صحيفه نور جلد ۲۱

امام خميني رحمه الله عليه

- ۱ -


تاريخ : 8/6/67
بـــيـــانـــات امـام خـمـيـنـى در جمع رئيس جمهور، نخست وزير و اعضاى هياءت دولت به مناسبت هفته دولت
ما نبايد حساب كنيم كه جنگ تمام شده است
بسم الله الرحمن الرحيم
مـا اولا تـشكر مى كنيم از هيات دولت و ملت ايران كه در اين ايام جنگ با اين كه خيلى تحت فـشار بودند، با قدرت و با حفظ عظمت اسلام كارها را به خوبى انجام دادند تا اين خار سـر راه شـكـسـته شد. و ما امروز بايد بعض مسائل را عرض كنيم . من جمله اين كه ما نبايد حـسـاب كـنـيـم كـه جـنـگ تـمـام شـده اسـت ، مـا بـايـد حـسـاب كـنـيـم كـه در حـال جـنـگـيـم ، بـراى ايـن كـه دشـمـن مـا چـه دشـمـن هـاى بـزرگ از قـبـيـل امـريـكـا و شـوروى و چـه آنـهـايـى كـه اذنـاب آنـهـا هـسـتـنـد از قـبـيـل صدام و امثال اينها اينها چون با اسلام مخالف هستند و ديدند كه اسلام امروز در دنيا يـك قـدرت بـزرگـى شـده اسـت در مـقـابـل آنـهـا، از ايـن جـهـت آنـهـا دائمـا مشغول نقشه كشى هستند و ما نبايد از اين مساله غفلت كنيم . هم بايد مردم مهيا باشند، قواى مـسلحه مهيا باشند، مردمى كه بايد به جبهه بروند و جبهه ها را پر كنند، تعقيب كنند اين مطلب را و سستى نكنند. دشمن ما دشمنى است كه رو نقشه ، با نقشه كار مى كند.
قواى مسلحه ما و ملت ما بايد مهيا باشند
الان مـمـكـن است كه در ايران منتشر كنند كه خوب ! ديگر مساله تمام شد و چه شد و مردم را سـسـت كـنـنـد. و حـال ايـن كـه ايـن مـسـاله تـمـام نـشـده اسـت ، ايـنـهـا هـمـيـشـه دنـبـال ايـن هـسـتـند كه كارهاى خودشان را انجام بدهند ولو به دست ملت ها يا دولت ها. در ايران چون نمى توانند اين كار را بكنند، نه ملت با آنهاست نه دولت ، از اين جهت يك راه هـاى ديـگرى كه دارند دنبال مى كنند، از اين جهت ما بايد بيدار باشيم ، جبهه ها بايد پر بـاشـد، مـا خـودمـان را در حـال جنگ بدانيم . مى بينيد كه به هيچ چيز از امور اعتنا ندارند، امـروز مى گويند جنگ ، فردا همان جنگ را صلح مى كنند. باز فردا جنگ شروع مى كنند، از اين جهت قواى مسلحه ما و ملت ما بايد مهيا باشند براى اين امر، اين يك مساله است .
هيات تشخيص مصلحت بايد نظارت كنند در امور لكن مردم را هم شركت بدهند
مـساله ديگر اين مساله بازسازى است كه بسيار مهم است . در بازسازى اگر بخواهد ملت سـرخـود كـار بـكـنـد، فـسـاد ايـجـاد مـى شـود. اگـر بـخـواهـد دولت مستقل اجرا كند، قدرت ندارد. بايد مردم
هـمـراهـى كـنـند و هر چه قدرت دارند براى اين امر مهم به ميدان بياورند، لكن با نظارت دولت . و راجـع بـه ايـن كـه كـجـا مـقـدم ، كـجا موخر، اين بالاخره صحبت پيش مى آيد و آن طورى كه صلاح است اين است كه هيات تشخيص مصلحت باشد مركب از سران كشور و نخست وزيـر و تـشـخـيـص بـدهـنـد، تـشـخـيـص مـصـلحـت بـدهـنـد كـه كـجـا بـايـد اول بـاشـد، كـجـا بـايـد بـعـد بـاشـد، وضـعـش بـايـد چـه جـور بـاشـد، مـردم خـودشـان داخـل بـاشـنـد لكـن مـسـتـقـل نـبـاشـنـد و دولت بـايـد بـه مـردم مـجـال بـدهـد بـه ايـن كـه در كـارهـا داخـل بـشـونـد، و مـردم هـم بـايـد بـه دولت مجال بدهند كه با تاءنى و نقشه كشى اين كار مهم را انجام بدهند. ممكن است دست هايى در كـار بـاشند كه بخواهند در همين مقوله هم راجع به بازسازى هم شلوغ كنند و فساد ايجاد كـنـنـد، ايـن را بـايد خيلى متوجه باشند و اين همان هيات تشخيص مصلحت كه مركب از سران كـشـور اسـت ، آنها بايد نظارت كنند در امور لكن مردم را هم شركت بدهند. چنانچه حالا كه بعد از جنگ است مردم بايد در كارهاى تجارى آزاد باشند لكن با نظارت دولت كه يك وقت خـداى نخواسته دوباره از آن چيزهايى كه از خارج مى آوردند و آن چيزهاى فاسدى كه مى آوردنـد دوبـاره شـروع نـكنند. دولت اجازه بدهد مردم از خارج چيز بياورند، تجارت كنند، لكن نظارت داشته باشد كه فساد ايجاد نشود. اين هم يك مطلبى است كه مهم است و بايد خيلى در آن چيز كرد.
نـبـايـد تـوهـم كـنـيـم كـه بايد همه كارها زودى درست بشود و باز مسائلى هست كه تمامش مـربوط به اين است كه ما بايد بيدار باشيم در اين امور، نبايد كه توهم كنيم كه بايد هـمـه آن كـارهـا زودى درسـت بـشـود. الان مـمـكـن اسـت كـه يـك عـده اى بـيفتند توى مردم ...* اشـخاصى كه مخالف با ما هستند، هستند، زيادند الان هم هستند كه خوب ! جنگ تمام شد، يا الله زود تـمام كنيد! مطلب يك مطلبى نيست كه به زودى تمام بشود، مطلبى است كه هشت سـال كـوبـيدند، شهرهاى ما را از بين بردند، اين بايد اقلا همان قدرى كه آنها كردند ما دنبال كنيم كه انشاء الله تا چند سال بتوانيم اين كار را انجام بدهيم . مردم ننشينند گوش كـنند به حرف اشخاص كه زود بايد درست بشود، فورا بايد همه چيز درست بشود نه ، نمى توانند، مساله اى است كه نمى شود اين را، هم در اين امر بايد خيلى دقيق باشند و هم در مهيا بودن راجع به جنگ .
و مـن امـيدوارم كه خداوند تاءييد كند شما را، همان طور كه تا حالاكرده است . ما تا حالا با تـايـيـدات الهـى پـيـش رفـتـيـم ، بـنـابـرايـن كـار مـهـم اتكال به خداى تبارك و تعالى است ، تا حالا هر چه شده به دست او بوده ، از حالا هم تا آخـر بـه دسـت اوسـت و مـا هـم تـابـع هـسـتـيـم كـه كـارهـايـى كـه ايـشـان مـى گـويـد عـمل كنيم . و شما هم متوجه به اين معنا باشيد كه اتكالتان را به خدا زياد كنيد و توجه تـان را بـه خـدا زياد كنيد. و ما چيزى نيستيم ، ما هيچ هستيم ، آن كه هست اوست و آن كه كار مـى كـنـد اوسـت . و مـن هـم كـه وظـيفه ام دعاست ، من دعا مى كنم راجع به همه شما و از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه به همه شما توفيق
بـدهـد، بـه هـمـه شـمـا سـلامت بدهد، به ملت ايران توفيق و سلامت بدهد. خداوند دشمنان اسلام را نابود كند.
