيد، همه مان خدمت بكنيم ، هر كس به هر اندازه اى كه مى تواند. بزرگترين چيز تقواست كه قرآن و حديث در آن ، آن قدر پافشارى كردند كه انسان متقى باشد، مواظب خودش باشد، كه نبادا با
زبـانـش ، بـا چـشـمش ، با گوشش به مردم ظلم كند. عدالت را اجرا كنيد، عدالت را براى ديـگـران نـخـواهيد، خودتان هم بخواهيد. در رفتار عدالت داشته باشيد، در گفتار عدالت داشته باشيد، تشريفات را كم كنيد و اين ملت را خدمتگزار باشيد.
خـداوند انشاء الله همه ما را، همه شما را، همه مسؤ ولين را تؤ فيق بدهد كه خدمتگزار اين ملت باشند. تؤ فيق بدهد كه رضاى خدا را در اين عالم تهيه كنند و مرز حركتشان ، حركت اسـلامـى و الهـى بـاشـد. و من اميدوارم كه خداوند تؤ فيق بدهد به دست اندركاران كه در كارهايشان مؤ فق باشند.
والسلام عليكم و رحمه الله
تاريخ : 26/6/64
فرمان امام خمينى درباره تجهيز سپاه پاسداران انقلاب اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى محسن رضايى فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ايران
با توجه به اين كه در اصل 150 قانون اساسى ادامه نقش سپاه در نگهبانى از انقلاب و دسـتـاوردهـاى آن تـصـريـح شـده اسـت و نـظـر بـه ايـن كـه انـجام اين نقش بدون آمادگى كـامـل سـپـاه از جـهت تجهيزات و آرايش جنگى و فنون دريايى ، زمينى ، هوايى امكان پذير نـيـسـت ، شما ماءموريت داريد هر چه سريعتر سپاه پاسداران را مجهز به نيروهاى زمينى ، هـوايـى و دريـايـى قـوى نـماييد تا در موارد لازم با همكارى و هماهنگى با ارتش جمهورى اسلامى ايران از مرزهاى زمينى ، دريايى و هوايى كشور حفاظت نمائيد.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 5/7/64
پـاسـخ امـام خـمـيـنـى بـه نـظـرخـواهى 135 نماينده مجلس درباره انتخاب دولت جديد
بسم الله الرحمن الرحيم
بـا تـشـكـر از حـضـرات آقـايان ، اين جانب چون خود را موظف به اظهار نظر مى دانم ، به آقـايـانـى كـه نظر خواسته اند از آن جمله جناب حجت الاسلام آقاى مهدوى و بعضى آقايان ديـگـر عرض كردم ، آقاى مهندس موسوى را شخص متدين و متعهد و در وضع بسيار پيچيده كـشـور، دولت ايشان را مؤ فق مى دانم و در حال حاضر تغيير آن را صلاح نمى دانم ولى حق انتخابات با جناب آقاى رئيس ‍ جمهور و مجلس شوراى اسلامى محترم است .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 7/7/64
انصاب حجت الاسلام كروبى به نمايندگى امام و سرپرست حجاج ايرانى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام حاج شيخ مهدى كروبى دامت افاضاته
بـا تـشـكـر از حجاج عزيزى كه در تمامى صحنه ها حاضر بودند و با تشكر از عملكرد خـوب و زحـمـات شـمـا و سـايـر بـرادران دسـت انـدركـار امـر حـج در داخـل و خـارج ، جـنـاب عـالى را بـه عـنـوان نـمـايـنـده خـويـش و سـرپـرسـت حـجـاج در سـال هـاى آيـنـده مـنـصـوب مـى نـمـايـم تـا بـه تـمـام بـرنـامـه هـايـى كـه در احـكـام سال هاى گذشته ذكر گرديده بود، عمل نماييد.
بديهى است كه تمام مسؤ ولين با شما همكارى هاى لازم را خواهند داشت . انشاء الله مؤ فق و مؤ يد باشيد.
