صحيفه نور جلد ۴

امام خميني رحمه الله عليه

- ۳ -


اسـت . خـدا از هـمـه مـردم عهد گرفته است به اينكه بايد اطاعتش بكنند، اين ناكث عهدالله است . خودش هم تعهد كرده است ، در مجلس اولى كه به اين سلطنت غاصب رسيده ، آمده است در مـجـلس و قسم خورده است به اينكه به مذهب شيعه وفادار باشد، مروج باشد، به ملت خيانت نكند. آن قسم هائى كه مى خورد اين ، نقض اين عهدش هم كرده است ، قرآن را گذاشته و قـسـم خـورده و خـدا را شـاهد گرفته است ، عهد كرده است به اينكه به ملت خيانت نكند، مـذهـب شـيـعـه را ترويج كند. ترويجش همين است كه مى بينيد و امانتش هم همين است كه شما داريد مى بينيد. مخالف سنت رسول الله هم كه الى ماشاءالله هر چه بخواهيد مخالف سنت رسول است .
مخالفت با شاه يك تكليف شرعى است
اگـر كـسـى بـبـيـنـد مـحـمـدرضـاخـان را كـه ايـن اوصـاف را دارد، سـكوت كند، جايش جاى مـحـمدرضاخان است در جهنم ، ولو نماز شب بخواند، ولو يك عالم باشد، ولو تمام عمرش را در اطـاعـت الله صـرف كـرده بـاشـد، اگـر در مـقـابـل ايـن آدم سـاكـت بـنـشـيـنـد (بـه حـسـب ايـن نـقـلى كـه از رسـول الله كـرده انـد و نـقـلى كـه از سـيـدالشـهـدا كـرده انـد كـه مـى فـرمـايـد رسـول خـدا چـنـين فرموده است ) چطور مى شود يك ملت ساكت بنشيند؟ عذر همه منقطع است ، هـمـه هـا منقطع است ، اگر ما چهار نفر هم بوديم قاعده اش بود كه قيام كرده باشيم . هيچ كـس ‍ نـمـى تواند بگويد ما تنهائيم . حالا ملت است ، تمام ملت است ، الان جميع ملت ايران ايـسـتـاده انـد در مقابل اين سلطان جائر، اين حاكم جائر، تمام ملت اسلام ، تمام ملت ايران قيام كرده اند، از دهات گرفته ، پريروز يك نفر پيش من آمده بود كه رفته بود يك دهات دور افتاده اى را ديده بود، گفت كه در اين دهات هم راهروى هر روز هست ، صبح و عصر. مى گـفـت . صـبـح و عـصـر در هـمـه ايـن دهات ، اهل علم آن ده جلو مى افتد و رعيت ها و مردم ديگر دنـبـالش پياده روى مى كنند. در يك همچو موقعيتى كه همه مردم قيام كرده اند من ديگر نمى توانم بگويم كه من نمى توانستم . نخير، مى توانى ، چنانچه مى بينيد كه مى توانيد، چـنـانـچـه مـى بينيد كه نه حكومت نظامى توانست كارى بكند نه دولت نظامى . همين دولت نـظـامى كه آنقدر هياهو براى خودش بجا آورده بود، حالا ديد كه وقتى همه مردم مى خواهند پـيـاده روى كـنـنـد، هـر كـس از يك گوشه اى مى خواهد پياده روى كند سران قوم ، ديد كه نمى شود، رها كرد گفت مجازند مردم . خيال كرد اگر اين اجازه را ندهد نمى روند. (مجازند) چـيـسـت ؟ مگر ديوانه اينها(مجازند مردم كه بروند، اجازه دادند) در يك جاى ديگر هم گفتند اعـليـحضرت اجازه داده اند. آخر اينها مضحك است ديگر، اينها ديگر مضحك است كه يك كسى چـنـيـن حـرفـى بزند و بگويد من اجازه دادم يا دولت بگويد من اجازه دادم . تو كى هستى ؟ شـمـا سـرنيزه ها را گذاشتيد طرف مردم ولى مردم آمده اند سينه هايشان را سپر كردند در مـقـابل سرنيزه هاى شما، بچه ها هم آمدند، زن ها هم آمدند، زن ها اين بچه هاى كوچكشان را بغل كردن و آمدند در صف مردم . اين يك امر الهى است ، خدا يك چنين كارى كرده ، اين آتش را خدا روشن كرده و اين روشنى اش هست ، مثل خورشيد مى ماند، تا آخر نتيجه اين مساله هست ان شاءالله . كسى الان عذر ندارد كه بگويد كه ما
نـمى توانستيم ، ما نمى دانستيم . كسى مى تواند در همه ايران بگويد من نمى دانستم كه ايـن سـلطـان جـائر اسـت ؟ كـسـى مـى تـوانـد بـگـويـد مـن دانـسـتـم مـخـالفـت بـا سـنـت رسـول الله مـى كـنـد؟ كسى نمى داند كه اين آدم عهد خدا را شكسته ، معصيت كار است ، به مـردم جـور دارد مـى كند؟ مال مردم را همه را هدر داده است هيچ كس نمى تواند بگويد من نمى دانستم . حالا كسى مى تواند بگويد كه ما ديگر نمى توانستيم ؟ تمام قدرت همراه ماست ، چـطـور نمى توانستيم ؟ همه بايد استنكار كنند يعنى بالفظ بگويند شاه اينطور است ، چـطـور بـعـضـى از عـلمـاء بـعـضى ازبلاد صريحا مى نويسند كه شاه اينطور است ، هيچ كـاريـشـان هـم نـكـردنـد، هـمه بايد بگويند كه شاه اينطور است (دولت نمى دانم چطور، رژيـم چـطـور اسـت ) ايـنـهـا غـلط اسـت ، بـايـد اسم ببرند بگويند كه شاه اينطور است ، استنكار كنند، عذر نمى شود بگويد من نمى توانستم ، نخير مى توانستى . اگر كسى يك كـلمـه بـگـويد كه در اين يك كلمه ترويج از اين ظالم است ، تاييد اين ظالم است ، با اين كـلمه حفظ بشود، اين ظالم اين خيانتكار به اسلام و مسلمين است ، نبايد اين كار بشود. اسم قـانـون اسـاسـى را نـبـايـد كسى بياورد كه با قانون اساسى ، مگر بگويد كه قانون اساسى ، اين موادى كه رضاخان با سرنيزه گذاشت توى قانون اساسى ، اين مواد كنار بـرود مـابقى قانون اساسى ، خوب آن غلط است لكن ديگر اينقدر جنايت ندارد كه بخواهد اين را نگهش دارد.
ايرانيان مقيم خارج مكلفند به تبليغ و انعكاس خواسته هاى ملت
امـروز عـذر نيست براى ما، هيچ كدام ما عذر نداريم ، لكن ما هم كه اينجا هستيم ، شما آقايان هـم كـه در ايـن بـلاد هـسـتـيـد بـى تـكـليـف نـيـسـتـيـد. آنـهـا در صـف مـردم ، در صـف قـتـال هـسـتـنـد، الان هـم شـايـد صـداى تـفـنـگ ، صـداى مـسـلسـل در تهران و قم و اهواز و نمى دانم كجا، الان هم شايد باشد براى اينكه مردم كه آرام نمى نشينند، آنها هم كه ايستاده اند در مقابل آنها، در صف مقاتله هستند و محاربه هستند، تـكـليـفـشـان را دارنـد عـمـل مـى كـنـنـد، بـه قـول رسـول الله دارنـد عـمـل مـى كـنـنـد، اقـتـدا بـه سـيـدالشـهـدا سـلام الله عـليـه كـردنـد و دارنـد عمل مى كنند. شما هم كه در اينجا هستيد، هر مقدار مى توانيد، توانيد كه مصاحبه مطبوعاتى بـكـنـيـد، مصاحبه مطبوعاتى كنيد و جرم و جرايمى كه اين آدم كرده است اين جرايم را افشا كـنـيـد، مـى تـوانـيـد كه اجتماع كنيد در يك جائى و بگوئيد يكى برود مطالب را بگويد، بـرود بـگـويـد. بـا ايـن رفـقـائى كـه در خـارج از كـشـور شـما داريد از فرق ديگر، از اهـل مـثـلا ايـنـجـا يـا سـايـر مـمـالك كـه آشـنـا هـستيد با آنها، هر جا اتفاق افتاد بايستيد و مـطـالبـتان را بگوييد تا مردم بدانند كه يك دسته اشخاص شلوغكار نيستند دارند اينكار را مـى كـنـنـد. آنـهـا كـه قـيام كردند بر ضد اين ، نه اينكه يك مردمى هستند كه مى خواهند شـلوغـكارى بكنند اين كارها راكنند، اين مردمى هستند كه حق مى گويند، حق خودشان را طلب كـنـنـد. آزادى حـق مـردم اسـت ، اسـتـقـلال يـك مـمـلكـت حـق اهل يك مملكت است كه طلب استقلال بكنند در مملكت . مردم شريفى هم كه قيام كرده اند و خون خـودشـان را دارنـد مـى دهـنـد در مـقـابـل اينكه احكام اسلام را و اين ثروت خودشان را يعنى ثـروت مـلتـشـان را نـگـذارنـد هـدر برود، احكام اسلام را نگذارند از بين برود و زير پا برود، بايد به مردم ، به اهالى اينجا شما حالى كنيد اين مطلب را. هر كسى
بـه هـر زبـانـى ، بـه هـر جـورى كه مى تواند بگويد به اينها كه مردم ايران كه قيام كـردنـد بـر ضـد ايـن مـرد و ايـن حـكـومـت ، بـراى ايـنـكـه ايـن حـكـومـت ، ايـن مـرد پـنـجـاه سـال اسـت خـودش و پـدرش بـه مـا خـيـانـت كـرده انـد، خـودش و پـدرش پـنـجـاه سـال اسـت جـنـايـت كـرده ، قـتـل عـام كـرده انـد. خـوب ، پـدرش مـسـجـد گـوهـرشـاد را قتل عام كرد، خودش ديگر هر جا بگرديد. (ولد صدق ) .
