صحيفه نور جلد ۶

امام خميني رحمه الله عليه

- ۴ -


تاريخ : 3/2/58
بيانات امام خمينى در جمع فرماندهان ترابرى ارتش  
وحشت ابرقدرت ها از وحدت اقشار ملت
بسم الله الرحمن الرحيم
مـا سـابـق ، اوايـل انقلاب سر و كارمان با علماى بلاد بود و از شما آقايان ما را دور نگه داشـتـنـد و تـعـمد در اين معنا بود، خواستند كه بين اقشار ملت يك وحدتى تحقق پيدا نكند، آنـهـا از ايـن وحـدت خـوف داشـتـند و حالا هم احساس كردند، لمس كردند كه اگر ملت با هم وحـدت پـيـدا بـكـنـند، اگر جناح هاى مختلف يكى بشوند ابر قدرت ها هم نمى توانند با ايـنـهـا مـقـاومـت كـنـنـد. از ايـن جـهـت مـا بـايـد الان خـيـلى مـراقـب امـور بـاشـيـم و بـا كـمـال !!! هـشـدارى !!! هـوشـيـارى و بـا كـمـال مراقبت ، مراقب اين امورى كه ممكن است خداى نـخـواسـتـه پـيـش بيايد باشيم . الان باز اجانب ننشسته اند آرام ، آنجا به منابع ما نظر دارنـد و طـمع دارند و حالا كه ديدند كه دستشان قطع شده است مى خواهند از جهات مختلفه يـك تـشـتـت ايـجـاد كـنند چنانچه مى بينيم غائله بعد از غائله ايجاد مى كنند. هر وقت با يك اسـمـى ، بـا يـك نـحـوى غـائله ايـجاد مى كنند. اين ما و شما هستيم كه بايد اين غائله ها را تـوجـه كـنـيـم و نـگـذاريـم رشـد بـكـنـد. الان ايـران مـال خـودتـان هـسـت ، مال ايرانى هست چنانچه قبلا از خودمان نبود و هر يك از مخازن ما را يك طايفه مى چاپيدند و مـى بـردنـد و هـمه جهات ما وابسته بود. من اميدوارم كه اين نهضت به آن نقطه آخر برسد بـا هـمـراهى همه قشرها، يعنى الان وضع به نحوى حساس است كه بدتر از سابق يعنى قـبـل از اين پيروزى . الان مردم به حال خودشان برگشتند و توجه به زندگى خودشان كرده اند و يك قدرى ناآرامى ها در مملكت ، در تمام سطح مملكت پيدا شده است و از آن طرف دسـت هـاى جـنـايتكار مشغول فعاليت هستند كه نگذارند اين نهضت به آن نقطه اى كه بايد بـرسـد، بـرسـد. ما بايد با تمام قوا كوشش كنيم كه اين نهضت را به قوت خودش حفظ كـنـيـم و مـا جـلو بـرانـيـم ايـن نـهـضـت را بـا شـور و شـعـفـى كـه مـردم دارند تا اينكه آن مـراحـل بـعـدى انجام بگيرد و حكومت استقرارى جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند و مردم بر كـارهـاى خـودشـان تـسلط پيدا بكنند و تمام قواى مختلفه در مقام خودشان مستقر بشوند و سـر و سـامـان به اين مملكت پيدا بشود، مملكتى كه داراى خزائن بسيار است و غنى است از حـيـث خـزائن ، مـمـلكـتـى كـه كشاورزى آن بايد زيادتر از آن مقدارى كه احتياج دارد بسيار زيادتر باشد و بايد صادر بكند، مملكتى كه بايد همه چيز داشته باشد، الان مى بينيم كه همه جهات به هم ريخته است و اين بى انصاف ها تمام جهات ايران را به هم ريختند و مامور بودند كه اين ملت را عقب نگه دارند،
هـمـه چـيـزش را عقب نگه دارند و من اميد وارم كه با همت همه اقشار، نمى تواند يك قشر اين كـارهـا را انـجام بدهد، همه اقشار بايد با هم متحد بشوند، روحانيون بايد با هم باشند، ارتشى ها همه بايد با هم باشند، ملت با ارتش ، با روحانى ، همه بايد با هم باشند و با هم اين كار را انجام بدهند. من از خداى تبارك و تعالى استدعا و تقاضا و التماس دارم كـه هـمـه اقـشـار مـلت مـا را بـيـدار كـنـد و تـوجـه بـدهـد بـه مـال كـارهـا و اسـلام عـظـمت پيدا كند، ملت اسلام و كشور اسلام عظمت پيدا بكند و ما از تحت ايـادى دشـمـنـان بـه كلى خارج بشويم و اين ريشه هاى پوسيده اى كه مانده است اينها هم قـطـع بـشـود و اسـلام و كـشور مال خود ما باشد و خود ما در آن فعاليت بكنيم و خودمان از مـواهـب خـدا اسـتـفـاده بـكـنـيـم و از ايـنـكـه اظـهـار كـرديـد كـه در ايـن مـسـائل شـمـا حـاضـر هـسـتـيـد مـن مـتـشـكـرم . البـتـه هـمـه مـا بـايـد در ايـن مـسائل راجع به مستمندان ، راجع به مستضعفين همه بايد اقدام بكنيم هر كدام هر مقدارى كه در استطاعت ماست . خداوند به شماها سلامت و عظمت عنايت فرمايد.
تاريخ : 3/2/58
بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان روحانى كرد 
محروميت ، زاغه نشينى و بى سامانى ، هداياى رژيم گذشته
بسم الله الرحمن الرحيم
ما در اين مدت كه يك روابطى پيدا كرديم با طوايف مختلف مملكت و اقشار مختلف پيش ما مى آيـنـد، مـى بـينيم كه هر طايفه اى در هر جا كه هستند مى گويند كه با ما بدتر از همه جا رفـتـار شـده . از بـخـتـيـارى هـا مـى آيـنـد مـى گـويـنـد كـه بـا ايـل بـختيارى بدتر از همه جا عمل شده است و اينها بيچاره تر از همه هستند. از هر طرفى از اطـراف ايـران كه مى آيند، از شهرستان ها يا از دهات ، خصوصا از عشاير مختلفى كه ايران دارد همه اين مطلب را گويند كه هيچ جا بدتر از منطقه ما نيست و اين براى اين است كه هر كسى منطقه خودش را مى بيند. همه مناطق اينطورى است . شما تهران را ملاحظه كنيد كـه مـركز ايران است و هر چه باشد بايد در اينجا بهترش باشد، قريب سى محله يا يك قـدرى بيشتر در تهران هست يعنى در شهر هست ، كنار شهر كه اينها زاغه نشين ، چادرنشين هـر چـه ، عـرض كـنـم چـه نشين هستند و عائله شان پنج نفر، بيشتر، كمتر در يك سوراخى زنـدگـى مـى كـنـند و نه برق دارند و نه اسفالت دارند، نه آب دارند اينها. آنطورى كه بـه مـن گـفـتـنـد و مـكـرر مـى آمـدنـد و گـفـتـنـد در يـك گـودال هاى منزلشان هست كه از اين گـودال هـا پـنجاه بيشتر پله مى خورد، پله هاى گلى مى خورد و مى آيد لب خيابان ، آنجا آن زن بـدبـخت بيچاره كه در اين زاغه هست كوزه اش را، بر مى دارد كه برود آب بياورد، از پـنـجـاه شـصـت پـله بـايـد بالا برود و در زمستان ، آنجا كوزه اش را آب بكند، پنجاه ، شـصـت پـله پـايـيـن بـيـايـد، چـنـد دفـعه زمين بخورد تا ببرد آنجا. هيچ از آثار تمدن از قـبـيـل آسفالت و از قبيل آب و از قبيل برق در آنجا نيست ، خانه شان هم اينجور است كه مى بينيد، اين در تهران است ، ساير شهرها همين جورها در آن زياد است ، قصبات بيشتر، دهات بـدتـر، عـشـايـر بـالاتـر. ايـن خـيـال نـكـنيد كه فقط شما هستيد كه محروم هستيد و محروم بوديد، اين رژيم همه را محروم كرد. فشار اين رژيم بر شهرستان ها به يك نحوى بود و بـر عشاير به يك نحوى بود و بر دهات ، قرا و قصبات به يك نحوى . همه در فشار بـودنـد، هـمـه در سـخـتـى زنـدگـى مـى كـردنـد. ايـن شـهـرسـتـانـى هـا خـيـال نـكـنـيـد كـه خـانـه دارنـد چـه دارند و در آن وقت خوب بود جايشان ، آنها هم فشارها داشـتـند، گرفتارى ها داشتند، حبس ها داشتند، زجرها داشتند، در حبس ها اينها را پاهاشان را اره مـى كـردنـد از روحـانـيـون ما، خيال نكنيد كه روحانيون ، فقط روحانيون شما گرفتار بـودنـد، روحـانـيون ما كه ما انگشت روى آنها مى گذاريم كه فلان و فلان ، پاهايشان را اره كردند،