والسلام ،
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 24/7/64
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان مجلس شوراى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
هيچ كس حق ندارد كه راجع به مجلس جسارتى بكند
مـن قـبـلا از آقـايـانـى كـه زحـمـت دادم مـعـذرت مـى خـواهـم ، لكـن بـعـضـى مسائل هست كه موجب شد من به خدمت آقايان برسم و آن چيزى كه تكليفم هست ، عرض كنم . اولا كـه هـيـچ نـگـرانى اى در اين مسائل نيست و من تاءييد كنم مجلس را و هميشه سفارش مى كـنم به ملت كه مجلس را بايد تاءييد كنند و مجلس از ارگان هايى است كه لازم است بر همه ما كه او را تاءييد كنيم و هيچ كس حق ندارد كه راجع به مجلس جسارتى بكند و مجلس حـقـش اسـت كـه مـؤ افـق و مخالف داشته باشد و ممتنع و يك مساءله است كه هميشه بايد در مجلس ‍ باشد و اين امرى است كه گذشت و در او هيچ صحبتى نيست .
بايد كوشش كنيد در تاييد، نه كوشش كنيد در انتقاد
آن چـيـزى كـه موجب زحمت آقايان است ، اين است كه ما راجع به آتيه صحبت كنيم ، گذشته گذشته است . الان يك واقعيتى است و آن اين كه مجلس راءى اعتماد داده است به نخست وزير. ايـن يـك واقـعيتى است كه در قبال همه ما واقع شده است و اين سه وضعى كه در مجلس آمده اسـت كـه راءى مـمـتـنـع و راءى مـخـالف و راءى مـوافـق ، اينها همه براى اين بوده است كه تـشخيص دادند اين مطلب را، در آن هم صحبتى نيست . صحبت اين است كه آيا از اين به بعد مـخـالف مـى خـواهـد كـارشـكـنـى بـكـنـد بـراى دولت ، بـه تـرتـيب غربى اش ‍ مى خواهد عـمـل كـنـد؟ بـراى اثـبـات ايـن كـه مـا راسـت گـفـتيم ، مى خواهد اسلام را شكست بدهد خواهد جـمـهـورى اسـلامـى را شـكـسـت بـدهـد؟ يـا ايـن كـه عـقـل اقـتـضـا مـى كند كه حالايى كه در مـقـابـل ايـن امـر واقـع شـده اسـت ، ايـن كـه عـقـيـده اش ايـن اسـت كـه بـه طـورشـايـسـتـه عـمـل نـشـده اسـت و از اين بهتر مى شد عمل بشود، هدايت كند، كمك كند كه به طور شايسته عـمـل بشود كه در دوره آتيه همه راى بدهند، نه اين كه كارشكنى كند و خداى نخواسته در يك همچو موضع حساسى كه ما واقع هستيم دولت را به شكست برساند و اين از امورى است كـه بـرخلاف اسلام است ، بر خلاف مصالح كشور است و برخلاف مصالح خودتان است . اگـر شما اعتقاد به اسلام داريد و عقيده داريد چنانچه داريد و اعتقاد داريد كه بايد كشور بـا قـدرت پيش برود و در اين موضع در جنگ پيروز بشود، راه براى ابرقدرت ها بسته بشود و شور ما قوى بشود، بايد كوشش كنيد در تاءييد، نه كوشش كنيد در
انـتـقـاد. انـتـقـاد سـالم بـايـد بـكـنـيـد، ايـن هـم در پـيـشـرفـت مـسـائل مـؤ ثـر اسـت ، انـتـقـاد سـالم و راهنمايى دولت در همه كارهايى كه مى خواهد انجام بـدهـد، ايـنـها از امورى است كه لازم است . اما اين كه خداى نخواسته يك وقت براى اين كه اثـبـات كـنـيـد مـطلب خودتان را راجع به دولت ، بخواهيد كارشكنى بكنيد، دولت را به شـكـسـت وادار كـنـيـد، مـلت را تـضـعـيـف كـنـيـد، دولت را تـضـعـيف كنيد، اسلام را به شكست بـرسانيد، اين يك مطلبى است كه الزاما بايد جلوش گرفته بشود و من اميدوارم اين جور نباشد.
