صحيفه نور جلد ۹

امام خميني رحمه الله عليه

- ۵ -


تاريخ : 20/6/58
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در جـــمـــع گـــروهـــى از مـردمسرپل ذهاب و سران عشاير
اين معنائى كه ما در فكرش هستيم ، اين است كه اسلام در ايران حكومت كند
بسم الله الرحمن الرحيم
انشاءالله همه موفق بشوند، اين از بركات اين نهضت است كه ما همه با هم مجتمعيم . اين از بـركـات ايـن نـهـضت اسلامى است كه برادرهاى اسلامى را با هم زير يك سقف مجتمع كرده اسـت و مـسائلى كه مورد حاجت است انشاءالله مورد بحث قرار بگيرد و آقايان بايد بدانند كه اين معنائى را كه ما در فكرش هستيم و با همت همه قشرهاى ملت اميدواريم كه تحقق پيدا بـكـند، آن اين است كه اسلام در ايران حكومت كند. حكومت ، حكومت خدا باشد و از آن كارهايى كـه طـاغـوت مى كرد و عمال طاغوت مى كردند و گرفتارى هائى كه براى ملت ما از دست آنـها پيدا شد انشاءالله با همت همه جوان هاى ملت ما آنها تمام بشود و همه جا بيرق اسلام بـاشد. يعنى طورى باشد كه ما اگر در نخست وزيرى برويم ببينيم كه آنجا اسلام است و اگـر در سـايـر وزارتخانه ها برويم ببينيم آنجا اوضاع ، اوضاع اسلامى است و اگر در عـشـايـر بـرويم ببينيم آنجا هم اوضاع ، اوضاع اسلامى است و اگر در بازار برويم بـبـيـنيم بازار هم اوضاعش اسلامى است . اگر چنانچه اسلام به معناى خودش آنطورى كه خـداى تـبـارك و تـعالى وحى فرموده است به پيغمبر اكرم ، آنطور تحقق پيدا بكند، همه مـردم در زيـر پرچم اسلام در رفاه و سعادت هستند، نه همان سعادت اين عالم ، سعادت اين عالم و سعادت آن عالم
با هوشيارى و وحدت ، دست توطئه گران و مفسدين را از كشور قطع كنيد
و ما از خدا مى خـواهـيـم كـه يـك هـمـچو سعادتى به ما بدهد كه ما بتوانيم اين خدمتى را كه بنا داريم انجام بدهيم قدرت داشته باشيم كه انجام بدهيم و اين قدرت هم در وقتى است كه ملت با ما باشد. اگر ملت با ما باشد، ما مى توانيم به واسطه قدرت ملت كارها را انجام بدهيم ، چـنـانـچـه ديديد كه چون ملت همراه با هم بودند يك همچو قدرت هاى بزرگى را از بين بـردنـد. حـالا هـم كـه وقـت اين است كه اين مفسده ها از بين بروند و پاكسازى بشوند و آن بـازمـانـده هـاى آنـهـا از بـيـن بـرونـد، بـاز محتاج به اين است كه ملت همراه باشند والان تـوطـئه هـا زيـاد در كـار هـسـت كـه بـين برادرها را از هم جدا كنند، هر جا به يك صورت ، آنـجـاهـايـى كـه مـراكـز مـثـلا شهرهاى بزرگ است به صورت حزب و نمى دانم كذا و در جـاهـايى كه مرز است و برادرهاى اهل سنت ما آنجا هستند به اينكه سنى ها و شيعه ها چه مى خواهند،
ايـن دو تـا طايفه را كه هر دو مسلمند به جان هم بريزند. در عين حالى كه شايد همه شما بدانيد كه در كردستان يك دسته اى كه وابسته به خارج بودند و آنطورى كه از رفت و آمـدهايشان كشف شده است و گفته اند به ما، اينها از وابسته هاى هم رژيم سابق هستند و هم رفـت و آمـد دارنـد بـا صـهـيـونـيست ها، با اسرائيل روابط دارند و هم با بعضى از ممالك ديـگـرى كـه اجـنـبـى هـسـتـنـد و اينها غائله در كردستان درست كرده اند به طورى كه مردم كـردسـتان از دست آنها به عذاب بودند، دولت فرستاد و اين مفسدين را اين مقدارى كه مى شـد دسـتـگـيـر يا سركوب كرد و يك مقدارش هم فرار كردند، بعدش در خارج آنهائى كه عـمـال اجانب هستند بنا كردند چيز نوشتن كه دولت ايران يا فلانى همه مردم ايران را بر ضـد كـردهـا، بـر ضـد اهـل سـنـت بـسـيـج كـرده اسـت و حـال آنـكـه مـا فـرسـتاديم براى كمك به برادرهايى كه گرفتار بودند. بايد هوشيار بـود در ايـن مـواقـع كـه ايـن اشـخـاصى كه مى خواهند فساد كنند، مى خواهند بين برادرها جـدايـى بيندازند، اينها نظرى ندارند جز اينكه ديدند كه منافعى كه از اينجا مى بردند خـودشـان و اربـاب هاى شان در خطر افتاده است و دستشان دارد كوتاه مى شود، مى خواهند كـه دوبـاره آن مـسائل را پيش بياورند و دوباره همان ها را به ما مسلط كنند و همه زندگى ايـن مـردم را به هم بزنند. و در طول تاريخ همه اين عشاير، همه اين مرزنشين ها در فشار ايـن طـاغـوت هـا بودند، برايشان هيچ زندگى هم درست نكرده اند، حالا هم مى خواهند مهلت نـدهـنـد كه دولت كه مى خواهد رسيدگى بكند، اينها مهلت ندهند كه دولت يك همچو كارى بـكـنـد تـا ايـنـكـه دوبـاره آشـفـتـگـى پـيـدا بـشـود، دوبـاره آن مـسـائل بـرگـردد. بـايد امروز همه مابيدار باشيم و متوجه باشيم به توطئه هاى اينها. انـشـاءالله ايـن تـوطـئه هـا از بـين برود. انشاءالله مملكت آرام بشود و شما هم بدانيد كه سرلوحه برنامه اين دولت اين است كه ابتدا از مستمندان شروع كنند، از مرزها شروع كنند بـه تـعـمـيـر و رفـع حـوائجـى كـه تـا حـالا نـبـوده اسـت از قـبـيـل بـرق و نـمـى دانم آسفالت و آب و امثال ذلك كه من مى دانم در بسيارى از جاها اينها نيست يا كمياب است .
دولت در صدد است و انشاءالله عمل خواهد كرد. خداوند انشاءالله همه شما را توفيق بدهد. در پـاسخ به سخنان يكى از عشاير در مورد كمبودهاى مناطق كردنشين ، امام فرمودند: همه اين مطلب كه گفتيد صحيح است لكن دولت هم در فكر هست كه همه اينها را بكند. حتى راجع بـه عـلمـاى اهـل سـنـت كه من كرارا به وزير معارف گفتم (وزير علوم ) كه اينها بايد به طـور شـايـسـتـه بـا آنها همراهى بشود و بناست هم كه صورت را از همه آنجاهائى كه در ايـران اسـت بـردارنـد و انـشـاءالله عـمل بشود و مى شود انشاءالله . و همين طورى كه اين گـرفـتـارى هـائى كـه گـفـتـيـد، اينها هم بايد بشود لكن مى دانيد كه الان همه جا به هم ريـخـتـه اسـت . بعد از انقلاب هميشه يك به هم ريختگى هائى هست خصوصا كه همه اينها، ايـنها ارث هايى است كه از دولت سابق ما برديم ، در جمهورى اسلامى كه پنج ماه ، شش مـاه از عـمـرش مـى گـذرد ايـن مـسـائل در آن پـيـش نـيـامـده ، ايـن مسائل از سابق بوده و اين بايد جبران بكند و يك بچه شش ، هفت ماهه است الان جمهورى ما، ايـن بـايـد يـك قـدرى بـه آن مهلت بدهند، يك قدرى اين اغتشاشاتى كه اين مفسدين درست كردند اينها يك قدرى كم بشود و آنوقت رسيدگى
كـامـل بـشـود. حـالا هـم در صـدد هـسـتـنـد بـراى هـر نـاحـيـه اى ، بـراى هـر اسـتـانـى پول نفت را قرار دادند و درصددند كه برسانند و مى رسانند و من هم تاءكيد مى كنم به ايـنـكه زود برسانند. انشاءالله اميدوارم به زودى اينها، گرفتارى ها رفع بشود و عمده ايـن اسـت كـه شـمـا بـه حـرف ايـن مـفـسـدين گوش ندهيد، اينها مى خواهند نگذارند، در عين حال كه دولت هم بودجه براى اين تصويب كرده است ، براى هر استانى بودجه تصويب كـرده براى همين امور، ساختن حمام ، ساختن عرض كنم آسفالت ها، مدارس ، همه اين چيزها را درصدد هستند كه انجام بدهند لكن شرطش اين است كه منطقه آرام باشد، يك منطقه غيرآرام و جـنـگـى را نـمـى شـود عـمـل بـكنند، بخواهند يك منطقه اى كه در جنگ هستند حالا بيايند حمام بسازند، نمى شود اين ، اين يك قدرى بايد آرامش پيدا بشود و انشاءالله پيدا مى شود و ايـن امـور انـشـاءالله درست مى شود. براى روحانى هم بايد با آقايان مدرسين ، اين جوان ها، صحبت بكنيد، هر چه به نظر شما شد، خوب شما خودتان تشريف داريد آنجا كه اگر كـمـبـودى داريـد و مـن امـيدوارم به زودى اين گرفتارى ها رفع بشود. ممكن است آن يك نفر روحانى كه شما مى بريد اينجا مثلا با آقاى منتظرى هم بحث بشود، آقاى منتظرى كسى را تعيين كنند براى اين كارها.
