سرزمین اسلام

غلامرضا گلی زواره

- ۲ -


کلیاتى درباره جهان اسلام

گذرى بر گذشته تاریخى

در آن هنگامه‏اى که بشریت دچار ضلالت آشکارى بود و آتش بیداد و ستم، بر خرمن نسانیت‏حریق افکنده بود، خداوند بر انسانها منت گذاشت و از میان آنها رسولى را بر انگیخت که با تابش شعاع پر فروغ وحى، بیدارى فطرت‏ها را آغاز نمود و از افرادى که داراى گرایش‏هاى شدید قومى و قبیله‏اى بودند و رفتار ناگوارى نسبت به هم داشتند، انسانهاى وارسته‏اى ساخت که به اخلاق نیک و صفات پسندیده آراسته گشته و به یکدیگر مهربان شده و پس از تفرقه و خصومت‏هاى زیادى که با هم داشتند امت واحدى بنا نهاده شد. در سایه چنین اخوت و اتحادى بود که مسلمین بجاى تعقیب رفتارهاى ناهنجار زمان جاهلیت، از خود ایثار، فداکارى، معنویت و وارستگى بروز داده و در مدت بسیار کوتاهى به صدور انقلاب جهانى اسلام، پرداخته و کشورهاى پهناورى همچون ایران، روم و مصر را به سوى اسلام فرا خواندند. پیام وحى، به مسلمین توصیه نمود که اگر مى‏خواهید در گستره جهان از عزت و اقتدار برخوردار باشید با اطاعت از خدا و رسول و گردن نهادن به احکام الهى و پرهیز از تفرقه و نزاع، این کار میسر است. تربیت اسلام و تزکیه درونى چنان مسلمانان صدر اسلام را از چنگ خودپرستى نجات داده بود که کوشش هر کدام در آن بود تا تمام توان و هم خود را در جهت بهبود جامعه مسلمین و رفع ناگوارى‏هاى برادران مسلمان خود بکار گیرند. (1) پس از پیامبر اسلام(ص)، خاندان عترت و طهارت(ع) در تداوم راه آن فروغ جاوادنه، جهت احیاى حق و برافراشتن پرچم فضیلت و حفظ اتحاد مسلمین، رنج‏هاى فراوان دیدند و براى حفظ شریعت الهى از گزند اختلاف و تحریف و کذب و مانند آن و حراست از قرآن و سنت اهتمام ورزیدند و از طریق بیان احکام و معارف الهى، تربیت‏شاگردان و تعلیم آنها براى گشترش حقایق اسلامى، پیشوایى جبهه حق در مصاف با ستمگران عصر، ارائه الگوى زنده اسلام با اعمال و روش زندگى خود، و تصحیح فرهنگ مسلمین، پایه‏هاى جامعه اصیل اهلى را مستحکم گردانیدند. گرچه نقش هدایتى ، تربیتى و معنویت بخشى از مامان شیعه به انجام رسید اما شریط به گونه‏اى شد که به جز 4 سال و نه ماه زمامدارى حضرت على (ع)، امت اسلام از نقش حکومتى ائمه محروم شدند.

از سال 40 هجرى قمرى مطابق با 660 میلادى، سلسله بنى امیه پس از خلفاى راشدین زمام حکومت ملمین را به دست گرفته و مؤسس این سلسله یعنى معاویه بن ابى سفیان که شام را مقر حک.مت‏خود قرار داده بود، خلافت را در این خاندان موروثى نمود، وى از مخالفان و معاندان سرسخت‏حضرت على (ع) بود که با خدعه و نیزنگ جنگ‏هایى را بر علیه آن حضرت ترتیب داد و تعدادى از صحابه و شیعیان خاص آن حضرت را را به شهادت رسانید و بعد از خود، یزید زا براى خلافت معین کرد. همان ستمگرى که فاجعه خونبار کربلا را بوجود آورد و حضرت امام حسین (ع) و 72 تن از یارانش را بهطرز فجیعى شهید نمود.