مجلس اسلامى است ، بايد نظرها، نظرهاى خيرخواهانه اسلامى باشد
مـجـلس امـروز مـثـل مـجـلس هـاى سـابـق نـيـسـت كـه در يـك مـحـل دربـسـته و سربسته اى بين خودشان صحبت بشود و بعد هر كدامش را خواستند منتشر كـنـنـد و هـر كـدام را نـخـواسـتند نكنند. مجلس امروز مستقيمامنتشر مى شود مسائلش و حتى آن اشـخـاصـى كـه در مـزرعـه هـا مـشـغـول زراعـت هـسـتـنـد، راديـو دارنـد و مـسـائل را مـى تـوانـند بگيرند. ملت ما هم امروز مثل سابقش نيست كه بى تفاوت باشد در امور. ملت ما هم مواظب است و مراقب است و همه امور را مشاهده مى كند. بايد آقايان بدانند كه اگـر چـنانچه يك وقت خداى نخواسته وسوسه اى پيش بيايد، يا كسى باشد كه بخواهد وسـوسـه اى پـيـش بـيـاورد در خـارج و داخـل تـضـعـيـف كـنـد دولت را و نـگـذارد كـه مسائل پيش برود و همه چيزهايى كه بايد مؤ افق با اسلام باشد پيش برود، مردم مواظبند و مـطـلعـنـد و شناسايى مى كنند و سكوت نمى كنند. بنابراين توصيه من به آقايان به طـور جـد ايـن است كه بايد شما كه مى بينيد كه دولت نتوانسته به آن طورى كه دلخواه اسـت عـمـل بـكـند، بايد از اين به بعد تعقيب كنيد، تاءييد كنيد، همراهى كنيد، كمك كنيد تا كـشـور شـمـا رو بـه سلامت برود و احتراز كنيد از يك چيزى كه برخلاف رضاى خداست و بـرخـلاف رضـاى مـلت اسـت . از آن طرف هم به آقايانى كه در طرف آن طرف واقع شده انـد، عـرض مى كنم كه شما براى اين كه تشخيص مصلحت داديد اين كار را كرديد، حالا از ايـن بـه بـعـد اگـر چنانچه از دولت يك چيزى برخلاف ديديد، براى اين كه بگوييد ما مصلحت ديديم و براى مصلحتمان اين كار را كرديم و اثبات كنيد حرف خودتان را بخواهيد تـاءيـيـد كـنيد از دولت در موارد بى جا، آن هم برخلاف شرع است . همان طورى كه هميشه بنابراين است و هميشه سفارش شده است ، مجلس يك مجلس ‍ مشورتى اسلامى است ، نه يك مـجـلسـى اسـت كـه در جـاهـاى ديـگـر مـتـعـارف اسـت و مـربـوط بـه ايـن مـسـائل اسـلامـى نـيـسـت و كـارى به مذهب ندارد. مجلس اسلامى است ، بايد نظرها، نظرهاى خـيـرخـواهـانه اسلامى باشد، هم درباره دولت ، هم درباره وزرا. وزرايى كه شما انتخاب مى كنيد، بايد همان طورى كه گفته شده است شرايطى داشته باشند كه كاردان باشند و يـك طـور نـبـاشـد كـه يـك وزيـرى بـاشـد كـه بـعـد نـتـوانـد كـار بـكـنـد، فعال باشد. و كمك كنيد كه يك همچو وزرايى چيز بشود و زودتر كار هم انجام بگيرد.