والسلام عليكم و رحمه الله
تاريخ : 13/6/67
فـرمـان امـام خـمـيـنـى بـه حـجـت الاسـلام خـامنه اى رئيس جمهورى و رئيس مجمع تشخيص مصلحتنظام در مورد حدود تعزيرات شرعى و حكومتى
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب حجت الاسلام آقاى حاج سيد على خامنه اى دامت افاضاته
بـا اهـداى سـلام و دعـاى خـيـر بـراى اعـضاى محترم مجمع تشخيص مصلحت ، در اين زمان كه بـحـمـدالله تـعـالى كـار جنگ بدين جا رسيده است ، اين جانب حق تعزيرات حكومتى را لغو نمودم .
حـدود تـعـزيـرات ، چـه شـرعـى و چه حكومتى حق فقهاى جامع الشرايط است ، ولى براى جلوگيرى از فساد لازم است مجمع تشخيص ‍ مصلحت ، تشخيص مصالح را در اجرا و عدم اجرا داده و بـه نـحـوى كـه مـصـلحـت را تـشـخـيـص مـى دهـنـد عمل كنند. انشاءالله موفق باشيد.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 14/6/67
پـــيـــام امـــام خـــمـيـنى خطاب به علما و مردم پاكستان به مناسبت اربعين شهادت علامه عارفحسين حسينى
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت حضرات علماى اعلام و حجج اسلام و ملت بزرگوار پاكستان ايدهم الله تعالى
پـيام ها و تلگرافات تبريك و تسليت شما در رابطه با شهادت جناب حجت الاسلام آقاى سـيـد عـارف حـسين حسينى ، اين يار وفادار اسلام و انقلاب و مدافع محرومان و مستضعفان و ايـن فـرزنـد راسـتـيـن سـيـد و سـالار شـهـيـدان حـضرت ابى عبدالله الحسين عليه السلام واصل گرديد. گرچه اين حادثه بزرگ قلوب مسلمانان و خصوصا روحانيت متعهد اسلام را جريحه دار نمود ولى مساله اى دور از انتظار ما و ملت هاى جهان و خصوصا ملت بزرگوار پـاكـسـتـان كـه خـود طـعـم تـلخ اسـتـعـمـار را چـشـيـده اسـت و بـا مـبـارزه و جـهـاد و شهادت اسـتـقـلال خـويـش را به دست آورده است ، نبود. درد آشنايان جوامع اسلامى ، همانان كه با مـحـرومـان و پـابرهنگان ميثاق خون بسته اند بايد توجه كنند كه در آغاز راه مبارزه اند و بـراى شكستن سدهاى استعمار و استثمار و رسيدن به اسلام ناب محمدى راه طولانى اى در پيش دارند و براى امثال علامه عارف حسين حسينى بشارتى بالاتر از اين نبوده است كه از مـحـراب عـبـادت حـق ، عـروج خـونـيـن (ارجـعـى الى ربـك ) خـويـش را نـظاره كنند و جرعه وصـل يـار را از شـهـد شـهـادت بـيـاشـامـد و شـاهـد وصول هزاران تشنه عدالت به سرچشمه نور گردد. بزرگترين فرق روحانيت و علماى مـتـعـهـد اسـلام بـا روحـانـى نـمـاهـا در هـمـين است كه علماى مبارز اسلام هميشه هدف تيرهاى زهـرآگـيـن جهانخواران بوده اند و اولين تيرهاى حادثه ، قلب آنان را نشانه رفته است . ولى روحـانـى نـمـاهـا در كـنـف حـمـايـت زرپـرسـتـان دنـيـا طـلب ، مـروج بـاطـل يـا ثـنـاگـوى ظـلمـه و مـويـد آنـان بـوده انـد. تـا بـه حـال يـك آخـونـد دربارى يا يك روحانى وهابى را نديده ايم كه در برابر ظلم و شرك و كفر، خصوصا در مقابل شوروى متجاوز و آمريكاى جهانخوار ايستاده باشد. همان گونه كه يك روحانى وارسته عاشق خدمت به خدا و خلق خدا را نديده ايم كه براى يارى پابرهنگان زمـيـن ، لحـظـه اى آرام و قـرار داشـتـه بـاشـد و تـا سـر مـنـزل جـانـان عليه كفر و شرك مبارزه نكرده باشد و عارف حسينى اين گونه بود. و ملت هـاى اسـلامـى حـتـمـا دليـل ايـن واقـعـه را دريـافـتـه انـد كه چرا در ايران (مطهرى ) ها و (بهشتى ) ها و شهداى محراب و ساير روحانيون عزيز و در عراق (صدر) ها و (حكيم ) هـا و در لبـنـان (راغـب حـرب ) هـا و (كـريم ) ها و در پاكستان (عارف حسينى ) ها و در تمامى كشورها روحانيون
درد آشناى اسلام ناب محمدى !!! صلى الله عليه و آله و سلم !!! هدف توطئه و ترور مى شوند.
مـلت شـريـف و مـسـلمـان پـاكستان كه بحق ملتى انقلابى و وفادار به ارزش هاى اسلامى بـوده انـد و بـا ما رابطه ديرينه گرم انقلابى ، عقيدتى و فرهنگى دارند، بايد تفكر ايـن شـخـصـيـت شـهيد را زنده نگه دارند و نگذارند شيطان زادگان جلوى رشد اسلام ناب محمدى صلى الله عليه و آله و سلم را بگيرند.
امـروز اسـتكبار شرق و غرب چون از رويارويى مستقيم با جهان اسلام عاجز مانده است ، راه تـرور و از مـيـان بـردن شـخـصـيـت هـاى دينى و سياسى را از يك طرف و نفوذ و گسترش فـرهنگ اسلام آمريكايى را از طرف ديگر به آزمايش گذاشته اند. اى كاش همه تجاوزات جـهـانـخـواران همانند تجاوز شوروى به كشور مسلمان و قهرمان پرور افغانستان علنى و رودررو بود تا مسلمانان ابهت و اقتدار دروغين غاصبين را در هم مى شكستند. ولى راه مبارزه بـا اسـلام آمـريـكـايـى از پـيـچـيدگى خاصى برخوردار است كه تمامى زواياى آن بايد بـراى مـسـلمـانـان پـابـرهـنـه روشـن گـردد كه متاسفانه هنوز براى بسيارى از ملت هاى اسـلامـى مـرز بـيـن اسـلام آمريكايى و اسلام ناب محمدى و اسلام پابرهنگان و محرومان و اسـلام مـقدس نماهاى متحجر و سرمايه داران خدانشناس و مرفهين بى درد كاملا مشخص نشده اسـت . و روشـن سـاخـتـن ايـن حـقـيقت كه ممكن نيست در يك مكتب و در يك آيين ، دو تفكر متضاد و رودررو وجـود داشـته باشد، از واجبات سياسى بسيار مهمى است كه اگر اين كار توسط حوزه هاى علميه صورت پذيرفته بود، به احتمال بسيار زياد سيد عزيز ما عارف حسينى در بين ما بود.
وظـيـفه همه علماست كه با روشن كردن اين دو تفكر، اسلام عزيز را از ايادى شرق و غرب نـجـات دهند. البته خون اين شهيدان عزيز تمامى خاك و خاشاك ها را از مسير اعتلاى ارزش هـاى مـعنوى ريشه كن مى سازد و همه مروجين باطل را به دريا مى ريزد. ولى نبايد از اين مـسـاله غـفـلت كـنـيم كه امروز روز آماده باش همه دشمنان اسلام است ، روز بيدار باش همه جـهـانـخـواران اسـت . آن روزى كه استعمار شرق و غرب مسلمانان را خواب كرده بود و بر مركب مراد سوار بود، از خطر بزرگ و بالقوه اى به نام اسلام و قرآن سخن مى گفت . و امـا امـروز كـه شـوروى و آمـريـكـا بـه دنـبـال انـقـلاب مقدس اسلامى ايران صدها ضربه سـيـاسـى ، نـظـامـى و فرهنگى خورده اند و در همه جاى عالم زنگ خطر اسلام عليه منافع حـيـاتـى شان به صدا در آمده است ، بايد با دقت تمام كيد و فريب استكبار شرق و غرب را شناخت و خنثى نمود.
مـلت هـاى مسلمان بايد اصل را بر دشمنى و فريب ابرقدرت ها با خود بگذارند، مگر اين كـه خـلاف عـيـنـى و عـمـلى آن را مـشـاهـده و لمـس ‍ و بـاور نـمـايـنـد. مـا بـه حـبـل ولايـت خـدا و پيامبر و ائمه معصومين عليهم السلام چنگ زده ايم و جدا بايد از هر آنچه غـيـر رضـايـت آنـان اسـت ، مـتـنـفر و بيگانه باشيم و از اين بيگانگى هم بر خود فخر و مباهات كنيم .