با حرکت بنى امیه، وحدت مسلمین به تفرقه مبدل شد زیرا از نظام اسلامى تصور یک امپراطورى و خلافت عربى نمودند که با اصول اسلامى در تعارض بود، به دنبال آن ضعف و انحرافاتى پدید آمد که موجب وقوع قیامها و شورش‏هایى گردید که نهضت‏شعوبیه از آن جمله است. آخرین فرد این سلسله که مروان دوم بود توسط ابومسلم خراسانى مقتول گشت و بدین ترتیب زمامدارى بنى امیه پایان یافت (132 قمرى) بعد از بنى ایمه از سال 132 قمرى مطابق با 750 میلادى، بنى عباس روى کار آمدند. مؤسس این خاندان، عبدالله سفاح بود و پس از وى 35 نفر دیگر از بنى عباس بر بخشى از ممالک اسلامى و آسیاى غربى حک.مت مى‏نمودند و تا تاریخ 656 قمرى حکمرانى آنها ادامه یافت، بنى عباس مقر حکومت‏خود را از شام به بغداد انتقال دادند. بنى عباس نیز با ائمه به ستیز برخاسته و بدلیل هراس و وحشتى که عظمت و مهابت ائمه در وجود آنها افکنده بود و نیز مجذوبیت این وجدهاى معنوى در میان شیعیان، پس از فراهم ساختن شریط سخت از قبیل تبعید و زندان و... براى آن سروران، امامان معاصر خود را به شهادت رسانیدند. فاطمیان که به خلفاى عبیدى و علوى مشهورند از سال 297 قمرى (909 م)تا 567 قمرى (1171م) سلسله‏اى مقتدر تشکیل دادند که مصر و شام و بخش‏هایى از آفریقا را دربر مى‏گرفت، مرکز حکومت این خاندان، در آغاز شهر مهدویه تونس بود که بعد به قاهره انتقال یافت، دولت فاطمیان به سال 567 قمرى توسط صلاح الدین ایوبى منقرض گردید.

سلجوقیان خاندانى ترک بودند که از 429 قمرى (1037 م) تا 700 قمرى (1300م) در آسیاى غربى سلطنت کردند، ظهور این خاندان در تاریخ اسلام از وقایع مهم و به منزله شروع دوره جدیدى مى‏باشد. مقارن ابتداى استیلاى این قوم، خلافت اسلامى دچار ضعف ورکود شده بود و هیچیک از سلاطین در این ایام، قدرت آنکه کشورهاى اسلامى را تحت‏یک حک.مت درآورند نداشتند که صرفا فاطمینان مستثنى بودند ولى اینها هم گرچه دولتى بزرگ بودند با بنى عباس نه تنها در حال صفا نبودند بلکه مدعیان آن خاندان به شمار مى‏رفتند. سلاجقه، آسیاى اسلامى را از اقصى حد غربى افغانستان تا ساحل بحرالروم (2) تحت‏یک حکومت درآوردند و با دمیدن روح عیرت در مسلمانان، سپاهیان روم شرقى را که باز به بلاد اسلامى تعرض نموده بودند، واداربه عقب نشینى نمودند.

آل عثمان (خلفاى عثمانى) از سال 699 قمرى تا 1342 قمرى در آسیاى صغیر سلطنت داشتند مؤسس آنها، عثمان بن ارطغرف بود و سلسله مزبور به نام وى نامیده شد. عثمانیان قریب 3 قرن کمال اقتدار را یافته و قلمرو حکمرانى آنان از بوداپست و ساحل دانوب تا آبشار اسوان در مصر و از ساحل فرات تا تنگه جبل الطارق وسعت‏یافت آنها ممالک شبه جزیره بالکان، شام، افریقاى شمالى و شبه جزیره عربستان را مسخر نمودند. مشهورترین افراد این سلسله، سلطان محمد فاتح نام دارد که در سال 857 قمرى (مطابق با 1453م) قسطنطیه (مرکز روم شرقى) را به تصرف خود در آوردند.

دولت عثمانى تا جنگ اول جهانى برگترین قدرت امپراطورى گیتى به شمار مى‏رفت. پس از آن ضعف و انحطاط به آنان روى آورد و مسلمین در غفلتى عمیق قرار گرفتند. ولى از آن سوى، غرب که در ظلمات جهل دوران قرون وسطایى مى‏سوخت، با استفاده‏هاى سرشار از سنت‏هاى اجتماعى، فرهنگى و علمى اسلامى، تمدن خود را بنا نهاد و سرزمین‏هاى مقتدر اسلامى جدا نمودند و او را به باریکه‏اى (ترکیه فعلى) محدود کردند. و سرانجام آن قدرت عظیم جهانى درهم شکسته شده و امپراطروى وسیع عثمانى با اقتدارى چندصد ساله به یک کشور شکست‏خورده تجریه شده کوچک تبدیل شد. تصاعد خیره کننده ماشین در غرب که به کمک علم و تکنولوژى جدید سرعتى سرسام‏آور مى‏گرفت مسئله مواد خام را براى خوراک روزافزون آن و مسؤله بازار مصرف را براى تولید غیر قابل کنترل پیش آورد و این توسعه طلبى در سرمایه‏دارى غربى توجه به سرزمین‏ها و منابع کشورهاى مسلمان را پدید آورد. غرب به منظور تسلیم ملل این کشورها و دست‏یازیدن بر ذخائر مادى و انسانى آنها به هستى فرهنگى و اخلاقى و مذهبى آنان دستبرد زد و احساس غرور و شخصیت ملل مسلمان را شکست. نیروهاى معنوى که در مقابل حرکت استعمارى باید مقابله مى‏کرد ویران گشته و با مسخ فرهنگ آنها، از خویشتن اصیل و گذشته پر شکوه خالى شده تا آماده پذیرش فرهنگ غرب و تعالیم استعمارى شوند.