امروز يك روزش هم براى دولت حساسيت دارد و بايد كار كند
خـوب ، مـا الان در مـشـكـلات هـسـتـيـم ، نـبـايـد دولت يـك مـدت طـولانـى تعطيل باشد، بايد به طورى كه
صلاح است زود او به حسب تكليفش چيز بكند و آقاى رئيس جمهور هم به حسب تكليفشان آن قـدرى كـه تـشـخـيـص دهـنـد تـاءيـيـد بـكنند و بعد هم آمد مجلس ، زود مساءله را تمام كنيد، نـگـذاريد طولانى بشود و ضرر است براى اسلام ، ضرر است براى كشور، امروز كشور مـثل روزهاى آرام نيست كه ده اگر چهل روز هم ، پنجاه روز هم ، يك ماه هم ، دو ماه هم ، سه ماه هـم دولت نـتـوانـد كـار بـكـنـد، اشـكـالى نداشته باشد. امروز يك روزش هم براى دولت حـسـاسيت دارد و بايد كار بكنند. بنابراين عرض من اين است كه بايد آقايان نظر داشته بـاشـنـد، انـتـقـاد كـنند، انتقاد سازنده ، انتقاد نصيحت ، و انتقاد خصمانه نكنند. در نطق هاى قـبـل از دسـتـور و در نـطـق هـاى در صـحـبت هايى كه وقتى معرفى مى كنند وزرا را، هتاكى نـكـنـنـد، ايـن ازشـان آقايان دور است ، نبايد يكى ديگر را تضعيف كنند همديگر را تضعيف كـنند، نه آنهايى كه در اكثريت هستند، نه آنهايى كه در اقليت هستند، نه آنهايى كه ممتنع هـسـتـنـد، هـيـچ كـدام نبايد اين كار را بكنند، براى اين كه اين خلاف رضاى خداست ، خلاف شـرع اسـت . البـتـه بايد انتقاد كرد، مسائل را گفت و هرچه به نظر آقايان مى آيد بايد بـگـويـنـد و اگـر نـگـويـنـد خـلاف اسـت . پـس بـنابراين يك مطلب راجع به اين است كه بـرخـوردهـا، بـرخـوردهـاى اسـلامـى سـالم باشد، چه در مجلس و چه در خارج مجلس و يك صحبت اين است كه زودتر اين مجلس تمام كار را انجام بدهد و وزرا را زودتر و البته با نـظـر، بـا دقـت هـمـه چـيـز و بـه طـور سـريـع ايـن كـار انـجـام بـگـيـردكـه تعطيل نباشد امور. مادر وضعى هستيم ، در جنگ هستيم در همه گرفتارى ها هستيم ، توطئه ها هستند و ما بايد زودتر اين كار را انجام بدهيم تا اين كه انشاء الله اين كشور چيز باشد.
به قواى مسلحه سفارش مى كنم كه در امور سياسى دخالت نكنند
از آن طـرف هـم مـن بـه قـواى مـسـلحـه ، چـه ارتـش بـاشـد و چه چيزهاى محلى باشد و چه پاسبان باشد پاسدارها باشند، به همه آنها سفارش مى كنم كه در امور سياسى دخالت نـكنند. اين طور نباشد كه يك دسته اى بروند راجع به اين كه كى اين طورى گفته ، يك دسـتـه اى بـگـويـنـد راجـع بـه آنـهـا، بـه آنـهـا مـربـوط نـيـسـت ، آنـهـا بـايـد مـشـغـول جنگ باشند. ولى خوب ! معلوم است كه آنها مطلع مى شوند از مجلس ، نمى گويم مـطـلع نـشـونـد، دخـالت نـكـنـنـد! و آقـايـان بـايـد بـدانـنـد كه اگر چنانچه در مجلس يك اضطرابى واقع بشود و يك وضع ناخوشى پيش بيايد، آن تاثيرش در جبهه ها هست و در كارخانه ها هست و در كشاورزى ها هست و در همه جا تاءثير دارد و اين به عهده شماست .
الان يك تكليف بزرگ به عهده شماست ، به عهده همه شماست و آن اين كه كارى نكنيد كه بـه واسـطـه اعـمـال شـمـا و به واسطه برخوردهاى ناهموار خداى نخواسته يك وقت پيش بـيـايد در همه كشور يك آثار سويى واقع بشود و يك وقتى يك اضطرابى واقع بشود. از آن طـرف هـم توطئه ها معلوم است كه هست و موجود است الان در كشور ما و خداى نخواسته آنها هم دامن بزنند يك وقت هياهويى در همه جا پيدا بشود. و من به همه ملت سفارش مى كنم كـه در ايـن امور آرامش خودشان را حفظ كنند و هيچ حركتى كه برخلاف اين آرامش است انجام ندهند و مجلس را تاءييد كنند و وكلا را تاءييد كنند و
اصلا راجع به اين كه چه شده است حرفى نزنند و راجع به آينده مواظب باشند كه كارها انشاء الله به خوبى پيش برود و كارها چيز بشود.