بعضى از محبوسين را توى تابه گذاشتند و بو دادند، زيرش آتش زدند و به آن برق مـتـصـل كردند، در حال حيات اين را توى اين برق ، توى يك تابه اى گذاشتند بو دادند آدم را، ايـن طـرز رژيـم بـود و مـا و شـمـا و هـمـه اقـشـار مـلت پـنـجـاه و چـنـد سـال بـه اين مبتلا بوديم . قبل از اينكه حالا شما (...) باشد در اين رژيم بيشتر از همه ، مـبـتـلا بـوديم به اين گرفتارى هاى همه جانبه ، اين گرفتارى هاى شخصى خودمان كه شما مى گوئيد كه سلام كه مى كنيد، من خاطره دارم از اين ، دو خاطره خودم دارم يعنى يكى را دوسـت مـن ، خـدا رحـمـت كـنـد مـرحـوم حـاج شـيـخ عـبـاس تـهـرانـى نـقـل كـرد كـه مـن در اراك بـودم و از آنـجـا مـى خـواسـتـم بـيـايـم بـه قـم ، رفـتـم اتـومـبـيـل بـگـيـرم شـوفـر گـفـت كـه مـا بـه دو طـايـفـه بـنـا گـذاشـتـيـم كـه سـوار اتـومـبـيـل نـكـنـيـم ، يـكـى فـواحـش ، يـكـى مـعـمـمـيـن . ايـن در زمـان آن خـبـيـث اول بـود كه با روحانيون اينطور كرد، تبليغاتش اينطور و عمالش اينطور كردند. يكى هـم خود من در اتومبيل ، در يك اتومبيلى كه جمعيت در آن بود نشسته بوديم بنزين تمام شد بـيـن راه ، مـن سـيـد بودم ، يك شيخى هم همراهم بود، شوفر برگشت گفت كه اين از اثر اينكه اين شيخ را سوار كرده بوديم بنزين تمام شده ، تمام شدن بنزين را اثر نحوست يـك روحـانـى مـى دانـسـت . ايـنـطـور بـود آقـا، شـمـا خـيـال نـكـنـيـد كـه ، شـمـا بـرادرهاى اهـل سـنت ما هم مبتلا بوديد، ما هم مبتلا بوديم . در شهرها، در دهات ، در قصبات ، اطلاعاتى كـه گـفـتنى نيست توجه كنيد توجه كنيد اطلاعاتى ما داشتيم كه گفتنى نيست ، بانوان ما اطـلاعـاتـى داشـتـند كه روى تاريخ را سياه كرده است ، نمى دانيد چه قضايايى بوده در ايـنـجـا واقع شده است ، در همين قم مركز روحانيت نمى دانيد چه بساطى اينها درست كردند وزن هـا را چـطـور بيرون آوردند كه بروند جشن بگيرند، با زور بروند جشن براى كشف حـجـاب بـگـيرند. نمى دانيد اينها با ما چه كرده اند، حالا بحمد الله با قدرت الهى و با هـمـت هـمه اقشار ملت است كه ديگر كسى نمى تواند بگويد من بودم ، همه بودند، همه با هـم و هـمـه هم نمى توانند بگويند ما بوديم .ايمان بود، قدرت خدا بود، اگر قدرت خدا نـبـود، دسـت خالى نمى توانستند اين قدرت هاى بزرگ را بشكنند. ملت چيزى دستش نبود، مـشت و خون داشتند، غير از اين چيزى نداشتند معذلك قدرت ايمان نبود كه شهادت را براى خـودشان فوز مى دانستند اين قدرت كه شهادت را براى خودش فوز بداند، اين غلبه داد ايـران را بـر قـدرت هـاى بـزرگ دنـيـا، همه پشت سرش ايستاده بودند، همه قدرت ها، من داخـل كـار بـودم ، پـيغام ها به من بود كه از آمريكا مكرر و همه پشت سرش ايستاده بودند مـعـذلك قـدرت ايـمـان اين مردم غلبه كرد. حالا اين ملت ما، سى و پنج ميليون ملت ما از يك حـبـسـى بـيـرون آمـدنـد و اگر چنانچه يك حبسى باشد كه مثلا سى و پنج ميليون را حبس ‍ بـكـنـنـد، درهـايـش بـسـتـه بـاشد، ديوارهايش چه باشد، يك روز بشكند اين قفس و بيرون بـريـزنـد، چـه حـالى پـيـدا مـى كـنـنـد؟ يـك حـال اغـتـشـاش ، يـك حـال بـه هـم خـوردگـى ، الان وضـع ايـران ايـن اسـت ، يـك حـال اغـتـشـاش اسـت ، يك حال به هم خوردگى است ، همه چيز ما را از بين بردند و رفتند، يـعـنـى خزانه را خالى كردند، بانك ها را همه را خالى كردند و رفتند. الان هر بانكى از اين غائله چند صد ميليون دلار طلبكار است ، همه چيز را بردند، فرهنگ ما را بردند عرض بـكنم روحانيت ما را تضعيف كردند و رفتند، فرهنگ ما را از بين بردند و رفتند، اقتصاد ما را خراب كردند و رفتند،
كـشـاورزى ما را بكلى از بين بردند و رفتند، همه چيز ما را بردند، حالا كه همه چيز ما را بـردنـد و مـا مثل يك حبسى هايى كه از حبس ‍ يكدفعه قفس شكسته و بيرون آمديم و هر كدام يـك طـرف ، يـك جـايـى مـى پـريـم ، همه متوجه شديم به گرفتارى خودمان . توجه به ايـنـكـه يـك هـمـچـو گـرفـتـارى نمى شود فورا رفع بشود، يك شب نمى شود يك همچون گـرفـتـارى يـك قـرن ، يـك نـيـم قـرن ، يـك پـنـجـاه و چـنـد سال را كه براى ما گرفتارى درست كردند و براى ما خانه خرابى درست كردند، اين را بـا يـك مـاه ، دو مـاه ، چـهـار مـاه نـمـى شـود آن را درسـت كـرد. شـمـا خـيـال نـكـنـيـد كـه بـه فـكـر شما نيستند، الان نمى توانند به فكر هيچ كس باشند. شما خـيـال مـى كـنـيـد كه اينها مثلا راجع به ساير بلاد هم كارى كردند و براى شما نكردند. نـمـى تـوانـنـد آقا، مطلب ، مطلب بزرگى است ، همه با هم بايد دست به هم بدهيم ، يك مـقـدار بـايـد فـرصـت بدهيم ، يك مقدار بايد همراهى كنيم ، همه مان همراهى كنيم ، اگر من طـلبـه بـا ايـن آقـايـان علما، با شما علما، با شما آقايان دست هم ندهيم و دولت را تاييد نكنيم و همه باهم نشويم نمى توانيم اين خرابى ها را درست بكنيم .
پنجاه سال سوختن و ساختن و شاهد خرابى ها بودن
خـرابـى اسـت الان ، هـمـه خـراب اسـت . عـمـده مـطـلب ايـران كـشـاورزى بود اينها به اسم اصـلاحـات ارضـى كشاورزى را بكلى از بين بردند و ايران شد يك بازارى كه دستش را هـى دراز مـى كـنـد پيش دولت هاى خارجى خصوصا آمريكا، گندم بده ، جو بده ، نمى دانم چه ، با اينكه ايران اگر خودش كشاورزى را بكند، بايد صادر بكند به ساير ممالك ، نـبـايـد بگيرد از آنجا. همه چيز ما را از بين بردند، دامدارى ما را از بين بردند، مراتع ما را، مـراتـعـى كـه بـه تـصـديـق خود خارجى ها گفتند بهترين مراتع براى دامدارى ، غنى تـريـن مـراتع براى دامدارى ، مرتع فلان جاست و من هم اسمش را يادم نيست ، اين را دادند بـه مـلكـه انـگـلستان و چند نفر از دوستان او، اين را به او دادند و الان نمى دانم حالا الان وضعشان چطور است . تمام مراتع ما را از بين بردند به اسم ملى كردن ، مردم را دستشان را مـنـقـطـع كـردنـد و خـودشـان چـاپـيـدنـد و رفـتـنـد و هـمـيـن طـور جـنـگـل هـاى ما را به اسم ملى كردن ، خودشان به اشخاص خارج فروختند و استفاده اش را كـردنـد، نـفت را هم كه همه مى دانيد كه چطور بردند و هيچ چيز هم ندادند به ما، الان باز بـه دولت مـا پـول نـفـت نـرسـيـده ، نـفـت صـادر شـده امـا پـول نـفتش بعد بايد برسد، تا چندم ، تا كى بايد برسد. اينجور نيست كه الان دولت بـه فـكـر شما نباشد به فكر ما باشد، به فكر مثلا بلوچستان نباشد به فكر تهران بـاشـد، بـه فـكـر كردستان نباشد، به فكر همه جا هستند اما نارساست مطلب ، صبر مى خـواهـد. مـا پـنـجـاه و چـنـد سـال صبر بر اين بليات كرديم و سوختيم و ساختيم ، حالا يك مقدارى باز بايد بسوزيم و بسازيم و مهلت بدهيم و كمك كنيم تا درست بشود، كارگرى درسـت بـشـود. الان تـو كـارخـانـه هـا مى ريزند نمى گذارند كارگرى درست بشود، تو كـشـاورزهـا مـى ريزند نمى گذارند كشاورزى صورت پيدا بكند و تو مدارس مى ريزند نـمـى گذارند مدرسه درست باز باشد. همه جا را اينها خراب كردند، حالا هم تتمه اى كه مانده است نمى گذارند كه ما راحت باشيم ، دولت راحت باشد تا كار انجام بدهد.