بـگـويـيـد بـه مـردم كـه مـسـاله ايـن اسـت ، نـه مـسـاله ايـن اسـت كـه يـك دسته اى هستند و اراذل و اوبـاش هـسـتـنـد و چـنـد نفر، اخيرا هم آن مردك مى گويد كه (يك عده معدودى مردم را نـاراحـت كـرده اند والا مردم همه شاه را مى خواهند!!) من نمى دانم آخر اينها چه جور فكر مى كـنـنـد؟ بـراى كـى مـى گـويـنـد اينهابگوئيد به مردم اينجا كه مردم ايران كه قيام كرده اند،براى يك مطلب واضحى است كه همه بشر قبولش دارد كه آزاد بايد باشد، نبايد هى در حـبـسـش كـنـنـد، نـبـايد جلويش بگيرند كه حرف نزن ، بيخ گلويش را فشار بدهند كه نبايد يك كلمه حرف بزنى ، قلمش را بشكنند كه نبايد بنويسى . قلم ها را اينها شكستند، قـدم هـا را شـكستند در اين پنجاه سال . حبس پر بود ازاشخاصى كه آزادى مى خواستند در اين پنجاه سال . حالا قيام كرده اند و حقوق واضح ملى خودشان را، آنكه از حقوق بشر است و از اوليـن حـقـوق بـشـراسـت ،(آزادى ،اسـتـقـلال ،حـكـومـت عـدل ) ايـن راخـواهـنـد مـردم . ايـن تـبـليـغـاتـى كـه از قـرارى كـه مـى گـويـنـد در هـر سال صد ميليون دلار ايشان خرج تبليغات خودش مى كند كه بگويد چشم و ابرويش كذا و نـمـى دانـم قـد وقـامـتـش چـه و مخالفين شان را به هرچى خواهند نسبت بدهند، اينها را شما فـشـل كـنـيد بگوييد به اشخاصى كه با آنها ملاقات مى كنيد كه مساءله اين نيست اين آدم مـال مـلت را بـر مـى دارد بـر ضـد مـلت خـرج مـى كـنـد، امـوال ملت را به ضد مصالح ملت دارد خرج مى كند. ان شاءالله خداوند همه تان را تاييد كند، موفق باشيد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 20/9/57
مصاحبه امام خمينى با خبرنگار تلويزيون آمريكا 
سؤ ال : درباره آنچه در ايران امروز اتفاق افتاده چه فكر مى كنيد، بخصوص بعد از اين تظاهرات آرام و آزادى زندانيان سياسى ؟
جـواب : مـردم ايـران در تـظـاهرات بسيار وسيعشان اعلام كردند كه ما شاه راخواهيم . اعلام رسـمـى كـردنـد،قـطعنامه هايى صادر كردند كه در اين قطعنامه ها تصريح شده بود كه رژيم سلطنتى را نمى خواهند، بنابر اين شاه هيچ گونه قانونيتى ندارد.
سـؤ ال : شـمـا هميشه فرموده ايد كه شاه بايد استعفا بدهد و تا استعفاى او مبارزه خواهيد كرد،بعد از استعفاى او چه خواهيد كرد؟
جـواب : اسـتـعـفـا كه معنا ندارد، شاه بايد كنار برود، براى اينكه به واسطه راى ملت ، شـاه نـشـده اسـت تـا اسـتـعـفـا بدهد، او بايد كنار برود. بعد از كنار رفتن او، ما جمهورى اسلامى متكى به آراى عمومى و قوانين اسلام برقرار خواهيم كرد.
سـؤ ال : جـهـت اسـاسـى دولتـى كـه شـمـا مـى خـواهـيـد تـشـكـيـل بـدهـيد، چه خواهد بود؟ آيا بازگشت كامل به سنت مسلمانان شيعه با زندگى در قـرن مـا هـمـاهـنـگ خـواهـد بـود، مـثـلا تـجـارت و روابـط بـيـن الملل ؟
جـواب : مـن نـمـى دانم كه تبليغات عمال خارجى و تبليغات شاه در شما چه تاثيرى كرده است كه اسلام به معنى مصطلح امروزش را سنتى مى خوانيد. اسلام پيشرفته ترين حكومت را دارد و به هيچ وجه حكومت اسلام با تمدن مخالفتى نداشته و ندارد. اسلام خود از پايه گـذاران تـمـدن بـزرگ در جـهـان بـوده اسـت .هـر كـشـورى كـه بـه قـوانـيـن اسـلام عـمـل نمايد، بدون شك از پيشرفته ترين كشورها خواهد شد. ما اميدواريم كه با پيروزى خـود، ايـن مـطـلب را بـه جـهـان ثـابـت كـنـيـم . مـا بـا حـفـظ استقلال با تمام كشورها روابط دوستانه خواهيم داشت .
سـؤ ال : هـزاران نـفـر در خـيـابـان هـاى تـهـران راهـپـيـمـائى كـردنـد و عـكـس هـاى شـما را حـمـل مى كردند و عليه سلطنت شاه شعار مى دادند، از نقطه نظر شما، اين تظاهرات موفق بوده است ؟
جواب : بسيار هم موفق بوده است ، براى اينكه با آن تظاهرات به دنيا مخصوصا آمريكا ثـابـت كـردنـد كـه حكومت شاه غيرقانونى است و به هيچ وجه نمى شود او را تائيد كرد. شاه بايد برود و چاره اى ندارد.
سـؤ ال : هـيچ گونه قهر و شورشى در تظاهرات ديروز به نظر نرسيد، بعضى ها مى گويند شاه بدين ترتيب طوفان را از سرخودش رد كرده ، آيا با اين نظر موافقيد؟
جـواب : بـزرگـتـريـن طـوفان همين تظاهرات آرام ديروز بود،براى اينكه ملت ايران به دنـيـا فـهـمـانـد كـه ايـن تـظـاهـرات حـسـاب شـده اسـت و مـردم ايران مى توانند همه چيزرا كـنـتـرل كـنـنـد ودر عـيـن حـال شـاه رانخواسته اند و رفتن شاه را خواستار شدند.بايد همه بدانند كه شاه چاره اى ندارد، بايد برود.
سـؤ ال : بعد از استعفاى شاه ، چه دولتى ايجاد خواهد شد؟ عده زيادى ازمردم آمريكا فكر مى كنند كه دولت آينده ، ضد آمريكايى خواهد بود.
جواب : دولت جمهورى اسلامى است و در متن دولت ، ضديتى با هيچ دولتى و مملكتى نيست . آمـريـكا اگر چنانچه با اين دولت رفتارش ، رفتار انسانى باشد و احترام را حفظ كند، اين دولت با او هم مانند ساير دول ، احترام متقابل را حفظ خواهد كرد.