تاريخ : 21/6/58
مصاحبه اوريانا فالاچى با امام خمينى
سوال : من قبل از هر چيز مرگ مرحوم طالقانى را به شما تسليت عرض مى كنم .
جواب : انشاءالله موفق باشند، تشكر مى كنم از تسليت ايشان
سـوال : امـيـدوارم حـضـرت امـام بـه سوالاتى كه من مى كنم كه شايد بعضى ها به ظاهر مـسـخره بيايد و بعضى ها ناراحت كننده باشد، ولى اميدوارم كه با صبر و حوصله اى كه من در ايشان مى بينم به سادگى جواب بدهند.
جواب : بگوييد كه اگر سوال ها بخواهد زياد باشد من وقت ندارم و محدود باشد، يك چند سـوالى بـاشـد عـيـب ندارد. سوال ها را انتخاب كنيد و آن سوالى كه مهم است بكنيد براى اينكه زياد طول مى كشد.
سـوال : حـضـرت امـام خـمـيـنـى ! ايـران در دسـت شـمـاسـت و حـرف هـاى شـمـا كـامـلا مـورد قـبـول است و حرف هاى شما قانون مى شود در اين كشور و حالت اجرائى پيدا مى كند. در مـمـلكـت بـعـضـى هـا هـسـتـنـد كـه فـكـر مـى كنند در اين كشور آزادى نيست حضرتتان چه مى فرماييد؟
جـواب : بـگـوييد كه ايران در دست من نيست ، در دست ملت است و ملت هم كسى كه خدمتگزار بـاشـد و مـصالحشان را بخواهد، با آزادى مطلق به او ممكن است رو بياورد. و شما ملاحظه كـرديـد در فـوت مـرحـوم آقـاى طـالقـانـى سـر نـيزه اى نبود، زورى نبود، مردم با آزادى ريـخـتـند در خيابان ها و همه ايران منقلب شد. اين نه اين است كه آزادى بدون قانون وجود داشـته باشد، آن آزادى نيست ، منتها آزادى است كه مردم روى محبت و عشقشان و روى يك مبادى و مـبـادى الهـى به بعضى اشخاص كه اينها را مى شناختند به اينكه الهى هستند روى مى آورند و اين آزادگى است .
سـوال : آنـطـورى كه از بياناتتان در قم در گذشته نه نزديك ، خيلى دور فرموده ايد و حـقـيـقـتـى بـوده ، آن مـدرن شـدن يك انسان اين است كه بتواند آزاد بينديشد و آزاد تصميم بگيرد وآزاد انتخاب بكند. چطور امكان دارد، الان در كشور كمونيست ها و ساير اقليت ها چه سـيـاسـى و چـه مـذهـبـى و چـه مـلى نـمى توانند آزادانه اظهار بيان بكنند و اظهار انديشه بكنند.
جواب : بگوييد شما اول خيال كرديد كه مساله اى را، بعد علتش را مى پرسيد. در مملكت ما آزادى انديشه هست ، آزادى قلم هست ، آزادى بيان هست ولى آزادى توطئه و آزادى فساد كارى نـيـسـت . شما اگر توقع داريد كه ما بگذاريم بر ما توطئه كنند و مملكت ما را به هرج و مـرج بـكشند، به فساد بكشند و مقصودشان از آزادى اين است ، در هيچ جاى دنيا همچو آزادى نيست . و اگر آزادى انديشه است ، آزادى بيان است ، اين آقاى بنى صدر مطلعند و ما مطلعيم كه ايشان دعوت مى كردند همين كمونيست ها را و همان اشخاصى كه غير ما فكر مى كردند، دعوت مى كنند كه بياييد صحبت هاى تان را بكنيد و ما پنج ماه بيشتر بلكه به طور مطلق بـه ايـنـهـا آزادى داديـم ، يـعـنـى آزاد بـودند كه هر چه مى خواهند، حتى الانش هم هر كارى كـردنـد، لكـن اخـيـرا كـه مـا مـطلع شديم كه با الهام از رژيم سابق و با الهام از اجانب و كسانى كه مى خواهند به تباهى بكشند، توطئه كردند، خرابكارى كردند، خرمن ها را آتش زدنـد، صـنـدوق هـاى آراء را آتـش زدنـد و بـا تفنگ و اسلحه آن رفتار را كردند، قضاياى اطراف كردستان را همان ها پيش آوردند و ساير قضايا هم آنها اگر ما سستى كنيم پيش مى آورنـد. اگـر آزادى ، آزادى بـيان و عقيده و انديشه است ، آزادى هست و بوده است . اين چيزى كـه جـلويـش گـرفـتـه شـده اسـت ، ايـن اسـت كـه در مـمـالك ديـگـر آنـجا كه انقلاب شد و صـددرصـد ادعـاى آزادى مـى كـردند، بعد از انقلاب مطلقا جلوگيرى كردند از كسانى كه تـوطـئه مـى كـردنـد، مـا پـنج ماه است و بيشتر است مهلت داديم به آنها تا اينكه بر مردم ثابت شد، به دنيا ثابت شد به اينكه قضيه ، قضيه آزادى بيان نيست ، قضيه ، قضيه آزادى توطئه است . اين آزادى توطئه را هيچ كس ، هيچ جا به هيچ كس نمى تواند بدهد.
سوال : البته اين سوالاتى است كه قبلا مى دانيد كه معمولا خبرنگارها از شما مى كردند، پس چه دليلى بود كه مثلا روزنامه هاى مخالف مخصوصا آيندگان بسته بشود؟
جواب : روزنامه آيندگان همان بود كه با دشمن هاى ما روابط داشت ، توطئه بود در كار و بـا صـهيونيست ها روابط داشت ، از آنها الهام مى گرفت و بر ضد منافع مملكت و كشور مى نوشت و در تمام آن روزنامه هائى كه توطئه گر بودند و مى خواستند رژيم سابق را دوبـاره برگردانند به اينجا، اين روزنامه ها جلوشان گرفته شد تا بفهمند به اينكه چـطـورنـد ايـنـهـا و بـعـد از ايـنـكه فهميدند هر كدام كه چيز نيستند، نه ، آزاد باشند. همه روزنـامـه هائى كه بودند، به اعتبار اينكه دادستان آنطورى كه فهميده است اينها توطئه گـر بـودنـد و مفسد بودند و اينها الهام از شاه و از دستگاه صهيونيست ها مى گرفتند، از ايـن جـهت اينها را توقيف كردند موقتا، تا اينكه رسيدگى كنند. اين خلاف آزادى نيست ، اين جلوگيرى از توطئه است كه همه دنيا بوده است كه جلوى اين توطئه را بگيرند.