همه يكدست در مقابل توطئه ها بايستند
مـطـلب ديـگـرى را كـه مـى خـواسـتـم عـرض كـنـم راجـع بـه ايـن اسـت كـه مـا هـمـيـشـه از اول ارتـش را تـاءيـيـد كـرديـم و آن وقـتـى كـه مـى خـواسـتـنـد ارتـش مـنـحـل بـشـود و نـظـرهاى سويى در كار بود، نظرهاى فاسدى در كار بود و مى خواستند ارتـش را ساقط چيزش كنند، از بين ببرند و مى گفتند ما ديگر ارتش چه نمى خواهيم ، در آن وقـت مـا بـرخـلاف گفتيم و گفتيم ما ارتش لازم داريم و ارتش هم بحمدالله الان تصفيه شده است ، ارتش الان ارتش بسيار خوبى است و دارند خدمت مى كنند و ما آنها را تاءييد مى كـنـيـم ، چنانچه پاسداران را تاءييد مى كنيم . همه اينها بايد با هم باشند تا اين كشور را بـتـوانـنـد نـگـه دارنـد. ايـن طـور نـبـاشـد كـه ارتـش خيال كند يك ارگان عليحده است و سپاه هم خيال كند كه يك قوه عليحده هست و ديگران هم اين طـور حـسـاب كنند. همه شما يك قوه هستيد براى حفظ آرامش و براى حفظ كشورتان و براى حفظ اسلامتان . اين يك تكليفى است براى همه ما، مجلس بايد اين كار را انجام بدهد، دولت بايد اين كار را انجام بدهد، روحانيين بايد اين كار را انجام بدهند، ملت بايد انجام بدهد و ارتـش و سـپـاه هـم بـايـد انـجـام بـدهـنـد كـه هـمـه يـكـدسـت در مـقابل توطئه ها بايستند و همه يكدست كشور را به پيش ببرند و بحمدالله الان كشور ما يـك كـشـور ثـابـتى است ، يك كشور مستقلى است ، يك كشور پيشرويى است و دارد پيش مى رود و بسته به اين است كه اول مجلس درست برخورد بكند و بعد هم سايرين و همه انشاء الله امـيـدوارم كـه مـؤ فـق و مـؤ يـد بـاشـنـد و اسـلام را تـاءيـيـد كـنـنـد و اين بار را به منزل برسانند.
والسلام عليكم و رحمه الله
تاريخ : 1/8/64
پـــيـــام امــام خـمـيـنـى بـه نمايندگان مجلس شوراى اسلامى درباره رعايت حدود و مرز درسخنرانى هاى پيش از دستور
بسم الله الرحمن الرحيم
بـا تشكر وافر از نمايندگان محترم مجلس شوراى اسلامى ، چون گفتار آقايان پخش مى شود و ممكن است سوء تفاهمى بين مردم حاصل شود، لازم است عرض كنم ، آيات و رواياتى وارد شـده اسـت كه مخصوص به معصومين عليهم السلام است و فقها و علماى بزرگ اسلام هـم در آنـهـا شـركت ندارند، تا چه رسد به مثل اين جانب . هر چند فقهاى جامع الشرايط از طرف معصومين نيابت در تمام امور شرعى و سياسى و اجتماعى دارند و تولى امور در غيبت كبرى موكول به آنان است لكن اين امر غير ولايت كبرى است كه مخصوص به معصوم است . تقاضاى اين جانب آن است كه در صحبت هايى كه مى شود و پخش مى گردد، ابهامى نباشد و مرزها از هم جدا باشد.