سـؤ ال : چـه تـضـمينى خواهيد داد كه ايران نفت را به آمريكا بفروشد، بعد از اينكه شاه برود؟
جـواب : تـضـمـيـن نـخـواهـيم داد، لكن اختيار داريم و ما هم مى خواهيم نفت را بفروشيم ،اگر امريكا هم مشترى است به او هم مى فروشيم .
تاريخ : 20/9/57
مصاحبه امام خمينى با كانال سى . بى . اس آمريكا 
سؤ ال : شما در باره تظاهرات ديروز و راهپيمايى تهران چه فكر مى كنيد؟ نتيجه آنها از نظر شما چگونه است ؟
جـواب : تـظاهرات ديروز در سطح بسيار وسيعى انجام گرفت و نتيجتا اعلام شد كه شاه را نـمـى خـواهـند، اگر چه ملت شجاع اين را قبلا بارها اعلام كرده بودند و شاه اصلا هيچ جنبه قانونى ديگر ندارد و تمام ملت براى چندمين بار در سراسر ايران اعلام كردند كه ما شاه را نمى خواهيم .
سـؤ ال : شـمـا احـسـاسـتان نسبت به تظاهرات ديروز چه بوده است ؟آيا شما راضى بوده ايد؟
جـواب : كـامـلا راضـى هـسـتـم و0 عـقـيـده ام بـر ايـن اسـت كـه مـؤ ثـر بـوده است . مردم با كـمـال نـظـم و آرامـش اعلام كرده اند كه ما شاه را نمى خواهيم ، شعارها اسلامى بوده است و ضد شاه و جز مسلمانان هيچ كس در اين تظاهرات شركت نداشته است .
سـؤ ال : ناظرين معقتدند كه اگر شاه استعفا بدهد، يكى از دو چيز رخ خواهد داد، يا اينكه يك حكومت اسلامى به معناى واقعى كلمه روى كار خواهد آمد و يا نظاميان ، دولت را در دست خواهند گرفت كه در نهايت ، هر دو كار به نفع روسيه تمام خواهد شد، به نظر شما چه اتفاقى خواهد افتاد؟
جـواب : نـظـامـى هـا اگـر روى كـار بـيـايـنـد،هـمـيـن هـسـت كـه هـسـت و حـل مـشـكـلات نـمـى شـود و مـلت هـم آرام نـخـواهـد گـرفـت و اگـر دولت اسـلامـى تـشـكيل شود كه خواهد شد، روسيه به هيچ وجه در ايران قدرت پيدا نخواهد كرد و دولت اسلامى به روسيه اجازه نخواهد داد كه در مملكت دخالت كند، چنانچه به هيچ مملكتى اجازه نخواهد داد.
سـؤ ال :در صورتى كه طرفداران شما روى كار بيايند، بر سر خارجيان چه خواهد آمد؟ نـظـر و روش شـمـا نـسـبـت بـه روسـيـه شـوروى و اسرائيل چه خواهد بود؟
جـواب : امـا خـارجـيـان كـه در مـمـلكـت هـسـتـند، اگر خلافى در مملكت نكنند، حكومت ما بر طبق قـوانـيـنـش بـاآنـان عـمـل خـواهـد كـرد و بـراى آنـان نـاراحـتـى فـراهـم نـخـواهـد شـد. امـا اسـرائيـل مـطـرود مـاسـت و براى هميشه ، نه نفت به او مى دهيم و نه آن را به هيچ وجه مى شـنـاسـيـم و امـا شـوروى مـثـل سـايـر مـمـالك اسـت ، اگـر چـنـانـچـه احـتـرام متقابل را حفظ كند، ما هم بااو رفتار همسايگى مى كنيم و ما به او اجازه دخالت در مملكتمان را نمى دهيم .
سؤ ال : چه مدت فكر مى كنيد شاه خواهد بود؟
جواب : نمى توانم پيش بينى كنم ولى انشاءالله به همين زودى ها او مى رود.
سؤ ال : به نظر شما چه مدت مانده است كه شاه استعفا بدهد؟
جـواب : نـمـى تـوانـم پـيـش بـيـنـى كـنـم لكـن امـيـد اسـت سـر عقل بيايد و به زودى كنار برود، ما اميدواريم كه او را دستگير كرده و محاكمه نموده و به سزاى اعمالش برسانيم .
تاريخ : 20/9/57
بيانات امام خمينى در مورد ابعاد گسترده مكتب اسلام  
رشد فرد و جامعه از رئوس برنامه ها و تعاليم اسلام
بسم الله الرحمن الرحيم
انشاءالله كه موفق باشند همه . من از آقايان توقع دارم كه در هر جا كه هستند جهاتى را مـلاحـظـه كنند. يكى اينكه اسلام فقط همان طورى كه مى دانيد، اسلام همان طورى كه فقط احـكـام ظـاهـرى راجـع بـه افراد باشد نيست ، همين طور همه اسلام عبارت از قيام و نهضت و اينها هم نيست .اسلام اينجور جهات دارد و كسى كه بخواهد اسلام را بشناسد، همه جهات در اسلام هست يعنى آن چيزى كه مربوط به رشد فرد است ، آنكه مربوط به رشد جامعه است ، آن كـه مـربـوط بـه سـيـاسـتـى اسـت كـه بـيـن آن و سـايـر مـلل هـسـت ، آنـكـه مـربـوط به اقتصاد است ، آن كه مربوط به فرهنگ است ، تمام اينها در اسـلام هـسـت . مع الاسف بعضى از اشخاص را گفته مى شود (همين جوان هائى كه در اروپا هـستند و زندگى مى كنند يا در آمريكا و اينها) همان يك جهت را در نظر مى گيرند و آن جهت مـبـارزه عرض مى كنم كه تظاهرات و امثال ذلك . البته مبارزه با دشمن ، مبارزه با فساد، مـبـارزه بـا اين حكومت هاى فاسد جزء برنامه هاى دولت اسلامى است و جزء احكام است لكن انـحصار به اين ندارد. آقايان همان طورى كه در اين جهت اقدامات مى كنند و فعاليت ها مى كـنـنـد، راجـع بـه آن تـكـاليـف شـخصيه خودشان ، راجع به تكاليفى كه خداى تبارك و تـعالى از افراد خواسته است و همه اينها به نفع خود انسان است ، راجع به اين هم بايد خيلى كوشش داشته باشند و خودشان را به واسطه همين امور بسازند.