سـوال : حـضـرت امـام ! ايـنهائى كه الان دم از مخالفت مى زنند، عده اى هستند كه اكثرشان مبارزه كرده اند و زجر كشيده اند و ضد رژيم گذشته بودند. چطور امكان دارد كه فضا و حق وجود به چپى كه اين همه مبارزه و رنج كشيده ، نداد؟
جواب : امكان ندارد، حتى يكى شان نه مبارزه كرده اند، نه رنج كشيده اند، همه از دولت و از رنـج هـاى ايـن مـلت مـا اسـتـفـاده بـرده انـد و بـر ضـد مـلت مـا قـلمـفـرسـائى كـرده اند. سوال : منظورم گروه هاى سياسى اند مثلا احزاب توده ، مثلا فدائيان ، مجاهدين .
جـواب : و احـزاب هم همين طور، آنها هم خلاف آزاديشان اگر توطئه گر نباشند، حالا عملى كه بر خلاف آزادى باشد نكرده اند و نشده است و اما اينكه مى گوييد آنها رنج كشيده اند و در اين باره فعاليت كرده اند، اين معلوم مى شود كه درست از اوضاع ما مطلع نيستيد. آنها كه رنج كشيده اند اين توده مردمند كه رنج كشيده اند آنها يك عده اى شان درخارج بوده اند و حـالا آمـده اند در داخل و مى خواهند استفاده بكنند بدون رنجش . يك دسته هم اينجا بودند و در پـنـاهـگـاه هـا يـا در خانه ها بودند و بعد از اينكه ملت رنج ها را كشيد و خون داد و همه كارها را كرد، اينها آمدند و دارند استفاده مى برند و معذلك كسى جلو اينها را نگرفته است و آزادى دارند.
سـوال : مـنـظـور مـن بـيشتر روى چپى هائى است كه درزندان هم بوده اند، يا به دست شاه شكنجه شدند.
جواب : در اين نهضت ما دخالت نداشتند، در نهضت ما هيچ يك از اينها، بلكه مخالف بودند. هـمين چهار تا هم كه الان برخلاف ما دارند فعاليت مى كنند، آنها يك مسلك خاصى داشتند و روى مـسـلك خـاصـشـان هـستند. نهضت ما يك نهضت اسلامى بود كه چپى با آن مخالف است و مخالفت او هم با ما بيشتر است از مخالفت شاه و آنها هم توطئه گر هستند و مى خواهند همان مسائل را، كه من نظرم اين است كه چپى هاى ساختگى اند، نه چپى هاى واقعى و ساخت
امـريـكـا هـم هـسـتـنـد. بـنـابـرايـن ايـنـطـور نـيـسـت كـه شـمـا خـيـال كـرديـد كـه چـپـى هـا يـك دسته اى هستند كه در نهضت ما دخالت داشتند. نهضت ما هيچ دخـالتـى آنها نداشتند، البته آنهابراى مقصد خودشان هر چه بوده اينجا و آنجائى كرده اند و يك كارهائى انجام داده اند و هيچ ربطى به نهضت ما ندارد. نهضت ما هيچ ارتباطى با چـپى ها ندارد و چپى ها هم هيچ خدمتى به نهضت ما نكرده اند و هر چه كرده اند كار شكنى و خلاف بوده است ، حالا هم توطئه گرى از چپى ها است و اين چپى هاى ساختگى اند، نه چپى هاى واقعى .
سـوال : حـضـرت امـام ! مـى شـود بـيان كنيد كه اين ملت براى آزادى مبارزه كرده يا براى اسلام ؟
جـواب : بـراى اسـلام جـنـگـيـده ، لكـن مـحـتـواى اسـلام هـمـه آن مـعانى است كه در عالم به خـيال خودشان بوده كه مى گويند دموكراسى . اسلام همه اين واقعيت ها را دارد و ملت ما هم براى همه اين واقعيات جنگيده اند و لكن در راءسش خود اسلام است و اسلام همه اين را دارد. سوال : يك تعريف ساده از آزادى بيان كنيد.
جـواب : آزادى يك مساءله اى نيست كه تعريف داشته باشد. مردم عقيده شان آزاد است ، كسى الزامـشان نمى كند كه شما بايد حتما اين عقيده را داشته باشيد، كسى الزام به شما نمى كند كه حتما بايد اين راه را برويد، كسى الزام به شما نمى كند كه بايد اين را انتخاب كـنـى ، كـسـى الزامـتـان نـمـى كـند كه در كجا مسكن داشته باشى يا در آنجا چه شغلى را انتخاب كنى . آزادى يك چيز واضحى است .
سوال : حضرت امام ! شما چرا از اول روى يك كلمه اى خط كشيديد و آن دموكراتيك است كه رويش خط كشيديد و فرموديد جمهورى اسلامى نه يك كلمه بيشتر و نه يك كلمه كمتر. اين كلمه كه اين قدر عزيز است ، براى ما عزيز است و شما خطش زديد و در كشور الان باز در اين باره صحبت مى كنند.
جـواب : بـله ايـن مـسائلى دارد، يك مساءله اين است كه اين توهم ، اين را در ذهن مى آورد كه اسـلام محتوايش خالى است از اين ، لذا احتياج به اين است كه يك قيدى پهلويش بياورند و ايـن بـراى مـا بـسـيـار حـزن انـگـيـز اسـت كه در محتواى يك چيزى كه همه چيزها به طريق بـالاتـرش و مـهـمـترش در آن هست ، حالا ما بيائى م بگوئيم كه ما اسلام مى خواهيم و ما با اسـلامـمـان دمـوكـراسـى بـاشـد. اسـلام هـمـه چـيـز اسـت . مثل اين است كه شما بگوئيد كه ما اسلام را
مى خواهيم و مى خواهيم كه به خدا هم اعتقاد داشته باشيم ، ولى به شرط اينكه به خدا هم مـعـتقد باشيم . اين براى ما خيلى ناراحت كننده است كه كسى يك همچو خيالى داشته باشد، اين اولا، و ثانيا اين كلمه دموكراسى كه پيش شما اين قدر عزيز است يك مفهوم مبينى ندارد ارسطو يك جور معنى كرده ، شوروى يك جور معنى كرده ، سرمايه دارها يك جور معنى كرده و مـا در قـانـون اسـاسـيـمان نمى توانيم يك لفظ مبهمى كه هر كس براى خودش يك معنى كـرده است ، آن را بگذاريم ، به جاى آن اسلام را گذاشتيم كه اسلام مبين مى كند حد وسط چـيـسـت ، اين مخالف با هيچ چيزى نيست ولى آنهائى كه نفهميده اند اسلام را، خارجى ها كه بـا اسـلام كـار نـدارنـد، آنـها كه در داخل هستند و اسلام را نمى دانند چه رژيمى است ، چه حـالى دارد، از ايـن جـهـت يـك امـكـان بـه خـيـالشـان دارد. مـن حـالا بـراى شـمـا مثال مى زنم از اين آزادى و دموكراسى يك چيزى كه تاريخ مى گويد و آن قضيه حضرت امـيـر سـلام الله عـليـه اسـت كـه در وقـتـى كـه رئيـس و خـليـفـه رسـول الله بـود و دامـنـه ايـن ريـاسـت عمليش و سياستش از حجاز تا مصر و تمام تقريبا بسيارى از آسيا، يك مقدارى حتى اروپا داشت ، همين شخص كه رئيس يك همچو مملكت وسيعى بـود و داراى هـمـچـو قـدرتـى بـود و قـاضـى را هـم خـود خـليـفـه رسـول الله تـعـيـيـن مـى كـرد، وقـتـى يـك اخـتـلافـى بـيـن آن رئيـس ‍ و يـك يـهـودى حـاصـل شـد قـاضـى دعـوت كـرد او را بـه ايـنـكـه بيايد جواب بدهد او هم رفت در محضر قـاضى نشست ، قاضى خواست به او احترام بكند، گفت نه يك نفر قاضى بايد احترام از هـيـچ كـس نكند و ما عل السواء بايد باشيم و بعد هم كه قاضى حكم بر خلاف او كرد، او تصديق و قبول كرد.
مـن مـيـل دارم كـه شـما كه اطلاع داريد از همه حكومت ها و از همه جاها يك نمونه اين طورى هم شـمـا نـشـان بـدهـيـد در تـمـام ايـن حـكـومـت هـائى كـه در دنـيـا از اول دنـيـا تا حالا حكومت ها بودند و شما لابد مطلع هستيد، شما هم يك نمونه اين طورى به ما نشان بدهيد، كه آن از اين اولى است .