شـهـادت جـنـاب حـجـت الاسـلام آقـاى سيد عارف حسين حسينى را به روحانيون متعهد اسلام و خـانـواده مـحـتـرم ايـن شـهيد و ملت مسلمان پاكستان تبريك و تسليت عرض نموده و به همه برادران و
خواهران مسلمان خود در آن كشور اطمينان مى دهم كه ايران اسلامى در كنار شما و به عنوان يـارى امـيـن و سـنـگـرى محكم از شرافت ، استقلال ، عزت و اعتبار اسلامى تان دفاع خواهد نمود.
ايـن جـانـب فـرزنـد عـزيـزى را از دسـت داده ام . خـداونـد تـعـالى بـه هـمـه مـا تـوفـيـق تـحمل مصايب و توان ادامه راه پرفروغ شهيدان را بيشتر از پيش كرامت فرمايد و توطئه و مكر ستمگران را به خودشان برگرداند و ملت پركرامت اسلام را در مسير جهاد و شهادت ثابت قدم نگه دارد.
والسلام على عباد الله الصالحين
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 15/6/67
نامه امام خمينى در پى استعفاى مهندس ميرحسين موسوى نخست وزير
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى موسوى نخست وزير محترم
نـامـه اسـتـعـفـاى شـمـا بـاعـث تـعـجـب شـد، حـق اين بود كه اگر تصميم بدين كار داشتيد لااقـل مـن و يـا مسوولين رده بالاى نظام را در جريان مى گذاشتيد. در زمانى كه مردم حزب الله براى يارى اسلام ، فرزندان خود را به قربانگاه مى برند، چه وقت گله و استعفا است !
شما در سنگر نخست وزيرى در چارچوب اسلام و قانون اساسى به خدمت خود ادامه دهيد، در صـورتـى كـه نـسـبـت بـه بـعـضـى از وزرا بـه تـوافـق نـمـى رسـيـد، چـون گـذشـتـه عـمـل مـى شـود. ايـن حـق قـانـونـى مـجـلس اسـت كـه بـه هـر وزيـرى كـه مايل بود راى دهد.
تـعـزيـرات از ايـن پـس در اختيار مجمع تشخيص مصلحت است كه اگر صلاح بداند به هر مـيـزان كـه مـايـل بـاشد در اختيار دولت قرار خواهد داد. همه بايد به خدا پناه بريم و در مواقع عصبانيت دست به كارهايى نزنيم كه دشمنان اسلام از آن سوء استفاده كنند.
مـردم مـا از ايـن گـونـه مـسـايـل در طول انقلاب زياد ديده اند، اين حركات هيچ تاثيرى در خـطوط اصيل و اساسى انقلاب اسلامى ايران نخواهد داشت . از آن جا كه من به شما علاقه مندم انشاءالله عندالملاقات مسايلى است كه گوشزد مى نمايم .
والسلام
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 17/6/67
پـــاســـخ بـــه نـــامـــه حـجـت الاسلام سيد احمد خمينى در مورد تنظيم و تدوين اسناد و مداركمربوط به ايشان
بسم الله الرحمن الرحيم
فرزند عزيزم احمد حفظه الله تعالى و ايده
از آن جا كه شما را بحمدالله در مسايل سياسى و اجتماعى صاحب نظر مى دانم و در تمامى فـراز و نـشـيب ها در كنار من بوده اى و هستى و با صداقت و كياست امور سياسى و اجتماعى ايـن جـانـب را مـتـصـدى هـسـتـى ، لهـذا شـمـا را بـراى تـنـظـيـم و تـدويـن كـليـه مسايل مربوط به خود كه بسا در رسانه هاى گروهى اختلافات و اشتباهاتى رخ داده است انتخاب مى نمايم . و از خداوند متعال كه حاضر و ناظر است ، توفيقات شما را خواستارم . اميد است با صرف وقت و دقت نظر اين امر را به پايان برسانى .
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 19/6/67
پاسخ به دو استفتاء در مورد شطرنج و خريد و فروش آلات موسيقى
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت مرجع عاليقدر حضرت آيت الله العظمى امام خمينى دامت بركاته
1!!! از آنـجـا كـه آلات لهـو و لعـب اسـتـفـاده هـاى مـشـروع از قـبـيـل نـواخـتـن سـرودهـا را دارد آيـا خـريـد و فـروش آن بـى اشكال است .
امـام خـمـيـنـى : خـريـد و فـروش آلات مـشـتـركـه بـه قـصـد مـنـافـع مـحـلله آن اشكال ندارد.
2 اگر شطرنج آلات قمار بودن خود را به طور كلى از دست داده باشد و چون امروز تنها به عنوان يك ورزش فكرى از آن استفاده گردد بازى با آن چه صورتى دارد؟
امـام خـمـيـنـى : بـر فـرض مـذكـور اگـر بـرد و بـاخـتـى در بـيـن نـبـاشـد اشكال ندارد.
تاريخ : 20/6/67
پاسخ به نامه نماينده زرند كرمان در مورد آقاى محتشمى وزير كشور
بسمه تعالى
جـنـاب حـجـت الاسـلام آقـاى مـحتشمى !!! ايده الله تعالى !!! از دوستان قديمى من و فردى مـتـدين ، متعهد و مبارز است كه با هوشى سياسى اى كه دارد هميشه خدمتگزارى خوب براى اسلام و ايران بوده است . مقصود من از نامه به هيات وزيران آقاى محتشمى نيست .
انـشـاءالله آقايان در مسائلى كه مى خواهند به كسى نسبت دهند، دقت كافى نمايند و جهات شرعى را نيز مراعات نمايند.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 26/6/67
پـيـام امـام خـمـيـنـى خـطـاب بـه فـرمـاندهان و مسئلولين سپاه پاسداران انقلاب اسلامى شركتكننده در مجمع بزرگ فرماندهان سپاه
بسمه تعالى
فرزندان عزيزم ، فرماندهان و مسؤ ولان محترم سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ! در پايان قـريـب هـشـت سال دفاع مقدسى كه منتهى به استقلال و تماميت ارضى كشور و شكست طرح هـاى تـوسـعـه طـلبـانـه دشـمـنـان انـقـلاب اسـلامـى مان گرديد، نمى دانم با چه بيانى احـساسات و علاقه خويش را به شما سربازان گمنام و سرداران دلاورى كه طوفان خشم اين امت حزب الله از سينه صحنه كارزار شما جوشيده است ، بيان نمايم . در نزد موحدين و سـالكـان طريقت ، سخن از اجر و پاداش دنيايى ، اسائه ادب به منزلت و مقام آنان است و دنـيا با همه زرق و برق ها و اعتباراتش به مراتب كوچكتر از آن است كه بخواهد پاداش و تـرفـيـع مـجـاهـدان فـى سـبـيـل الله گـردد. و مـجـاهـد فـى سـبـيـل الله بـزرگـتـر از آن اسـت كـه گـوهـر زيـبـاى عمل خود را به عيار زخارف دنيا محك بزند.
اما من كه وظيفه ام دعاگويى و سپاس و تشكر از همه سپاهيان و بسيجيان و ارتشيان است ، بـايـد به همه نيروهاى مسلح كشور و به شما اطمينان بدهم كه تا زنده هستم و تا رمق در جـسـم و جـان دارم ، از حـمايت و دعاى خير براى شما دريغ نخواهم كرد و شما را از بهترين عـزيزان و همراهان خود مى دانم و همان گونه كه در ايام جنگ در كنار شما بوده ام و شايد يكايك شما محبت و ارادتم را به خود احساس كرده ايد، بعد از اين نيز چنين خواهم بود.