تكليف ايرانيان مقيم خارج ، رعايت اخلاق اسلامى و افشاى جنايات شاه
از امـورى كـه بـاعـث تـاسـف مـن اسـت كـه بـسـيـار در ايـنـجـاهـا صـحـبـت آن هـسـت و سـؤ ال مى شود كه جوان هائى كه در اين جاها هستند گاهى در دكان ها، در موسسات دولتى ، در موسسات مثلا بانكى يا قطار يا اتومبيل ها، اينها گاهى وقت ها يك تخلفاتى مى كنند به حـجـت ايـنـكـه خـوب ، ايـنـهـا مـال مـا را خـوردنـد پـس مـا هـم مـال آنـهـا را.ايـن صـحيح نيست ، شماهائى كه در اينجا الان هستيد، شما اشخاصى هستيد كه اگـر از شـمـاها يك مطلب خيانتى ببينند، عموميت به ملت ايران مى دهند ملت مى گويند ملت ايـران اينطورى هستند، دزدند ملت ايران يا مسلمان ها اين جورى هستند از اين جهت بايد خيلى ايـن جـهـات را مـلاحظه كنيد كه ، ولو اينكه جايز هم بدانيد، حالا جايز هم نيست اما جايز هم بدانيد كه مال اين موسسه را
بـرداريـد، بـرنـداريـد، تعرض كنيد از اين معنى براى اينكه حفظ آبروى خودتان و حفظ آبروى اسلام و حفظ آبروى ملت لازم است . اگر در يك جائى كه مثلا مى روند جوان ها، در آنـجـا سـوار چـيـزى مى خواهند بشوند يا سوار طياره بشوند يا قطار بشوند، بليطها را مـثـلا تـخلف بكنند و تقلب در آن بكنند، اين با حيثيت انسانى يك ملت دارند بازى مى كنند. ايـنـهـا را شـمـا بـه رفـقـايـتـان سـفـارش كـنـيـد كـه احـتـراز كـنـنـد از ايـن مـسـائل و ايـن حـجـت كـه آنـهـا مـال مـا را مـى خـورنـد پـس مـا مال آنها را بخوريم ، اين حجت درست نيست ، صحيح نيست . شما بايد حفظ حيثيت ملت خودتان را، حـفـظ حيثيت اسلام را بكنيد براى اين كه شما اگر فرض كنيد كه پاسبانى دست شما را بگيرد در يك جائى كه تخلفى كرديد، نمى گويند اين آقا، مى گويند ملت ايران اين طـورى است ، گويند اسلام اين طورى است . بنابراين اين تكليف بسيار مهمى است كه بر گـردن شـمـاهـا هـسـت و تـمـام افـرادى كه از ايران و از بلاد مسلمين در اروپا يا در آمريكا زنـدگـى مـى كـنـنـد بـايـد خـيـلى اين جهات را، جهات حيثيت خودتان را، معنويت خودتان را، آبروى خودتان را، اينها را بايد در اين بلادى كه هستيد حفظ بكنيد و تخلفاتى كه موجب هـتـك يـك ملتى است هرگز نكنيد، ولو جايز هم بدانيد نكنيد، ولو يك كسى هم به شما ظلم بـكند شما چيزى كه اسمش تقلب مى گذارند، اگر كشف بشود پليس آن را تقلب مى داند، يـك هـمـچـو كـارى هرگز نكنيد. به رفقايتان سفارش كنيد كه اين مطلب را كه از من كرارا ايـنـجـا كـه آمـده اند پرسيدند و پرسيده اند و من هم هميشه گفتم نكنيد اين را شما سفارش كنيد كه همچو كارهائى را نكنند اينها. اينها مضر است به حيثيت ما و از آن طرف هم راجع به ايـن مـسـائل ايـران ، شـما در هر جا كه هستيد به دوستانتان ، به دوستان آمريكائى تان ، دوسـتـان اروپـائى تـان كـه آشـنـائى پـيـدا كـرديـد، ايـن مـسـائل ايـران را بـگـوئيـد كـه ايـن شـخـص ايـن طور با مردم رفتار كرده ، مردم تماما مى گـويـنـد مـا ايـن را نـمـى خـواهيم و از اين مسائل ايران در آنجا افشا كنيد تا اينكه ابهامى نـبـاشـد بـيـن خـارجـى هـا و خـيـال كـنـند كه مملكت ايران ، مردم ايران يك مردم وحشى هستند، دارند... خير قضيه اين حرف نيست بلكه مى خواهند يك حكومت وحشى را از بين بردارند، اين مـسـائلى اسـت كه بايد شما بگوئيد و انشاءالله كه موفق باشيد هميشه و مويد باشيد و سلامت باشيد.
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
تاريخ : 20/9/57
مصاحبه امام خمينى با راديو تلويزيون كانادا 
سؤ ال : چه نتايجى بر اين تظاهرات ، بار است ؟
جواب : تمام ملت راى دادند كه شاه نبايد باشد و بايد دنيا اين معنا را بداند كه شاه به هيچ وجه ديگر قانونيت ندارد، قبلا هم نداشت ولى ملت ، ديروز و امروز اعلام كردند، اعلام عمومى كردند كه شاه بايد برود و شاه نمى خواهند.
سـؤ ال : بـنـابـرايـن بـه نـظر حضرت آيت الله هيچ گونه مصالحه با شاه امكان پذير نيست ؟ ولو به عنوان اينكه فقط به صورت سمبليك در درست دولت باشد؟
جـواب : هـيـچ مـصـالحـه اى بـا شاه ممكن نيست . شاه جانى است و بايد محاكمه بشود و به سزاى اعمالش برسد.
سؤ ال : بارها حضرتعالى فرموده ايد كه شخصا در دولت آينده نخواهيد بود، پس اگر ايـن بـاشـد، رهـبـران سـيـاسـى و گـروه هـايـى كه دولت را پس از اين تغيير در دست مى گيرند، چه كسانى خواهند بود؟ اين سؤ ال را از اين جهت مى كنم كه پشتيبانان شاه گفته اند كه كسى نيست مملكت را اداره كند و در صورتى كه شاه برود، عدم ثبات و هرج و مرج در مملكت پيش مى آيد.
جـواب : شـاه مـمـلكـت را به هرج و مرج كشيده است ، اگر او برود اشخاص كاردان آگاه از اوضاع جهان زيادند و كشور را به بهترين وجه اداره خواهند كرد.
تاريخ : 20/9/57
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـيـنـى در مـورد قـطع رابطه با دولت هاى پشتيبان شاه و دعوت ارتشيانجوان بر پيوستن به صفوف ملت
رفراندم و تظاهرات آرام ملت سقوط شاه را به همه دنيا اعلام كرد
اعوذبالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
تـظـاهـرات ديـروز و امـروز در ايـران راه عـذر را از همه كس و همه دولت سلب كرد، ديگر دولت هـا نـمـى توانند ادعا كنند كه شاه قانونى است و در مملكت به طور رضايت مردمى ، بـه طور قانونى توقف كرده است . رفراندمى كه در ديروز و امروز شد و قطعنامه هائى كـه صـادر شـد، بـه هـمـه دنـيـا ثـابـت كـرد كـه شـاه سـاقـط اسـت . مـا مـى گـفـتـيـم از اول سـاقـط بـوده اسـت ، داشـتـنـد، ديروز و امروز ثابت كرد كه هيچ قانونيت ندارد براى ايـنكه به حسب نص قانون اساسى ما شاه بايد به راى ملت ، شاه باشد و اين امر طبيعى اسـت كـه بـايـد ايـن طـور بـاشد و الان تمام ملت در تهران ، مشهد، قم ، تبريز، همه جاى ايـران اعـلام كـردنـد بـا آرامـش (كـه عـذرى در كـار نـبـاشـد كـه يـك طـوائف ديـگـرى داخـل بـودنـد و ازآن طـرف مـرزهـا آدم آمـده انـد) بـا كمال آرامش ، تمام ايران گفتند كه ما شاه را نمى خواهيم .
اخطار به سران دولت هاى حامى رژيم شاه
بـنـابـرايـن مـن يـك پـيـامـى بـه دولت هـاى دنـيـا دارم و يـك پـيـامـى هـم بـه داخـل كـشـور و ارتـشى ها. آن كه به همه دولت هاست اين است كه ما اعلام مى كنيم از امروز كـه رفـرانـدم مان به طور تماميت انجام گرفت و همه مى دانيد كه شاه قانونى نيست . هر دولتـى كه پشتيبانى از ايران بكند، ما تمام قراردادهائى كه با ايران كرده اند لغو مى كـنـيم و يك قطره نفت به آنها نخواهيم داد و لااقل تا وقتى كه دولتشان هست . مجلس امريكا بـايـد از كـارتـر مواخذه كند، استيضاح كند او را كه چرا پشتيبانى مى كنى از يك حكومتى كـه پـايـه مـلى ندارد و هيچ كس با او در ايران موافقت ندارد. بايد اين دولت ، كارتر را اسـتـيـضـاح كـنـند و شخص كارتر را استيضاح كنند كه تو بر خلاف مصلحت مملكت آمريكا دارى عـمـل مـى كـنـى ، اگـر چنانچه پشتيبانى بكنى از شاه كه برخلاف قانون در ايران سـلطـه پـيـدا كـرده اسـت و رفراندم ديروز و امروز ايران او را ساقط كرده ( اگرتا حالا ساقط نبوده است ) اين خلاف مصلحت مملكت امريكاست
بـراى ايـن كـه اگـر چـنـانـچه تو پشتيبانى بكنى ، مادامى كه تو و دولت تو هست ، نفت بـراى امـريكا هيچ نيست و همين طور اين اعلام به ساير كشورهاست ، چه كشور امريكا و چه انـگلستان و چه شوروى و چه ساير ممالك كه مى خواهند از ايران نفت بخرند، ما حتى به طور فروش عادلانه هم به اين ممالكى كه پشتيبانى از امروز بكنند از شاه ، نفت نخواهيم داد يـعنى تا آنوقتى كه دولت هاى اينها سركارند و شاه را پشتيبانى مى كنند تا آن وقت نـخواهيم نفت به آنها داد. بله ، با ملت هايشان دشمنى نداريم و دولت هايشان را اگر ملت ها يا مجلس وادارند كه پشتيبانى شان را از شاه قطع كنند و اعلام كنند كه ما پشتيبان شاه نيستيم ، ما نفت خواهيم داد و اگر دولت ها اين كار را نكنند، تا آن دولت هست ، نفت براى اين ملت ها هم نيست ، حالا مجلس خودشان مى دانند با دولت هايشان .