سـوال : نـه مـن هـمـچو نمونه اى الان ندارم به شما تذكر بدهم ولى در عوض ، شما الان انـقـلاب كـرديـد ولى هـنـوز ثروتمند و فقير در بين كشور شما هست و چند حزبى كه به صـورت عـيـنـى دموكراسى است كه اگر يك دسته اى راءى نياورد بتواند يك دسته ديگر جـاى او بـاشـد مـثـل انـگـليـس كـه گـاهـى حزب كارگر و گاهى حزب محافظه كار، همچو وضعى آيا شما در كشورتان اجازه خواهيد داد و اين عدالت اقتصادى را اجازه خواهيد داد؟
جـواب : مـا الان يـك بـچـه شـش مـاهـه داريـم و در ايـن پـنـجـاه و چـنـد سال ، ثانيا با آن وضع و با آن گرفتارى هائى كه ايران داشته است شما چه توقع از يـك بـچـه شـش مـاهـه اى كـه پـنـجـاه و چـنـد سـال در زمـان مـا و دو هـزار و پـانـصـد سال در تاريخ عقب زده شده است . الان اول راه اين است و تمام خرابى هائى كه الان با آن مواجه هستيم ، خرابى هايى است كه رژيم سابق براى ما گذاشته
است . در زمان ما هيچ خرابى حاصل نشده ، زمان ما همه كوشش براى درست كردن وضع ملت اسـت ، درسـت كـردن وضـع كـشـاورزى و سـايـر كـارخـانـه هـا و امـثـال ذلك . و شـمـا تـوقـع داريـد كـه مـا بـتـوانـيـم در هـمـيـن چـنـد مـاه يـا چـنـد سـال بـرويـم بـه آن حـدى كـه هـمه مان ، ملتمان در رفاه باشد، همه كارها هم درست شده بـاشـد؟ همه آشفتگى هايى كه تحميل به ما شده است ، همه اينها با يك اوقات كمى درست بشود؟ ما فرصت مى خواهيم و فرصتمان را از اين كسانى كه شما مى گوئيد كمونيستند و دمـوكـراتـنـد و امـثـال اينها، از اينها فرصت مى خواهيم كه اينها به ما فرصت بدهند تا ما رسـيـدگـى كـنـيم به حال ملت و رسيدگى كنيم و مملكت را اين طورى كه اينها مى گويند اداره كـنيم اقتصادمان الان ور شكسته است ، پى ريزى بكنيم . ما الان مهلت نداريم ، ما الان در آشفتگى هستيم و همه آشفتگى ها هم زير سر همين هايى است كه شما مى گوييد دموكرات هـسـتـنـد و شـمـاهـا مـى گـوييد كمونيست هستند و اينها. ما همه گرفتاريمان اينها هستند، اين گرفتاريها كه رد بشود احزاب آزاد هستند، ما جلوى آزادى را هيچ وقت نمى گيريم ، اسلام هـم جـلوى آزادى را هـيـچ وقـت نـگرفته است بيش از اينكه جلو توطئه را، كه همه عالم همين طورند، ما هم همين طور هستيم .
سوال : من در قيافه شما نگاه مى كنم كه يك قيافه آرامى است و طبيعى است و نرم است اما دنـيـا يـك قـيافه اى از شما، قيافه سخت خشن ، ترسناكى درست كرده ، آيا اين قيافه اى كه از شما ساخته اند براى شما رنج آور نيست . شما را ديكتاتور جديد ايران مى خوانند، اين شما را ناراحت نمى كند؟
جـواب : از يـك جـهـت البـتـه نـاراحـتـى دارد و آن اينكه دشمن هاى ما چقدر بر خلاف انسانيت عـمـل مـى كـنند. ما متاءسفيم كه يك طايفه اى اين قدر بر خلاف انسانيت ، بر خلاف انصاف رفتاركند. از اين جهت البته ناراحتى دارد. ما به حسب تعاليم اسلام براى عيب هايى كه در بـشـر هـسـت ، بايد متاثر باشيم . و از جهتى به نظر ما اهميتى خيلى ندارد براى اينكه ما يـك راه حـقـى مـى رويـم و البـتـه در يـك راه حـقـى كـه در مـقابل ابر قدرت هاست ، مقابل با منافع بزرگ يك كشورهائى است كه مى خواهند اينها را بخورند و ببرند و من نمى توانم متوقع نباشم كه آنها بنشينند و نگاه بكنند، ما نگذاريم كارهايشان را بكنند. البته اين براى ما خيلى بيسابقه نيست ، همچو نيست كه ما همچو بوده اسـت كـه يك كار بى سابقه اى بوده است براى ما. ما مى دانستيم كه يك همچو حرف هايى هـسـت ، هـميشه هست كه يك ضعيفى كه در مقابل يك قدرت هاى بزرگى مى خواهد جلوگيرى بكند اين تهمت ها برايش هست . كسانى كه اجير هستند از طرف شاه ، كسانى كه اجير هستند از طـرف قـدرت هـاى بـزرگ ، مـا توقع نداشته باشيم كه هيچ به ما زهرى ، زهر چشمى وارد نكنند. خوب ، ما هم در خارج مى بينيم كه در مملكت ما
دارنـد آشـوب مـى كـنند، عينا مى بينيم كه آشوب مى كنند و ما هم مى دانيم كه به اينكه در روزنـامـه هـا آنـهـا هـر چه دلشان بخواهد تهمت مى زنند. خوب ، شما لابد ديديد اين را در روزنامه ها كه نوشته اند كه به امر خمينى پستان هاى زنها را بريده ، بازن ها چه كرده . البـتـه دشـمـن اسـت ، ولى من متاءسفم كه دشمن ها اين قدر خلاف انصاف و خلاف انسانيت عمل كنند.
سـوال : آنـهـائى كـه از شـمـا تـرس نـدارنـد و مـن ديـدم كـه الان ايـنـجـا جـلوى منزل شما و در تهران هم ديدم كه خمينى ، خمينى مى كنند. اينها يك احساسى به انسان دست مـى دهد كه از يك تعصبى مى آيد. آيا شما اين را خطرناك نمى بينيد براى پيشرفت آدم ، رشد انسان ؟
جواب : اين تعصب نيست ، اين آزادى دوستى است ، اين به اصطلاح شما دموكراسى دوستى اسـت . ايـنـهـا احـسـاس كـرده انـد كـه روى مـصـالح آنـهـا عمل مى كنيم ، احساس كرده اند كه ما نمى خواهيم ظلم بكنيم به آنها نمى خواهيم ظلم بكنيم ، آنـها را نمى خواهيم به زور وادار بكنيم به يك كارى ، اين احساس كه آنها از اسلام دارند و ايـن احـسـاس هـم دارنـد كـه مـاهـمـان تـبـع اسـلام هـسـتـيـم و مـطـابـق احـكـام اسـلام عمل مى كنيم . اين دو احساس در مردم هست ، يكى اينكه اسلام را مى دانند كه رژيمى است كه عـدالت در آن هـسـت و ما را هم مى دانند كه ما تابع يك رژيمى هستيم كه عدالت هست و ما مى خـواهـيـم اجـرا كـنـيـم عـدالت را. از ايـن جهت است اين احساسات ، نه يك تعصب خشكى باشد بدون منطق ، بدون مبنا و من اصلا هيچ خطرى در اين ، احساس نخواهم كرد.
سوال : شما خطر فاشيسم را در ايران امروز مى بينيد؟
جـواب : هـيـچ ، ابـدا هـمـچو خطرى نيست . مادامى كه اين ملت به اسلام توجه دارد و تابع اسـلام اسـت و مـا حـكـومـت اسلامى مى خواهيم درست كنيم ، هيچ خوفى نيست ، هيچ ديكتاتورى نـخـواهـد بـود و هـيـچ خـطـرى براى اين مطالب نيست . ما وقتى خطردار هستيم كه كمونيسم بـتـوانـد بـه ما غلبه كند كه آنوقت اول گرفتارى و ديكتاتورى معنايش هست ، يا رژيمى نـظـيـر رژيـم شـاه پـيـش بـيايد آن هم همانطور است . و اما آن رژيمى كه ما مى خواهيم ، آن رژيمى است كه ملت ما دنبالش هستند، ديكتاتورى با آنها معصيت بزرگ است و فاشيسم از معاصى بزرگ است پيش ملت ما و هيچ همچو خطرى نيست پيش ما
سـوال : در ايـن فـاشـيـسـم جـنـبـه مردمى و توده ايش قوى است . در ايتاليا (كه ما در آنجا زندگى كرده ايم ) و در آلمان ، موسولينى و هيتلر به افكار اينجورى تكيه داشتند و اين خطر هميشه هست كه توده
مـردم بـه تدريج نوعى حكومت ديكتاتورى را بوجود بياورند و آن رژيمى كه بوجود مى آيـد كـامـلا مـتـكـى بـه افـكـار عـمـومـى اسـت ، امـا در اعـمـال خـودش مثل همان مطلق العنانها عمل مى كند.