موقعیت جفرافیائى جهان اسلام

سرزمین‏هاى اسلامى بین 20 درجه غربى (از نصف النهار گرینویچ) و 140 درجه طول شرقى و نیز بین 10 درجه عرض جنوبى و 50 درجه عرض شمالى از خط استوا قرار گرفته‏اند. غربى‏ترین کشور اسلامى درغرقب آفریقا واقع است که نگال نام دارد و شرقى‏ترین آن اندونزى مى‏باشد که در آسیاى جنوب شرقى قرار دارد. بین غربى‏ترین و شرقى‏ترین کشور مسلمان بیش از 10 ساعت اختلاف زمان وجود دارد. ترکیه و آلبانى شمالى‏ترین و اندونزى جنوبى‏ترین کشور مسلمان و نیز تنها کشور اسلامى آسیا است که بخش اعظم آن در نیم‏کره جنوبى قرار دارد. کشورهاى اندونزى، بحرین مالزى، مالدیو و کومور در میان کشورهاى اسلام موقع مجمع الجزایرى و جزیره‏اى دارند ولى برعکس کشورهاى نظیر افغانستان، بورکینافاسو، چاد و موریتانى در خشکى محصور بوده و از هیچ راهى به دریا راه ندارند. کل کشورهاى اسلام بیش از 26 میلیون کیلومتر مربع مساحت دارند.

جهان اسلام را به لحاظ موقعیت قاره‏اى، ناحیه‏اى و جغرافیائى به مناطق دیگرى تقسیم مى‏کنند. از یک دیدگاه مجموعه 51 کشور اسلامى که به طور رسمى عضو سازمان کنفرانس اسلامى هستند به سه گروه کشورهاى آسیائى، با 3/6 میلیون مربع، کشورهاى آفریقائى با 7/5 میلیون کیلومتر مربع و گروه کشورهاى عربى با 14 میلیون کیلومتر مربع تقسیم مى‏شوند در این میان، سه کشور سودان، الجزایر، عربستان سعودى 27% کل مساحت جهان اسلام را دربر مى‏گیرند، در صورتى که کشورهاى کوچکتر یعنى مالدیو و بحرین روى هم حتى 1000 کیلومتر هم مساحت ندارند. وسیع‏ترین کشور اسلامى یعنى سودان که در سحراى افریقا قرار گرفته و 2503890 کیلومتر مربع وسعت دارد 8400 برابر کوچکترین کشور جهان اسلام است که به صورت مجمع الجزایرى در جنوب غربى هندوستان و غرب سرى‏لانکا قرار گرفته است. (3)

کشورهاى اسلامى که در مجموع یک پنجم وسعت جهان مسکون را تشکیل مى‏دهند نزدیک به چهار برابر وسعت قاره اقیانوسیه و در حدود 3 برابر قاره اروپا و مقدارى کمتر از کل وسعت قاره افریقا مى‏باشند. البته اگر نواحى مسلمانان نشین آسیاى مرکزى، آسیاى جنوبى، چین، اروپاى شرقى و سایر نقاطى که محل سکونت اقلیت‏هاى مسلمانان است و به وسعت مزبور بیفزائیم، قلمرو جهان اسلامى مساحتى برابر کل وسعت قاره افریقا خواهد داشت که خود به لحاظ سیاسى و استراتژیکى و از نقطه نظر ژئوپلیتیکى مى‏تواند در حد بالائى حائز اهمیت باشد.