ايـن يـك پـيامى است به خارج و سران دولت ها كه چشم خودشان را باز كنند و راه صحيح بـرونـد، پـشتيبانى از يك ملتى كه ايستاده است و مى گويد من حق خودم راخواهم ، من آزادى مى خواهم ، حق سرنوشت من با خود من است ، من شاه را نمى خواهم ، بايد پشتيبانى بكنند از يـك همچو ملتى و اگر پشتيبانى نكنند و از شاه پشتيبانى بكنند، ديگر نفتى در كار نيست براى آنها مادامى كه آن دولت هست .
صاحب منصبان جوان ارتش ، خدمت شاه را رها و به صفوف ملت بپيوندند
ويـك مـطـلبـى كه به ارتش خواهم بگويم ، به ارتش ايران مى خواهم بگويم و اميد است كـه بـرسـد به آنها، اين است كه اين جوان ها، از صاحب منصبانى كه (من مى دانم كه اينها مـحـروم هـسـتند) اين صاحب منصب هاى پيرى كه از سابق بودند، خصوصا از آنهائى كه از زمان رضا شاه بودند (اگر باشند) آن پيرها را شاه اسير كرده است آنها البته موافقند و اين كشت و كشتار هم به دست آنها واقع شده است ، چه در حكومت نظامى چه در دولت نظامى ، مـا از آن پـيـرهـا ديگر مايوس هستيم ، اينها را بعد يكى يكى اسمائشان را ثبت كنند و در دولت اسـلامـى آنـها به مجازات خودشان ان شاءالله مى رسند و اما صاحب منصب هاى جوان كـه آن رتـبـه هـا را نـدارنـد يـعـنـى به آنها ندادند يعنى آنها را در يك رتبه پائين نگه داشتند كه زير دست آن بزرگ ها باشند كه آن بزرگ ها نوكر رسمى آمريكا يا شوروى هـسـتـنـد و بـراى آنـهـا خـدمـت مى كنند و براى شاه هم به دست دوم خدمت مى كنند و آنها را از پـول نفت ما سير كردند، آنها چون سير شدند و از نعمت اين ملت به دست شاه سير شدند، ايـنـها ولى نعمت خودشان را شاه و آمريكا دانند، ما از آنها مايوس هستيم و اما طبقه جوان كه مـهـم در ارتـش ، ايـن طـبقه هستند، اينها را من تنبه به آنها ميد هم كه شما جوانيد، شما باز وقت زندگى تان مانده است ، وقت كارتان مانده است ، وقت خدمتتان به ملت مانده است ، شما برگرديد به اين ملت و خدمت به ملت بكنيد و رها كنيد اين دستگاهى كه الان شما مى دانيد كـه بـرخـلاف قـانون است ، برخلاف اسلام است ، دست از اين دستگاه برداريد و به ملت بـپـيـونـديـد و حكومت اسلامى شما را با آغوش باز پذيرائى مى كند و بهتر از زمان شاه بـراى شـمـا خـواهـد بـود بـراى اين كه ديگر درحكومت اسلامى كه يك پولى بدهند كه از حاكم تقويت كنند، اين ديگر
نيست در آنجا. آنجا حكومت عدل است ، حكومت ملى است ،حكومت مستند به قانون الهى و به آراء مـلت هـسـت .ايـن طـور نيست كه با قلدرى آمده باشد كه بخواهد حفظ كند خودش را، با آراى مـلت مـى آيـد و مـلت او را حـفـظ مـى كـنـد و هـر روزى هـم كـه بـرخـلاف آراء مـلت عـمـل بـكـنـد يـا بـرخـلاف قـانـون ، قـانـونـى كـه مـوظـف اسـت عمل بكند، قهرا ساقط است و ملت ايران هم او را كنارش مى گذارند.
مملكت هميشه محتاج ارتش است
شـمـاهـا جـوان هـاى صاحب منصبان ارتش كه مثل آن پيرها نيست كه ديگر آن فطرتتان را از دسـت داده بـاشـيد در مقابل دلار، شما برگرديد به آغوش ملت و ملت شما را مى پذيرد و حـكـومـت اسـلام هـم شـمـا را نگهدارى مى كند. گمان نكنيد كه اگر حكومت اسلامى آمد، ديگر صـاحـب مـنـصب نمى خواهد. اينها تبليغاتى است كه كنند. حكومت اسلامى هم همه اين ابزارى كه ساير حكومت ها دارند دارد، منهاى دزدى . دزدى را ما مى خواهيم جلويش را بگيريم ، دزدها راخـواهـيـم بـگـيـريـم .آنهائى كه خدمت به وطن مى كنند، ارجمندند پيش همه ما، پيش خدا هم ارجـمـنـدنـد، آنـهـا هـمـه چـيـز بـرايـشـان مـهـيـا خـواهـد شـد. آنـهـائى كـه دزدنـد و اموال اين ملت را دزديدند و در خارج بردند و خوردند، آنها البته مواخذ خواهند شد و گمان نـكـنـنـد كه از ايران رفتند بيرون تمام شد قضيه ، اگر اينجا بيايند، اين جوان ها هستند كـه ايـنـجـا به حسابشان مى رسند. اگر امريكا بروند، باز هم هستند، انگلستان بروند، بـاز هـم هـسـتـنـد.ايـنـهـا گـمـان نـكـنـنـد كـه پـول هـا را بـردنـد و خـود شـاه هـم همين طور، خـيـال اين معنا را بكند كه حالا ما پول ها را مى خوريم حالا هم همينطورى مى مانيم و بعد هم بـا طـياره سوار مى شويم و فرار مى كنيم مى رويم به آمريكا، هرجا برويد، هستند جوان هاى غيور ايرانى درآنجا و به حساب شما خواهند آنجا رسيد.
در هر صورت من از اين جوان هائى كه در ارتش هستند و من مى دانم كه آنها فطرت اسلامى خـودشـان ، فـطـرت انـسـانـى خودشان را از دست نداده اند و اينها قلبا با ملت هستند منتها حـالا، تـحـت (بـه خـيـال خـودشـان ) فـرمـان ايـن بـزرگـتـرهـا، ارتـشـبـدهـا يـا امثال اينها هستند و اينها را ترسانده اند از اينكه اگر يك وقتى حكومت اسلامى پيش بيايد ديـگـر صاحب منصبى تو كار نيست ، خير، زمان حضرت امير هم صاحب منصبى تو كار بوده است منتها با يك فرم ديگرى بوده است . صاحب منصب ، آن وقت هم مالك اشتر يكى از صاحب مـنـصـب هـاى بـزرگ حـضـرت امـيـر بـوده است ، محمدبن ابى بكر يكى از صاحب منصب هاى بـزرگ حـضـرت امير بوده است . هميشه محتاج است مملكت به ارتش و هميشه محتاج است به صاحب منصب و هميشه محتاج به همه اين قشرهائى كه در ادارات است . آنى كه احتياج به او نـدارد، آنـهـائى هـسـتـنـد كـه سـربـار هـسـتـنـد، آنـهـائى كـه خـواهـنـد مـال مـلت را بـخورند و كار هم نكنند، مال ملت را بخورند و نفعى هم نداشته باشند براى مـلت ، آنـهـا البته حساب خودشان را بايد بكنند و هر چه كمتر بخورند به نفع خودشان اسـت ، هـر چـه هم كمتر ببرند به نفع خودشان براى اين كه در هر جا بروند، اينها پيدا خواهند شد.
تبليغات سوءاجانب عليه حكومت اسلامى
در هـر صـورت ايـن تبليغاتى كه مى شود، چه در بين ارتشى ها، سربازها و چه در بين دهقان عرض ميكنم كه كشاورزها كه اگر حكومت اسلامى بشود اين دهقان ها دوباره بايد به حال فلاكت بيفتند،خود دهقان ها مى دانند اين را كه اين اصلاحات ارضى اى كه اين آقا كرد، ايـن بـيچاره ها را به روزگار سياه نشاند.اينها الان زندگى شان بسيار زندگى پستى اسـت وايـن بـانـك تـعاونى و اين هيات هائى كه درست كردند، اين بيچاره ها را به كلى از هستى ساقط كردند و يك حكومت اسلامى كه بشود، اين حرف ها نيست تو كار.