جـواب : تـوده مـا توده مسلمان است . تعليمات اسلامى همانطورى كه در روحانيت هست ، آنها بـه مـردم هـم تعليم كردند و تمام اين مسائل اسلامى كه بر مبناى عدالت است و بر مبناى آزادى اسـت و بـر مـبناى اختيار مردم است و بر مبناى آن چيزهاى متعالى است ، در اسلام هست و مـردم هـم او را دارنـد. بـله امـكـان ايـن هـسـت عـقـلا كـه ايـن مملكت از اسلام بر گردد و بشود كـمونيست ، اگر همچو شد همه مردم از اسلام بر گشتند و كمونيست شدند، اين خطر البته آنـوقـت هست براى اسلام ، و اما مادامى كه ملت ما مسلم است ، براى ملتى كه اسلام ندارد يا فـرض كـنـيـد كـه تـابـع كـمـونـيـسـم اسـت يـا تـابـع اصول و مسالك ديگرى هست ، البته اين خطر در آن هست ، و مملكت ما هيچ خطرى به هيچ وجه ندارد.
سـوال : مـطـلب ديـگـرى كـه در غـرب خيلى در آن سر و صدا شده است مساله اعدامها كه مى گـويـنـد پـانـصـد نـفـر تـا حـال در ايـران اعـدام شـده انـد و ايـنـهـا بـدون وكيل مدافع و بدون تجديد نظر. باز هم شما با اين ترتيب موافقيد؟
جـواب : ايـنـهـا از بـاب ايـنكه يا غرب اين افراد را نشناخته است ، اولا پانصد تا نيست و بـسيار كمتر است و علت اين است كه يا غربى ها نشناختند اين اشخاص را يا مى شناختند و مـتـعـهـدنـد در ايـنـكـه خـودشـان را بـه نـشـنـاسـى بـزنـنـد. اينها افرادى بودند كه علنا بـسـياريشان آمدند و مردم را كشتند در خيابان ها، يا امر به كشتن مردم در خيابان ها دادند و اين يك مساءله مبهمى نبوده است پيش ملت ما كه اينها شايد صحيح بگويند، شايد دفاع از خـودشان داشته باشند. يك كسى كه وارد بشود در يك جمعيتى و با تانك بزند و جوان ها را زيـر تـانك ببرد، آن وقت يك نفر را در مقابل هزار نفر كه اينها كشته اند بكشند معذلك بـه آنـهـا مهلت هم بدهند كه صحبت هايشان را بكنند، اجازه رفتن داده شده است . البته قلم دسـت دشـمن است و براى ما هر چه بخواهد مى نويسد، اما واقعيت اينطور نيست و آنهائى كه در ايـنـجـا كشته شده اند نه عددشان آنقدر است و نه طورى بوده است كه برخلاف موازين بـاشـد. ايـنـهـا هـر كـدامـشان اشخاصى را كشته اند و فسادها ايجاد كرده اند، خانمان ها را سـوزانـده انـد، اشـخـاص را اره كـردند در حبس هايشان پاى آنها را، اشخاص را روى تاوه گـذاشـتـه اند و متصل به برق كرده اند، در تاوه آنها را بو داده اند. اين اشخاص البته كـشـتـه شـدنـد و ايـنـهـا هـم حـق دفـاع داشـتـنـد و در مـحـكـمـه بـه ايـنـهـا اجـازه ايـنـكـه وكـيـل بـگـيـرنـد دادنـد، لكـن مـا چـه بكنيم كه قلم دست دشمن است و ما را مى خواهد اينطور صورت بدهد.
سـوال : راجـع بـه شـاه شـمـا چـه مى گوئى د؟ آيا شما دستور داده ايد كه او را در خارج بكشند؟ و آيا به نظر شما اين كار ممكن است ؟
جـواب : نـه مـن دسـتـور ندادم ، من ميل دارم كه بيايد ايران و او را محاكمه كنيم . من اگر مى تـوانستم او را حفظش مى كردم و مى آوردمش ايران و علنا او را محاكمه مى كرديم براى اين پـنـجـاه و چـند سال ظلمى كه كرده و آن خيانت هائى كه او كرده است جبران مى كرديم و اين سـرمـايـه هـائى كـه از مـا بـه خارج برده است اگر او كشته بشود از دست ما مى رود لكن اگـر حـفـظـش كـنـيـم و بـيـاوريـم بـه ايـنـجـا مـمـكـن اسـت ايـن ثروت برگردد به ايران سـوال : شـمـا مـايـليـد كـه مـثـل آيـشـمـن كـه گـرفـتـنـد آوردنـد بـه اسرائيل ، او را هم مثلا بگيرند و به همان ترتيب بياورند ايران ؟
جواب : من مايلم كه او بيايد ايران ، بياورندش ايران و ما محاكمه كنيم . (خطاب به مترجم ) بـگوييد به او كه مرحوم مدرس كه با شاه سابق دشمن سرسخت بود يك وقتى كه شاه بـه سـفـر رفـتـه بود، وقتى آمده بود، مرحوم مدرس گفته بود كه من به شما دعا كردم . خـيـلى او خـوشـش آمـده بـود كه چطور يك دشمن دعا كرده بود. گفته بود نكته اين است كه اگـر تـو مـرده بودى اموالى كه از ما غارت كرده بودى و به خارجى ها داده بودى همه از بـيـن رفـتـه بـود و مـن دعـا كـردم تـو زنـده بـاشـى بـرگـردى بـلكـه بـتـوانـيـم مـا مـال هـا را بـرگـردانـيـم . حـالا مـا هـم هـمـانـطـور هـسـتـيـم و ايـن پـسـر هـم بـيـشـتـر از او اموال ما را برده است به خارج .
سؤ ال : اگر اموال را شاه پس بدهد، شما رهايش مى كنيد؟
جـواب : راجع به خيانت هايش ، اگر چنانچه پول ها را به ما پس بدهد، آن مقدارى كه پس بدهد البته ديگر حرفى با او نيست ، اما يك خيانت هائى كه به مليت ما كرده است ، آنها را جـبـران نـمى شود كرد و نمى شود ولش كرد. يك خيانت هائى به اسلام كرده است آن هم ما نمى توانيم جبران كنيم . اين جنايت هائى كه كرد. مردم را به كشتن داد، دست جمعى پانزده خـرداد خـود او از قـرارى كـه بـه مـا اطـلاع داده انـد عـامـل مـستقيم قتل عام ما بوده است . اينها يك چيزى نيست كه بخشيدنى باشد. آنهائى كه در پانزده خرداد كشته همه را زنده كند، ديگر حرفى نيست .
سؤ ال : يعنى تنها شاه يا همه خانواده اش ؟
جـواب : هـر كـدام كـه خـيـانتكار باشند، مجرد اينكه كسى از خانواده شاه ابدا در بين ما چه بـشـود، وليـعهد شاه بيايد مثل يكى از مردم اينجا زندگى بكند، كارى به ما نكرده است ، هيچ كسى هم كارى به او ندارد. آنهايى كه مثل اشرف كه آن هم خواهر اوست خواهر تنى هم هـسـت آنـهـا در يـك آنـهـا دو قـلو بودند، آن هم نظير او جزء جنايتكارهاست ، آن هم به اندازه جنايتى كه كرد و جنايت هايى كه كرده است ، اين چه كارى به افراد خانواده ديگرش دارد. آن كه خيانتى نكرده بود كارى به او نداريم .
سؤ ال : پسرش كارى كرده ؟
جواب : اينها بايد به محكمه برسد. مى گويند، اما چه مى دانيم .
سؤ ال : اين براى شما يك اميدى است كه او بايد بيايد ايران و محاكمه بشود، مطمئنيد كه اين جور خواهد شد؟
جواب : تقريبا يك آرزو است .