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 9/8/64
بيانات امام خمينى در جمع رئيس جمهور و اعضاى هياءت دولت
بسم الله الرحمن الرحيم
آن چيزى كه براى همه ما لازم است ، اين است كه مردم را در صحنه نگاه داريم
اولا تـبـريـك عـرض مـى كـنـم ايـن دولت جـديـد را و اميدوارم كه مؤ فق بشويد به اين كه قـدمـتـان مـبـارك باشد براى اين كشور. مطالب يك چيزهايى است كه همه مى دانيد و تذكر است ، والا خوب ! همه اطلاع داريد كه آن چيزى كه براى همه ما لازم است ، اين است كه ما در فـكـر اين باشيم كه مردم را در صحنه نگاه داريم و اين يك سرش بسته به دولت است و رئيـس جـمـهـور اسـت و مـجلس ، يك سرش ‍ هم مربوط به خود مردم . اگر اين طرف را شما نگه داريد، ما از ملتمان مطمئن هستيم كه به حسب غالب و اكثريت ، آن طرف را حفظ مى كنند. ايـن طـرف بـايـد بـنـا بـگـذارد بـر ايـن كـه بـا هـم مـثل يك دست باشند و اين كارى را كه انجام دهند، همه با هم همصدا باشند. اگر بنا باشد در يـك دولتـى ، يـك وزارتخانه اى بخواهد مخالفت بكند در يك امرى ، اين كار پيش نمى رود. حـالا در يـك مـمالكى كه آسوده هستند، كارى ندارند اگر در دنيا باشد يا يك رژيمى باشد كه اين طور نباشد كه مخالفى داشته باشند، آن جا خيلى صدمه نمى خورند. اما در يـك رژيـمـى كـه مـى دانـيـد هـمـه مـخـالف شـمـا هـسـتـنـد و دنـبـال ايـنـنـد كـه يـك چيزى را درست بكنند و منتشر بكنند و هرچه مى خواهند بگويند و هر كارى هم بخواهند بكنند، در يك همچو وضعى كه الان ما مبتلا به آن هستيم و شما مبتلاى به آن هستيد، عقل و انصاف اقتضا مى كند كه ما ديگر در بين مان چيزى نباشد. وقتى همه با ما مـخـالفند، ما بر فرض اين كه در بين خودمان هم فرضا يك اختلاف نظرى باشد، با هم باشيم در دفع او.
اين گفته مى شود كه در وضع ايلاتى كه ايلات بزرگ ايران بودند آن وقت ، اينها با هـم مخالف بودند، يك دسته شان از آن ور مى كشيد، جنگ هم با هم شايد داشتند، لكن اگر يـك كـسـى بـه يـك دسته اى حمله مى كرد، همه با هم او را دفع كردند. خوب ! اين مقتضاى عـقل است كه انسان ، كسى كه بخواهد به تيره هاى او حمله بكند، او را دفعش بكند، خودش هم اگر اختلاف دارد بعد حساب خودشان را صاف بكنند. ما الان در يك همچو قضيه اى واقع هـسـتـيـم كـه همه كشورها به استثناى خيلى كم با ما مخالفند، بعضى اظهار مخالفت هم مى كـنـنـد و عمل هم مى كنند و بعضى هم در واقع مخالفند وليكن اظهارش را هم شايد نكنند. در داخـل هـم كـه مـى بينيد كه باز شياطين موجودند براى اين كه اختلاف بيندازند، براى اين كه يك كارى انجام بدهند. بحمدالله الان ساكت شده است به حسب غالب اين
مـسـائل ، امـا هـسـت بـاز و عـقل اقتضا مى كند كه ديگر ما آنهايى كه متعهد هستند به اسلام و متعهد هستند به جمهورى اسلامى و مى خواهند در زير بار ابرقدرت ها ديگر نباشند، اينها ديـگـر بـا هم باشند. يك همچو عمل بزرگى كه بيرون رفتن از زير تعهد يك قدرت هاى بزرگ ، يك همچو عمل بزرگى نمى شود، الا اين كه يك ملت و دولت و همه با هم باشند. اگـر نـبـاشند، ممكن نيست يك همچو مطلبى . تا حالا هم هر چه انجام گرفته در سايه همين اتـحـاد بـوده اسـت ، اگـر يـك اخـتلافى بوده جزيى بوده و بايد كوشش كنيد كه حتى آن اخـتـلاف جـزيـى هـم نباشد، يعنى جورى عمل بكنيد كه مردم از شما انتزاع اين را بكنند كه شما خواهيد خدمت بكنيد.