ویژگى‏هاى طبیعى کشورهاى اسلامى

به لحاظ ژئومورفولوژى و از نقطه نظر پستى و بلندیها مى‏توان کشورهاى اسلامى را به گروه کشورهاى هموار،کوهپایه‏اى و کوهستانى نقسیم نمود.کشورهاى هموار نیز خالى از عارضه نبود و خود به بخش‏هاى جلگه‏اى، صحرایى، فلاتى و کوهشتانى نقسیم مى‏شوند که نمونه آن ایران است. کشورهایى که در ناحیه صحرایى واقع شده تقریبا عوارض ارتفاعى کمترى دارند و در عوض سرزمین‏هاى واقع شده بر فلاتها و ارتفاعات داراى چهره‏اى ناهموار و بریدگى‏هاى زیادى هستند ترکیه از این نمونه مى‏باشد، که بلندترین قله آن یعنى ارارات بیش از 5000 متر ارتفاع دارد ارتفاعات هندوکش با قله‏اى به ارتفاع 7600 متر در افغانستان واقع است. کلیمانجارو به عنوان بلندترین قله افریقا در کشور تانزانیا واقع در شرق افریقا، قرار دارد. اتیوپى نیز ارتفاعات متعددى دارد و کوههاى اطلس از ناهمواریهاى کشور مراکش است.

کشورهاى جزیره‏اى، ارتفاعاتى با منشا آتشفشانى دارند.

به لحاظ آب و هوایى و شرایط کلیماتولوژیکى تقریباهمه نوع آب و هوا به جز آب و هولاى قطبى در سرزمین‏هاى اسلامى قابل مشاهده است و از این نظر مى‏توانیم کشورها را به انواع زیر تقسیم کنیم.

1- در کشورهایى که در طرفین خط استوار و کمربند آن قرار دارند (که از آب و هواى گرم و مرطوب و پرباران برخوردارند.) اختلاف فصل کمتردیده مى شود و جنگل انبوه از ثروتهاى این گونه کشورهاست.

2- کشورهایى که در کمربند صحرایى و بیابانى واقعند، در این نواحى آب و هواى گرم و خشک با اختلاف دماى زیادى و تبخیر فراوان و بارندگى ناچیز و وزش بادهاى توام با شن و گرد و خاک دیده مى‏شود کم آبى مشکلات فراوانى را براى مردمان این نواحى فراهم نموده است:

سودان - چاد - مالى - موریتانى و جمهورى عربى صحرا (واقع در صحراى افریقا) و نیز شبه جزیره عربستان از چنین آب و هوایى برخوردارند.

3- کشورهایى که آب و هواى مدیترانه‏اى دارند. نواحى شمالى کشورهاى مصر - لیبى، تونس الجزایر، مراکش و بخش غربى و جنوبى ترکیه، فلسطین، لبنان از این نوع آب وهوا برخوردارند.این آب و هوا شرایط خاصى را براى کشورهاى مزبور پدید آورده که از جمله آن وجود یک فصل خشک (تابستان) و نیز فصل پرباران زمستان مى‏باشد.

4- کشورهایى که آب و هوا معتدل دارند. تنوع شرایط جغرافیائى، دورى و نزدیک به دریا، ارتفاع از سطح دریا موجب آن شده که برخى از کشورها از زمستانهاى نسبتا ملایم و تابستانهاى معتدل برخوردار باشند البته این شرایط را نمى‏نوان براى تمام نقاط این کشورها تعمیم داد. ایران و عراق در این گروه قرار مى‏گیرند.

5- آب و هواى کوهستانى مخصوص نواحى ارتفاعى کشورهاست و نمى‏توان کشورخاصى را در این گروه قرار داد به عنوان مثال نواحى شرقى ترکیه به سبب وجود کوههاى مرتفع زمستانهاى سردى دارد. نواحى غربى ایران و نیز نقاط شمالى عراق و بخش‏هایى از کشور آلبانى آب و هواى کوهستانى دارد.

جنگلهاى همیشه سبز سلوا، علفزارهاى ساوان، صحارى گرم و خشک، باتلاق‏ها و مردابها سیلاب‏هاى شدید، خشک سالى‏هایى دوره‏اى، کمى باران، از عوارض و پدیده‏هایمنفى سرزمین مسلمان است که مشکلاتى را براى ساکنین کشورهاى اسلامى پدید مى‏آورد.

ازلحاظ منابع آب، جهان اسلام بسیار غنى است. اکثریت کشورهاى مسلمان درن قاطى واقعند که به آبهاى آزاد جهان دسترسى داشته و حتیبرخى در گلوگاههاى استراتژیک تنگه‏ها و آبراهه‏هاى جهان قرار گرفته‏اند. خود این کشورها نیز داراى دریاچه‏ها، رودخانه‏ها و چشمه‏هاى متعددى هستند.