سؤ ال : يعنى شما مطمئن باشيد چيزى از دست نمى دهيد. من تمام تبليغاتى كه عليه شما كردند به هم مى زنم .
جواب : خيال مى كنيد.
مـتـرجـم : مـى گـويـنـد ايـنها كه اعدام شده اند، همه شان مقصر سياسى و ساواكى و اينها نـبودند، آنها هم اعدام شدند براى اينكه لواط كردند و زنا كردند. البته من توضيح دادم كـه ايـنجور نيست اينها تاجر و اين چيزها بودند و بچه ها را مى دزديدند و اين حرف ها، و اخبار دروغ به شما گفتند.
امـام : بـله اصـل مـسـاءله را بـايـد گفت و آن اين است كه اگر يك بدنى يك انگشتش فاسد بـشـود چـه بايد كرد براى اصلاح آن بدن . آيا بايد اين انگشت را گفت تو باش اينجا، فاسد كن اين بدن را؟ اين انگشت يك مفسده است و بايد بريد اين چيزهائى كه مى دانيد كه ايـنـهـا بـه فساد مى كشند. يك وقت مثل بعضى طوايف مى گويند كه خوب ، مردم آزادند، آن زن آزاد هست زن اين باشد، او هم تمتعى ببرد، خوب ، چه بهتر. يك وقت منظور اين هست . نه مـا ايـن را نـمـى تـوانـيـم بپذيريم يك وقت منظور اين است كه بايد حفظ نظم جامعه ، حفظ صحت جامعه بشود. اين سياست هايى كه ما
در اسـلام داريـم و اجـرا مـى شود براى اين است كه جامعه را ما مى خواهيم پاكسازى كنيم ، علف هاى هرزه اى كه ضايع مى كنند مزرعه ما را، بايد اين علف هاى هرزه را بچينيم و دور بـريـزيـم . آن كسى كه بخواهد يك جامعه را اصلاح بكند، آن كسانى كه افساد در جامعه مـى كـنـنـد، آن كـسـانى كه جامعه را به تباهى مى كشند، آن كسانى كه جوان هاى ما را به تـبـاهـى مـى كـشـنـد، دخـتـرهـاى مـا را بـه تـبـاهـى مـى كـشـنـد آنـهـا را نـمـى تـوانـيـم تحمل كنيم كه نظر كنيم اينها هر كار مى خواهند بكنند. و هر سياستى كه هست بايد بشود، چه پيش شما خيلى مشكل باشد پذيرفتنش و چه نباشد. يك چيزى است ، به اصطلاح جامعه را مـى خـواهـيم اصلا جامعه هم همانطورى كه دزد را شما مى گيريد و حبسش مى كنيد، خوب چـرا آزادش قـرار نـمـى دهـيـد؟ هـمـانـطور كه قاتل را مى گيريد نگهش مى داريد يا احيانا قـصاص مى كنيد، چرا رهايش نمى كنيد كه هر كارى دلش ‍ مى خواهد بكند؟ چرا؟ اين براى ايـن اسـت كه اينها اسباب اين مى شود كه يك جامعه را به فساد بكشد. اگر جلوگيرى از چـنـد تـا از ايـن فـسـادهـا بشود، جامعه اصلاح مى شود، و ما منظورمان اصلاح جامعه است ، اصـلاح جامعه به همين چيزهاست كه اين سياست ها باشد. (خطاب به مترجم ) و اما اينهائى كـه واقـع شـد در ايـنـجـا هـمـانـطـورى كـه شـمـا گـفـتـيـد، بـه او بـگـوئيـد كـه ايـنـهـا امثال يك همچو مسائلى بودند.
فـالاچـى : بـعـضـى هـم مـثـلا لواط مى كنند، بيمار هست ، فرض كنيد يك همچو چيزى و چرا بايد اعدامش كنند؟
امـام : ايـن مـايـه فساد است ، فساد را بايد برداشت تا ديگران اصلاح بشوند. اين ديگر مسائلى فرعى است .
مـتـرجم : مى گويند يك زن هيجده ساله را كه آبستن بوده اين را به عنوان اينكه زنا كرده اعدام كردند.
امـام : دروغ اسـت ، نـمـى شـود، در اسلام نيست . اين جزء همان هاست كه به ما نسبت مى دهند. فـالاچـى : اين روزنامه ها بودند كه درباره آن نوشتند. امام : بى اطلاعم . ما چه مى دانيم حالا چه شده ، وقتى به محكمه رفته است محكمه حكم كرده است .
فالاچى : اين چادر، آيا صحيح است كه اين زن ها خود را در زير چادر مخفى كنند؟ اين زن ها در انـقـلاب شركت كردند، كشته دادند، زندان رفتند، مبارزه كردند. اين چادر هم يك رسم از قديم
مانده اى است ، حالا ديگر دنيا هم عوض شده ، حالا اين صحيح است كه مثلا اينها خودشان را مخفى كنند؟
امـام : اولا ايـنكه اين يك اختيارى است براى آنها، خودشان اختيار كردند. شما چه حقى داريد كـه اخـتـيار را از دستشان بگيريد؟ ما اعلام مى كنيم به زن ها كه هر كس چادر مى خواهد يا هر كس پوشش اسلامى ، بيايد بيرون ، از سى و پنج ميليون جمعيت ما سى و سه ميليونش بـيـرون مـى آيد. شما چه حقى داريد كه جلو اينها را بگيريد؟ اين چه ديكتاتورى است كه شـمـا نـسـبت به زن ها داريد؟ و ثانيا اينكه ما يك پوشش ‍ خاصى را نمى گوييم ، براى حـدود زن هـايـى كـه بـه سن و سال شما رسيده اند هيچ چيزى نيست . ما زن هاى جوانى كه وقـتـى ايـشـان آرايـش مـى كـنـنـد و مـى آيـنـد يـك فـوج را دنـبـال خودشان مى كشند، اينها را داريم جلوشان را مى گيريم ، شما هم دلتان نسوزد. من ديـگـر بـلنـد شوم ، شما هم دلتان نسوزد. ( خطاب به مترجم ) شما بگوييد اينها را به ايشان .
تاريخ : 21/6/58
پيام امام خمينى به آيت الله منتظرى
خدمت جناب مستطاب حجت الاسلام و المسلمين آقاى منتظرى دامت افاضاته
بسم الله الرحمن الرحيم
مرحوم مجاهد بزرگوار آقاى طالقانى پس از عمرى مجاهدت و پاسدارى از اسلام به رحمت خـداونـد پـيـوسـت و مـا را سوگوار كرد. تكليف پاسدارى از اسلام به عهده همه ماست و من شما را كه مجاهدى بزرگوار و فقيهى عاليقدر مى دانم براى دژ محكمى كه آن فقيد سعيد پـاسـدار آن بـود انـتـخـاب و مـنـصوب نمودم . نماز جمعه كه نمايشى از قدرت سياسى و اجتماعى اسلام است بايد هر چه شكوهمندتر و پر محتواتر اقامه شود. ملت ما گمان نكنند كـه نـمـاز جمعه يك نماز عادى است ، نماز جمعه با شكوهمندى كه دارد براى نهضت كوتاه عـمـر مـا يـك پـشـتـوانـه مـحـكـم و در پـيـشـبـرد انـقـلاب اسـلامـى مـا عامل مؤ ثر و بزرگى است .
ملت عظيم و عزيز با شركت خود بايد اين سنگر اسلامى را هر چه عظيم تر و بلند پايه تـر حـفـظ نمايند تا به بركت آن توطئه هاى خائنانه و دسيسه هاى مفسدان خنثى شود. از خداوند تعالى دوام نهضت و عظمت اسلام را خواستارم .