شـمـا ايـن را بـدانـيد كه اسلام براى يك قشر نيست ، اسلام براى يك طايفه نيست ، اسلام بـراى هـمـه اسـت ، اسـلام بـراى بـشـر اسـت ، بـراى انـسـان اسـت ، بـراى هـمـه اسـت . خـيـال نـكـنـيـد كـه يـك تـبـعـيـضـى در اسـلام بـاشـد در اسـلام تـبـعـيـض نـيـسـت . خـيـال نـكـنـيـد كـه كـسـانـى كـه در مركز هستند يا علمايى كه در مراكز علمى هستند تبعيض قائل باشند، اين حرفها نيست در كار، ما همه هستيم و با هم هستيم و برادر هستيم و ما را اين نهضت همچو !!! عرض كنم كه !!! توفيق داد كه الان شما برادرها با ما برادرها همه با هم نـشسته ايم ، همه با هم تفاوتمان را مى گوئيم لكن شما فكر اين را نكنيد كه ما در فكر شـمـا نيستيم و نشسته ايم خودمان داريم يك كارى مى كنيم براى خودمان ، نه ، براى شما ابـدا ايـن مـطـلب ، طـرح نـيـسـت ايـن مـطـلب . در جـمـهـورى اسـلامـى ايـن مـسـائل طرح نيست اصلا، لكن اوضاع ، اوضاع اغتشاش و در هم و برهمى است كه بايد با مهلت انجام بگيرد. من به شما اطمينان مى دهم كه وقتى كه استقرار پيدا كرد حكومت ما (الان بـين راه هستيم ، ما الان حكومت مستقر نداريم ، حكومت انتقالى است ) يك حكومت مستقر پيدا كنيم كـه هـمـه شـمـا راى بـدهيد، همه شما سرنوشت خودتان را تعيين كنيد، بعد از اينكه تعيين كـرديـم سـرنـوشـت خـودمـان را، هـمـه را، هـمه مان رايمان را داديم به اشخاص كه دلخواه خـودمـان هـسـتـنـد و ايـنهاست آنوقت آن اشخاصى كه از طرف ما راى دادند درست مى كنند يك حـكومتى كه مال همه ملت است ، همه ملت حكومتشان عبارت از يك حكومت صحيح است و اسلامى انـشـاء الله ، انـشـاء الله قـدرت اسـلامـى ، احـكام اسلامى و آنوقت خواهيد ديد كه قضيه ، قـضـيـه تـبـعـيـض و تـجـزيـه و ايـنـهـا هـيـچ ابـدا مـطـرح نـيـسـت ، نـه از اول اسـلام مـطـرح بـوده ، نـه حـالا مطرح است . اگر چهار روز يك نفر آدم قاچاق آمد در اين مـمـلكـت و خـرابـكـارى كـرد، ايـن را نـبـايـد مـا بـه اسـم ايـن بـگـذاريـم كـه مـثـلا مسائل بايد اينطور باشد. نخير، وقتى كه دولت اسلامى انشاء الله استقرار پيدا بكند، انـشـاء الله هـمـه مـا، همه شما در رفاه هستيم و من سلام خودم را به برادرهايى كه شما از پـيش آنها آمديد اعلام مى كنم و از آنها مى خواهم كه يك قدرى حوصله داشته باشند، صبر داشته باشند. انشاء الله خداوند همه تان را حفظ كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 4/2/58
بـيـانـات امـام خـمـيـنى در جمع اعضاى هياءت اعزامى از ليبى به سرپرستى سرگرد جلود
غلبه مستضعفين بر مستكبرين اراده خداوندى است
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند را سپاس مى كنم كه اراده فرمود منت بر مستضعفين بگذارد عليه مستكبرين و زمين را از لوث مـسـتكبرين پاك كند، مستضعفين را به !!! زمين !!! حكومت برساند، اسلام براى همين مـقـصـد آمـده اسـت و تعليمات اسلام براى همين معناست كه مستكبرى در زمين نباشد و نتوانند مستكبرين ، مستضعفين را استعمار و استثمار كنند. ما به تبع تعاليم عاليه قرآن و آنچه از اسلام بر سيره رسول اكرم و ائمه مسلمين به دست آورديم و از سيره انبيا چنانچه در قرآن نـقل مى فرمايد به دست آورده ايم آن است كه مستضعفين با هم مجتمع شوند و بر مستكبرين ثـوره (انقلاب ) كنند و نگذارند حقوق آنها را ببرند. ما با اين تعاليم پيشرفت كرديم و مـلت مـا شـهـادت را استقبال كرد براى اين مقصد، و چون شهادت مورد هدف او بود با مشت و خـون بـر تمام قواى جهنمى ، بر دبابات (تانك ها) بر مسلسلات ، بر ابرقدرت ها كه در پـشـت شـاه سـابـق صـف كـشيده بودند غلبه كرد، ما مى خواهيم كه اين رمز در بين تمام حكومت ها و ملت ها باشد. حكومت ها بايد خدمتگزار ملت ها باشند چنانچه در اسلام اين سيره بود كه حكومت در خدمت مردم بود و ارتش در خدمت مردم بود. حكومت ها از مردم انشاء مى شدند و ارتـش نـيـز از آنـهـا و اگـر حـكـومـت هـا و مـلت هـا بـه سـيـره رسـول اكـرم و ائمـه مـسـلمـيـن عـمـل مى كردند، آرامش در همه جاى ارض بود اين اختلافات و خونريزى ها نبود.
ما از خداوند مى خواهيم كه اين نهضت اسلامى و نهضت انسانى سرمشق باشد از براى تمام مـسـتـضـعـفـيـن و هشدار باشد بر مستكبرين . مستكبرين گمان نكنند كه بايد حكومت كنند بر مـسـتـضـعـفـين و آنها را استعمار و استثمار كنند. مستضعفين حكومت را به عنوان حكومت نشناسند بـلكـه بـه عـنـوان خـدمتگزار بشناسند. برادر باشند، برادرى كه بر برادر ديگر خدمت كـند، هر دو پشتيبان هم باشند. اگر قوانين اسلام در ملت ها، در حكومت ها جريان پيدا بكند و آداب حـكـومـت هـا و مـلت هـا اسـلامـى بـاشـد، نـه حـكـومـت هـا خـيـال تعدى بر ملت ها دارند و نه ملت ها با حكومت ها مخالف خواهند بود. من از شما كه از طـرف (مـعـمـر) آمـديـد و براى ما سلام او را آورديد تشكر مى كنم و سلام من را نيز به ايشان ابلاغ و به ملت ليبى ابلاغ نمائيد. من از خداوند تعالى مى خواهم كه تمام ملت ها و دولت ها بيدار شوند و همه ملت ها و دولت هاى اسلامى به هم پيوند كنند تا ابرقدرت ها نتوانند بر اينها غلبه كنند و مخازن آنها را ببرند.
مـسـلمـيـن قـريب يك ميليارد جمعيت دارند و مع الاسف به واسطه تفرقه اى كه بين آنها واقع اسـت و بـه واسطه عدم رشدى كه در حكومت هاست نتوانستند آن قدرتى را كه اسلام براى آنـهـا پـيش بينى مى كند به دست بياورند. من از خداوند تعالى خواستارم كه مستضعفين در هر جاى ارض كه هستند بر مستكبرين غلبه كنند و مستكبرين به جاى خود بنشينند و دولت ها و ملت ها با هم برادر باشند.