شـمـا آيـنـه مجسم مظلوميت ها و رشادت هاى اين ملت بزرگ در صحنه نبرد و تاريخ مصور انـقلابيد، شما فرزندان دفاع مقدس و پرچمداران عزت مسلمين و سپر حوادث اين كشوريد، شـمـا يـادگـاران و هـمسنگران و فرماندهان و مسؤ ولان بيدار دلانى بوده ايد كه امروز در قرارگاه محضر حق ماوا گزيده اند، و از آن جا كه من بين خودم و شما فاصله اى نمى بينم و سـخـن دل شـمـا هـمه عاشقان انقلاب اسلامى را پيش از اين كه به كاغذ و قلم كشيده شود درك مـى نـمـايم ، تصور مى كنم كه شما به خاطر آن غرور مقدس و آن روح پرحماسه اى كـه سـال هـا در مـيـدان هـاى نـبـرد و در هـنـگـامـه آتـش و خـون و از دل صـخـره هـاى صـعب مشكلات در فضاى سرد و گرم حوادث آبديده شده است و همه ذرات وجـودتـان با شجاعت و بى قرارى عجين گرديده ، از سكون و آرامش رنج ببريد و دلتان در هـمـان حـال و هـواى خـيـمـه جـنگ بتپد و چه بسا از خود بپرسيد كه در شرايط صلح چه نيازى به
وجـود مـاسـت ، كـه ايـن هـم از بـركـات مـعـنـويـت و تـحـول در كـشـور مـاسـت كه پس از هشت سال دفاع مقدس در خود احساس خستگى نمى كنيد. ولى من به طور جد و اكيد مى گويم كه انـقـلاب و جـمـهـورى اسـلامـى و نـهـاد مـقـدس سـپـاه پـاسـداران انقلاب اسلامى كه بحق از بـزرگـتـريـن سـنـگـرهـاى دفـاع از ارزش هاى الهى نظام ما بوده و خواهد بود، به وجود يكايك شما نيازمند است ، چه صلح باشد و چه جنگ .
مـن بـاز تـاكيد مى كنم كه ما در سياست خود براى رسيدن به صلح در چهارچوب قطعنامه شوراى امنيت جدى هستيم و هرگز پيشقدم در تضعيف آن نخواهيم بود ولى آثار كارشكنى را در سـيـاسـت و رفـتـار نـظـامـى عـراق مشاهده مى كنيم كه بعيد به نظر نمى رسد كه دست بعضى از قدرت ها و ابرقدرت ها در اين قضايا پنهان باشد و چه بسا صداميان بخواهند بخت سياه و تيره گون خود را مجددا آزمايش ‍ كنند.
در هـر حال ما بايد آماده و مهيا باشيم . روزهاى حساس و تعيين كننده اى در پيش رو داريم و انـقـلاب اسـلامـى هـنوز سال ها و ماه هاى تعيين كننده ديگر در پيش خواهد داشت كه واجب است پـيـش كـسـوتـان جـهـاد و شـهـادت در هـمـه صـحـنـه ها حاضر و آماده باشند و از كيد و مكر جـهـانـخـواران و آمـريكا و شوروى غافل نمانند و حتى در شرايط بازسازى نيروهاى مسلح بـايـد بـزرگـتـريـن تـوجـه مـا بـه بـازسـازى نـيـروهـا و اسـتـعـدادهـا و انـتـقـال تـجـارب نـظامى و دفاعى به كليه آحاد ملت و مدافعان انقلاب باشد، چرا كه در هنگامه نبرد مجال پرداختن به همه جهات قوت ها و ضعف ها و طرح ها و برنامه ها و در حقيقت تـرسـيـم اسـتـراتـژى دفـاع هـمه جانبه نبوده است . ولى در شرايط عادى بايد با سعه صدر و به دور از حب و بغض ها به اين مسايل پرداخت و از همه اندوخته ها و تجربه ها و اسـتـعـدادهـا و طـرح هـا اسـتـفـاده نمود و در جذب هر چه بيشتر نيروهاى مومن به انقلاب همت گـماشت و تجارب را به ديگران منتقل ساخت و در تجهيز كليه آحاد و افراد اين كشور بر اسـاس اصـول و فـرمـول خـاص دفـاع هـمـه جـانـبـه و تـا رسـيـدن بـه تـشـكـل واقـعى و حقيقى بسيج و ارتش بيست ميليونى كوشش ‍ نمود و در كنار اين مسووليت بـزرگ و پـيـروى از خـطـوط كـلى سـيـاسـت نـظـامـى كـشـور بـايـد هـمـان محافل انس و نورانيت و برادرى و وحدتى كه در ميدان هاى نبرد و در جبهه بوده است و همان ارتـبـاط مـعـنوى كه ميان شما و روحانيون عزيز برقرار بود، به مجامع داخلى و به همه مـحيطهاى سياسى و اجتماعى و نظامى كشانده شود و تا انقلاب اسلامى ما از خطر آفت ها و تـفـرقـه هـا و بـى تـفـاوتـى هـا مـحـافـظـت گردد. و مبادا كه اين سرمايه هاى عظيمى كه مـحـصـول سـال هـا تـجـربـه و تـلاش در عـسرت ها و فراز و نشيب ها بوده است ، در مسير زندگى روزمره به فراموشى سپرده شود.
مـن بـه شـمـا دعا مى كنم و عزت و سعادت دنيا و آخرتتان را از پيشگاه مقدس مسالت دارم . انـشـاءالله در لواى عـنـايـت پـروردگـار و در ظـل تـوجـه حـضرت بقيه الله ارواحنا فداه پايدار و سرفراز باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ 28/6/67
پـاسـخ بـه نـامـه حـجـت الاسـلام نـاطق نورى در مورد حجت الاسلام محتشمى وزير كشور
جناب حجت الاسلام آقاى ناطق نورى دامت افاضاته
بسمه تعالى
با سلام ، در جمهورى اسلامى جز در مواردى نادر كه اسلام و حيثيت نظام در خطر باشد، آن هـم بـا تـشـخـيـص مـوضوع از طرف كارشناسان دانا، هيچ كس نمى تواند راى خود را بر ديگرى تحميل كند و خدا آن روز را هم نياورد.
من تمام سعى خود را مى نمايم كه با نسبت مطلبى به من ، كسى مظلوم نگردد. من شما را هم فـردى مـتـديـن ، مـتعهد، مبارز و داراى هوش سياسى مى دانم . براى من شما و آقاى محتشمى فرقى ندارد. من هر دوى شما و همين طور همه دست اندركاران صديق نظام و تمامى افرادى كه چون شما قلبشان براى اسلام و ايران مى طپد را فرزندان اسلام و انقلاب مى دانم .
هـمـه بـايـد سـعـى كـنـيـم تا روح وحدت و پاكى را بر محيط كارمان حاكم گردانيم ، تا بـتـوانـيـم تـمـامى قدرت ها و ابرقدرت ها را به زانو درآوريم . بايد تلاش كنيم زهد و قدس اسلام ناب محمدى را از زنگارهاى تقدس مابى و تحجرگرايى اسلام آمريكايى جدا كرده و به مردم مستضعفمان نشان دهيم . ما اگر توانستيم نظامى بر پايه هاى نه شرقى نـه غـربـى واقـعـى و اسـلام پـاك منزه از ريا و خدعه و فريب را معرفى نماييم ، انقلاب پـيـروز شـده اسـت . تـوفـيـق جـنـاب عـالى را از خـداونـد متعال خواستارم .
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ 28/6/67
پـــاســـخ بـــه پـــيــشنهاد سرپرست بنياد 15 خرداد مبنى بر ادامه كار احداث سد قم زيرنظر بنياد و وزارت نيرو
جناب حجت الاسلام آقاى صانعى دامت افاضاته
بسمه تعالى
بـا تـوجـه بـه مـحـرومـيـت مـردم قـم و زحـمـات آنـان در طـول مبارزه با طاغوت ، سرعت عمل در بناى سد 15 خرداد ضرورى به نظر مى رسد. با تـشـكـر از تمامى افرادى كه در مورد سد مذكور زحمت كشيده و مى كشند، با پيشنهاد جناب عـالى كه هميشه مورد اعتماد و اطمينان اين جانب بوده و مى باشيد و هميشه تلاش نموده ايد تا در جهت رفاه مردم محروم و مظلوم يار و غمخوار آنان باشيد، موافقت مى نمايم .
مـسوولان و دست اندركاران بنياد پربركت پانزدهم خرداد بايد با فداكارى و پشتكار در اتمام سد و كارهاى خير ديگر تلاش پيگير داشته باشند.