خيال نكنيد كه اين املاكى كه حالا از اين گردن كلفت ها گرفته شده است ، حكومت اسلامى مى آيد و مى گويد زمين ها را بدهيد به خودشان . يكى يكى را مى آيد مى نشاند حساب از آنـهـا مـى كـشـد، شـمـاهـا مـاليـات دولت اسـلام را بـايـد بـدهـيـد، شـصـت هـفـتـاد سـال ، صـدسـال ، خـودتـان ، پـدرتـان ، جدتان نداده ، اگر حساب بكنيم ، زائد بر اين امـلاكـى كـه شـمـا داريـد، جـواهـراتـتـان را هـم از شـمـا مـى گـيـريـم ، پول هاى بانكى تان را هم از شما مى گيريم براى اينكه شما بدهكار هستيد به دولت . وقـتـى امـلاك مـلى شـد يـعـنى مال دولت اسلام شد، آن وقت البته دهقان لازم دارد، رعيت لازم دارد، كـشـاورز لازم دارد. نـمـى خـواهـد كـشـاورزى را مـثـل حالا بكند كه دستش پيش اسرائيل و امريكا دراز باشد كه تخم مرغ بدهد!!! نمى دانم !!! جوجه بدهد، !!! نمى دانم گندم بدهد، جو بدهد. خواهد يك مملكتى باشد كه همه چيز از خـودش بـاشـد. هـمـه چـيـز دارد مـمـلكـت مـا، نـه ايـن اسـت كـه نـدارد، هـمه چيز دارد. مملكت ما كـشـاورزيـش ، يـك ناحيه اش ‍ براى يك مملكت كافى است . از بين برد اين آدم كشاورزى ما را، دامدارى ما را ازبين برد براى اين كه مراتع ما را به غير داد عرض ‍ ميكنم كه همه چيز مـا را بـه بـاد فـنـا دادنـد. مـا مـى خـواهـيـم يـك مـمـلكـتـى بـاشـد، مال خودمان باشد.
اسلام برخاسته از ضعفا و حامى و طرفدار آنان
اسلام نيامده كه ظلم به ضعفا بكند، اسلام آمده است كه ضعفا را پرستارى بكند، خدمت به ضـعـفـا بـكـنـد. اسـلام از تـوى ضـعـفـا پيدا شده است ، از اغنيا كه پيدا نشده است ، از اين گـداهـاى مـديـنـه و مكه اسلام پيدا شد، از اين بيچاره ها و ضعيف ها پيدا شده است و انبياى ديـگـر هـم هـمـين طور بودند چون اشراف نبودند كه طرفدار اشراف باشند، اينها از همين ضعفا هستند، از بين همين توده ها پيدا شدند و طرفدار همين توده ها هم هستند و نمى گذارند ظـلم بـه ايـنها بشود، البته به بزرگ ها هم نمى گذارند ظلم بشود، به هيچ كس نبايد ظلمى بشود.
ارزش زن از ديدگاه اسلام
اين تبليغات كه (اگر اسلام پيدا شد مثلا ديگر زن ها بايد بروند توى خانه ها بنشينند و قـفـلى هم درش بزنند كه بيرون نيايند) اين چه حرف غلطى است كه به اسلام نسبت مى دهند. صدر اسلام زن ها
تـوى لشـكـرهـا هـم بـودنـد، تـوى مـيـدان هـاى جـنـگ هم مى رفتند. اسلام !!! با دانشگاه ها مـخـالفـيم با فساد دانشگاه ها مخالف است ، با عقب نگه داشتن دانشگاه ها مخالف است ، با دانـشـگـاه اسـتعمارى مخالف است اسلام ، نه با دانشگاه مخالف است ، اسلام با هيچ چيز از ايـن مـظـاهـر عـرض مـى كـنـم تمدن مخالفت ندارد و با هيچ قشرى از شماها مخالفت ندارد. اسلام زن ها را دستشان گرفته آورده در قبال مردها نگه داشته در صورتى كه در زمانى كه پيغمبر اسلام آمد، زن ها را هيچ حساب مى كردند. اسلام زن ها را قدرت داده است . اسلام زن هـا را در مـقـابـل مردها قرار داده ، نسبت با آنها تساوى دارند. البته يك احكام خاص به مـرد اسـت كـه مناسب با مرد است ، يك احكام خاص به زن است ، مناسب با زن است . اين ، نه ايـن اسـت كـه اسلام نسبت به زن و مرد فرقى گذاشته است ، زن و مرد، همه آزادند در اين كـه دانـشـگـاه بـرونـد، آزادنـد در ايـن كـه عرض مى كنم راى بدهند، راى بگيرند. اين كه مخالفند، اين است كه اينطورى كه اينها زن را مى خواهند بار بياورند كه يك ملعبه اى در دسـت مـردهـا بـاشـد و بـه قـول شاه (زن خوب است فريبا باشد) ما مى خواهيم اين كلام را بـگـيـريـم ، ايـن غـلط را بـگـيـريـم . مـا مـى خـواهـيـم زن آدم بـاشـد مـثـل سـايـر آدم هـا، انـسـان بـاشـد مـثـل سـايـر انـسـان هـا، آزاد بـاشـد مثل ساير آزادها.
شاه بايد بساطش را جمع كند و برود.
ايـن تبليغاتى كه شاه ، سالى صد ميليون دلار مى گويند داده براى تبليغات ، اينها را گوش نكنيد به آنها، ديگر هم به گوش كسى نمى رود اين حرفها، ايشان هم ديگر بايد جـمع كند بساطش را، برود سراغ كارش . من اميدوارم كه ، انشاءالله شماها موفق باشيد و اسـلام انـشاءالله با كمال توفيق در ايران حكومتش را قائم مقام حكومت هاى ظلم قرار بدهد. خـداونـد آنـهـائى كـه در ايـران هـستند و كمك به اسلام مى كنند، همه را مويد و موفق قرار بدهد و شما جوان هائى كه در خارج ايران هستيد، همه را موفق كند كه بتوانيم ما دست اجانب را از مملكت خودمان قطع كنيم .
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
تاريخ : 21/9/57
پيام امام خمينى به ملت ايران و اخطار به سران كشورهاى حامى شاه  
بسم الله الرحمن الرحيم
بـه عـمـوم مـلت شجاع و فداكار ايران صميمانه درود مى فرستم . شما مردم عظيم الشان بـا اراده آهنين خود و شعارهاى زنده و تعيين كننده به جهانيان ثابت كرديد كه شاه را نمى خـواهـيد و بايد از قدرت غاصبانه خلع شود و با اين رفراندم بزرگ ، بى پايگاهى او را در بـيـن مـلت براى چندمين بار اعلام كرديد و مشت ياوه گويان را كه حتى در زمانى كه شعارهاى عمومى (مرگ برشاه ) سراسر ايران را فراگرفته بود، مدعى شدند كه اينان معدودى خرابكارند و ملت شاه را مى خواهد، براى چندمين بار باز كرديد و اين بار نيز با فـريـاد مـرگ بر شاه مشت گره كرده خود را بر دهان آنان كوبيديد. خداى تعالى از شما راضـى است و امام امت (عج ) از شما تقدير مى فرمايد. اسلام از اين پشتيبانى شما كه با فداكارى خود و اهداى خون جوانان ، پرچم توحيد را به اهتزاز در آورديد قدردانى مى كند.
ايـنـجانب با چشمى پر از اميد و دلى فشرده از هوادارى شما ملت عزيز از هدف هاى بزرگ كه سرنگونى رژيم شاه و برچيده شدن نظام شاهنشاهى و استقرار حكومت جمهورى اسلامى اسـت ، احـسـاس غـرور مـى كـنم . شما در راهپيمائى هاى بزرگ سراسرى ايران در روزهاى تاسوعا و عاشوراى سيد مظلومان و امام فداكاران عليه الصلوه والسلام با آن بزرگوار تجديد عهد نموديد.
مـن هـمـزمـان بـا راهـپـيـمـائى بـزرگ شـمـا در پـيامى ، به سران دولت ها اعلام نمودم كه رفراندم اين دو روز براى هيچ كس ابهامى باقى نگذاشت كه ملت شاه را نمى خواهد و عدم رسـميت او را با اكثريت قاطع قريب به اتفاق اعلام كرد و به همين جهت اخطار نمودم كه از ايـن پـس هـر كـس از سـران دولت هـا از شـاه پـشـتـيـبـانـى مـى كـنـد، از نفت ايران محروم و قـراردادهاى ايران با آنان غير رسمى اعلام مى شود و مادامى كه سران اين دولت پشتيبان شـاه بـر سـركـارنـد، قطع نفت و بطلان قراردادها ادامه دارد و بر ملت هاست كه از دولت خود مواخذه كنند و بر مجلس آمريكاست كه دولت كارتر را استيضاح نمايد.