والسلام عليكم
در اين موقع نماينده هيات ليبيائى سخنانى ايراد مى كند و امام در جواب مى فرمايند:
كـليـد حـل معماى آقاى صدر به دست دولت ليبى است
چـيـزى كـه ، قضيه اى كه براى ما و علماى ايران و ساير اقشار به طور معما در آمده است ايـن فـاجـعه آقاى صدر است . من و علماى ايران براى اين فاجعه بسيار متاثر هستيم و اين بـراى مـا يك معمايى است كه اين معما حل نمى شود الا به دست دولت ليبى . ما اين معما را مى خواهيم كه برادر ما (معمر) و دولت حل كنند و ناراحتى هاى ما را به اتمام برسانند. من كرارا به وسائطى اين معنا را تذكر دادم لكن الان نيز اكيدا تذكر مى دهم كه اين معنا در شـعـب مـا و در بـيـن عـلمـاى مـا انـعـكـاس سـوئى دارد و مـن مـيـل نـدارم كـه بـين ملت ما و دولت شما يك سوءتفاهمى باشد. من از شما مى خواهم كه اين معما را حل كنيد و موجب راحتى ما را فراهم كنيد.
سـپـس نـمـايـنـده هيات ليبائى سخنانى ايراد مى كند و امام در جواب مى فرمايند: بگوئيد مـقـصـود مـن اين نبود كه به شما يا به دولت شما تهمت بزنم مقصود من اين بود كه شما قـدرت داريـد كـه در ايـن مـمـالكـى كـه نـزديـك شـمـاسـت و ايـشـان رفته اند در آنجا به قـول شـمـا، در آنـجـا فـعـاليـت بـكـنـيـد و ايـن مـعـمـا را بـراى مـا حل كنيد. ما هيچگاه به برادران خودمان تهمت نمى زنيم و خلاف اسلام نمى كنيم لكن از شما خـواهـيـم حـل ايـن قـضـيـه را بـه ايـنـكـه شـمـا قـدرت ايـن را داريـد كـه ايـن مـسـاله را حـل كـنـيـد و از دولت هـايـى كـه ايشان رفته اند آنجا، يك طور تحقيقاتى بكنيد و ما مطلع بشويم .
در اين موقع نماينده هيات ليبائى سخنانى ايراد مى كند و امام در جواب مى فرمايند:
مسلمين بايد يد واحد باشند بر عليه اعداء
بـله ، مـن هـم ايـن معنى را مى دانم لكن مهم اين است كه يك سوء تفاهمى بين ملت ها و دولت هاى اسلامى نباشد و وحدت اسلامى هميشه محفوظ باشد و همه مسلمين با هم برادر باشند و ايـنـكـه در ايـن معنا درك كردم براى اين بود كه همين سوءتفاهم به واسطه فعاليتى كه شـمـا بـكـنـيـد بـراى تـحـقـيـق اين مطلب ، رفع بشود و بين دولتين و ملتين تفاهم صحيح حـاصـل بـشـود و ايـن تـهـمـت هـا را اجـانـب كـه مى خواهند بين دولت ها و بين ملت ها تفرقه بيندازند، آنها را خنثى كنيد، تبليغات آنها را.
مـن هـمـيـشـه سـعـى ام در ايـن بـوده اسـت كـه مـسلمين يد واحد باشند بر اعداء چنانچه اسلام فـرموده است و جماعت واحده باشند چنانچه اسلام مى فرمايد، لكن مهم ما اين بود كه رفع بـشـود ايـن سوءتفاهم ، و برادرى ايران و ليبى محفوظ باشد و دست اجانب كه مى خواهند تفرقه بيندازند بين دو برادر، دو دولت و دو ملت ، كوتاه بشود.
تاريخ : 4/2/58
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى بـا افسران ، درجه داران و سربازان مركز توپخانه اصفهان
جداسازى ارتش از روحانيون و ساير اقشار ملت از خيانت هاى بزرگ رژيم شاه
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن امـروز را روز مـبـاركـى مـى دانـم ، روز مـيـمـونـى مـى دانـم . قـبـل از ظـهر يك عده كثير از دوستان ما، برادران ارتشى ما، برادران ژاندارمرى ما، آمدند و با ما ملاقات كردند و الان دوستان عزيز من و ارتشى هاى محترم اصفهان به ملاقات آمدند. مـن از ايـن جـهت اين روز را ميمون مى دانم و مبارك كه ارتش در قلب مردم و در بين مردم و با احـتـرام زيـاد و شـور و شـعـف فـوق العـاده مـواجه هستند. من از اين جهت مبارك مى دانم كه در سابق و در زمان طاغوت ارتش ما از ملت جدا بود و از روحانيت جداتر. امروز ارتش در قلب ملت است و در كنار روحانيت به طورى كه هدايت آنها را به اينجا حضرت حجت الاسلام آقاى طـاهـرى ايـدهـم الله تـعالى فرمودند. سابقه ندارد كه يك شخص روحانى در ارتش و در رژه ارتـش شـركت كرده باشد. ارتش از ما جدا شده بود و ملت از ارتش جدا شده بود و اين خـيانت بزرگى بود كه رژيم سابق كرد و ما برادران را از هم جدا كرد. امروز روزى است مـبـارك و ارتـش بـا مـلت هـماغوش و در درياى جمعيت امروز خودشان را غوطه ور مى بينند و مـردم مـثل برادر آنها را پذيرايى مى كنند. نه آنها از مردم بيزارند و نه مردم از آنها، به خـلاف سـابـق كه مردم را طورى كرده بودند و به طورى از ارتش و ساير قواى انتظامى ترسانده بودند كه مردم احساس ناراحتى كردند با ديدن آنها و ارتش را آنطور بار آورده بـودنـد كـه احـسـاس آنـهـا نسبت به ملت غير از اين احساس بود كه امروز هست . امروز شما احساس شادى كنيد كه در آغوش ملت هستيد و ملت احساس شادى مى كند كه در آغوش شماست و هر دو احساس شادى مى كنيد كه برادروار مجتمع هستيد و هر دو با هم و من احساس غرور مى كـنـم كـه ايـن ارتـش بـا مـردم هـمـچـو مـخـتـلط اسـت و هـمـچـو مـزدوج اسـت كـه مـثل دو برادر، اين غرور، دارد، اسلام همين را مى خواهد. ارتش اسلام در صدر اسلام با مردم يـكـى بـودنـد، جـدايـى نـداشتند، از مردم بودند، بعدها سلاطين جور و خصوصا اخيرا به واسـطـه تـبـليـغـاتى كه كردند، تبليغاتى كه از جانب اجانب بود و مامور آن رژيم منحط بـود، تـبـليـغـاتـى كـردنـد كه شما را از ما جدا كردند، ملت را از شما جدا كردند، ملت را بـعـضى را از بعضى جدا كردند، دانشگاهى را از مدرسه اى جدا كردند و بازارى را از هر دو خـواسـتـنـد جـدا كـنـنـد و بـحـمدالله اين فرصت پيدا نشد و خداى تبارك و تعالى همچو تـوفيقى داد كه همه الان با هم همه برادروار در يك محيط دوستانه ، در يك محيطى كه با شعف و شوق از هم پذيرايى مى كنيد مجتمع هستيم .
امروز روز مبارك است ، امروز روز ميمون و بزرگ است .
مجازات خيانتكاران و عفو نادمين
و امـا قضيه اى كه فرمودند راجع به عفو، همين طور است كه گفته اند و !!! ما !!! آنهايى كـه مـجـرم بـودنـد، آنـهايى كه خيانتكار بودند، آنها را مجازات كردند و خواهند كرد. و اما ارتـش ، ژانـدارمـرى و همين طور ساير طبقات ديگر از قواى انتظامى ، شهربانى در تمام كـشـور اگـر چـنـانـچـه خـداى نخواسته مرتكب يك جرم صغيرى ، يك گناه صغيره اى شده بـاشـنـد، ما اين را عفو كرديم و خداوند تبارك و تعالى به واسطه برگشت آنها به دامن اسـلام و برگشت آنها به دامن ولى عصر سلام الله عليه آنها را عفو فرمود و ما به تبع امـام زمـان سـلام الله عـليـه عـفـو عمومى نموديم و از اشخاصى كه گناه صغيره كردند و خداى نخواسته مرتكب يك بعضى از صغائر ذنوب شدند. خداوند همه شما را عظمت ، عزت ، قدرت عنايت كند.