انـشـاءالله مـسـووليـن كـشـور كمك لازم را در اين زمينه خواهند نمود. لازم مى دانم از زحمات باارزش جهاد تشكر و قدردانى نمايم .
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ 28/6/67
پـــاســـخ بـــه نـــامـــه حـــجـــت الاسـلام مـهـدى كروبى سرپرست بنياد شهيد انقلاب اسلامىدرباره مسايل فرهنگى و تحصيلى فرزندان شاهد
جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ مهدى كروبى دامت افاضاته
بسم الله الرحمن الرحيم
گـزارش مـشـروح مـسـايـل فـرهـنـگـى و تـحـصـيـلى فـرزنـدان عـزيـز شـاهـد واصل گرديد. از تلاش مسوولين و صاحب نظرانى كه به اين امر مهم اهتمام نموده و در راه بارور شدن و شكوفايى استعدادهاى سرشار نونهالان و جوانان برنامه ريزى كرده اند، تشكر مى نمايم .
از ايـن كه نوشته ايد فرزندان عزيز شهدا و مفقودين و جانبازان و اسرا با جديت و عشق و علاقه درس مى خوانند، موجب غرور و شادمانى است . سلام گرم و محبت خالصانه ام را به ايـن سـرمـايـه هـاى گـرانـبهاى انقلاب ، اين يادگاران معلمين جاويد دانشگاه عشق و شهادت ابـلاغ نـمـاييد و از قول من به آنان بگوييد كه من با تمام وجود به شما عشق مى ورزم و شما را از دل و جان دوست دارم و علاقه مندم كه فردفرد شما عالم و متخصصى متعهد براى اسلام ناب محمدى صلى الله عليه و آله و سلم و مبارزى سرسخت عليه اسلام آمريكايى و مـرفـهـين و پرچمدار وفادارى براى ايثارگران و شهيدان خود باشيد و بتوانيد با چراغ عـلم و عـمـل و تـقـوا، ظـلمـت نـفاق و كج فكرى ها و تحجرها و مقدس مابى ها را از دامن اسلام بزداييد.
كـارنـامـه نـورانـى شـهـادت و جـانـبـازى عزيزان شما، گواه صادقى بر كسب بالاترين امتيازات و مدارج تحصيلى معنوى آنان است كه با مهر رضايت خدا امضا شده است و كارنامه شما در گرو تلاش و مجاهدت شما است . زندگى در دنياى امروز، زندگى در مدرسه اراده است و سعادت و شقاوت هر انسانى به اراده همان انسان رقم مى خورد. اگر بخواهيد عزيز و سربلند باشيد، بايد از سرمايه هاى عمر و استعدادهاى جوانى استفاده كنيد. با اراده و عـزم راسخ خود به طرف علم و عمل و كسب دانش و بينش حركت نماييد كه زندگى زير چتر عـلم و آگـاهـى آن قـدر شـيـريـن و انـس با كتاب و قلم و اندوخته ها آن قدر خاطره آفرين و پايدار است كه همه تلخى ها و ناكامى هاى ديگر را از ياد مى برد.
بـشـريـت بـا هـمـه پيشرفت هايش در علوم و فنون هنوز در گهواره طفوليت دانش است و تا رسيدن به بلوغ كامل راه طولانى در پيش ‍ است .
امـيـدوارم مـلت هـاى اسـلامـى و مـلت بزرگ ايران با يك تحرك فرهنگى گسترده بتوانند مسلمانان را
از فقر و تنگناى علمى درآورند. توصيه مجدد و اكيد من به همه دست اندركاران و مسوولين كشور اين است كه بيشتر از گذشته به امور فرهنگى اين عزيزان توجه نمايند. من هديه اى جـز دعـاى خـيـر بـراى فـرزنـدان شـاهـدان هـمـيـشـه تـاريـخ ، خصوصا آنهايى كه در تحصيل جزء شاگردان ممتاز شناخته شده اند ندارم .
اميدوارم خداوند عطش علم آموزى را در آنان زياد و سينه هاشان را درياى معارف خود گرداند و تعهد عمل را به آنان كرامت نمايد.
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ 28/6/67
پـاسـخ به نامه آيت الله آذرى قمى درباره نحوه ادامه همكارى ايشان با جامعه مدرسين وروزنامه رسالت
جناب حجت الاسلام آقاى آذرى قمى دامت افاضاته
بسمه تعالى
بـا سـلام و دعـا، مـن هـمـيـشه علاقه مند بوده و هستم و هرگز در ذهنم نيست كه خداى ناكرده جـنـاب عـالى كـارى بـر خـلاف اسـلام بـنـمـايـيـد. شـمـا از چـهـره هـاى فـاضـل و مـبـارز و دلسـوخـتـه انقلاب مى باشيد. شما با نوشتن مطالب و مقالات خوب در تلاشيد تا مردم را به راه صحيح راهنمايى نماييد.
مـن در مـورد روزنامه رسالت و جامعه محترم مدرسين ايدهم الله تعالى حرفى نمى توانم بـزنـم ، هر طور خود و جامعه صلاح دانستيد عمل كنيد. اگر در اين زمينه ها حرفى زده ام و يـا چـيـزى نـوشـتـه ام آن گـونـه كـه مـصـلحـت تـشـخـيـص داده ام عمل كرده ام . خداوند جناب عالى را براى يارى اسلام و مسلمين حفظ فرمايد.
والسلام عليكم
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ 30/6/67
پيام امام خمينى در تجليل از هنرمندان متعهد
بسم الله الرحمن الرحيم
خـون پـاك صـدهـا هـنـرمـنـد فرزانه در جبهه هاى عشق و شهادت و شرف و عزت ، سرمايه زوال نـاپـذير آن گونه هنرى است كه بايد به تناسب عظمت و زيبايى انقلاب اسلامى ، هميشه مشام جان زيباپسند طالبان جمال حق را معطر كند.
تـنها هنرى مورد قبول قرآن است كه صيقل دهنده اسلام ناب محمدى صلى الله عليه و آله و سـلم اسـلام ائمـه هـدى عـليـهـم السـلام اسـلام فـقـراء دردمـنـد، اسـلام پابرهنگان ، اسلام تـازيـانـه خوردگان تاريخ تلخ و شرم آور محروميت ها باشد. هنرى زيبا و پاك است كه كـوبـنـده سـرمـايـه دارى مـدرن و كـمـونـيـسـم خـون آشـام و نـابـود كـنـنـده اسـلام رفـاه و تـجـمـل ، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومايگى ، اسلام مرفهين بى درد و در يك كلمه اسـلام امـريكايى باشد. هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط كور و مبهم معضلات اجتماعى ، اقتصادى ، سياسى ، نظامى است . هنر در عرفان اسلامى ترسيم روشن عدالت و شرافت و انـصـاف و تـجـسـيـم تـلخـكـامـى گـرسـنـگـان مـغـضـوب قـدرت و پول است . هنر در جايگاه واقعى خود تصوير زالو صفتانى است كه از مكيدن خون فرهنگ اصـيـل اسلامى ، فرهنگ عدالت و صفا لذت مى برند. تنها به هنرى بايد پرداخت كه راه ستيز با جهانخواران شرق و غرب و در راءس آنان امريكا و شوروى را بياموزد.
هـنـرمـنـدان مـا تـنـهـا زمـانـى مـى تـوانند بى دغدغه كوله بار مسووليت و امانتشان را زمين بـگـذارند كه مطمئن باشند مردمشان بدون اتكاء به غير، تنها و تنها در چارچوب مكتبشان به حيات جاويدان رسيده اند و هنرمندان ما در جبهه هاى دفاع مقدسمان اين گونه بودند تا بـه مـلا اعـلا شـتـافـتـنـد و بـراى خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگيدند و در راه پيروزى اسـلام عـزيـز تـمـام مـدعـيـان هـنـر بى درد را رسوا نمودند. خدايشان در جوار رحمت خويش محشورشان گرداند.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ 1/7/67
پيام امام خمينى در تجليل از خانواده هاى معظم شهدا و ايثارگران
بسم الله الرحمن الرحيم
خـداونـدا! هـمـه چـيـز تـويـى و غير از تو همه هيچ . خداوندا! تو عزيزى و غير از تو همه ذليل . خداوندا! تو غنى اى و غير از تو همه فقير.