دریاهایى که کشورهاى اسلامى بر سواحل آن واقع شده‏اند عبارت است از دریاى مدیترانه واقع بین آفریقاى شمالى، اروپایى جنوبى و آسیاى غربى. دریاى سیاه در شمال ترکیه، دریاى مرمره در شمال غربى این کشور که رابط بین دریاى سیاه و دریاى مدیترانه است. دریاى مرمره قمست آسیائى ترکیه را از بخش اروپائى جدا مى‏کند. دریاى سرخ یا بحر احمر که حد فاصل بین شبه جزیره عربستان و افریقاى شرقى است. دریاى آدریاتیک در غرب آلبانى و جمهورى بوسنى و هرزوگوین - دریاى عمان در جنوب جمهورى اسلامى ایران.

خلیج‏هاى مشهور عبارتند از:

خلیج فارس در جنوب ایران و شرق جزیره عربستان، خلیج عدن در جنوب یمن، خلیج گینه در افریقا غربى، خلیج بنگال در جنوب بنگلادش، خلیج اسکندریه در شمال مصر، خلیج‏سرت در شمال لیبى، خلیج تونس در شرق کشور تونس و خلیج اسکندرون در جنوب ترکیه و ...

تنگه‏هایى که سرزمین اسلامى در طرفین آنها قرار دارند به شرح زیرندتنگه باب المندب که دریاى سرخ را به خلیج عدن و در نتیجه به اقیانوس هند ارتباط مى‏دهد. کشورهاى یمن (از آسیا) و «جیبوتى‏» از آفریقا، بر این ناحیه سوق الجیشى اشراف دارند.

تنگه داردانل کهرابطبین دریاى سیاه و دریاى مدیترانه است، تنگه بسفر که حد فاصل دریاى سیاه و دریاى مرمره است، تنگه جبل الطارق به پهناى حدود 14 کیلومتر کهدریاى مدیترانه را به اقیانوس اطلس پیوند مى‏دهد و در جنوب آن کشور اسلامى مراکش (واقع در شمال غربى افریقا) قرار گرفته است. تنگه هرمز که بین خلیج فارس ایران و دریاى عمان واقع مى‏باشد، و تنگه «مالاکا» که بین مالزى و جزیره سوماتراى اندونزى قرار دارد.

دریاچه‏هاى مشهور جهان اسلام:

دریاچه خزر واقع در شمال ایران و نیز بین کشورهاى اسلامى آسیاى میانه و ماوراء النهر که بزرگترین دریاچه جهان مسکون مى‏باشد و 000/400 کیلومتر مربع مساحت دارد.

دریاچه ارومیه در شمال غربى ایران، دریاچه ویکتوریا بین کنیا، تانزانیا و اوگاندا که ضمنا سرچشمه نیل سفید هم مى‏باشد. دریاچه چاد بین چاد و نیجر و نیجریه، دریاچه بحر المیت‏یا دریاى مرده به عنوان گودترین دریاچه دنیا واقع در کشور اردن.

طولانى‏ترین رودخانه جهان اسلام، رودخانه نیل است که با 6400 کیلومتر طول در افریقاى شرقى جریان داشته و به دریاى مدیترانه مى‏ریزد.

رودخانه‏هاى مشهور دیگر عبارتند از:

کنگو، نیجر، ایندوس (سند) گنگ، دجله، فرات، سفید رود، کارون و زاینده رود. به لحاظ بارندگى، مناطق گوناگون جهان اسلام در شرایط متفاوتى قرار دارند. برخى نواحى واقع در کمربند خط استوا، باران زیادى دریافت مى‏کنند و در عوض صحارى و نواحى بیابانى با بارندگى ناچیزى روبرو هستند و در مجموع میانگین بارندگى سرزمین‏هاى اسلامى بین 50 تا 400 میلى‏متر درنوسان است.حتیدریافت بارندگى دربرخى کشورها از ناحیه‏اى به ناحیه‏اى دیگر فرق مى‏کند. مثلا شمال ایران و نواحى خزرى میانگین بارندگى تا هزار میلى‏متر دارد ولى در نواحى کویرى دریافت باران به 100 میلى متر هم نمى‏رسد نواحى شمالى، شرقى و غربى نیز از نقطه نظر دریافت باران متفاوتند. در حالى که در جنوب پاکستان تحت تاثیر آب و هواى گرم و مرطوب اقیانوس هند باران فراوانى مى‏بارد بلوچستان پاکستان تحت تاثیر آب و هواى بیابانى گرم و خشک، کم باران است.

پى‏نوشتها:‌


1- وحدت رمز اقتدار جهان اسلام - دست نویس تالیف نگارنده.

2- دریاى مدیترانه

3- این کشور مالدیو نام دارد.