با بيدارى و وحدت كلمه ، خدعه هاى شياطين را خنثى سازيد
بـرادران مـن توجه داشته باشيد كه در اين فرصت از زمان ، در اين لمحه از زمان شياطين مـى خـواهـنـد باز بين ما و شما، بين شما و ساير قواى انتظامى ، بين قشرهاى ملت جدايى بـيـنـدازنـد و از آن اسـتـفـاده كـنـنـد و بـه خـيـال خـام خـودشـان بـرگـشـت بـه حال اول ولو به فرم ديگر، لكن بايد با هوشيارى و با بيدارى خدعه اينها را خنثى كنيد و مـثـل كـوه در مقابل آنها بايستيد و نگذاريد خللى در اين اجتماع شما، در اين سد بزرگى كه داريد و در اين اجتماع و در اين وحدت كلمه اى كه داريد، نگذاريد كه آنها رخنه كنند كه اگر خداى نخواسته رخنه كنند شايد مسائل و مشكلى براى ما پيش بيايد. خداوند همه شما را عـزت و سـلامـت و سـعـادت عنايت فرمايد و شما را با ملت و ملت با شما را چنان همراه و برادر كند كه كسى نتواند خلل در اين برادرى ايجاد كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هياءت اعزامى كوبا  
قدرت ايمان و وحدت كلمه عامل غلبه ملت بر قواى شيطانى شاه
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن تـشـكـر مـى كـنـم از ايـنـكـه ايـشـان و دولت ايـشـان بـراى تـفـقـد از حال ملت ايران به اينجا آمده اند و از نهضت ما پشتيبانى مى كنند. اين نهضت ايران نهضتى مـبـتـنـى بـر عـقـائد، مـبـتنى برايمان ، مبتنى بر اسلام بود و با قدرت ايمان و اسلام اين پـيـشـبـرد را كرد والا ملت ما در دستشان از ابزار جنگ هيچ نبود، در صورتى كه آنها مسلح بودند به تمام انواع اسلحه ها و پشتيبانى از آنها مى كردند ابر قدرت ها، معذلك در عين حـالى كه همه قواى قدرتمند دنبال شاه بودند و پشتيبان ، معذلك قدرت ايمان ملت ما كه بـه آن قـدرت ايـمـان وحـدت كـلمـه پـيـدا شد و همه با هم يك مطلب را خواستند، نتوانستند قـدرت هـا ايـن قـدرت شـيـطـانى را حفظ كنند و اين نهضت چون نهضت انسانى بود و براى انـسـان بـود، هـمـه انـسـان ها كه در فطرت انسانيت باقى مانده اند بايد از آن پشتيبانى كنند.
دولت ها بايد خدمتگزار ملت ها باشند
و دولت هـا تـوجه كنند به اينكه بايد در خدمت ملت ها باشند و ملت ها پشتيبان دولت ها و اينكه شاه سابق نتوانست حفظ خودش را بكند براى اينكه ملت با او نبود، ملت پشت به او كرد و او هم به ملت خيانت كرد. دولت ها بايد توجه كنند به اينكه آنها در خدمت ملت بايد بـاشـنـد اگـر در خـدمـت ملت باشند ملت ها پشتيبان آنها خواهند بود. و من از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه همه ملت هاى عالم و همه مستضعفين سعادتمند باشند و همه دولت ها در خـدمـت مـلت هـا باشند تا سعادت همه بشر تامين شود. و من سعادت ملتها را، ملت شما را از خداوند مى خواهم و سلام من را به ملت و رئيس دولت و دولت ابلاغ كنيد.
تاريخ : 4/2/58
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در جـــمـــع پـــرســـنـــل نـــيـــروى هـوائىدزفول و نمايندگان مردم شهرستان اليگودرز
تا خدا با شماست احدى توان معارضه با شما را ندارد
بسم الله الرحمن الرحيم
شـمـا نـيـروى هـوائى امـروز نـيـروى آسـمانى هستيد، نيروى اسلامى هستيد، پشتيبان اسلام هـسـتـيـد، اسلام پشتيبان شماست ، ملت پشتيبان شماست ، ما همه پشتيبان شما و همه با هم ، هـمـه بـا هم بايد اين نيروى بزرگ اسلامى انسانى را به پيش ببريم . حكومت اسلامى ، جـمـهـورى اسـلامـى ، عـدل اسـلامـى را مـسـتـقـر كـنـيـد. بـا عـدل اسـلامـى همه و همه در آزادى و استقلال و رفاه خواهند بود. آن نيروهاى شيطانى بود كـه ما را از شما و شما را از ما جدا مى كرد و بهره بردارى مى كرد. اسلام براى همه است و بـا هـمه يدالله با جماعت است ، دست خدا با شماست ، تا همه با هم هستيد و همه اسلام را مى خواهيد، خدا با شماست و تا خدا با شماست كسى با شما نمى تواند معارضه كند. اين شياطين كه در بين ملت ما تفرقه اندازى مى كنند، آگاه باشند كه نمى توانند اين نيروى انـسـانـى را شـكـسـت بـدهـنـد، بـيـهـوده تـفـرقـه انـدازى مـى كنند، شيطنت مى كنند، نخواهد آمـال آنـهـا، آرزوى آنـهـا تـحـقـق پيدا بكند. خداوند خواسته است كه مستضعفين بر مستكبرين غـلبـه كنند، غلبه كردند و مى كنند. دوستان من ! عزيزان من ! همه با هم باشيد از تفرقه پـرهـيـز كـنـيـد، همه براى اسلام ، همه براى خدا، همه نيروى الهى . شما نيروى هوائى ، نـيـروهـاى الهـى هـسـتـيد. همه نيروها، نيروى الهى اند. ملت نيروى الهى است . دست خدا با شماست . خداوند همه شما را حفظ كند و همه با هم ، همه با هم براى اسلام به پيش .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هياءت سردفتران تهران  
بايد همه دست به دست هم بدهند تا اينكه اين خرابه آباد بشود
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن از شما آقايان متشكر هستم كه تشريف آورديد و از نزديك ملاقات كنيم . آنچه بوده است گذشت و ما امروز بايد فكر آينده باشيم . آينده يك مشكلاتى است كه بر عهده همه اقشار مـلت اسـت . خـرابـى هـايـى كـه تـا كـنـون شـده اسـت در ظـرف ايـن پـنـجـاه و چـنـد سـال بـيـشـتـر و قـبـل از آن هم دو هزار و پانصد سال اين خرابى هايى كه شده است و يك كـشـور خـراب از هر جهت ، از جهت فرهنگى ، از جهت اقتصاد، اين وراثت مانده است براى ما و هيچ قشرى تنهايى نمى تواند اين خرابى ها را آباد كند، همانطورى كه در شكستن اين سد بـزرگ طـاغـوتـى نـمـى تـوانـسـت يـك قـشـر، دو قـشـر ايـن عـمـل را انجام بدهد، وقتى كه همه اقشار ملت با هم شدند و همه تحت لواى توحيد و اسلام عـمـل كـردنـد، ايـن امـر مـحـال بـه حـسـب نـظـر اشـخـاص مـمـكـن و واقـع شـده مـحـال بـه نـظـر خـيـلى ها مى رسيد كه بشود اين سلطنت طاغوتى را شكست با آن ابزار و سـلاح هاى مدرنى كه خودشان داشتند و دارند و با آن پشتيبانى هايى كه از ابرقدرت ها مـثل آمريكا و غيره مى شد، يك مطلب غير ممكن به حسب عادت به نظر رسيد لكن اين غفلت از اراده الهى بود، غفلت از اراده الهى بود، غفلت بود كه هر غير ممكن به نظر ما با اراده حق تـعـالى واقـع خـواهد شد و من اين مطلب را مستند به شخص نمى دانم ، مستند به ملت نمى دانـم ، يـك تـحـولى در ايـن مـلت پـيـدا شـد بـا دسـت خـداى تـبـارك و تـعـالى ، آن تحول روحى بود كه الان هم بعضى جوان ها مى آيند و به من مى گويند دعا كنيد ما شهيد بشويم و آنوقت هم جوان هاى برومند همين تقاضا را از من مى كردند، بعضى شان قسم مى دادند مرا كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم . مادرهايى كه بچه هايشان را از دست دادند و داده بـودنـد الان هـم كه پيش ما مى آيند با تشكر. در چند شب پيش ، دو، سه شب پيش با يك پدرى كه جوانش را از دست داده بود من مواجه شدم !!! احوالپرسى !!! نمى دانستم كه ايـن مـصـيـبت بر او وارد شده از او احوالپرسى كردم ، ديدم بيشتر از ميزان تشكر دارد مى كند و مى گويد حالم خوب است ، بعد كسى گفت يكى از جوان هاى ايشان كشته شده است و ايـن تـشـكـر بـراى اين معنا بوده است . اين تحول روحى كه در ملت پيدا شد، ملتى كه از سـايـه پـاسـبـان مـى تـرسـيـد در خـيـابـان ريـخـت و گـفـت مـرگ بـر كـه ،بر شاه ، اين تـحـول يـك تـحـول الهـى بود، نه انسانى . انسان نمى توانست يك همچو كارى بكند. هر كسى خيال كند كه فلان اين كار را انجام داد صحيح نيست ، خدا اين كار را انجام داد.