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 21/6/58
بـــيـــانـــات امـــام خــمـينى در جمع گروهيب از اعضاى جهاد سازندگى قزوين ، اعضاى حزبجمهورى اسلامى و اعضاى صندوق ذخيره ولى عصر
بسم الله الرحمن الرحيم
نهضت براى اسلام است و شهادت هم براى اسلام و آنچه كه براى اسلام است شرف است و عـزت اسـت و مـن امـيدوارم كه شهداى ما به شهداى كربلا ملحق بشوند و بازماندگان آنها، خـداونـد بـه آنـهـا صـبـر عـنـايـت كـنـد و بـه شـمـا بـرادرهـا و هـمـه مـا قـدرت مـقاومت . در مـقـابـل مـشـكـلات بـايـد مـقـاومت به خرج داد. اگر بنا باشد كه ما در مشكلات عقب نشينى و سـسـتـى كـنـيـم ، نـهـضـت مـا نـمـى تـوانـد پـيـش بـرود لكـن در مـقـابل مشكلات بايد مردانه قيام و مردانه مقاومت كرد. شماها، زن و مردتان ، شجاعانه قيام كـرديـد و دسـت اجـانـب را كـوتـاه كـرديـد و دست چپاولگرها را از خزائن مملكت تان كوتاه كـرديـد و شـجاعانه بايد به پيش برويد و مقاومت كنيد. همانطورى كه ايمان ، ايمان به خـدا در قـلب هـا بود و شما را آن ايمان به خدا هدايت كرد و حس مقاومت به شما داد و خداوند ايـجـاد رعـب در آنها كرد و با قدرت شيطانى كه داشتند، شكست خوردند . اين ايمان را حفظ كـنـيد تا اين نهضت جلو برود. توجه به خدا داشته باشيد، ايمان به خدا. همانطورى كه در صـدر اسـلام يـك جـمعيت هاى كم و بى سازمان بر يك قدرت هاى بسيار بزرگ با همه سازمان ها كه داشتند، قدرت ايمان اين جمعيت كم را بر آن جمعيت هاى بزرگ با همه ساز و بـرگـى كـه داشـتـنـد غلبه داد و در ايران هم همان نظير صدر اسلام قضيه واقع شد كه شـمـاهـا بـا سـاز و بـرگ كـم در مقابل يك قدرت بسيار بزرگ كه مجهز به همه جهازات جـنـگى بودند قيام كرديد و خداوند با شما همراهى كرد و اين قدرت بزرگ را شكست ، از حـالا بـه بـعـد با همين قدرت ايمان بايد پيش برويد. پيام من به همه دوستان ، به همه احـبـاء، به همه جوان هاى برومند زن و مرد اين است كه اين قدرت ايمان را حفظ كنيد..... حق بـا شماست و شما ايمان به خدا داريد. خداوند پشتيبان است و كسى كه خداوند پشتيبان او بـاشد، از هيچ چيز هراس ندارد شهادت براى ما فيض عظيمى است و جوان هاى ما شهادت را آرزو دارند و ملتى كه شهادت را آرزو دارد پيروز است و شما ملت پيروزيد انشاء الله .
خداوند انشاء الله همه شما را سعادتمند كند هم در دنيا و هم در آخرت .
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تاريخ : 22/6/58
بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در جـمـع بـانـوان دانـش پـژوه مـركـز آمـوزشـى دارالزهـراء همايونشهر
موقع شناسى يكى از امورى است كه در رشد هر جامعه اى دخالت زياد دارد
بسم الله الرحمن الرحيم
من چند تا كلمه بايد بگويم . اول از شما خانم هاى محترم معذرت مى خواهم كه در يك جائى كـه گـرم است و شما در زحمت هستيد، الان ما با شما مواجه هستيم . رشد فكرى هر جامعه اى اقـتـضـا مـى كند كه انسان در هر مرحله اى كه واقع است همان مرحله را توجه به آن داشته باشد و افراد هم و گروه ها هم در هر حالى كه هستند و هر گروهى كه هستند، همان وضعى كـه در آن گروه هست به آن توجه داشته باشند. فكر كردن به آن چيزى كه در گذشته اسـت و گـذشته است و آن چيزى كه بعدها خواهد آمد، از جهتى خوب است و از جهتى انسان را از اين مقصدى كه دارد باز مى دارد. ما اگر الان همه توجهمان را منصرف كنيم به اينكه ما چـه كـرديـم و چه كرديم پيروز شديم و همه توجهمان را به آتيه دور منعطف كنيم ، از آن چـيزى كه الان وقتش است ، اذهان مان منصرف مى شود، چنانكه گروه هاى مختلفى كه هستند و هـر گـروهـى بـراى يـك كـارى هـسـتـنـد، اگر چنانچه توجه كنند به كارهاى گروه هاى ديـگـر، از كـارى كـه خـودشـان دارنـد، مـنـحـرف مـى شـونـد. مـا الان چـيـزى كـه بـالفعل محل حاجتمان است اين را بايد به آن توجه كنيم ، نه به آتيه خيلى فكر كنيم و نـه بـه گـذشـتـه ، گـذشـتـه الحمدلله تا حالا خوب گذشته است و اميدوارم كه آتيه هم انـشـاء الله خـوب بـشـود لكـن شـرط ايـنـكـه آتـيـه خـوب بـشـود ايـن اسـت كـه حال خوب بشود يعنى هر قدمى كه بر مى داريم همان قدم را ببينيم چطور بايد برداريم و كـجـا بـايـد بـگـذاريـم . الان مـا مـبـتـلا بـه قانون اساسى هستيم و خبرگان اين قانون اسـاسـى ، آنـهـائى كـه بـايـد ايـن قـانون اساسى را تصويب كنند، هر كس هر نظرى در قـانـون اسـاسـى دارد، الان بـايد اين نظر را بدهد و ننشيند تا اينكه ديگران نظر بدهند بـراى او هـم شـمـا بـانـوان مـحـترم و هم ساير طبقات ، چه از طبقات روحانى باشند يا از طـبـقات ديگر، نبايد مهلت بدهند به ديگران كه آنها نظر بدهند و ما بنشينيم صبر بكنيم بـبـيـنيم چه خواهد شد. تكليف فعلى ما اين است كه نظرهايى كه داريم در قانون اساسى آنها را بنويسيم و به آن محلى كه بايد داد كه مجلس سناست بدهيم و در مطبوعات هم اگر خـواسـتـيـم ، بـنـويـسيم و آن چيزى كه مهمتر از اين است ، اين است كه آن اشخاصى كه مى خـواهـيـم بـراى نـظر كردن به قانون اساسى و تشخيص دادن اينكه اين قانون موافق با اسـلام اسـت ، مـوافـق بـا صلاح ملت است ، آن اشخاص را بايد در نظر بگيريم و انتخاب كنيم كه مبادا يك وقت اشخاصى كه بر خلاف مسير اين نهضت هستند، اعتقاد به اين نهضت
نـدارنـد، تـوجـه به اسلام و مصالحى كه در اسلام است ندارند، يك وقت انتخاب نشوند و ايـنـهـا نـرونـد سـراغ اينكه قانون اساسى را براى ما تنظيم كنند. پس الان ما اين قدم را نبايد فكر كنيم كه ما آن هستيم كه چه كرديم و نبايد فكر كنيم كه بعدها چه خواهيم كرد، بـايد فكر كنيم كه حالا بايد چه بكنيم . رشد فكرى هر قومى اين است كه بشناسند مقام را و بـفـهـمـند چه وقت بايد چه كرد. بسيارى از انحرافات كه براى انسان پيدا مى شود ايـن اسـت كه موقع شناس نباشد و يك مطالبى كه حالا بايد طرح بشود آن را طرح نكند، يـك مطالبى كه حالا وقتش نيست ، طرح بكند، شما الان بايد همه تان و تمام ملت از زن و مـرد، از كـوچـك و بـزرگ ، از روحـانـى تـا دانـشـگـاهـى هـمـه بـايـد در فـكـر حـال بـاشيد كه اين قدمى كه الان مى خواهيد برداريد، صحيح برداريد و قدم هاى بعد در موقع خودش . الان ما نبايد به فكر اين باشيم كه ما مثلا مدارس مان چطور است ، كشاورزى مان چطوراست ، ماكارخانه هاى مان چطور است ، اينها الان وقتش نيست ، الان همه افكار بايد مـتـوجـه بـه ايـن بـاشـد كـه قـانـون اساسى مان چه جورى است ، نظر بدهيم و باز تمام افـكـارمـان مـتـوجـه بـه ايـن باشد. كه چه اشخاصى را ما براى تنظيم قانون اساسى و تـصـويـب قـانـون اسـاسـى بـايـد تـعـيـيـن بـكـنـيـم . ايـن قـدم الان قـدم فـعـلى مـحـل حـاجت است و حرف هاى ديگر و كارهاى ديگر و همه اينها بى موقع است موقع شناسى يكى از امورى است كه در رشد هر جامعه اى دخالت زياد دارد.