هفته جنگ امسال حـال و هـواى ديـگرى دارد و پس از سال ها دفاع مقدس ، يارى دين خدا صورت ديگرى به خـود گـرفـته است . آمادگى جنگى ضرورت بيشترى يافته است و دشمنان خدا و خلق خدا آنى غافل نيستند و در كمين نشسته اند تا آنچه را خدايى است نابود كنند.
خانواده هاى شهدا تا هميشه تاريخ ، اين مشعلداران راه اوليا، افتخار روشنايى طرق الى الله را بـه عـهـده گـرفـتـه انـد. مـجـروحـين و معلولين ، خود چراغ هدايتى شده اند كه در گوشه گوشه اين مرز و بوم به دين باوران ، راه رسيدن به سعادت آخرت را نشان مى دهـنـد، راه رسـيـدن بـه خـداى كـعـبـه را. اسـرار در چـنـگـال دژخـيـمان خود سرود آزادى اند و احرار جهان آنان را زمزمه مى كنند. مفقودين عزيز، مـحـور دريـاى بـيـكـران خـداوندى اند و فقراى ذاتى دنياى دون در حسرت مقام والايشان در حـيـرتـنـد. از شـهـدا كـه نـمـى شـود چـيـزى گـفـت . شـهـدا شـمـع مـحـفل دوستانند. شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادى و صولشان (عند ربهم يرزقون ) انـد و از نـفوس مطمئنه اى هستند كه مورد خطاب (فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى ) پـروردگـارنـد. ايـن جـا صـحـبـت عـشـق اسـت و عـشق و قلم در ترسيمش بر خود مى شكافد. والسلام
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ 2/7/67
پاسخ به نامه حجت الاسلام قديرى در مورد شطرنج و آلات موسيقى
جناب حجت الاسلام آقاى قديرى دامت افاضاته
بسمه تعالى
پـس از عـرض سـلام و قـبـل از پـرداخـتـن بـه دو مـورد سوال و جواب ، اين جانب لازم است از برداشت جناب عالى از اخبار و احكام الهى اظهار تاسف كـنـم . بـنابر نوشته جناب عالى زكات تنها براى مصارف فقرا و ساير امورى است كه ذكـرش رفـتـه اسـت و اكـنـون كـه مـصـارف بـه صـدهـا مـقـابـل آن رسـيده است راهى نيست و (رهان ) در سبق و (رمايه ) مختص است به تير و كـمـان و اسـب دوانى و امثال آن كه در جنگ هاى سابق به كار گرفته مى شده است و امروز هـم تـنـهـا در هـمـان مـوارد اسـت . و انـفـال كـه بـر شـيـعـيـان تـحـليـل شـده اسـت ، امـروز هـم شـيـعـيان مى توانند بدون هيچ مانعى با ماشين هاى كذايى جـنـگل ها را از بين ببرند و آنچه را كه باعث حفظ و سلامت محيط زيست است را نابود كنند و جان ميليون ها انسان را به خطر بيندازند و هيچ كس هم حق نداشته باشد مانع آنها باشد، مـنـازل و مـسـاجـدى كـه در خـيـابـان كـشـى هـا بـراى حـل مـعـضـل تـرافـيـك و حـفـظ جـان هـزاران نـفـر مـورد احـتـيـاج است ، نبايد تخريب گردد و امـثـال آن . و بـالجـمـله آن گـونه كه جناب عالى از اخبار و روايات برداشت داريد، تمدن جـديـد بـكـلى بـايـد از بـيـن بـرود و مـردم كوخ ‌نشين بوده و يا براى هميشه در صحراها زندگى نمايند.
و امـا راجـع بـه دو سـوال ، يـكـى بازى با شطرنج در صورتى كه از آلت قمار بودن بـكـلى خـارج شـده بـاشـد، بـايـد عرض كنم كه شما مراجعه كنيد به كتاب جامع المدارك مرحوم آيت الله آقاى حاج سيد احمد خونسارى كه بازى با شطرنج را بدون رهن جايز مى دانـد و در تـمـام ادله خـدشه مى كند، در صورتى كه مقام احتياط و تقواى ايشان و نيز مقام عـلمـيـت و دقـت نـظـرشـان مـعـلوم اسـت . امـا ايـن كـه نـوشـتـه ايـد از كـجـا سـائل بـه دسـت آورده كـه شـطـرنـج بـكـلى آلت قـمار نيست ، اين از شما عجيب است ، چون سـوال هـا و جـواب ها فرض است و بنابراين آنچه را من جواب داده ام در فرض مذكور است كـه اشـكـالى مـتـوجـه نـيـسـت و در صـورت عدم احراز بايد بازى نكنند. و عجيب تر آن كه نـوشـتـه ايـد چـرا بـه جـاى (قـصـد حـرام نـبـاشـد)، (قـصـد حـلال ) نـوشته شده ؟ گويى عمل شخص متوجه و قاصد بدون قصد هم مى شود، در اين صورت قصد حلال مساوق است با نبودن (قصد حرام ).
و امـا در قـضـيـه خـريـد و فـروش آلات مـشـتـركـه بـراى مـقـصـد حـلال ، اشـتـبـاه بـزرگـى كـرده ايـد كـه گـمـان كـرده ايـد خـريـد و فـروش بـراى منفعت حلال ، يعنى استفاده حرام كردن و اين بر خلاف آنچه نوشته شده است
مـى بـاشـد. البـتـه در ايـن زمـيـنـه هـا مـسـايـل زيـادى اسـت كـه حـال و وقـت مـن اجازه تعقيب آنها را ندارد. از جناب عالى كه فرد تحصيلكرده و زحمت كشيده اى مـى باشيد، توقع نبود كه اين گونه برداشت كرده و آن را به اسلام نسبت دهيد. شما خـود مـى دانـيـد كـه مـن بـه شـما علاقه داشته و شما را مفيد مى دانم ، ولى شما را نصيحت پـدرانـه مـى كنم كه سعى كنيد تنها خدا را در نظر بگيريد و تحت تاثير مقدس ‍ نماها و آخوندهاى بى سواد واقع نشويد، چرا كه اگر بنا است با اعلام و نشر حكم خدا به مقام و موقعيتمان نزد مقدس نماهاى احمق و آخوندهاى بى سواد صدمه اى بخورد، بگذاريد هر چه بـيـشـتـر بـخـورد. از خـداونـد مـتعال توفيق جناب عالى را در خدمت به اسلام و مسلمين چون گذشته خواهانم .
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ 11/7/67
پـــاســـخ بـــه نـامـه رؤ سـاى سـه قـوه و نـخـسـت وزيـر در مـورد كـسـب تكليف براى بازسازىكشور
بسم الله الرحمن الرحيم
بـر هـيـچ يـك از مـردم و مسوولين پوشيده نيست كه دوام و قوام جمهورى اسلامى ايران بر پـايـه سـيـاسـت نـه شـرقـى و نـه غـربـى اسـتـوار اسـت و عـدول از ايـن سـيـاسـت ، خـيـانـت بـه اسـلام و مـسـلمـيـن و بـاعـث زوال عزت و اعتبار و استقلال كشور و ملت قهرمان ايران خواهد بود.
جـمـهـورى اسـلامـى ايـران نـبـايـد تـحـت هـيـچ شـرايـطـى از اصـول و آرمـان هـاى مقدس و الهى خود دست بردارد. انشاءالله مردم سلحشور ايران كينه و خـشـم انـقـلابى و مقدس خويش را در سينه ها نگه داشته و شعله هاى ستم سوز آن را عليه شـوروى جـنـايـتـكـار و آمريكاى جهانخوار و اذناب آنان به كار خواهند گرفت تا به لطف خداوند بزرگ پرچم اسلام ناب محمدى صلى الله عليه و آله و سلم بر بام همه عالم قد برافرازد و مستضعفان و پابرهنگان و صالحان ، وارثان زمين گردند.