اين يد غيبى بود كه بر سر اين ملت سايه افكند و يك ملت مظلوم را، ملتى كه هيچ ساز و بـرگ نـداشـت ، بـر يـك قـدرت هاى بزرگ موفق كرد و پيروزى داد و اين سد را شكست . بـحـمـدالله ايـن سـد شـكـسـتـه شـد لكـن كـارها باز باقى است . باز ما كارهايى داريم و احتياجاتى به همه ، احتياج به همه آقايان ، به گويندگان ، به نويسندگان ، به همه اقـشـار مـلت مـا احـتياج داريم براى اينكه يك مملكت خراب را نمى تواند يك قشر آباد كند. بايد همه با هم دست به هم بدهند تا اينكه اين خرابه آباد بشود. هر كسى به هر مقدارى كـه قدرت دارد، خيال نكند يك نفر است ، يك نفر به اندازه يك نفر قدرت دارد، اين يك نفر وقـتـى پـهـلويـش نـفـرهـا واقع شد، جمعيت از آن ، مثل يك قطره است كه وقتى كه قطره هاى ديـگـر بـه آن مـتـصـل شـد سـيـل پـيـدا مـى شـود وقـتـى سـيـل هـا بـا هـم مـتـحـد شـدنـد دريـا درسـت مـى شـود. ايـن قـطـره هـا خـيال نكنند، انسان ها خيال نكنند كه خوب ، از من كه كارى بر نمى آيد، نخير، از شما و من و هـمـه و شـما هر كدام به اندازه خودمان ، به اندازه يك نفر كار ازمان مى آيد و به اندازه آنقدرى كه از ما كار مى آيد مسوول هستيم يعنى امروز وضع طورى است ، به طورى حساس است وضع مملكت ما كه اگر ما قصور بكنيم در اداى تكليفمان ، مسووليم ، همه بايد باهم ، هـمه اقشار بايد باهم ، ننشينيد كه دولت اصلاح بكند، دولت تنها نمى تواند، ننشينيد كـه روحـانـيـت ايـن كـار را بـكند، روحانيت نمى تواند تنها، روحانيت ننشينند كه مثلا اقشار ديـگـر ايـن كـار را بـكـنـنـد، از آنـها هم تنها نمى آيد. همه با هم ، وقتى همه با هم شدند، (يـدالله مـع الجماعه ) جماعت وقتى كه با هم شدند پشتيبانشان خداى تبارك و تعالى اسـت و مـقصد وقتى الهى شد، مهم اينجاست كه وقتى مقصد الهى شد، همه توجه به اسلام داشتند.
غير از قانون الهى چيزى نبايد حكومت كند
شـمـا ملاحظه كرديد كه در اين نهضت از آن بچه اى كه تازه زبان باز كرده بود، تا آن پـيـرمـردهـايـى كـه نـزديك هاى مردنشان بود، همه با هم مى گفتند جمهورى اسلامى ، همه اسـلام را خـواسـتـند، اين همه اسلام خواستن ، توجه همه به معنويت بودن ، توجه همه به خدا و دين خدا بودن شما را پيروز كرده ، اين توجه را از دست ندهيد، اين رمز پيروزى است ، كليد پيروزى است ، اين كليد را محكم نگه داريد، وحدت پيدا بكنيد، مقصد هم خدا. اين دو تـا مـطـلب وقـتـى كـه پـيـدا شـد، ايـن هـمـه مـسـائل را حـل مـى كـنـد و همه ما بايد كوشش ‍ بكنيم و به مقاصد الهيه برسيم . البته شما آقايان كـه دفـاتـر ازدواج و طـلاق پيش شما هست ، مسووليت عظيمى داريد، اگر سابق يك قدرت شـيـطـانـى بر شما حكومت مى كرد، الان هيچ قدرتى بر هيچ كس حكومت نمى كند، قدرت ها هست لكن حكومت نمى كند يعنى قانون هست قانون الهى است فقط. غير از قانون الهى چيزى نـبـايد حكومت كند. شما آقايان كه متصدى يك همچو امر بزرگى هستيد، مسووليت بزرگى بـيـن خودتان و خداى خودتان داريد، شرايط را البته كرديد و از اين به بعد هم با دقت شـرايـط را بـكـنـيـد، خـصوصا در باب طلاق كه شرايط بايد خيلى با دقت و با ملاحظه انـجام بگيرد انشاء الله خداوند به همه شما سلامت و سعادت بدهد و همه ما را توفيق به اين بدهد كه اين خدمت را به اسلام بكنيم همه مان .
والسلام
تاريخ : 4/2/58
بـــيــانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع گـروهـى از بـانـوان شـهـرهـاى بـاخـتـران ، سـنندج ،دزفول ، بروجن و تهران
سعادت دنيا و آخرت در اسلام است
بسم الله الرحمن الرحيم
چه بركاتى در اين نهضت مترتب است ، بركت اسلام ، جمهورى اسلامى كه تمام سعادت ها در اسلام است . سعادت دنيا و آخرت در اسلام است لكن اشخاص ضعيف بيچاره نمى توانند اين نهضت را ببينند، در صدد تفرقه هستند، اينها اشخاصى هستند كه مى خواهند بين اقشار مـلت جـدايـى بيندازند براى آنكه با تفرقه مى توانند منافع خودشان را تامين كنند، با تـفـرقـه مـى تـوانـند براى ارباب هاى خودشان يك مقامى در اينجا درست كنند، لكن بايد مـطـمـئن بـاشند كه اين دست هاى تفرقه انداز قطع خواهد شد. اين دست هايى كه مى خواهند بـيـن بـرادران ، بين خواهران ، بين اقشار ملت تفرقه بيندازند دفن خواهد شد. همانطورى كـه رژيـم شـاهـنـشـاهـى مـنـحوس دفن شد ريشه هاى فساد باقيمانده آن هم دفن خواهد شد. بعضى از اشخاصى كه در آن وقت منفعت طلب بودند و مى خواستند با بقاء رژيم منحوس ، مـنـافـع مـادى خـودشـان را، غـيـر مـشـروع خـودشـان را تـامـيـن كـنـنـد، حـالا بـه خـيـال آن افـتـاده انـد كه باز تفرقه بيندازند بين برادران مسلم ، بدانند كه غلط رفتند، اشتباه مى كنند، ديگر بر نخواهد گرديد آن رژيم طاغوتى و نظير آن رژيم طاغوتى . من از شما بانوان محترم كه همدوش برادران خودتان ، بلكه در صف جلو در اين نهضت بوديد تـشـكـر مـى كـنـم و مـن امـيـدوارم كـه بـاز شـمـا درصـف مقدم باشيد و اين نهضت را به آخر بـرسـانـيـد كه حكومت اسلامى انشاءالله تاسيس بشود و تمام اقشار ملت ، تمام مستضعفين به حقوق حقه خودشان برسند. خداوند شماها را حفظ كند و براى اسلام و مسلمين نگه دارد.
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 4/2/58
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـينى در جمع نمايندگان جامعه زنان خارجى مقيم ايران و اعضاى هياءتتحريريه نشريه (لاله )
تاريخ نيز قادربه ثبت عمق جنايات و خيانات شاه نيست
بسم الله الرحمن الرحيم
من از بانوان محترم كه همدرد ما هستند و در اين مصيبت هائى كه بر ملت ايران وارد شده است اظـهـار هـمـدردى مـى كـنند متشكرم ، لكن بايد به شما بانوان محترم تذكر دهم كه جنايات شـاه را نـه شـما تمامش را اطلاع داريد و نه ما و نه آن اشخاصى كه حتى نزديك به شاه هم بودند.
جـنـايـات ايـنـها مراتب و درجاتى داشته است كه بعضى از آن واضح بوده است ، همه ديده انـد. ايـن جـنـايـات و آدم كـشـى هـا و حـبـس هـا و زجـرهـائى كـه صـدايـش از داخـل زنـدان هـا به بيرون رسيده است . يك مرتبه از جنايات و خيانات ، آنهائى بوده است كـه وزراى شـاه و اطـرافـيـان شـاه اطلاع داشتند و ماها و شماها اطلاع نداشتيم ، پاره اى از جنايات هم فقط خود شاه مطلع بوده است خيانتى كه كرده است ، ديگران مطلع نبودند.