و نـيـز بـر افـسران جوان پيام فرستادم كه به صف ملت بپيوندند كه ما آنان را از زير يـوغ مـسـتـشـاران نـظـامى نجات داده و با آغوش باز پذيرايى مى نمائيم . افسران محترم جـوان از مقابله خصمانه با برادران و خواهران خود جدا احتراز كنند و با آنان در صف واحد كه خواست اسلام است درآيند.
از مـلت مـحـتـرم تـقـاضـا مـى كـنم از سربازان و افسرانى كه به آنان پيوستند و يا مى پيوندند، به بهترين وجه با حفظ جهات امنيتى نگهدارى و كمك نمايند.
بـايـد مـلت بـدانـد كـه مـوضـع ، سـخـت حـسـاس است . چه بسا اشخاصى كه ندانسته يا خـيـانتكارانه امر به سكوت و سستى مى كنند، بايد به آنان اعتنا نكنند و اعتراض خود را هـر چـه بـيـشـتـر نـسـبـت بـه شـاه گـسـتـرش دهـنـد و چـون وسـائل ارتـبـاط جمعى در حال اعتصاب به سر مى برند، بايد به هر وسيله ممكن رابطه بـيـن شـهـرسـتـان هـا بـرقـرار نموده و مسائل روز و تظاهرات و اخبار مبارزات خود را به يكديگر برسانند. اينجانب مراتب تشكر خود را صميمانه به ملت عزيز تقديم و نصرت آنان را كه نصرت قرآن كريم و اسلام است از خداوند تعالى مسئلت مى نمايم .
والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 21/9/57
مصاحبه امام خمينى با راديو (پاپيولار) ميلان ايتاليا  
سؤ ال : تظاهرات روزهاى يكشنبه و دوشنبه ، مجاز اعلام شده بود، آيا اين بدين مفهوم است كه شاه توانسته كنترل اوضاع را به دست بگيرد؟
جـواب : ابـدا، شـاه نـتـوانـسته جريانات را در دست گيرد. علت اجازه دادن به تظاهرات ، ترس از انقلاب بوده است .
سـؤ ال : شـما گفته ايد كه انقلاب بايد بدون قهر انجام گيرد، اگر ارتش دوباره مردم را به گلوله بندد، شما به مردم چه دستورى خواهيد داد؟
جواب : در موقع مقتضى ، تجديد نظر خواهيم كرد.
سـؤ ال : فـكـر مـى كـنـيد چگونه بتوانيد وحدت نيروهاى گوناگون را كه امروز در جنبش شركت دارند، حفظ كنيد؟
جواب : آنها در حال حاضر همه وحدت دارند و در رفتن شاه همه موافقند.
تاريخ : 21/9/57
مصاحبه امام خمينى با تلويزيون سوئد 
سـؤ ال : حـضرت آيت الله ! پس از اين دو روز تظاهرات عظميم ، نتايجى كه از اين مترتب است به نظر شما چيست ؟
جواب : تظاهراتى كه در ايران واقع شد و سرتاسر ايران را فرا گرفت ، رفراندمى بـود زنـده بـراى سـقـوط شـاه ، نـتـيـجـه ايـن اسـت كه شاه الان بر حسب همه نظرها نبايد قانونيت داشته باشد و از اين به بعد هم بايد با او معامله غيرقانونى كرد.
سـؤ ال : شـمـا اخـيـرا گـفـتـه ايـد كـه از ايـن بـه بـعد به كشورهائى كه به حمايت شاه بـرخـيـزنـد نـفـت نخواهيد فروخت . اين تهديدى است براى كشورهاى غربى و امريكا، به نظر شما اين مساله چگونه خواهد شد؟
جواب : مساله اين است كه الان كه شاه غيرقانونى بودنش اعلام شد، اگر كسى از اين به بعد از شاه پشتيبانى كند، مادام كه دولت وى سركار هست به مملكت او نفت داده نمى شود.
سـؤ ال : آيـا شـخـص شـمـا و يا دوستانتان با آمريكائى ها تماس داشته ايد و يا يكى از دوستان شما تا به حال توانسته است به آمريكايى ها بگويد كه مساله چيست ؟
جواب : هيچ روابطى نيست ، نه بين من و آمريكائى ها و نه بين دوستان من و آمريكائى ها.
تاريخ : 21/9/57
مصاحبه امام خمينى با روزنامه صداى لوگزامبورگ  
سـؤ ال : حـضـرت آيـت الله خـمينى ! به كرات گفته ايد كه جنبش اسلامى با ماركسيست ها رابـطـه اى ندارد. شما روابط خودتان را با كمونيست ها پس از پيروزى جنبش چگونه مى بـيـنـيـد؟ آيـا كـمـونيست ها در حركت آينده با شما همكارى خواهند داشت يا شما با آنها كارى خواهيد داشت يا نه
جواب : به هيچ صورت با آنها همكارى نخواهيم كرد.
سـؤ ال : بـرخـى از دانـشـمـنـدان عـلوم سـيـاسـى ايـنـجـور تـحـليـل مـى كـنـنـد كه بين مسلمان ها و ماركسيست ها وجوه مشتركى وجود دارد و همين طور معقد هـسـتـنـد كـه در جـنبش اسلامى جناح هاى مختلف محافظه كار و مترقى وجود دارد. آيا شما در درون جنبش خودتان با آن جناح محافظه كار مشكلاتى داريد يا نه ؟
جـواب : در اسـلام ، جـنـاح هـاى مـخـتـلف وجـود نـدارد. وقـتـى حـكـومـت اسـلامـى تشكيل شود همه تابع قانون اسلامند واسلام يك جناح يكپارچه و واحد است .
سؤ ال : حضرت آيت الله ! در صورت پيروزى جنبش تان ، شما چه نوع حكومتى برقرار خواهيد كرد؟ در حكومت اسلامى شركت گروه هاى سياسى مختلف چگونه خواهد بود؟
جـواب : حـكـومـت مـا جـمـهـورى اسـلامـى است كه متكى بر آيات قرآنى مى باشد و قانونش قانون اسلام است و جناح هاى سياسى در آنجا در اظهار عقايد خود آزادند.
سـؤ ال : شـاه ، هـمـانـطـور كـه مطلع هستيد، دولت نظامى را برقرار ساخته است . آيا به نـظـر حـضـرتـعـالى مـبـارزه بـا نظامى ها مشكل تر نيست ؟ و چگونه شما مى خواهيد دولت نظامى را از بين ببريد؟
جواب : البته مشكل است ، لكن وقتى ملت يك امرى را بخواهند نظامى هم نمى تواند مقابلش بايستد
كـشـت و كـشـتـارهـائى كـه الان راه انـداخـتـه انـد، راه حل نيست و ناچار دولت نظامى هم بايد ساقط شود.
سـؤ ال : آقـاى شـاپـور بختيار يكى از سخنگويان جبهه ملى به يكى از خبرگزارى هاى آلمان به نام د.پ .آ گفته است كه با مشروطه سلطنتى مخالفتى ندارد. اگر چنانچه جبهه ملى روى كار آيد، آيا شما به ايران باز مى گرديد؟
جواب : آن تابع اين است كه من مصالح را ملاحظه كنم ، اگر مصلحت شد ممكن است .
سـؤ ال : در صـورت پـيـروزى جـنـبـش تان و تاسيس دولت اسلامى ، توسعه و پيشرفت اجـتـمـاعـى مخصوصا پيشرفت زنان را چگونه مى بينيد و آيا تعداد زوجات را مجاز خواهيد دانست و اجازه خواهيد داد يا نه ؟
جـواب : زن هـا آزادنـد، هـمـانـطـورى كـه مـردهـا آزادنـد، مـا طـبـق قـانـون اسـلام عمل مى كنيم .
سـؤ ال : در صـورت اسـتـقـرار حـكـومت جمهورى اسلامى آيا به كردها خود مختارى داخلى و آزادى هاى محلى داده خواهد شد؟
جواب : همه در ايران ملت واحد هستند و ما، هم خود و هم آنها را ملت واحد مى دانيم .