در مـسـاله بـازسـازى و سـازنـدگـى مـن اطـمـيـنـان دارم كـه شخصيت هاى رده بالاى نظام و مـسـووليـن مـحـتـرم و نـيـز مـردم وفـادار و انـقـلابـى كـشـورمـان چـون گـذشـتـه هـرگـز قبول نمى كنند كه نيل به اين هدف به قيمت وابستگى ايران اسلامى به شرق و يا غرب تـمـام شـود. اخـيرا دست هاى پنهان و آشكار غرب و شرق به منظور ايجاد شكاف و اختلاف مـيـان طـرفـداران انـقـلاب اسـلامـى بـه حـيـله جـديـدى مـتوسل شده اند كه مسوولين عزيز و رده بالاى كشورمان و نيز شخصيت ها و چهره هايى از مـجـلس و دولت و روحـانـيـون را بـه تـفـكـر و گـرايـشـات وابـسـتـگـى و هـمـچـنـيـن عـدول از مـواضـع گـذشـتـه و نـهـايـتـا به شرق گرايى يا غرب گرايى متهم نمايند و موذيانه با طرح مسائلى از اين قبيل كه فلان شخصيت نظام جمهورى اسلامى راست گرا و يـا مـيـانـه رو و يـا سـازشـكـار و غـرب گـراسـت و يـا فـلان مـسـوول تندرو و انقلابى شده است كه نتيجتا اعتماد مردم را به دست اندركاران نظام سلب نـمـايـنـد كه به يارى خداوند و با رشد و آگاهى مردم بازار اين گونه القائات در اين مـمـلكـت كـسـاد و مـشـتـريـان آن انـدك بـوده انـد و بـر مـردم ثـابـت اسـت كـسـانـى كـه سـال ها و بارها چه قبل و چه بعد از انقلاب امتحان خود را در تعهد به اسلام و انقلاب داده انـد و در ايـن راه بـه پـاى چـوبـه هـاى دار رفـتـه و زندان ها كشيده و ترور گشته اند و سـلامـت خـود را از دسـت داده انـد و تـحـت شـكـنـجـه هـاى شـاه بـراى اسـتـقـلال و آزادى مـبـارزه كـرده انـد، يـقـيـنـا دلشـان بـه حـال انـقـلاب و ثـمـرات آن نـه تـنها كمتر از ديگران نسوخته كه بيشتر مى سوزد و مسير ارزشى و الهى و پركرامت خويش را به هيچ وجه عوض نمى كنند.
و مـن از بـاب وظيفه به مردم و فرزندان پرشور انقلابى ام مى گويم كه مبادا بدون در نـظـر گـرفـتـن مـحـذورات سـيـاسـى و شـرايـط بـسـيـار پيچيده و حساس كشور به طرح سـوال هـا و اشـكـالاتـى رو آوريـد كـه بـازگـو كـردن و تـحـليل واقعى قضايا توسط مسوولين دلسوز نظام باعث كشف اسرار مملكت شده و براى نظام مساله آفرين گردد و نه تنها گره اى را باز نكند كه بر مشكلات نيز بيفزايد.
مـن سـيـاسـت داخـلى و خـارجى كشور را به دقت ملاحظه مى كنم و تا زنده ام نخواهم گذاشت مـسـير سياست واقعى ما عوض شود و مسوولين نيز چيزى غير از اين نمى خواهند و انتظارى غـيـر از ايـن از آنان نمى رود. من به بعضى از مسوولين هشدار مى دهم كه به شدت بايد مـراقـب بـود كـه خـداى نـكـرده آب بـه آسـيـاب دشـمـنـان نـريـزيـم و آنـان را بـا اقـوال و جـبـهـه گيرى هايمان شادمان نگردانيم . به مسوولين و دست اندركاران در هر رده نـيـز مـى گـويـم كـه شرعا بر همه شما واجب است كه همت كنيد تا آخرين رگ و ريشه هاى وابـسـتـگـى ايـن كـشور به بيگانگان را در هر زمينه اى قطع نماييد كه انشاءالله خواهيد كرد و اگر مصلحت نظام و اسلام سكوت است ، دردمندانه سكوت كنيد كه اجر سكوت براى پيشبرد اهداف نظام و اسلام به مراتب بيشتر از دفاع از اتهام وابستگى است .
هـمـان گـونـه كـه قـبـلا گـفـتـه ام سـيـاسـت بـازسـازى و تشخيص و تعيين اولويت در امر بـازسـازى مـراكـز آسـيـب ديـده كـشور به عهده سران محترم و متعهد سه قوه و آقاى نخست وزيـر اسـت ولى بـايـد تـوجـه داشـت كـه بـا در نظر گرفتن حجم عظيم كار و ضرورت تـسريع در تعيين خط مشى بازسازى و سازندگى ، حتما از نظرات كارشناسان و صاحب نـظـران خـصـوصـا هيات دولت و وزرا و كميسيون هاى مربوطه مجلس ‍ شوراى اسلامى كه چهره هاى دلسوز و متعهد و مطلع در آنها فراوانند و نيز از مسوولين هر امرى استفاده نمايند چرا كه آنان نيز به خوبى دريافته اند كه بازسازى و سازندگى جز از طريق تعاون و همفكرى ميسر نيست . و اين كشور متعلق به اسلام و همه ملت ايران است و همان گونه كه در جنگ همه در كنار هم بودند، در صلح و سازندگى هم بايد در كنار يكديگر باشند كه انشاءالله مراكز علمى و دانشگاهى نيز در اين مساله بزرگ سهيم خواهند بود.
لازم بـه تذكر است كه وزير و يا مسوول مربوطه نيز در تصميم گيرى نهايى سران و نخست وزير صاحب راى مى باشند.
اما نكاتى كه در بازسازى و سازندگى توجه به آن ضرورى است :
1 !!! بـا اين كه اطمينان داريم كه خانواده هاى معظم شهدا و جانبازان و اسرا و مفقودين هيچ گـاه راضـى نشده و نمى شوند كه در برابر ايثار عزيزانشان كه فقط به خاطر خدا و رسـيدن به كمال بوده است سخن از رفاه و ماديات به ميان آيد و همت آنان بلندتر از اين مـقـوله هـاست ، ولى بر دست اندركاران نظام است كه همه ذوق و استعداد و توان خود را در هر چه بهتر رسيدن به امور معنوى و مادى و ارزشى و فرهنگى اين يادگاران هدايت و نور بـه كـار گـيـرنـد و از خـدمت بى شائبه و بى منت به آنان دريغ نكنند كه هر چه انقلاب اسـلامـى ايـران دارد از بـركـت مجاهدت شهدا و ايثارگران است . من مى دانم كه بسيارى از خانواده هاى عزيز شهدا و جانبازان و اسرا و مفقودين به خاطر مناعت طبع و بزرگوارى و
اخلاق كريمه خود در مصايب و مشكلات زندگى به مسوولين مراجعه نكرده اند و با مراجعه شـان بـه حـداقـل بـوده اسـت . و هـمه نيز مى دانيم كه اكثريت اين قشر و رزمندگان عزيز اسـلام از طـبـقـات مـحـروم كـم درآمـد بـودنـد و مـرفـهـيـن كـمـتـر دل بـراى انـقـلاب سـوختند، ولى وظيفه ماست كه در حد توان و مقدورات قدرشناس زحمات آنـان باشيم و من ميل ندارم كه اين قدرشناسى فقط در حد تعريف و تمجيد ظاهرى خلاصه شـود بـلكـه بـايـد در هـمه نوع امتيازات اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى به آنان بها داده شود و ضرورتى نمى بينيم كه به اين عزيزان سفارش و نصيحت كنم و رسالت بزرگ حـفـظ امـانـت خـون هـاى مـقـدس شـهـيـدان را بـازگـو نـمـايـم كـه بـحـمـدالله تـا بـه حـال خـانـواده هـاى شـهدا و اسرا و مفقودين و جانبازان خود حافظ و نگهبان ارزش شهادت و ايثار بوده اند و بعد از اين نيز به يارى خدا پاسدار آن خواهند بود.
2 !!! بـا قـبـول و اجـراى صـلح كـسى تصور نكند كه ما از تقويت بنيه دفاعى و نظامى كـشـور و تـوسـعـه و گـسترش صنايع تسليحاتى بى نياز شده ايم ، بلكه توسعه و تـكـامـل صـنـايـع و ابـزار مـربـوط بـه قـدرت دفـاعـى كشور از اهداف اصولى و اوليه بـازسـازى اسـت و مـا بـا تـوجـه بـه مـاهـيـت انـقـلابـمـان در هـر زمـان و هـر سـاعـت احتمال تجاوز را مجددا از سوى ابرقدرت ها و نوكرانشان بايد جدى بگيريم .