مـا نـمى توانيم به عمق جنايات و خيانات اين پدر و پسر اطلاع پيدا كنيم ، شما كه غايب امـر، يـكـى از شما بيست و دوسال اينجا بوده ، ما هم كه تمام عمرمان را اينجا بوديم و در جريان امور بسيارى از عمرمان را گذرانديم ، باز نمى توانيم بر عمق اين جنايات اطلاع پـيـدا كنيم ، تاريخ هم نمى تواند عمق اين جنايات و خيانات را ثبت كند، تاريخ آنقدر مى تـواند كه اطلاع پيدا مى كند و جنايات شاه بسياريش ‍ زير پرده است كه غير از خودش و امثال كارتراطلاع ندارد.
تبليغات خلاف واقع جيره خواران ابرقدرت ها بر عليه انقلاب اسلامى
مـن از شـمـا تـشـكـر مـى كـنـم كـه بـراى هـمـدردى مـا تـشكيل يك انجمن داديد و مى خواهيد كه مطالب ما را برسانيد. ما در دنيا مظلوم هستيم براى ايـنكه دنيا طرفدار شاه ظالم بود و تمام دولت هاى خارجى ، مگر كمى از آنها، طرفدارى مـى كـردنـد و از ظـلم و سـتم او پشتيبانى مى كردند. ملت ما الان هم مظلوم است براى اينكه نـويـسـنـدگـان خارج به طورى وجهه اين انقلاب را جلوه دادند در خارج و به طورى دروغ گـفـتـنـد و شـايـعـه افـشانى كردند كه ملت ما را غير از آنى كه هست و غير از آنى كه مى بينيد، جلوه دادند در روزنامه هاى خارج . از جمله چيزهائى كه نوشتند، اين است كه آنهائى كـه كـشـته مى شوند و اعدام مى شوند، از زير خاك بيرون مى آورند مردم و تكه تكه مى كنند.
اگـر يك نفر اينطور شده است شما در تمام ايران تفتيش كنيد اگر يك نفر يك همچو كارى بـرايـش شده است آنها حق دارند بگويند همه شده است ، لكن من مى دانم نويسنده هاى خارج اكـثـرشـان يـا بـسـياريشان جيره خوار همين دستگاه ها هستند، اينها ديدند كه ملت ايران به واسطه قدرت ايمانى كه داشتند، نهضتى را كه كردند كه دست ارباب ها كوتاه شده است و دسـت آنـهـائى كـه مـنـافـع را بـه ايـنـها واصل مى كردند كوتاه شده است ، اينها براى انـتـقـامجوئى يا برگرداندن اوضاع سابق و براى نفع خود دست به اين تبليغات زدند. تـمـام ايـن تـبـليـغـات بـرخـلاف واقـع اسـت . شـمـا مـى بـيـنيد كه اينجا احكام اعدام براى اشخاصى صادر مى شود، خوب است كه اين اشخاص را و پرونده اين اشخاص را ملاحظه كـنـيـد بـبـيـنـيـد كـه ايـن اشخاص كه حكم اعدامشان صادر شده و اعدام شده اند، آيا چند نفر كشتند؟ آيا ده نفر كشته اند؟ آيا يك ملت را بيچاره كردند؟ اينها تمام ملت ايران را بيچاره كـردنـد؟ و در ظرف پنجاه سال همه را در تحت فشار قرار داده اند. اينها جناياتى به اين مـلت كردند كه اگر چنانچه دادگاه ها نبود خود ملت مى ريختند و آنها را مى كشتند. دادگاه هـا كـنـتـرل كـردنـد عـواطـف ملت را، ملتى كه در خيابان ها جوان هاى خود را به خون آغشته ديـدنـد بـا امر همين امثال اينها، با امر همين شاه و با امر همين هويدا و با امر همين نصيرى و امثال اينها، طاقت ندارد كه اينها را زنده ببيند.
اين جوامع به اصطلاح حقوق بشر در خدمت ابرقدرت ها هستند
ايـنـهـائى كـه مـدعـى حـقـوق بـشـر هـسـتـنـد و حـالا بـراى امـثـال هـويـدا سـيـنه زنى مى كنند و اظهار تاثر و تاسف مى كنند، اينها آيا طرفدار حقوق بشرند يا طرفدار مملكت ها و حكومت هاى ابرقدرتند؟ اگر اينها طرفدار حقوق بشرند چه شـد كـه در مدت پنجاه سال اين بشر در اينجا زير شكنجه بود، اعدام بود؟ اين بشرى را كـه در ايـنجا با تابه سرخ مى كردند و بشرى را كه پاى او را بريدند با اره ، اينها نـفـس ‍ نـكـشـيدند، امروز نفس مى كشند و امروز تبليغات مى كنند. مگر اينها كه كشته شدند بشر نبودند؟ مگر اينها حقوق نداشتند؟ مگر حق بشر اين نيست كه اگر كسى ، كسى را كشت قـصـاص بـكـنـد؟ ايـن حـق بـشـر است ، حق اشخاصى كه از اولاد او يا از بقاياى اوست كه قـصاص كند از اينها، لكن عمده اين است كه اين جامعه هاى حقوق بشر در خدمت ابرقدرت ها هـسـتـنـد بـا اسـم حقوق بشر. اين جامعه هائى كه براى حقوق بشر فرياد مى زنند، حقوق بـشـر را مـى خـواهـنـد پـايـمال كنند. اين روزنامه نويس ها و مطبوعاتى كه به اسم بشر دوسـتى انتشار اين اكاذيب را مى كنند، اينها در خدمت ابرقدرت ها هستند، اينها حقوق بشر را پايمال مى كنند.
شما اوضاع ايران را بررسى كنيد و آنطور كه هست منعكس كنيد
مـن از شـمـا جـمـعـيـتـى كـه الان در ايـران براى بررسى اوضاع ملت ما و اوضاع كشور ما تـشـكـيل جلسه داده ايد، بعد از تشكر خواستارم كه شما اوضاع ايران را بررسى كنيد و آنـطـور كـه هـسـت مـنـعـكـس كـنـيـد، بـررسـى كـنـيـد كـه آيـا ايـن مـردم در ايـنـجـا دارنـد قتل عام مى كنند اين مردم از گورستان ها بيرون مى كنند اجساد را و تكه تكه مى كنند؟
مـردم دارنـد آتـش مى زنند؟ اين را بررسى كنيد ببينيد كه قضيه ، قضيه انتقامجوئى به معناى غير انسانى است يا خير؟ دادگاه هائى است كه بعد از اينكه جرم هاى اينها ثابت شد، ايـنـهـا مـحكوم به اعدام مى شوند كه اگر اين دادگاه ها نبود و اگر جلوگيرى از اين مردم بـه واسـطـه دادگـاه نـبـود، آنـوقـت مـردم خودشان قيام مى كردند براى اينكه آنهائى كه كشتار عمومى كردند در يك ملتى ، آنهائى كه فجايعى پيش ‍ آوردند و در آبادان يك دسته بـزرگـى ، قـريـب چهار صد نفر آدم را سوزاندند، اينها را دارند اعدام مى كنند، نه اينكه اشـخـاص عـادى را، اشـخـاص عـادى را شـما ملاحظه مى كنيد كه تاكنون قريب هفتصد نفر، شـشـصـد نفر آزاد شدند، اينها براى اينكه جرم هاى شان كم بوده است و همين طور كسانى كـه جـرم هـاى شـان كـم اسـت اينها را آزاد مى كنند، آنهائى كه محكوم به حبس مى شوند يا مـحـكـوم بـه اعـدام مـى شـونـد آنـهـا اشخاصى هستند كه داراى ظلم هاى بزرگ بودند و در روزنـامـه هـاى خـارجـى شـماها اينطور انعكاس نشده است و اين اسباب اين شده است كه ملت ايـران بـدبـيـن بـشوند به خارجى ها به واسطه اين روزنامه نويس ها و به واسطه اين مـدعـيـان حقوق بشر. شما روشن كنيد اينها را و به مردم ايران هم اطلاع بدهيد كه اينها يك مـردمـى هـسـتـند كه طرفدار حقوق بشر نيستند، طرفدار حق ابرقدرت ها هستند، اينها از اين مـردم شـريـف اروپـا نـيـسـتـنـد، ايـنـهـا يـك دسته جيره خوار هستند. در هر صورت من از شما تـشـكـركنم كه در اين مسائل مشكل ما بنا داريد كه به ملت ما كمك كنيد و كمك تبليغاتى از بـزرگـتـريـن كـمك هائى است كه الان از شما ممكن است و من از شما باز هم تشكر مى كنم . خداوند حفظ كند شما را.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 4/2/58
بيانات امام خمينى در جمع پرسنل شهربانى و نمايندگان مردم ساوه  
اجانب گمان نكنند كه مى توانند خللى در وحدت ملى الهى ما ايجاد كنند
بسم الله الرحمن الرحيم
شـمـا آقـايـان كـه بـراى تـفـقـد از مـن آمـديـد خوش آمديد، علماى اعلام ساوه ساير اقشار و پرسنل شهربانى خوش آمدند. اين روزها روزى است كه همه اقشار با هم برادر و برابر بـاشـنـد. سابق شهربانى از ما و علما و مردم جدا بود، امروز شهربانى در بين مردم و از مـيـان مـردم اسـت و مـردم نـيـز از شهربانى خواهان حفاظت از شهر و از عائله خودشان هستند، علماى اعلام نسبت به آنها نظر حسن دارند و ساير اقشار آنها را برادر خود مى دانند. من اميد آن دارم كـه ايـن وحدت كلمه كه بين همه اقشار ملت ماست ، باقى بماند و به اتكاء وحدت كـلمـه نـهـضـت اسـلام مـا پـيـش رانـده شـود و بـا بـرقـرارى حـكـومـت عدل اسلامى همه اقشار به حقوق خودشان برسند. اجانب گمان نكنند كه مى توانند خللى در ايـن وحـدت مـلى مـا ايـجاد كنند، اين وحدت ملى وحدت الهى است ، به دست خداى تبارك و تـعـالى ايجاد شده است ، اسلام پيشواى ماست ، قرآن كريم پيشواى ماست ، ملت ايران با اين وحدت كلمه و اتكال به اسلام نهضت را پيش برد و اين رمز را از دست نخواهد داد. ايجاد اخـتـلاف نـكنيد، با هم برادر و برابر باشيد. از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه همه مـلت بـه سـلامت و با وحدت كلمه پيش برويد و آن چيزى را كه خداى تبارك و تعالى مى خواهد كه رفاه عمومى و سعادت عمومى بشر، سلامت عمومى بشر، سعادت روحى بشر است انشاء الله كه تحقق پيدا كند. سعادت و سلامت همه شما را خواستارم .