سؤ ال : اهداف و برنامه هاى آينده شما چيست ؟
جـواب : نـقـائصـى كه در حكومت شاه بوده است ، تا آنجا كه مقدور است ترميم خواهيم كرد. اسـتـقـلال و آزادى را بـه وطن باز خواهيم گرداند. روابط ناسالمى را كه به ضرر ملت است اصلاح خواهيم كرد. ادارات را هم آنطور كه مصلحت ملت و مملكت است تصفيه مى نمائيم . دست ديگران را از ايران كوتاه خواهيم نمود.
تاريخ : 23/9/57
پـيـام امـام خـمـيـنـى بـه ملت مسلمان ايران به مناسبت كشتار وحشيانه رژيم در نجف آباد
بسم الله الرحمن الرحيم
جنايات شاه كه در بسيارى از شهرها، بخصوص در اصفهان و نجف آباد با وحشيگرى بى سـابـقـه مـامـوريـن او واقـع شـده است و گفته مى شود برنامه اى است كه به تدريج در ساير شهرها نيزانجام مى گيرد و بناست به بزرگ و كوچك رحم نشود و تمام خانه ها و مـغـازه هـا و مـراكـز مـذهـبـى بـه آتـش كـشـيـده شـود نـشـانـه تـزلزل و ضـعـف دولت نـظـامى و ياس شاه از امكان ادامه قدرت شيطانى است و اكنون كه بـه پـرتـگـاه و سـقـوط حـتـمـى نـزديك شده است ، مى خواهد جنايات خود را هر چه بيشتر تـكـمـيـل كـنـد و بـه گـفـتـه خـودش ايـران رابـه تـل خـاكـى مبدل ساخته و برود.
ملت آگاه بايد بداند كه اين آخرين حمله اى است كه از جنون و حمله روحى كه به شاه دست داده است ، ناشى شده و بايد اين جنايات بسيار احمقانه و سبعانه موجب تضعيف روحى ملت نـشـود. شـاه خـود را از مـلت جـدا و تـنـها مى بيند، ناچار با تمام وجود به آغوش اشرار و مزدوران پناه برده تا شايد عقده هاى روحى خود را خالى كند. شاه خود را از سلطنت خيالى مـخـلوع مـى بـيند و ادامه حكومت خود را با رفراندم تاسوعا و عاشورا غير ممكن مى داند، از ايـن جـهـت از هـيـچ جنايت غير انسانى روى گردان نيست و با دست اشرار و بعضى از سران ارتـش كـه شـريك جرم او هستند، مى خواهد آخرين تير تركش را رها كند. شاه رفتنى است ، لكـن سـران ارتـش كـه بـا او و بـه امـر او مـرتـكب جنايات هستند و مى شوند، در كار خود تجديد نظر كنند و از عواقب امر بترسند. درجه داران جوان خود را به اين جنايات وحشتناك آلوده نكنند، مگر آنان نمى خواهند پس از شاه ، دراين كشور آبرومندانه زندگى كنند؟
جـنـايـاتـى كـه در اصفهان و نجف آباد و بعضى از شهرستان ها شده است ، به قدرى با شـرافـت انـسـانـى مـنافى است كه وجدان هر انسانى را سخت رنج مى دهد. از قرار اطلاع ، مـامـوريـن شـاه بـا مـسلسل به داخل منازل مردم محروم و بى دفاع حمله كردند، مساجد را به آتـش ‍ كـشـيـدند، به زنان محترم اهانت كردند، هر كس را كه ديدند جاويد شاه نمى گويد، بيدريغ كشتند و آزادى به منطق كارتر را به خوبى و خيلى سريع اجرا كردند.
اكنون با در نظر گرفتن رفراندم تاسوعا و عاشورا كه غير رسمى بودن شاه و دولت را به جهانيان ثابت نمود، بر ملت است كه به حكم اسلام و قانون ، از اطاعت شاه و دولت سـرپـيـچـى كـنـنـد، مـاليـات نـپردازند و كليه اعتصابات ادارات و موسسات و شركت هاى دولتى ، خصوصا اعتصاب شركت
نـفـت را تـا رفـتن شاه و دولت ادامه دهند و بر ملت است كه با گسترش اعتصابات خود از آنـان پـشـتـيـبـانـى نـمـايند. اينجانب مصيبت وارده بر خواهران و برادران سراسر كشور را تـسليت مى گويم و از خداى بزرگ ، اجر و صبر براى آنان و رحمت واسعه حق تعالى را بـراى شـهـداى راه خـدا مـسئلت مى نمايم و روز دوشنبه 17 محرم الحرام را به مناسبت هفتم شهدا، عزاى عمومى اعلام مى كنم .
روح الله الموسوى الخمينى
سـؤ ال : كـشـور مـا ايتاليا با توجه وقايع ايران و كوشش ملت ايران عليه ديكتاتورى خـانـدان پهلوى را دنبال مى كند، همزمان بعضى جرايد گوياى اين است كه حكومت اسلامى نسبت به مدرنيزه كردن ايران توسط شاه يك قدم عقب است ، در اين مورد نظر شما چيست ؟
جـواب : بـه تـصـديـق خـود شـمـا، خـانـدان پـهـلوى يـعـنـى شـاه و پـدرش بـيش از پنجاه سال است كه با ديكتاتورى بر ايران حكومت مى كنند و با پشتيبانى قدرت هاى استعمارى ، از هـيـچ جـنـايـتى به ملت ايران دريغ نكرده اند. ذخاير كشور مخصوصا نفت را در اختيار اجانب گذاشته اند، هرگونه فرياد آزاديخواهى و اعتراض به ديكتاتورى را با سرنيزه خـامـوش كـرده انـد، قـتـل عـام هـاى مـكـررى در ايـن پـنـجـاه سال به دست اين دودمان انجام شده است ، آزادى به تمام معنى از مردم سلب شده است ، هيچ گـاه مـردم حـق انتخاب نداشته اند، گويندگان و نويسندگان كشته شده اند و يا زندانى هـسـتند و يا ممنوع از گفتن و نوشتن ، مطبوعات را از نوشتن حقايق محروم كرده اند، و در يك كلمه ، تمامى مبانى بنيادى دموكراسى را نابود كرده اند، كه تمامى اين واقعيت ها تلخ را در يـك سـال اخـير، هم شاه و هم اطرافيانش ‍ اعتراف كرده اند و حالا من مى پرسم كه ملتى تـا ايـن حـد سـتـمديده و سلطانى تا اين حد ديكتاتور، مدرنيزه كردن كشور چه مفهومى مى تـوانـد داشـته باشد؟ آيا طلاى سياه ما را تاراج كنند و در ازاء آن ميلياردها دلار اسلحه را در كشور انبار كنند، اين معنى نوسازى كشور است ؟ تاسيس كارخانجات صنعتى مونتاژ با سـرمـايـه هاى خارجى و سرمايه هاى وابستگان داخلى آنها، از جمله خود شاه ، مملكت را به طـرف يـك مـسـتـعـمره تمام عيار پيش مى برد و كارگر ايرانى را با دستمزدهاى ناچيز در خدمت آنها درمى آورد، به معنى مدرنيزه كردن كشوراست ؟
كـشـاورزى را نابود كرده اند و در عوض گندم و برنج و ساير موادغذايى به مقدار بيش از نـود درصـد مـصـرف داخـلى را از خـارج وارد مى كنند، اين به معنى مدرنيزه كردن كشور اسـت ؟ تـحـصـيـلكرده هاى ما، از دانشجو و دكتر و مهندس و ساير متخصصين و روشنفكران ، زنـدان را پـر كرده اند و از خارج دكتر و مهندس وارد مى كنند، اينها در منطق شاه و جرائدى كه از او پول گرفته اند، به معنى نوسازى كشور است ؟ و ما كه خواستار حكومت اسلامى هستيم كه در
سـايـه آن بـه هـمه اين جنايت ها و خيانت ها پايان داده مى شود، به معنى يك قدم عقب بودن است ؟ نه ، اين پايان دادن به ارتجاع شاهنشاهى دوهزار و پانصد ساله پوسيده است .
سؤ ال : آيا شما تصور مى كنيد كه با تمام جنبش هاى آزاديبخش در كشورهاى مختلفه عرب كـه هـر كـدام بـر اسـاس روش خـاصـى و در شـرايـط خـاصـى بـراى استقلال (مانند ملت فلسطين ) خودمختارى ، آزادى سياسى ، اقتصادى و عقيدتى مجاهدت مى كنند، پيوند داريد؟

next page

fehrest page

back page