هميشه بانوان در نهضت پيشقدم بودند
و من اميدوارم كه شما بانوان كه هميشه در اين نهضت پيشقدم بوديد و هدايت كرديد تقريبا شـمـا بانوان ديگران را و ديگران نظر به اينكه شماها پيشقدم شديد، بيشتر قوت پيدا كـردنـد، انشاء الله موفق باشيد، سلامت باشيد، سعادتمند باشيد و همين طور كه تا حالا با وحدت كلمه و قدرت و قوه ايمان تا اينجا رسيديد از اينجا به بعد هم قدم به قدم كه احـتـيـاج دارد اسـلام بـه وجود همه ، همه ملت قدم به قدم پيش برويم تا انشاء الله تمام مطالب موافق اسلام عمل بشود. سلام بر همه تان باد.
تاريخ : 22/6/58
بيانات امام خمينى در جمع اقشار مختلف مردم
دعوت اسلامى به آنجا رسيد كه تمام اقشار ملت لبيك گفتند
بسم الله الرحمن الرحيم
مـا بـه پيروزى از انبيا عظام سلام الله عليهم از صفر شروع كرديم ، انبيا عليه السلام بـراى دعوت و قيام بر ضد طاغوت از صفر شروع مى كردند و دعوت هاى بزرگ آنها از واحـد واحـد شـروع مـى شـد تا گروه گروه جمع مى شدند. آن روزى كه ما دعوت بر ضد طـاغـوت را شروع كرديم ، صفر بوديم ، گروه هاى مسلمين و اقشار ملت ما در اختناق عظيم بـودند و جرات نفس كشيدن نداشتند. ما از صفر شروع كرديم و به دعوت اسلامى مردم را خـوانـديـم و ايـن قـطـره واحـد قـطـره هـا شـد و قـطـره هـا سـيـل و سـيـل دريـا. ايـن دريـاى بـزرگ بـا قـدرت ايـمـان در مـقـابـل تمام قدرت هائى كه بر ضد اسلام و بر ضد انقلاب بودند در هم شكست . دعوت اسلامى ما به آنجا رسيد كه تمام اقشار ملت لبيك گفتند، از دانشگاهى ، بازارى ، دهقان ، كـارگر، نظامى ، ارتشى به ما پيوستند چون دعوت ، دعوت الهى بود، دعوت براى خدا بود، قيام قيام اسلامى بود، مردم به اسلام علاقه داشتند و دارند، به آنجا رسيد كه الان در هـمـيـن مـحـضـر گـروه هاى مختلف از بلاد مختلف برادروار با هم مجتمع و همه پشتيبانى خودشان را از نهضت اسلامى و از جمهورى اسلامى ملت ما در تمام اقشارى كه دارد، از مركز تـا آخـريـن نـقـطـه مـرزهـا يـكـدل و يـك جـهـت از پـيـروزى اسـلام خـوشـحـال و پـشتيبانى خودشان را اعلام مى كنند و ما با پشتيبانى ملت بزرگ اسلام به پـيـش مـى رويم و دست جنايتكاران را قطع كرديم و ريشه هاى گنديده آنها را قطع خواهيم كـرد. اين قدرت اسلام است ، اين قدرت ايمان ملت است ، اين بيدارى ملت است كه در سايه قـرآن كـريـم و تـعـليـمـات اسـلام بـپـا خـاسـتـه اسـت . مـسـتـضـعـفـيـن بـپـا خـاسـتـه اند و مـقابل مستكبرين ايستاده اند، چنانكه در طول تاريخ انبياء با مستضعفين بپا!!! خاستند و با مستكبرين مبارزه كردند و آنها را شكست دادند. ملت مستضعف ما به تبعيت از تعليمات اسلام و قرآن كريم ، دعوت اسلامى را لبيك گفت و هر چه رنج و زحمت ديد مصمم تر شد و هر چه شهيد داد مصمم تر شد.
شهادت عزت و حيات ابدى است
امروز كه براى تسليت در مرگ يكى از عزيزان ما و در ترور يك نفر دانشمند اينجا مجتمع شده ايد، آگاهانه ، مصممانه اراده داريد كه بر ضد طاغوت و استعمار و استكبار مبارزه را ادامه
بـدهـيد. برادران من ! خواهران من ! عزيزان من ! مصمم باشيد، از ترور نترسيد، از شهادت نـتـرسـيـد و نـمـى تـرسـيـد. شـهـادت عـزت ابـدى است ، حيات ابدى است . آنها از شهادت بـتـرسـند و از مردن بترسند كه مردن را تمام مى دانند و انسان را فانى ، ما كه انسان را بـاقـى مى دانيم و حيات جاودانه را بهتر از اين حيات مادى مى دانيم ، براى چه بترسيم . مـن از همه طوايف مختلفى كه در اينجا از عشاير، از نظاميان ، از بانوان ، از فرهنگيان كه در اينجا مجتمع هستند، از تمام آنها تشكر مى كنم و سلامت و سعادت همه را از خداى تبارك و تعالى خواستارم .
والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته
تاريخ 22/6/58
بيانات امام خمينى در جمع روحانيون و علماى منطقه 10 تهران
همه مجتمع اند به يك مقصد كه آن مقصد اسلام است
بسم الله الرحمن الرحيم
ما گرفتارى هايمان يكى دو تا الان نيست ، گرفتارى خيلى زياد است و تقريبا بايد گفت كـه دسـتـجـات مختلف هماهنگ نشده اند در صورتى كه آنكه لازم است هماهنگى است . اين نه تنها در مثلا دولت و ملت بلكه خود گروه هاى ملى هم باز هماهنگ نشده اند يعنى آن هماهنگى كـه بـود كم كم دارد از دست مى رود و همين طور در خود قشر خودمانى و آقايان خودشان در حـال انـقلاب يك حال خوبى پيدا شده بود يعنى البته هر انقلابى اينطور است يك وحدت كـلمـه اى و توجه خاص به مقصد، همه مجتمع اند به يك مقصد كه آن مقصد اسلامى بود و دفـع شـر اجـانـب (شـاه سـابـق و امـثـال ذلك ) هـماهنگى خوبى بود و با همان هماهنگى اين مسائل ابتدائى حل شد يعنى يك مطلبى كه در دنيا كسى احتمالش را نمى داد و در اينجا هم اكـثـرا يـا همه احتمال اينكه يك همچو قضيه اى واقع بشود و يك ملتى كه دست خالى دارد، ايـن غـلبـه بـكـند به يك قدرت هائى كه نه فقط قدرت شيطانى خود دستگاه بلكه همه قـدرت هـا و نـه فـقط قدرت آمريكا و مثلا امثال آن بلكه قدرت هاى خود دولت هاى اسلامى هـمـه ايـنها پشتيبانى مى كردند منتها بعضى به صراحت و بعضى به طور ديگر، در عين حـال ايـن هـمـاهـنـگـى كـه در بـين ملت و بين قشرهاى روحانى همه پيدا شد بر اين مشكلات بسيار عظيم غلبه كرد و تا اينجا آمد، تا اينجا كه رفع شر آنها شد به حسب مهم اگر هم باشد، يك چيز با اهميتى ديگر نيست و اينها هم رفع مى شود انشاء الله .
تبليغات مسموم به منظور منعزل ساختن روحانيت از امور سياسى و اجتماعى
و آن چـيـزى كـه مـهـم اسـت در نـظـر مـن و وظـيـفـه مـاسـت و سنگينى اش بيشتر به عهده خود روحـانـيـون اسـت و آن ايـن اسـت كـه جمهورى ، اسلامى است همه هم راى داده اند كه جمهورى اسـلامـى ، در جـمهورى اسلامى اگر يك وقت خداى نخواسته بر خلاف موازين عملى بشود، بـه طـورى كـه خـداى نـخـواسته يك وقت جبهه و وجهه اين جمهورى مشوه در خارج جلوه كند خـصـوصـا كـه دشـمـن هـاى اسـلام و دشـمن هاى روحانيت زيادند و در صدد اين هستند كه يك مطلبى ببينند و اين مطلب را بزرگش كنند و بزرگتر كنند تا اينكه بلكه اين اسلاميت را هـم بـه مـردم خـارج چـيـز بـكـنـنـد كـه جـمـهـورى اسـلامـى هـم هـمـيـن اسـت مـثـل نـظـام شـاهـنشاهى مى ماند، چنانچه خوب ، الان !!! اقلام !!! قلم هاى خارجى ها الان مدت هاست كه به كار افتاده است

next page

fehrest page

back page