والسلام عليكم
تاريخ : 5/2/58
بيانات امام خمينى در جمع بانوان محله چهارمردان قم  
بانوان ايران رهبران نهضت اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
نام بزرگ ملت ايران در عالم به رشد سياسى ثبت شد. نام بزرگ قم در بين ملت ايران بـه رشـد سـيـاسـى و فـعاليت و جانفشانى در تاريخ ثبت شد. نام بزرگ چهار مردان در فـداكـارى و جـان نـثـارى در تاريخ عالم ثبت شد. نام بزرگ بانوان ايران ثبت شد. نام بزرگ بانوان قم ثبت شد. نام بزرگ بانوان چهار مردان ثبت شد. بانوان قم و بانوان چـهـار مـردان پـيـشـرو ايـن نـهضت اسلامى بودند، رشد سياسى خودشان را اثبات كردند، نـهـضت را راهنمائى كردند. شما رهبران نهضت هستيد، بانوان رهبر نهضت ما هستند، ما دنباله آنـهـا هـسـتـيـم . مـن شـمـا را به رهبرى قبول دارم و خدمتگزار شمايم . خداوند شما را براى اسلام حفظ كند.
هوشيار باشيد، شياطين در مخفى گاه ها توطئه مى كنند
اسـلام احـتـيـاج بـه مـردان و بـانـوان فـداكـار دارد. امـروز احـتـيـاج بـيشتر است ، امروز از قـبـل از پـيـروزى و رسـيدن به اوج نهضت احتياج به ملت ايران ، احتياج به وحدت كلمه ، احـتـيـاج بـه بـانـوان مـعـظـم ، احـتياج به چهار مردان بيشتر است . امروز است كه دست هاى جـنـايتكار و خيانتكار آنهائى كه منافع خودشان را در خطر مى بينند، دست هاى آنها در كار اسـت كه نگذارند اين نهضت شكوفائى پيدا كند. امروز است كه بايد اين خيانت ها را و اين دسـتـهـاى خائن را قطع كرد. امروز است كه آنهائى كه تفرقه افكنى مى كنند و مى خواهند بـا بـهـانـه هـا بـين صفوف مسلمين جدائى بيندازند، دست آنها را بايد قطع كرد. بانوان مـعـظـم مـا بـايـد قطع كنند دست خائنين را. مردان نيرومند ما بايد قطع كنند دست خائنين را. روحـانـيـين در هر جا كه هستند با هوشيارى بايد دست اين خائنين را قطع كنند و حيله آنها را خنثى كنند.
آنـهـائى كـه بـه فـرصـت طـلبـى امـروز در مـيدان آمدند، آنهائى كه با اين نهضت موافقت نـداشـتـنـد، آنهائى كه مسيرشان برخلاف اين نهضت بود، براى فرصت طلبى به ميدان آمـدنـد، احـزابـى كـه اسـمى از آنها نبود، گروه هائى كه اسمى از آنها در اين نهضت نبود امـروز پـيـشـقـدم مـى خـواهـند بشوند. بايد شما خانم ها، شما برادران شما خواهران بيدار باشيد، بايد ملت ايران بيدار باشد،
نـگـذاريـد خـون شـهـداى مـا هـدر بـرود، نـگـذاريـد خـون جـوانـان مـا پـايـمـال شود، پايمال اغراض شخصيه ، اغراض شخصيه را به دور بريزيد. دست هاى خـيـانـتـكـار، گـروه هاى مختلف درست نكند، گروه هاى مختلف درست نكند، گروه هاى مختلف اسـبـاب تـفـرقـه مـى شود، رشد سياسى نيست ، در صدر مشروطيت هم با ايجاد گروه هاى مـختلف نگذاشتند كه مشروطه به ثمر خودش برسد، او را بر خلاف مسير خودش راندند، امـروز هـم هـمـان شـياطين ، همان ها كه مخالف با اين نهضت بودند مى خواهند نگذارند. مردم ايـران بـيـدار بـاشـيد، مسلمين بيدار باشيد اگر خداى نخواسته خللى واقع بشود در اين صـف فـشرده مسلمين ، در اين صف فشرده ملت ايران ، خطر در پيش است . تفرقه افكن ها را از بـيـن خودتان بيرون كنيد، ما نخواهيم گذاشت كه اين تفرقه افكن ها رشد كنند، آنها را در نـطـفـه خـفـه مـى كـنـيم . آزادى غير از توطئه است ، آزادى ، آزادى بيان است ، هر چه مى خـواهـنـد بـگـويند، توطئه نكنند، آدمكشى نكنند، اين آدمكش ها و توطئه گرها را دفن خواهيم كرد.
برادران من بيدار باشيد، هوشيار باشيد، شياطين در مخفى گاه ها توطئه مى كنند و بايد مـا بـا هم يكصدا با هم به پيش برويم و اين نهضت را و اين جمهورى اسلامى را به ثمر بـرسـانـيـم . خـداونـد بـه همه شما خواهران و برادران عزت ، توفيق ، عافيت ، سعادت ، عنايت فرمايد. من از همه خصوصا از اين بانوان محترم كه هميشه جانفشانى كردند و نهضت مـا را بـه ثمر رساندند و مى رسانند تشكر مى كنم . خداوند همه شما را عزت و اسلام را عظمت عنايت فرمايد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 5/2/58
بيانات امام خمينى در ديدار با سفير تونس در ايران  
مسلمين مى توانند تحت لواى اسلام بالاترين قدرت را در دنيا به دست بياورند
بسم الله الرحمن الرحيم
مـن از تـلگـراف رئيـس شـمـا تـشـكـر مـى كـنم و از عواطف شما و ملت شما شكرگزارم . من امـيـدوارم كـه هـمـه مـلت هـاى اسـلامـى و همه دولت هاى اسلامى به خود آيند و تفرقه ها و هـواهـاى نـفـسـانـى و اغـراض شـخـصيه را كنار بگذارند و تحت لواى اسلام و قرآن مجتمع شوند و در اين اجتماع قدرتى مافوق قدرت هاى موجود در عالم را به دست بياورند. مسلمين قـريـب يـك ميليارد جمعيت دارند و مخازن بزرگ در اختيار آنهاست و صحراهاى بسيار وسيع در اخـتـيـار آنـهـاسـت و مـع الاسـف بـراى ايـنـكـه نـتـوانـسـتـنـد تـفـاهـم بـيـن خـودشـان حـاصل كنند و دست هاى خيانتكار نگذاشته است وحدت كلمه پيدا شود، خزائن آنها را بردند و بر آنها سلطه و حكومت پيدا كردند.

next page

fehrest page

back page