3 !!! تـوجـه بـه بـازسـازى مراكز صنعتى نبايد كوچكترين خللى بر ضرورت رسيدن بـه امر خودكفايى كشاورزى وارد آورد، بلكه اولويت و تقدم اين امر بايد محفوظ بماند و مسوولين بيشتر از گذشته خود را مكلف به اجراى آن سازند و در امر احياى اراضى و مهار آب هـا و ايـجـاد سـدهـا و تـشـويق كشاورزان و دامداران و استفاده ء هر چه بيشتر از نعمتهاى بيكران الهى در طبيعت تلاش نمايند كه مطمئنا خودكفايى در كشاورزى مقدمه اى است براى استقلال و خودكفايى در زمينه هاى ديگر.
4 !!! مـهـمـتـريـن عـامـل در كـسـب خـودكـفايى و بازسازى توسعه مراكز علمى و تحقيقات و تـمـركـز و هـدايـت امـكـانات و تشويق كامل و همه جانبه مخترعين و مكتشفين و نيروهاى متعهد و مـتخصصى است كه شهامت مبارزه با جهل را دارند و از لاك نگرش انحصارى علم به غرب و شـرق درآمـده و نـشان داده اند كه مى توانند كشور را روى پاى خود نگه دارند. انشاءالله اين استعدادها در پيچ و خم كوچه هاى اداره ها خسته و ناتوان نشوند.
5 !!! برنامه ريزى در جهت رفاه متناسب با وضع عامه مردم توام با حفظ شعاير و ارزش هـاى كـامـل اسـلامـى و پـرهيز از تنگ نظرى ها و افراط گرايى ها و نيز مبارزه با فرهنگ مـصـرفـى كـه بـزرگـترين آفت يك جامعه انقلابى است و تشويق به توليدات داخلى و برنامه ريزى در جهت توسعه صادرات و گسترش مبادى صدور كالا و خروج از تكيه به صـادرات نـفـت و نيز آزادى واردات و صادرات و به طور كلى تجارت بر اساس قانون و با نظارت دولت در نوع و قيمت .
6 !!! رعايت اصول ايمنى و حفاظتى مراكز و صنايع و ايجاد پناهگاه هاى جمعى براى مردم و كارگران كه اين اختصاص به زمان جنگ ندارد بلكه طريقه احتياط در هر شرايط است .
7 !!! اسـتـفـاده از نـيـروهـاى عظيم مردمى در بازسازى و سازندگى و بها دادن به مؤ منين انقلاب
خصوصا جبهه رفته ها و توسعه حضور مردم در كشاورزى و صنعت و تجارت و بازسازى شـهـرهـاى تـخـريـب شـده و شـكـسـتـن طـلسـم انـحـصـار در تـجـارت داخل و خارج به افراد خاص متمكن و مرفه و بسط آن به توده هاى مردم و جامعه .
8 !!! حـفـظ و نـگهدارى تركيب يك يا چند شهر خراب شده در جنگ به منظور ترسيم علنى تـجـاوز دشـمنان عليه انقلاب و كشورمان و نشان دادن قدرت دفاع و مقاومت قهرمانانه ملت كـه آيـنـدگـان فـقـط بـه اسـنـاد و نـوشـتـه هـا بـسـنـده نكنند. البته اين كار با رضايت كامل صاحبان املاك و با ايجاد شهرهاى مجاور بايد انجام شود.
9 !!! تاكيد بر حفظ ارزش ها و شؤ ون اخلاقى و اجتماعى و نيز سالم سازى اجتماعات كه گـروهـى از خدا بى خبر و فرصت طلب تصور نكنند كه مردم در برابر نيات پليد آنان بى تفاوتند.
انـشـاءالله خداوند همه را از شر نفس اماره و شر دشمنان محافظت فرمايد و به همه شرح صـدر و تـدبـيـر در امـور و اخـلاص در عـمـل و ايـثـار در خدمت به خلق مرحمت كند. احمد به صـورت آزاد بـهتر مى تواند به اسلام و مردم كشور خدمت نمايد و تنها در جلسات شركت مى كند تا گزارش مسايل سريعتر به اين جانب برسد.
والسلام على من اتبع الهدى
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ 12/7/67
پاسخ به نامه دوم حجت الاسلام والمسلمين قديرى
جناب حجت الاسلام آقاى قديرى دامت افاضاته
بسم الله الرحمن الرحيم
بـا سـلام و دعـاى خـيـر و آرزوى مـوفـقـيـت بـراى شـمـا در پـيـاده كردن احكام اسلام . نامه اول شما و جواب من در حال و هواى مدرسه و درس و بحث بود و الا من شما را مجتهد و صاحب نظر در فقه مى دانم و هميشه از خدا خواسته ام كه شما جوانان بتوانيد معضلات كشور در زمينه هاى مختلف را حل كنيد.
من شما را يكى از دوستان قديمى و خوب خود مى دانم و زحمات شما را در درس بحث و كمك هـاى شـمـا را در تـمـام زمـيـنـه هـا فـرامـوش نـمـى كـنـم . ما بايد سعى كنيم تا حصارهاى جـهـل و خـرافـه را شـكسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدى صلى الله عليه و آله بـرسيم و امروز غريب ترين چيزها در دنيا همين اسلام است و نجات آن قربانى مى خواهد و دعا كنيد من نيز يكى از قربانى هاى آن گردم . خداوند جناب عالى را تاءييد فرمايد.
والسلام عليكم و رحمه الله
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ 6/8/67
پيام تسليت به مناسبت رحلت آيت الله سيد روح الله خاتمى
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
اسـلام و ايـران يـكـى از پرفروغترين چهره هاى تقوا و خلوص و ايمان خود را از دست داد. بـرادر عـزيـزم خـاتـمـى زنـده دل ، چهره تابناك مبارزات خستگى ناپذير روحانيت روشن ضـمـير در دهه هاى اخير اين مرز و بوم بود. او روشنفكرى متدين و مجتهدى بزرگوار و از خوبان امينى بود كه اگر نتوان گفت بى نظير، مسلما كم نظير بود.
او با گوشت و پوست خود مبارزه را مى فهميد و سختى هاى آن را چون شربتى گوارا مى نـوشـيـد. او يار و پناه محرومان بود. او يك عمر با تحجر و واپسگرايى جنگيد و يكى از طـرفـداران بـى بـديـل اسـلام ناب محمدى صلى الله عليه و آله و سلم در عصر فريب و خودپرستى بود. او پاك زيست و پاك مرد و پاك در جوار رحمت رب اش آرميد. اين ضايعه دردنـاك را بـه مـردم ايـران خـصـوصـا بـه اهـالى متدين استان يزد و به خانواده مكرمش و فـرزنـدان مـتـديـنش و فرزند فاضل ، باتقوا و متعهدمان جناب حجت الاسلام آقاى حاج سيد مـحـمد خاتمى وزير محترم ارشاد اسلامى تسليت عرض مى نمايم . خداوند او را غريق رحمت خويش گرداند.
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ 10/8/67
رهـنـمـودهـاى امـام خـمينى مبنى بر (تحكيم برادرى ) در پاسخ به نامه حجت الاسلام حـاجشـــيــخ مـحـمد على انصارى درباره ى اختلاف نظرهاى موجود فيمابين دو جريان عقيدتى !!!سياسى وفادار به انقلاب و اسلام
جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محمد على انصارى دامت افاضاته
بسم الله الرحمن الرحيم
نـامه شما را مطالعه كردم ، مساله اى را طرح كرده ايد كه پاسخ به آن كمى طولانى مى گـردد ولى از آن جـا كـه مـن بـه شـمـا عـلاقه مندم ، شما را مردى متدين و دانا البته كمى احـساساتى مى دانم و از محبت هاى بى دريغت نسبت به من هميشه ممنونم . به عنوان نصيحت به شما و امثال شما كه تعدادشان هم كم نيست مسائلى را تذكر مى دهم :

 

next page

fehrest page