بـايـد مـا از مـرحـله لفـظ و شـعـار بـيـرون بـرويـم و بـه مـرحـله عمل برسيم
وقتى مردم ديدند كه شما در صدد خدمت به آنها هستيد، طبيعى است كه آنها هم كمك به شما مى كنند و اين به اين است كه همه وزارتخانه ها، هركسى كه متصدى يك وزارتخانه است ، وزارتخانه خودش را بنابراين بگذارد كه اصلاح كند به نفع مردم ، به جورى كه مردم وقـتـى كـه در آن وزارتـخـانـه وارد مـى شوند با رضايت خاطر، با اطمينان خاطر بيرون بيايند. اگر اين طور بشود، بلااشكال مردم حاضرند. مردم ، مردم خوبى هستند. ما از مردم تـشـكـر بـايـد بـكـنـيـم ، مـا هـمـه مـرهـون آنـها هستيم . عمده اين است كه ما هم بتوانيم خدمت مـتـقـابـل بـكـنـيـم و بـايـد مـا از مـرحـله لفـظ و شـعـار بـيـرون بـرويـم و بـه مـرحـله عمل برسيم ، يعنى هر وزيرى در وزارتخانه خودش واقعا بين خودش و خدا، خودش را موظف بـدانـد بـه اين كه آن پرسنل آن جا را، هركس در تحت نظر او هست ، آنها را بسيج كند به اين كه با مردم رفتار خوب بكنند و با مردم رفتار سالم داشته باشند. و همين طور شركت دادن مـردم را در امـور، ايـن را كـرارا گـفـتـم ، شـما هم خودتان گفتيد كه يك كشورى را كه بـخـواهيد اداره بكنيد، يك دولت تا شركت مردم نباشد نمى شود اداره صحيح بشود. وقتى بنا شد كه مردم شركت كردند در كارها، شما شركت داديد مردم را، آنهايى كه الان خدمت مى كـنـند و سابق هم خدمت كردند به شما، به ما، به همه ، به اسلام و شما را رساندند به ايـن جا، آنها را كنار نگذاريد، رد نكنيد، آنها را وارد كنيد در كار. وقتى وارد كرديد در كار و آنها ديدند كه شما مى خواهيد همكارى كنيد با آنها، آنها هم همكارى مى كنند با شما و بى هـمـكارى امثال بازار كارگرها نمى دانم زارعين ، بدون اين قشرهاى مختلفى كه هستند كار از پـيـش نـمـى رود، بـايـد آنـهـا هـم وارد بـاشند در كار و كمك كنند، كارهايى كه آنها مى توانند انجام بدهند، انجام بدهند، مثلا، بازرگانانى كه مى توانند كارهاى ، بازرگانان متعهد، نه هرچيز، آنهايى كه در صدد اينند كه براى كشور خدمت بكنند، آنها را دستشان را بـاز بـگـذاريـد خـدمـت بكنند و دنبال اين نباشيد كه هى هر چيزى را دولتى اش كنيد. نه ، دولتـى در يـك حـدودى اسـت ، آن حـدودى كه معلوم است ، قانون هم معين كرده وليكن مردم را شـركـت بـدهـيد، بازار را شركت بدهيد، در كارخانه ها خيلى نظارت بكنيد به اين كه هيچ اجـحـافـى بـه كارگرها در آن جا نشود. كارمندان خودتان را، همه اينها را وقتى كه با هم بـكـنـيـد و مـحـبت ببينند از شما، عمده اين است كه روح محبت از شما ببينند، وقتى ديدند شما محبت به آنها داريد، آنها

next page

fehrest page

back page